جمع بندی همنشین شدن با فرد مدعی انرژی درمانی چه حکمی دارد؟

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
همنشین شدن با فرد مدعی انرژی درمانی چه حکمی دارد؟
سلام علیکم    رفت وآمد با کسی که ارتباط کیهانی وانرژی درمانی میکند وخود را با امامان ومعصومین مقایسه میکندو خودرا هم شان ائمه میبیند وبعضی از این اشخاص نماز بدون بسم الله میخوانند.همنشین شدن با این افراد چه حکمی دارد؟؟؟ لطفاطبق فتوای مقام معظم رهبری جواب دهید آیاچنین افرادی کافر هستند؟؟؟؟یاصاحب الزمان ادرکنی, [ایتا
با نام و یاد دوست         کارشناسان بحث: استاد صادق الوعد و استاد کافی
سیصدوسیزده said in همنشین شدن با فرد مدعی انرژی درمانی چه حکمی دارد؟
سلام علیکم    رفت وآمد با کسی که ارتباط کیهانی وانرژی درمانی میکند وخود را با امامان ومعصومین مقایسه میکندو خودرا هم شان ائمه میبیند وبعضی از این اشخاص نماز بدون بسم الله میخوانند.همنشین شدن با این افراد چه حکمی دارد؟؟؟ لطفا طبق فتوای مقام معظم رهبری جواب دهید آیاچنین افرادی کافر هستند؟؟؟؟یاصاحب الزمان ادرکنی, [ایتا
 با سلام و تشکر از ارتباط شما از معاشرت و همنشینی با این افراد گمراه و منحرف خود داری کنید  در خصوص کافر بودن یا نبودن باید موردی و مصداقی بررسی گردد
سیصدوسیزده said in همنشین شدن با فرد مدعی انرژی درمانی چه حکمی دارد؟
سلام علیکم   رفت وآمد با کسی که ارتباط کیهانی وانرژی درمانی میکند وخود را با امامان ومعصومین مقایسه میکندو خودرا هم شان ائمه میبیند وبعضی از این اشخاص نماز بدون بسم الله میخوانند.همنشین شدن با این افراد چه حکمی دارد؟؟؟ لطفاطبق فتوای مقام معظم رهبری جواب دهید آیاچنین افرادی کافر هستند؟؟؟؟یاصاحب الزمان ادرکنی, [ایتا
باسمه تعالی با عرض سلام و خسته نباشید  حتما ارتباط خود را این نوع مدعیان عرفان، قطع نمایید، زیرا نقدهای فراوانی به شیوه کار و اصل مدعاهای آنان وارد است که می توانید به لینک های    http://www.askdin.com/showthread.php?t=39678 1  http://www.askdin.com/showthread.php?t=5481 و هچنین کتاب های «افسون حلقه»، تالیف «علی ناصری راد» و کتاب «حلقه اسارت» به همت «گروهی از نویسندگان، استادان حوزه و دانشگاه» مراجعه بغرمایید یکی از نکات اساسی در مباحث عرفانی که تحت عنوان «شریعت، طریقت و حقیقت» به آن پرداخته می شود، این است که هیچگاه یک انسان عارف واقعی، از «شریعت» بی نیاز نمی شود و هیچگاه کاری بر خلاف «شریعت» انجام نمی دهد، و لذا اگر کسی باشد که ادعای عارف بودن را دارد ولی در اعمال و رفتار او، تقیدی به دستورات و توصیه های دین دیده نمی شود و یا سخنان و اعمالی مخالف قوانین اسلامی، از آنها صادر شود، قطعا قابل اعتماد نخواهد بود و باید از وی کناره گرفت. امام خمینی (رحمة الله علیه) در این زمینه می فرمایند:  «بدان که هیچ راهی در معارف الهی پیموده نمی شود مگر آنکه، ابتدا کند انسان از ظاهر شریعت، و تا انسان متأدّب به آداب شریعت حقّه نشود؛ هیچ یک از اخلاق حسنه از برای او به حقیقت پیدا نشود و ممکن نیست که نور معرفت در قلب او جلوه کند و علم باطن و اسرار شریعت از برای او منکشف شود، و پس از انکشاف حقیقت و بروز انواع معارف در قلب نیز متأدّب به آداب خواهد بود و از این جهت دعوی بعضی باطل است که به ترک ظاهر، علم باطن پیدا شود، یا پس از پیدایش آن، به آداب ظاهره احتیاج نباشد و این از جهل گوینده است به مقامات عبادت و مدارج انسانیت»(1) و در جای دیگر می فرماید:  «بى تشبّث به صورت و ظاهر، به لبّ و باطن‏ نتوان‏ رسيد، و بدون تلبّس به لباس ظاهر شريعت راه به باطن نتوان پيدا كرد، پس، در ترك ظاهر إبطال ظاهر و باطن شرايع است، و اين از تلبيسات شيطان جنّ و انس است‏»(2) پی‌نوشت: 1.امام خمینی، شرح چهل حدیث، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى‏، ص81. 2..امام خمینی، آداب الصلاة، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى‏، ص291.    
به این نکته هم توجه داشته باشید که ممکن است برخی از این مدعیان عرفان، کارهای خارق العاده هم بتوانند انجام بدهند، ولیکن انجام کارهای خارق العاده، دلیل بر حقانیت نمی باشد. ممکن است انسان با انجام بعضی از امور و ریاضت‌های غیرشرعی، نفس خود را قوی کند و کارهای خارق‌العاده انجام دهد، لکن این مساله، دلالت بر طهارت نفس و قرب انسان به حق‌تعالی ندارد، چنان‌که مرتاضان هندی و بعضی از مدعیان عرفان که تعبدی به احکام شریعت ندارند این چنین‌اند. در واقع هر قوّتی دلالت بر طهارت ندارد. برای تقریب به ذهن می‌شود مثال زد که هم گاو حیوان قوی‌ای است، و هم خوک، لکن اولی علاوه بر قوّت، طهارت هم دارد، ولی دومی در کنار قوتش، نجاست دارد. البته تزکیه و طهارت نفس، تقویت نفس را نیز در پی دارد. مانند انیباء و ائمه دین (صلوات الله علیهم) و اولیاء الهی، که علاوه بر پاکی و طهارت نفس، صاحب معجزه و کرامت هم بودند، لکن عکسش درست نیست که هر کس نفس قوی‌ای داشته باشد، لزوما نفس پاک و طاهری هم دارد. مانندکسانی که تقیدی به آداب شریعت ندارند ولی با ریاضت‌های آن‌چنانی، قوت نفس را به‌دست آورده‌اند ولی چون در مسیر شریعت نیستند، نفسشان پاک و طاهر نیست. لذا حق‌تعالی در سوره «الشمس» بعد از یازده بار قسمی که یاد می‌کند، و قرار است مطلب بسیار مهمی ذکر شود، می‌فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها (1) به ترديد كسى كه نفس را [از آلودگى پاك كرد و] رشد داد، رستگار شد» یا در بیان دیگر می‌فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّی»،[الاعلی، 14]؛ «حقّا فلاح و رستگارى يافت آن كسى‌كه تزكيه نفس كرد.» و نمی‌فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ اقواها» و یا «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَقَوَّی» در واقع رستگاری در گرو تزکیه نفس و طهارت نفس است، نه تقویت نفس. بنابراین، آن‌چه مهم جلوه می‌کند، تزکیه و طهارت نفس است، که آن‌هم در گرو تعبد و تقید به دستورات شریعت و احکام دین به دست ‌می‌آید و به فرموده علامه طباطبایی(ره):  «بزرگترین ریاضت دینداری است. لذا کاری‌که مرتاضان هندی انجام می‌دهند و بعضی قوایشان را نابود می‌کنند، این هنر نیست! هنر آن است‌که شهوت و غضب و سایر قوا باشند اما تحت کنترل دستورات دین و عقل قرار بگیرند.»(2) پی‌نوشت: 1.شمس/9. 2.محیطی، علی،صراط سلوک،ص131  
جمع بندی پرسش: افرادی هستند که ارتباط کیهانی و انرژی درمانی می کنند وخود را با امامان ومعصومین (علیهم السلام) مقایسه می کنند و خود را هم شأن آن حضرات، می بینند و بعضی از این اشخاص نماز بدون بسم الله می خوانند؛ همنشین شدن با آنان چگونه است؟ پاسخ: ارتباط دوستی و رفاقت خود را با این نوع مدعیان عرفان، قطع نمایید، زیرا نقدهای فراوانی به شیوه کار و اصل مدعاهای آنان وارد است که می توانید به کتاب های «افسون حلقه»، تالیف «علی ناصری راد» و کتاب «حلقه اسارت» به همت «گروهی از نویسندگان، استادان حوزه و دانشگاه» مراجعه بفرمایید یکی از نکات اساسی در مباحث عرفانی که تحت عنوان «شریعت، طریقت و حقیقت» به آن پرداخته می شود، این است که هیچگاه یک انسان عارف واقعی، از «شریعت» بی نیاز نمی شود و هیچگاه کاری بر خلاف «شریعت» انجام نمی دهد، و لذا اگر کسی باشد که ادعای عارف بودن را دارد ولی در اعمال و رفتار او، تقیدی به دستورات و توصیه های دین دیده نمی شود و یا سخنان و اعمالی مخالف قوانین اسلامی، از آنها صادر شود، قطعا قابل اعتماد نخواهد بود و باید از وی کناره گرفت. امام خمینی (رحمة الله علیه) در این زمینه می فرمایند:  «بدان که هیچ راهی در معارف الهی پیموده نمی شود مگر آنکه، ابتدا کند انسان از ظاهر شریعت، و تا انسان متأدّب به آداب شریعت حقّه نشود؛ هیچ یک از اخلاق حسنه از برای او به حقیقت پیدا نشود و ممکن نیست که نور معرفت در قلب او جلوه کند و علم باطن و اسرار شریعت از برای او منکشف شود، و پس از انکشاف حقیقت و بروز انواع معارف در قلب نیز متأدّب به آداب خواهد بود و از این جهت دعوی بعضی باطل است که به ترک ظاهر، علم باطن پیدا شود، یا پس از پیدایش آن، به آداب ظاهره احتیاج نباشد و این از جهل گوینده است به مقامات عبادت و مدارج انسانیت»(1) و در جای دیگر می فرماید:  «بى تشبّث به صورت و ظاهر، به لبّ و باطن‏ نتوان‏ رسيد، و بدون تلبّس به لباس ظاهر شريعت راه به باطن نتوان پيدا كرد، پس، در ترك ظاهر إبطال ظاهر و باطن شرايع است، و اين از تلبيسات شيطان جنّ و انس است‏»(2) پی‌نوشت: 1.امام خمینی، چهل حدیث، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ص8، (نرم افزار مجموعه آثار امام خمینی، از نرم افزار های نور) 2.امام خمینی، تفسیر سوره حمد، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ص75، (نرم افزار مجموعه آثار امام خمینی، از نرم افزار های نور)      
موضوع قفل شده است