نقش نخستين امامان شيعه در تدوين احاديث

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نقش نخستين امامان شيعه در تدوين احاديث

بنام خدا


سلام دوستان


مقدّمه:


اهل بيت عصمت (ع)که از نظر شيعه اماميه از جايگاه بلندي برخوردار بوده واز هرگونه گناه فکري و رفتاري مصون مي باشند،نقش مهمّي در چگونگي تاريخ تدوين حديث شيعه دارند. در نخستين مرحله ، به بررسي و تحليل دوران امام علي(ع)تا دوران امام سجّاد (ع) مي پردازيم که قرن اوّل هجري را شامل مي گردد. در قرن اوّل ، 4، امام معصوم شيعيان (ع)در تدوين حديث و گسترش معارف شيعي دوران پر رنجي را پشت سر گذاشتند : زيرا از يک سو ، حکومت جز مدّت کوتاهي در اختيارامام علي(ع) نبود و از سوي ديگر ، حاکمان وقت ،،بخصوص حاکمان قبل از حضرت علي (ع) نه تنها به تدوين حديث معتقد نبودند، بلکه در مواردي به شدّت با نشر،نقل وکتابت ان هم مخالفت مي کردند. بدين ترتيب ، امام علي(ع)کمتر توانست فرصت هاي خود را براي نشر وتدوين حديث صرف کند ، زيرا انحضرت در حکومت خود ، با چندين نبرد وقتگير روبرو گشت وامام حسين وامام حسن (ع)نيز با وجود مخالفتهاي جديّحکومت، با ايشان ، درگير مبارزات سياسي بودند، گرچه دوران امام سجّاد (ع)فرصتهاي بيشتري براي تدوين ونشر حديث فرام شد وچهره علمي وفقهي امام سجّاد (ع) بيشتر نمايان گشت

دوران حضرت علی(ع)
حضرت علی(ع) ،که پس از پیامبر اعظم (ص) قریب به سی سال ، امامت شیعیان را بر عهده داشت ، خود گنجینه دانش الهی بود که رسولخدا (ص) درباره اش فرمودند: من شهر علمم وعلی راه ورود به ان شهر است . ایشان بزرگترین مفسّر قران پس از پیامبر اعظم(ص) بشمار می اید ولقب «صدر المفسّرین» شایسته ایشان است . انحضرت محور ومصدر حدیث بود وهر انچه می گفت وعمل می کرد ، سنّت دین بشمار می امد .
نقش انحضرت در مورد حدیث از دو منظر قابل بررسی می باشد:
الف: روایات : کتابت وتدوین:
از حضرت علی (ع) احادیثی روایت شده اند که حکایت از اهمیّت نوشتن حدیث ومعارف شیعی ودر مواردی ، دستور بر کتابت وچگونگی تدوین انها دارند. مانند: «قیّدوا العلمَ ، قیّدوا العلمَ »"علم ودانش را ظبط وحفظ کنید" ویا « قیّدوا العلمَ بالکتابة» " دانش را با نوشتن حفظ کنید" اگر اندکی در این احادیث نورانی تأ مّل وتفکّر کنیم ضرورت نوشتن احادیث ظاهر می گردد . واز کلام حضرت امیر (ع) می توان دریافت که ایشان بر نوشتن معارف شیعی تأکید داشته و به خوب وصحیح نوشتن دستور داده اند.
ب:دست نوشته های حضرت علی (ع):
انحضرت علاوه بر دستور به نوشتن حدیث –که نمونه هایی از ان بیان گردید – در عمل نیز بر کتابت تدوین ونشر روایات نبوی همّت وافر داشتندکه به گوشه ای از اینها اشاره می گردد:

امام حسن(ع) از این مجموعه اینگونه یاد می کند: علوم نزد ماست وما سزاوار ان هستیم وهیچ حادثه ای تا قیامت رخ نمی دهد ، مگر انکه حکم ان نزد ماست که به املای پیامبر (ص) ودست خطّ علی (ع) ثبت گردید .
در حقیقت کتاب ان بزرگوار به منظور تدوین قانون اسلامی فرام گردید وحضرت رسول (ص) با هدف نشر وانتقال ان از حضرت علی (ع) به امامان پس از وی ، بر ایشان املاء می کرد. وامامان معصوم نیز ضمن دریافت ان ، به وجود ان معترف بودند

از حضرت علی(ع) اثر گرانقدردیگری در قلمرو مباحث علوم قرانی بجای مانده که به اصحاب خود املاء نموده اند و به کتاب علوم قران ، محکم ومتشابه در قران از حضرت علی(ع) ، ناسخ ومنسوخ از حضرت علی (ع) و تفسیر نعمانی معروف است . علّا مه بزرگوار اقا بزرگ طهرانی در کتاب اذریعة نیز از ان بعنوان ناسخ القران ومنسوخة و محکمة ومتشابهه یاد کرده است.
علّامه شرف الدین نیز در این خصوص ، ضمن بیان مصحف امام علی(ع) به مباحث علوم قرانی که همراه این مصحف بوده اشاره کرده و معتقد است: حضرت علی(ع) پس از ارتحال پیامبر اعظم (ص) ، قران را جمع نمود ه است .

بخشی ازاثار ومعارف شیعی انحضرت در جایگاه نخستین امام ، که علوم الهی را از پیامبر(ص) دریافت کرده وان را برای امامان پس از خود و همچنین مردم زمان خویش نقل نموده ، به همّت والای مرحوم سیّد رضی در کتاب گرانقدر نهج البلاغه گرد اوری شده است. 1: کتابی در حدیث : نخستین مجموعه حدیثی که حضرت علی (ع) ان را به املای رسول گرامی اسلام(ص) فراهم اورد به کتاب علی ، صحیفه علی ، جامعه وصحیفة الفرایض معروف است . اگر چه بخشهایی از این مجموعه در زمان پیامبر (ص) تدوین شد، ولی نشر ان در دوره حضرت امیر (ع) اغاز گردید و نزد تمام امامان معصومین بوده ومی باشد. 2: کتابی در علوم قران: 3: نهج البلاغه:

در دوران امام علي(ع) نمي توان از صديقه طاهره حضرت زهرا (س)دخت گرامي پيامبر(ص)ياد نکرد: زيرا ايشان نيز در قلمرونقل وکتابت حيث ومعارفلند شيعي ، نقش مهمّي داشت.

مصحف فاطمه ، که از آن گاهي با عنوان کتاب فاطمه ياد شده ونگار ش ان به دست حضرت علي(ع) بوده ، شامل رواياتي از آن است، وامام صادق (ع) نيز به آن استنادکرده اند:مصحف فاطمه -که قسم به خدا نزد ماست - در آن آيات الهي است که به املاي پيامبر(ص) وبه خطّ حضرت علي(ع) تدوين شده است.

مصحف فاطمه:
مصحف فاطمه چيست؟

شايع ترين پرسش درباره اين مصحف، عنوان جنجال برانگيز و شبهه ناک آن، يعني "مصحف" است؛ زيرا چنين برمي آيد که اين مصحف، قرآن خاصي است. اما اگر به روايات بنگريم، مي يابيم اين مصحف حتي يک آيه در بر ندارد و برخي ناآگاهان، همين که نام مصحف را شنيده، پنداشته اند مصحف يعني قرآن، حتي برخي به قم آمده، در پي ديدن اين مصحف - و به زعم خود "قرآني ديگر" - بوده اند؛ اما وقتي با واقعيت مواجه شده و دريافته اند شيعيان قرآني جز آنچه نزد ديگر مسلمانان هست، ندارند، از اتهامات بر ضد اماميه شگفت زده شده اند.
بسياري از برادران اهل سنت مي پندارند شيعه، قرآني ديگر- جز قرآن موجود - در اختيار دارد! و گمان کرده اند مصحف فاطمه عليهاالسلام همان قرآن است! اين پندار حتي در مطبوعات دنياي عرب نمايان شده است؛ براي نمونه روزنامه"آخرخبر" در سودان در تاريخ ششم رجب 1416 مقاله اي را درج کرده و مدعي شده است، شيعيان قرآني ديگر به نام مصحف فاطمه دارند!
کار چنان بالا گرفته که حتي خود شيعيان باور کرده اند که مصحف فاطمه، قرآني ديگر است، از اين رو بر آمده اند تا روايات اين کتاب را کم اهميت جلوه دهند، در سند آن ترديد کنند؛ اما با کمال شگفتي مي بينيم همچون امام خميني، نه تنها آن را پوشيده و انکار نمي کنند که بدان افتخار مي نمايند "ما مفتخريم که ... صحيفه فاطميه که کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالي به زهراي مرضيه است، از ما است." (1)
مقصود ايشان از افتخار و سربلندي به مصحف فاطمه چيست؟ به رغم آن که هيچ کس از محتواي آن آگاه نبوده و فقط از طريق روايات، کليتي از مطالب آن را مي دانند. بنابراين بايد اذعان کرد وجود مصحف فاطمه ثابت شده و راهها و اسناد درستي براي اثبات آن وجود دارد؛ اما مي بايست به پيرايه ها و شائبه هاي پيرامون آن پاسخ داد، بويژه که تاکنون اثر مستقلي در اين باره چاپ و منتشر نشده، فقط به صورت ضمني بدان پرداخته اند.
برخي احاديث که درباره مصحف فاطمه عليهاالسلام آمده، با همين واژه (مصحف) است، از اين رو به پندار مزبور دامن مي زند؛ از جمله: محمدبن مسلم از امام جعفر صادق عليه السلام روايت مي کند؛ " فاطمه مصحفي از خود به جا گذاشت،[اما امام مي افزايد:] که قرآن نيست." (2)
علي بن سعيد از امام صادق عليه السلام روايت مي کند: "و عندنا والله مصحف فاطمه ما فيه آية من کتاب الله؛ به خدا سوگند! مصحف فاطمه نزد ماست [و امام مي افزايد] و در آن حتي يک آيه از کتاب الله نيست." (3) امام صادق عليه السلام مي فرمايد: "فيه مثل قرآنکم هذا ثلاث مرات؛ در آن [مصحف] سه برابر اين قرآن، مطلب هست." (4)
برخي گمان کرده اند از آن رو که "مصحف" واژه اي خاص قرآن است، اگر گفته (الجامع للصحف المکتوبة بين الدفتين) (5) "صحف" جمع صحيفه به معناي ورق و برگ است که بر آن بنويسند. "دفتان"، تتنيه "دفه" به معناي جنب و کنار هر چيز است. "دفتاالمصحف" يعني جلد رو و پشت کتاب.(6) بنابراين مصحف، چند برگ دارد، نه يک برگ، ولي گاه کتاب مي تواند بيش از يک برگ نداشته باشد، نيز مصحف مي بايست ميان دو جلد باشد، که برگها(صحف) را در برداشته باشد. (7)
در نتيجه بايد گفت "مصحف" به معناي کتاب مجلد و شامل هر کتابي مي شود و اختصاص به قرآن ندارد، گو اين که معناي مشهور مصحف، قرآن است. پس از نظر لغوي نمي توان گفت مصحف به معناي قرآن است.
ترديد نيست که واژه مصحف به معناي قرآن بسيار به کار گرفته مي شود، اما نمي توان گفت "علم" براي قرآن است، بلکه شهرت مصحف، قرآن است گر چه در سنت به معناي قرآن است مانند روايات زير: پيامبر فرمود: هر که قرآن را که مصحف [ يک جا جمع آوري] شده بخواند، دوهزار خوبي، پاداش دارد." (8)
باز فرمود: بهره چشمهايتان از عبادت را بدهيد. پرسيدند: بهره چشمها از عبادت چيست؟ فرمود: نگاه به مصحف و انديشه در آن..." (9)

1- صحيفه انقلاب (وصيتنامه سياس الهي امام خميني) ص3، چ وزارت فرهنگ و ارشادي اسلامي. 2- بحارالانوار، مجلسي، ج 26، ص 41، ح 73، چاپ دارالکتب الاسلاميه، تهران. 3- همان، ج 27، ص 371، ح 3. 4- اصول کافي، کليني، ج دوم، ص613 / بحارالانوار، ج 26، ص 39، ح 10. 5- صحاح تاج اللغة و صحاح العربيه، جوهري، ج 4، ص1383/ تاج العروس، زبيدي، ج 6، ص 161. 6- المصباح المنير، فيومي ص 197/ الفروق اللغويه، ابوهلال العسکري، ص 241، چ بصيرتي. قم. 7- مناهل العرفان، زرقاني، ج 1، ص394، چ دار احياء التراث، بيروت، 1412. 8- البرهان في علوم القرآن، زرکشي، ج 1، ص 546، دارالکتب العلميه، بيروت 1403. 9- نوادرالاصول، ترمذي، ج 3، ص254، بيروت 1412

دوران امام حسن(ع)

دوران امامت امام حسن (ع) پس از شهادت پدر بزرگوارشان حضرت علي(ع) نزديک به ده سال مي باشد.ايشان نيز مانند پدر بزرگوارشان ، نوشتن حديث ومعارف و علوم شيعي را امري مهمّ مي دانستند.

هرچند آن حضرت به دليل مبارزات سياسي با معاويه ، نتونستند مجموعه اي مستقل از احاديث را تدوين نمايند ، امّا حامل وبيان کننده آثار مکتوب پدر ،مادر وپيامبر اعظم(ص) بوده اند.

روايت شده که: آ ن حضرت روزي فرزندان خود وفرزندان برادر ش را فرا خواند وبه آنان فرمودند : اي فرزندان من وفرزندان برادرم ! شما اکنون کوچک هستيد وبه زودي از بزرگان خو اهيد شد ، علوم ومعارف شيعي را فرا گيريد و هريک از شما که نتوانست آن معارف را روايت کند سزاوار است آنها را بنويسد.

دوران امام حسين(ع):

امام حسين(ع) هم به مانند برادروپدر بزرگوارشان به نوشتن معارف اهل بيت اهتمام فراوان داشت، زيرا از يک سو ، نامه هاي فراوان به قبايل وشيوخ عرب براي همراهي با خود در مبارزه با حکومت ظا لمانه يزيد مي نوشت واز سوي ديگر هم در مواردي به نوشتن حديث سفارش مي فرمود که اين نيز حکايت از اهتمام ايشان بر اين امر دارد : مانند سخنراني آنحضرت در سرزمين منا در جمع زيادي از بني هاشم وياران خود که فرمود: اين ستمگر نسبت به ما شيعيان رفتاري کرد که شما آن را ديديد و مطّلع شديدو من مي خواهم از شما مطلبي بپرسم، پس اگر راست گفتم ، مرا تصديق کنيد ....سخن مرا خوب بشنويد و آن را بنويسيد.

امام حسين(ع) در اين حديث نه تنها بر نوشتن حديث ومعارف شيعي خود ، بلکه بر وجوب آن تأ کيد مي کند . علاوه بر آن ، ميدانيم که حديث امام ، حديث پيامبر (ص) نيز هست وامر بر کتابت ، نشان از سنّت عملي آنها دارد . از اين رو ، امام حسين(ع) خود ميراث دار روايات ومعارف اماما ن پيش از خود بوده وحامل کتاب علي(ع) است که به املاي پيامبر گرامي اسلام (ص) و خطّ حضرت علي(ع) بود ه وآن را به نسلهاي بعدي تحويل داد

موضوع قفل شده است