جمع بندی پیشرفت علمی اجنه

تب‌های اولیه

93 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

سلام.

جن نمیتونه سایه و موجودات ناشناس و این چیزا باشه. حالا شاید معانی دیگری هم داشته باشه ولی دلیل نمیشه. مثلا اسم یه نفر مهتاب هست. مهتاب خودش معنی نور ماه هست. پس باید گفت شخصی به اسم مهتاب نداریم؟!

اینکه در قرآن جن و انس کنار هم اومدن نشون دهنده موجود بودن جنیان هست.

انس که انسانه. وقتی ما دو تا چیزو بغل هم میاریم باید یه سنخیتی با هم داشته باشند. نمیشه یکیش موجود باشه یکیش صفت!

[="Arial"]

amd;964533 نوشت:
كافران گفتند: پروردگارا! آنهایى كه از جن و انس ما را گمراه كردند به ما نشان ده تا زیر پاى خود نهیم (و لگدمالشان كنیم) تا از پست ترین مردم باشند! (فصلت/29)

amd;964651 نوشت:
شیطان از ریشه (ش ط ن) به هر چیزی که از مدار و مسیر و نظم خودش خارج شود گویند.

[=arial]سلام
اخوی چرا مغلطه میکنی؟؟؟
مگه اینجا کلاس صرف و نحو عربیه که کلمات رو ریشه یابی میکنی؟
یا وقتی شما از روی عصبانیت وسط دعوا به یکی میگی لهت میکنم
حتما منظورت اینه که مثل مورچه زیر پا لهش میکنی؟

علم شما چه خوشش بیاد چه نیاد اجنه وجود دارن
حیات دارن مومن و کافر دارن
و اینکه نمیشه از راه تجربی اثباتشون کرد
اینکه مومناشون کمک حالتون نبودن
یا گیر اذیت و آزار کافراشون نیفتادین
به هیچ وجه فلسفه وجودیشون رو زیر سوال نمیبره

[="Arial"]

amd;964533 نوشت:
كافران گفتند: پروردگارا! آنهایى كه از جن و انس ما را گمراه كردند به ما نشان ده تا زیر پاى خود نهیم (و لگدمالشان كنیم) تا از پست ترین مردم باشند! (فصلت/29)

[=arial]

تفسیر منهج الصادقین جلد 4 صفحه 876 :

و گویند آنانکه کافر شدند در حینی که به آتش دوزخ معذب باشند
ای پروردگار ما بنما بر ما آن دو کس را که گمراه کردند ما را و از دین حق برگردانیدند از جنیان و آدمیان
و مراد [=arial]دو تبع شیطانند که از جن و انس هستند[=arial]
یعنی بنمای به ما گمراه کنندگان ما را از
[=arial]شیاطین جن که اعوان و انصار ابلیس[=arial]
و شیاطین انسان که روسای ما بودند
کما قال اله تعالی :
الذی یوسوس فی صدور الناس من
[=arial]الجنِِة [=arial]و الناس
و کذلک جعلنا لکل نبی عدوا
[=arial]شیاطین الانس و الجن .[=arial]

و از امیرالمومنین علیه السلام منقول است که :
شیطان ، [=arial]جن ابلیس[=arial] است که پیشوای جمیع ابالسه است و مبدع اساس شرک و کفر ( که برایش انصاری است)
و شیطان انس قابیل است که محدث بنای قتل است
پس مراد آنست که :
به ما بنما آن دو که به اضلال آنها از راه راست بیرون رفتیم و مرتکب شرک و کفر و قتل به غیر حق شدیم
تا بگردانیم ایشان را در زیر پاهای خود و لگدکوب کنیم و انتقام کشیم
و اینکه ایشان را در درکه زیرین دوزخ که جهنم باشد درآوریم
تا آنکه باشند از جمله فروتران از جهت مرتبه.

طبیعیه که در قیامت هرکسی برای نجات خودش دنبال مقصر میگرده تا از بار گناهاش شونه خالی کنه
و در اینجا منظور کفار از نشان دادن جن و انسی که باعث گمراهیشون شدن حاضر کردن در اون صحنه است نه دیدن.

به نظر من هم چون اجنه به تکامل عقلی انسان نرسیده اند و این سیر تکاملی را نپیموده اند نمیتونند که از تکنولوژی بخوان استفاده کنن

حُسنلی کالِفت;964661 نوشت:

سلام
منظور خدا که سنگ و کلوخ نبود!
منظور از ستارگان انبیا و امامان و اولیا بودن و منظور از شیاطین جناینی بودن از روی غضب و نفرت می خواستن به انسان ها اسیب برسانند...این چیزا رو بیشتر فلاسفه غربی درمیارن که همه چیز قران رو با سنگ و کلوخ و مادیات تفسیر و ترجمه میکنند!

اثبات این موضوع هم این حدیث امام زمان(ع) هست:(عربیش یادم نیست ولی اینطوری معنی داشت)

ما نسبت به شما مانند همان خورشید نسبت به زمین هستیم و ستارگان دیگر(انبیا و پیامبران در دیگر کرات و کهکشان ها) محافظ آسمان های دیگر (مواظب سیاره مربوط به نژاد خودشون)!

اون کسی که این و نوشته ترجمه کرده به بعد اصلیش توجه نداشت و یک بعدی تفسیر کرده!

پس اگر ما هم مثل سیاره ها باشیم طبق نظریات جناب amd هرکس از مدار خارج بشه میشه شیطان و هرکس که چه از مدار خارج شده چه نه ولی پوشیده هست و دیده نمیشه میشه جن!

amd;964566 نوشت:
جن یک نوع وصف است و وجود خارجی ندارد مثل زیبایی و زشتی

دوست عزیزم ، پاسخ سوالات مرا ندادید
ممنون می‌شوم سوالهای مرا مستقیماً پاسخ بدهید
به سوال‌های پست شماره 44 ، سوالات زیر را هم اضافه کنید:

نظرتان درمورد این دو آیه چیست؟ سوره حجر آیات 26 و 27:

26 - وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ
و در حقيقت انسان را از گلى خشك از گلى سياه و بدبو آفريديم

27 - وَالْجَانَّ
خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نَارِ السَّمُومِ
و قبل از انسان ، جن را از آتشى سوزان و بى ‏دود خلق كرديم

1 - اگر جن همان انسان منافق است ، چطور خداوند جنس انسان را از خاک و جنس جن را از آتش معرفی می‌کند؟

2 - چطور خداوند می‌فرماید جن را قبل از انسان آفریدیم؟

Mehdi12;964541 نوشت:
سلام.
آیا آیات مربوط به جنبندگان آسمان ها به حال امروزی و آینده انسان ها که با فضاپیما کهکشان را می بینند و کاوشگر می فرستند اشاره ندارد؟
موجودات کرات دیگر در صورت وجود ممکن است از انسان پیشرفته تر باشند و دیگر انسان اشرف مخلوقات نباشد؟

سلام مجدد

در پست قبلی گفتیم که آیات قرآن اصل وجود موجودات فرازمینی را تأیید می کند اما در باره جزییات آنها، اینکه آیا با فضاپیما، یا با چه وسیله ای رفت و آمد می کنند یا کاوشگر می فرستند و نظائر آن چیزی بیان نمی کند.

داشتن توانایی های خاص در برخی موجودات همین عالم مثل اجنه و یا در موجودات فرازمینی مانند ملائکه و ... نمی تواند دلیل بر برتری و اشرفیت آنها باشد بلکه اجتماع ویژگیهای متنوع و گوناگون و بعضاً متضاد، نظیر وجود توأمان عقل و شهوت و همراهی قوای جسمانی و طبیعی با قوای روحانی و نیز اجتماع تکلیف مداری بشر با اختیار و ... اینکه بتواند بین این قوا در مسیر حرکت به سوی کمال و سعادت تناسب و همگرایی ایجاد کند موجب شده که انسان، اشرف مخلوقات بشود. و حتی از ملائکة الله پیشی گیرد. وگرنه اگر بشر نتواند با تکیه بر عقل و وحی از چنگ طبیعت هواهای نفسانی رهایی یابد و اسیر شهوات نفسانیه باشد نه تنها اشرف مخلوقات نیست که بنا به تصریح قرآن می شود: اولئک کالانعام بل هم اضل.

موفق باشید ...

amd;964513 نوشت:
با سلام و احترام
جن وجود خارجی ندارد...بنظرم اصلا برداشت ما از جن در قرآن نادرست است...در زمان پیامبر(ص) هر کسی که برای اعراب غریبه و نا آشنا بودن،میگفتند جن...در زبان عرب به هر چیزی که پوشیده باشد و دیده نشود می گویند جن...مثلا جنین که در شکم مادر قابل دیدن نیست می گویند جن...یا مثلا میگفتند زیر ناخن جن دارد منظور همان میکروب ها هستند که دیده نمی شوند...یا مثلا شب میشد و تاریکی همه جا می پوشاند می گفتند هوا جن شد...
در واقع جن یک صفت است...مثلا افرادی که به نظر مسلمان و مومن هستند ولی در حقیقت نیستند و ماسکی بر چهره دارند به آنها هم می گویند جن... اینکه در جهنم هم از جن و انس پر میشود هم منظور همین افراد هستند...گمان نکنم جن موجود خاصی باشد...

سلام و ادب@};-

اینکه بر اساس معنای مفهومی جن، در باره حقیقت وجودی و معنای اصطلاحی جن قضاوت کنید برداشتی کاملاً نادرست است زیرا نمونه بارز آن که در قرآن معرفی شده ابلیس است که بخاطر سرپیچی از درگاه خداوند رانده شد، بعلاوه خداوند در کنار مکلف بودن انسان به مکلف بودن جنیان نیز اشاره کرده، همچنین در قضیه داستان حضرت سلیمان به خدمت جنیان به ایشان تصریح شده و در روایات بسیاری نیز به امکان تسخیر جنیان و خدمت ایشان و ایمان آوردن آنها به پیامبر (ص) بسیار گفته شده است. همین موارد برای اثبات وجود جن بعنوان یک موجود حقیقی خارجی کفایت می کند.

اما برای اطلاع بیشتر گفتنی است: در عالم هستی برخی از موجودات غیرمحسوس‏ اند و به حواس طبیعی و عادی قابل درک نیستند. یکی از این موجودات جن است. جن که در اصل معنا مفهوم «پوشیدگی» دارد، از چشم انسان پوشیده است. قرآن وجود این موجود را تصدیق کرده و سوره‏ ای به نام «جن» نیز در قرآن وجود دارد. در قرآن گاهی از این موجود به «جان» نیز یاد می‏شود. (1) ماهیت و حقیقت این موجودات چندان برای ما روشن نیست ولی از پاره‏ ای آیات و روایات می‏توان به برخی از مشخصات این موجود دست یافت، از جمله:
[=book antiqua]
1- از آتش آفریده شده و خلق آن پیش از خلق انسان است. (2)
2- جن نیز مانند انسان مکلف و مسؤول است.(3)
3- دسته‏ای از آنها مؤمن و گروهی کافر، عده‏ ای از آنها نیک‏ کردار و برخی از آنها زشت‏ کردارند.(4)
4- بعضی از آنها مرد و مذکر و پاره ‏ای دیگر زن و مؤنث هستند و تولید نسل نیز می‏کنند.(5)
5- آنها زندگی می‏کنند و می‏میرند.(6)
6- دارای شعور و اراده‏ اند و می‏توانند با سرعت حرکت کنند. مانند قصه حضرت سلیمان و تخت بلقیس - ملکه سبا (7)
7- مسخّر انسان می‏گردند. البته در این رابطه تنها در قرآن به قضیه حضرت سلیمان اشاره شده است که علاوه بر پرندگان، وحوش و انسان‏ها،جن‏ها نیز در اختیار و به فرمان حضرت سلیمان بودند.(8)

8- در روایات آمده است که جن مؤمن برای پیامبران و امامان، مسخر می‏شوند و خدمت می‏کنند و کسانی که به اذن الهی ولایتی دارند نیزمی‏توانند جنیان کافر را تحت فرمان خویش درآورند.(9)
9- از پاره‏ای آیات قرآنی و روایات معلوم می‏شود که جنیان به پیامبر خدا(ص) ایمان آورده‏ اند.(10)

موفق باشید ...@};-

پی نوشتها___________________________________
1. الرحمن، آیه 39 و حجر، آیه 27.

2. حجر، آیه 27 - الرحمن، آیه 15.

3. ذاریات، آیه 56.

4. جن، آیات 11 و 14 و 15 - احقاف، آیه31

5. جن، آیه 6.

6. (احقاف، آیه 18). (نگا: المیزان، علامه سید محمد حسین طباطبایی، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، چاپ پنجم1371، ج 20، ص 41).

7. نمل، آیه 39 -38

8. نگا: نمل آیات 17 تا 39 - سبأ، آیه 14 - 12 - انبیاء، آیه 82.

9. نگا: مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، چاپ دوم 1378 - ص 312 – 313.

10. جن، آیه 1 - احقاف، آیه 32 – 29.

Miss.Narges;964680 نوشت:
سلام
اینجا ابلیس اون وقت چیه؟ درسته شیطان کلمه عامه ولی ابلیس یه اسم خاصه.
حالا این ابلیس که یک نفر بیشتر نیست چیه؟
تفسیر شما از جن رو من هم تا حدی قبول دارم ولی باید تا اخر بشه ادامش داد
الان وقتی میبینم ابلیس در قران جن معرفی شده نمیتونم باور کنم ابلیس به شکل انسان باشه.

با سلام و احترام



بله ابلیس اسم خاصه،ابلیس از ریشه بَلَس یعنی کسی که در او خیری نباشد.منبع




قالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ



(ابلیس)گفت: «من از او بهترم; مرا از آتش آفریده‏اى و او را از گل.(ص/75)


نار یعنی انرژی و حرارت تنها معنی آتس نمی دهد.منبع

اینکه ابلیس گفت من را از آتش افریدی منظور همان انرژی است.

به هر چیزی که آشکار نباشد،پوشیده باشد یا برای ما غریبه باشد،جن می گوییم،انرژی ها هم که قابل دیدن نیستند جن نامیده شدند، پس اینکه قرآن ابلیس را جن معرفی میکند، چیزی دور از ذهنی نیست.و وجود موجودی به نام ابلیس هم مورد اشکال نیست.ببینید این دیالوگ ها به زبان تکوینی است که به شکل بشر بیان شده.اینکه قرآن میفرمایند فرشتگان برای انسان سجده کردند،آیا همان سجده ای که ما تصورش را داریم؟سجده کردن یعنی در خدمت انسان بودن و اطاعت کردن از آن هم میدهد نه لزوما سجده ای که ما در نماز انجام میدهیم...

صندلی;964686 نوشت:
سلام.
جن نمیتونه سایه و موجودات ناشناس و این چیزا باشه. حالا شاید معانی دیگری هم داشته باشه ولی دلیل نمیشه. مثلا اسم یه نفر مهتاب هست. مهتاب خودش معنی نور ماه هست. پس باید گفت شخصی به اسم مهتاب نداریم؟!
اینکه در قرآن جن و انس کنار هم اومدن نشون دهنده موجود بودن جنیان هست.
انس که انسانه. وقتی ما دو تا چیزو بغل هم میاریم باید یه سنخیتی با هم داشته باشند. نمیشه یکیش موجود باشه یکیش صفت!

رهگذر آسمان;964689 نوشت:

[=arial]سلام
اخوی چرا مغلطه میکنی؟؟؟
مگه اینجا کلاس صرف و نحو عربیه که کلمات رو ریشه یابی میکنی؟
یا وقتی شما از روی عصبانیت وسط دعوا به یکی میگی لهت میکنم
حتما منظورت اینه که مثل مورچه زیر پا لهش میکنی؟
علم شما چه خوشش بیاد چه نیاد اجنه وجود دارن
حیات دارن مومن و کافر دارن
و اینکه نمیشه از راه تجربی اثباتشون کرد
اینکه مومناشون کمک حالتون نبودن
یا گیر اذیت و آزار کافراشون نیفتادین
به هیچ وجه فلسفه وجودیشون رو زیر سوال نمیبره

روزنه;964739 نوشت:

پس اگر ما هم مثل سیاره ها باشیم طبق نظریات جناب amd هرکس از مدار خارج بشه میشه شیطان و هرکس که چه از مدار خارج شده چه نه ولی پوشیده هست و دیده نمیشه میشه جن!

با سلام و احترام


خواستم جواب تمام پست ها را در یک پست توضیح بدهم:


بهتر است در مورد این موضوع از خود قرآن کمک بگیریم:


(به یاد آور) هنگامى كه گروهى از جن را به سوى تو متوجه ساختیم كه قرآن را بشنوند; وقتى حضور یافتند به یكدیگر گفتند: «خاموش باشید و بشنوید!» و هنگامى كه پایان گرفت، به سوى قوم خود بازگشتند و آنها را بیم دادند! (احقاق/29)


قَالُوا يَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا كِتَابًا أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَىٰ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَإِلَىٰ طَرِيقٍ مُسْتَقِيمٍ(احقاق/30)


گفتند: «اى قوم ما! ما كتابى را شنیدیم كه بعد از موسى نازل شده، هماهنگ با نشانه‏هاى كتابهاى پیش از آن، كه به سوى حق و راه راست هدایت مى‏كند. (احقاق/30)


اى قوم ما! دعوت كننده الهى را اجابت كنید و به او ایمان آورید تا گناهانتان را ببخشد و شما را از عذابى دردناك پناه دهد! (احقاق/31)


فرض میکنیم جن موجود خاصی غیر از انسان باشد:یعنی یک گروهی که از جنس جن بوده اند(موجود خاص)،قرآن را شنیده اند و به سوی قوم خود که آنها نیز از جنس جن هستند،باز گشتند وآنها را بیم دادند...



خب سوال:


1-در قرآن کلمه ی (قَوْمَنَا) فقط برای گروه انسان ها بکار برده شده است اگر جن ها موجودات دیگری غیر از انسان بودند چرا با همان لفظ قَوْمَنَا در آیه 30 خطاب قرار گرفته اند؟


2-گروه جن می گویند به کتابی که به راه راست هدایت میکند ایمان بیاورید...پس قرآن کتاب هدایت گروه دیگری نیز به غیر انسان است ...آیا آیه ای داریم که قرآن کتاب هدایت انسان و جنینان معرفی کند؟قرآن کتاب هُدىً لِلنَّاسِ(هدایت مردم) معرفی میکند...پس اگر بپذیریم قرآن برای گروه دیگری به نام جن نیز باشد یعنی تناقض در قرآن را پذیرفته ایم...


3-خیلی خب اصلا قرآن کتاب هدایت موجود خاصی به نام جن هم باشد،آیا جنیان با توجه به توصیفی که از آن شده است که غیر مادی هستند آیا آنها هم جنب میشوند؟جنب شدن که برای مجودات مادی است....احکام غسل چه میشود؟


4-قرآن در آیه های مختلف که در پست های قبلی هم نشان دادم، خداوند برای هدایت، رسولی از جنس خودتان میفرستد... (توبه/128) (اسراء/94) (اسراء/95)

یعنی اگر قرار بود خداوند هدایتی برای موجود خاصی به نام جن بفرستد،رسولانی از جنس خودشان برای آنها میفرستاد نه یک بشر برای هدایت آنها...اگر بپذیریم یک بشر برای هدایت گروه دیگری از جنس دیگری آمده دچار تناقض میشویم.


5- چطور بعد 14 قرن موجوداتی خاص به نام جن در کنار ما زندگی کرده اند ولی اثری از آن هم دیده نشده ...پس چطور ما در ارتباط بوده اند که در قیامت از آنها گله و شکایت داشته باشیم؟

در زمان پیامبر(ص) اعراب به مار ها هم که داخل زمین بودن جن می گفتند...به انسان های غریبه که نمی شناختند،جن می گفتند... در اصطلاح امروزی ما،به افراد غیر ایرانی اجنبی می گوییم...اینها هم گروهی بودند به غیر از اعراب بخاطر همین وصف جن گرفتند...

در مورد شیطان هم آیا تا حالا برایتان پیش نیامده است به بچه های بازیگوش بگویید، شیطون شدیا...آیا واقعا بچه شیطان شده است ؟یا آنکه یک کار اشتباهی میکند یا شلوغ می کندو... (در واقع از مدار و مسیر و نظم خودش خارج شده)...ابلیس هم چون از مسیر اطاعت خدا خارج شد، شد شیطان...نمیدانم متوجه منظورم میشید؟

دوستانی که جن را موجود خاصی میدانند به این 5 تا سوال من پاسخ بدهند؟

Reza-D;964751 نوشت:
دوست عزیزم ، پاسخ سوالات مرا ندادید
ممنون می‌شوم سوالهای مرا مستقیماً پاسخ بدهید
به سوال‌های پست شماره 44 ، سوالات زیر را هم اضافه کنید:

نظرتان درمورد این دو آیه چیست؟ سوره حجر آیات 26 و 27:

26 - وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ
و در حقيقت انسان را از گلى خشك از گلى سياه و بدبو آفريديم

27 - وَالْجَانَّ
خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نَارِ السَّمُومِ
و قبل از انسان ، جن را از آتشى سوزان و بى ‏دود خلق كرديم

1 - اگر جن همان انسان منافق است ، چطور خداوند جنس انسان را از خاک و جنس جن را از آتش معرفی می‌کند؟

2 - چطور خداوند می‌فرماید جن را قبل از انسان آفریدیم؟

با سلام و احترام
لطفا پست 60 را بخوانید. مفهوم جن و نار را توضیح داده ام.
در مورد جن بودن منافقان هم بار ها گفتم ،جن فقط یک وصف است میتوان به چیز های مختلف نسبت داد...نیروی جاذبه...امواج...انرژی...باد... و ...

Reza-D;964542 نوشت:
سلام

1 - انسان‌ها که در همین دنیا هم آشکار هستند ، چه نیازی است که کافران از خدا بخواهند انسان‌ها را به آنها نشان دهد؟

2 - اگر جن ، همان انسان منافق است ، دیگر چه نیازی است که کافران بگویند:

جن و انس ؟

سوره جن - آیه 1 تا 2:
"بگو وحي شده به من كه تني چند از جن گوش‌ فرا داشتند. پس گفتند: همانا ما شنيديم قرآني شگفت را
كه راهنمايي مي‌كند به سوي رشد پس به آن ايمان آورديم و هرگز به پروردگار خويش كسي را شريك نسازيم"

طبق حرف شما منظور از این آیه انسان‌هایی است که قبل از آنکه قرآن را بشنوند ، مسلمان بوده اند!! ولی منافق بودند و با شنیدن قرآن ایمان آوردند!!

دوست من،پاسخ شما را در همان پست داده بودم:



1-منظورتان چیست در دنیا همه چیز آشکار است؟آیا شما در دنیا از باطن افراد باخبر هستید که چه نیت هایی دارند؟در ضمن کافران در قیامت از خداوند میخواهد کسانی که گمراهشان کرده اند به آن ها نشان دهد نه در دنیا.


2-اول اینکه کافر خودش یک شخص خاصی نیست آن هم وصف است یعنی کسی یا چیزی که حقیقتی را بپوشاند،کافر گویند...جن بودن منافقان،وصف آنهاست و جن میتواند هزاران مصداق داشته باشد درواقع هر جنی منافق نیست... در این آیه در واقع کافران(سیاهی لشکرها) از خداوند میخواهند آنهایی که گمراهشان کرده اند یعنی کسانی که مخفی بوده اند (جن) و آنهایی که میشناسیم(انس) نشان دهد...یعنی کسانی که در دنیا در گمراهی آنها دست داشته و پشت پرده بوده اند نه اینکه انسان هایی که در دنیا غیب بوده اند...منظور کافران از نشان دادن جن و انس همین افراد بوده است...

amd;964765 نوشت:
با سلام و احترام


با سلام و عرض احترام

در مورد سوره ناس هم لطف کنید یه توضیحی بدید

دوستان این معنی خود قرآن است:


ای گروه جن و انس، مگر برای هدایت شما از جنس خود شما رسولانی نیامدند که آیات مرا برای شما می‏خواندند و شما را از مواجه شدن با این روز سخت می‏ترساندند؟ آن‌ها (با نهایت پشیمانی) جواب دهند که ما (به جهالت و بدی) بر خود گواهی می‏دهیم. و زندگانی دنیا آن‌ها را مغرور ساخت و در آن حال (می‏فهمند و) بر خود گواهی می‏دهند که به راه کفر می‏رفتند. (انعام/130)


بگو به من وحى شده است كه تنى چند از جنيان گوش فرا داشتند و گفتند راستى ما قرآنى شگفت‏ آور شنيديم(جن/1)

[كه] به راه راست هدايت مى‏كند پس به آن ايمان آورديم و هرگز كسى را شريك پروردگارمان قرار نخواهيم داد(جن/2)


در سوره جن ، گروه جنیان میگویند: ما قرآنى شگفت‏ آور شنيديم [كه] به راه راست هدايت مى‏كند پس به آن ايمان آورديم.

در سوره انعام خداوند به جن و انس میفرمایند: ای گروه جن و انس، مگر برای هدایت شما از جنس خود شما رسولانی نیامدند که آیات مرا برای شما می‏خواندند و شما را از مواجه شدن با این روز سخت می‏ترساندند؟


خب خداوند به گروه جن و انس میفرماید رسولی از جنس خودتان برای هدایت شما آمد.در آیه دیگر گروه جن گفتند به قرآن ایمان آوردند.قرآن هم که به وسیله یک بشر از طرف خدا نازل شده.پس آن رسولی که خداوند برای جنیان فرستاده حتما باید بشر بوده باشد.پس با این حساب باید جن و انس از جنس ، بشر باشند طبق آیه 130 سوره انعام.

روایتی از پیامبر اکرم (ص): «خداوند جن را پنج صنف آفریده است: صنفی مانند باد در هوا، صنفی به صورت مارها، صنفی به صورت عقرب‌ها، صنفی حشرات زمین‌اند و صنفی از آن‌ها مانند انسان‌اند که بر آن‌ها حساب و عقاب است» سفینة البحار، ج 1، ص 186 (ماده جن)

دوستان این بحث ها فقط نطرات شخصی و خیلی کلی.نزدیک 1500 سال مردم فکر میکردند زمین ثابت است و همه چیز به دور آن میچرخد.آیا این تصور مردم،حقیقت را تغییر داد؟اگر موجود خاصی به نام جن که توصیفش را میکنند،برای شما قابل لمس و توجیه کردن است،آن را بپذیرید و انهایی که نمیتوانند موجود خاصی به نام جن را بپذیرند،بنظر با آیات قرآن در تعارض نیست.

amd;964762 نوشت:
اینکه ابلیس گفت من را از آتش افریدی منظور همان انرژی است.
به هر چیزی که آشکار نباشد،پوشیده باشد یا برای ما غریبه باشد،جن می گوییم،انرژی ها هم که قابل دیدن نیستند جن نامیده شدند، پس اینکه قرآن ابلیس را جن معرفی میکند، چیزی دور از ذهنی نیست.و وجود موجودی به نام ابلیس هم مورد اشکال نیست.ببینید این دیالوگ ها به زبان تکوینی است که به شکل بشر بیان شده

من هم نمیگم نار فقط معنی اتش میدهد.
نار به معنای انرژی هم باشد پس طبق این پست شما یعنی موجودی بنام ابلیس هست که جنسش انرژی یا اتش است.
پس ایرادی ندارد که بجز ابلیس جنیان دیگری هم داشته باشیم از جنس اتش(یا بقول شما انرژی .در هر صورت فرقی ندارد کدام رو درست تر بدونیم.بحث ما سر وجود داشتن یا نداشتن هست.)
پس میبیند که تفسیر شما از کلمه جن برای ابلیس صدق نمیکنه و خودتان هم نا خواسته اشاره کردید

Miss.Narges;964808 نوشت:
من هم نمیگم نار فقط معنی اتش میدهد.
نار به معنای انرژی هم باشد پس طبق این پست شما یعنی موجودی بنام ابلیس هست که جنسش انرژی یا اتش است.
پس ایرادی ندارد که بجز ابلیس جنیان دیگری هم داشته باشیم از جنس اتش(یا بقول شما انرژی .در هر صورت فرقی ندارد کدام رو درست تر بدونیم.بحث ما سر وجود داشتن یا نداشتن هست.)
پس میبیند که تفسیر شما از کلمه جن برای ابلیس صدق نمیکنه و خودتان هم نا خواسته اشاره کردید

با سلام و احترام

فکر کنم کلا منظورم را بد رسانده ام تا حالا...

ببینید آیا زیبایی و زشتی یک موجود خاصی هستند یا یک نوع وصف است که به هر چیزی می توان نسبت داد؟مثلا گلی زیبا...مسلما گل وجود دارد اما خود زیبایی وجود دارد یا فقط وصف گل است؟ یا مثلا مادر مهربان...آیا مهربان وجود خارجی دارد یا یک نوع وصف است؟

حالا برای جن هم همین وضع رو در نظر بگیرید که یک نوع وصف است که میتواند هزاران مصداق داشته باشد...روایتی از پیامبر(ص) جن را 5 صنف معرفی کرده است.یعنی باد در هوا جن هستند،انرزی ها،امواج،نیرو جاذبه و...

اینها همه مصداق های جن هستند.پس اگر ابلیس مصداق جن باشد که از انرژی است هیچ ایرادی ندارد.

ماه و ستاره خدا را سجده می کنند.در قرآن آمده هر چه در آسمانها و زمین است خدا را تسبیح می کند.

ماه و ستاره ها که نمی توانند خدا را سجده کنند،منظور از سجده این است که تمام جهان هستی از نیرو ها گرفته(به قول معروف جن ها) یا نیرو های مفید دیگر حالا می خواهید اسمش را ملائک بزارید،تسلیم نظامات خدا و در حال اطاعت خدا هستند.در واقع جهان هستی شبیه یک گروه ارکستر می ماند که هر چیزی وظیفه خودش را انجام میدهد جز انسان که خداوند به او اختیار داده که میتواند از خدا اطاعت نکند...اصلا مسلمان یعنی کسی که تسلیم نظامات خداست...

پس با این توضیحات می توان نتیجه گرفت جن و انس های جهنم نمیتواند نیروی های داخل طبیعت باشد،آنها که در حال سجده یا تسلیم نظامات خدا هستند و نیازی نیست در جهنم باشند...پس جن و انس در جهنم فقط میتواند مصداق انسان ها باشد نه موجود خاصی به نام جن.
تمام بحث من سر این بود جن ها یک موجود خاصی نیستند که زندگی کنند مثل انسان ها و ما را گمراه کنند...

amd;964765 نوشت:

در مورد شیطان هم آیا تا حالا برایتان پیش نیامده است به بچه های بازیگوش بگویید، شیطون شدیا...آیا واقعا بچه شیطان شده است ؟یا آنکه یک کار اشتباهی میکند یا شلوغ می کندو... (در واقع از مدار و مسیر و نظم خودش خارج شده)...ابلیس هم چون از مسیر اطاعت خدا خارج شد، شد شیطان...نمیدانم متوجه منظورم میشید؟

دوستانی که جن را موجود خاصی میدانند به این 5 تا سوال من پاسخ بدهند؟


[=Times New Roman]من اینطور از نوشته های شما متوجه شدم که
خدا قرآن رو برای اعراب فرستاده و لفظ ناس مصداقش عرب ها هستند و جن مصداقش غیر عرب ها هستند چون زبانشون برای عرب ها پوشیده هست.
و اینکه پیامبرانی از هر دو قبل پیامبر ص فرستاده شدند.

برداشت شخصی من:
اینکه گفته هدایتی برای ناس هست نفی نمیکنه که هدایتی برای دیگران هم باشه همچنین که در آیات دیگری میاد هدایت برای ناس و قومی که یقین دارند و ... . لذا اونجا باید قبل و بعد و شان نزول آیه رو هم در نظر گرفت و نمیشه حکم کلی داد. پس هدایت میتونه هم برای ناس باشه و هم دیگران از جنیان.

مورد بعدی که گفته شده پیامبری از جنس خودتان اونجا مخاطب آیه عرب هایی هستند که میگفتند چرا انسان مامور این کار شده. از طرفی در جاهای دیگه هم اومده از جنیان هم پیامبرانی بوده. و این هم درست نیست که یک آیه از یک بخش از قرآن و برداریم و در کنار یک آیه از بخش دیگر قرآن قرار بدیم و بگیم پس جن هم همون انسان هست. برای مثال [=times new roman]نفر برای شمارش شتر استفاده میشه تو آیه هم گفته نفر من الجن پس باید گفت جن شتر هست؟

[=times new roman]و آنكه ما قصد آسمان كرديم، پس آن را پرشده از نگهباناني سرسخت و شهابهايي يافتيم.(8) و آنكه ما در جايگاه‌هايي از آسمان به گوش مي‌نشستيم. پس هركس اكنون گوش بنشيند، بيابد شهابي را كه در كمين اوست.(9) و آنكه ما نمي‌دانيم آيا براي آنكس كه در زمين است شر خواسته شده، يا اينكه پروردگارشان براي آنان نيكي اراده كرده است.[=Times New Roman]
طبق این آیات پس انسان های غیر عرب توانایی پرواز و استماع باید داشته باشند یا نه شیاطینی مثل شهاب سنگ ها که از مدار خارج میشن باید توانایی استماع داشته باشند و بعد در زمین محصور بشن و به قرآن ایمان بیارن. بلاخره نمیشه جن رو که دارای ال جنس هست صفت دونست.

به نظرم آیه شعوبیه نشون میده قرآن برای عرب و غیر عرب و اقوام و ملت ها و قبیله ها هست و از ملت های دیگه لفظ شعوب استفاده میکنه نه لفظ جن پس لفظ جن نباید غیر عرب معنی بشه. جن موجودی غیر انسان هست. سنفرغ لکم ایها الثقلان من الجن و الانس این موارد نشان دهنده باهم بودن و جدا بودن جنس آن دو هست.
الم اعهد علیکم یا بنی آدم ان لا تعبدوا الشیطان انه لکم عدو مبین
اینجا مشخصه بنی آدم از جنس شیطان نیست چون لفظ بنی آدم و اینکه آدم اولین بشر هست که خلق شده و از جنس خاک هست. پس شیطان پیش از انسان خلق شده است.
اینکه ما آثاری از جنیان نمیبینیم شاید به این دلیل هست که محدود شدند ولی در قبل تعاملاتی داشتند مثلا در سوره نمل جن و موجودی که قدرتهایی داره معرفی میکنه چرا برای انسان های دیگه مثلا قوم سبا نمیگه جنیان؟

من این بحث و دوست دارم ولی یاد تفاسیری از شخصی در مستند حلقه شیطان میافتم

amd;964828 نوشت:
با سلام و احترام



پس با این توضیحات می توان نتیجه گرفت جن و انس های جهنم نمیتواند نیروی های داخل طبیعت باشد،آنها که در حال سجده یا تسلیم نظامات خدا هستند و نیازی نیست در جهنم باشند...پس جن و انس در جهنم فقط میتواند مصداق انسان ها باشد نه موجود خاصی به نام جن.
تمام بحث من سر این بود جن ها یک موجود خاصی نیستند که زندگی کنند مثل انسان ها و ما را گمراه کنند...


با سلام

اگر جن قدرت اختیار نداره چطور ابلیس از فرمان خدا سرپیچی کرد(طبق قرآن ابلیس از جنس آتش یا انرژی یا... هست یعنی انسان نیست)؟

در قرآن شیطان عامل اصلی گمراهی بیان شده که جن هست

لطف کنید سوره ناس رو هم یه توضیحی در موردش بدید

شرمنده پست آخرم ویرایش شد و مطالبش متفاوته

نقل قول:
دوستانی که جن را موجود خاصی میدانند به این 5 تا سوال من پاسخ بدهند؟

جناب amd گمونم شما هنوز جن ندیدین که این تعابیر رو بکار میبرین!...یکبار که ببینین فیلسوف عالم بر و بحر میشین...خخخخخخ!:))

amd;964828 نوشت:
کر کنم کلا منظورم را بد رسانده ام تا حالا...
ببینید آیا زیبایی و زشتی یک موجود خاصی هستند یا یک نوع وصف است که به هر چیزی می توان نسبت داد؟مثلا گلی زیبا...مسلما گل وجود دارد اما خود زیبایی وجود دارد یا فقط وصف گل است؟ یا مثلا مادر مهربان...آیا مهربان وجود خارجی دارد یا یک نوع وصف است؟

اگر بخوایم برمبنای ظاهری کلمه این طور قضاوت کنیم که نه تنها جن بلکه انسان و سایر پدیده ها هم وجود خارجی ندارند.حالا من نمیدونم چرا گیر داید به به معنای ظاهری جن.اما وجود ابلیس رو قبول میکنید!
به هر حال بحث راجب جن مهم نیست و اعتقاد بهشون هم تاثیری در ایمان فرد نداره.و بنده دیگه ادامه نمیدم

amd;964767 نوشت:
در این آیه در واقع کافران(سیاهی لشکرها) از خداوند میخواهند آنهایی که گمراهشان کرده اند یعنی کسانی که مخفی بوده اند (جن) و آنهایی که میشناسیم(انس) نشان دهد

من از آیات 1 و 2 سوره جن پرسیدم و شما آیه 29 سوره فصلت را برایم توضیح می‌دهید!
لطفاً آیاتی که درموردشان سوال مطرح کردم را پاسخ بفرمائید

اما درمورد آیه 21 سوره فصلت ؛ شما بعد از مطرح کردن این آیه ، این پرسش را مطرح کردید:

amd;964533 نوشت:
در قیامت که تمام پرده ها کنار رفته و همه چیز آشکار است ، دیگر چه نیازی است کافران از خداوند بخواهند جن ها را به آن ها نشان دهد؟

من هم پرسیدم وقتی در قیامت پرده ها کنار رفته است و همه چیز آشکار است ، دیگر چه نیازی است کافران به خداوند بگویند
"انسان‌ها" را به ما نشان بده؟


amd;964767 نوشت:
منظورتان چیست در دنیا همه چیز آشکار است؟

دلیل این را هم خودتان گفتید:

amd;964767 نوشت:
در این آیه در واقع کافران(سیاهی لشکرها) از خداوند میخواهند آنهایی که گمراهشان کرده اند یعنی کسانی که مخفی بوده اند (جن) و آنهایی که میشناسیم(انس) نشان دهد

اگر در این آیه جن را به معنای
"آنها که مخفی هستند" در نظر بگیریم ، ناگزیر باید انس را به معنای "آنهایی که آشکار هستند" در نظر بگیریم که خودتان نیز اشاره کردید
من هم پرسیدم در دنیا که همه چیز آشکار است..... ، یعنی کافران ، گروه انس را می‌شناسند. پس چرا به خداوند میگویند آنها را به ما نشان بده؟

amd;964767 نوشت:
لطفا پست 60 را بخوانید. مفهوم جن و نار را توضیح داده ام
به هر چیزی که آشکار نباشد،پوشیده باشد یا برای ما غریبه باشد،جن می گوییم،انرژی ها هم که قابل دیدن نیستند جن نامیده شدند

جناب "amd" شما پاسخ سوال مرا ندادید. حتی به نوعی حرف بنده را تایید کردید
من پرسیدم
"چرا خداوند برای انسان و جن ، دو جنس متفاوت معرفی می‌کند؟"
من از تفاوت دو جنس پرسیدم ، نه اینکه تعریف آتش چیست!

فرض کنیم حرف شما درست است و آتش در اینجا به معنای انرژی است. باز هم تفاوتی ندارد!
چرا خداوند فرموده انسان را از
"گِل" آفریدم و جن را از "انرژی"؟

سلام.
یک سوال نهایی از آقای ای ام دی میپرسم دیگه کاری به تاپیک ندارم!

در قرآن به کمک اجنه به حضرت سلیمان اشاره میشه.

خب ما بگیم باشه،اجنه یعنی انسان هایی که نمیشناسیم.

خب اون زمان که بشر اصلا نمیتونسته اون کارارو بکنه حالا که شناس چه ناشناس(که اگر میتونست نیازی نبود خداوند اجنه رو بفرسته) پس انسان های دیگه نمیتونن منظور باشن. پس میشه بفرمایید منظور از اجنه در این آیات چیه؟

amd;964767 نوشت:
جن میتواند هزاران مصداق داشته باشد

دقیقاً تمام ایراد کار شما این است که به همین جملهء خود توجه نمی‌کنید!
اعراب به هر چیزی که مخفی باشد میگویند جن. و به موجودی هم که از آتش است و
مخفی است نیز گفته اند "جن"
یعنی وصف و ویژگی که در این موجود دیدند را به عنوان اسم آن موجود در نظر گرفتند

به این دو جمله دقت کنید:
1 - دوستم همیشه به من نیش می‌زند
2 - نیش مار بسیار خطرناک است

در جملهء اول نیش وصف است از اینکه دوستی به ما زخم زبان می‌زند
اما اشکال شما درمورد معنا کردن

"جن" مثل این است که ما کلمهء "نیش" را در تمام جملات ، صرفاً وصف و کنایه در نظر بگیریم
یعنی جملهء دوم را هم اینطور معنا کنیم:
"زخم زبان زدن مار بسیار خطرناک است!"

5 سوالی را که مطرح کردید را هم در پست بعد پاسخ خواهم داد

amd;964765 نوشت:
1 - اگر جن ها موجودات دیگری غیر از انسان بودند چرا با همان لفظ قَوْمَنَا در آیه 30 سوره احقاف خطاب قرار گرفته اند؟

احقاف - 29:
هنگامى كه گروهى از جن را به سوى تو متوجه ساختیم كه قرآن را بشنوند; وقتى حضور یافتند به یكدیگر گفتند: «خاموش باشید و بشنوید!» و هنگامى كه پایان گرفت، به سوى قوم خود بازگشتند و آنها را بیم دادند

احقاف - 30:
گفتند: «اى قوم ما! ما كتابى را شنیدیم كه بعد از موسى نازل شده

جن‌ها به سوی قوم خود بازگشتند و به قوم خودان گفتند: "ای قوم ما"
خب این کجایش عجیب است؟!

amd;964765 نوشت:
در قرآن کلمه ی (قَوْمَنَا) فقط برای گروه انسان ها بکار برده شده است

همین دو آیه بالا ، خلاف گفته شما را اثبات می‌کند

[="Arial"][=arial]صم بکم عمی فهم لایعقلون ....

amd;964765 نوشت:
2 - گروه جن می گویند به کتابی که به راه راست هدایت میکند ایمان بیاورید...پس قرآن کتاب هدایت گروه دیگری نیز به غیر انسان است ... قرآن کتاب هُدىً لِلنَّاسِ(هدایت مردم) معرفی میکند...پس اگر بپذیریم قرآن برای گروه دیگری به نام جن نیز باشد یعنی تناقض در قرآن را پذیرفته ایم...

این جمله را معنا کنید: "يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا"
می‌شود بفرمائید چرا خداوند مردان را خطاب قرار داده است؟

amd;964765 نوشت:
آیا آیه ای داریم که قرآن کتاب هدایت انسان و جنینان معرفی کند؟

ذاریات - 56:
و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون
ما جن و انس را نیافریدیم مگر برای آنکه (خدا را) عبادت کنند

انعام - 130:
یا معشر الجن و الانس،الم یائکم رسل منکم یقصون علیکم ایاتی؟
ای گروه جن و انس ، آیا پیامبرانی از میان شما بر نخواسته اند که آیات مرا بر شما حکایت نمایند؟


جن - 11:
و انا منا الصالحون و منا دون ذلک کنا طرائق قددا
(جن‌ها گفتند) و گروهی از ما درستکارند و گروهی غیر از آن ، ما دسته های گوناگونیم
(چگونه می‌شود گروهی از منافقان ، درستکار باشند؟)

جن - 14:
وَأَنَّا مِنَّا [=#ff0000]

باسلام و احترام
از تمامی دوستانی که برای نوشتن پست ها وقت میگذارند،متشکرم@};-

پست ها را خواندم و ایرادات وارده به تفسیری که کرده ام تا حد زیادی قبول دارم هر چند پاسخ هایی هم برای آن ها دارم اما به جای آنکه من ابهامات شما را در مورد تفسیرم از جن رفع کنم شما ابهامات من را در مورد جن و انس رفع کنید.

اگر جن و انس یک موجودات خاصی هستند لطفا پست 64 را هم برایم رفع ابهام کنید.

آنطور که بنده متوجه شدم گروه جن و انس به قرآن ایمان آورده اند،طبق آیات 1 و 2 سوره جن

در سوره انعام هم خداوند به جن و انس خطاب میکند: ای گروه جن و انس، مگر برای هدایت شما از جنس خود شما رسولانی نیامدند که آیات مرا برای شما می‏خواندند...

خب سوال:

1-آیا خداوند دو رسول فرستاده است؟یک رسول برای هدایت جن و انس و یک رسول برای هدایت انسان؟اگر دو رسول فرستاده چرا جنیان میگویند ما قرآن را شنیدیم و به آن ایمان آوردیم ؟(قرآن که از طرف یک رسول یعنی حضرت محمد (ص) از طرف خدا نازل شده است...)

2-با توجه به اینکه جنیان میگویند ما به قرآن ایمان آوردیم یعنی به قرانی که حضرت محمد(ص) آورده پس رسولی که برای جن وانس فرستاده شده طبق آیه 130 انعام همان حضرت حمد(ص) است.پس الان یا حضرت محمد باید از جنس حن و انس باشد یا جن و انس باید از جنس بشر باشد؟

این آیات چه توجیه دارند؟(توجه کنید شما جن و انس را در تمام آیات یک موجود خاص تصور کرده اید.)

amd;964765 نوشت:
3 - خیلی خب اصلا قرآن کتاب هدایت موجود خاصی به نام جن هم باشد،آیا جنیان با توجه به توصیفی که از آن شده است که غیر مادی هستند آیا آنها هم جنب میشوند؟
جنب شدن که برای مجودات مادی است....احکام غسل چه میشود؟

آیا مردها نیز به کودکان خود شیر می‌دهند؟!
اگر خیر ، پس چرا قرآن کتاب هدایت تمام مردم اعم از زن و مرد و پیر و جوان و کودک است ، درحالیکه برخی احکامش مختص گروهی خاص است؟

amd;964765 نوشت:
4 - قرآن در آیه های مختلف که در پست های قبلی هم نشان دادم ، خداوند برای هدایت، رسولی از جنس خودتان میفرستد... (توبه/128) (اسراء/94) (اسراء/95)
یعنی اگر قرار بود خداوند هدایتی برای موجود خاصی به نام جن بفرستد،رسولانی از جنس خودشان برای آنها میفرستاد نه یک بشر برای هدایت آنها...اگر بپذیریم یک بشر برای هدایت گروه دیگری از جنس دیگری آمده دچار تناقض میشویم

خداون جمله ای خبری میگوید ، نه اینکه شرط مطرح کند
در این آیات خداوند خطاب به انسان‌ها می‌فرماید رسولی از جنس خودتان برای شما فرستاده ام
از کجای این لفظ برداشت کرده اید که حتماً برای جن‌ها نیز باید پیامبری از جنش خودشان مبعوث شود؟!
(ضمن اینکه اگر هم پیامبری از خود جن برای آنها مبعوث شده باشد ، باز هم منافاتی با وجود پیامبری از بین انسان‌ها نخواهد داشت)

amd;964765 نوشت:
5 - چطور بعد 14 قرن موجوداتی خاص به نام جن در کنار ما زندگی کرده اند ولی اثری از آن هم دیده نشده ...پس چطور ما در ارتباط بوده اند که در قیامت از آنها گله و شکایت داشته باشیم؟
این دیگر از آن حرفها بود!!
تمام بحث بر سر مخفی بودن جن‌ها در شرایط معمول است و اصلاً ماهیت جن همین مخفی بودن است

با این حال ، چه کسی گفته اثری از آنها دیده نشده؟ چون شما ندیده اید یعنی دیده نشده؟!
روایات مختلفی از ارتباط ائمه(ع) با جنیان وجود دارد
همچنین افراد زیادی هستند که خود ، جن را دیده اند
پس نفرمائید اثری دیده نشده

amd;964969 نوشت:
باسلام و احترام
از تمامی دوستانی که برای نوشتن پست ها وقت میگذارند،متشکرم@};-

پست ها را خواندم و ایرادات وارده به تفسیری که کرده ام تا حد زیادی قبول دارم هر چند پاسخ هایی هم برای آن ها دارم اما به جای آنکه من ابهامات شما را در مورد تفسیرم از جن رفع کنم شما ابهامات من را در مورد جن و انس رفع کنید.

اگر جن و انس یک موجودات خاصی هستند لطفا پست 64 را هم برایم رفع ابهام کنید.

آنطور که بنده متوجه شدم گروه جن و انس به قرآن ایمان آورده اند،طبق آیات 1 و 2 سوره جن

در سوره انعام هم خداوند به جن و انس خطاب میکند: ای گروه جن و انس، مگر برای هدایت شما از جنس خود شما رسولانی نیامدند که آیات مرا برای شما می‏خواندند...

خب سوال:

1-آیا خداوند دو رسول فرستاده است؟یک رسول برای هدایت جن و انس و یک رسول برای هدایت انسان؟اگر دو رسول فرستاده چرا جنیان میگویند ما قرآن را شنیدیم و به آن ایمان آوردیم ؟(قرآن که از طرف یک رسول یعنی حضرت محمد (ص) از طرف خدا نازل شده است...)

2-با توجه به اینکه جنیان میگویند ما به قرآن ایمان آوردیم یعنی به قرانی که حضرت محمد(ص) آورده پس رسولی که برای جن وانس فرستاده شده طبق آیه 130 انعام همان حضرت حمد(ص) است.پس الان یا حضرت محمد باید از جنس حن و انس باشد یا جن و انس باید از جنس بشر باشد؟

این آیات چه توجیه دارند؟(توجه کنید شما جن و انس را در تمام آیات یک موجود خاص تصور کرده اید.)

سلام.
اولا انس یعنی انسان. انس رو هم شما جن تلقی کردید فکر کنم.
دوما پیامبر برای ما فرستاده شده. اما سایر موجودات هوشمند هم میتونند بهش گوش بدن و ایمان بیارن.
دور قرآن که دیوار آتشین نکشیدن که اجنه اصلا نتونند بخوننش.
یک مثال میزنم. مثلا فلان مسئول یه نامه سرگشاده به بهمان مسئول مینویسه. نامه رو برای بهمانی نوشته ولی این آیا باعث میشه من نتونم بخونمش؟ و اگر خوندم نتونم بفهمم حق هست یا نه؟

خب قرآن برای هدایت انسان ها اومده. یه عده از جنیان هم شنیدن بهش ایمان آوردن.(کار خوبی هم کردن!) این که چیز غیر ممکنی نیست.

amd;964969 نوشت:
آنطور که بنده متوجه شدم گروه جن و انس به قرآن ایمان آورده اند،طبق آیات 1 و 2 سوره جن

در سوره انعام هم خداوند به جن و انس خطاب میکند: ای گروه جن و انس، مگر برای هدایت شما "از جنس خود شما" رسولانی نیامدند که آیات مرا برای شما می‏خواندند...

خب سوال:

1-آیا خداوند دو رسول فرستاده است؟یک رسول برای هدایت جن و انس و یک رسول برای هدایت انسان؟اگر دو رسول فرستاده چرا جنیان میگویند ما قرآن را شنیدیم و به آن ایمان آوردیم ؟(قرآن که از طرف یک رسول یعنی حضرت محمد (ص) از طرف خدا نازل شده است...)

2-با توجه به اینکه جنیان میگویند ما به قرآن ایمان آوردیم یعنی به قرانی که حضرت محمد(ص) آورده پس رسولی که برای جن وانس فرستاده شده طبق آیه 130 انعام همان حضرت حمد(ص) است.پس الان یا حضرت محمد باید از جنس حن و انس باشد یا جن و انس باید از جنس بشر باشد؟

تا جایی که من می‌دانم در سایر آیات که خطاب به انسان‌هاست خداوند می‌فرماید: من انفسکم..... یعنی از جنس خودتان
اما در این جا که مخاطب جن و انس است ، می‌فرماید:
مِنکُم..... یعنی از شما ؛ نه از جنس شما

در برخی تفاسیر نیز اینطور گفته شده که خداوند رسولانی از جنس خود جنیان برای آنها قرار داده که دستورات دینی را از حضرت محمد(ص) می‌گرفتند و به قوم خود می‌رساندند. به عبارتی پیامبر(ص) پیامبر اصلی جن و انس بوده اند ، اما در عین حال از خود جنیان نیز پیامبرانی مبعوث شده بودند که بصورت زیرمجموعهء پیامبر(ص) کار خود را انجام می‌دادند

در تفسیر نمونه نیز اینگونه آمده است:
«رُسُلٌ مِّنکُمْ»: پیغمبرانی از خودتان. برخی این آیه را دلیل بر آن می‌دانند که پیغمبران جنّیان از جنس خودشان می‌باشند. ولی مراد از (مِنکُمْ) مجموع آنان است و پیغمبران در زمین تنها از اولاد آدم هستند. قرآن و اسلام برای هر دو دسته است و چه بسا تنها نمایندگانی از خود جنّیان مأمور تبلیغ قرآن و رساندن احکام به همنوعان خود باشند (نگا: احقاف / - ، جنّ / - ). در اینجا از راه تغلیب دسته‌ای بر دسته دیگر واژه (مِنکُمْ) به کار رفته است. همان گونه که می‌گوئیم: (اَکَلْتُ الْخُبْزَ وَ اللَّبَنَ): نان و شیر خوردم. در صورتی که نان خوردنی و شیر نوشیدنی است

طبق برداشت شخصی من و مطالبی که خوندم

۱.جایی که گفته شده رسولانی از جنس خودتان مخاطب عرب هایی هستن که براشون سخت بود که چرا پیامبری به جنس بشر اومده و چرا از جنس مثلا فرشته نیست و معمولیه به قبل و بعد آیات باید توجه کنین.

۲.در جای دیگه هم که میگه از نجس خودتان پیامبرانی آمدند اشاره به این داره که قبلا خدا برای جنیان هم پیامبرانی فرستاده
و کلمه انبیاء جمع هست و منظورش پیامبر ص که یک نفر هستند نیست و این منافافاتی با مورد یک که گفتم نداره.
و اما اینکه پیامبر وسیله هدایت هر دو گروه باشه چه ایرادی داره؟

مواردی که شما ایراد میکنین به نتیجه نمیرسن و این نشون میده درست نیستند.

و این به نظرم یکی از معجزات قرآنه که معانیش انقدر منسجمه که نمیشه معنایی از کلمه ای رو تغییر داد و تحریف کرد.

  1. اصل خلقت جن از اتش است
  2. اگرکسی بخواهد باانهاارتباط واشنایی برقرارکندبایدازعالم خودتنزل نماید
  3. فقها حرمت به تسخیر جنها داده اند
  4. بعضی از اجنه نوکران اهل بیت ع بوده اند
  5. نوعا در جاهای دوردست و مخروبه زندگی میکنند
  6. دارای فرقه های مختلفی اندمانند کافروسنی وشیعه و...

منبع:کتاب سفینه الصادقین

درصورت توجه دوستان بیشتر مینویسم...

[="Times New Roman"][="Black"]آقای رائفی پور یک جا گفتند ( نقل به مضمون ):

شیطان گاهی خودش برای انسان ها علم و بحث تولید میکنه تا سرگرم بشن و از یاد گرفتن علوم و فنون مهم و ضروری و پرداختن به کارهای مهم و ضروری جا بمونن.[/]

amd;964762 نوشت:
اینکه ابلیس گفت من را از آتش افریدی منظور همان انرژی است.
به هر چیزی که آشکار نباشد،پوشیده باشد یا برای ما غریبه باشد،جن می گوییم،انرژی ها هم که قابل دیدن نیستند جن نامیده شدند، پس اینکه قرآن ابلیس را جن معرفی میکند، چیزی دور از ذهنی نیست.و وجود موجودی به نام ابلیس هم مورد اشکال نیست.ببینید این دیالوگ ها به زبان تکوینی است که به شکل بشر بیان شده.اینکه قرآن میفرمایند فرشتگان برای انسان سجده کردند،آیا همان سجده ای که ما تصورش را داریم؟سجده کردن یعنی در خدمت انسان بودن و اطاعت کردن از آن هم میدهد نه لزوما سجده ای که ما در نماز انجام میدهیم...

سلام مجدد

اینکه به هر چیزی که از نظر ما پوشیده باشد در لغت جن می گویند محل بحث و کلام ما نیست، بلکه در این تایپیک صحبت و بحث بر سر جن اصطلاحی است، یعنی همان موجودی که در پست های قبلی ویژگی هایش هم توسط دیگر کاربران محترم و نیز در پست 59 بیان کردیم، در عین حالیکه از ما پوشیده است اما حس و شعور و قدرت و تکلیف و اختیار دارد و در کنار بشر، مکلف به عبادت و پرستش خداوند شده است، پس لطفاً بیش از این بحث از مسیر آنچه غرض استارتر تاپیک و موضوع بحث است منحرف نکنید.

ضمن اینکه، اگر هم ماهیت سجده ای که خدا به ملائکه و شیطان امر کرد با آن سجده ای که برای حضرت احدیت واجب است متفاوت باشد به این معنا نیست که ملائکه و جن و دیگر حقایق غیبی که در قرآن بیان شده، نیز ماهیت شان چیزی غیر از آن معارفی است که از طرف پیامبر و اهل بیت (ع) در باره ویژگی های آنها بیان شده، وقتی کلام معصوم (ع) در باره حقایق و معارف غیبی قرآن در دسترس ما هست چه نیازی به تفسیر و تأویل و برداشت ها و شذوذات شخصی عقل محدود بشری است.

با تشکر

amd;964765 نوشت:
خب سوال:

1-در قرآن کلمه ی (قَوْمَنَا) فقط برای گروه انسان ها بکار برده شده است اگر جن ها موجودات دیگری غیر از انسان بودند چرا با همان لفظ قَوْمَنَا در آیه 30 خطاب قرار گرفته اند؟

2-گروه جن می گویند به کتابی که به راه راست هدایت میکند ایمان بیاورید...پس قرآن کتاب هدایت گروه دیگری نیز به غیر انسان است ...آیا آیه ای داریم که قرآن کتاب هدایت انسان و جنینان معرفی کند؟قرآن کتاب هُدىً لِلنَّاسِ(هدایت مردم) معرفی میکند...پس اگر بپذیریم قرآن برای گروه دیگری به نام جن نیز باشد یعنی تناقض در قرآن را پذیرفته ایم...

3-خیلی خب اصلا قرآن کتاب هدایت موجود خاصی به نام جن هم باشد،آیا جنیان با توجه به توصیفی که از آن شده است که غیر مادی هستند آیا آنها هم جنب میشوند؟جنب شدن که برای مجودات مادی است....احکام غسل چه میشود؟

4-قرآن در آیه های مختلف که در پست های قبلی هم نشان دادم، خداوند برای هدایت، رسولی از جنس خودتان میفرستد... (توبه/128) (اسراء/94) (اسراء/95)
یعنی اگر قرار بود خداوند هدایتی برای موجود خاصی به نام جن بفرستد،رسولانی از جنس خودشان برای آنها میفرستاد نه یک بشر برای هدایت آنها...اگر بپذیریم یک بشر برای هدایت گروه دیگری از جنس دیگری آمده دچار تناقض میشویم.


سلام مجدد

این 4 سؤال شما که در واقع بسط یک سؤال مشخص است! قبلاً در تایپیک دیگری طرح و توسط کارشناس محترم (میقات) پاسخ داده و جمعبندی شده است می توانید به تایپیک مربوطه مراجعه و پاسخ سؤالاتتان را بگیرید در صورتی که ابهامی باقی ماند بطور مشخص روی همان ابهام، در خدمت هستیم. ضمن آنکه تمرکز روی موضوع تایپیک (پیشرفت علمی اجنه) در پیشگیری از انحراف و تشتت گفتمان مؤثر است.

اگر قرآن برای هدایت جن و انسان نازل شده چرا مخاطب بیشتر آیاتش انسانها هستند؟

amd;964765 نوشت:
5- چطور بعد 14 قرن موجوداتی خاص به نام جن در کنار ما زندگی کرده اند ولی اثری از آن هم دیده نشده ...پس چطور ما در ارتباط بوده اند که در قیامت از آنها گله و شکایت داشته باشیم؟
در زمان پیامبر(ص) اعراب به مار ها هم که داخل زمین بودن جن می گفتند...به انسان های غریبه که نمی شناختند،جن می گفتند... در اصطلاح امروزی ما،به افراد غیر ایرانی اجنبی می گوییم...اینها هم گروهی بودند به غیر از اعراب بخاطر همین وصف جن گرفتند...

امکان عدم رؤیت اجنه توسط همگان، به معنای نفی وجودی آنها نیست، که علاوه بر دلایل بسیاری که در آیات و روایات معتبر در باره حقیقت وجودی اجنه وجود دارد و بیانش گذشت، افرادی نیز تحت شرایطی اجنه را رؤیت کرده و یا موفق به تسخیر آنها شده اند. پس اینکه شما موفق به دیدن اجنه که موجوداتی واقعی هستند نشده اید، اگر منصف باشید حداقل سکوت می کنید و اگر آنهمه آیات و روایات و گزارشات مختلفی که گواه رؤیت اجنه است برای شما یقین آور نیست می توانید بگویید: لاادری، نه اینکه به اتکاء نظر شخصی تان انکار کنید. اگر چنین باشد روح شما و عقل و فطرت شما نیز که با چشم عادی قابل دیدن نیست می تواند قابل انکار باشد؟! و اگر کسی بر سبیل شک و تردید و انکار پایدار باشد، در حقیقت متمسک به روش مادیون شده که همه حقایق عالم که با حواس ظاهری قابل رؤیت نیستند را انکار می کنند. اصرار شما بر نفی وجودی جن، بعنوان یک حقیقت غیر محسوس شاید بطور مستقیم مخل و مضر به اعتقادات دینی نباشد اما اصرار بر این مبنا، به انکار دیگر حقایق و معارف غیبی که با چشم عادی قابل رؤیت نیستند مانند ملائکه، دنیای پس از مرگ، بهشت و جهنم و حقیقت لایزال الهی خواهد انجامید.

اینکه در قالب مفهوم و لغت، ممکن است به حقایق مختلف، یک مفهوم و لغت بار شود ملالی نیست، مثلاً از لحاظ مفهومی و لغوی شاید به هر چیز پوشیده گفته شود جن، که البته همین هم قابل مناقشه است و بسیاری چیزهای پوشیده اسم و مفهوم لغوی خاص خودشان را دارند. اما مهم معنای اصطلاحی آن حقایق است که هر کدام با دیگری زمین تا آسمان متفاوتند. بعنوان مثال وقتی گفته می شود: امام، یعنی پیشوا، جلودار و ... این در معنای لغوی عام است هم شامل ائمه کفر می شود هم ائمه ایمان، هر کس در کاری جلودار باشد یا پیشگام باشد امام است. اما در مقام اصطلاحی مثلاً وقتی صحبت از امام و امامت می شود منظور امامان معصوم (ع) هستند و دیگر مصادیق با قیدی مشخص می گردند، مثل امام جامعه، امام جمعه، امام جماعت و ... یا لغت گِرد، خوب در معنای عام هر چیزی که دارای شکل هندسی گردی باشد را گرد می گویند، (توپ را گرد می گویند، گردو را هم گرد می گویند) اما در مقام مصداق و معنای اصطلاحی، گردو شناخته شده است، چنانکه دیگر اشیاء گرد هم مصداقاً شناخته شده اند و هیچ انسان عاقلی، هر چیز گردی را به صرف اینکه گرد است گردو نمی نامد، مَثَل معروف که می گوید: هر گردی گردو نیست!

موفق باشید ...

با سلام و احترام
از تمامی دوستانی که در بحث شرکت کردند،ممنونم.@};-

بنده هم قصد انحراف از موضوع را نداشتم.اما با خواندن برخی از نظرات بطور ناخودگاه اقدام به ارسال پست نمودم.متاسفانه آنقدر دین را با خرافات و انحرافات آمیخته اند که گاهی تشخیص حق از باطل مشکل است.

خداوند خود در قرآن میفرمایند:
بگو: «ای اهل کتاب در دین خود غلوّ ، نکنید! و غیر از حق نگویید! و از هوسهای جمعیّتی که پیشتر گمراه شدند و دیگران را گمراه کردند و از راه راست منحرف گشتند، پیروی ننمایید!( المائدة ٧٧)

آن دسته از عزیزانی هم نگران یاد گرفتن علوم و فنون مهم و پرداختن به کار های مهم و ضروری دیگران هستند،باید خودشان را هم موزد خطاب قرار بدهند که ساعت ها از عمرشان را فقط در همین سایت گذرانده اند...

ان شاءالله در قیامت این موجودات خاص به نام ، جن و انس مشخص خواند شد. happy

بنده دیگر به بحث ادامه نخواهم داد...

موفق باشید.

صندلی;962155 نوشت:
از اونجایی که اجنه خیلی پیشتر از ما در دنیا زندگی میکردند. آیا میشه گفت که پیشرفت علمی بالایی نسبت به ما دارند؟
مثلا وقتی به حضرت سلیمان (ع) کمک کردند آیا ممکنه مراد از کمک اجنه به پیامبر، از طریق تکنولوژی باشه؟ مثلا با جرثقیل و حتی ماشین های پرندشون؟
یا در قرآن میفرماید که اجنه به آسمان دست یافتند و غیره. آیا ممکنه که مراد از این آیات این باشه که با ساخت وسایل نقلیه تونستند در عالم هستی سفر کنن؟
آیا این آیات میتونه پیشرفت علمی اجنه رو برسونه؟ یا خیر؟


به نظرم گفتگوهایی که بین کاربران شکل گرفت تا حدودی باعث شد که سوال اصلی فراموش بشود
سوال اصلی این بود که آیا می‌توان گفت "جن" به این دلیل که بیشتر از انسان روی زمین بوده ، به آسما‌نها می‌رفته و قدرت‌های عجیبی مانند طی الارض دارد
پس از نظر علمی از ما انسان‌ها پیشرفته تر بوده و این اعمال را با استفاده از تکنولوژی انجام داده است؟

استاد "مشکور" پاسخی را فرمودند:


مشکور;963708 نوشت:
هیچ دلیلی مبنی بر اینکه تصور شود اجنه با بهره گیری از تکنولوژی و با ساخت وسایل نقلیه توانسته اند در عالم هستی سیر کرده و به سقف آسمان دست یابند یا کارهایی که انجام داده اند با بهره گیری از تکنولوژی امروزی بوده وجود ندارد. چنانکه گفتیم اجنه دارای جسم لطیف و نسبتاً مجرد هستند و علاوه بر قدرت، سرعت فوق العاده ای نیز دارند و بدلیل همان ماهیت ناریه و هوائیه و لطافت وجودی و قدرت خیالی و وهمی که دارند می توانند یا با سرعت و شتاب وصف ناشدنی طی الارض و طی السماء داشته باشند و یا کارهایی که می خواهند انجام دهند را بصورت خارق العاده و بدور از تصور محقق سازند. چنانکه همین قدرت و توانایی انجام کار و سرعت جابجایی و حرکت، حتی به مراتب بیشتر از اجنه برای انسانی که بتواند بر قوای نفسانی اش مسلط شده و نفسش به مراتبی از کمال دست یابد امکان پذیر است. چنانکه اولیاء خدا به اذن خدا قدرت بر طی الارض، سیر عوالم پیشین و پسین، تصرف در کون و مکان و اشیاء عالم و ... را دارا می شوند

و درمیان پاسخ‌های کاربران نیز یکی از کاربران پاسخی در پست 55 دادند:

asal22;964700 نوشت:
به نظر من هم چون اجنه به تکامل عقلی انسان نرسیده اند و این سیر تکاملی را نپیموده اند نمیتونند که از تکنولوژی بخوان استفاده کنن

فکر میکنم پاسخ ایشان در عین مختصر بودن ، به نکته ای قابل توجه اشاره داشته که از استاد "مشکور" عزیز می‌خواهم در مورد این نظر توضیحی بفرمایند
اینکه اجنه گر چه قابلیت‌هایی فراتر از انسان دارند ، اما از نظر روحی و عقلی ، ظرفیت انسان را ندارند

مثالی می‌زنم
ما در میان حیوانات نیز
(قصدم مقایسه جن با حیوانات نیست ، صرفاً مثال است) انواعی را داریم که توانایی‌های خاصی را دارند
مثلاً پرندگان می‌توانند پرواز کنند و برای این کار نیازی هم به وسیله‌ای خاص مانند سفینه ندارند
یا برخی انواع دیگر می‌توانند بوی مواد را از کیلومترها دورتر تشخیص بدهند. برخی دیگر توانایی جهت‌یابی دارند و.....
اما هیچکدام دلیل نمی‌شود بگوئیم آنها توانایی دریافت علم بیشتر از انسان را دارا هستند

جن هم نه اینکه اصلاً توان یادگیری علم نداشته باشد ، اما از نظر روحی و عقلی در مرتبه ای پایین‌تر از انسان قرار دارد
به عبارتی جن ، ظرفیت آنچه انسان می‌تواند یادبگیرد را ندارد. می‌شود گفت از این نظر ، یک لِوِل
(یا شاید چند لِوِل) پایین‌تر از انسان است

amd;965230 نوشت:
با سلام و احترام
از تمامی دوستانی که در بحث شرکت کردند،ممنونم.

بنده هم قصد انحراف از موضوع را نداشتم.اما با خواندن برخی از نظرات بطور ناخودگاه اقدام به ارسال پست نمودم.متاسفانه آنقدر دین را با خرافات و انحرافات آمیخته اند که گاهی تشخیص حق از باطل مشکل است.

خداوند خود در قرآن میفرمایند:
بگو: «ای اهل کتاب در دین خود غلوّ ، نکنید! و غیر از حق نگویید! و از هوسهای جمعیّتی که پیشتر گمراه شدند و دیگران را گمراه کردند و از راه راست منحرف گشتند، پیروی ننمایید!( المائدة ٧٧)

آن دسته از عزیزانی هم نگران یاد گرفتن علوم و فنون مهم و پرداختن به کار های مهم و ضروری دیگران هستند،باید خودشان را هم موزد خطاب قرار بدهند که ساعت ها از عمرشان را فقط در همین سایت گذرانده اند...

ان شاءالله در قیامت این موجودات خاص به نام ، جن و انس مشخص خواند شد.

بنده دیگر به بحث ادامه نخواهم داد...

موفق باشید.


سلام و ادب@};-

بزرگوار در مباحثه علمی نباید دلخور شوید، اینکه سیاست سایت گفتگوی دینی اینست که مباحث را در قالب صفحات و تایپیک های گوناگون و بصورت سؤال محور پی بگیرد بخاطر تمرکز روی یک سؤال و مسأله مشخص است و اگر قرار باشد با طرح مباحث جانبی یا مقدماتی دیگری اصل سؤال فراموش شود یا کل تایپیک به حاشیه کشیده شود، خلاف مباحثه علمی است. ما جسارت نمی کنیم که شما عامدانه و با قصد چنین کرده اید!@};-

وظیفه کارشناس بحث، علاوه بر پاسخگویی و نظارت بر مطالب، باتفاق همکاران نظارتی انجمن، حذف پست ها و مطالب غیرمرتبط با سؤال اصلی تایپیک است، اما چنانکه مشاهده کردید ما با سعه صدر مطالب حتی غیرمرتبط را هم تحمل و حتی الامکان پاسخگویی کرده ایم.

مطالب و مباحثی که شما مطرح کردید از جهتی عمدتاً ناظر بر مسائل وجودشناختی جن بوده که جزو مباحث مرتبط با اصل وجود داشتن اجنه است و از جهتی نیز با معناشناختی جن که اساساً کم و کیف و چیستی و چگونگی موجودی بنام جن را بررسی می کند مربوط است. در حالیکه سؤال تایپیک حاکی از این است که پرسشگر محترم اصل وجود جن و بسیاری مباحث معناشناختی برایش ثابت است و به بخشی از مسائل مربوط به معناشناختی جن و توانایی این مخلوقات اشاره دارد.

شما اگر در خصوص اصل وجود جن یا کم و کیف آن نظراتی دارید یا به دیدگاه غالب و مشهور منتقد هستید می توانید در تایپیک هایی مستقل مطالب خود را پی گیری کنید.

به سهم خودم از سعی و تلاش و مشارکت شما در این تایپیک سپاسگذارم.@};-

با سلام و ادب@};-

سپاس از همه دوستانی که در بحث مشارکت داشتند تایپیک جهت انجام مراحل جمعبندی بسته می شود.

ملتمس دعا@};-

/پرسش:
[=book antiqua]با توجه به عمر بالای اجنه آیا می توان گفت، پیشرفت علمی بالاتری نسبت به بشر دارند؟ آیا کارهای خارق العاده آنها در زمان حکومت حضرت سلیمان (علیه السلام) می تواند بدلیل دسترسی سریعترشان به تکنولوژی و دانش علمی باشد؟ اینکه در قرآن میفرماید که اجنه به آسمان دست یافتند و غیره. آیا ممکن است مراد از این آیات، ساخت وسایل نقلیه پیشرفته برای سفر به آسمانها باشد؟

پاسخ:
در پاسخ به سؤالات شما نکاتی را از چند زاویه تقدیم می کنیم:

الف- ماهیت و ویژگیهای اجنه: قبل از هرچيز لازم است درباره ی ماهيت اجنه مطالبي متذكر شويم. «جن» در لغت به معني چيزي است كه از حسّ انسان پوشيده باشد و موجودي است نسبتاً مجرد و ماهيت او مخالف نفوس بشري است و متعلق به اجساد ناريه (آتش) و هوائيه(لطیف) است و قادر به تصرف در اين عالم است.(1) در قرآن كريم به وجود جن تصريح شده و مشتقات جن در قرآن كريم حدود 32 مرتبه تكرار شده است، و سوره‌اي به نام جن نازل شده و ازحدود 28 آية آن حدود 19 آيه دربارة خلقت جن, ايمان آنها در برابر پيامبر و قرآن كريم و اعتقاد به معاد و حشر و نشر و مؤمن بودن بعضي‌ها و كافر بودن برخي ديگر و.. مورد قبول است. خلقت جنيان از آتش است. (2) به همين سبب يك حالت نسبتاً تجردي دارد و داري جسم لطيف است و با حواس ما قابل درك نيست.(3) از پاره‏ ای آیات و روایات می‏توان به برخی از مشخصات این موجود دست یافت، از جمله:

1- از آتش آفریده شده و خلق آن پیش از خلق انسان است. (4)
2- جن نیز مانند انسان مکلف و مسؤول است.(5)
3- دسته ‏ای از آنها مؤمن و گروهی کافر، عده‏ ای از آنها نیک‏ کردار و برخی از آنها زشت‏ کردارند.(6)
4- بعضی از آنها مرد و مذکر و پاره ‏ای دیگر زن و مؤنث هستند و تولید نسل نیز می‏کنند.(7)
5- آنها زندگی می‏کنند و می‏میرند.(8)
6- دارای شعور و اراده‏ اند و می‏توانند با سرعت حرکت کنند. مانند قصه حضرت سلیمان و تخت بلقیس - ملکه سبا (9)
7- مُسخّر انسان می‏گردند. البته در این رابطه تنها در قرآن به قضیه حضرت سلیمان(علیه السلام) اشاره شده است که علاوه بر پرندگان، وحوش و انسان‏ها،جن‏ها نیز در اختیار و به فرمان حضرت سلیمان بودند.(10)
8- در روایات آمده است که جن مؤمن برای پیامبران و امامان، مسخر می‏شوند و خدمت می‏کنند و کسانی که به اذن الهی ولایتی دارند نیز می‏توانند جنیان کافر را تحت فرمان خویش درآورند.(11)
9- از پاره‏ ای آیات قرآنی و روایات معلوم می‏شود که جنیان به پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) ایمان آورده‏ اند.(12)

ب- آگاهی و توانایی های اجنه: جنیان قدرت زیادی دارند یا حداقل گروهی از آنها این چنین هستند. می­توانند کارهای مهم و سنگین را انجام دهند چنانچه چند نمونه از آن در قرآن ذکر شده مانند آن گروه از اجنه که در خدمت حضرت سلیمان بودند و به اذن خدا برایش محراب ها و ساختمان ها و تمثال ها و کاسه­ های بزرگ و دیگ های ثابت می­ساختند.(13) دلیل توانایی فوق العاده ایشان از یکسو به دارا بودن محدوده ای از قدرت و توانایی بیشتر از نوع بشر و از سوی دیگر به سرعت زیاد و قدرت تحریکی بالای ایشان باز می گردد که می توانند کارهاى خارق العاده انجام دهند. جن می‌تواند بار سنگینى را در کمترین زمان جابه‌جا کند. درک او، درکى عقلى و قوى نیست و حداکثر خیالى و وهمى است و از آیات قرآن مادى بودن جن (مانند انسان) استفاده می‌شود. در داستان حضرت سلیمان(علیه السلام) وقتى عفریتى از جن مدعى می‌شود که می‌تواند تخت بلقیس را به نزد سلیمان آورد پیش از آن‌که از مجلسش برخیزد،(14) حضرت سلیمان آن جن را تکذیب نمی‌کند؛ اگر چه در قرآن نیامده است که آن جن تخت را آورد.(15)

بنابرآنچه بیان شد می توان نتیجه گرفت، از آنجایی که توانایی بر انجام کار و انجام دادن آن مستلزم علم و دانایی است، به عبارتی کسی که می خواهد کاری را انجام بدهد باید بداند که چگونه و به چه کیفیتی آن کار را انجام دهد، می توان گفت که کارهای خارق العاده ای که اجنه از گذشته انجام می داده اند ریشه در علم و دانش خاصی است که ایشان یا از طریق آشنایی شان با علوم غریبه و سحر و جادو قادر به انجام این قبیل کارها بوده اند، و یا در کنار اعطای قدرت و توانایی خاصی که خداوند به صورت موهبتی تکوینی به ایشان عطا کرده علم و دانایی مورد نیاز را نیز عطا فرموده است.

ج- عدم ارتباط توانایی های اجنه با تکنولوژی و دانشهای بشری: اما هیچ دلیلی مبنی بر اینکه تصور شود اجنه با بهره گیری از تکنولوژی و با ساخت وسایل نقلیه توانسته اند در عالم هستی سیر کرده و به سقف آسمان دست یابند یا کارهایی که انجام داده اند با بهره گیری از تکنولوژی امروزی بوده وجود ندارد. چنانکه گفتیم اجنه دارای جسم لطیف و نسبتاً مجرد هستند و علاوه بر قدرت، سرعت فوق العاده ای نیز دارند و بدلیل همان ماهیت ناریه و هوائیه و لطافت وجودی و قدرت خیالی و وهمی که دارند می توانند یا با سرعت و شتاب وصف ناشدنی طی الارض و طی السماء داشته باشند و یا کارهایی که می خواهند انجام دهند را بصورت خارق العاده و بدور از تصور محقق سازند. چنانکه همین قدرت و توانایی انجام کار و سرعت جابجایی و حرکت، حتی به مراتب بیشتر از اجنه برای انسانی که بتواند بر قوای نفسانی اش مسلط شده و نفسش به مراتبی از کمال دست یابد امکان پذیر است. چنانکه اولیاء خدا به اذن خدا قدرت بر طی الارض، سیر عوالم پیشین و پسین، تصرف در کون و مکان و اشیاء عالم و ... را دارا می شوند.

«پی نوشت ها:»
1. مكارم شيرازي, ناصر، تفسير نمونه, تهران: دارالكتاب الاسلاميه, ج11,ص 79.
2. حجر/آیه 27.
3. خرمشاهي, بهاءالدين، قرآن پژوهي, تهران: فرهنگي مشرق, چاپ اول, 1372، ص590 ـ 597.
4. حجر/ آیه 27 - الرحمن/ آیه 15.
5. ذاریات/ آیه 56.
6. جن/ آیات 11 و 14 و 15 - احقاف/ آیه31
7. جن/ آیه 6.
8. (احقاف/ آیه 18). (نگا: المیزان، علامه سید محمد حسین طباطبایی، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، چاپ پنجم1371، ج 20، ص 41).
9. نمل/ آیات 39 -38
10. نگا: نمل/ آیات 17 تا 39 - سبأ/ آیه 14 - 12 - انبیاء/ آیه 82.
11. نگا: مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، چاپ دوم 1378 - ص 312 – 313.
12. جن/ آیه 1 - احقاف/ آیه 32 – 29.
13. سوره سبا/ آیه 13 – 12.
14. نمل/ 30 - 40.
15. جوادى آملی، عبدالله، تفسیر موضوعى، نشر اسراء، قم، بی تا، ج 1، ص 119.

موضوع قفل شده است