جمع بندی وضو و نماز پیامبر کدامیک است؛ طبق روش شیعیان یا به شیوه اهل سنت؟

تب‌های اولیه

20 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
وضو و نماز پیامبر کدامیک است؛ طبق روش شیعیان یا به شیوه اهل سنت؟

سلام.پیامبر(ص) چگونه وضو میگرفتند و نماز میخواندند؟ به روش اهل سنت یا شیعیان؟ از چه زمانی این تفاوت ایجاد شد؟ اهل سنت یه این عقیده هستند که به سنت پیامبر عمل میکنند.یعنی شیعیان بر خلاف سنت پیامبر اند یا حضرت علی(ع) وضو و نمازشان با پیامبر متفاوت بوده؟!!!!

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد صدرا

Elhambayat1365;945403 نوشت:
سلام.پیامبر(ص) چگونه وضو میگرفتند و نماز میخواندند؟ به روش اهل سنت یا شیعیان؟ از چه زمانی این تفاوت ایجاد شد؟ اهل سنت یه این عقیده هستند که به سنت پیامبر عمل میکنند.یعنی شیعیان بر خلاف سنت پیامبر اند یا حضرت علی(ع) وضو و نمازشان با پیامبر متفاوت بوده؟!!!!

با سلام و عرض ادب

1) بر اساس نصوص قطعی، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) برای عدم انحراف مسلمانان در عقیده و عمل و تضمین هدایت آنان بعد از حیات مبارکشان، مسلمانان را دستور به تبعیت از قرآن و عترت داده و عدم گمراهی آنان را مشروط به تبعیت از آنان دانست و مرجعیت علمی اهل بیت(علیهم السلام) را یگانه راه فهم صحیح قرآن و سنت بیان فرمودند.[1] پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) مردم را در انجام فرایض دینی، مامور به تبعیت کامل از خویش نموده و فرمودند: همان گونه که من نماز می گزارم نماز گزارید،[2]
در زمان آنحضرت اختلاف مسلمانان در کیفیّت انجام عبادات معنایی نداشته و همه به همان دستور پیامبر(صلی الله علیه وآله) عمل می نمودند؛ اما با رحلت آنحضرت و عدم پذیرش جانشینی امام علی(علیه السلام) از سوی گروهی از صحابه و همراستا نمودن توده ی مردم با خود،‌ و عدم توجه به مرجعیّت دینی اهل بیت(علیهم السلام)، به تدریج باب بدعتها و تغییرات در فرایض دینی آغاز گردید که چنین امری با گذشت دوران صحابه و تابعان به اوج خود رسید.

2) با نگاهی به دوران خلفا مشاهده می گردد آنها در ایجاد بدعتها و تغییر کیفیت انجام واجبات نقش به سزایی از خود ایفاء نمودند.[3] به عنوان نمونه در زمان خلیفه ی دوم از حج تمتع و نکاح متعه نهی گردید و به اذان صبح، فقره ی «الصلاة خیر من النوم» اضافه گردید و از گفتن «حی علی خیر العمل» در اذان نهی گردید و...و در زمان عثمان (در شش سال دوم خلافت وی) نیز روایتی از وی نقل گردید که پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) در وضو بجای مسح پا، پاهای خود را شسسته اند؟ که در دوران بعد همین نحوه از وضو توسط حکومتها ترویج گردید.

3) بدیهی است که پیروان هر دو مکتب معتقد به تبعیت از سنت توسط روش فقهی آموخته شده به خود می باشند؛ اما سوال اساسی آن است که نقل سنت از چه طریقی بدست ما رسیده است؟ شیعه که پیرو مکتب اهل بیت (علیهم السلام) بوده معالم دینی خویش را در دوران بعد از عصر رسالت، توسط اهل بیت آنحضرت اخذ نموده و به دستور پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در تمسک به عترت (علیهم السلام) عمل نمود؛‌ اما در مقابل پیروان مکتب خلفا مناسک دینی خویش را بر اساس روایات حکایت شده از غیر اهل بیت(علیهم السلام) که در موارد زیادی بر خلاف تبیین اهل بیت(علیهم السلام) نیز بوده، اخذ نموده که در این مسیر مکاتیب فقهی اهل سنت نیز از قرن دوم هجری شکل گرفت و توده ی مردم سنی مذهب از صاحبان این مکتبها تبعیت عملی نمودند.

4) با توجه به مطالب فوق شیعه معتقد است اعتقاد و عمل او مبتنی بر دستور پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) بوده و طریق انجام عبادات اهل سنت (در موارد خلافی) را بر خلاف تبیین آنحضرت می داند. در رابطه با اختلاف شیعه و سنی در مساله ی وضو و نماز به این تاپیکها مراجعه فرمائید.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=52529

http://www.askdin.com/showthread.php?t=55550

http://www.askdin.com/showthread.php?t=32529

http://www.askdin.com/showthread.php?t=43647

http://www.askquran.ir/showthread.php?t=49499

http://www.askquran.ir/showthread.php?t=41950&page=2

http://www.askquran.ir/showthread.php?t=37614&page=2

موفق باشید.


[/HR] [1]. سنن الترمذی، باب مناقب اهل بیت النبی(ص)، ح3788، شركة مكتبة ومطبعة مصطفى البابي الحلبي – مصر: «عَنْ زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ قَالَا: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: " إِنِّي تَارِكٌ فِيکم مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي أَحَدُهُمَا أَعْظَمُ مِنَ الآخَرِ: كِتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الأَرْضِ. وَعِتْرَتِي أَهْلُ بَيْتِي، وَلَنْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِي فِيهِمَا»؛ الكافي ( ط - إسلامية )،‌ج‏1، ص287: «وَ قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أُوصِيكُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ وَ أَهْلِ بَيْتِي فَإِنِّي سَأَلْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ لَا يُفَرِّقَ بَيْنَهُمَا حَتَّى يُورِدَهُمَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَأَعْطَانِي ذَلِكَ وَ قَالَ لَا تُعَلِّمُوهُمْ فَهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُمْ وَ قَالَ إِنَّهُمْ لَنْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ بَابِ هُدًى وَ لَنْ يُدْخِلُوكُمْ فِي بَابِ ضَلَالَة».

[2]. صحیح البخاری، کتاب الصلاة، ح567: وَ صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي‏».


[3]. برای اطلاع از بدعتهای صورت پذیرفته در زمان خلفا به کتاب :«اجتهاد در مقابل نص»، تالیف مرحوم سید عبدالحسین شرف الدین، مراجعه فرمائید.

سلام

صدرا;948017 نوشت:
در زمان آنحضرت اختلاف مسلمانان در کیفیّت انجام عبادات معنایی نداشته و همه به همان دستور پیامبر(صلی الله علیه وآله) عمل می نمودند؛ اما با رحلت آنحضرت و عدم پذیرش جانشینی امام علی(علیه السلام) از سوی گروهی از صحابه و همراستا نمودن توده ی مردم با خود،‌ و عدم توجه به مرجعیّت دینی اهل بیت(علیهم السلام)، به تدریج باب بدعتها و تغییرات در فرایض دینی آغاز گردید که چنین امری با گذشت دوران صحابه و تابعان به اوج خود رسید.

2) با نگاهی به دوران خلفا مشاهده می گردد آنها در ایجاد بدعتها و تغییر کیفیت انجام واجبات نقش به سزایی از خود ایفاء نمودند.

1 - حضرت علی 25 سال پشت سر ابوبکر و عمر و عثمان نماز خواند ..

2 - وضو و نماز خلفای ثلاثه - به زعم شیعه - باطل است .

3 - حکم 25 سال اقتدا به نمازی باطل که با وضویی باطل خوانده شده است چیست ؟

[="Arial Black"][="Blue"]

صدرا;948017 نوشت:
شیعه معتقد است اعتقاد و عمل او مبتنی بر دستور پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) بوده و طریق انجام عبادات اهل سنت (در موارد خلافی) را بر خلاف تبیین آنحضرت می داند.

سلام
مشهور است که جهر به بسم الله الرحمن الرحیم در نمازها، "سنت امام علی (ع)" است.
وقتی این امر صحیح است که امیرالمومنین علی (ع) نخستین شخص انجام دهنده این کار باشد. چون وقتی سنتی به نام یک نفر می شود که آن شخص شروع کننده آن عمل و روش باشد. در غیر این صورت (اگر آن کار یا روش توسط کسانی قبل از آن شخص هم انجام می شده است) منطقی نیست که آن عمل یا روش را منسوب به آن شخص و سنت او بدانیم.

پس اینکه جهر به بسم الله الرحمن الرحیم در نمازها را سنت امیرالمومنین علی (ع) بدانیم ، به طور تضمنی به معنای آن است که حضرت رسول اکرم (ص) این کار را انجام نمی داده اند.

استاد آیا این تحلیل درست است؟[/]

dahim-darni;948189 نوشت:

1 - حضرت علی 25 سال پشت سر ابوبکر و عمر و عثمان نماز خواند ..

2 - وضو و نماز خلفای ثلاثه - به زعم شیعه - باطل است .

3 - حکم 25 سال اقتدا به نمازی باطل که با وضویی باطل خوانده شده است چیست ؟

با سلام و عرض ادب

1) در کدام منبع حدیثی معتبر ذکر شده که امام 25 سال به آنان اقتداء کرده اند؟!!!
2) بر اساس فتوای فقیهان شیعه وضو گرفتن و خواندن نماز بر اساس روش اهل سنت موجب بطلان نماز است؛ اما در عین حال فتوای مشهور فقیهان در شرایطی خاص همچون موسم حج بر استحباب شرکت در جماعات عامه بوده(که یا به امام جماعت در نماز اقتدا نموده و یا به امام جماعت اقتدا نکرده و نماز را به شکل فرادا بخواند و تنها در صورت با آنان همراه شود) که وجود چنین امری پاسخ سوال شما در فرض تحقق شرکت امام علیه السلام در جماعات آنان در برخی موارد خواهد بود.

موفق باشید.

عبد شکور;948197 نوشت:
[=Arial Black]
سلام
مشهور است که جهر به بسم الله الرحمن الرحیم در نمازها، "سنت امام علی (ع)" است.
وقتی این امر صحیح است که امیرالمومنین علی (ع) نخستین شخص انجام دهنده این کار باشد. چون وقتی سنتی به نام یک نفر می شود که آن شخص شروع کننده آن عمل و روش باشد. در غیر این صورت (اگر آن کار یا روش توسط کسانی قبل از آن شخص هم انجام می شده است) منطقی نیست که آن عمل یا روش را منسوب به آن شخص و سنت او بدانیم.

پس اینکه جهر به بسم الله الرحمن الرحیم در نمازها را سنت امیرالمومنین علی (ع) بدانیم ، به طور تضمنی به معنای آن است که حضرت رسول اکرم (ص) این کار را انجام نمی داده اند.

استاد آیا این تحلیل درست است؟

با سلام و عرض ادب

1) پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در مورد برخی واجبات؛ همچون نماز فرموده اند: به همان گونه که من نماز می خوانم، نماز بخوانید؛ بدیهی است که جهر و یا اخفات در نماز، وصفی ملازم عمل نمازگزار در واجبات و مستحبات نماز بوده و عمل پیامبر(صلی الله علیه وآله) نیز خالی از این دو امر نبوده؛لذا عمل و تبیین امام علی (علیه السلام) نیز تبعیت از سنت حقیقی بوده؛ نه اینکه آنحضرت سنتی مستقل در این مورد جعل نموده باشد.

2) با نگاهی به روایات اهل سنت مشخص می گردد که در اسناد عامه نیز سخن از جهر به بسم الله در فعل پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) نقل شده است؛ همچنان که حاکم نیشابوری از انس بن مالک روایت می کند: «صليت خلف النبي صلى الله عليه و سلم و خلف أبي بكر و خلف عمر و خلف عثمان و خلف علي فكلهم كانوا يجهرون بقراءة بسم الله الرحمن الرحيم»؛‌[1]پشت سر پیامبر و ابو بکر و عمر و عثمان و علی نماز گزاردم، همه ی آنها بسم الله الرحمن الرحیم را به جهر قرائت می نمودند.

و در روایتی دیگری از انس بن مالک آمده است: «سمعت رسول الله صلى الله عليه و سلم يجهر ببسم الله الرحمن الرحيم»؛[2] شنیدم از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) که جهر به بسم الله می نمود.

بیهقی در سنن الکبری از ابو هریره روایت می کند که پیامبر(صلی الله علیه وآله) همواره در نماز جهر به بسم الله می نمود؛ اما مردم این سنت را ترک نمودند؟! «عَنْ أَبِى هُرَيْرَةَ قَالَ : كَانَ رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- يَجْهَرُ فِى الصَّلاَةِ بِ ( بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ) فَتَرَكَ النَّاسُ ذَلِكَ».[3]

بنابراین فعل امیر المؤمنین(علیه السلام) تنها بیانگر سنت حقیقی رسول اکرم(صلی الله علیه آله) بوده؛ نه اینکه چنین عملی سنت خاص آنحضرت بوده باشد.

موفق باشید.


[/HR] [=Noor_Nazli][1] . المستدرک علی الصحیحن، النیسابوری، ج1، ص359، ح855.

[=Noor_Nazli][2] . همان، ح853.

[=Noor_Nazli][3] . السنن الکبری، البیهقی، ج2، ص47، ح2494.

Elhambayat1365;945403 نوشت:
سلام.پیامبر(ص) چگونه وضو میگرفتند و نماز میخواندند؟ به روش اهل سنت یا شیعیان؟ از چه زمانی این تفاوت ایجاد شد؟ اهل سنت یه این عقیده هستند که به سنت پیامبر عمل میکنند.یعنی شیعیان بر خلاف سنت پیامبر اند یا حضرت علی(ع) وضو و نمازشان با پیامبر متفاوت بوده؟!!!!

سلام
گمونم از دوره امام صادق (ع) این نوع وضو رسمی شد
یعنی امام صادق چون فیلسوف بود می دید که مسیر چاکرا های روح از بالای دست و صورت به سمت پایین هست و طبق همون مسیر اب باید ریخته بشه مثلا مسیر چاکرا ها در پا از انگشتان به سمت با لا هست پس مس باید به همون سمت کشیده بشه

تعداد اب ریختن هم دلیل داره که فقط فیلسوفان که قدرت بصری ماورایی دارن متوجه میشن ما مردم عادی درک نمی کنیم

اما چرا پیامبر مثل سنی ها وضو میگرفت شاید علت ش این بوده که انسان در دوره عصر حجر بوده و تحلیل قوانین پیچیده علم فقه که مخصوص فیلسوفان شیعه هست برای انها مشکل و غیر قابل هضم بوده و برای همین همه چیز ساده و مهد کودکی براشون توجیه میشد

سلام

صدرا;948217 نوشت:
بر اساس فتوای فقیهان شیعه وضو گرفتن و خواندن نماز بر اساس روش اهل سنت موجب بطلان نماز است؛ اما در عین حال فتوای مشهور فقیهان در شرایطی خاص همچون موسم حج بر استحباب شرکت در جماعات عامه بوده(که یا به امام جماعت در نماز اقتدا نموده و یا به امام جماعت اقتدا نکرده و نماز را به شکل فرادا بخواند و تنها در صورت با آنان همراه شود) که وجود چنین امری پاسخ سوال شما در فرض تحقق شرکت امام علیه السلام در جماعات آنان در برخی موارد خواهد بود.

اولا چرا در صورت تحقق ؟! مگر شما شک دارید حضرت علی دوران خلافت خلفای ثلاثه پشت سر آنها نماز می خوانده است ؟! می خواهید بفرمائید علی در حصر بوده ؟! یا آنکه 25 سال نماز جماعت شرکت نکرده ؟! کدام یک را ؟!

ثانیا اینجا معلوم می شود دست کم 25 سال حضرت علی مشابه ابوبکر و عمر و عثمان نماز می خوانده است .. می دانید چند رکعت می شود ؟!

و ثالثا این موضوع با فتوای فقهای شیعه توجیه نمی شود ، این چه دین و ایمانی است که فردی یک عُمر با علم و آگاهی به اینکه نمازی که می خواند صحیح نیست ، همانطور نماز بخواند ؟! در توصیف شیعه از حضرت علی ایشان فردی است که به هیچ وجه از دین و مسائل دینی کوتاه نمی آید و به اصطلاح خط قرمزش دین است .. حال چگونه همان علی از ستون دین و نور چشم رسول الله اینگونه می گذرد ؟!!

شاید هم واقعیت چیز دیگریست ، نماز خواندن آنها ایرادی نداشته و بعدها شیوه های جدید نماز خواندن توسط شیعه کشف شده است !!

[=Arial Black]سلام استاد بزرگوار

صدرا;948222 نوشت:
بیهقی در سنن الکبری از ابو هریره روایت می کند که پیامبر(صلی الله علیه وآله) همواره در نماز جهر به بسم الله می نمود؛ اما مردم این سنت را ترک نمودند؟! «عَنْ أَبِى هُرَيْرَةَ قَالَ : كَانَ رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- يَجْهَرُ فِى الصَّلاَةِ بِ ( بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ) فَتَرَكَ النَّاسُ ذَلِكَ».[3]

بنده جایی در بحث احوال رجال خوانده بودم که ابو هریره فرد مورد اعتمادی از جهت نقل حدیث نیست.

[=Arial Black][=Arial Black]
صدرا;948222 نوشت:
حاکم نیشابوری از انس بن مالک روایت می کند: «صليت خلف النبي صلى الله عليه و سلم و خلف أبي بكر و خلف عمر و خلف عثمان و خلف علي فكلهم كانوا يجهرون بقراءة بسم الله الرحمن الرحيم»؛‌[1]پشت سر پیامبر و ابو بکر و عمر و عثمان و علی نماز گزاردم، همه ی آنها بسم الله الرحمن الرحیم را به جهر قرائت می نمودند.
چگونه مردم این سنت را ترک کرده اند در حالیکه پس از پیامبر (ص) ، تمام خلفای غاصبین و پس از آنها امیر المومنین (ع) این کار را انجام می داده اند؟ مردم تابع حاکمان خود هستند و وقتی پس از رحلت پیامبر ، تمام خلفاء این کار را انجام دهند ، وقفه ای در عمل مذکور پیش نمی آید تا سنت نبوی ترک شود و سپس توسط امیرالمومنین احیاء گردد.

ضمناً جناب انس ابن مالک هم تا جایی که در خاطر دارم ، احتمالاً از جهت نقل حدیث ، مورد وثوق نیستند:


از امام صادق (ع) منقول است که انس بن مالک، یکی از 3 نفری بود که بر پیغمبر خدا دروغ بستند. دو نفر دیگری یکی ابوهریره و دیگری یک نفر زن بود.
منبع:
http://tahoor.com/fa/article/view/116641

dahim-darni;948360 نوشت:
سلام

اولا چرا در صورت تحقق ؟! مگر شما شک دارید حضرت علی دوران خلافت خلفای ثلاثه پشت سر آنها نماز می خوانده است ؟! می خواهید بفرمائید علی در حصر بوده ؟! یا آنکه 25 سال نماز جماعت شرکت نکرده ؟! کدام یک را ؟!
ثانیا اینجا معلوم می شود دست کم 25 سال حضرت علی مشابه ابوبکر و عمر و عثمان نماز می خوانده است .. می دانید چند رکعت می شود ؟!
و ثالثا این موضوع با فتوای فقهای شیعه توجیه نمی شود ، این چه دین و ایمانی است که فردی یک عُمر با علم و آگاهی به اینکه نمازی که می خواند صحیح نیست ، همانطور نماز بخواند ؟! در توصیف شیعه از حضرت علی ایشان فردی است که به هیچ وجه از دین و مسائل دینی کوتاه نمی آید و به اصطلاح خط قرمزش دین است .. حال چگونه همان علی از ستون دین و نور چشم رسول الله اینگونه می گذرد ؟!!
شاید هم واقعیت چیز دیگریست ، نماز خواندن آنها ایرادی نداشته و بعدها شیوه های جدید نماز خواندن توسط شیعه کشف شده است !!

با سلام و عرض ادب

1) ما تابع دلیل هستیم نه استنباط شخصی آنهم پس از 1400 سال؛ سوالی که از شما شد آن بود که دلیل و مدرک شرکت امام (علیه السلام) در نماز جماعت خلفا، آنهم پیوسته در مدت 25 سال چیست؟‌ آیا در منابع اهل سنت چنین چیزی نقل شده که آنحضرت همواره ملازم نماز جماعت آنان بوده است؟

2) شرط ابتدایی امام جماعت در مذهب اهل بیت (علیهم السلام) احراز عدالت وی در نزد ماموم است.[1] ابو بکر و عمر بر اساس اعتراف خلیفه ی دوم «دروغگو» و «گناهکار» و «حیله گر» و «خائن»،‌[2] «ظالم» و «فاجر» [3] بوده اند؛ هر چند که عمر خود چنین نسبتی را به خود نپذیرفته؛ اما اعتقاد امام علی(علیه السلام) نسبت به خود را اینگونه بیان داشته است.

بر این اساس چگونه امام (علیه السلام) به افرادی که آنها را ظالم و فاجر و دروغگو و گناهکار و خائن و حیله گر می داند اقتدا می نماید؟ و نماز جماعت با آنان را از دست نمی دهد؟ بنابراین حضرت هیچگاه به آنان در نماز اقتدا ننموده است و چنین امری صرف نظر از بیان روایات شیعه از طریق اهل بیت(علیهم السلام) در مورد دیدگاه اهل بیت(علیهم السلام) نسبت به آنان می باشد.

3) کیفیت انجام نماز در نزد شیعه از نظر فقه اهل سنت بی اشکال بوده؛ یعنی اگر سنی ای به این شکل نماز بخواند نماز او از دیدگاه فقه خود صحیح می باشد؛ [4] اما کیفیت انجام نماز از دیدگاه اهل سنت مورد قبول شیعه نبوده و شیعه اقامه ی نماز به این کیفیت را باطل می داند. ‌بنابراین اگر شرایط اقتضاء می نموده که آنحضرت در نماز جماعت آنان شرکت نماید، (بر اساس روایات شیعه) آنحضرت به وظیفه ی فرادا عمل نموده و تنها به شکل صوری در جماعت شرکت می نموده اند.[5]

موفق باشید.


[/HR] [1]. در مذهب عامه در جواز اقتدای به شخص فاسق اختلاف نظر است؛ هر چند که نظر غالب جواز به همراه کراهت می باشد؛ اما چنین امری در نماز جمعه و عیدین شرط نبوده و نماز پشت سر امام فاسق در این نمازها بدون هیچ اشکالی حتی کراهت می باشد. ر.ک: الموسوعه الکویتیة، ج6، ص202.

[2] . صحیح مسلم، باب حکم الفیء، ح4676: «فَرَأَيْتُمَاهُ كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُ لَصَادِقٌ بَارٌّ رَاشِدٌ تَابِعٌ لِلْحَقِّ ثُمَّ تُوُفِّىَ أَبُو بَكْرٍ وَأَنَا وَلِىُّ رَسُولِ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- وَوَلِىُّ أَبِى بَكْرٍ فَرَأَيْتُمَانِى كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنِّى لَصَادِقٌ بَارٌّ رَاشِدٌ تَابِعٌ لِلْحَقِّ».
[3]. صحیح ابن حبان، ج14، ص575، ح66.8، موسسة الرسالة،-بیروت: «وأنتما تزعمان أنه كان فيها ظالما فاجرا والله يعلم أنه صادق بار تابع للحق».

[4]. در بحث وضو اختلاف نظر است که وضوی شیعه از دیدگاه فقه موجود اهل سنت صحیح است یا خیر؟ احمد شاکر از عالمان و محدثان به نام معاصر اهل سنت معتقد است که وضوی شیعه مبتنی بر قواعد عربیه در فهم قرآن می باشد. (الروضة الندية شرح الدرر البهية، البخاري القِنَّوجي، ج1، ص40: هذا هو الصحيح من جهة العربية وليس فيه تعسف).

[5] . تفسیر القمی، ج2، ص159: «و حضر المسجد و وقف‏ خلف‏ أبي‏ بكر و صلى لنفسه‏».

عبد شکور;948455 نوشت:
[=Arial Black]

بنده جایی در بحث احوال رجال خوانده بودم که ابو هریره فرد مورد اعتمادی از جهت نقل حدیث نیست.


چگونه مردم این سنت را ترک کرده اند در حالیکه پس از پیامبر (ص) ، تمام خلفای غاصبین و پس از آنها امیر المومنین (ع) این کار را انجام می داده اند؟ مردم تابع حاکمان خود هستند و وقتی پس از رحلت پیامبر ، تمام خلفاء این کار را انجام دهند ، وقفه ای در عمل مذکور پیش نمی آید تا سنت نبوی ترک شود و سپس توسط امیرالمومنین احیاء گردد.

ضمناً جناب انس ابن مالک هم تا جایی که در خاطر دارم ، احتمالاً از جهت نقل حدیث ، مورد وثوق نیستند:


از امام صادق (ع) منقول است که انس بن مالک، یکی از 3 نفری بود که بر پیغمبر خدا دروغ بستند. دو نفر دیگری یکی ابوهریره و دیگری یک نفر زن بود.

منبع:
http://tahoor.com/fa/article/view/116641

با سلام و عرض ادب

1) الزاما هر دروغگویی در همه ی موارد دروغگو نیست؛‌ بلکه گاهی مواقع او راست می گوید.

2) اینکه این افراد در نزد ما فاقد صلاحیت پذیرش خبر می باشند؛ به معنای نفی احتجاج به واسطه ی تمسک به روایات آنان، علیه خصم و یافتن واقعیات از کلام آنان نخواهد بود. بر این اساس این افراد در نقل این روایات دروغ نگفته اند؛ زیرا روایات آنان در بیان این موضوع همسو ی با روایات اهل بیت(علیهم السلام) بوده و از آنجا که این روایات به اسناد مقبول در نزد عامه نیز روایت شده اند؛ بر اساس قاعده ی الزام می توان بدانها علیه خصم احتجاج نمود و بیان نمود که رویه ی آنان در مورد بحث، بر خلاف سنت نبوی(صلی الله علیه واله) است.

3) نکته ای که در این موضوع قابل توجه است آن است که اختلاف در کیفیت انجام واجبات و ترویج آن در سطح جامعه، امری نبوده که به یکباره در بین مسلمانان ایجاد شده باشد؛ بلکه چنین امری به تدریج و خصوصا در دولتهای بنی امیه و بنی عباس صورت پذیرفته است. به عنوان مثال اختلاف در کیفیت انجام وضو در زمان ابوبکر و عمر گزارش نشده است؛ بلکه در زمان عثمان نیز در شش سال اول خلافت او باز گزارش اختلافی نرسیده؛ تا انکه در شش سال دوم خلافت وی، او قرائتی جدید از سنت پیامبر (صلی الله علیه واله) ارائه نموده و مدعی شده که پیامبر(صلی الله علیه وآله) همچون او پای خود را می شسته است. [1] اما در همین زمان نیز وحدت رویه ای از سوی مسلمانان در تبعیت از این روایت مشاهده نمی شود تا آنکه در دوران بنی امیه چنین امری تثبیت می گردد.

موفق باشید.


[/HR] [1]. توجه به این نکته قابل توجه است که عثمان خود هم راوی وضوی مسحی است و هم راوی وضوی غسلی است.

سلام

صدرا;948510 نوشت:
1) ما تابع دلیل هستیم نه استنباط شخصی آنهم پس از 1400 سال؛ سوالی که از شما شد آن بود که دلیل و مدرک شرکت امام (علیه السلام) در نماز جماعت خلفا، آنهم پیوسته در مدت 25 سال چیست؟‌ آیا در منابع اهل سنت چنین چیزی نقل شده که آنحضرت همواره ملازم نماز جماعت آنان بوده است؟

به قول شما برادران حوزوی اصل بر مشارکت است ، مگر آنکه خلافش را ثابت کنید .. که البته نمی توانید!

علی عضوی از امت اسلامی بوده ، از قضا از اعضای مهم هم بوده ، هم به سبب قرابتش با پیامبر ، هم به سبب سابقه اش در اسلام ! او و دو فرزند خردسالش ( حسن و حسین ) از حکومت عمر بن خطاب به اندازه 3 نفر بدری ( صحابی که در جنگ بدر مشارکت داشته ) مقرری می گرفته اند .. در حمله به ایران در مقام یک مشاور اعظم ظاهر می شود و به عمر فن رزم می آموزد ، پس از عمر یکی از کاندیداهای خلافت است ، بعد از عثمان خلیفه می شود !! از اینرو او بر خلاف روایت شیعه خانه نشین و منزوی نبوده و مثل هر مسلمان دیگری در نماز های جماعت شرکت می کرده است ..

در واقع اگر علی مشارکت نمی کرد ، اگر این اقدام موجب مرگش ( به جرم ارتداد ) نمی شد ، قطعا مجازات هایی برایش به همراه می داشت ، دیگر رسیدن به مقام خلافت نیز بماند .. علاوه بر این چنین خبری در همه جای سرزمین های اسلامی منتشر می شد ، امیدوارم دقت کنید که برای نماز خواندن سند نمی آورند ، برای نماز نخواندن باید سند آورد که چنین سندی هم وجود ندارد . از این رو بهتر است در بدیهیات مناقشه نفرمائید !

صدرا;948510 نوشت:
شرط ابتدایی امام جماعت در مذهب اهل بیت (علیهم السلام) احراز عدالت وی در نزد ماموم است.[1] ابو بکر و عمر بر اساس اعتراف خلیفه ی دوم «دروغگو» و «گناهکار» و «حیله گر» و «خائن»،‌[2] «ظالم» و «فاجر» [3] بوده اند؛ هر چند که عمر خود چنین نسبتی را به خود نپذیرفته؛ اما اعتقاد امام علی(علیه السلام) نسبت به خود را اینگونه بیان داشته است.

بر این اساس چگونه امام (علیه السلام) به افرادی که آنها را ظالم و فاجر و دروغگو و گناهکار و خائن و حیله گر می داند اقتدا می نماید؟ و نماز جماعت با آنان را از دست نمی دهد؟ بنابراین حضرت هیچگاه به آنان در نماز اقتدا ننموده است و چنین امری صرف نظر از بیان روایات شیعه از طریق اهل بیت(علیهم السلام) در مورد دیدگاه اهل بیت(علیهم السلام) نسبت به آنان می باشد.

به نظر خودتان مشکل را حل کردید ؟! به نظر من که بر پیچیدگی آن افزوده شد !

صدرا;948510 نوشت:
کیفیت انجام نماز در نزد شیعه از نظر فقه اهل سنت بی اشکال بوده؛ یعنی اگر سنی ای به این شکل نماز بخواند نماز او از دیدگاه فقه خود صحیح می باشد؛ [4] اما کیفیت انجام نماز از دیدگاه اهل سنت مورد قبول شیعه نبوده و شیعه اقامه ی نماز به این کیفیت را باطل می داند. ‌بنابراین اگر شرایط اقتضاء می نموده که آنحضرت در نماز جماعت آنان شرکت نماید، (بر اساس روایات شیعه) آنحضرت به وظیفه ی فرادا عمل نموده و تنها به شکل صوری در جماعت شرکت می نموده اند.[5]

البته بالاخره من نفهمیدم شما قبول دارید علی در نماز جماعتی که ابوبکر و عمر و عثمان امامش بوده اند شرکت داشته یا نه !!

در مورد شرایط هم آن شرایط همیشه وجود داشته ، دل بخواهی نیست که بگوئیم مثلا حضرت سه ماه در میان یا مثلا عید به عید در نماز جماعت شرکت می کرده ، یا کلا حضور نداشته ( که این عقلا و از نظر تاریخ محال است ) یا همیشه حضور داشته !

شما می فرمائید شرکت می کرده ، اما فرادا نماز می خوانده ، به آنها اقتدا نمی کرده ! حکم بر هم زدن صف و نظم و اتصال نماز جماعت چیست ؟! این اولا

دوما ، فرضا نیت خوانی هم کردیم و فهمیدیم حضرت علی به صورت ظاهری در نماز های جماعت شرکت می کرده ، ولی در باطن نماز فرادا می خوانده ، آیا این رفتار درستی است ؟! نام این رفتار را چه بگذاریم ؟!

سوما اگر تکتف بدعت عمر باشد ، حضرت علی هم لاجرم دست بسته نماز می خوانده و مرتکب این بدعت شده .. این را چگونه توجیه می کنید ؟!

صدرا;948217 نوشت:
با سلام و عرض ادب

1) در کدام منبع حدیثی معتبر ذکر شده که امام 25 سال به آنان اقتداء کرده اند؟!!!
2) بر اساس فتوای فقیهان شیعه وضو گرفتن و خواندن نماز بر اساس روش اهل سنت موجب بطلان نماز است؛ اما در عین حال فتوای مشهور فقیهان در شرایطی خاص همچون موسم حج بر استحباب شرکت در جماعات عامه بوده(که یا به امام جماعت در نماز اقتدا نموده و یا به امام جماعت اقتدا نکرده و نماز را به شکل فرادا بخواند و تنها در صورت با آنان همراه شود) که وجود چنین امری پاسخ سوال شما در فرض تحقق شرکت امام علیه السلام در جماعات آنان در برخی موارد خواهد بود.

موفق باشید.

این ادعا درست نیست زیرا
1. همه فقها نمی گویند اقتدا به اهل سنت باطل است بلکه برخی چنین فتوایی دارند
2. همه مراجعی که فتوا به جواز اقتدا به اهل سنت را داده اند گفته اند به نیت نماز جماعت باشد و لزومی به نیت فرادا کردن نیست
3. در نماز صبح و مغرب و عشاء خواندن بلند حمد و سوره واجب است و نیت فرادا امکان ندارد و آهسته خواند نیز نماز را باطل می کند

لطفا دقت شود

dahim-darni;948189 نوشت:
سلام

1 - حضرت علی 25 سال پشت سر ابوبکر و عمر و عثمان نماز خواند ..

2 - وضو و نماز خلفای ثلاثه - به زعم شیعه - باطل است .

3 - حکم 25 سال اقتدا به نمازی باطل که با وضویی باطل خوانده شده است چیست ؟

این موضوع را باید تحلیل منطقی کرد
بله ممکن است خیلی ها طریقه وضوی پیامبر را ببینند
اما سوال اصلی نسبت این طریقه با شرع است...
آیا این سنت واجبه است یا خیر؟
اینها با دیدن حاصل نمیشود...

مسئله دیگر مبنای فقهی و کلامی است...
عده ای مبنا را قرآن گذاشته بودند و اهل بیت را کنار گذاشته بودند
لذا وضوی درست را از برداشت خود از قرآن میدانستند..
حتی در این زمینه به این مضمون از امام علی ع نقل است که اگر طریقه و سنت رسول نبود من هم حق میدادم مردم کف پا را بشویند ... البته تعبیر دقیق نیست...

مسئله دیگر قدرت سیاسی مذهبی بود...
خلفا میتوانستند با قدرت خویش مواردی را جا بیندازند ...

از آن طرف میگویند نقل است امام حمد و سوره را خودشان میخواندند

البته در آن زمان شرکت نکردن در نماز جماعت عواقب بدی داشت پس بعید است امام در نماز جماعت شرکت نکند
اما نمیتوان گفت همیشه شرکت کرده اند باید بیشتر بررسی کرد...

dahim-darni;948581 نوشت:

به قول شما برادران حوزوی اصل بر مشارکت است ، مگر آنکه خلافش را ثابت کنید .. که البته نمی توانید!
علی عضوی از امت اسلامی بوده ، از قضا از اعضای مهم هم بوده ، هم به سبب قرابتش با پیامبر ، هم به سبب سابقه اش در اسلام ! او و دو فرزند خردسالش ( حسن و حسین ) از حکومت عمر بن خطاب به اندازه 3 نفر بدری ( صحابی که در جنگ بدر مشارکت داشته ) مقرری می گرفته اند .. در حمله به ایران در مقام یک مشاور اعظم ظاهر می شود و به عمر فن رزم می آموزد ، پس از عمر یکی از کاندیداهای خلافت است ، بعد از عثمان خلیفه می شود !! از اینرو او بر خلاف روایت شیعه خانه نشین و منزوی نبوده و مثل هر مسلمان دیگری در نماز های جماعت شرکت می کرده است ..
در واقع اگر علی مشارکت نمی کرد ، اگر این اقدام موجب مرگش ( به جرم ارتداد ) نمی شد ، قطعا مجازات هایی برایش به همراه می داشت ، دیگر رسیدن به مقام خلافت نیز بماند .. علاوه بر این چنین خبری در همه جای سرزمین های اسلامی منتشر می شد ، امیدوارم دقت کنید که برای نماز خواندن سند نمی آورند ، برای نماز نخواندن باید سند آورد که چنین سندی هم وجود ندارد . از این رو بهتر است در بدیهیات مناقشه نفرمائید !
به نظر خودتان مشکل را حل کردید ؟! به نظر من که بر پیچیدگی آن افزوده شد !
البته بالاخره من نفهمیدم شما قبول دارید علی در نماز جماعتی که ابوبکر و عمر و عثمان امامش بوده اند شرکت داشته یا نه !!
در مورد شرایط هم آن شرایط همیشه وجود داشته ، دل بخواهی نیست که بگوئیم مثلا حضرت سه ماه در میان یا مثلا عید به عید در نماز جماعت شرکت می کرده ، یا کلا حضور نداشته ( که این عقلا و از نظر تاریخ محال است ) یا همیشه حضور داشته !
شما می فرمائید شرکت می کرده ، اما فرادا نماز می خوانده ، به آنها اقتدا نمی کرده ! حکم بر هم زدن صف و نظم و اتصال نماز جماعت چیست ؟! این اولا
دوما ، فرضا نیت خوانی هم کردیم و فهمیدیم حضرت علی به صورت ظاهری در نماز های جماعت شرکت می کرده ، ولی در باطن نماز فرادا می خوانده ، آیا این رفتار درستی است ؟! نام این رفتار را چه بگذاریم ؟!
سوما اگر تکتف بدعت عمر باشد ، حضرت علی هم لاجرم دست بسته نماز می خوانده و مرتکب این بدعت شده .. این را چگونه توجیه می کنید ؟!

با سلام و عرض ادب

تحلیل مطالب تاریخی بدون توجه به نصوص خلاف رویه ی بحث علمی است. (هرچند که موضوع بحث نیز مساله ی تاریخی نیست).
صورت مساله را شما به امری بدیهی برگرداندید و نتیجه گرفتید که خلاف آن نیاز به دلیل دارد. بر اساس چنین برداشتی ما دلیل خلاف را از کتب عامه عرض نمودیم که:
امام خلافت را از آن خود می داند؛
امام خلفا را غاصب می داند؛
امام خلیفه را «ظالم» و «فاجر» و «دروغگو» و «گناهکار» و «حیله گر» و «خائن» می داند؟
امام خلفا را بدعت گزار می داند؛
با این اوصاف حکم اقتدای به چنین امامی آنهم از سوی معصوم چه خواهد بود؟ لابد می دانید که در فقه اهل بیت(علیهم السلام) اقتدای به شخص فاسق به عنوان اولی صحیح نمی باشد.

البته در تعلیل این مشارکت شما دلیل آنرا هم ذکر نمودید:
«در واقع اگر علی مشارکت نمی کرد، اگر این اقدام موجب مرگش ( به جرم ارتداد ) نمی شد ، قطعا مجازات هایی برایش به همراه می داشت».
بنابر این گفته، امام در شرکت در نماز خلفا بر اساس دلیلی که خود ذکر فرمودید بر اساس تقیه عمل نموده اند.

اما نکته ای که باید به آن توجه بفرمائید آن است که صورت نمازی که مسلمانان بجای می آورند تفاوت ماهوی با یکدیگر نداشته، به عنوان مثال دست بسته نماز خواندن در فقه حنفی و شافعی و حنبلی واجب نبوده؛ بلکه عملی مستحب تلقی شده است و در مقابل فتوای کلی مالک بن انس بر کراهت چنین امری تعلق یافته؛ لذا همچنان که به عرض رسید نماز شیعه جز وضو که مورد اختلاف بوده از نظر مبنای فقهی عامه صحیح می باشد.

بر این اساس یکی از مسائلی که موجب اشتباه شما شده آن است که تصور فرمودید در نماز جماعت به هنگام قرائت امام؛ وظیفه ی ماموم سکوت و استماع به قرائت امام است و این در حالی است که در فقه اهل سنت مستحب است که ماموم حمد و سوره را خود با صدای آهسته قرائت نماید.[1] بر این اساس کسی که در نماز آنها شرکت می کند می تواند به وظیفه ی فرادا عمل نموده؛ در عین حالی که دیگران گمان نموده اند که او به جماعت نماز خویش را اقامه نموده است؛ منتهی در این صورت نمی تواند وی تکتف نموده و در بعد از حمد امین بگوید.

بر همین اساس در روایات شیعه آمده است که امام (علیه السلام) در مواقعی که در نمازهای آنان شرکت نموده اند به وظیفه ی فرادا عمل نموده اند.

موفق باشید.


[/HR][1] . الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ج16، ص183: «ذَهَبَ الْقَائِلُونَ بِقِرَاءَةِ الْمَأْمُومِ وَرَاءَ الإِْمَامِ إِلَى سُنِّيَّةِ الإِْسْرَارِ ، وَيُكْرَهُ لَهُ الْجَهْرُ سَوَاءٌ أَسَمِعَ قِرَاءَةَ الإِْمَامِ أَمْ لاَ».

فرج اله عباسي;948629 نوشت:
این ادعا درست نیست زیرا
1. همه فقها نمی گویند اقتدا به اهل سنت باطل است بلکه برخی چنین فتوایی دارند
2. همه مراجعی که فتوا به جواز اقتدا به اهل سنت را داده اند گفته اند به نیت نماز جماعت باشد و لزومی به نیت فرادا کردن نیست
3. در نماز صبح و مغرب و عشاء خواندن بلند حمد و سوره واجب است و نیت فرادا امکان ندارد و آهسته خواند نیز نماز را باطل می کند

لطفا دقت شود

با سلام و عرض ادب

ظاهرا کلام حقیر را درست متوجه نشدید. عرض شد : «بر اساس فتوای فقیهان شیعه وضو گرفتن و خواندن نماز بر اساس روش اهل سنت موجب بطلان نماز است؛ اما در عین حال فتوای مشهور فقیهان در شرایطی خاص همچون موسم حج بر استحباب شرکت در جماعات عامه بوده(که یا به امام جماعت در نماز اقتدا نموده و یا به امام جماعت اقتدا نکرده و نماز را به شکل فرادا بخواند و تنها در صورت با آنان همراه شود)».

در این مطلب ما عرض نمودیم وضو گرفتن و نماز خواندن به شیوه ی عامه موجب بطلان نماز است که چنین امری به عنوان اولی است؛ چنانچه مرحوم شیخ طوسی می فرمایند:
«لا يجوز الصلاة خلف من خالف الحق من الاعتقادات»؛[1] اما به عنوان ثانوی و در صورت تقیه[2] اقتدای به مخالفین جایز بوده؛ اما در همین مورد، وظیفه ی مامومی که به مخالف اقتدا نموده آن است که حمد و سوره را خود بخواند چه در نماز جهری و چه در نماز اخفاتی. مرحوم شیخ صدوق و طوسی در این رابطه می فرمایند:

«فصلّ خلفه على سبيل التقيّة و المداراة. و أذّن لنفسك، و أقم، و اقرأ لها غير مؤتم به».[3]

«و إذا صلى خلف من لا يقتدى به قرأ على كل حال سمع القراءة أو لم يسمع. فإن كان في حال تقية أجزأه من القراءة مثل حديث النفس، و لا يجوز أن يترك القراءة على حال، و إن لم يقرأ أكثر من الحمد وحدها كان جائزا، و لا يجوز أقل منها، و إذا فرغ المأموم من القراءة قبل الإمام سبح مع نفسه».[4]

مرحوم صاحب جواهر بیان می دارند که در این حکم(وجوب قرائت حمد و سوره توسط ماموم) خلافی میان فقهای شیعه وجود ندارد:«أما لو كان الامام ممن لا يقتدى به لأنه مخالف وجبت القراءة في الصلاة خلفه تقية كما صرح به جماعة من الأصحاب بل لا أجد فيه خلافا بينهم كما اعترف به في المنتهى و عن السرائر، بل نسبه في الحدائق إلى عمل الأصحاب تارة».[5]

توجه به این نکته لازم است که در فقه اهل سنت قرائت حمد و سوره در نماز جماعت برای ماموم به شکل اخفاتی مستحب بوده؛ بنابراین در صورت شرکت در جماعات آنها در موسم حج ماموم می بایست حمد و سوره نماز را بخواند.

موفق باشید.


[/HR][1] . الخلاف، الطوسی، ج1، ص549.
[2] . در بحث تقیه میان فقیهان در پذیرش و عدم پذیرش تقیه ی مداراتی اختلاف نظر است؛ همچنین در این امر که آیا چنین نمازی موجب اسقاط تکلیف است یا خیر؟
[3] . مجموعة فتاوى، ابن بابويه، ص45.
[4] . المبسوط في فقه الإمامية، الطوسی، ج1، ص158:
[5] . جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج‌13، ص: 195.

[="Arial Black"][="Blue"]

صدرا;948513 نوشت:

1) الزاما هر دروغگویی در همه ی موارد دروغگو نیست؛‌ بلکه گاهی مواقع او راست می گوید.
.

از کجا مشخص است که در مورد موضوع حاضر او راست می گوید و این مورد از موارد دروغگویی اش نیست؟ شخص دروغگو اگر هم جایی راست بگوید ، راست او قابل اثبات نیست.

صدرا;948513 نوشت:
اینکه این افراد در نزد ما فاقد صلاحیت پذیرش خبر می باشند؛ به معنای نفی احتجاج به واسطه ی تمسک به روایات آنان، علیه خصم و یافتن واقعیات از کلام آنان نخواهد بود.

سخن شما در زمانی که بحث با خصم است و بر اسلوب مجادله صورت میگیرد ، صحیح است. اما حقیر به عنوان یک فرد خودی سئوال برایم ایجاد شد و پرسیدم و لذا بحث باید بر اسلوب استدلال پیش برود و حقیقت اثبات شود نه اینکه خصم اسکات شود.

صدرا;948513 نوشت:
این افراد در نقل این روایات دروغ نگفته اند؛ زیرا روایات آنان در بیان این موضوع همسو ی با روایات اهل بیت(علیهم السلام) بوده و از آنجا که این روایات به اسناد مقبول در نزد عامه نیز روایت شده اند؛ بر اساس قاعده ی الزام می توان بدانها علیه خصم احتجاج نمود و بیان نمود که رویه ی آنان در مورد بحث، بر خلاف سنت نبوی(صلی الله علیه واله) است.
راستگویی آنها در اینجا با چه دلیلی اثبات می شود؟ اگر قرار است راستگویی آنها به خاطر همسویی با روایات اهل بیت عصمت علیهم آلاف التحیة و الثناء محرز شود، اولی تر آنست که دلیل از خود روایات اهل بیت (ع) آورده شود و موضوع با آن اثبات گردد. ضمن آنکه بحث بنده ، عقلی است و نه کلامی و باید اثبات عقلی شود نه نقلی. زیرا سئوال بنده این است که وقتی جهر به بسم الله الرحمن الرحیم را خود پیامبر (ص) انجام می داده اند ( و به فرموده شما همه خلفای بعدی هم انجام می داده اند و ترکی صورت نگرفته) لذا چگونه است که عمل فوق ، سنت علوی محسوب می شود؟؟!

صدرا;948513 نوشت:
نکته ای که در این موضوع قابل توجه است آن است که اختلاف در کیفیت انجام واجبات و ترویج آن در سطح جامعه، امری نبوده که به یکباره در بین مسلمانان ایجاد شده باشد؛ بلکه چنین امری به تدریج و خصوصا در دولتهای بنی امیه و بنی عباس صورت پذیرفته است. به عنوان مثال اختلاف در کیفیت انجام وضو در زمان ابوبکر و عمر گزارش نشده است؛ بلکه در زمان عثمان نیز در شش سال اول خلافت او باز گزارش اختلافی نرسیده؛ تا انکه در شش سال دوم خلافت وی، او قرائتی جدید از سنت پیامبر (صلی الله علیه واله) ارائه نموده و مدعی شده که پیامبر(صلی الله علیه وآله) همچون او پای خود را می شسته است. .

آیا صراحتاً می توان گفت که جهر به بسم الله الرحمن الرحیم از زمان پیامبر (ص) وجود داشته و تا شش سال اول حکومت عثمان هم وجود داشته اما در شش سال دوم حکومت عثمان ترک شده و چون سپس توسط حضرت امیر (ع) برقرار گردیده است لذا به عنوان سنت علوی محسوب می شود؟[/]

[QUOTE=عبد شکور;948881][=Arial Black]
از کجا مشخص است که در مورد موضوع حاضر او راست می گوید و این مورد از موارد دروغگویی اش نیست؟ شخص دروغگو اگر هم جایی راست بگوید ، راست او قابل اثبات نیست.
سخن شما در زمانی که بحث با خصم است و بر اسلوب مجادله صورت میگیرد ، صحیح است. اما حقیر به عنوان یک فرد خودی سئوال برایم ایجاد شد و پرسیدم و لذا بحث باید بر اسلوب استدلال پیش برود و حقیقت اثبات شود نه اینکه خصم اسکات شود.
راستگویی آنها در اینجا با چه دلیلی اثبات می شود؟ اگر قرار است راستگویی آنها به خاطر همسویی با روایات اهل بیت عصمت علیهم آلاف التحیة و الثناء محرز شود، اولی تر آنست که دلیل از خود روایات اهل بیت (ع) آورده شود و موضوع با آن اثبات گردد. ضمن آنکه بحث بنده ، عقلی است و نه کلامی و باید اثبات عقلی شود نه نقلی. زیرا سئوال بنده این است که وقتی جهر به بسم الله الرحمن الرحیم را خود پیامبر (ص) انجام می داده اند ( و به فرموده شما همه خلفای بعدی هم انجام می داده اند و ترکی صورت نگرفته) لذا چگونه است که عمل فوق ، سنت علوی محسوب می شود؟؟!
آیا صراحتاً می توان گفت که جهر به بسم الله الرحمن الرحیم از زمان پیامبر (ص) وجود داشته و تا شش سال اول حکومت عثمان هم وجود داشته اما در شش سال دوم حکومت عثمان ترک شده و چون سپس توسط حضرت امیر (ع) برقرار گردیده است لذا به عنوان سنت علوی محسوب می شود؟

با سلام و عرض ادب

1) همچنان که به عرض عالی رسید پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) کیفیت انجام نماز از ابتدا تا انتها را بیان فرموده اند؛ لذا فعل امام علی(علیه السلام) در مساله ی جهر به بسم الله بیان سنت نبوی(صلی الله علیه وآله) است؛ نه آنکه چنین امری را سنت آنحضرت بیان داریم که امام اساسا سنتی در عرض سنت نبوی نخواهد داشت؛ بلکه امام مبیّن معصوم سنت می باشد.

2) هر چند که ما در استدلال به روایات و راویان اهل سنت بر اساس احتجاج به منابع آنان عمل نموده و این روایات برای ما در غالب موارد به عنوان شاهد مورد توجه بوده و نه اصل؛ اما باید توجه داشت که عنصر مذهب دخیل در پذیرش و یا عدم پذیرش روایات نخواهد بود و اصل در احتجاج به روایت، تحقق عدالت و وثاقت راویان می باشد؛ لذا در فقه شیعه به اخبار راویان موثق نیز عمل شده است؛ بله در این میان به روایات کسانی که عدالتشان محرز نبوده و یا از اهل بیت(علیهم السلام) انحراف داشته اند؛ و یا روایتشان بر خلاف اصول و ضوابط پذیرفته شده توسط شیعه بوده اعتنایی نمی شود؛ ولی چنین امری باز به مثابه ی آن نخواهد بود که راوی ای که عدالتش در نزد ما مخدوش بوده همواره خلاف گو بوده باشد؛ لذا در مواردی که روایات این افراد منطبق و همسوی با روایات شیعه بوده به روایتشان به عنوان شاهد توجه می گردد. در مورد راوی مذکور نیز وی دو نقل متعارض داشته که بدیهی است یکی از این دو نقل منطبق بر واقع می باشد که به عرض رسید.

3) در صورتی که نظر شما تنها توجه به تراث شیعی است باید توجه بفرمائید که اولا: در روایات شیعه جهر به بسم الله سنت نبوی (صلی الله علیه وآله) و نه سنت علوی بیان شده است؛(علاوه بر اینکه در روایات اهل سنت نیز چنین بوده و چنین امری سنت علوی(سنت صحابه) محسوب نشده است). ثانیا: در بیان امام علی(علیه السلام) به هنگام ایراد خطبه آمده است که عدم جهر به بسم الله از بدعتهای حاصله توسط خلفا بعد از رحلت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) بوده است.[1]
در قسمتی از این خطبه آمده است:
«خلفاى قبل از من، كارهايى انجام داده ‏اند كه در آنها آگاهانه با رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) مخالفت‏ نموده ‏اند، پيمان وى را شكستند و سنتش را تغيير دادند و اكنون چنان چه من، مردم را به ترك آنها وادارم و كارها را به شكلى كه در زمان رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) بود باز گردانم، لشكريانم نيز از گرد من پراكنده خواهند شد و مرا تنها و بى كس خواهند گذاشت، يا من حداكثر با اندكى از شيعيانم كه با من و امامتم از راه كتاب خدا و سنت پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله) آشنايند، باقى خواهم ماند. چه فكر مى‏ كنيد؟ اگر فرمان دهم مقام ابراهيم (عليه السّلام) را به آن جا كه پيامبر دستور داده بود باز گردانند، فدك را به بازماندگان فاطمه بسپارند، پيمانه رسول خدا را به آن چه بود، برگردانم، زمين‏ هايى را كه پيامبر بنا به مصالحى در اختيار افرادى گذارده بود به آنان باز گردانم، داورى‏ هاى ستم‏گرانه خلفا را نقض نمايم، زكات را از موارد اصلى آن به اندازه صحيح بگيرم، وضو، غسل و نماز را به حالت‏هاى اوّليه آنها برگردانم، زنانى را كه به طريق ناروا و غير صحيح از شوهرانشان جدا كرده و به ديگرى داده ‏اند، به همسرانشان باز گردانم، بيت المال را كه به روش طبقاتى تقسيم نموده ‏اند، مانند عصر رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) برابر، توزيع نمايم و نگذارم اموال، تنها در دست توان گران باشد، ماليات زمين‏ها را لغو كنم، مسلمانان را در امر زناشويى همدوش قرار دهم، خمس را به گونه‏ اى كه خدا امر كرده، بگيرم، مسجد پيامبر را به شكلى كه در زمان آن حضرت بود، تبديل نمايم، درهايى كه پس از رحلت وى به مسجدش گشوده ‏اند، ببندم و درهايى كه بعد از آن حضرت بسته‏ اند، بگشايم، مسح بر خفّين را منع كنم، حدود كيفر الهى را بر نوشنده نبيذ، اجرا نمايم، متعه حج و متعه زنان را چون زمان رسول خدا جايز شمارم، تكبير نماز ميّت را پنج بار قرار دهم، مردم را ناگزير نمايم كه در نماز «بسم اللّه» را با صداى بلند بخوانند، طلاق را مطابق روش پيامبر شكل دهم و رفتار با اسيران جنگى امت‏هاى گوناگون را به سبكى كه خدا و رسولش فرمان داده ‏اند باز گردانم، خلاصه اگر مردم را زير فرمان‏هاى الهى و زير پرچم اسلام محمدى (صلّى اللّه عليه و آله) و احكام قرآن گرد آورم، از دورم پراكنده خواهند گشت. به خدا سوگند! هنگامى كه به مسلمانان دستور دادم در ماه رمضان جز نمازهاى واجب را به جماعت نخوانند و گفتم به جماعت برگزار كردن نمازهاى مستحب، بدعت است، جمعى از سپاهيانم‏- كه در ركاب من شمشير مى زدند- چنين شعار دادند كه: وا سنّة عمراه! اى مسلمانان! على مى‏ خواهد سنت عمر (و اسلام رسمى) را تغيير دهد و ما را از خواندن نمازهاى مستحب در ماه رمضان باز دارد تا آن جا كه بيمناك شدم شورشى بر پا نمايند. آه! آه! چه‏ ها كشيدم از خوى زشت اين امت! از مخالفت‏هايشان با من، از فرمانبرداريشان از پيشوايان گمراه، از پيروى از فرمانروايى كه جامعه را به سوى آتش مى‏ خواند».

اين بيان امام نشان مى ‏دهد كه بلند خواندن «بسم‏ اللَّه ...» بر اثر فشار زمامداران قبلى، چنان‏به دست فراموشى سپرده شده بوده كه عامه مردم حاضر نبودند آن راحتى از شخصيت والايى چون على- عليه ‏السلام- بپذيرند! اين مسأله به قدرى اهميت داشت كه از طرف امامان معصوم بعد از على(علیه السلام) هم مورد تأكيد واقع شده است، چنانكه «امام رضا»(علیه السلام)آن را به مأمون عباسى توصيه نموده، مى‏ فرمايد: جهر «بسم ‏اللَّه ...» در همه نمازها سنت(نبوی) است. [2] و «امام عسكرى» (علیه السلام) نيز آن را يكى از نشانه‏ هاى پنجگانه مؤمن‏ شمرده است.[3]

بنابراین اطلاق سنت علوی بر چنین امری صحیح نبوده؛ علاوه بر اینکه چنین اطلاقی اساسا فاقد مدرک و مخالف نصوص روایات شیعه و سنی است؛ اما اینکه مردم زمان امام علی(علیه السلام) جهر به بسم الله را اجتهاد آن حضرت تلقی نموده، با توجه به اینکه آنحضرت خود بیان داشته اند که جهر به بسم الله سنت نبوی است، پذیرش چنین امری نیز امری غریب و غیر قابل توجیه است.

موفق باشید.


[/HR] [1]. الکافی، الکلینی، ج8، ص61: «قَدْ عَمِلَتِ الْوُلَاةُ قَبْلِي أَعْمَالًا خَالَفُوا فِيهَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و اله)مُتَعَمِّدِينَ لِخِلَافِهِ نَاقِضِينَ لِعَهْدِهِ مُغَيِّرِينِ لِسُنَّتِهِ وَ لَوْ حَمَلْتُ النَّاسَ عَلَى تَرْكِهَا وَ حَوَّلْتُهَا إِلَى مَوَاضِعِهَا وَ إِلَى مَا كَانَتْ فِي عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ ص لَتَفَرَّقَ عَنِّي جُنْدِي حَتَّى أَبْقَى وَحْدِي أَوْ قَلِيلٌ مِنْ شِيعَتِيَ الَّذِينَ عَرَفُوا فَضْلِي وَ فَرْضَ إِمَامَتِي مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و اله)أَ رَأَيْتُمْ لَوْ أَمَرْتُ بِمَقَامِ إِبْرَاهِيمَ (علیه السلام) فَرَدَدْتُهُ إِلَى الْمَوْضِعِ الَّذِي وَضَعَهُ فِيهِ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و اله)وَ رَدَدْتُ فَدَكاً إِلَى وَرَثَةِ فَاطِمَةَ ع وَ رَدَدْتُ صَاعَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و اله)كَمَا كَانَ وَ أَمْضَيْتُ قَطَائِعَ أَقْطَعَهَا رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و اله)-لِأَقْوَامٍ لَمْ تُمْضَ لَهُمْ وَ لَمْ تُنْفَذْ وَ رَدَدْتُ دَارَ جَعْفَرٍ إِلَى وَرَثَتِهِ وَ هَدَمْتُهَا مِنَ الْمَسْجِدِ وَ رَدَدْتُ قَضَايَا مِنَ الْجَوْرِ قُضِيَ بِهَا وَ نَزَعْتُ نِسَاءً تَحْتَ رِجَالٍ بِغَيْرِ حَقٍّ فَرَدَدْتُهُنَّ إِلَى أَزْوَاجِهِنَّ وَ اسْتَقْبَلْتُ بِهِنَّ الْحُكْمَ فِي الْفُرُوجِ وَ الْأَحْكَامِ وَ سَبَيْتُ ذَرَارِيَّ بَنِي تَغْلِبَ وَ رَدَدْتُ مَا قُسِمَ مِنْ أَرْضِ خَيْبَرَ وَ مَحَوْتُ دَوَاوِينَ الْعَطَايَا وَ أَعْطَيْتُ كَمَا كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و اله)يُعْطِي بِالسَّوِيَّةِ وَ لَمْ أَجْعَلْهَا دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ وَ أَلْقَيْتُ الْمِسَاحَةَ وَ سَوَّيْتُ بَيْنَ الْمَنَاكِحِ وَ أَنْفَذْتُ خُمُسَ الرَّسُولِ كَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ فَرَضَهُ وَ رَدَدْتُ مَسْجِدَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و اله)إِلَى مَا كَانَ عَلَيْهِ وَ سَدَدْتُ مَا فُتِحَ فِيهِ مِنَ الْأَبْوَابِ وَ فَتَحْتُ مَا سُدَّ مِنْهُ وَ حَرَّمْتُ الْمَسْحَ عَلَى الْخُفَّيْنِ وَ حَدَدْتُ عَلَى النَّبِيذِ وَ أَمَرْتُ بِإِحْلَالِ الْمُتْعَتَيْنِ وَ أَمَرْتُ بِالتَّكْبِيرِ عَلَى الْجَنَائِزِ خَمْسَ تَكْبِيرَاتٍ وَ أَلْزَمْتُ النَّاسَ الْجَهْرَ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ*-... إِلَى كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ ص إِذاً لَتَفَرَّقُوا عَنِّي...».

[2]. وسائل الشيعة، الحر العاملی، ج‏6، ص76: «و في عيون الأخبار بأسانيد تأتي‏ عن الفضل بن شاذان عن الرضا (علیه السلام) في كتابه إلى المأمون قال: و الإجهار ببسم الله الرحمن الرحيم في جميع الصلوات سنة».

[3]. وسائل الشيعة، ج‏14، ص478: «محمد بن الحسن قال روي عن أبي محمد الحسن بن علي العسكري (علیه السلام) أنه قال: علامات‏ المؤمن‏ خمس صلاة الخمسين و زيارة الأربعين و التختم في اليمين و تعفير الجبين و الجهر ببسم الله الرحمن الرحيم».

جمع بندی

پرسش:
کیفیت انجام عبادات از سوی پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) چگونه بود؟ آیا عملکرد شیعه منطبق با تبیین آنحضرت است یا عملکرد اهل سنت؟

پاسخ:
بر اساس نصوص قطعی، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در راستای تضمین هدایت امت خویش پس از حیات مبارکشان، اصحاب خود را دستور به تبعیت از قرآن و عترت داده و عدم گمراهی آنان را مشروط به تبعیت از آنان دانسته و مرجعیت علمی اهل بیت (علیهم السلام) را یگانه راه فهم صحیح قرآن و سنت خود بیان فرمودند.[1]
بدیهی است که در زمان حیات پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) اختلافی در چگونگی انجام فرایض وجود نداشته و همه به دستور پیامبر (صلی الله علیه وآله) عمل می نمودند؛ اما با رحلت آن حضرت و عدم پذیرش جانشینی امام علی (علیه السلام) از سوی گروهی از صحابه و همراستا نمودن توده ی مردم با خود،‌ و همچنین عدم توجه به مرجعیّت دینی اهل بیت (علیهم السلام)، به تدریج باب بدعت ها و تغییرات در فرایض دینی آغاز گردید که چنین امری با گذشت دوران صحابه و تابعان به اوج خود رسید.
با نگاهی به دوران خلفا مشاهده می شود که آنان در ایجاد بدعتها و تغییر کیفیت انجام واجبات دینی نقشی بسزا داشته اند.[2] به عنوان نمونه در زمان خلیفه ی دوم از حج تمتع و نکاح متعه نهی گردید و به اذان صبح، فقره ی «الصلاة خیر من النوم» اضافه گردید و از گفتن «حی علی خیر العمل» در اذان نهی گردید و...و در زمان عثمان (در شش سال دوم خلافت وی) نیز روایتی از وی نقل گردید که پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) در وضو بجای مسح پا، پاهای خود را شسسته؟ و... که در دوران بعد همین نحو از عملکرد توسط حکومتها ترویج گردید.
بدیهی است که پیروان مکتب اهل بیت (علیهم السلام) و مکتب خلفا هر دو معتقد به تبعیت از سنت، توسط روش فقهی آموخته شده خود بوده؛ اما سوال اساسی آن است که نقل سنت از چه طریقی بدست ما رسیده است؟
شیعه که پیرو مکتب اهل بیت (علیهم السلام) بوده معالم دینی خویش را پس از حیات پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)، توسط اهل بیت آن حضرت اخذ نموده و به دستور پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) در تمسک به عترت (علیهم السلام) عمل نموده است؛‌ اما در مقابل پیروان مکتب خلفا مناسک و معالم دین خویش را بر اساس روایات حکایت شده از غیر اهل بیت (علیهم السلام) که در موارد زیادی بر خلاف تبیین اهل بیت (علیهم السلام) نیز بوده، اخذ نموده که در این مسیر مکاتیب فقهی اهل سنت نیز از قرن دوم هجری شکل گرفت و توده ی مردم سنی مذهب از صاحبان این مکتبها تبعیت عملی نمودند.
با توجه به مطالب فوق شیعه معتقد است اعتقاد و عمل او مبتنی بر دستور پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) بوده و طریق انجام عبادات اهل سنت (در موارد خلافی) را بر خلاف تبیین آن حضرت می داند.[3]

پی نوشت:
1. الترمذی، سنن الترمذی، باب مناقب اهل بیت النبی(ص)، ح3788، شركة مكتبة ومطبعة مصطفى البابي الحلبي – مصر: «عَنْ زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ قَالَا: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: " إِنِّي تَارِكٌ فِيکم مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي أَحَدُهُمَا أَعْظَمُ مِنَ الآخَرِ: كِتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الأَرْضِ. وَعِتْرَتِي أَهْلُ بَيْتِي، وَلَنْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِي فِيهِمَا»؛ الکلینی، الكافي ( ط - إسلامية )،‌ج‏1، ص287: «وَ قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أُوصِيكُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ وَ أَهْلِ بَيْتِي فَإِنِّي سَأَلْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ لَا يُفَرِّقَ بَيْنَهُمَا حَتَّى يُورِدَهُمَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَأَعْطَانِي ذَلِكَ وَ قَالَ لَا تُعَلِّمُوهُمْ فَهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُمْ وَ قَالَ إِنَّهُمْ لَنْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ بَابِ هُدًى وَ لَنْ يُدْخِلُوكُمْ فِي بَابِ ضَلَالَة».
2. برای اطلاع از بدعتهای صورت پذیرفته در زمان خلفا به کتاب :«اجتهاد در مقابل نص»، تالیف مرحوم سید عبدالحسین شرف الدین، مراجعه فرمائید.
3. در رابطه با اختلاف شیعه و سنی در مساله ی وضو و نماز به تاپیکهای ذیل مراجعه فرمائید:

http://www.askdin.com/showthread.php?t=52529

http://www.askdin.com/showthread.php?t=55550

http://www.askdin.com/showthread.php?t=32529

http://www.askdin.com/showthread.php?t=43647

http://www.askquran.ir/showthread.php?t=49499

http://www.askquran.ir/showthread.php?t=41950&page=2

http://www.askquran.ir/showthread.php?t=37614&page=2

 

موضوع قفل شده است