اگر چه در بسياري از آيات مربوط به آدم و حوّا، خطاب الهي به طور مساوي متوجه هر دو، با هم شده است (از جمله در آيهٴ محل بحث در چهار تعبير ﴿كُلا﴾، ﴿شئتما﴾، ﴿لا تقربا﴾ و ﴿فتكونا﴾)، چنان كه تعبير به صورت فعل غايب نيز به طور مساوي ارائه شده؛ مانند: ﴿فأزلّهما الشيطان عنها فأخرجهما ممّا كانا فيه﴾، ﴿و قاسمهما إنّي لكما لمن النّاصحين٭ فدلّيهما بغرورٍ) ليكن در برخي موارد، خطاب، بالأصاله، متوجه حضرت آدم (عليهالسلام) است و حوّا (عليهاالسلام)) تابع واقع شده است؛ از جمله در صدر آيهٴ محل بحث: ﴿يا ادم اسْكن أنت وزوجك﴾ كه همين تعبير در آيهٴ نوزده سورهٴ «اعراف» نيز تكرار شده، و نيز در موارد متعدد از آيات مربوط به آدم و حوا در سورهٴ «طه»، تعبيرهايي چون: ﴿ولقد عهدنا إلي ادم... ﴾، ﴿فقلنا يا ادم إنّ هذا عدوّ لك ولزوجك﴾، ﴿إنّ لك ألاّ تجوع فيها ولا تعري ٭ و أنّك... ﴾، ﴿فوسوس إليه الشيطان... ﴾، ﴿عصي ادم ربّه فغوي﴾، ﴿ثمّ اجتبيه ربّه فتاب وهدي) به چشم ميخورد. از اين رو اين سؤال مطرح ميشود كه چرا آدم اصل واقع شده؟ و آيا ميتوان به طور كلي تبعيت جنس زن نسبت به جنس مرد را از آن استفاده كرد
پاسخ صحيح اين است كه، حوّا (عليهاالسلام) تحت تدبير آدم (عليهالسلام) بوده و آدم با قطع نظر از زوجيت، امام و پيامبر آيندهٴ حوّا بود. از اين رو اگر آدم در اين وسوسه آسيب نميديد حوا نيز مصون ميماند و به هر حال، محور و اساس چه از جهت فضيلت و چه از لحاظ وسوسه شدن و خروج از بهشت، آدم (عليهالسلام) بود. به همين لحاظ در بسياري از خطاب ها و تعبيرها آدم، اصل واقع شده است.
حق اين است كه چنين خطاب هايي هيچ دلالتي بر تبعيت جنس زن و فرع بودن او نسبت به جنس مرد ندارد و اساساً كمال هاي انسان مربوط به انسانيت اوست و انسانيت انسان به نفس اوست، نه به مرد بودن يا زن بودن؛ زيرا ذكورت و انوثت، در جانِ مجرّد آدمي راه ندارد، بلكه مربوط به بدن و ساختمان جسم اوست.
از اين رو در اسلام هيچ كمالي، مختصّ مرد نيست و هيچ كمالي از زن دريغ نشده، بلكه هر كس خلوصش بيشتر باشد تقرّبش به خدا بيشتر است و چه بسا زني در سِمَت مادري، خلوص بيشتري از همسرش در سِمَت پدري داشته و فضيلتش به مراتب بيشتر از مرد باشد؛ چون خلوص و فضيلت و كمال از عقيده و اخلاق نشأت ميگيرد و عقيده و اخلاق را روحي تنظيم ميكند كه مذكّر و مؤنّث ندارد.
حتي در كمال بلندي چون وليّ الله شدن نيز، نه ذكورت شرط است و نه انوثت مانع. از اين رو مريم (عليهاالسلام) در كنار اولياء الله قرار ميگيرد و آن جا كه خداوند شمارش اولياي الهي و بزرگان ربّاني را با تعبيري چون ﴿واذكر في الكتاب... ﴾ در سورهٴ ﴿مريم﴾ آغاز ميكند، در ضمن آن تعبيرها ميفرمايد: «واذكر في الكتاب مريم إذ انْتبذت من أهلها مكاناً شرقياً» و نيز در ميان برجستهترين اولياي الهي حضرت فاطمه (عليهاآلافالتحية و الثناء) را ميبينيم كه حتي از بسياري از انبيا نيز برتر است.
]البته در امور اجرايي، كارها بين زن و مرد تقسيم شده و زن بر اثر ساختار مخصوص بدني از برخي امور توانفرسا، مانند جهاد منع شده است؛ گر چه ممكن است زن در پشت جبهه حضور يابد و با خلوص بيشتري نيز فعاليت كند يا در متن جبههٴ نبرد به پرستاري يا طبابت و درمان بپردازد. نيز، مانند رسالت و نبوت كه آن نيز چهرهٴ اجرايي دارد (اگر چه باطن رسالت و نبوت كه ولايت تكويني و اساس كار است اختصاصي به مرد ندارد) و همچنين مرجعيت در تقليد كه باز هم كاري اجرايي است. اگر چه زن ميتواند فقيه و مجتهد شود يا مرجع زنان گردد، ليكن مرجعيت وي براي مردان كه مستلزم تماس و ارتباط فراوان با نامحرمان است بدون محذور نيست و اگر چنين محذوري با پيشرفت علوم و صنايع برطرف گردد، جواز آن خالي از قوّت نيست.
با عرض سلام و احترام خدمت همه بزرگوارانی که در این بحث شرکت داشته یا آن را دنبال می کنند .
در گذشته در یکی از این مباحث عرض کردم که جنس زن و مرد برتری مطلق اثبات شده ای بر هم ندارند و به فرض وجود چنین برتری ، هیچ فایده ای بر آن مترتب نیست چرا که خداوند بر اساس جنسیت قضاوت نمی کند که ان اکرمکم عند الله اتقاکم .
ادامه دادن این بحث ها اصلا به صلاح نیست این طور مباحث در سایت زیاد اتفاق افتاده و نتیجه عمده آن ایجاد کدورت و ناراحتی برای خانم ها و آقایان شرکت کننده و دنبال کننده بحث بوده است از این رو تاپیک را برای ادامه پیدا نکردن بحث قفل می کنم .
برای سلامتی و توفیق همه دوستان و بزرگواران دعاگو هستم
شما هیچ دلیلی بر این ادعا ندارین بلکه تصورات و پیش فرضهای خودتان است
الان کشوری مثل المان با صدر اعظمی و رهبری یک خانم بهترین عملکرد و در جامعه اروپا داره و این بخاطر تدبیر یک خانم است
و تجربه نشان داده هر کجا خانمها مسئو ل بودند اون قسمتها و بخشها از هرلحاظ بخهتر از قسمتهایی اداره می شه که دست اقایون است
این مساله رو می تونین جستجو و تحقیق کنین تا به صحتش پی ببرین
با سلام
در دین اسلام اهمیت چیزی به خانواده نمی رسد وریشه بقیه موفقیتها وجود خانواده ای خوب است وکسانی که در خانواده خوب تربیت شده اند موفق تر ومفیدتر بوده اند و اسلام اداره ورکن اصلی خانواده را زن ومادر قرار داده است . حالا ما چه کار کنیم که در اثر تبلیغات وفیلمها ورسانه ای های امروزی شان خانواده وارزش خانه داری پایین آمده است ومتاسفنه تا زمانی که ما اثرات مخرب این اشغال بیش از اندازه خانمها در بیرون خانواده و تخریب خانواده ها را به چشم خود نبینم احتمالا باور نخواهیم کرد که این رسانه ها وفضا سازیهای فیمینیستی چه بلایی سر ما آورده اند. به هر حال از نظر ما اسلام برای زن آنقدر ارزش قائل بوده که بهترین وحساسترین مساله را که خانواده باشد به زن سپرده است. واگر این مساله امروزه ضربه خورده است فقط در این صد سال اخیر ورد اثر تبلیغات فمینیستی بوده است.
هرچند اسلام با اشتغال زنان در محیطهای مخصوص به خود وتخصصهای مربوطه در صورتی که خانواده آسیب نبیند مخالفتی ندارد.
کاربر گرامی باران، این حدیثیست معروف از مولانا و مقتدانا علی ع که سه نقص زن را با توجه به سه آیه قرآن بیان می فرماید این حدیث تاویل آیات قرآن است. البته این نقص ها همگی قابل اثبات و معقول هستند
خوب است بزرگواران در این زمینه ها به کتاب ارزشمند زن در آیینه جمال وجلال از آیةالله جوادی مراجعه کنند که جواب این شبهات را به خوبی داده است . اگر حیض برای زن نقص است در عوض همین زن شش سال قبل از مرد به بلوغ می رسد واین نشان می دهد که رشد عقلی زن از مرد زودتر است واگر نمی تواند در ایام حیض عبادت کند در عوض شش سال زودتر از مرد عبادت را شروع می کند که این مساله به این طریق جبران می شود.
امیرالمومنین که گوینده این سخن است به قول دوستمان بهتر است ببینیم که این سخن را در چه فضایی بیان کرده است که مربوط به ماجرای جمل ولشگرکشی عایشه است لذا دلیل بر نقصان ذاتی زن نیست بلکه ناظر به موقعیتی است که این سخن مطرح شده است والا زنی مانند فاطمه زهرا خطبه ای می خواند که بجز امیرالمومنین کسی توان بیان این نوع خطبه را ندارد.
منشا این فرمایش حضرت پیش بینی قرآن است که می فرماید: وقرن فی بیوتکن ولا تبرجن تبرّج الجاهلیة الاولی (احزاب/33) ولی متاسفانه یکی از زنان پیامبر یعنی عایشه این آیه را نقض کرده وبه جنگ امیرالمومنین می آید. شما اگر از ص365به بعد کتاب آیة الله جوادی این مفسر بزرگ نهج البلاغه را بخوانید بیشتر با پاسخ این شبهات آشنا می شوید.
قرآن زنانی مانند آسیه ومریم را در سوره تحریم برای مردان وزنان الگو معرفی می کند به خاطر عقلانیتی که داشتند ودین را به دنیا نفروختند.
[SPOILER]
خب پس قبول دارین اسلام زنارو کلا له کرده؟
گرچه:
اینکه برتری مطلق ندارند قبول است اما اینکه برتری ندارند خلاف آیات قرآن است
وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ
بسیار مطالب جالب و مفیدی بود
اما تعصب گاها باعث می شود برخی نتوانند حقیقت را متوجه شوند!
اره منم موافقم.
زن=حیوان خانگی
[/SPOILER]
خوب است بزرگواران در این زمینه ها به کتاب ارزشمند زن در آیینه جمال وجلال از آیةالله جوادی مراجعه کنند که جواب این شبهات را به خوبی داده است . اگر حیض برای زن نقص است در عوض همین زن شش سال قبل از مرد به بلوغ می رسد واین نشان می دهد که رشد عقلی زن از مرد زودتر است واگر نمی تواند در ایام حیض عبادت کند در عوض شش سال زودتر از مرد عبادت را شروع می کند که این مساله به این طریق جبران می شود.
امیرالمومنین که گوینده این سخن است به قول دوستمان بهتر است ببینیم که این سخن را در چه فضایی بیان کرده است که مربوط به ماجرای جمل ولشگرکشی عایشه است لذا دلیل بر نقصان ذاتی زن نیست بلکه ناظر به موقعیتی است که این سخن مطرح شده است والا زنی مانند فاطمه زهرا خطبه ای می خواند که بجز امیرالمومنین کسی توان بیان این نوع خطبه را ندارد.
منشا این فرمایش حضرت پیش بینی قرآن است که می فرماید: وقرن فی بیوتکن ولا تبرجن تبرّج الجاهلیة الاولی (احزاب/33) ولی متاسفانه یکی از زنان پیامبر یعنی عایشه این آیه را نقض کرده وبه جنگ امیرالمومنین می آید. شما اگر از ص365به بعد کتاب آیة الله جوادی این مفسر بزرگ نهج البلاغه را بخوانید بیشتر با پاسخ این شبهات آشنا می شوید.
قرآن زنانی مانند آسیه ومریم را در سوره تحریم برای مردان وزنان الگو معرفی می کند به خاطر عقلانیتی که داشتند ودین را به دنیا نفروختند.
پس چرا اسلام انقد زنارو تحقیر کرده؟چرا با این ادبیات؟بعد این همه هم ادعا داره که باعث کرامت زن شده و...
ادبیات احادیث رسما تحقیر و فحش است به زنها نمونه هاشو گفتن بقیه.مگه فقط حدیث حضرت علیه که میگین جمل؟کلی حدیث پیامبرم هس.
من یا باید حقارتو بپذیرم یا اسلامو.شما جای من باشی چی کار میکنی؟
زن مسلمونی که انقدر خارش کنن و تحقیرش کنن و بخواد اینارم قبول کنه فقط افسردگی میگیره.بیماری روانی میگیره.مگه میشه انقد به یه نفر توهین کنن و اونم هیچی!عین خیالش نباشه؟مگه نمیگین اسلام با روحیات ادم متناسبه؟پس کو؟مگه نمیگین تو اسلام فقط تقوی ادما مهمه و ایه داریم که هرکی تقواش بیشتره کرامتش بیشتره؟اینه کرامت؟؟
تازه من پرسیدم مگه نقص تو مردا نیس؟نمونه هاشم گفتم تو پست81.چرا اسلام هیچی درباره اون نگفته؟ راستی من جواب پستهای اولتونو دادم ولی شما دیگه جواب ندادین!
پس چرا اسلام انقد زنارو تحقیر کرده؟چرا با این ادبیات؟بعد این همه هم ادعا داره که باعث کرامت زن شده و...
ادبیات احادیث رسما تحقیر و فحش است به زنها نمونه هاشو گفتن بقیه.مگه فقط حدیث حضرت علیه که میگین جمل؟کلی حدیث پیامبرم هس.
من یا باید حقارتو بپذیرم یا اسلامو.شما جای من باشی چی کار میکنی؟
زن مسلمونی که انقدر خارش کنن و تحقیرش کنن و بخواد اینارم قبول کنه فقط افسردگی میگیره.بیماری روانی میگیره.مگه میشه انقد به یه نفر توهین کنن و اونم هیچی!عین خیالش نباشه؟مگه نمیگین اسلام با روحیات ادم متناسبه؟پس کو؟مگه نمیگین تو اسلام فقط تقوی ادما مهمه و ایه داریم که هرکی تقواش بیشتره کرامتش بیشتره؟اینه کرامت؟؟
اینها مشکلات اسلام نیست بزرگوار
اینها ناشی از کژی فهمی های یه عده ست.
مگه مردانی رو که بی دینن ولی به زنها توهین میکنن ندیدین؟من هم دین دارشو دیدم هم بی دینشو.هر کدوم هم دلایل خودشونو دارن.اینها مربوط میشه به شیوه تربیتی فرد و این فرد پیش فرض هاشو با عقایدش که ابزار استدلالهاشن توجیه میکنه.یکی دین دار است و از دین برای این کار استفاده میکنه یکی بی دین است و اون هم از ابزار دیگه ای.فکر نمیکنم قوانین سایت اجازه بده و الا چند لینک برای نمونه میذاشتم
در مورد احادیث رسول الله و امیر المومنین هم اگر وقعا دنبال حق میگردین بهتون یک مقاله سه بخشی معرفی میکنم.مطالعه کنید:
من با خواندن احکام اسلام از زن بودنم خجالت می کشم!
سوال
جایگاه زن در اسلام چیست؟
جواب:
اسلام برای زن ارزش زیادی قائل است وقتی اهمیت این مساله رابیشتر در می یابیم که بدانیم اسلام در فضایی ظهور کرد که در آن دختران را زنده به گور می کردند ودر این رابطه خداوند متعال می فرماید:
واذا بشر احدهم بالانثی ظل وجهه مسودا وهو کظیم(1)، زمانی که یکی از آنها را به دختر مژده آورند چهره اش سیاه می شود در حالی که خشم خود را می خورد. .قرآن در سوره تکویر عمل زنده به گور کردن دختران را محکوم می کند که واذا الموءدة سئلت بأی ذنب قتلت، که از این دختران پرسیده می شود که شما به کدامین گناه زنده به گوب شدید.
اما پیامبر بزرگوار ما دختری در سال پنجم بعثت به ایشان اعطاء می شود، و او کوثر یعنی خیر کثیر نامیده می شود و پیامبر در برابر او بلند شده واو را در جای خود می نشانند واحترام فوق العاده ای برای او قائل هستند؛ ودر عمل ارزش یک زن را نشان می دهند؛
ویا رفتار مناسب واحترام آمیزی که آن حضرت با همسر خویش حضرت خدیجه داشتند بطوری که بعد از وفات ایشان هر موقع به یاد ایشان می افتند گریه می کردند.
در جامعه ای که زن انسان محسوب نمی شد اسلام زن را ریحانه معرفی می کند و به او شخصیت می دهد بطوری که زنان در بعضی از جنگهای پیامبر برای پرستاری وکارهای پشتیبانی شرکت می کردند، برای اینکه زن یک برده جنسی ودر معرض زوال نباشد توصیه می کند که زنان کارهای خانه را انجام دهند وزیاد در امور فرسایشی وکارهای خارجی که با روحیات زنان سازگار نیست شرکت نکنند.
وخانه داری از امور مهم در دستان زنان است؛ البته بستگی دارد که ما مهم را کدام حساب کنیم، برای حضور در میدان های نبرد وصحنه های پیشرفت وترقی روحیه خوب وآماده لازم است، اسلام تربیت نسل خوب وشجاع وغیرتمند را به زنان سپرده است تا با تربیت فرزندانی مومن وشجاع و روحیه دان به همسران خود زمینه لازم برای احیاء نقش آنان را ایجاد کنند واز همین رو است که نبی مکرم اسلام وائمه طاهرین علیهم السلام فرموده اند:
بهترین کار برای یک زن شوهر داری است ویا زجری که زن در طول نه ماه حاملگی می کشد با کل حسنات مرد برابری می کند.
آیا تربیت نسل خوب وآماده واحیاگر ارزشها مهمتر است یا حضور همسان مرد و زن در همه صحنه ها؛ وبه مرور از بین رفتن انسانهای بزرگ ووالامقام، اگر زنان در خانه حضور نداشته باشند ونسلی خوب تربیت نکنند مسلما جامعه لنگ خواهد شد، اگر ما خوب دقت کنیم ونقش زن را در نظر بگیریم بدون حاشیه ها وذهنیتی هایی که طرفداران حقوق زن ایجاد کرده اند خواهیم دید که مهمترین نقش ها در اسلام دست زنان است وچه خوب امام راحل فرمود: از دامن زن مرد به معراج می رود.3
اسلام در تقسیم کار زنان ومردان به روحیات وتوانایی های آنها نظر داشته وبراساس آن وظیفه آنها را تبیین کرده است وآن چیزی که گفته می شود زن ومرد باید در همه چیز مساوی باشند حرف مزخرفی است که امروز اثرات منفی آن روشن شده است و
البته این سخن ما نیست بلکه سخن کارشناسان ومتخصصان در زمینه علوم تجربی وفیزیولوژی است. دکتر آلکسیس کارل می گوید: اختلافی که بین زن ومرد موجود است تنها مربوط به شکل اندام های جنسی آنها و وجود زهدان وانجام زایمان نزد زن وطرز تعلیم خاص آنهانیست
بلکه نتیجه علتی عمیق تر است که از تاثیر مواد شیمیایی مترشحه غدد تناسلی در خون ناشی می شود. بعلت عدم توجه به این نکته اصلی ومهم است که طرفداران نهضت زن فکر می کنند که هر دو جنس میتوانند یک قسم تعلیم وتربیت یابند ومشاغل واختیارات ومسئولیت های یکسانی به عهده بگیرند. زن در حقیقت از جهات زیادی با مرد متفاوت است ، یکایک سلول های بدنش همچنین دستگاه های عضوی ومخصوصا سلسله عصبی نشانه جنس او را بر روی خود دارد ...زنان باید به بسط مواهب طبیعی خود در جهت ومسیر سرشت خاص خویش بدون تقلید کورکورانه از مردان بکوشند، وظیفه ایشان در راه تکامل بشریت خیلی بزرگتر از مردهاست ونبایستی آنرا سرسری گیرند ورها کنند.(4)
با در نظر گرفتن نظر اسلام ودیدگاه متخصصان علوم انسان شناسی متوجه می شویم که بهترین ومهمترین نقش را در جامعه زنان دارند؛ ولی چه بسا بخاطر تبلیغات فمینیست ها که بیشتر برای سود جویی وکالای جنسی قرار دادن زنهاست تا احیاء ارزشها ورشد آنها؛ شاید فکر کنیم زن موجود خوبی برای فعالیتهای اجتماعی ومردانه است.
البته علاوه بر نقش هایی که برای زن گفته شد ودر خانواده دارد، زنان در کارها وفعالیت های اجتماعی نیز می توانند شرکت کند واسلام زنان را از این کار منع نکرده است ولی این فعالیتها بهتر است در اموری باشد که با روحیات وسیستم وجودی زنان سازگارتر است وچه بسا انجام کارهای سخت وسنگین موجب شکست شدن روحیات زنان وتلف شدن استعدادها وتوانایی های آنها شود.
اما اموری مانند تدریس، پزشکی زنان، حضور در پشت صحنه جبهه های نبرد همانطور که در زمان رسول خدا(ص) بعضی از زنان برای انجام کارهای پرستاری در جنگ ها شرکت می کردند. وبالاتر از آنها حضور حضرت زهرا(سلام الله علیها) در مسجد پیامبر وسخنرانی برای صحابه جهت دفاع از ولایت وحضور حضرت زینب(سلام الله علیها) در کربلا واحیاء نهضت حسنی ورسوا کردن یزید که از نمونه های بارز فعالیتهای اجتماعی است.
وجامعه دینی مخالف استفاده از ایده ها وطرحهای زنان نیست بلکه از آن استقبال کرده ومفید می داند.
سوال: اینکه در احادیث آمده است که زنان ناقص العقل هستند و امثال آنها برای چیست؟
جواب: باید در بررسی وفهم احادیث به زمان بیان وفضای موجود دقت کنیم چون این احادیث عمدتا در جنگ جمل نقل شده که عائشه با سوء استفاده از مقام ام المومنین مسلمانان زیادی را به جنگ امیرالمومنین آورد وباعث کشته شدن آنها شد لذا این احادث کلیت ندارد که شامل همه شود ونمونه بارز آن حضرت زهرا(سلام الله علیها) است که خداوند او را کوثر نامیده وطبق آیه 33سوره احزاب او طاهر ومعصوم است ومسلما سخنان او نیز کاملا مطابق با واقع و حقیقت است، پس این احادیث شامل همه بانوان نمی شود ودر عصر خود ما بانوانی مثل بانوی اصفهانی که امروزه قبرش در اصفهان زیارتگاه است با کسب مقامات عالی علمی ومعنوی ورسیدن به مقام اجتهاد ونوشتن کتاب های متعدد وتربیت شاگردانی ممتاز هم نقش خانوادگی خود را انجام دادند وهم برای اجتماع مفید واقع شدند وامثال او مثل بنت الهدی صدر ودیگران.
خلاصه:
اسلام مخالف پیشرفت وترقی علمی زنان وحضور اجتماعی آنان در مواردی که لازم است نمی باشد ولی اختلاط مرد وزن نامحرم که حقوق زنان غربی دنبال آن است را خوب نمی داند وشرایط فعلی دنیای امروز حقانیت ایده های اسلام در باره زنان را نشان می دهد واسلام همان دینی است که زنان را در جامعه جاهلیت عرب که ارزشی نداشتند وزنده به گور شده ومطرود جامعه بودند ارزش داد ودر صحنه های اجتماعی وتربیتی وحتی برخی مواقع امور سیاسی نقشی مهم یافتند و در برهه ای از تاریخ شخصیت هایی مثل حضرت زهرا وزینب(سلام الله علیها) که پرورش یافته همین اسلام واولیاء دین بودند جلوی انحراف اسلام ومسلمانان را گرفته وبا طاغوت وظالمین اجازه تغییر مسیر اسلام را ونابودی آن را ندادند.
منابع:
1.(نحل/58)
2.[FONT=Noor_Nazli](کلینی، کافی، ج5، ص507، نشر: اسلامیة، تهران، 1407ق، چ چهارم)
3. امام خمینی، صحیفه نور، ج6، ص194 4.(انسان موجود ناشناخته، ص100-101)
راز محور بودن آدم در برخي خطاب ها ـ
اگر چه در بسياري از آيات مربوط به آدم و حوّا، خطاب الهي به طور مساوي متوجه هر دو، با هم شده است (از جمله در آيهٴ محل بحث در چهار تعبير ﴿كُلا﴾، ﴿شئتما﴾، ﴿لا تقربا﴾ و ﴿فتكونا﴾)، چنان كه تعبير به صورت فعل غايب نيز به طور مساوي ارائه شده؛ مانند: ﴿فأزلّهما الشيطان عنها فأخرجهما ممّا كانا فيه﴾، ﴿و قاسمهما إنّي لكما لمن النّاصحين٭ فدلّيهما بغرورٍ) ليكن در برخي موارد، خطاب، بالأصاله، متوجه حضرت آدم (عليهالسلام) است و حوّا (عليهاالسلام)) تابع واقع شده است؛ از جمله در صدر آيهٴ محل بحث: ﴿يا ادم اسْكن أنت وزوجك﴾ كه همين تعبير در آيهٴ نوزده سورهٴ «اعراف» نيز تكرار شده، و نيز در موارد متعدد از آيات مربوط به آدم و حوا در سورهٴ «طه»، تعبيرهايي چون: ﴿ولقد عهدنا إلي ادم... ﴾، ﴿فقلنا يا ادم إنّ هذا عدوّ لك ولزوجك﴾، ﴿إنّ لك ألاّ تجوع فيها ولا تعري ٭ و أنّك... ﴾، ﴿فوسوس إليه
الشيطان... ﴾، ﴿عصي ادم ربّه فغوي﴾، ﴿ثمّ اجتبيه ربّه فتاب وهدي) به چشم ميخورد. از اين رو اين سؤال مطرح ميشود كه چرا آدم اصل واقع شده؟ و آيا ميتوان به طور كلي تبعيت جنس زن نسبت به جنس مرد را از آن استفاده كرد
پاسخ صحيح اين است كه، حوّا (عليهاالسلام) تحت تدبير آدم (عليهالسلام) بوده و آدم با قطع نظر از زوجيت، امام و پيامبر آيندهٴ حوّا بود. از اين رو اگر آدم در اين وسوسه آسيب نميديد حوا نيز مصون ميماند و به هر حال، محور و اساس چه از جهت فضيلت و چه از لحاظ وسوسه شدن و خروج از بهشت، آدم (عليهالسلام) بود. به همين لحاظ در بسياري از خطاب ها و تعبيرها آدم، اصل واقع شده است.
حق اين است كه چنين خطاب هايي هيچ دلالتي بر تبعيت جنس زن و فرع بودن او نسبت به جنس مرد ندارد و اساساً كمال هاي انسان مربوط به انسانيت اوست و انسانيت انسان به نفس اوست، نه به مرد بودن يا زن بودن؛ زيرا ذكورت و انوثت، در جانِ مجرّد آدمي راه ندارد، بلكه مربوط به بدن و ساختمان جسم اوست.
از اين رو در اسلام هيچ كمالي، مختصّ مرد نيست و هيچ كمالي از زن دريغ نشده، بلكه هر كس خلوصش بيشتر باشد تقرّبش به خدا بيشتر است و چه بسا زني در سِمَت مادري، خلوص بيشتري از همسرش در سِمَت پدري داشته و فضيلتش به مراتب بيشتر از مرد باشد؛ چون خلوص و فضيلت و كمال از عقيده و اخلاق نشأت ميگيرد و عقيده و اخلاق را روحي تنظيم ميكند كه مذكّر و مؤنّث ندارد.
حتي در كمال بلندي چون وليّ الله شدن نيز، نه ذكورت شرط است و نه انوثت مانع. از اين رو مريم (عليهاالسلام) در كنار اولياء الله قرار ميگيرد و آن جا كه خداوند شمارش اولياي الهي و بزرگان ربّاني را با تعبيري چون ﴿واذكر في الكتاب... ﴾ در سورهٴ ﴿مريم﴾ آغاز ميكند، در ضمن آن تعبيرها ميفرمايد: «واذكر في الكتاب مريم إذ انْتبذت من أهلها مكاناً شرقياً» و نيز در ميان برجستهترين اولياي الهي حضرت فاطمه (عليهاآلافالتحية و الثناء) را ميبينيم كه حتي از بسياري از انبيا نيز برتر است.
]البته در امور اجرايي، كارها بين زن و مرد تقسيم شده و زن بر اثر ساختار مخصوص بدني از برخي امور توانفرسا، مانند جهاد منع شده است؛ گر چه ممكن است زن در پشت جبهه حضور يابد و با خلوص بيشتري نيز فعاليت كند يا در متن جبههٴ نبرد به پرستاري يا طبابت و درمان بپردازد. نيز، مانند رسالت و نبوت كه آن نيز چهرهٴ اجرايي دارد (اگر چه باطن رسالت و نبوت كه ولايت تكويني و اساس كار است اختصاصي به مرد ندارد) و همچنين مرجعيت در تقليد كه باز هم كاري اجرايي است. اگر چه زن ميتواند فقيه و مجتهد شود يا مرجع زنان گردد، ليكن مرجعيت وي براي مردان كه مستلزم تماس و ارتباط فراوان با نامحرمان است بدون محذور نيست و اگر چنين محذوري با پيشرفت علوم و صنايع برطرف گردد، جواز آن خالي از قوّت نيست.
با عرض سلام و احترام خدمت همه بزرگوارانی که در این بحث شرکت داشته یا آن را دنبال می کنند .
در گذشته در یکی از این مباحث عرض کردم که جنس زن و مرد برتری مطلق اثبات شده ای بر هم ندارند و به فرض وجود چنین برتری ، هیچ فایده ای بر آن مترتب نیست چرا که خداوند بر اساس جنسیت قضاوت نمی کند که ان اکرمکم عند الله اتقاکم .
ادامه دادن این بحث ها اصلا به صلاح نیست این طور مباحث در سایت زیاد اتفاق افتاده و نتیجه عمده آن ایجاد کدورت و ناراحتی برای خانم ها و آقایان شرکت کننده و دنبال کننده بحث بوده است از این رو تاپیک را برای ادامه پیدا نکردن بحث قفل می کنم .
برای سلامتی و توفیق همه دوستان و بزرگواران دعاگو هستم
با سلام
در دین اسلام اهمیت چیزی به خانواده نمی رسد وریشه بقیه موفقیتها وجود خانواده ای خوب است وکسانی که در خانواده خوب تربیت شده اند موفق تر ومفیدتر بوده اند و اسلام اداره ورکن اصلی خانواده را زن ومادر قرار داده است . حالا ما چه کار کنیم که در اثر تبلیغات وفیلمها ورسانه ای های امروزی شان خانواده وارزش خانه داری پایین آمده است ومتاسفنه تا زمانی که ما اثرات مخرب این اشغال بیش از اندازه خانمها در بیرون خانواده و تخریب خانواده ها را به چشم خود نبینم احتمالا باور نخواهیم کرد که این رسانه ها وفضا سازیهای فیمینیستی چه بلایی سر ما آورده اند. به هر حال از نظر ما اسلام برای زن آنقدر ارزش قائل بوده که بهترین وحساسترین مساله را که خانواده باشد به زن سپرده است. واگر این مساله امروزه ضربه خورده است فقط در این صد سال اخیر ورد اثر تبلیغات فمینیستی بوده است.
هرچند اسلام با اشتغال زنان در محیطهای مخصوص به خود وتخصصهای مربوطه در صورتی که خانواده آسیب نبیند مخالفتی ندارد.
خوب است بزرگواران در این زمینه ها به کتاب ارزشمند زن در آیینه جمال وجلال از آیةالله جوادی مراجعه کنند که جواب این شبهات را به خوبی داده است . اگر حیض برای زن نقص است در عوض همین زن شش سال قبل از مرد به بلوغ می رسد واین نشان می دهد که رشد عقلی زن از مرد زودتر است واگر نمی تواند در ایام حیض عبادت کند در عوض شش سال زودتر از مرد عبادت را شروع می کند که این مساله به این طریق جبران می شود.
امیرالمومنین که گوینده این سخن است به قول دوستمان بهتر است ببینیم که این سخن را در چه فضایی بیان کرده است که مربوط به ماجرای جمل ولشگرکشی عایشه است لذا دلیل بر نقصان ذاتی زن نیست بلکه ناظر به موقعیتی است که این سخن مطرح شده است والا زنی مانند فاطمه زهرا خطبه ای می خواند که بجز امیرالمومنین کسی توان بیان این نوع خطبه را ندارد.
منشا این فرمایش حضرت پیش بینی قرآن است که می فرماید: وقرن فی بیوتکن ولا تبرجن تبرّج الجاهلیة الاولی (احزاب/33) ولی متاسفانه یکی از زنان پیامبر یعنی عایشه این آیه را نقض کرده وبه جنگ امیرالمومنین می آید. شما اگر از ص365به بعد کتاب آیة الله جوادی این مفسر بزرگ نهج البلاغه را بخوانید بیشتر با پاسخ این شبهات آشنا می شوید.
قرآن زنانی مانند آسیه ومریم را در سوره تحریم برای مردان وزنان الگو معرفی می کند به خاطر عقلانیتی که داشتند ودین را به دنیا نفروختند.
[SPOILER]
اره منم موافقم.خب پس قبول دارین اسلام زنارو کلا له کرده؟
گرچه:
ایات شمام خلاف واقعیت!
پست 81:
http://www.askdin.com/thread29665-9.html#post380532
زن=حیوان خانگی
[/SPOILER]
پس چرا اسلام انقد زنارو تحقیر کرده؟چرا با این ادبیات؟بعد این همه هم ادعا داره که باعث کرامت زن شده و...
ادبیات احادیث رسما تحقیر و فحش است به زنها نمونه هاشو گفتن بقیه.مگه فقط حدیث حضرت علیه که میگین جمل؟کلی حدیث پیامبرم هس.
من یا باید حقارتو بپذیرم یا اسلامو.شما جای من باشی چی کار میکنی؟
زن مسلمونی که انقدر خارش کنن و تحقیرش کنن و بخواد اینارم قبول کنه فقط افسردگی میگیره.بیماری روانی میگیره.مگه میشه انقد به یه نفر توهین کنن و اونم هیچی!عین خیالش نباشه؟مگه نمیگین اسلام با روحیات ادم متناسبه؟پس کو؟مگه نمیگین تو اسلام فقط تقوی ادما مهمه و ایه داریم که هرکی تقواش بیشتره کرامتش بیشتره؟اینه کرامت؟؟
تازه من پرسیدم مگه نقص تو مردا نیس؟نمونه هاشم گفتم تو پست81.چرا اسلام هیچی درباره اون نگفته؟
راستی من جواب پستهای اولتونو دادم ولی شما دیگه جواب ندادین!
اینها مشکلات اسلام نیست بزرگوار
اینها ناشی از کژی فهمی های یه عده ست.
مگه مردانی رو که بی دینن ولی به زنها توهین میکنن ندیدین؟من هم دین دارشو دیدم هم بی دینشو.هر کدوم هم دلایل خودشونو دارن.اینها مربوط میشه به شیوه تربیتی فرد و این فرد پیش فرض هاشو با عقایدش که ابزار استدلالهاشن توجیه میکنه.یکی دین دار است و از دین برای این کار استفاده میکنه یکی بی دین است و اون هم از ابزار دیگه ای.فکر نمیکنم قوانین سایت اجازه بده و الا چند لینک برای نمونه میذاشتم
در مورد احادیث رسول الله و امیر المومنین هم اگر وقعا دنبال حق میگردین بهتون یک مقاله سه بخشی معرفی میکنم.مطالعه کنید:
البته در این سایت که معرفی کردم لینک مطالب مرتبط دیگه هم داده شده.توصیه میکنم مطالعه کنید
من با خواندن احکام اسلام از زن بودنم خجالت می کشم!
سوال
جایگاه زن در اسلام چیست؟
جواب:
اسلام برای زن ارزش زیادی قائل است وقتی اهمیت این مساله رابیشتر در می یابیم که بدانیم اسلام در فضایی ظهور کرد که در آن دختران را زنده به گور می کردند ودر این رابطه خداوند متعال می فرماید:
واذا بشر احدهم بالانثی ظل وجهه مسودا وهو کظیم(1)، زمانی که یکی از آنها را به دختر مژده آورند چهره اش سیاه می شود در حالی که خشم خود را می خورد. .قرآن در سوره تکویر عمل زنده به گور کردن دختران را محکوم می کند که واذا الموءدة سئلت بأی ذنب قتلت، که از این دختران پرسیده می شود که شما به کدامین گناه زنده به گوب شدید.
اما پیامبر بزرگوار ما دختری در سال پنجم بعثت به ایشان اعطاء می شود، و او کوثر یعنی خیر کثیر نامیده می شود و پیامبر در برابر او بلند شده واو را در جای خود می نشانند واحترام فوق العاده ای برای او قائل هستند؛ ودر عمل ارزش یک زن را نشان می دهند؛
ویا رفتار مناسب واحترام آمیزی که آن حضرت با همسر خویش حضرت خدیجه داشتند بطوری که بعد از وفات ایشان هر موقع به یاد ایشان می افتند گریه می کردند.
در جامعه ای که زن انسان محسوب نمی شد اسلام زن را ریحانه معرفی می کند و به او شخصیت می دهد بطوری که زنان در بعضی از جنگهای پیامبر برای پرستاری وکارهای پشتیبانی شرکت می کردند، برای اینکه زن یک برده جنسی ودر معرض زوال نباشد توصیه می کند که زنان کارهای خانه را انجام دهند وزیاد در امور فرسایشی وکارهای خارجی که با روحیات زنان سازگار نیست شرکت نکنند.
وخانه داری از امور مهم در دستان زنان است؛ البته بستگی دارد که ما مهم را کدام حساب کنیم، برای حضور در میدان های نبرد وصحنه های پیشرفت وترقی روحیه خوب وآماده لازم است، اسلام تربیت نسل خوب وشجاع وغیرتمند را به زنان سپرده است تا با تربیت فرزندانی مومن وشجاع و روحیه دان به همسران خود زمینه لازم برای احیاء نقش آنان را ایجاد کنند واز همین رو است که نبی مکرم اسلام وائمه طاهرین علیهم السلام فرموده اند:
بهترین کار برای یک زن شوهر داری است ویا زجری که زن در طول نه ماه حاملگی می کشد با کل حسنات مرد برابری می کند.
آیا تربیت نسل خوب وآماده واحیاگر ارزشها مهمتر است یا حضور همسان مرد و زن در همه صحنه ها؛ وبه مرور از بین رفتن انسانهای بزرگ ووالامقام، اگر زنان در خانه حضور نداشته باشند ونسلی خوب تربیت نکنند مسلما جامعه لنگ خواهد شد، اگر ما خوب دقت کنیم ونقش زن را در نظر بگیریم بدون حاشیه ها وذهنیتی هایی که طرفداران حقوق زن ایجاد کرده اند خواهیم دید که مهمترین نقش ها در اسلام دست زنان است وچه خوب امام راحل فرمود: از دامن زن مرد به معراج می رود.3
اسلام در تقسیم کار زنان ومردان به روحیات وتوانایی های آنها نظر داشته وبراساس آن وظیفه آنها را تبیین کرده است وآن چیزی که گفته می شود زن ومرد باید در همه چیز مساوی باشند حرف مزخرفی است که امروز اثرات منفی آن روشن شده است و
البته این سخن ما نیست بلکه سخن کارشناسان ومتخصصان در زمینه علوم تجربی وفیزیولوژی است. دکتر آلکسیس کارل می گوید:
اختلافی که بین زن ومرد موجود است تنها مربوط به شکل اندام های جنسی آنها و وجود زهدان وانجام زایمان نزد زن وطرز تعلیم خاص آنهانیست
بلکه نتیجه علتی عمیق تر است که از تاثیر مواد شیمیایی مترشحه غدد تناسلی در خون ناشی می شود. بعلت عدم توجه به این نکته اصلی ومهم است که طرفداران نهضت زن فکر می کنند که هر دو جنس میتوانند یک قسم تعلیم وتربیت یابند ومشاغل واختیارات ومسئولیت های یکسانی به عهده بگیرند. زن در حقیقت از جهات زیادی با مرد متفاوت است ، یکایک سلول های بدنش همچنین دستگاه های عضوی ومخصوصا سلسله عصبی نشانه جنس او را بر روی خود دارد ...زنان باید به بسط مواهب طبیعی خود در جهت ومسیر سرشت خاص خویش بدون تقلید کورکورانه از مردان بکوشند، وظیفه ایشان در راه تکامل بشریت خیلی بزرگتر از مردهاست ونبایستی آنرا سرسری گیرند ورها کنند.(4)
با در نظر گرفتن نظر اسلام ودیدگاه متخصصان علوم انسان شناسی متوجه می شویم که بهترین ومهمترین نقش را در جامعه زنان دارند؛ ولی چه بسا بخاطر تبلیغات فمینیست ها که بیشتر برای سود جویی وکالای جنسی قرار دادن زنهاست تا احیاء ارزشها ورشد آنها؛ شاید فکر کنیم زن موجود خوبی برای فعالیتهای اجتماعی ومردانه است.
البته علاوه بر نقش هایی که برای زن گفته شد ودر خانواده دارد، زنان در کارها وفعالیت های اجتماعی نیز می توانند شرکت کند واسلام زنان را از این کار منع نکرده است ولی این فعالیتها بهتر است در اموری باشد که با روحیات وسیستم وجودی زنان سازگارتر است وچه بسا انجام کارهای سخت وسنگین موجب شکست شدن روحیات زنان وتلف شدن استعدادها وتوانایی های آنها شود.
اما اموری مانند تدریس، پزشکی زنان، حضور در پشت صحنه جبهه های نبرد همانطور که در زمان رسول خدا(ص) بعضی از زنان برای انجام کارهای پرستاری در جنگ ها شرکت می کردند. وبالاتر از آنها حضور حضرت زهرا(سلام الله علیها) در مسجد پیامبر وسخنرانی برای صحابه جهت دفاع از ولایت وحضور حضرت زینب(سلام الله علیها) در کربلا واحیاء نهضت حسنی ورسوا کردن یزید که از نمونه های بارز فعالیتهای اجتماعی است.
وجامعه دینی مخالف استفاده از ایده ها وطرحهای زنان نیست بلکه از آن استقبال کرده ومفید می داند.
سوال: اینکه در احادیث آمده است که زنان ناقص العقل هستند و امثال آنها برای چیست؟
جواب: باید در بررسی وفهم احادیث به زمان بیان وفضای موجود دقت کنیم چون این احادیث عمدتا در جنگ جمل نقل شده که عائشه با سوء استفاده از مقام ام المومنین مسلمانان زیادی را به جنگ امیرالمومنین آورد وباعث کشته شدن آنها شد لذا این احادث کلیت ندارد که شامل همه شود ونمونه بارز آن حضرت زهرا(سلام الله علیها) است که خداوند او را کوثر نامیده وطبق آیه 33سوره احزاب او طاهر ومعصوم است ومسلما سخنان او نیز کاملا مطابق با واقع و حقیقت است، پس این احادیث شامل همه بانوان نمی شود ودر عصر خود ما بانوانی مثل بانوی اصفهانی که امروزه قبرش در اصفهان زیارتگاه است با کسب مقامات عالی علمی ومعنوی ورسیدن به مقام اجتهاد ونوشتن کتاب های متعدد وتربیت شاگردانی ممتاز هم نقش خانوادگی خود را انجام دادند وهم برای اجتماع مفید واقع شدند وامثال او مثل بنت الهدی صدر ودیگران.
خلاصه:
اسلام مخالف پیشرفت وترقی علمی زنان وحضور اجتماعی آنان در مواردی که لازم است نمی باشد ولی اختلاط مرد وزن نامحرم که حقوق زنان غربی دنبال آن است را خوب نمی داند وشرایط فعلی دنیای امروز حقانیت ایده های اسلام در باره زنان را نشان می دهد واسلام همان دینی است که زنان را در جامعه جاهلیت عرب که ارزشی نداشتند وزنده به گور شده ومطرود جامعه بودند ارزش داد ودر صحنه های اجتماعی وتربیتی وحتی برخی مواقع امور سیاسی نقشی مهم یافتند و در برهه ای از تاریخ شخصیت هایی مثل حضرت زهرا وزینب(سلام الله علیها) که پرورش یافته همین اسلام واولیاء دین بودند جلوی انحراف اسلام ومسلمانان را گرفته وبا طاغوت وظالمین اجازه تغییر مسیر اسلام را ونابودی آن را ندادند.
منابع:
1.(نحل/58)
2.[FONT=Noor_Nazli](کلینی، کافی، ج5، ص507، نشر: اسلامیة، تهران، 1407ق، چ چهارم)
3. امام خمینی، صحیفه نور، ج6، ص194
4.(انسان موجود ناشناخته، ص100-101)