جمع بندی چاره اندیشی اسلام درباره فشار جنسی نوجوان
تبهای اولیه
چاره اندیشی اسلام درباره فشار جنسی نوجوان
با سلام خدمت کارشناس محترم
اسلام برای دوران بلوغ انسان چه برنامهای داره؟
آیا غیر از سرکوب میل جنسی گزینه دیگری رو هم برای انسان قرار میده؟ (اصلاً سرکوب کردن مگه درسته؟)
و نوجوانی که برای اولین بار با یکی از مهمترین جنبههای حیوانی وجودش آشنا میشه اساساً چهکار باید بکنه؟ (طبیعتاً آماده برقراری رابطه کامل نیست)
یقیناً نوجوان (و احیاناً جوان) آماده ازدواج کردن نیست. خودارضایی هم که تحت هر شرایطی تحریم شده.
سیاست اسلام در این مورد چیه؟
و نوجوان و جوان امروز چه باید بکنه؟
با سلام و احترام خدمت شما همراه گرامی! امیدواریم مشاور خوبی برایتان باشیم.
در پاسخ باید عرض نماییم که خداوند غريزه جنسي را در انسان قرار داده قدرت و توان مقابله با گناه را نيز در وجود وي قرار داده است بنابراين هر انساني بايد با عزم و همتي سترگ به مبارزه با گناه برخيزد و همواره كوشش كند كه براي اولين بار كه ميل به گناه آمد با جديت تمام در برابر آن مقاومت كند آن گاه به تدريج مبارزه آسان خواهد شد. گاهي اوقات ممكن است براي بعضي از افراد واقعا امكان ازدواج به هيچ وجه فراهم نشود، در اين صورت، قرآن كريم دستور به پاكدامني و عفاف مي دهد و ميفرمايد: «وليستعفف الذين لايجدون نكاحا حتي يغنهمالله من فضله» ، خداوند در اين آيه، صريحاً دستور به عفاف و خودنگهداري ميدهد و اين بهترين شيوه و روشي است كه با به كار بستن آن روح ايمان و تقوا در انسان پرورش مييابد و سبب تقويت اراده و تسلط بر نفس ميشود و روحيه عفت در انسان زنده مي گردد.
بنابراین سیاست اصلی اسلام بر این است که این میل از طریق ازدواج برطرف شود منتها اگر فردی چنین شرایطی را نداشته باشد، چاره ای جز خودکنترلی و عفاف نیست.
طبیعتا در سایت ما و دیگر سایت ها این روش ها را مطالعه نموده اید و لذا ما به آنها نمی پردازیم اما در صورت درخواست شما این روش ها تقدیم خواهد شد.
موفق باشید.
صابر said in با سلام و احترام خدمت شما
). موضوع پست هم بیارتباط با این هدف نبود که منتها توسط مدیران سایت عوض شد.
فرمودید که:
بنابراین سیاست اصلی اسلام بر این است که این میل از طریق ازدواج برطرف شود منتها اگر فردی چنین شرایطی را نداشته باشد، چاره ای جز خودکنترلی و عفاف نیست.
خب این جمله دقیقاً مصداق همون سرکوبی هست که گفتم.
خب یک پسر ۱۴ پونزده ساله یا یک دختر ۱۳ چهارده ساله طبیعتاً توانایی ازدواج رو نداره. حتی اگه از نظر مالی هم تامین باشه باز هم حداقلهای لازم برای ازدواج رو نداره. مثلاً بلوغ اجتماعی، بلوغ عاطفی، بلوغ فکری و ... هنوز محقق نشده. (عموم نوجوانان رو عرض میکنم).
مهمتر از همه اینها شناختی که انسان باید از خودش، روحیاتش، علایقش و ... داشته باشه تا بتونه شریک زندگیش رو به درستی انتخاب کنه این شناخت در نوجوانی که تازه از کودکی خارج شده و تازه دیدش به جهان باز شده وجود نداره. چهبسا در جوانها هم این شناخت کامل نباشه و مدام در حال تکامل باشه.
این مسئله هم مختص امروز نیست و در هر زمانی طبیعت انسان این چنینه.
خب انسانی که روحیات و علایقش هر روز در حال تغییره و شاید تا اواخر جوانی به ثبات نرسه (اینجا رو اگه اشتباه میگم اصلاح کنید لطفا) چطور میتونه چنین تصمیم بزرگی بگیره و دست به چنین انتخابی بزنه؟ و مطمئن باشه که اشتباه نکرده؟
در چنین شرایطی اسلام از نوجوانها و جوانها میخواد به محض اینکه احساس نزدیکی به گناه کردن عفت پیشه کنن و صبر داشته باشن (که در عمل تقریباً همون سرکوب هستش)
غیر از اینکه چنین دید و چنین رویهای نسبت به یک امر طبیعی خیلی غیر منطقی به نظر میاد در عمل هم چیزی از جوان و نوجوان خواسته شده که تحققش ظاهراً بسیار بعید به نظر میرسه. (باز تاکید میکنم عموم نوجوانان و جوان رو میگم)
به نظر شما چنین رویهای نیاز به اصلاح نداره؟
در اگر پاسخ باید عرض نماییم که خداوند غريزه جنسي را در انسان قرار داده قدرت و توان مقابله با گناه را نيز در وجود وي قرار داده است بنابراين هر انساني بايد با عزم و همتي سترگ به مبارزه با گناه برخيزد و همواره كوشش كند كه براي اولين بار كه ميل به گناه آمد با جديت تمام در برابر آن مقاومت كند آن گاه به تدريج مبارزه آسان خواهد شد.با تشکر از پاسخگویی شما بله همونطور که فرمودید از این دست مطالب بسیار فراوان هست. از قضا قصد بنده هم این بود و هست که نکات خودم رو در قالب بحث و به مرور بیان کنم. (فکر کنم اینجا برای بحث جای نامناسبی نیست

عرض سلام مجدد خدمت شما دوست گرامی!
تغییر نام تاپیک به دلیل پیشنهاد بنده بود چون موضوع تربیت جنسی بحثی غیر از چاره اندیشی جنسی است. در چاره اندیشی به دنبال راهکار متناسب هستیم ولی در تربیت جنسی صرفا به دنبال روش های تربیت فرزند بر اساس اصول جنسی هستیم. پس تفاوت زیاد است.
مسئله دیگر در خصوص فرمایشات شماست که تا حدودی قبول داریم ولی ظاهرا از یک نکته غفلت کرده اید و آن هم موضوع تفاوت غریزه جنسی با دیگر غرائز است. غریزه جنسی غریزه ای است متفاوت از نیاز به خوردن و آشامیدن... اگر نیاز به خوردن و آشامیدن ارضاء نشود انسان جان خود را از دست می دهد. ولی نشنیده ایم گفته شود کسی بخاطر کنترل غریزه جنسی و نداشتن رابطه جان خود را از دست داد.... پس اولا به این مطلب توجه دقیق داشته باشید.
نکته دیگر اینکه ارضاء نوجوان و داشتن رابطه جنسی آسیب های زیادی را به دنبال دارد. زیرا یک بار رابطه اولا فرد را حریص بر تکرار آن می کند و ثانیا به فرض بارداری ای این وسط حاصل شود که واویلا....
پس توجه داشته باشید که مقصود اسلام سرکوب کردن نیست...بلکه خویشتنداری تا زمان مشخص است. ممکن است در جایی شما نیاز به حرف زدن یا ابراز احساسات داشته باشید ولی نتوانید حرف خود را به درستی بیان کنید این یعنی سرکوب کردن ولی نیاز جنسی در ما سرکوب نمی شود بلکه شعله آن کمی پایین می آید و کما کان روشن است تا زمان لازم از گرمای آن به خوبی استفاده شود.
منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم.
تا جایی که میدانیم
در اسلام ازدواج دارای شرایطی است از جمله :
مهریه
نفقه
و اگر کسی شرایط رو نداشته باشد ازدواج نمی کند و در واقع نباید ازدواج کند...
جامعه ما پسری که توانایی نفقه و مهریه را ندارد قبول نمیکند...
و ازدواجهایی که مرد نفقه نمیدهد به طلاق ختم میشود....
از طرفی خود آیات گفته است اگر نمیتوانید عفت پیشه کنید....
در ایات دیگر نیز فرموده هر کس به غیر از ازدواج دنبال راه دیگری باشد ، از حدود خدا تعدی کرده است...
بعلاوه در روایتی یاد دارم که اشاره میکند اگر مردی توانایی نفقه ندارد، زنش را طلاق دهد...
اما در خارج از دین اسلام تنها چیزی که اهمیت دارد رضایت دختر و پسر است...لذا رابطه هایی که نه مهریه و نه نفقه دارند خیلی زیاد است...
حتی اگر فرض کنیم صیغه در اسلام داریم. باز مسئله مهریه وجود دارد... یعنی زنها از این راه کسب درامد می کنند...
اگر چه صیغه میتواند ساده شود و مهریه کم داشته باشد اما متاسفانه به چشم دیگری به آن نگاه میشود....
پس تنها راه شرعی بدون سختی، صیغه است اما این راه شرعی به خاطر وجود مهریه، توسط فرهنگ ما سخت شده است...
یعنی دختری صیغه میکند که دنبال پول است نه عشق و محبت...
پس کسی به صیغه رغبت نمیکند و به دنبال رابطه ای می رود که هم پول نخواهد و هم محبت و عشق داشته باشد...
به همین جهت رابطه خارج از ازدواج شکل میگیرد و راهی که اسلام پیشنهاد داده در عمل و واقعیت همان صبد و عفت خواهد بود که در کلام شما از آن با نام سرکوب میل جنسی نام برده شد که در واقعیت درست است اما از حیث نظری و علمی شاید نه..
اما راه حل
راه حلش اصلاح سبک زندگی ایرانیان است...
یعنی به دختر و پسر هر زمان که به بلوغ رسیدند آموزش جنسی داده شود.
ازدواج بعد از سن بلوغ حق آنها دانسته شود. یعنی تابو شکنی شود. الان خیلی از جوانها به سراغ روابط نامشروع میروند چون مانع فرهنگی وجود دارد. یعنی جامعه و خانواده این ازدواج را نمی پذیرد و همراهی نمیکند. در حالی که ازدواج بعد از بلوغ جزو حقوق و بلکه در موارد بسیاری جزو واجبات است.. آمار خودارضایی و دوستی در سنین بعد از بلوغ کاملا گویای چنین ضرورت و وجوبی است...
پس باید فرهنگ جامعه را اصلاح کرد اما متاسفانه نه تنها اصلاح نمیشود بلکه دولت و حکومت از این فرهنگ اشتباه حمایت می کند...
فرهنگ مردم عامل اصلی در این مسئله است.
مثلا مهریه در ایران جزو گران ترین مهریه ها در جهان است.
نفقه در ایران در خیلی از کشورها وجود ندارد... در حالی که راه حل شرعی داریم برای حل نفقه اگر چه واجب است... که الان جای توضیحش نیست...
توقعات خانواده ها و چشم و هم چشمی و قرار دادن این توقعات در قالب آبرو، همگی نشان از انحراف فرهنگ ایران دارد...
اگر در یک کشور دیگر شما بروید داخل یک کلیسا و ازدواج کنید تمام است اما در ایران صدها گام با هزینه و خرج و هزار تایید لازم است تا بتوانید از این هفت خان عبور کنید....
صابر said in عرض سلام مجدد خدمت شما دوست
که به امید استفاده از نظرات کارشناسان محترم و اصلاح و تکامل افکار اونها رو بیان میکنم. بنا بر این امیدوارم سوء برداشتی از این نوشتهها نشه و احیاناً باعث سر زدن عمل اشتباهی از سایر خوانندگان نباشه. (هر چند عقل هر کس بهترین حجت برای اوست)
مسئله دیگر در خصوص فرمایشات شماست که تا حدودی قبول داریم ولی ظاهرا از یک نکته غفلت کرده اید و آن هم موضوع تفاوت غریزه جنسی با دیگر غرائز است. غریزه جنسی غریزه ای است متفاوت از نیاز به خوردن و آشامیدن... اگر نیاز به خوردن و آشامیدن ارضاء نشود انسان جان خود را از دست می دهد. ولی نشنیده ایم گفته شود کسی بخاطر کنترل غریزه جنسی و نداشتن رابطه جان خود را از دست داد....ممنون از توجه شما بله. غریزه جنسی مثل غریزه خوردن و آشامیدن نیست که ارضا نشدنش باعث مرگ بشه. غریزه جنسی مثل میل به پذیرفته شدن، میل به دوستداشته شدن، میل به صادق بودن و ... هست که عدم ارضای این امیال باعث ناخوشیهای روحی و روانی میشه. از طرفی به دلایلی که عرض کردم امکان ازدواج (به معنای رابطه جنسی و عاطفی دراز مدت که در حالت مطلوب تا آخر عمر ادامه داشته باشه) برای نوجوان وجود نداره. از طرف دیگر رابطهی دفعهای هم که بهدرستی فرمودید اصلاً مطلوب نیست. بهعلاوه یک نوجوان برای کسب حداقل شرایط ازدواج (بخوانید ارضای غریزه جنسی) باید حدود ۱۰ سال صبر کنه. یعنی چیزی حدود نیمی از عمر سپری شدهاش در هنگام ازدواج. یعنی در این مدت یک نیازی در انسان هست که نوجوان غیر از سرکوب کردن و پاسخ منفی دادن راهی برای کنار اومدن با این نیاز نمیشناسه (در واقع طبیعتش بهراحتی قادره به این نیاز پاسخ بده منتها عقیدهش او رو محکوم میکنه). و این در حالتی اتفاق میافته که روح نوجوان بسیار لطیفتر و عاطفه در او بسیار قویتر هست. اما دریغ از ذره ای ارضا (حتی عاطفی) با این شرایط میبینیم اسلام در این باره سیاست سرکوب رو در نوجوانی پیش میگیره. (که شما ازش با عنوان پایین آوردن شعله یاد کردید.) خب خداوند قادر حکیم نمیتونست مکانیزم دیگری برای انسان طراحی کنه؟ یا حداقل راهحل منطقیتری پیشنهاد بده؟ یا ما باید فرمان الهی رو کنار بذاریم و خودمون چارهاندیشی کنیم؟ پ.ن۱: منظور از حداقل شرایط ازدواج همون چیزهایی هست که در پست قبلی گفتم (انواع بلوغ و شناخت و ...) پ.ن۲: به امید تفهیم و درک متقابل بیشتر به جمله زیر توجه کنید: سرکوب (به انگلیسی: suppression) فرایندی خودآگاه و ارادی است که طی آن شخص خواستهها و امیال خود را کنترل و مهار میکند. https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%DA%A9%D9%88%D8%A8 پ.ن۳: این جملات تنها حاصل تراوشات ذهنی بندهست

بیت المعمور said in تا جایی که میدانیم
اما در خارج از دین اسلام تنها چیزی که اهمیت دارد رضایت دختر و پسر است...لذا رابطه هایی که نه مهریه و نه نفقه دارند خیلی زیاد است... حتی اگر فرض کنیم صیغه در اسلام داریم. باز مسئله مهریه وجود دارد... یعنی زنها از این راه کسب درامد می کنند... اگر چه صیغه میتواند ساده شود و مهریه کم داشته باشد اما متاسفانه به چشم دیگری به آن نگاه میشود.... پس تنها راه شرعی بدون سختی، صیغه است اما این راه شرعی به خاطر وجود مهریه، توسط فرهنگ ما سخت شده است...سلام و تشکر از نظر شما شاید ازدواج موقت (به معنای اصیل خودش و بهدور از دید امروز جامعه) یک راه خوب برای پاسخ به نیاز جنسی باشه. تعهد در رابطه، دوام نسبی، ارضای عاطفی و توافق طرفین برای موقت بودن رابطه مهمترین مزیتهای ازدواج موقت هستند. هرچند این مدل خیلی شبیه به مدل ایدهآل روابط پسر دختری غربیست (البته با تاکید کمتر به مزیت آخری) اما یک سوال مهم: کسی که یک یا چند بار تن به رابطه اینچنینی داده آیا میتونه یک ازدواج دائم رضایتبخش داشته باشه؟ آیا رابطه موقت (شرعی یا غیرشرعی) حس تنوعطلبی انسان رو تقویت نمیکنه؟
مراجع عزیز از یک مطلب اصلا غفلت نکنید به نظر می رسد به ازدواج یک دیدگاه صرفا شهوی پیدا کرده اید و حل همه ی مشکلات را در گرو ارضای غریزه جنسی می دانیم در حالی که بايد بگوييم كه براي ازدواج و شروع زندگي يك سري زمينهها و شرايطي لازم است و آن حداقل و حداكثري دارد يعني اينكه براي ازدواج، حداقل بايد دختر و پسر به بلوغ جنسي رسيده باشند چون يكي از اهداف ازدواج تداوم نسل نوع انسان است طبيعتاً وقتي اين مهم تحقق پيدا مي كند كه دختر و پسري كه باهم ازدواج مي كند، قابليت باروري و تولد مثل را داشته باشند و اين قابليت بعد از بلوغ جسمي و جنسي حاصل مي گردد. بنابراين حداقل شرايط ازدواج از نظر اسلام، برخورداري دختر و پسر از بلوغ جسمي و جنسي است اما آيا تنها بلوغ جنسي مي تواند عامل موفقيت و خوشبختي و شادكامي دختر و پسر را فراهم آورد؟ پاسخ اين پرسش كاملاً مشخص است كه خير، تنها بلوغ جنسي نمىتواند تضمين كننده يك ازدواج موفق باشد بلكه عوامل ديگري مثل بلوغ فكرى و عقلي، بلوغ اجتماعي، بلوغ اخلاقي، بلوغ اقتصادي و مالي و... هم لازم است كه وقتي آن عوامل در كنار بلوغ جنسي قرار مي گيرند تشكيل شرايط حداكثري را مي دهند و موجبات پايداري و تداوم ازدواج را فراهم مي آورند. بايد توجه داشت كه اصولاً يكي از نياز ضروري و شرايط ورود به مرحلة ازدواج به ويژه براي جوانان پسر بلوغ عقلي و فكري است. تا جواني به اين حد بلوغ نرسد، شرايط ازدواج موفق و پايدار را ندارد. بلوغ عقلي و فكري، توانمندي جسمي نيست؛ بلوغ عقلي با توانمندي روحي و فكري و احساس مسئوليت كردن و بزرگ منشي سر و كار دارد. جواني كه نسبت به مسايل خانوادگي احساس مسئوليت ندارد، هرچند به لحاظ جسمي، رشد فيزيكي، سن و سال و حتي تمكن مالي امكان ازدواج داشته باشد، به طور طبيعي وقت ازدواج اين جوان نيست؛ زيرا مفهوم ازدواج تشكيل خانوادهاي مستقل است. مفهوم ازدواج اين است كه ما توانايي ادارة يك خانوادة مستتقل را بدون تكيه به ديگران داريم. لذا فردي كه هنوز روحيات كودكانه دارد و به بلوغ عقلي نرسيده است ممكن است براي خودش و خانوادهاش مشكل درست كند. عاقل كسي است كه سنجيده سخن ميگويد و سنجيده رفتار مي كند. پسر و يا دختري كه نمي داند با افراد گوناگون چگونه صحبت و رفتار كند، به بلوغ عقلي نرسيده و شرايط ازدواج موفق را ندارد. نشانههاي رشد عقلي و فكري: 1. تصميمگيري صحيح و بدون وابستگي؛ 2. پيرو بيچون و چراي نظر ديگران نبودن؛ 3. داشتن برنامهريزي در زندگي؛ 4. داشتن انتظارات منطقي و معقول؛ 5. عدم پافشاري بر افكار نادرست؛ 6. تجزيه و تحليل مسائل؛ 7. مسؤوليتپذيري در قبال رفتار و كردار؛ 8. كنترل زبان و سنجيده رفتار كردن؛ 9. رعايت حد اعتدال در بروز احساسات؛ اگر جوان نتواند در كوچكترين و ابتداييترين امور، تصميمگيري صحيح و بدون تزلزل و وابستگي داشته باشيد چگونه انتظار داريد بتوانيد در مورد ازدواج كه مهمترين انتخاب شما در زندگي است درست تصميم بگيريد؟! اگر نشانگان بلوغ عقلي و فكري در جواني وجود داشته باشد و بتواند روي پاي خويش بياستد و زندگي مستقل خويش را اداره كند و بار مسئوليت آن را به دوش بكشد، ازدواج بلامانع است در غير اين صورت بايد مقداري صبر و خویشتنداری كند.مسئله دیگر در خصوص فرمایشات شماست که تا حدودی قبول داریم ولی ظاهرا از یک نکته غفلت کرده اید و آن هم موضوع تفاوت غریزه جنسی با دیگر غرائز است. غریزه جنسی غریزه ای است متفاوت از نیاز به خوردن و آشامیدن... اگر نیاز به خوردن و آشامیدن ارضاء نشود انسان جان خود را از دست می دهد. ولی نشنیده ایم گفته شود کسی بخاطر کنترل غریزه جنسی و نداشتن رابطه جان خود را از دست داد....ممنون از توجه شما بله. غریزه جنسی مثل غریزه خوردن و آشامیدن نیست که ارضا نشدنش باعث مرگ بشه. غریزه جنسی مثل میل به پذیرفته شدن، میل به دوستداشته شدن، میل به صادق بودن و ... هست که عدم ارضای این امیال باعث ناخوشیهای روحی و روانی میشه. از طرفی به دلایلی که عرض کردم امکان ازدواج (به معنای رابطه جنسی و عاطفی دراز مدت که در حالت مطلوب تا آخر عمر ادامه داشته باشه) برای نوجوان وجود نداره. از طرف دیگر رابطهی دفعهای هم که بهدرستی فرمودید اصلاً مطلوب نیست. بهعلاوه یک نوجوان برای کسب حداقل شرایط ازدواج (بخوانید ارضای غریزه جنسی) باید حدود ۱۰ سال صبر کنه. یعنی چیزی حدود نیمی از عمر سپری شدهاش در هنگام ازدواج. یعنی در این مدت یک نیازی در انسان هست که نوجوان غیر از سرکوب کردن و پاسخ منفی دادن راهی برای کنار اومدن با این نیاز نمیشناسه (در واقع طبیعتش بهراحتی قادره به این نیاز پاسخ بده منتها عقیدهش او رو محکوم میکنه). و این در حالتی اتفاق میافته که روح نوجوان بسیار لطیفتر و عاطفه در او بسیار قویتر هست. اما دریغ از ذره ای ارضا (حتی عاطفی) با این شرایط میبینیم اسلام در این باره سیاست سرکوب رو در نوجوانی پیش میگیره. (که شما ازش با عنوان پایین آوردن شعله یاد کردید.) خب خداوند قادر حکیم نمیتونست مکانیزم دیگری برای انسان طراحی کنه؟ یا حداقل راهحل منطقیتری پیشنهاد بده؟ یا ما باید فرمان الهی رو کنار بذاریم و خودمون چارهاندیشی کنیم؟ پ.ن۱: منظور از حداقل شرایط ازدواج همون چیزهایی هست که در پست قبلی گفتم (انواع بلوغ و شناخت و ...) پ.ن۲: به امید تفهیم و درک متقابل بیشتر برای واژه "سرکوب" به لغتنامه مراجعه کردم. ظاهراً واژه مناسبی برای این بحث نیست. ضمن عذرخواهی از شما این جمله به نظرم برای تفهیم منظور مناسبتر اومد: سرکوب (به انگلیسی: suppression) فرایندی خودآگاه و ارادی است که طی آن شخص خواستهها و امیال خود را کنترل و مهار میکند. https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%DA%A9%D9%88%D8%A8 بنده هم از این به بعد از واژه "مهار کردن" استفاده میکنم. با معنای قراردادی کنترل کردن، خفه کردن، پاسخ منفی دادن، مقاومت کردن پ.ن۳: این جملات تنها حاصل تراوشات ذهنی بندهستکه به امید استفاده از نظرات کارشناسان محترم و اصلاح و تکامل افکار اونها رو بیان میکنم. بنا بر این امیدوارم سوء برداشتی از این نوشتهها نشه و احیاناً باعث سر زدن عمل اشتباهی از سایر خوانندگان نباشه. (هر چند عقل هر کس بهترین حجت برای اوست)
rezamo said in اما در خارج از دین اسلام تنها
بیت المعمور said in تا جایی که میدانیمسلام مردها ذاتا و بر اساس غریزه، از تنوع بدشان نمی آید... اما ازدواج موقت به معنای تعدد شریک جنسی نیست.. یعنی یک نوجوان با دختری عقد موقت میکند و این رابطه سال به سال ادامه می یابد... تفاوت اصلی صیغه با ازدواج دائم در نفقه و انعطاف پذیری بیشتر در تعیین محدوده روابط است. پس تفاوت اصلی در موقت بودن نیست بلکه در تعیین مدت برای یک تعهد است... شما می توانید صیغه ۱۰ ساله یا ۳۰ ساله داشته باشید... پس مسئله اصلی تعیین مدت در این تعهد است نه موقت کردنش... و حتی مدت کوتاه به معنای این نیست که قرار است سراغ دختر دیگری بروید. بلکه از این جهت است که شما بنا به ظرفیت مالی و تعهد اخلاقی ، مدتی را تعیین می کنید و بعد از اتمام مدت باز دو طرف خودشان را بازبینی و بررسی می کنند که آیا توانایی و ظرفیت یک تعهد موقت دیگر را دارند یا خیر؟اما در خارج از دین اسلام تنها چیزی که اهمیت دارد رضایت دختر و پسر است...لذا رابطه هایی که نه مهریه و نه نفقه دارند خیلی زیاد است... حتی اگر فرض کنیم صیغه در اسلام داریم. باز مسئله مهریه وجود دارد... یعنی زنها از این راه کسب درامد می کنند... اگر چه صیغه میتواند ساده شود و مهریه کم داشته باشد اما متاسفانه به چشم دیگری به آن نگاه میشود.... پس تنها راه شرعی بدون سختی، صیغه است اما این راه شرعی به خاطر وجود مهریه، توسط فرهنگ ما سخت شده است...سلام و تشکر از نظر شما شاید ازدواج موقت (به معنای اصیل خودش و بهدور از دید امروز جامعه) یک راه خوب برای پاسخ به نیاز جنسی باشه. تعهد در رابطه، دوام نسبی، ارضای عاطفی و توافق طرفین برای موقت بودن رابطه مهمترین مزیتهای ازدواج موقت هستند. هرچند این مدل خیلی شبیه به مدل ایدهآل روابط پسر دختری غربیست (البته با تاکید کمتر به مزیت آخری) اما یک سوال مهم: کسی که یک یا چند بار تن به رابطه اینچنینی داده آیا میتونه یک ازدواج دائم رضایتبخش داشته باشه؟ آیا رابطه موقت (شرعی یا غیرشرعی) حس تنوعطلبی انسان رو تقویت نمیکنه؟
ازدواج موقت برای نوجوانی که رشد جنسی و نیاز جنسی دارند اما درآمد کافی ندارند، بهترین گزینه است که با هماهنگی پدر و مادر انجام گیرد و مثلا در دوران تحصیل چند سال ادامه داشته باشد و این بهترین راه کار اسلام برای حل نیازهای افراد بی بضاعت می باشد اما متاسفانه عده ای با فرهنگ سازی غلط مانع تحقق این راه کار شده اند
فرج اله عباسي said in ازدواج موقت برای نوجوانی که
ازدواج موقت برای نوجوانی که رشد جنسی و نیاز جنسی دارند اما درآمد کافی ندارند، بهترین گزینه است که با هماهنگی پدر و مادر انجام گیرد و مثلا در دوران تحصیل چند سال ادامه داشته باشد و این بهترین راه کار اسلام برای حل نیازهای افراد بی بضاعت می باشد اما متاسفانه عده ای با فرهنگ سازی غلط مانع تحقق این راه کار شده اندبا سلام و احترام خدمت شما کاربر محترم در شرعی بودن ازدواج موقت شکی نیست ولی آیا خود شما که چنین توصیه ای به نوجوان دارید، عوارض فرهنگی و اجتماعی آن را متحمل می شوید؟البته قطعا ما قبول داریم که ازدواج موقت نیز نوعی ازدواج است و از نظر شرعی حلال است ولکن ازدواج موقت حواشی و مشکلات احتمالی دارد که کار را سخت می کند. اولا اینطور نیست که خیال کنید ازدواج موقت بدون هزینه است بلکه یک بار ارضا جنسی مشکل نیاز جنسی را نه تنها حل نمی کند بلکه تشدید می کند و نیاز به رابطه را بیشتر می کند زیرا هورمون های جنسی فعال تر می شوند و البته ازدواج موقت عوارض دیگری نیز دارد که در ادامه به آنها اشاره می کنیم: پيامدهاو عوارض نامطلوب فرهنگي – اجتماعي 1- متاسفانه وضعيت فرهنگي كنوني جامعه به گونه اي است كه غالباً مردم به كساني كه مرتكب فحشا مي-گردند با ديد اغماض نگاه مي كنند؛ ولي كسي را كه ازدواج موقت كرده فرد بي بند و بار تلقي مي كنند. درنتيجه متأسفانه, اين مسأله عاملي خواهد بود براي ايجاد سوءظن نسبت به كساني كه اين شيوه را انتخاب كردهاند. 2- بروز برخي نابسامانيهاي اجتماعي (بلاتكليفي كودكاني كه از اين طريق به دنيا مي آيند ). 3- عدم پذيرش اين نوع ازدواج از سوي خانوادهها (بخصوص اولياء و خانواده دختران و حتي بسياري از زنان بيوه( 4- ممكن است جوانان با عدم اطلاع مناسب از فلسفه چنين ازدواجي و با توجه به شرايط اقتصادي كنوني جامعه بخواهند از اين راهكار براي گريز از زير بار مسئوليت زندگي دائمي بهره جويند و در تشكيل خانواده(از طريق ازدواج دائم) كه ركن اصلي جامعه است سست شوند . 6- مواردي نيز ديده شده زناني كه به اصطلاح صيغه مي شوند داراي شوهر بوده و يا اينكه ممكن است در ميان دو ازدواج موقت، از نگه داشتن عدّه لازم، خودداري كرده باشند . 7-گاه نيز برخي از اين زنان سعي مي¬كنند از طرقي خود را به اين مردان بچسبانند وآنها را مجبور به ازدواج دائم نموده و يا از آنان اخاذي نمايند . ب-عوارض ازدواج موقت از نظر پزشكي 1-احتمال بالاي انتقال ايدز و بيماريهاي تناسلي 2-چرخهي پنهان انتقال بيماريها ,از جمله مسايل نگران كننده هستند ؛ زيرا1. عموماً شناخت بسيار كمي بين طرفين متقاضي ازدواج موقت وجود دارد بهطوري كه پيشينه بهداشتي و پزشكي فرد براي طرف مقابل نامشخص است. ازسوي ديگر با توجه به اين كه در اين رابطه مراكز رسمي خاصي وجود ندارد و افرادي كه مايل به ازدواج موقت هستند بايد مانند ازدواج دائم از شخص مورد نظرخود چنانچه داراي شرايط لازم باشد خواستگاري نمايند, پيدا كردن فرد مورد اطمينان و مناسبي كه راضي به اين كار باشد از پيدا كردن دختر خانمي براي ازدواج دائم به مراتب مشكل¬تر است . با توجه به مطالبي كه مطرح شد،به اضافه تاثيرات منفي روانشناختي كه ازدواج موقت براي يك جوان ميتواند داشته باشد(مانند دلبستگي، مقايسه همسر آينده خود با زن يا زناني كه صيغه كرده بوده، تنوع طلبي جنسي) بنابرابن قطعا در سنین نوجوانی خویشتنداری مقرون به صرفه تر است...
صابر said in (بدون موضوع)
از یک مطلب اصلا غفلت نکنید به نظر می رسد به ازدواج یک دیدگاه صرفا شهوی پیدا کرده اید و حل همه ی مشکلات را در گرو ارضای غریزه جنسی می دانیم در حالی که بايد بگوييم كه براي ازدواج و شروع زندگي يك سري زمينهها و شرايطي لازم است و آن حداقل و حداكثري دارد ...با تشکر از پاسخ شما. خیر اتفاقاً رابطه جنسی رو از این جهت مهم میدونم که با ارضای عاطفی همراهه (هرچند ارضای جنسی هم بسیار مهمه). و اتفاقاً مسئله مهمی هم که اگه دقت کرده باشید بهش اشاره کردم عاطفی بودن و لطیف بودن نوجوانه و اسلام حتی کوچکترین دوستی با جنس مخالف رو هم تحریم میکنه (به عنوان بخشی از ارضای عاطفی). بنده هم مثل شما نوجوان رو واجد شرایط کافی برای ازدواج نمیدونم. بنابر این راهکاری برای این مسئله سراغ ندارم. امیدوار بودم اینجا بتونم چیزی به دانستههام اضافه کنم. صابر said in (بدون موضوع)
بنابرابن قطعا در سنین نوجوانی خویشتنداری مقرون به صرفه تر است...منتها ظاهراً پاسخ شما هم پاک کردن صورت مسئلهست.
rezamo said in از یک مطلب اصلا غفلت نکنید به
صابر said in (بدون موضوع)با سلام خدمت شما دوست گرامی نکته دقیقا همین جاست که ما به خطا می رویم و تصور می کنیم که دوستی با جنس مخالف بخشی از نیاز عاطفی را ارضاء می کند، در حالی که اینگونه نیست و ارضاء عواطف در ازدواج اتفاق می افتد و نه با دوستی و ارتباط صمیمانه با نامحرم... دقیقا مانند وقتی که انسان گرسنه است و اکتفاء به خوردن چیپس و پفک کند، در حالی که واقعا به صلاح او نیست و سیر نمی شود... اما اگر یک وعده غذای فیبر دار و مقو بخورد تا ساعت ها سیر است....از یک مطلب اصلا غفلت نکنید به نظر می رسد به ازدواج یک دیدگاه صرفا شهوی پیدا کرده اید و حل همه ی مشکلات را در گرو ارضای غریزه جنسی می دانیم در حالی که بايد بگوييم كه براي ازدواج و شروع زندگي يك سري زمينه ها و شرايطي لازم است و آن حداقل و حداكثري دارد ...با تشکر از پاسخ شما. خیر اتفاقاً رابطه جنسی رو از این جهت مهم میدونم که با ارضای عاطفی همراهه (هرچند ارضای جنسی هم بسیار مهمه). و اتفاقاً مسئله مهمی هم که اگه دقت کرده باشید بهش اشاره کردم عاطفی بودن و لطیف بودن نوجوانه و اسلام حتی کوچکترین دوستی با جنس مخالف رو هم تحریم میکنه (به عنوان بخشی از ارضای عاطفی). بنده هم مثل شما نوجوان رو واجد شرایط کافی برای ازدواج نمیدونم. بنابر این راهکاری برای این مسئله سراغ ندارم. امیدوار بودم اینجا بتونم چیزی به دانستههام اضافه کنم. صابر said in (بدون موضوع)بنابرابن قطعا در سنین نوجوانی خویشتنداری مقرون به صرفه تر است...منتها ظاهراً پاسخ شما هم پاک کردن صورت مسئلهست.
صابر said in از یک مطلب اصلا غفلت نکنید به
با سلام خدمت شما دوست گرامی نکته دقیقا همین جاست که ما به خطا می رویم و تصور می کنیم که دوستی با جنس مخالف بخشی از نیاز عاطفی را ارضاء می کند، در حالی که اینگونه نیست و ارضاء عواطف در ازدواج اتفاق می افتد و نه با دوستی و ارتباط صمیمانه با نامحرم... دقیقا مانند وقتی که انسان گرسنه است و اکتفاء به خوردن چیپس و پفک کند، در حالی که واقعا به صلاح او نیست و سیر نمی شود... اما اگر یک وعده غذای فیبر دار و مقو بخورد تا ساعت ها سیر است....خب این غذای فیبر دار و مقوی برای نوجوان چیه که تا ساعتها میتونه سیرش کنه؟
rezamo said in با سلام خدمت شما دوست گرامی
صابر said in از یک مطلب اصلا غفلت نکنید بهدوست عزیز بهترین غذای کامل استفاده از رابطه زناشویی با همسر است که در نهایت به گفته قرآن کریم دارای آرامش خواهد بود(1) ولی وقتی دیگر راه ها آرامش ندارد پس مورد توصیه نیست و به دستور قرآن اگر کسی توانایی ازدواج ندارد پس باید خودش را کنترل نماید.(2) پی نوشت: 1. وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً روم21 2. وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّىٰ يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِبا سلام خدمت شما دوست گرامی نکته دقیقا همین جاست که ما به خطا می رویم و تصور می کنیم که دوستی با جنس مخالف بخشی از نیاز عاطفی را ارضاء می کند، در حالی که اینگونه نیست و ارضاء عواطف در ازدواج اتفاق می افتد و نه با دوستی و ارتباط صمیمانه با نامحرم... دقیقا مانند وقتی که انسان گرسنه است و اکتفاء به خوردن چیپس و پفک کند، در حالی که واقعا به صلاح او نیست و سیر نمی شود... اما اگر یک وعده غذای فیبر دار و مقو بخورد تا ساعت ها سیر است....خب این غذای فیبر دار و مقوی برای نوجوان چیه که تا ساعتها میتونه سیرش کنه؟
جمع بندی
سؤال
اسلام برای دوران بلوغ انسان چه برنامهای دارد؟ آیا غیر از سرکوب میل جنسی گزینه دیگری را هم برای انسان قرار میدهد؟ یقیناً نوجوان (و احیاناً جوان) آماده ازدواج کردن نیست. خودارضایی هم که تحت هر شرایطی تحریم شده است. پس سیاست اسلام در این مورد چیست؟
پاسخ
در پاسخ باید عرض نماییم که خداوند غريزه جنسي را در انسان قرار داده قدرت و توان مقابله با گناه را نيز در وجود وي قرار داده است بنابراين هر انساني بايد با عزم و همتي سترگ به مبارزه با گناه برخيزد و همواره كوشش كند كه براي اولين بار كه ميل به گناه آمد با جديت تمام در برابر آن مقاومت كند آن گاه به تدريج مبارزه آسان خواهد شد. گاهي اوقات ممكن است براي بعضي از افراد واقعا امكان ازدواج به هيچ وجه فراهم نشود، در اين صورت، قرآن كريم دستور به پاكدامني و عفاف مي دهد و ميفرمايد: « وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتی يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ؛ و آنان که وسیله نکاح نیابند باید عفت نفس پیشه کنند تا خدا آنها را به لطف و فضل خود بینیاز گرداند»(1) ، خداوند در اين آيه، صريحاً دستور به عفاف و خودنگهداري ميدهد و اين بهترين شيوه و روشي است كه با به كار بستن آن روح ايمان و تقوا در انسان پرورش مييابد و سبب تقويت اراده و تسلط بر نفس ميشود و روحيه عفت در انسان زنده مي گردد.
بنابراین سیاست اصلی اسلام بر این است که این میل از طریق ازدواج برطرف شود منتها اگر فردی چنین شرایطی را نداشته باشد، چاره ای جز خودکنترلی و عفاف نیست.
---------------------
پی نوشت:
1. نور: 33.