**مديريت علوی نياز عصر جديد **
تبهای اولیه
[right]
چند نکته درباره شيوه مهرورزيدن و رسيدن به آرامش در مديريت؛
-در همه کارهايتان تعادل داشته باشيد. در هيچ کارى نه افراط خوب است و نه تفريط.
-اولين و مهم ترين خصوصيت شخصى که به لحاظ عاطفى پخته است، داشتن تصويرى خوب از خويشتن در ذهن است. وقتى شخص خود را پذيرفت، مىتواند ديگران را نيز بپذيرد و به کار و حال و وضع آنان توجه کند (جوينپر 1376.)
يک انسان بالغ و يک مدير کاردان، آماده پذيرش راه هاى جديد است. او سازمان يافته است، اما اسير روشهاى خود نيست و آمادگى دارد که بگويد: “نمىدانم” يا “اشتباه کردم”.
موفقيت، ثروت وقدرت گاهى به انسان کمک مىکنند نه هميشه.
-وقتى يک مدير هوشيار و دانا بداند که هرچه بينديشد، مىتواند خلق کند، پس هر چه را جستجو کند، مىيابد.
مدير عزيز! بلند شو و از خود شروع کن. بگو اول خودم را تغيير مىدهم، در خودم سازندگى روحى و اخلاقى ايجاد مىکنم و منيتهايم را از بين مىبرم، سپس به دنبال چگونه بهتر زيستن مىگردم.
-يکى از راه هاى کاميابى و رسيدن به آرامش، استفاده از واژه نعمتآفرين “چگونه” به جاى واژه اعتراضآميز “چرا”ست. مثلا بهجاى اين که بگويى چرا اين کار را نکرديد؟ چگونگى انجام آن کار را به ديگران بنمايانيد.
همانگونه که مىانديشيد عمل کنيد. وقتى در انديشه خود نسبت به ديگران منفىنگرى و پيشداورى داريد، چگونه مىتوانيد محيطى آرامشبخش داشته باشيد. (کاکيا 1383)
-پژوهشها نشان مىدهند که فرسوگى از کار، در بسيارى از مديران مدرسهها با انديشههاى منفى آغاز مىشود و پيامدهاى نامطلوبى بهدنبال دارد.
-براى اين که بتوانيم به خوشبختى و آرامش که هدف همه مديران سازمانها و در کل هدف همه انسانهاست برسيم ،بايد با توکل به نيروى لايزال الهى و تکيه بر معبود ياس را به اميد و کينه را به محبت تبديل کنيم. خداى رحماننجات بخش ما انسان ها و بهترين يارىدهنده است.
-دانا و آگاه بودن در زمينهاى که بر آن مديريت مىکنيم، از اصلىترين شرطهاى برنده شدن در فعاليت مديريتى است. بالا بردن دانايي، وظيفه اصلى هر مديرى است. مطمئن باشيم که اگر از موضوعى درک درستى نداشته باشيم، نخواهيم توانست در مديريت آن موفق شويم. براساس اين اصل بايد بخشى از فعاليتهاى روزانه ما به گسترش دامنه آگاهىهايمان اختصاص يابد.
-مديران موفق که دائم به برنده شدن فکر مىکنند، از لحاظ فکرى سختگيرترين انسانها هستند و اين سختگيرى را ابتدا از خود شروع مىکنند. آن ها همواره خود را در برابر سوالات سخت قرار مىدهند و دهها راه با پاسخ براى پرسشهاى خود رديف مىکنند. اگر به دنبال رسيدن به هدف و نيز خودشناسى هستيد و مىخواهيد در راه برنده شدن گام برداريد، مطمئن باشيد که با طرح سوالات سخت و دشوار و صرف وقت براى پاسخ به آن ها موفق خواهيد شد.
هرچند ممکن است از لحاظ فکرى بر خود و ديگران سخت بگيريد، ولى در رفتار با همکاران خود انعطاف را فراموش نکنيد. شما مدير هستيد در جاهايى که لازم است خود را به همکارانتان نزديک کنيد و در جايى ديگر در حد نياز از آن ها دورى جوييد. در واقع انعطاف مدير تشابه فراوانى باگرماى آتش دارد. اگر بيش از حد لازم به همکاران خود نزديک شويد، گرماى شما آن ها را اذيت خواهد کرد واگر بيش از حد از آن ها دور شويد، سرما بر دل ها حاکم خواهد شد.
[/right]