نمیتونم با حجاب باشم

تب‌های اولیه

88 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

با سلام به همه دوستان
به نظر من هم بهترین کار اول محکم کردن اعتقاداته به دست آوردن یه ایمان قویه تا ترس از حرف دیگران از بین بره و بهتر زود برای سر کردن چادر اقدام نکرد و فعلا به حفظ حجاب با مانتو قناعت کرد بهترین کار ساده پوشیدنه بعد از یه مدت که حسابی مطمئن شدی و حس جلب توجه و نشون دادن زیبایی ها در تو از بین رفت میتونی بدون اینکه بترسی چادر سر کنی و دیگه این احتمال که یه روزی دوباره چادرتو برداری از بین میره .
اما یه سوال از دوستان عزیز دارم که امیدوارم راهنماییم کنن و اون اینکه اگر شوهر آدم از حجاب خوشش نیاد چه کار باید کرد ؟یعنی چه جوری میشه اونو به این موضوع علاقه مند کرد من الان خودم یه چند وقتیه که سعی میکنم که حجابمو رعایت کنم ولی شوهرم خوشش نمیاد و میگه هر وقت خودت می خواستی تنها بری بیرون حجاب کن نه وقتی که با همیم یا وقتی که بی آرایش میرم بیرون به نظرش مسخره میاد و میگه نیازی به این کار نیست وقتی که بهش میگم من این کارو به خاطر تو انجام میدم و اینکه زن فقط باید برای شوهرش آرایش کنه با یه حالت مسخره ای به من نگاه میکنه و این موضوع منو که حالا اول راه هستم و نیاز به حمایت دارم خیلی تحت تاثیر قرار میده و نگران میکنه نمیدونم چه جوری باید به این موضوع علاقه مندش کنم!

پانیذ;222863 نوشت:

اما یه سوال از دوستان عزیز دارم که امیدوارم راهنماییم کنن و اون اینکه اگر شوهر آدم از حجاب خوشش نیاد چه کار باید کرد ؟یعنی چه جوری میشه اونو به این موضوع علاقه مند کرد من الان خودم یه چند وقتیه که سعی میکنم که حجابمو رعایت کنم ولی شوهرم خوشش نمیاد و میگه هر وقت خودت می خواستی تنها بری بیرون حجاب کن نه وقتی که با همیم یا وقتی که بی آرایش میرم بیرون به نظرش مسخره میاد و میگه نیازی به این کار نیست وقتی که بهش میگم من این کارو به خاطر تو انجام میدم و اینکه زن فقط باید برای شوهرش آرایش کنه با یه حالت مسخره ای به من نگاه میکنه و این موضوع منو که حالا اول راه هستم و نیاز به حمایت دارم خیلی تحت تاثیر قرار میده و نگران میکنه نمیدونم چه جوری باید به این موضوع علاقه مندش کنم!

شما باید با رگ غیرتش کلنجار بری

مرد به طور طبیعی دوست داره زنش واسه خودش باشه
حتی اون مردهای غربی که واژه ای به نام غیرت ندارن

مرد اگر بدونه زن ممکنه بهش نگاه بد شه یا از چنگش درش بیارن کم کم رگ غیرتش باد میکنه و...
باید اثرات بی حجابی رو براشون کامل توضیح بدید و اینکه فلان مردای غریبه و فامیل و کوچه بازار با چشم هیز نگاه میکنن و...
خلاصه به نظرم واسه عوض کردن نظر ایشون
باید دست بزاری رو نقطه ضعفای فطریشون

نقل قول:
شهید محمد آبرودی
...شما حسین وار و زینب گونه و با حجاب کامل اسلامی، راه مرا ادامه دهید، چون حجاب شما، خیلی داغ تر و برنده تر از گلوله و خنجری است که من بر سینه ی دشمنان دین و منافقین می زنم. فقط حجاب تان را فراموش نکنید.


واقعا زیباست

پانیذ;222863 نوشت:

اما یه سوال از دوستان عزیز دارم که امیدوارم راهنماییم کنن و اون اینکه اگر شوهر آدم از حجاب خوشش نیاد چه کار باید کرد ؟یعنی چه جوری میشه اونو به این موضوع علاقه مند کرد من الان خودم یه چند وقتیه که سعی میکنم که حجابمو رعایت کنم ولی شوهرم خوشش نمیاد و میگه هر وقت خودت می خواستی تنها بری بیرون حجاب کن نه وقتی که با همیم یا وقتی که بی آرایش میرم بیرون به نظرش مسخره میاد و میگه نیازی به این کار نیست وقتی که بهش میگم من این کارو به خاطر تو انجام میدم و اینکه زن فقط باید برای شوهرش آرایش کنه با یه حالت مسخره ای به من نگاه میکنه و این موضوع منو که حالا اول راه هستم و نیاز به حمایت دارم خیلی تحت تاثیر قرار میده و نگران میکنه نمیدونم چه جوری باید به این موضوع علاقه مندش کنم!

بانو این نظظر شخصی خودمه ها:...کسی که از حجاب شما خوشش نمیاد خب مسلما ادم با دینو متدینی نیستش......به نظرم از وقتی با حجاب شدی بیشتر توجه کن به همسرت...بیشتر به خودت برس بیشتر محبت کن....
و در مقابل تعجبش برا تغییر یه دفعه خودتون .... بگو تاثیرات اسلامه..... تو اسلام همونجور که حجاب هست... این رسیدگی به همسر هم هست! و فک میکنم اینجوری خودشم کم کم به دین علاقه پیدا کنه و کنج کاو شه........بازم میگم خانومم این نظر شخصی منه.....:)

می تونی با چادر لبنانی شروع کنی اگر از لحاظ راحتی با چادر یا گرفتنش مشکل داری
چادرلبنانی هم حجابش کامله هم خیلی خیلی راحته. پوشیده هم هست و گرفتن نمی خواد.

پانیذ;222863 نوشت:
ما یه سوال از دوستان عزیز دارم که امیدوارم راهنماییم کنن و اون اینکه اگر شوهر آدم از حجاب خوشش نیاد چه کار باید کرد ؟یعنی چه جوری میشه اونو به این موضوع علاقه مند کرد من الان خودم یه چند وقتیه که سعی میکنم که حجابمو رعایت کنم ولی شوهرم خوشش نمیاد و میگه هر وقت خودت می خواستی تنها بری بیرون حجاب کن نه وقتی که با همیم یا وقتی که بی آرایش میرم بیرون به نظرش مسخره میاد و میگه نیازی به این کار نیست وقتی که بهش میگم من این کارو به خاطر تو انجام میدم و اینکه زن فقط باید برای شوهرش آرایش کنه با یه حالت مسخره ای به من نگاه میکنه و این موضوع منو که حالا اول راه هستم و نیاز به حمایت دارم خیلی تحت تاثیر قرار میده و نگران میکنه نمیدونم چه جوری باید به این موضوع علاقه مندش کنم!


سلام

استقامت کن و صبر گوش هم به حرفشون ندهدید و با حجاب کامل و درست به بیرون از منزل بروید و با ملایمت و وظیفه شرعی تونو انجام دهید

:Gol:
اما با حجاب بیرون روید و از حد اللهی تجاوز نکنید:Gol:

نگران نباشید

:Gol:

نقل قول:
اما یه سوال از دوستان عزیز دارم که امیدوارم راهنماییم کنن و اون اینکه اگر شوهر آدم از حجاب خوشش نیاد چه کار باید کرد ؟یعنی چه جوری میشه اونو به این موضوع علاقه مند کرد من الان خودم یه چند وقتیه که سعی میکنم که حجابمو رعایت کنم ولی شوهرم خوشش نمیاد و میگه هر وقت خودت می خواستی تنها بری بیرون حجاب کن نه وقتی که با همیم یا وقتی که بی آرایش میرم بیرون به نظرش مسخره میاد و میگه نیازی به این کار نیست وقتی که بهش میگم من این کارو به خاطر تو انجام میدم و اینکه زن فقط باید برای شوهرش آرایش کنه با یه حالت مسخره ای به من نگاه میکنه و این موضوع منو که حالا اول راه هستم و نیاز به حمایت دارم خیلی تحت تاثیر قرار میده و نگران میکنه نمیدونم چه جوری باید به این موضوع علاقه مندش کنم!

سلام امیدوارم همیشه حجاب داشته باشین.
فکر کنم شما قبلا حجاب کاملی نداشتید.خب شاید شوهر شما، شما رو با همون قیافه ی قبل قبول داره و نمی تونه شما رو در وضعیتی غیر از این ببینه و از طرف دیگه هم ممکنه این ترس رو داشته باشه که شما رو از دست بده در حالی که با این رفتار شما، شما رو بیشتر و بهتر به دست میاره
شما بهش نشون بده که نه تنها شما رو از دست نمیده بلکه شما رو بیشتر به دست میاره. محبت رو فراموش نکنین چون تاثیر خیلی خیلی زیادی داره.
ممکن هم هست دلیلشون این باشه که مثلا کلاسش میاد پایین یا در بین هم نوعانش مورد تمسخر واقع میشه ...
ببینید دلایل خیلی زیادی می تونه داشته باشه که به علت اینکه ما در اطراف شما نیستیم نمی تونم کارشناسانه نظر بدیم.پس شما اول دلیلتون رو خودتون بشناسید چون هیچ کسی جز خودتون نمی تونه به خوبی علت این رفتار شوهرتون رو بفهمه
اگه این علت رو فهمیدین مطمئنا راه حلش رو هم می تونید بدست بیارین و انشاالله با حجاب کامل در جامعه رفت و آمد کنین و زندگیتون شیرین تر از همیشه باشه:Gol:

به نام خدا
با سلام

zahrarezaei;222341 نوشت:
قبل از هر چیز سلام به همه.... میدونم یه کوچولو زیادی نوشتم اما اگه بخونیدو کمک کنید ممنون میشم خب من از وقتی که باید مراعات میکردمو دیگه همه چیز بهم واجب شده بود.... حجابمو اصلا رعایت نمیکردمو نمیکنم.... و کلا با دین کاری نداشتم.... اما تو این دو سال کم کم یه علاقه و کششی پیدا کردم به دونستن بعضی مسئله ها درباره دینو رعایت کردنشون... شایدم دلیل این علاقه این بود که خسته شده بودم...از نظر بدنی خسته نبودم اصلا اما روحم خسته بود...... انگار نیاز داشتم به کمی خدا...که تو زندگیم جاش واقعا خالی بودو تو تمام سالها زندگیم باهاش قهر بودم... اما دو سالی میشه که خیلی تغییر کردم...مخصوصا چند ماه اخر.....و به نظرم دین شیرین میاد رابطم با خدا خوب شده و ...... و حق الناس رو بعضی نکته ها رو رعایت میکنم....... اما خب نمیتونم حجابمو رعایت کنم.... خیلی کتاب خوندمو تو نت گشتم دنبالشو میدونم که حجاب چیز خوبیه و واقعا نیازه اما چون همیشه همه منو با این ظاهر دیدن.... اینکه یه دفعه بخوام تغییر کنم نمیشه و حتی خانوادمم تعجب میکننو کلی مسخره.... نمیدونم واقعا چرا؟.... نمیدونم چرا با رفتارمون باعث میشیم تغییر برا یه عده سخت بشه! و نتونن بیان سمت خدا! یه بارم امتحان هم کردمو به بهونه ماه رمضون یک ماه چادر سرم کردم اما همونطور که انتظارشو داشتم رفتار اطرافیان باعث شد تا بگم برا ماه رمضونه و بعد این یک ماه به حالت قبلم برگردم....... و واقعا برام سواله برا این اطرافیانی که باعث میشن برا من سخت بشه رعایت کردن دین...گناهی نوشته نمیشه؟ لطفا نگید به دیگران اهمیت نده و به مرور عادت میکننو...... چون واقعا امتحان کردمو نمیتونم اینجوری.....دیگه نمیدونم چیکار کنم ..... اگه کمی راهنماییم کنید ممنون میشم....

دوستان راهنمايي هاي خوبي كردند .
چند نكته تكميلي هم بنده عرض كنم :
1- شما انگيزه و علم اينكه بايد حجاب داشته باشيد را داريد و مايل به محجبه بودن هم هستيد فقط ملامت ديگران كار را براي شما سخت نموده است در حالي كه خداوند در قرآن كريم ما را دعوت مي كند كه از گروهي باشيم كه در راه خدا از سرزنش هيچ سرزنش كننده اي نمي هراسند :
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ
(مائده /54)
اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد هر كس از شما از دين خود برگردد به زودى خدا گروهى [ديگر] را مى‏ آورد كه آنان را دوست مى‏ دارد و آنان [نيز] او را دوست دارند [اينان] با مؤمنان فروتن [و] بر كافران سرفرازند در راه خدا جهاد مى ‏كنند و از سرزنش هيچ ملامتگرى نمى ‏ترسند اين فضل خداست آن را به هر كه بخواهد مى‏ دهد و خدا گشايشگر داناست
بنابراين ، عمل به فرامين و دستورات الهي ، آنقدر مهم و سازنده هستند كه ارزش تحمل سرزنش ديگران را داشته باشد .
2- تقريبا تغيير براي همه سخت است . شما تصور مي كنيد خانمي كه بد حجاب نبوده الان مي خواهد بد حجاب شود و يا بي حجاب شود ، نگاه ديگران برايش سخت نيست ؟ كسي به او كنايه نمي زند ؟ چرا در انجام گناه خودش ايستادگي دارد اما ما كه مي خواهيم فرمان خدا را اطاعت كنيم به سرعت با تغيير نگاه يا يكي دو كنايه ، ميدان را خالي مي كنيم ؟ برخي ، در ناحق خود استقامت مي ورزند اما ما در حق و اطاعت از فرامين حق ، استقامت نداشته باشيم ؟ اگر اينگونه عمل كنيم ، بعد ها خودمان دچار خذلان و زيان و عذاب وجدان مي شويم . خيلي از كساني كه كنايه و سخنان و نگاه و قضاوت و طرز فكر آنان براي شما مهم است ، ابدا نگاه و ناراحتي و طرز فكر شما برايشان مهم نيست ، هر طور صلاح بدانند عمل ميكنند و به قضاوت يا نگاه شما ابدا بها نمي دهند . شما چرا در انجام حدود الهي اينگونه نباشيد و چرا قضاوت و ديدگاه و طرز فكر آنان بايد براي شما مهم باشد ؟ خداوند فرموده :"ان الله يدافع عن الذين آمنوا" ( حج / 38) قطعا خداوند از كسانى كه ايمان آورده ‏اند دفاع مى ‏كند.
مطمئنا اگر ما در زمره اهل ايمان قرار بگيريم و در راه اطاعت فرامين الهي تلاش كنيم ، خداوند هم از ما حمايت و دفاع خواهد نمود و ما را تنها رها نخواهد كرد .
3- معناي ايستادگي و مقاومت در برابر سخن و قضاوت و كنايه ديگران ،خداي ناكرده برخورد اهانت آميز و غير اخلاقي نيست . همانگونه كه بد حجابي گناه است ، كنايه زدن و عيب جويي كردن و غيبت و خشم بر ديگران هم گناه است و ما به بهانه رعايت يكي از حدود و واجبات الهي نميتوانيم پا روي بقيه حدود و واجبات بگذاريم . اما شما با حفظ حجاب از طرفي و برخورد و رفتار حسنه نه تنها بدي آنها با نيكي پاسخ گفته ايد بلكه موجب تغيير رفتار آنها نيز خواهيد شد . خداوند در قرآن كريم مي فرمايند : "ادفع بالتي هي احسن فاذا الذي بينك وبينه عداوه كانه ولي حميم"(فصلت / 34)
[بدى را] آنچه خود بهتر است دفع كن آنگاه كسى كه ميان تو و ميان او دشمنى است گويى دوستى يكدل مى‏ گردد
يقينا همينطور است . اگر شما پاسخ كنايه آنها را با محبت و نيكي بدهيد ، پس از چند بار ديدن برخورد نيك شما ، شرمنده شده نه تنها دست از سرزنش شما بر مي دارند و اميد است كه خداوند ان شاء الله دل آنان را به سمت آنچه شما انجام داده ايد متمايل گرداند و خود نيز از كساني شوند كه به امر حجاب يا ... مقيد شوند .محبت و نرمي ، ابزارهاي بسيار بسيار سازنده اي در برخوردهاي اجتماعي هستند كه ابدا نبايد فراموش شوند خداوند به پيامبر (ص) مي فرمايد :" فبما رحمه من الله لنت لهم ولو كنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولك..." ( آل عمران / 159)
پس به [بركت] رحمت الهى با آنان نرمخو [و پرمهر] شدى و اگر تندخو و سختدل بودى قطعا از پيرامون تو پراكنده مى ‏شدند
نرمخويي و نرمش پيامبر (ص) به ياري خداوند در دل سخت اعراب آن زمان اثر نمود آيا خداوند محبت و احترام و نرمش شما را در دل اطرافيانتان كارگر نخواهد كرد؟بهر حال توجه داشته باشيد كه دين ، صرفا حجاب و رعايت آن نيست ، هم حجاب و هم رفتار متين و مودبانه ، هر چند ديگران به شما اسائه كنند .
...
بنده شخصا شاهد بودم كه چگونه رفتار يك دختر بچه نه ساله كه در گرماي تير و مرداد روزه به او واجب شده بود و با وجود سختي و گرما ، روزه هايش را مي گرفت ، موجب تغيير رويه در برخي از بزرگترهاي فاميل شد كه به بهانه ضعف بدن و گرما روزه خواري ميكردند . بله خواهر گرامي وقتي شما در راه خدا تلاش كنيد خداوند آنرا به ثمر خواهد نشاند البته شما براي خدا حجاب كنيد ، خداوند هم آنطور كه خودش صلاح بداند تلاش شما را بي اجر نخواهد گذاشت و حتي ممكن است اين تلاش شما مبدا خير براي تغيير برخي ديگر شود . اما شما نيت خالصانه حجاب براي خداوند را فراموش نكنيد . نيتتاتن انجام امر خداوند باشد نه ايجاد تغيير در ديگران . اما خدا به آن ان شاء الله بركت خواهد داد .

4- اما با توجه به اينكه فرموديد خواهران شما محجبه اند ، نبايد محجبه شدن شما ، براي آنان غير منتظره يا بعيد بنظر بيايد مگر اينكه آنان بيم اين را داشته باشند كه اين تصميم شما از سر تنوع طلبي است و ممكن است پس از چندي ، از چادر دلزده شويد در اينصورت شما مي توانيد با عملتان به آنان نشان دهيد كه در تصميمتان راسخ هستيد .
اگر هم علت خاصي را مطرح ميكنند بفرماييد تا با همفكري هم و عنايت خداوند راه حلي برايش بيابيم .
5- بابت كنترل چادر هنگام رفت و آمد ها و حمل وسائلتان هم نگران نباشيد ، كم كم راهش را پيدا مي كنيد . بجاي كيف دستي از كيف هايي استفاده كنيد كه بند دارند . چادرتان را اندازه بدوزيد نه كوتاه و نه بلند كه زير دست و پايتان را بگيرد .
از كش براي تثبيت چادرتان استفاده كنيد . قبل از سوار شدن به داخل تاكسي ، چادرتان را جمع كنيد و بعد بنشينيد . كمي بگذرد ديگر وجود چادر راحس نمي كنيد( برايتان سختي ندارد ) اما نبودش را نمي توانيد تحمل كنيد .
موفق باشيد

behrooz_313;222945 نوشت:
شما باید با رگ غیرتش کلنجار بری مرد به طور طبیعی دوست داره زنش واسه خودش باشه

بله درسته
داستان کوتاه
جوان آرام کنار مرد جوان آمد و گفت ببخشید می تونم یه لحظه وقت تون را بگیرم؟
مرد جوان: بفرمایید.
می خواستم به خانمت نگاه کنم دل راضی نشد گفتم اول از صاحبش اجازه بگیریم.
مرد عصبانی شد و یقه جوان را محکم گرفت....
جوان گفت: یقه ام را رها کن این همه تو بازار دارن به خانمت نگاه می کنند و با چشماشون می بلعندش گفتم نامردی من بدون اجازه نگاه کنم.

پانیذ;222863 نوشت:
بعد از یه مدت که حسابی مطمئن شدی و حس جلب توجه و نشون دادن زیبایی ها در تو از بین رفت میتونی بدون اینکه بترسی چادر سر کنی و دیگه این احتمال که یه روزی دوباره چادرتو برداری از بین میره .

سلام
تدریج یکی از اصول تربیت دینی است. اما باید حساب شده رفت
به هر حال خالق ما که ما را آفریده دفتر چه راهنما(قرآن و عترت) را برای ما قرار داده تا زود به موتور سوزی نیفتیم اگر هم ایراد فنی پیدا کردیم نزد نمایندگی های مجاز برویم.
مراقب باشیم که دچار آفت احساس بی ارزشی نیفتیم. اگر مدتی برای جلب توجه رفتار کنیم یا آرایش کنیم و بعد متوجه شدیم که افراد بیماردل ما را برای خودشان می خواهند نه برای خودمان، حال مون از خودمون به هم می خوره. احساس پوچی شدید و خلا و اضطراب می کنیم چون از چیزی که به آن دل بسته بودیم هم اغنا نشده ایم.
باید به ثروت درون خود پی ببریم.
و احساس ارزشمندی ذاتی خود را بیابیم.
در پایان نامه دکترای یکی از اساتید تهران(دکتر سید جلال یونسی)
به کشف شد که زنان انگلستانی نسبت به زنان تهرانی که اندام شان بیشتر عریان است بیشتر احساس دلشوره و دلمشغولی نسبت به دید و ارزیابی دیگران دارند و بدشکلی هراسی در بیان آنان بیشتر است.
بله بیان حقایق علمی هم می تواند کمک زیادی کند.
زندگی افراد موفق
برخی از افراد باحجاب شرایط شان واقعا سخت تر از وضع موجود است دوستان خانم ها با این افراد و مطالعه زندگی آنها اثر زیادی در تقویت اراده و تصمیم شان می گذارد.

محدودیت و آزادی به موقع
محدودیت زنان نباید نفس گیر باشد. اگر همیشه در گنج ده قفل داشته باشد دیگر گنجش معنی ندارد. گنچ باید از دزد مصون باشد. بنابراین زنان می توانند زمانی که نامحرم نیست از آزادی دلخواه خود بهره ببرند.
زنان متدین موفق بیرون به شدت به حجاب خود اهمیت می دهند ولی با دوستان خانم خود، جلسات زنانه، پارک بانوان و استخر شنا و منزل خود آرایش های دلخواه خود را می کنند و لباس های زیبا و دلخواه خود را می پوشند.
بله این یعنی توجه به اصل جایگزینی؛ خدا به حضرت آدم فرمود از این درخت مخور ولی داخل این بهشت شو و تا دلت می خواد از هر کدوم که خواستی بخور.
گاهی بدحجابی ها اثر امربه معروف ها و ارشادهای جاهلانه است. یعنی با زور دستور خود (نه خدا) را تحمیل می کنیم.

ناخنک
مرد و زنی که در جمع افرادی می روند که پوشش مناسبی ندارند و بر چشمان خود کنترل ندارند. مانند آشپزی هستند که موقع غذا پختن از انواع غذاهای داخل یخچال و غیره تناول می کنند و از نظر بینایی و بویایی هم سیر می شود. این افراد موقع پهن شدن سفره مانند افراد گرسنه لذت خوردن را نمی فهمند. بله بسیاری از مشکلات اتاق خواب که این روزها خیلی زیاد است و کتاب های زیادی در این باره به بازار می آید به دلیل رعایت نکردن حریم های فردی و اجتماعی شرعی است.

savior;223138 نوشت:
فکر کنم شما قبلا حجاب کاملی نداشتید.خب شاید شوهر شما، شما رو با همون قیافه ی قبل قبول داره و نمی تونه شما رو در وضعیتی غیر از این ببینه و از طرف دیگه هم ممکنه این ترس رو داشته باشه که شما رو از دست بده در حالی که با این رفتار شما، شما رو بیشتر و بهتر به دست میاره شما بهش نشون بده که نه تنها شما رو از دست نمیده بلکه شما رو بیشتر به دست میاره. محبت رو فراموش نکنین چون تاثیر خیلی خیلی زیادی داره. ممکن هم هست دلیلشون این باشه که مثلا کلاسش میاد پایین یا در بین هم نوعانش مورد تمسخر واقع میشه ... ببینید دلایل خیلی زیادی می تونه داشته باشه که به علت اینکه ما در اطراف شما نیستیم نمی تونم کارشناسانه نظر بدیم.پس شما اول دلیلتون رو خودتون بشناسید چون هیچ کسی جز خودتون نمی تونه به خوبی علت این رفتار شوهرتون رو بفهمه

در مورد اینکه گفتید قبلا حجاب کاملی نداشتید اتفاقا برعکس حسابی هم محجبه بودم اوایل مشکلی نبود اما کم کم حرف ها شروع شد و مثلا مادر و خواهرش میگفتن برای چی چادر می پوشی چادر مال پیرزناست و یا اینکه شوهرم میگفت وقتی با من میخوای بیرون بیایی نمیخوام چادر بپوشی و این حرف ها حجاب من به نظرش مسخره میومد و این خیلی منو آزار میداد و من تصمیم گرفتم بهش نشون بدم که بی حجابی من اولین ضررش به حال خودشه و نمیگم که تصمیم عاقلانه ای گرفتم ولی دلم میخواست همون به قول شما غیرتشو تحریک کنم که خودش به حجاب راضی بشه و یه مدتی حجاب رو کنار گذاشتم و تو این مدت نمیگم که راضی بود ولی به روی خودش هم نمی آورد و حتی بعضی وقت ها از نگاه دیگران اذیت هم میشد تا چند وقت پیش که از شدت عذاب وجدان تصمیم گرفتم که دوباره آدم بشم ولی دوباره همون نگاه های عاقل اندر سفیه شروع شدن و من واقعا موندم چکار کنم میدونید مشکل دقیقا اینجاست که اگه جایی بریم که همه با حجاب باشن اونم حجاب و ترجیح میده ولی اگه جایی بریم که همه بی حجاب هستند از حجاب من معذب میشه !نمیدونم دیگه باید چکار کنم

پانیذ;223868 نوشت:
مشکل دقیقا اینجاست که اگه جایی بریم که همه با حجاب باشن اونم حجاب و ترجیح میده ولی اگه جایی بریم که همه بی حجاب هستند از حجاب من معذب میشه !نمیدونم دیگه باید چکار کنم

فکر می کنم مشکل اینه که نظر مردم برای شوهر شما خیلی مهمه. ولی باید دید نظر خداوند و رسولش چیه؟
هر کاری بکنید مردم حرف می زنن! به قول معروف در دروازه رو میشه بست ولی در دهن مردم رو نه.. نظرات متفاوته!
شما که نمی تونید مرتب حجابتون رو عوض کنید.اون هم شما رو با حجاب دید و ازدواج کرد، پس احتمالا با حجابتون کنار می اد و عادت می کنه. حتی اگر ناراضی باشه!

من یه وبلاگه توپ رو به شما پیشنهاد میکنم حتما مطالعه کنید و نظرتون رو بگید:

http://khaterechador.blogfa.com/

داستان

اگر انسان پی به ارزش ها و تواناییهایش ببرد حاضر نمیشود انسانیت خودش را از بین ببرد.یک مثالی را میگویم:اگر گوشه ای از پوست میوه را ببریم و در جایی بگذاریم آن میوه بعد از دو روز فاسد میشود این نشان میدهد که با بریده شدن پوست میوه ذرات کوچکی بنام میکروب از پوست کنده شده میوه سو ء استفاده کرده و میوه را فاسد میکنند.انسانها هم افراد سو ء استفاده گری هستند که دوست دارند انسان را از پا در آورند.باور کنید اگر به خودمان برسیم و خودمان را زیبا کنیم آنقدر دوستان و آشنایان ما را تحویل میگرند که از خدای خود غافل میشویم .اگر روزی کارمان هم گیر بیافتد به همان آدمایی که دوستمان دارند اکتفا ء میکنیم .آنوقت خداوند بنده اش را نگاه میکند و به ملائکش میگوید دیدید که چه زود بنده ما به نفس خود ستم کرد و از ما غافل شد و به انسانها اکتفا کرد.مگر ما چه ظلمی به او کردیم که اینگونه کرد.آن خدایی که در وجود تمام موجودات جهان است برای انسان کافیست.خوب آدما ناراحت شوند ما خدا را داریم.آن خدایی که از رگ گردن به انسان نزدیک تر است .او میبیند و میشنود و افکار درونی ما را میخواند .همون آدما که ادعا دارند آیا میتوانند مرا از عذاب قبر و قیامت نجات دهند. .انسان آنقدر به نفس خود ستم میکند که شیاطین به دور او حلقه میزنند و از پا درش می آورند و دنیا را برایش سیاه و تاریک میکنند.همه ما چه زن و چه مرد انسان هستیم.انسان حیا دارد.همه انسانها از دروغ بدشان می آیند.دلیل گناهان اینست که انسان به نفس خود ستم میکند.خداوند همه انسانها را دوست دارد.گناه کردن هنر نیست.تمام افرادی که گناه میکنند و نمیتوانند جلوی نفسشان را بگیرند انسانهای ضعیفی هستند.یک شخص دین دار ابتدا به حجابش اهمیت میدهد.آغاسی شاعر عرفان میگوید:زلف خود از روسری بیرون نریز/در مسیر چشم ها افزون مریز.یاد کن از آتش روز معاد/ طره گیسو مده سربسته باد.خواهرم دیگر تو کودک نیستی/راست تر گویم عروسک نیستی. /خواهرم ای دختر ایران زمین/یک نظر عکس شهیدان را ببین

سلام. منم همین مشکل شمارو دارم...:Ghamgin:
همش نگران حرف مردمم. ولی همش تو دلم میگم حرف مردم مهم نیست. مهم خدائه که دوس داره من اینجوری باشم... حرف مردم که قرار نیست تو اون دنیا به دادم برسه و منو از آتیش جهنم دور کنه...
دیشب که داشتیم بیرون میرفتیم دقیقا بعد از اینکه از اسک دین اومدم بیرون شالمو یه جوری گذاشتم که موهام مشخص نبود. و با حجاب بودم... ولی مامان و بابامو خواهرم یه جوری بم نگا میکردن. مامان بابام خیلی خوشحال بودن. اصلا این اواخر که من به سمت دین رفتم و روزه میگگیرم و نمازامو میخونم و قرآن میخونم خیلی خوشحالن. ولی من دوس ندارم یهو تو مرکز توجه باشم! خواهرم همش میگفت چرا خودتو این شکلی کردی؟! خیلی زشت شدی!! ولی خودم فک میکردم خوشگل شدم!! نمیدونم والا... امروز هم کلاس دارم. همه ی دوستامم هستن... نگرانم... همش میترسم از نگاهای معنی دار... میخوام مقنعمو باحجابی بذارم و موهام معلوم نباشه... ولی خیلی دلشوره دارم. دیشب که یکی از دوستام(چادریه) رو دیدم بش گفتم از این به بعد میخوام باحجاب باشم. خیلی تعجب کرد و بم گفت آفرین... شوکه بود. ولی توشیقم کرد...

hannane.76;226239 نوشت:
امروز هم کلاس دارم. همه ی دوستامم هستن... نگرانم... همش میترسم از نگاهای معنی دار... میخوام مقنعمو باحجابی بذارم و موهام معلوم نباشه... ولی خیلی دلشوره دارم.

سلام
می تونی امروز هد بزاری. کم کم مقنعه تو با حجاب بزاری و روز به روز بهتر..

نقل قول:
همش نگران حرف مردمم. ولی همش تو دلم میگم حرف مردم مهم نیست.

اصلا نگران نباشید......همیشه جوابه مردم رو با خنده بدید......بهشون با لبخند بگید مد( اینکه موهاتون رو گذاشتید تو رو میگم)، نمیدونستید؟؟؟؟

هد نمیذارم. بیشتر تابلوئه! مقنعمو با حجابی میذارم. واقعا دیگه ته دلم مصمم شدم که حجاب کنم. دعا کنید خدا کمکم کنه و بتونم در مقابل نگاه دیگران و حرفاشون صبر کنم...

hannane.76;226263 نوشت:
مقنعمو با حجابی میذارم. واقعا دیگه ته دلم مصمم شدم که حجاب کنم. دعا کنید خدا کمکم کنه و بتونم در مقابل نگاه دیگران و حرفاشون صبر کنم...

انشاالله
کار خوبی می کنی
موفق باشی

hannane.76;226239 نوشت:
سلام. منم همین مشکل شمارو دارم...:ghamgin:

همش نگران حرف مردمم. ولی همش تو دلم میگم حرف مردم مهم نیست. مهم خدائه که دوس داره من اینجوری باشم... حرف مردم که قرار نیست تو اون دنیا به دادم برسه و منو از آتیش جهنم دور کنه...
دیشب که داشتیم بیرون میرفتیم دقیقا بعد از اینکه از اسک دین اومدم بیرون شالمو یه جوری گذاشتم که موهام مشخص نبود. و با حجاب بودم... ولی مامان و بابامو خواهرم یه جوری بم نگا میکردن. مامان بابام خیلی خوشحال بودن. اصلا این اواخر که من به سمت دین رفتم و روزه میگگیرم و نمازامو میخونم و قرآن میخونم خیلی خوشحالن. ولی من دوس ندارم یهو تو مرکز توجه باشم! خواهرم همش میگفت چرا خودتو این شکلی کردی؟! خیلی زشت شدی!! ولی خودم فک میکردم خوشگل شدم!! نمیدونم والا... امروز هم کلاس دارم. همه ی دوستامم هستن... نگرانم... همش میترسم از نگاهای معنی دار... میخوام مقنعمو باحجابی بذارم و موهام معلوم نباشه... ولی خیلی دلشوره دارم. دیشب که یکی از دوستام(چادریه) رو دیدم بش گفتم از این به بعد میخوام باحجاب باشم. خیلی تعجب کرد و بم گفت آفرین... شوکه بود. ولی توشیقم کرد...



اگر یه مدت اینشکلی باشید کم کم هم خودتون عادت میکنید و هم اطرافیان
جوری میشه که اگر یه روز برگردید به حجاب قبلی همه تعجب میکنن و اعتراضشون در میاد
فقط یه مدت اولش کمی متفاوته و بعد عادی میشه

خب به حمدالله تونستم !!! امروز هرکی منو میدید میگفت حناانه خودتی؟!!! همه از تعجب نمیدتونستن چی بگن. بعضیا میگفتنه اصن بت نماید درست کن مقننعتو. یعضیا گفتن خیلی ناز شدی. همیشه همینجوری باش... خیلی حس خوبی بود... ولی یه دلشوره دیگه هم دارم اونم اینه که با این قیافه جدیدم چطور میخوام برم مدرسه. ولی میتونم. با توکل به خدا همه چی درست میشه.... دوست عزیزم شما هم تلاشتو بکن... نگران حرف اینا اونم نباش.... باور کن اینا همش وسوسه های شیطانه که زمانو ازت بگیره. ما که نمیدونیم خدا کی مارو به اون دنیا میبره... پس بهتره تا وقت داریم از دستش ندیم....انشالله شما هم بدون توجه بهحرف آشنایان اون چیزاییو که خدای مهربونت ازت خواست در قبال همه چیزایی که بهمون داده رو انجام میدی... خواسته های بزرگی نیستن... ما الکی واسه خودمون بزرگش کردیم....

[=Microsoft Sans Serif]سلام
[=Microsoft Sans Serif]خدا رو شکر کن حنانه جان که تا دیر نشده بود تصمیمتو گرفتی...:ok:خیلی ها هیچ وقت به این نتیجه ای که شما رسیدی تا آخر عمرشون هم نمیرسن...

سلام

فکر نمیکردم این همه دختر با موقعیت خودم پیدا کنم فکر میکردم فقط من اینجوریم...
خوش ب حالت حنانه خانوم توام پریدی کبوتر...)التماس دعا(

سلام من نمیدونستم اینجام یه تازه متولد شده داریم .:Gol:
حنانه جان هر چند یه کمی دیر ولی تولدت دوباره ت مبارک:Hedye:

به نام خدا
سلام

کاربر Hannane.76 گرامی
از صمیم قلب بهتون تبریک میگم . فرشته ها به اذن خداوند در حال باز کردن در های بهشت برای شما هستند .
یادتون باشه همه این چیزها به اذن خداست و خودتون رو مدیون پروردگار بدونید تا شیطان به صورت غرور وارد ذهنتون نشه . انشاالله در پرتو نور هدایت باقی بمانید .
یا حق

سلام
حنانه خانوم تاج بندگی که رو سرتون گذاشتین مبارکتون باشه
التماس دعا

سلام دوست خوبم
خیلی خیلی خوشحال شدم و تبریک فراوان
شرایط شما رو چندتا از دوستام داشتن ک بهشون چندتا راهکارنشون دادم شما هم مث همون دوستام،
سعی کن خیلی آروم نامحسوس بری جلو
مثلا اگ قبلاپیش نامحرماآستین کوتاه میپوشیدی ا دفه بعد آستین بلندبپوش،شالتم یجوری نکن ک بهشون بربخوره،ذره ذره برو جلو،دفه بعدتونیک بپوش ک کمی بلندتراز بلوزه،آستین بلندباشه،شالتم کاملامعمولی بکن،البته دوباره بعضی هاازت سوالاتی میپرسن ک اگ جواب کوبنده ای براشون داشته باشی محتملاهمون شخص جلوترازشمابیداربشه،

[="Black"]يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ


hannane.76;226570 نوشت:
خب به حمدالله تونستم !!!

خانم حنانه بهتون تبریک میگم. انشاالله توی این راه و این انتخاب ثابت قدم باشین.
حق نگهدار شما ...[/]

zahrarezaei;222341 نوشت:

[INDENT]قبل از هر چیز سلام به همه.... میدونم یه کوچولو زیادی نوشتم اما اگه بخونیدو کمک کنید ممنون میشم
[/INDENT]

[INDENT]خب من از وقتی که باید مراعات میکردمو دیگه همه چیز بهم واجب شده بود.... حجابمو اصلا رعایت نمیکردمو نمیکنم.... و کلا با دین کاری ..................... اگه کمی راهنماییم کنید ممنون میشم....
[/INDENT]
سلام عزیزم....منم مثه تو بودم....البته حجاب داشتم اما مانتویی بودم....وروزبه روز بدتر میشدم...مهم این بود که خوشتیپ باشم...اما خدارو شکر برایه مدت کوتاه اینطوری بودم...عجیب ترین تیپا رو میزدم...با وجود سن کمم ارایش داشتم...هرکی ام حرفی میزد جوابی براش داشتم...اما به خودم اومدم فهمیدم حیفه من که اینقدراسون قابل دست رسی باشم..چقدر دخترمثل گل وهر روز پر پر میکنن...بی توجه رد میشن...تصمیم گرفتم قدر خودم وبدون برا خودم ارزش قائل باشم...وچادر رو انتخاب کردم...البته پوشیدنش سخت بود...همه حتی خانوادم میگفتن این چیه دست وپا گیره ...فلانه...ولی این بار واسه این حرفام جوابی داشتم میگفتم..خودم وبه نگاه های مردم نمیفروشم اینجوری امنیت دارم...هرکی هرچی میخواد بگه...من این وانتخاب کردم غرورم به دردم خورداونقدر از مزایای حجاب هرجا گفتم که همه دوستام چادری شدن خواهر بزرگترم چادر پوشید....خوب بودن رو هیچ کس جراتنداره مسخره کنه...واگر میکرد من اون ومتهم میکردم...ازش فاصله میگرفتم...نتیجه اش عالی بود..اخلاقمم خوب شد..حلا حتی داداشم به چادر تاکیید دارن همونایی که یه روز میگفتن این چیه؟ودوست دارن خانوماشون چادر بپوشن...همه همه جا روم یه جوره دیگه حساب میکنن همه جا احترام دارم...هرکسی هر حرفی رو اجازه نمیده به خودش بهم بزنه...ارامش روحی وشخصیتی دارم..واین عالیه....حتی اگر چند بار گذاشتی کنار بالاخره یه روز میپوشیش اگه واقعا خودت حجاب ودوست داشته باشی................موفق باشی گلم..:Gol:

من همیشه واسه این که معیارم بشناسم
همیشه یه جیزی رو از خودم میپرسم
میگم دختر شیعه تو که فرقت با بقیه اینه که منتظر امام زمانی
امام زمان دوست داره تو چجوری و با چه پوششی بری تو خیابون
من همیشه چادر میپوشم.
دشمنان امام زمان شناختم.

منم تو دودليم سر چادر ولي ان شاء الله كه توفيق چادري شدن پيدا كنم. شما كه خودتون بسيار مصمم هستيد و چادر رو دوست داريد .از نگاه هاي ديگران نترسيد اولش يكم سخته ولي ياد نگاه خدا باشيد. يه جايي خوندم كسايي كه آدمو به خاطر حجاب مسخره مي كنن همونا ته دلشون آدمو به خاطر حجاب و عفت تحسين مي كنن. در ضمن به خاطر اين احساس نزديك شدن به خدا بهتون تبريك مي گم .حس خوبيه.مباركتون باشه.

[="Teal"]

zahrarezaei;222341 نوشت:

[indent]قبل از هر چیز سلام به همه.... میدونم یه کوچولو زیادی نوشتم اما اگه بخونیدو کمک کنید ممنون میشم
[/indent]
[indent]خب من از وقتی که باید مراعات میکردمو دیگه همه چیز بهم واجب شده بود.... حجابمو اصلا رعایت نمیکردمو نمیکنم.... و کلا با دین کاری نداشتم....
اما تو این دو سال کم کم یه علاقه و کششی پیدا کردم به دونستن بعضی مسئله ها درباره دینو رعایت کردنشون... شایدم دلیل این علاقه این بود که خسته شده بودم...از نظر بدنی خسته نبودم اصلا اما روحم خسته بود...... انگار نیاز داشتم به کمی خدا...که تو زندگیم جاش واقعا خالی بودو تو تمام سالها زندگیم باهاش قهر بودم...
اما دو سالی میشه که خیلی تغییر کردم...مخصوصا چند ماه اخر.....و به نظرم دین شیرین میاد رابطم با خدا خوب شده و ......
و حق الناس رو بعضی نکته ها رو رعایت میکنم.......
اما خب نمیتونم حجابمو رعایت کنم.... خیلی کتاب خوندمو تو نت گشتم دنبالشو میدونم که حجاب چیز خوبیه و واقعا نیازه اما چون همیشه همه منو با این ظاهر دیدن....
اینکه یه دفعه بخوام تغییر کنم نمیشه و حتی خانوادمم تعجب میکننو کلی مسخره....
نمیدونم واقعا چرا؟.... نمیدونم چرا با رفتارمون باعث میشیم تغییر برا یه عده سخت بشه! و نتونن بیان سمت خدا!
یه بارم امتحان هم کردمو به بهونه ماه رمضون یک ماه چادر سرم کردم اما همونطور که انتظارشو داشتم رفتار اطرافیان باعث شد تا بگم برا ماه رمضونه و بعد این یک ماه به حالت قبلم برگردم.......
و واقعا برام سواله برا این اطرافیانی که باعث میشن برا من سخت بشه رعایت کردن دین...گناهی نوشته نمیشه؟
لطفا نگید به دیگران اهمیت نده و به مرور عادت میکننو......
چون واقعا امتحان کردمو نمیتونم اینجوری.....دیگه نمیدونم چیکار کنم ..... اگه کمی راهنماییم کنید ممنون میشم....
[/indent]

من نظرات دوستان رو نخوندم! فقط نظر خودمو میگم!

اگر فکر میکنید کارتون درسته مثل مرد بدون هیچ تردیدی انجامش بدید! بدون تزلزل و ترسی از اطرافیان!

این بحث که شوخی نیست بزرگوار!
اگر شما از جاده ای در حال عبور باشد و بعد از مثلا 20سال شما بفهمید انتهای این جاده پرتگاه است آیا به آن راه ادامه میدهید؟ یا تغییر مسیر میدهید؟
آیا میگید من به خاطر حرف اطرافیانم نمیتونم دست از این جاده بردارم؟ آیا میگید من یک عمر در این جاده حرکت کردم و اگر از الان به بعد مسیرم را عوض کنم مردم مسخره ام میکنند؟ حفظ جان خودتان برایتان مهم تر است یا حرف مردم؟
مسلما تغییر مسیر میدهید درست است؟
حال سوال من از شما این است که چرا راجب حجاب مساله را به شوخی گرفته اید؟؟؟؟؟
پیشنهاد من به شما این است که انتهای جاده بد حجابی را به هرکس مسخره تان کرد نشان دهید!
کاغذی تهیه کنید و در آن عقوبت زنی که موهایش را نامحرم ببیند بنویسید و از آن صدبرگ چاپ کنید و هرکس مسخرتان کرد فقط یک برگه به او بدهید و رد شوید!

مساله ی بد حجابی جدای از مسائل دنیوی پرتگاه خطرناکی دارد! روایات وحشتناکی که تن هر انسانی که به آن دنیا اعتقاد داشته باشد را به لرزه در میاورد!
اگر از عشق به خدا چادر نمیپویشد لااقل از ترس از عقوبت این عمل از همین لحظه چادر بپوشید و یک دصد هم توکارتون شک نکنید!

حتما برایتان روایات را پیدا میکنم و میگذارم![/]

نمونه‏هائى از عذاب اخروى زنان بدحجاب عبارت است از:
1 - آتش دوزخ

پيامبر اكرم (ص) در گفتارى زنانى را كه زينت خود را براى نامحرمان آشكار سازند، سزاوار آتش دوزخ مى‏شمارد: « نهى النّبى ان تتزيّن المرأة لغير زوجها، فان فعلت كان حقاً على اللّه ان يحرقها».
پيامبر اكرم (ص) نهى كرد زن را از اين‏كه خود را براى غير شوهرش آرايش نمايد. اگر چنين كند، بر خداوند سزاوار است كه او را در آتش بسوزاند.
2 - آويزان شدن بر مو

پيامبراكرم(ص) در مورد آن‏چه در ليلة المعراج مشاهده كرده بود، مى‏فرمايد: «و رأيت امرأة معلقه بشعرهايغلى دماغ رأسها»
زنى را ديدم كه به موهاى سرش آويزان بود و مغز سر او به جوش و غليان در آمده بود. سپس در توضيح رفتارى كه اين پيامد را به همراه داشته، فرمودند: «اما المعلقة بشعرها فانها كانت لا تغطى شعرها من الرجال»
اما آن زنى كه به موهاى سرش آويزان بود، زنى است كه موهاى خود را از مردان نمى‏پوشاند .
3 - چيدن گوشت بدن خود

از عقوبت‏هاى اخروى ديگر زنان بدحجاب در قيامت چيدن گوشت بدن آنان توسط ايشان است كه در روايت پيشين به آن اشاره شده است: «و رأيت امرأة تقطع لحم جسدها من مقدمها و مؤخرها بالمقاريض من النار... »
زنى را ديدم كه گوشت بدن خود را از جلو و از عقب باقيچى‏هائى از آتش مى‏چيد.
«و اما التى كانت تقرض لحمها بالمقاريض فانها كانت تعرض نفسها على الرجال»
و اما آن زنى كه گوشت بدن خود را به قيچى هائى از آتش مى‏چيد، آن زنى بود كه در دنيا خود را در معرض تماشاى نامحرمان و در اختيار آنها مى‏گذاشت.
4 - خوردن اعضای جسم و جسد

در بخش ديگرى از روايت پيشين آمده است: «و رأيت امرأة تأكل لحم جسدها و النار توقد من تحتها»
زنى را ديدم كه گوشت بدن خود را مى‏خورد و آتش از زيرش افروخته مى‏شد.
«واما التى تأكل لحم جسدها فانها كانت تزين بدنها للناس».
و اما آن زنى كه گوشت بدن خود را مى‏خورد آن زنى است كه بدن خود را براى مردم زينت مى‏كند.

خودآرایی زن، برای غیرهمسر، یكی از خطرناك ترین آفت هایی است كه كانون خانواده را تهدید می كند. درحدیثی ازپیامبر(ص) آمده است:
«برای هیچ زنی، حلال نیست كه مچ و پای خویش را برای مردی جز شوهرش آشكار سازد. هرگاه چنین كند، پیوسته مورد لعنت و ناخشنودی خدا قرار می گیرد و خداوند، بر او خشم می گیرد و فرشتگان خدا لعنتش می كنند و برایش عذابی دردناك آماده می سازند»
این آفت خطرناك، زمینه ساز آلودگی زن و فروپاشی خانواده است و از این رو، مرد باید به عنوان مدیر خانواده، با همه توان از آن پیشگیری كند. در روایتی از پیامبر(ص) آمده است: هرگاه زن، خود را بیاراید و خوش بو كند و از درخانه اش بیرون برود و شوهر، به این، راضی باشد، به ازای هر قدمی كه برمی دارد، برای شوهرش یك خانه در آتش ساخته می شود

سلام



من وقت نکردم اکثریت پیام های این موضوع رو مطالعه کنم ولی به نظرم شما اگر بخواید چادری بشید باید خودتون قلبا بخوایید تا چادری بشید، تا خودتون نخواید نمی تونید چیزی رو عوض کنید.



بهتون توصیه می کنم :



1- در اوایل روز کمی قرآن بخونید( حتی یک آیه) و بر روی معانی اون آیات تفکر کنید، سپس تمام کارهاتون رو بخاطر خشنودی خدا انجام بدید، حتی اگر ناراحت بشید و به ضرر خودتون باشه.



2-اگر تونستید در طول روز زیارت عاشورا بخونید و از خدا بخواید تا راه رو براتون باز کنه.



3- اطلاعات خودتون رو در مورد احکام حجاب و عفاف افزایش بدید و تفکر کنید. همچنین مسائلی که در این مورد براتون سوال برانگیز هست رو برید دنبالش و جوابش رو پیدا کنید.



مدتی که گذشت واین کارها رو کردید. بخاطر خدا چادر سرتون کنید و اون وقت ببینید چه حسی دارید !!!



امتحانش ضرر نداره ...


میدونم این تاپیک رو خیلی وقت پیش ایجاد کردمو دیگه هم توی این سایت فعالیتی نداشتمو ندارم...
الانم اومدم تا تشکر کنم از همه دوستان
من هم بلاخره چادری شدم:shadi:
نمیدونید چقد رفتار اطرافیانو دوستان جالبه و تعجبشون خنده دار...:khaneh:
چند ماهه که چادر دارم ولی هفته ای دو سه بار رفتنی کلاس سرم میکردم ولی الان 2 روزه که دیگه چادر سرم میکنم ولی چادرم قجریه و حجابمم باید روش کار کنم:ok:
و از همه ی دوستان هم واقعا ممنونم....:khoshali:
......

موضوع قفل شده است