جمع بندی لطفا مدعیان دموکراسی در ایران تشریف بیاورند!

تب‌های اولیه

210 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

مبنای 2;954733 نوشت:
سلام ...
جناب مسلم همکنون یک قانونی در درون سازمان ملل داریم و سایتی سازمان ملل داره که افراد میرن و در درون اونجا طرح یا برنامه یا مساله شون رو عنوان میکنند ...

اگر اون مساله در حدود یک میلیون امضا تونست جمع آوری کنه ... اجازه این رو خواهد داشت که در صحن سازمان ملل مورد بررسی قرار بگیره ...

( نام سایت رو خاطرم نیست ... ولی چندین سال پیش در درون همین سایت بچه ها داشتند در مورد اینکه بریم اومجا و طرحی رو بهش رای بدیم بحث میکردند )

میخواستم از حضورتون بپرسم ... بد نمیشد که همچین طرحی رو هم بزارن ... مثلا عنوان میشد که اگر کسی تونست در درون این سایت بالای 50 میلیون رای بیاره ... میتونه بدون تائید شورای نگهبان کاندید بشه ...

با سلام و احترام

پاسخ بنده در قالب چند نکته است:

اول: ببینید آنچه در وهله اول بنده روی آن پافشاری دارم اصل فیلترینگ برای ورود اشخاص در انتخابات است، این باید باشد، و این مطلقا مخالف حقوق مردم نیست.

دوم: من هرگز اعتقاد نداشته و ندارم که نسخه ای بهتر از نسخه موجود امکان ندارد، چون تنها طرحی که می توانیم بگوییم بهتر از آن وجود ندارد طرحی است که از جانب معصوم باشد، لذا در مورد طرح های بشری اگرچه ممکن است فعلا عقل بشر به روش بهتری نرسیده باشد اما نمی تواند بگوید راه بهتر از آن در آینده نیز حاصل نخواهد شد!

سوم: طرح ها را باید با اهداف سنجید، از آنجا که هدف حکومت اسلامی ایران پیاده سازی اسلام و قانون اساسی مبتنی بر اسلام است این تشحیص بر عهده یک عده اسلام دان و حقوق دان گذاشته شده است، اما اگر این هدف در کار نبود بله نسخه ای که شما می فرمایید هم می توانست مود نظر و بررسی قرار بگیرد.

چهارم: باید جزئیات و حواشی هر قانونی را بررسی کرده و سنجید، در مورد این قانونی که شما می فرمایید از چند جهت نکاتی وجود دارد که باید به آنها توجه شود:

الف) اگر قرار باشد مثلا یک شخص با هزار امضاء به جمع کاندیداهای انتخابات بپیوندد این ظاهرش زیباست اما این اولا مشکل را دو چندان می کند چرا که باید دوباره صلاحیت امضا کنندگان را کسی تأیید کند، یعنی در قانون بیاید چه کسانی و با چه شرایطی امضایشان معتبر است و باید دوباره نهادی بر تشخیص صلاحیت امضا کنندگان نظارت کند!

ب) فرض کنید قانون بر این بنا شود که هر کسی از هزار نفر یا حتی 500 نفر از شخصیت ها امضاء جمع کند می تواند بدون نظارت وارد گود انتخابات شود، به نظرتان بنده و شما یا حتی بالاتر از من و شما چندتا امضا می توانستند جمع کنند؟ آیا این قانون موجب میشد که همه مردم آزادانه بتوانند نامزد انتخابات شوند؟! آیا این شخصیت هایی که شما هموم آنها را قبول ندارید مرجع خوبی در تشخیص بوده و عادلانه امضاء می کردند؟ آیا احزاب و شخصیت های وابسته به جناه هل نامزدهای رقیب، و حتی نامزدهای محبوب مستقل را تأیید می کردند یا از رقیب تراشی برای نامزد موافقشان پرهیز می کردند!!

ج) آیا با این قانون راه تأیید صلاحیت را برای اشخاصی که صلاحیت ندارند اما پول و ثروت و نفوذ بسیاری دارند هموار نمی ساخت؟ قطعا چنین شخصیتی به انتخابات راه پیدا خواهد کرد.

د) شیوه امضاء جمع کردن برای ورود به لیست انتخابات امتحانش را پس داده است و نشان داده است می تواند فسادزا بوده و زمینه رشوه گیری و رانت و مانند آن را به دنبال داشته باشد همانطور که زمزمه هایی از آن در خصوص لیست شورای شهر تهران مطرح شد که البته بنده در صحت و سقم آن ابراز نظر نمی کنم، فقط می خواهم عرض کنم این احتمال به شدت وجود دارد.

فاتح;954737 نوشت:
۵۰ میلیون رای مال سلبیریتی های خاصه ، مثل رضا گلزار ، شهاب حسینی ، اگبر عبدی ، مهدی طارمی و قس علی هذا
ارسطو در رساله سیاست شاید به همین دلیل مردم را ناتوان از تشخیص سیاست های کلان حکومتی میداند . مردمی که بین فقیه و سلبیرتی نمیتوانند گزینه مناسب رو درست و منطقی تشخیص بدهند و انتخاب کنند

رای شما باصرین و مبصرین رو هم دیدیم ...

احتمالا شما هم مناظره های سال 88 رو دیدین ... یک بچه دو ساله هم میفهمید که ادبیات بگم بگم ... مال چجور انسانهایی هست ...

ولی اونها بصیرت به خرج دادن ... و ملت پر بصیرت هم بصیرت به خرج داد و ایشون رای آورد ...
و دقیقا همون کار رو با لاریجانی ها و ... انجام داد ...

شما مبصرین ... فقط خیلی پر رو هستید ... کم نمیارین ...

من همینجا عنوان میکنم که هر کدوم از آقایانی که نام بردین اگر رئیس جمهور میشدند ... وضع کشور خیلی خیلی بهتر از این بود ...

شما مبصرین یه تخیلی در درون ذهنتون دارین که یکی بیاد تو دهن دنیا بزنه ... وضع اقتصاد رو خوب کنه ... ازدواج رو هم تسهیل کنه ...

این حرفها رو که شما ها میفهمین ... و ماها نمیفهمیم ... رو هم لطفا بزارین کنار ...

البته بارها و بارها من در درون این سایت عنوان کردم ... خطرناک ترین چیز یک مذهبی رو من بصیرتش میدونم ...

الان شما دو تا گوسفند بگیرین و ببرین در کلوپ هم جنس بازهای آمریکا ... سره یکی از این گوسفندها رو جلویه اون یکی ببرین ... نصفشون میریزن رو سرتون و پدرتون رو در میارن ...

ولی در درون جامعه اسلامی ... ظهر عاشورا ... با چشمام دیدم که ... ملت پر بصیرت ... یک گوسفندی رو جلویه چشم گوسفندی دیگر ؛ روبرویه مسجد کشتند و شروع به پاک کردن دل و روده اش جلویه اونیکی گوسفند کردند و مذهبیون اسلامی هم با لباسهای سیاه داشتند نگاه میکردند ...

سخن بسیار هست ... از مذهبیونی که خواهرشون رو برای بیرون موندن دو تا تار مو تو خونه حبس میکردند ...

بعدش هم حالا دارین عنوان میکنین که ما نمیفهمیم و شماها میفهمین !!!

مبنای 2;954733 نوشت:
سلام ...
جناب مسلم همکنون یک قانونی در درون سازمان ملل داریم و سایتی سازمان ملل داره که افراد میرن و در درون اونجا طرح یا برنامه یا مساله شون رو عنوان میکنند ...

اگر اون مساله در حدود یک میلیون امضا تونست جمع آوری کنه ... اجازه این رو خواهد داشت که در صحن سازمان ملل مورد بررسی قرار بگیره ...

( نام سایت رو خاطرم نیست ... ولی چندین سال پیش در درون همین سایت بچه ها داشتند در مورد اینکه بریم اومجا و طرحی رو بهش رای بدیم بحث میکردند )

اما بعد اینکه قیاس مع الفارق فرمودید . یک میلیون امضای قابل طرح در سازمان ملل بمعنی تصویب درخواست نیست .
ثانیا این ارتباطی با تائید یا رد صلاحیت افراد برای تصدی یک مسئولیت در داخل یک کشور ندارد . نه موضوع واحد است نه محمول نه مکان و ...

هر کشوری بر اساس قانون اساسی اش عمل میکند قوانین سازمان ملل جنبه ای غیر از این را دارد حکومتی نیست . هر کدام محل اعزاب خودشان و مسئولیت خودشان را دارند.

ثانیا این رای و آن تصویب اگر اعتبار داشت ۷ میلیون یمنی امروز از وبا و قحطی و بمب باران در معرض مرگ قرار نمیگرفتند

[="Times New Roman"][="Black"]

مبنای 2;954739 نوشت:
رای شما باصرین و مبصرین رو هم دیدیم ...

احتمالا شما هم مناظره های سال 88 رو دیدین ... یک بچه دو ساله هم میفهمید که ادبیات بگم بگم ... مال چجور انسانهایی هست ...

ولی اونها بصیرت به خرج دادن ... و ملت پر بصیرت هم بصیرت به خرج داد و ایشون رای آورد ...
و دقیقا همون کار رو با لاریجانی ها و ... انجام داد ...

شما مبصرین ... فقط خیلی پر رو هستید ... کم نمیارین ...

من همینجا عنوان میکنم که هر کدوم از آقایانی که نام بردین اگر رئیس جمهور میشدند ... وضع کشور خیلی خیلی بهتر از این بود ...

شما مبصرین یه تخیلی در درون ذهنتون دارین که یکی بیاد تو دهن دنیا بزنه ... وضع اقتصاد رو خوب کنه ... ازدواج رو هم تسهیل کنه ...

این حرفها رو که شما ها میفهمین ... و ماها نمیفهمیم ... رو هم لطفا بزارین کنار ...

البته بارها و بارها من در درون این سایت عنوان کردم ... خطرناک ترین چیز یک مذهبی رو من بصیرتش میدونم ...

الان شما دو تا گوسفند بگیرین و ببرین در کلوپ هم جنس بازهای آمریکا ... سره یکی از این گوسفندها رو جلویه اون یکی ببرین ... نصفشون میریزن رو سرتون و پدرتون رو در میارن ...

ولی در درون جامعه اسلامی ... ظهر عاشورا ... با چشمام دیدم که ... ملت پر بصیرت ... یک گوسفندی رو جلویه چشم گوسفندی دیگر ؛ روبرویه مسجد کشتند و شروع به پاک کردن دل و روده اش جلویه اونیکی گوسفند کردند و مذهبیون اسلامی هم با لباسهای سیاه داشتند نگاه میکردند ...

سخن بسیار هست ... از مذهبیونی که خواهرشون رو برای بیرون موندن دو تا تار مو تو خونه حبس میکردند ...

بعدش هم حالا دارین عنوان میکنین که ما نمیفهمیم و شماها میفهمین !!!

الان فکر کردی با زدن این حرفها دیگه خودت مذهبی به حساب نمیای؟

اتفاقا من تورو یه آدم مذهبی و انقلابی و به شدت افراطی می دونم

که توهم بصیرت داری. فکر میکنی بصیرت داری ولی نداری.

منم دیدم مذهبی های افراطی مثل تو رو که روز عاشورا هلهله کردن و پرچم های امام حسین علیه السلام رو آتش زدند

پس حالا که مذهبی هایی مثل تو بصیرتشون در این حد خطرناکه که پرچم های امام حسین عیه السلام رو آتش میزنن و به سید الشهدا بی احترامی میکنن

لطفا سکوت کن و شرم کن و برای زندگی تباهی که با کج روی های خودت رقم زدی دنبال مقصر نگرد. :-$[/]

مبنای 2;954739 نوشت:
رای شما باصرین و مبصرین رو هم دیدیم ...

احتمالا شما هم مناظره ... نمیفهمیم و شماها میفهمین !!!

وقت کردید یک کم به حرفایتان فکر کنید و شک کنید ضرری ندارد .

دوستان خواهش می کنم اجازه ندید بحث از مسیر خودش خارج شده و به عرصه ای برای خالی کردن احساسات تبدیل بشود...!!!

ما اگر قصدمان روشن شدن مطلب و آگاه کردن طرف مقابل است باید ابتدا خودمان را جای طرف مقابل بگذاریم و ببینیم با چه زبانی باید با او سخن بگوییم تا دلش نرم شده و حرف ما را بپذیرد!!
نباید احساساتی برخورد کنیم.

هر کسی به هر کسی رأی داده است اگر آن کاندیدا در نگاه ما انسان مطلوب و شایسته ای نبوده اما دلیل نمیشود که رأی دهنده هم آدم بدی باشد!! چون او آن را خوب می داند که به او رأی داده است.

زهیر که در رکاب امام حسین(ع) شهید شد در جنگ صفین روبروی علی(ع) ایستاد، نه اینکه آدم بدی باشد، او آن موقع هم طالب حق بود اما حق را در معاویه دیده و علی(ع) را به اشتباه بر باطل تشخیص داده بود.
و شمر که در جنگ صفین در سپاه علی(ع) بود در کربلا روبروی امام حسین(ع) ایستاد! نه اینکه او آن موقع که در سپاه علی(ع) بود آدم خوبی باشد، او آن موقع هم به دنبال حق نبود بلکه دنبال قدرت بود و قدرت علی(ع) را بیشتر می دید!!

بنابراین مطلقا رأی دادن به x و y نمی تواند ملاک سنجش دین و ایمان و وجدان افراد باشد.

ما همگی به دنبال حق و عدالت هستیم، و من مطلقا نمی توانم برتابم که کسی رأی دهندگان به جناح مقابل که مورد تأیید قانون اساسی و شورای نگهبان است را ضد دین و ضد انقلاب و در لشگر یزید و مانند آن بداند.

[=Times New Roman]

مسلم;954747 نوشت:
دوستان خواهش می کنم اجازه ندید بحث از مسیر خودش خارج شده و به عرصه ای برای خالی کردن احساسات تبدیل بشود...!!!

ما اگر قصدمان روشن شدن مطلب و آگاه کردن طرف مقابل است باید ابتدا خودمان را جای طرف مقابل بگذاریم و ببینیم با چه زبانی باید با او سخن بگوییم تا دلش نرم شده و حرف ما را بپذیرد!!
نباید احساساتی برخورد کنیم.

هر کسی به هر کسی رأی داده است اگر آن کاندیدا در نگاه ما انسان مطلوب و شایسته ای نبوده اما دلیل نمیشود که رأی دهنده هم آدم بدی باشد!! چون او آن را خوب می داند که به او رأی داده است.

زهیر که در رکاب امام حسین(ع) شهید شد در جنگ صفین روبروی علی(ع) ایستاد، نه اینکه آدم بدی باشد، او آن موقع هم طالب حق بود اما حق را در معاویه دیده و علی(ع) را به اشتباه بر باطل تشخیص داده بود.
و شمر که در جنگ صفین در سپاه علی(ع) بود در کربلا روبروی امام حسین(ع) ایستاد! نه اینکه او آن موقع که در سپاه علی(ع) بود آدم خوبی باشد، او آن موقع هم به دنبال حق نبود بلکه دنبال قدرت بود و قدرت علی(ع) را بیشتر می دید!!

بنابراین مطلقا رأی دادن به x و y نمی تواند ملاک سنجش دین و ایمان و وجدان افراد باشد.

ما همگی به دنبال حق و عدالت هستیم، و من مطلقا نمی توانم برتابم که کسی رأی دهندگان به جناح مقابل که مورد تأیید قانون اساسی و شورای نگهبان است را ضد دین و ضد انقلاب و در لشگر یزید و مانند آن بداند.


استاد عزیز فرمایش شما کاملا درسته

ولی برخی مطالبی که بیان میشه نه بخاطر اظهار نظرهای طرف مقابل، بلکه بخاطر شناختی است که از طرف مقابل داریم هست.

برخی انسان ها هرچه بیشتر انصاف و اخلاق ببینند گستاخ تر می شوند

و می خواهند تو سری هایی که از افراد دیگر خورده اند را سر دیگران در بیاورند.

شما کارشناس هستید و وظیفه تون پاسخگویی هست که به خوبی اون رو انجام میدید.

ولی خوب خیلی چیزها رو هم نمی دونید و درست هم نیست بدونید.

و هرچه بیشتر از این حرفها بزنید ممکنه من و امثال من رو تحریک کنید که حرفهامون رو با سند اثبات کنیم

که نتیجه اش به هم خوردن نظم تاپیک و منحرف شدن بحث هست و.. هست که اصلا چیز خوبی نیست.

متاسفانه دموکراسی نزد مدعیان پر سر و صدایش آنقدر بی تعریف و بی معنی است که دامنه اش به ذبح گوسفند در کلوپ همجنس بازان و قضاوت آنها کشیده میشود .

اگر چنین است کسانی که نتیجه آرای سال ۸۸ را نپذیرفتند و باعث ریختن خون عده ای شدند رو ببرید در همان کلوپ و نظرشان را در موردش بپرسید

آقا مسعود ...

1. من دیندار هستم ولی مذهبی نیستم .
2. انقلابی بودن رو چه بگیریم !!!

اگر منظور از انقلابی بودن این باشه که بریزیم و سفارت عربستان آتیش بزنیم و بعدش بریم عکس یادگاری با نیش های باز بگیریم و بعدش تو صفحه شخصیمون بزاریم که بابتش گوشت و مرغ و ساندیس و کیک بدن ... خوب من انقلابی نیستم .

اگر منظور از انقلابی بودن این هست که کسی میپرسه که چرا شورای نگهبان برای دور دوم آقای احمدی نژاد رو تائید صلاحیت کرد ؟؟؟

با اینکه دروغها رو شنید !!!
با اینکه پرده دری ها رو دید و شنید !!!
با اینکه اخلاق ایشون رو دید !!!
شورایی که نگهبان است و شورایی که ادعای علم میکنه و باید بتونه پیش بینی کنه .... خوب چرا ایشون رو تائید میکنه ؟؟؟

اگر شما به پیامهایی که شورای نگهبان در زمان انتخابات بیرون میده توجه کنین منظورم رو متوجه میشین ... خیلی از افراد رو رد صلاحیت میکنند . با این عنوان که میبایست شرایط انتخاب شوندگان محرز بشه ... یعنی اینکه ممکن هست خیلی ها شرکت کنند ؛ سابقه خوبی هم داشته باشند ؛ شخص عالی و متعالی باشند ؛ ولی محرز شدن شرایط بحثی دیگر هست ... مثلا شما ممکن هست بخوای با دختری پولدار ازدواج کنی ... اینی که ایشون هر روز با مازاراتی میاد سره کار یک بحث هست ... محرز شدن پولداری ایشون یک بحث دیگر هست ... ( ممکنه ماشین ماله پسر عموش باشه )

من دردم از این هست ...
که این شورا به صورت دقیق و واضح دیدند و شنیدند ...
و با این حال ایشون رو تائید کردند ...

من خاطرم هست که آقای جوادی آملی در همون زمانها پیش بینی کردند و گفتند ایشون رو اینقدر بالا میبرندکه همه چیز رو خراب میکنه ...

سوال این هست ... چرا ایشون رو در شورای نگهبان نمیزارن ( هان !!!! هان !!! )
سوال این هست ... مسبب این همه مشگلات اقتصادی و خودکشی ها و افسردگی ها شورایی غیر از شورای نگهبان هست ... شورایی که باید زندگی ایشون رو زیر و رو میکرد تا شرایط براش محرز میشد ... حتی دم خروسی که در برنامه صدا و سیما بیرون زده بود رو ندید .

انقلابی بودن اگر به پرسیدن این جملات هست ... خوب من یک انقلابی هستم .

بقیه جملاتتون هم توهین بود ...

مسلم;954693 نوشت:
قوانین سایت در خصوص ورود به مسائل جزئی سیاسی است، اما اگر ابهامی در اصل قانون اساسی است بنده با کمال میل در خدمت شما هستم و مخالفتی با قوانین سایت ندارد.
اگر نقد بنده به آمریکا را نقد بی جا و مغالطه یا فریب مخاطب یا هر چیز نادرست دیگری تصور می کنید بنده ابایی از عذرخواهی ندارم و رسما عذرخواهی میکنم.
همچنین اگر در لابلای کلامم جمله ای بوده که موجب ناراحتی شما شده است قطعا قصد و غرضی در کار نبوده است، امیدوارم حلال بفرمایید.
در هر صورت بنده هم از مشارکت شما در بحث صمیمانه تشکر می کنم.
@};-

متشکرم جناب مسلم. کمی فکر می کنم و در چارچوب مشخصی درباره قانون اساسی بعدا در تاپیک جدید پرسشم رو مطرح خواهم کرد.

مسلم;954747 نوشت:
دوستان خواهش می کنم اجازه ندید بحث از مسیر خودش خارج شده و به عرصه ای برای خالی کردن احساسات تبدیل بشود...!!!

ما اگر قصدمان روشن شدن مطلب و آگاه کردن طرف مقابل است باید ابتدا خودمان را جای طرف مقابل بگذاریم و ببینیم با چه زبانی باید با او سخن بگوییم تا دلش نرم شده و حرف ما را بپذیرد!!
نباید احساساتی برخورد کنیم.

هر کسی به هر کسی رأی داده است اگر آن کاندیدا در نگاه ما انسان مطلوب و شایسته ای نبوده اما دلیل نمیشود که رأی دهنده هم آدم بدی باشد!! چون او آن را خوب می داند که به او رأی داده است.

زهیر که در رکاب امام حسین(ع) شهید شد در جنگ صفین روبروی علی(ع) ایستاد، نه اینکه آدم بدی باشد، او آن موقع هم طالب حق بود اما حق را در معاویه دیده و علی(ع) را به اشتباه بر باطل تشخیص داده بود.
و شمر که در جنگ صفین در سپاه علی(ع) بود در کربلا روبروی امام حسین(ع) ایستاد! نه اینکه او آن موقع که در سپاه علی(ع) بود آدم خوبی باشد، او آن موقع هم به دنبال حق نبود بلکه دنبال قدرت بود و قدرت علی(ع) را بیشتر می دید!!

بنابراین مطلقا رأی دادن به x و y نمی تواند ملاک سنجش دین و ایمان و وجدان افراد باشد.

ما همگی به دنبال حق و عدالت هستیم، و من مطلقا نمی توانم برتابم که کسی رأی دهندگان به جناح مقابل که مورد تأیید قانون اساسی و شورای نگهبان است را ضد دین و ضد انقلاب و در لشگر یزید و مانند آن بداند.

بسیار زیبا بود گل

مسلم;954580 نوشت:
در قانون اساسی برای پست ها و مسئولیت ها شرایطی بیان شده است، مثلا در مورد رییس جمهور در اصل 115 قانون اساسی امده است:

«رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند انتخاب گردد:
ایرانی‌الاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور»

یعنی:
اون کاندیدا که داخل استدیو پشت میز مناظرات ریاست جمهوری نشسته بود و به اعتراف خودش جوک می نوشت واسه کاندیداها و هیچ برنامه ای نداشت
اون کاندیدا که شبیه گاندی تیپ میزد
اون کاندیدا که در مناظرات ریاست جمهوری حرف کم اورده بود شعر مهد کودک« ما فرزندان ایرانیم ایران پاک خود را مانند جان میدانیم» می خواند
اون کاندیدا که هیچ سابقه اجرایی نداره
اون کاندیدا که تخصصش هیچ ارتباطی به قوه اجرایی نداره
اون کاندیدا که.............

از نظر فقها و حقوق دانان شورای نگهبان رجل سیاسی و مدیر و مدبر و دارای حسن سابقه و رجل مذهبی و مومن و با تقوا به حساب میاد؟!
تایید صلاحیت این افراد بر اساس چی بوده؟اسلام ؟قانون ؟عقل ؟سیاست ؟مصلحت ؟
مهندسی انتخابات در تمام دنیا هست اما این چه نوع مهندسی هست که ضعیفترین افراد با ضعیفترین سوابق را تایید میکنه؟

در مورد رد صلاحیت رئیس جمهور سابق سخنگوی شورای نگهبان گفت ما موظف به تشخیص مصلحت هستیم.
زمانی که عضو زرتشتی رد صلاحیت شد سخنگوی شورای نگهبان گفت ما مامور به تشخیص مصلحت نیستیم و مرقانون باید اجرا بشه.
در فاصله چند ماه این دو نظر اعمال شده نه چهل سال.

واقعا من دوست دارم یک بار دیگه برگردیم به سال 88 ...

واقعا این شورا چه کسایی رو تائید کرده بود که رئیس جمهور بشن ...

1. یکیشون که تویه مباحث مناظره کم مونده بود خوابش بگیره ...بعدش هم که رای نیاورد استدلال کرد دو ساعت رفت خوابید و در همون دو ساعت رای ها برگشت .
2. یکیشون که تویه مباحث اصلا ادب و نزاکت و شخصیت و کنار گذاشته بود و پشت سره هم دروغ میگفت و بگم بگم میکرد .
3. یکیشون هم که حتی نمیتونست جواب یک شخص بی ادب رو بده و همش "چیز" ... "چیز" میکرد ؛

در این بین فقط یک نفر بود که به نظرم خوب بود ... ولی ایشون هم چون نتونست مردم رو تهییج کنه خوب رای نیاورد ...

در حالیکه ما کسایی مانند علی لاریجانی رو داریم ؛ کسایی مانند علی مطهری رو داریم ؛ کسایی مانند خاتمی رو داریم ؛ کسایی مانند خانوم سعیده قدس رو داریم ؛ کسایی ماننده پرفسور سمیعی و نادر نوری و ... رو داریم .

الان فرض کنین همین 5 نفر بالا کاندید شدند و من میخوام یکی رو انتخاب کنم ...

چرا چیزی مانند ویکی پدیا در درون ایران نیست که من دقیق دقیق بدونم سابقه اجرایی این افراد چی بوده ...
نقطه ضعفهاشون کجاست
نقطه قوتهاشون کجاست

یک کاغذ بهت میدن و میگن اسم 40 نفر رو توش بنویس و بده ... بعدش میریم و هر چی اصلاح طلب هست ... یا هر چی اصولگرا هست رو توش مینویسیم ...

چرا یک سایت برای بررسی رجل سیاسی برامون درست نمیکنند که منی که میخوام به کسی رای بدم ... برم در درونش و تمایم تصمیم هایی که در دوره های قبل ایشون بهش جواب مثبت داده رو بررسی کنم ؛ تمام طرحهایی که ایشون باهاش مخالف بوده رو بررسی کنم و به اون کسی رای بدم که به نظراتم نزدیک تر هستش ...

واقعا ما رویه چه حسابی میریم به یک کاندید مجلس رای میدیم ...

یعنی واقعا شورای انتخابات ؛ شورای نگهبان ؛ و .... این چیزها به ذهنشون نمیرسه !!

الان من یک برنامه نویس هستم ... زیر دو ماه میتونم سایتی رو تاسیس کنم که در زمان انتخابات فعال بشه ...

هر کسی در زمان انتخابات بتونه بیاد در درون اون سایت ....

در درون اون سایت از اون شخص 100 تا سوال بپرسه و نظرش رو در مورد اون 100 تا سوال جویا بشه ...

اون شخص به اون 100 تا سوال جواب بده ...

مثلا ازش پرسیده بشه ... شما به این طرح چه جوابی میدی .... ( مثبت یا منفی )

بعد از اینکه اون 100 تا سوال رو جواب داد ...

نرم افزار عنوان میکنه ... این افراد به ترتیب نظراتشون به شما نزدیک تره ...

1. آقای ................
2. آقای .........................
3. آقای ....
4. آقای ....

سلام

مسلم;954738 نوشت:
الف) اگر قرار باشد مثلا یک شخص با هزار امضاء به جمع کاندیداهای انتخابات بپیوندد این ظاهرش زیباست اما این اولا مشکل را دو چندان می کند چرا که باید دوباره صلاحیت امضا کنندگان را کسی تأیید کند، یعنی در قانون بیاید چه کسانی و با چه شرایطی امضایشان معتبر است و باید دوباره نهادی بر تشخیص صلاحیت امضا کنندگان نظارت کند!

البته نیاز به تایید صلاحیت نیست. افراد معتبر شامل شهرداران و نمایندگان مجلس و برخی مقامات دیگر میشوند. فکر نکنم چند خط بیشتر بشه و مشکلی ایجاد کنه.
مسلم;954738 نوشت:
ب) فرض کنید قانون بر این بنا شود که هر کسی از هزار نفر یا حتی 500 نفر از شخصیت ها امضاء جمع کند می تواند بدون نظارت وارد گود انتخابات شود، به نظرتان بنده و شما یا حتی بالاتر از من و شما چندتا امضا می توانستند جمع کنند؟ آیا این قانون موجب میشد که همه مردم آزادانه بتوانند نامزد انتخابات شوند؟! آیا این شخصیت هایی که شما هموم آنها را قبول ندارید مرجع خوبی در تشخیص بوده و عادلانه امضاء می کردند؟ آیا احزاب و شخصیت های وابسته به جناه هل نامزدهای رقیب، و حتی نامزدهای محبوب مستقل را تأیید می کردند یا از رقیب تراشی برای نامزد موافقشان پرهیز می کردند!!

حدود 50 هزار نفر یا بیشتر از این افراد هستن که شما میتونید ازشون امضا بگیرید. یعنی شما برای ورود به انتخابات موافقت 1 درصد از این افراد رو نیاز دارید. همانطور که در پست قبلی هم گفتم کسی که در این حد امضا نیز نمیتواند جمع کند قطعا رییس جمهور هم نخواهد شد. بحث جناح و حزب هم مطرح نیست چون شما تنها با جلب موافقت یک درصد میتوانید وارد انتخابات شوید.
مسلم;954738 نوشت:
ج) آیا با این قانون راه تأیید صلاحیت را برای اشخاصی که صلاحیت ندارند اما پول و ثروت و نفوذ بسیاری دارند هموار نمی ساخت؟ قطعا چنین شخصیتی به انتخابات راه پیدا خواهد کرد.

اگر در ایران بود احتمال چنین کاری بود ولی در جایی مثل فرانسه چنین چیزی امکان ندارد. زیرا به طور مثال لیست 500 نفره منتشر میشود و همه میدانند چه کسانی به فرد بی صلاحیت ولی با ثروت و نفوذ رای داده. یعنی در حقیقت اگر کسی چنین کاری انجام دهد راه سیاسی خودش را از بین برده است.
البته شما از قطعیت حرف زده اید. لطفا مثال بیاورید. چون من اطلاعات کاملی در این زمنیه ندارم.
مسلم;954738 نوشت:
د) شیوه امضاء جمع کردن برای ورود به لیست انتخابات امتحانش را پس داده است و نشان داده است می تواند فسادزا بوده و زمینه رشوه گیری و رانت و مانند آن را به دنبال داشته باشد همانطور که زمزمه هایی از آن در خصوص لیست شورای شهر تهران مطرح شد که البته بنده در صحت و سقم آن ابراز نظر نمی کنم، فقط می خواهم عرض کنم این احتمال به شدت وجود دارد

در ایران بله ولی در کشورهایی مثل فرانسه به دلیل شفافیت مالی چنین کارهایی فرد را بی آبرو میکند و آینده خود فرد از بین میرود
البته اگه ممکنه بفرمایید از نظر اسلام راه مناسب به چه صورتی میباشد؟
تشکر

hasani313;953734 نوشت:
سلام
در سال ۱۳۵۷ عده ای از روحانیون با استفاده از تفکرات مذهبی اکثریت مردم توانستند انقلاب کنند. سپس همان عده ی قلیل که جزو حلقه ی اصلی انقلاب و نفرات دور و بر آقای خمینی بودند جایگاه ها و پست های اصلی کشور را تصاحب کرده و با استفاده از جو آن زمان و استفاده از اسم انقلابی و پیرو امام و روحانیت و ... وارد مجالس مختلف کشور شدند. سپس بعد از مدتی قانون اساسی را طوری تغییر دادند که هیچکس خارج از خود و دوستانشان نتواند وارد مجلس شود و لذا تغییری در این قوانین ایجاد کند. و حالا آنها با استناد بر همین قوانین خود نوشته که همان حلقه ی انقلابیون سال ۵۷ نوشتند و تصویب کردند مدعی مردم سالاری و دموکراسی در ایران هستند!

من اصلا بر سر نوشته های فوق بحثی ندارم، اینکه قبول میکنید یا نه پای خودتان، اما یک سوال دیگر دارم: چطور میشود در کشوری که هرکس بخواهد برای هر سمت اصلی در آن انتخاب شود نیاز به تایید شورای نگهبان دارد، و این شورا ۱۲ عضو دارد که ۶ عضو را مستقیما رهبر کشور تعیین میکند، و اگر هیچکدام از این ۶ نفر به کاندیدایی رای مثبت ندهند آن فرد احراز صلاحیت نمیشود و نمیتواند در هیچ انتخاباتی شرکت کند، چطور اسم این را میگذارید دموکراسی؟

حتی اخیرا یک مورد فضاحت بار رخ داد و یک فرد از زیر دست شورای نگهبان در رفت و با چند ده هزار رای مردم عضو شورای شهر یزد شد ولی شورای نگهبان خوشش نیامد از اینکه یک زرتشتی در کشور ایران عضو شورا باشد و انتخابش را باطل اعلام کرد ...!

در قانون اساسی مصوب حلقه ی انقلابیون سال ۵۷، تنها کسی میتواند وارد مناصب حکومتی ایران شود که توسط شورای نگهبان تایید صلاحیت شود. و در شورای نگهبان تنها کسی تایید میشود که حداقل ۷ رای مثبت بیاورد. یعنی عملا ۶ نماینده ی رهبری در این شورا هستند که تعیین میکنند چه کسی میتواند در ایران کاندیدای انتخابات ها بشود. چون اگر این ۶ نفر به فردی رای منفی بدهند، دیگر خدا هم نمیتواند او را تایید صلاحیت کند. ضمن اینکه آن ۶ نفر دیگر را نیز رئیس قوه قضائیه به مجلس معرفی میکند... همان رئیسی که خودش نیز با توسط رهبری انتخاب شده و یقینا همان گزینه های مطلوب رهبری را به مجلس معرفی میکند! و مجلسی که خودشان با همین مکانیزم انتخاب شده اند و قبلا سوگند وفاداری به همین سیستم و نظام و رهبری را خورده اند و اگر غیر این بود شورای نگهبان تاییدشان نمیکرد که بخواهند وارد مجلس شوند و قوانین آن را به نفع مردم ایران تغییر دهند!

حالا لطفا اگر کسی همچنان معتقد است نظام جمهوری اسلامی یک نظام دموکراسی است لطفا بدون بحث و توهین و جدل، و به دور از حاشبه، تنها دلیل منطقی خود را بیاورد. ضمنا بحث شخصی اینجا نداشته و فقط برایم جالب است نظرات مردم سرزمینم را بدانم@};-

بدبختی ما اینه توی کشوری بدنیا اومدیم که پدرها یا پدربزرگامون حکومتشو انتخاب کردن.من هم عقیده ام باشما.ولی اینجا جای بحث نیس.وقتی کسی مغزشو شست و شو داده باشن خودش اراده ای نداره.

شایا;954817 نوشت:
سلام

در ایران بله ولی در کشورهایی مثل فرانسه به دلیل شفافیت مالی چنین کارهایی فرد را بی آبرو میکند و آینده خود فرد از بین میرود
البته اگه ممکنه بفرمایید از نظر اسلام راه مناسب به چه صورتی میباشد؟
تشکر

با عرض سلام

بهتون توصیه میکنم یه نگاهی به رئیس جمهور های قبلی فرانسه بندازید

از نظر اسلام تنها امام زمان و اشخاصی که ایشون تعیین کنند لیاقت اداره امور رو دارن.

به همین دلیل هم هست که افراد سعی می کنن ظاهر نمایی کنن و خودشون رو تایید شده امام زمان نشون بدن .
در ایران تقریبا تمام افراد با همین روش و عوام فریبی به صورت مستقیم و غیر مستقیم به این منصب می رسن.

با کارهایی مثل شعار سید فاطمی سر دادن و بشقاب برای ایشون سر سفره گذاشتن و لباس خاص! به تن کردن و ...

hamedy12;954819 نوشت:
با عرض سلام

بهتون توصیه میکنم یه نگاهی به رئیس جمهور های قبلی فرانسه بندازید

از نظر اسلام تنها امام زمان و اشخاصی که ایشون تعیین کنند لیاقت اداره امور رو دارن.

به همین دلیل هم هست که افراد سعی می کنن ظاهر نمایی کنن و خودشون رو تایید شده امام زمان نشون بدن .
در ایران تقریبا تمام افراد با همین روش و عوام فریبی به صورت مستقیم و غیر مستقیم به این منصب می رسن.

با کارهایی مثل شعار سید فاطمی سر دادن و بشقاب برای ایشون سر سفره گذاشتن و لباس خاص! به تن کردن و ...


سلام
همانطور که گفتم اطلاعات من در این زمنیه بالا نیست و چون فرانسوی نیز بلد نیستم دسترسی به اطلاعات سخت تر نیز میشود.
لطفا شما اگر اطلاعی در این زمینه دارید بفرمایید و به نظر شما کجای این قانون مشکل زا میباشد؟
در مورد نظر اسلام نیز منظورم در زمان غیبت میباشد.
با تشکر

Im_Masoud.Freeman;954749 نوشت:
ولی برخی مطالبی که بیان میشه نه بخاطر اظهار نظرهای طرف مقابل، بلکه بخاطر شناختی است که از طرف مقابل داریم هست.

برخی انسان ها هرچه بیشتر انصاف و اخلاق ببینند گستاخ تر می شوند

و می خواهند تو سری هایی که از افراد دیگر خورده اند را سر دیگران در بیاورند.

جناب آقا مسعود عزیز

بنده نفیا و اثباتا رد کردم، یعنی ممکن است رأی دهنده طالب حق باشد وممکن است نباشد، بنده عرض کردم از طریق رأی دادن نمی توانیم شخص را بشناسیم، بلکه باید رفتارهای خود فرد را ببینیم، همانطور که خودتان فرموده اید:

Im_Masoud.Freeman;954749 نوشت:
بخاطر شناختی است که از طرف مقابل داریم

و همانطور که فرمودید این مباحث علاوه بر اینکه از اهداف سایت نیست، ربطی به موضوع تاپیک هم نداشته و ما را از موضوع تاپیک دور و دچار حواشی می کند، همانطور که فرمودید:

Im_Masoud.Freeman;954749 نوشت:
نتیجه اش به هم خوردن نظم تاپیک و منحرف شدن بحث هست و.. هست که اصلا چیز خوبی نیست

لذا بنده مطلقا قصد تحریک شما برای ادامه بحث را نداشته و ندارم، اگر کلامم چنین معنایی می دهد عذرخواهی میکنم.

بنده نخواستم در خصوص شخصیت دوستان ابراز نظر کنم، فقط عرضم این بود که شناخت از طریق رأی دادن، مسیر درستی نیست که در این خصوص اختلاف نظری داریم.

و ممنونم از اینکه بحث را ادامه ندادید.@};-

ناگفته هاي ناب;954776 نوشت:
یعنی:
اون کاندیدا که داخل استدیو پشت میز مناظرات ریاست جمهوری نشسته بود و به اعتراف خودش جوک می نوشت واسه کاندیداها و هیچ برنامه ای نداشت
اون کاندیدا که شبیه گاندی تیپ میزد
اون کاندیدا که در مناظرات ریاست جمهوری حرف کم اورده بود شعر مهد کودک« ما فرزندان ایرانیم ایران پاک خود را مانند جان میدانیم» می خواند
اون کاندیدا که هیچ سابقه اجرایی نداره
اون کاندیدا که تخصصش هیچ ارتباطی به قوه اجرایی نداره
اون کاندیدا که.............

از نظر فقها و حقوق دانان شورای نگهبان رجل سیاسی و مدیر و مدبر و دارای حسن سابقه و رجل مذهبی و مومن و با تقوا به حساب میاد؟!
تایید صلاحیت این افراد بر اساس چی بوده؟اسلام ؟قانون ؟عقل ؟سیاست ؟مصلحت ؟
مهندسی انتخابات در تمام دنیا هست اما این چه نوع مهندسی هست که ضعیفترین افراد با ضعیفترین سوابق را تایید میکنه؟

ببینید جناب گفته های ناب عزیز
اولا شورای نگهبان به توان مدیریتی شخص نگاه می کند:
نه برنامه داشتن یا نداشتن(برنامه داشتن غیر از تون اجرایی است، این وظیفه مردم است که ببینند این انسان برنامه دارد یا خیر)
نه تیپ و ظاهر شخص
نه تخصص شخص(مهم نیست پزشک باشد یا مهندس برق، یا فیلسوف و یا ادیب
نه خواندنش شعر یا نخواندن آن
و آن کسی که می فرمایید سابقه اجرایی نداشته است، در حکم رهبری برای آخرین مسئولیت وی چنین آمده است: «و کار آزموده در مدیریت های کلان می باشید...


ناگفته هاي ناب;954776 نوشت:
در مورد رد صلاحیت رئیس جمهور سابق سخنگوی شورای نگهبان گفت ما موظف به تشخیص مصلحت هستیم.
زمانی که عضو زرتشتی رد صلاحیت شد سخنگوی شورای نگهبان گفت ما مامور به تشخیص مصلحت نیستیم و مرقانون باید اجرا بشه.
در فاصله چند ماه این دو نظر اعمال شده نه چهل سال


ببینید در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس، تشخیص صلاحیت نامزد ها با شورای نگهبان است، اما تشخیص صلاحیت نامزدهای شورای شهر با شورای نگهبان نیست، لذا شورای نگهبان آن نامزد زرتشتی را تأیید نکرده اند، فقط به قانون استناد کرده اند که یک زرتشتی نمی تواند عضو شورای شهر یک شهری بشود که اکثریت مسلمان هستند، یعنی می گویند این خلاف قانون اساسی است، وگرنه صلاحیت ایشان را هیئت نظارت استان تأیید کرده بودند.

mohsen1990;954818 نوشت:
بدبختی ما اینه توی کشوری بدنیا اومدیم که پدرها یا پدربزرگامون حکومتشو انتخاب کردن

در تمام کشورها اینچنین است، قرار نیست هر نسلی روی کار می آید دوباره حکومت تشکیل بدهد!! آیا نسل کنونی آمریکا حکومت این کشور را انتخاب کرده اند؟ نسل کنونی انگلیس یا فرانسه یا آلمان یا کدام کشور هستند که حکومتشان را انتخاب کرده باشند؟! مثلا قانون اساسی آمریکا در سال 1789 به تصویب رسید!! یعنی حدود 220 سال پیش! یعنی پدرها و پدربزرگ ها که هیچ، بلکه نسلی آن را تصویب کرده اند که اصلا نسل کنونی نه آنها را دیده، و نه اسم آنها را شنیده، اما قانون اساسی آنها را تصویب کرده اند!

و ثانیا اینکه یک حکومت مورد رضایت تمامی مردم آن کشور باشد نشدنی است، در هیچ کجای جهان نداریم، بنده الان علی رغم انتقادات فراوان به مسئولین از نظام ایران راضی هستم، و مطلقا احساس بدبختی نمی کنم.
اگرچه شرایط بیرونی در احساسات انسان ها نقش دارد، اما احساس بدبختی و خوشبختی اصیل باید از درون بجوشد، نه از بیرون! لذا انسان های قوی هرگز از بیرون احساس بدبختی نمی کنند!

من نمیدونم شخصیت یا اخلاق من اگر خوب یا بد هست چه ربطی به موضوع بحث داره ...

من در ارتباط با موضوع بحث ... مسائلی رو عنوان میکنم ... و اگر در ارتباط با موضوع بحث سخنی باشه میشنوم ... و بعد میان و میگن فلانی اخلاقش بده ... خوب اصلا به شما چه مربوطه من اخلاقم خوب هست یا بد هست ...

چند بار من به همین آقا مسعود گفتم ... برو یک موضوع درست کن و در درونش عنوان کن که اخلاقت خوبه ... و از دیگران بخواه که بیان و در مورد اخلاقت صحبت کنن ...

اونموقع ممکن هست کسانی دوست داشته باشن که بگن شما اخلاقت خوب یا بد هست .

ثانیا ... باریکلا به شما که خوش اخلاقی ... خوش به حالت که اینقدر با شخصیتی ... من نه دوست دارم خوش اخلاق باشم و نه دوست دارم ظاهرم با باطنم فرق داشته باشه ...

همینی ام که هستم ... نمیخوای پستام رو نخون ...

[="Times New Roman"][="Black"]

مسلم;954837 نوشت:

یعنی ممکن است رأی دهنده طالب حق باشد وممکن است نباشد، بنده عرض کردم از طریق رأی دادن نمی توانیم شخص را بشناسیم، بلکه باید رفتارهای خود فرد را ببینیم، همانطور که خودتان فرموده اید:

بنده نخواستم در خصوص شخصیت دوستان ابراز نظر کنم، فقط عرضم این بود که شناخت از طریق رأی دادن، مسیر درستی نیست که در این خصوص اختلاف نظری داریم.

والا من نفهمیدم شما روی چه حسابی فکر کردید که من از روی رای دادن قضاوت کردم.

اصلا اینطور نیست. گفتم برخی حرفهایی که میزنیم نه بر اساس پست هایی که در این تاپیک گذاشته میشه.

بلکه بر اساس شناختی هست که از طرف مقابل داریم نه براساس رای دادن به یک کاندید.

یعنی شناخت ما از طرف مقابل مربوط به این تاپیک نیست و با عقاید و تفکراتش در گذشته به خوبی آشنا شدیم.

راستش کم کم دارم به این نتیجه می رسم که بهتره من هم فیلم بازی کنم و هیچوقت اجازه ندم مذهبی ها بفهمند که یه جوان مذهبی هستم

چون اگر همیشه این تصویر رو از خودت نشون بدی که

تازه به سمت اسلام اومدی و با هر برخورد بدی ممکنه از اسلام فراری بشی خیلی بیشتر مورد توجه قرار می گیری

ولی اگر بفهمن مذهبی هستی و دلت برای اسلامی می سوزد از کوچک ترین خطای تو نمی گذرند.

گناه من و امثال من اینه که خطای خودمان را پذیرفتیم و عقده هامون رو سر دیگران خالی نمی کنیم.

از امروز میرم مسجد محل و اسلام رو با طرح شبهات می بندم به رگبار و اینطور وانمود میکنم که رفتار بد مذهبی ها باعث شده من این حرفها را بزنم.

بعدشم میشینم کنار و از دریای محبت مذهبی ها بهره مند میشم و با همین ترفند تا آخر عمر به خوبی و خوشی زندگی میکنم.

در پناه خدا موفق و سربلند باشید.@};-[/]

Im_Masoud.Freeman;954845 نوشت:
والا من نفهمیدم شما روی چه حسابی فکر کردید که من از روی رای دادن قضاوت کردم.

اصلا اینطور نیست. گفتم برخی حرفهایی که میزنیم نه بر اساس پست هایی که در این تاپیک گذاشته میشه.

بلکه بر اساس شناختی هست که از طرف مقابل داریم نه براساس رای دادن به یک کاندید.

یعنی شناخت ما از طرف مقابل مربوط به این تاپیک نیست و با عقاید و تفکراتش در گذشته به خوبی آشنا شدیم.

راستش کم کم دارم به این نتیجه می رسم که بهتره من هم فیلم بازی کنم و هیچوقت اجازه ندم مذهبی ها بفهمند که یه جوان مذهبی هستم

چون اگر همیشه این تصویر رو از خودت نشون بدی که

تازه به سمت اسلام اومدی و با هر برخورد بدی ممکنه از اسلام فراری بشی خیلی بیشتر مورد توجه قرار می گیری

ولی اگر بفهمن مذهبی هستی و دلت برای اسلامی می سوزد از کوچک ترین خطای تو نمی گذرند.

گناه من و امثال من اینه که خطای خودمان را پذیرفتیم و عقده هامون رو سر دیگران خالی نمی کنیم.

از امروز میرم مسجد محل و اسلام رو با طرح شبهات می بندم به رگبار و اینطور وانمود میکنم که رفتار بد مذهبی ها باعث شده من این حرفها را بزنم.

بعدشم میشینم کنار و از دریای محبت مذهبی ها بهره مند میشم و با همین ترفند تا آخر عمر به خوبی و خوشی زندگی میکنم.

در پناه خدا موفق و سربلند باشید.

سوء تفاهم یش آمده برادر من
تمام هدفم این بود که بگویم من و شما اختلاف نظری نداریم، نقل قول هایی هم که از شما گرفتم برای این بود که بگویم حرف بنده هم حرف شماست، نه اینکه بگویم حرفم غیر حرف شماست.

در هر صورت اگر کلامم نارسا بود و موجب رنجش خاطر شما شد باور کنید قصد و غرضی در کار نبوده است، بنده رو حلال بفرمایید.
ما نسبت به شما ارادت داشته و داریم@};-

حالا که بحث اخلاق به میون اومد بزارین کمی هم در مورد استاد مسلم صحبت کنم ...

ما بحثی در الکترونیک داریم با عنوان سیگنال حامل ...
ما نمیتونیم صدامون رو بیشتر از 100 متر اونطرف تر بفرستیم ... چون صدای انسان اونقدر برد نداره که بتونه 100 متر اونطرف تر برده ...

در الکترونیک میان یک سیگنالی که برد زیادی داره رو درست میکنن ... بعد صدای انسان رو رویه اون سیگنال سوار میکنن ( اصطلاحا بهش میگن مودوله کردن )

استاد مسلم تبحر خاصی در مودلاسیون داره ...
احساس انسان و نشونه میگره ... و اون رو به عنوان سیگنال حامل در نظر میگیره ... بعدش استدلال هاش رو رویه اون سیگنال مودوله میکنه ...

درست میگم جناب مسلم happy

مسلم;954839 نوشت:
در تمام کشورها اینچنین است، قرار نیست هر نسلی روی کار می آید دوباره حکومت تشکیل بدهد!! آیا نسل کنونی آمریکا حکومت این کشور را انتخاب کرده اند؟ نسل کنونی انگلیس یا فرانسه یا آلمان یا کدام کشور هستند که حکومتشان را انتخاب کرده باشند؟! مثلا قانون اساسی آمریکا در سال 1789 به تصویب رسید!! یعنی حدود 220 سال پیش! یعنی پدرها و پدربزرگ ها که هیچ، بلکه نسلی آن را تصویب کرده اند که اصلا نسل کنونی نه آنها را دیده، و نه اسم آنها را شنیده، اما قانون اساسی آنها را تصویب کرده اند!

و ثانیا اینکه یک حکومت مورد رضایت تمامی مردم آن کشور باشد نشدنی است، در هیچ کجای جهان نداریم، بنده الان علی رغم انتقادات فراوان به مسئولین از نظام ایران راضی هستم، و مطلقا احساس بدبختی نمی کنم.
اگرچه شرایط بیرونی در احساسات انسان ها نقش دارد، اما احساس بدبختی و خوشبختی اصیل باید از درون بجوشد، نه از بیرون! لذا انسان های قوی هرگز از بیرون احساس بدبختی نمی کنند!

۱.امریکا سنا و کنگره و رئیس جمهورشو عوض میکنن چند سالی.راس هرم نداره.کسی مثل اقای جنتی یا ... ندارن که حتی نتونه کارای شخصی خودشو بکنه ولی صلاحیت نماینده هاشون بررسی کنه و تا عمر داره توی ارکان باشن.خونواده ای را توشون نیستن که همه منصب هارا گرفته باشن.رییس قضاییه و مجلس و ...
مگه جووناشون دیوونه هستن وقتی میبینن دارن توی قدرتمندترین کشور دنیا زندگی میکنن.اشتغال بالا.زندگی خوب.همه جا پاسپورتشو قبول دارن.ازهمه مهم تر تولید کننده نه مثل ایران واردکننده و مونتاژ کننده.
البته الان امریکارو قبول ندارم.داره کم کم خراب میشه.ولی المان و بعضی اروپاییا عالین.
۲.من به شخصه نه توی اتوبوس نه دانشگاه نه هیچ جای دیگه کسی را ندیدم که راضی باشه.چرا از هر ۱۰ نفر یکی دونفر راضی هستن.یعنی حدود ۱۰_۲۰درصد.که خودشون جیره خوره نظامن و نمک میخورن نمکدون نمیشکونن دیگه.
من دلمو به چی این کشور خشک کنم اخه.بگم چی داره.هر روز اختلاس.هر روز دزدی های بزرگ.رئیس جمهور دیروز دزد امروز.
توی امریکا از این اتفاقا میافته؟
(نمیدونم این بحثا اینجا مجازه یا نه.شاید به خاطر دموکراسی بالا منو بن کنید اشکال نداره.توی جامعه هم همینه ازادی بیان :((( .
من کاری به اعتقاداتو شما ندارم.شما میتونید راضی باشید.خیلی هم خوب.لزومی نداره پاسخ بدین.چون به نظرتون احترام میزارم.

mohsen1990;954849 نوشت:
۱.امریکا سنا و کنگره و رئیس جمهورشو عوض میکنن چند سالی.راس هرم نداره.کسی مثل اقای جنتی یا ... ندارن که حتی نتونه کارای شخصی خودشو بکنه ولی صلاحیت نماینده هاشون بررسی کنه و تا عمر داره توی ارکان باشن.خونواده ای را توشون نیستن که همه منصب هارا گرفته باشن.رییس قضاییه و مجلس و ...
مگه جووناشون دیوونه هستن وقتی میبینن دارن توی قدرتمندترین کشور دنیا زندگی میکنن.اشتغال بالا.زندگی خوب.همه جا پاسپورتشو قبول دارن.ازهمه مهم تر تولید کننده نه مثل ایران واردکننده و مونتاژ کننده.
البته الان امریکارو قبول ندارم.داره کم کم خراب میشه.ولی المان و بعضی اروپاییا عالین.
۲.من به شخصه نه توی اتوبوس نه دانشگاه نه هیچ جای دیگه کسی را ندیدم که راضی باشه.چرا از هر ۱۰ نفر یکی دونفر راضی هستن.یعنی حدود ۱۰_۲۰درصد.که خودشون جیره خوره نظامن و نمک میخورن نمکدون نمیشکونن دیگه.
من دلمو به چی این کشور خشک کنم اخه.بگم چی داره.هر روز اختلاس.هر روز دزدی های بزرگ.رئیس جمهور دیروز دزد امروز.
توی امریکا از این اتفاقا میافته؟
(نمیدونم این بحثا اینجا مجازه یا نه.شاید به خاطر دموکراسی بالا منو بن کنید اشکال نداره.توی جامعه هم همینه ازادی بیان :((( .
من کاری به اعتقاداتو شما ندارم.شما میتونید راضی باشید.خیلی هم خوب.لزومی نداره پاسخ بدین.چون به نظرتون احترام میزارم.

اگر تونستید حرف بزنید توهین نکنید به خودتون احترام گذاشتید ، هر کسی که از عقیده دینی اش دفاع کنه جیره خور نظامه یعنی چی ؟

استاد محترم رسیدگی کنند اگر کسی حرف میزند بجای دلیل توهین میکند پست را حذف کنید .

داریم درباره دموکراسی صحبت میکنیم یکی می آید از کلوپ هم جنسبتزان سر در می آورد یکی دیگه از انوبوس شهری داستان میسازد توهین کند

اگر معنی گفتگو در نظر تان این است تکلیف رو مشخص کنیم ببینیم چه کاره ایم

mohsen1990;954849 نوشت:
۱.امریکا سنا و کنگره و رئیس جمهورشو عوض میکنن چند سالی.راس هرم نداره.کسی مثل اقای جنتی یا ... ندارن که حتی نتونه کارای شخصی خودشو بکنه ولی صلاحیت نماینده هاشون بررسی کنه و تا عمر داره توی ارکان باشن.خونواده ای را توشون نیستن که همه منصب هارا گرفته باشن.رییس قضاییه و مجلس و ...
مگه جووناشون دیوونه هستن وقتی میبینن دارن توی قدرتمندترین کشور دنیا زندگی میکنن.اشتغال بالا.زندگی خوب.همه جا پاسپورتشو قبول دارن.ازهمه مهم تر تولید کننده نه مثل ایران واردکننده و مونتاژ کننده.
البته الان امریکارو قبول ندارم.داره کم کم خراب میشه.ولی المان و بعضی اروپاییا عالین.

ببینید آقا محسن عزیز
اولا مسئولیت شورای نگهبان یک مسئولیت اجرایی نیست که سن و سال در آن دخالت داشته باشد، بلکه یک مسئولیت نظارتی است.

ثانیا من که نمی گویم کشور ما گل و بلبل و در خوشبختی محض است، و آمریکا در بدبختی محض...!!
اما باید واقع نگر باشیم هم در ایران کارتن خواب است و هم در آمریکا ، اینطور نیست که در آمریکا اشتغال بالا باشد و بیکاری وجود نداشته باشد...!! در اروپا هم همینطور، البته شدت و ضعف داردف برخی کشورها مثل آلمان و اتریش وضعیت بهتری دارند و برخی مثل ایتالیا و اسپانیا و یونان وضعیت بدتر..!!

کشورهای اروپایی و آمریکایی که الان بر فرض وضعشان بهتر از ماست اینطور نیست که این رفاه ده سال و بیست سال به دست آمده باشد! همین لیبرالیسم که امروز برخی از آن به الگوی نمونه اشاره می کنند حدود 200 سال از عمرش می گذرد و به مرور زمان و رع نقائص به اینجا رسیده است.

علاوه بر اینکه بسیاری از این کشورها با استعمار کشورهای ضعیف در انقلاب صنعتی از آنها فاصله گرفته و برای خود سرمایه جمع کردند.

همچنین میزان دشمنی ها را باید لحاظ کرد، یک حکومت در 40 سالگی اش که 8 سال آن را درگیر جنگ عظیمی بوده است، و بقیه را هم تحریم های فلج کننده...! خب چه انتظاریمیتوان داشت؟

البته بنده مطلقا دنبال تبرئه مسئولین نیستم، خود بنده هم دل خوشی از برخی از مسئولین ندارم، اما باید بالاخره همه چیز را با هم و در جای خود دید، در مجموع با در نظر گرفتن همه شرایط، موانع و دشمنی ها نظام ما نسبت به عمر 40 ساله اش روند صعودی داشته است، اگرچه کاستی های بیشماری هم دارد که یکی از آنها مسئولین نالایق در برخی عرصه ها است.

mohsen1990;954849 نوشت:
از هر ۱۰ نفر یکی دونفر راضی هستن.یعنی حدود ۱۰_۲۰درصد.که خودشون جیره خوره نظامن و نمک میخورن نمکدون نمیشکونن دیگه.

شما قصد و غرضی ندارید اما قطعا این سخن از ناآگاهی شما نشأت می گیرد، حقیقتا اینطور نیست، من به عنوان یک طلبه الان چه جیره ای اضافه تر از شما از نظام می گیرم؟!
خرجی که دولت برای یک دانشجو خرج می کند قابل مقایسه با یک طلبه نیست! حقوق یک استاد دانشگاه و مخارج یک دانشگاه را با حقوق یک استاد حوزه و مخارج یک حوزه مقایسه کنید. تازه مخارج حوزه بر عهده دولت نیست!
یا این جناب فاتح، یا خانواده های شهدا که فرزندانشان را داده اند و برخی حتی از بنیاد شهید هم چیزی نمی گیرند!!

با اینکه شما مخالف نظام هستید من مطلقا شما را انسانی که جیره خوار دشمن باشید نمی دانم، بلکه انسان حق طلبی می دانم که اختلاف من و شما بر سر اختلافات مبانی فکری است، نه اینکه بر سر حق و باطل اختلاف داشته باشیم، هر دو طالب حق هستیم اما بر سر تشخیص حق اختلاف داریم.

لذا خواهش می کنم اجازه ندهید ناراحتی و هیجانات شما موجب شود در موضع گیری از جاده منطق بلغزید.

ممنونم@};-

فاتح;954854 نوشت:
استاد محترم رسیدگی کنند اگر کسی حرف میزند بجای دلیل توهین میکند پست را حذف کنید

تذکر حضرتعالی به جاست، و نباید به مخاطب توهین کرد. اما حذف آخرین راهکار است که پس از اخطار باید به آن اقدام شود، ان شاالله که خود دوستان با تذکرات رعایت می کند.
در هر صورت از تذکر به جای شما هم ممنونم
@};-

مبنای 2;954847 نوشت:
استاد مسلم تبحر خاصی در مودلاسیون داره ...
احساس انسان و نشونه میگره ... و اون رو به عنوان سیگنال حامل در نظر میگیره ... بعدش استدلال هاش رو رویه اون سیگنال مودوله میکنه ...

درست میگم جناب مسلم

حقیقتش در این زمینه مطالعه ای نداشته و اطلاع ندارم، اما همواره سعی می کنم خودم را به جای مخاطب بگذارم تا بتوانم مخاطب را درک کرده، و درک و فهم نزدیکی از ذهن مخاطب داشته باشم.
در هر صورت از نکته نظر مثبت شما ممنونم

مسلم;954878 نوشت:
تذکر حضرتعالی به جاست، و نباید به مخاطب توهین کرد. اما حذف آخرین راهکار است که پس از اخطار باید به آن اقدام شود، ان شاالله که خود دوستان با تذکرات رعایت می کند.
در هر صورت از تذکر به جای شما هم ممنونم
@};-

سلام بر استاد گرامی

این ابهام برای بنده هست که چه الفاظی دقیقا مصداق توهین لازم به حذف محسوب میشود ، ولی این را میدانم و دیگران هم مطلعند که حرافی خارج از موضوع و مهمل گوئی باعث انحراف از بحث و ممانعت از نتیجه گیری میشود .

پس برخورد فنی با این گفتار بفرمائید

باسپاس

مسلم;954874 نوشت:
ببینید آقا محسن عزیز
اولا مسئولیت شورای نگهبان یک مسئولیت اجرایی نیست که سن و سال در آن دخالت داشته باشد، بلکه یک مسئولیت نظارتی است.

ثانیا من که نمی گویم کشور ما گل و بلبل و در خوشبختی محض است، و آمریکا در بدبختی محض...!!
اما باید واقع نگر باشیم هم در ایران کارتن خواب است و هم در آمریکا ، اینطور نیست که در آمریکا اشتغال بالا باشد و بیکاری وجود نداشته باشد...!! در اروپا هم همینطور، البته شدت و ضعف داردف برخی کشورها مثل آلمان و اتریش وضعیت بهتری دارند و برخی مثل ایتالیا و اسپانیا و یونان وضعیت بدتر..!!

کشورهای اروپایی و آمریکایی که الان بر فرض وضعشان بهتر از ماست اینطور نیست که این رفاه ده سال و بیست سال به دست آمده باشد! همین لیبرالیسم که امروز برخی از آن به الگوی نمونه اشاره می کنند حدود 200 سال از عمرش می گذرد و به مرور زمان و رع نقائص به اینجا رسیده است.

علاوه بر اینکه بسیاری از این کشورها با استعمار کشورهای ضعیف در انقلاب صنعتی از آنها فاصله گرفته و برای خود سرمایه جمع کردند.

همچنین میزان دشمنی ها را باید لحاظ کرد، یک حکومت در 40 سالگی اش که 8 سال آن را درگیر جنگ عظیمی بوده است، و بقیه را هم تحریم های فلج کننده...! خب چه انتظاریمیتوان داشت؟

البته بنده مطلقا دنبال تبرئه مسئولین نیستم، خود بنده هم دل خوشی از برخی از مسئولین ندارم، اما باید بالاخره همه چیز را با هم و در جای خود دید، در مجموع با در نظر گرفتن همه شرایط، موانع و دشمنی ها نظام ما نسبت به عمر 40 ساله اش روند صعودی داشته است، اگرچه کاستی های بیشماری هم دارد که یکی از آنها مسئولین نالایق در برخی عرصه ها است.

شما قصد و غرضی ندارید اما قطعا این سخن از ناآگاهی شما نشأت می گیرد، حقیقتا اینطور نیست، من به عنوان یک طلبه الان چه جیره ای اضافه تر از شما از نظام می گیرم؟!
خرجی که دولت برای یک دانشجو خرج می کند قابل مقایسه با یک طلبه نیست! حقوق یک استاد دانشگاه و مخارج یک دانشگاه را با حقوق یک استاد حوزه و مخارج یک حوزه مقایسه کنید. تازه مخارج حوزه بر عهده دولت نیست!
یا این جناب فاتح، یا خانواده های شهدا که فرزندانشان را داده اند و برخی حتی از بنیاد شهید هم چیزی نمی گیرند!!

با اینکه شما مخالف نظام هستید من مطلقا شما را انسانی که جیره خوار دشمن باشید نمی دانم، بلکه انسان حق طلبی می دانم که اختلاف من و شما بر سر اختلافات مبانی فکری است، نه اینکه بر سر حق و باطل اختلاف داشته باشیم، هر دو طالب حق هستیم اما بر سر تشخیص حق اختلاف داریم.

لذا خواهش می کنم اجازه ندهید ناراحتی و هیجانات شما موجب شود در موضع گیری از جاده منطق بلغزید.

ممنونم@};-

از پاسختون مشخصه شما فرق میکنید با بقیه و اطلاعات خوبی دارید.خوشحالم منطقی بحث میکنید.
من آخرش نفهمیدم تحریم ها بد بوده برای کشور یا بی اثر بوده؟(رهبران شما میگن تاثیری نداشته این تحریم ها.سخنرانیاشون فیلمش هست)
بازم همون رهبران شما گفتن جنگ نعمت است.نعمت بدم داریم؟
المان و ژاپنم جنگ داشتن خساراتشون از ماهم بیشتر بود.المان که نصفش با خاک یکی شد.
چون تعامل داشتن با دنیا.به مردمشون فکر میکردن.مدام با کلمه دشمن سعی نمیکردن گلوی ملت فشرده بشه.
یه سوال دارم.شما کتاب قلعه حیوانات(یا مزرعه حیوانات) را خوندین؟لطفا بخونین.نظرتونو بگین.حجمش زیاد نیست.کتاب صوتیشم هست.حتما حتما بخونید.دقیقا میتونید تطبیق بدین .....

به نام خدا

مسلم;954838 نوشت:
ببینید در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس، تشخیص صلاحیت نامزد ها با شورای نگهبان است، اما تشخیص صلاحیت نامزدهای شورای شهر با شورای نگهبان نیست، لذا شورای نگهبان آن نامزد زرتشتی را تأیید نکرده اند، فقط به قانون استناد کرده اند که یک زرتشتی نمی تواند عضو شورای شهر یک شهری بشود که اکثریت مسلمان هستند، یعنی می گویند این خلاف قانون اساسی است، وگرنه صلاحیت ایشان را هیئت نظارت استان تأیید کرده بودند.

اصل مطلب این بود: شورای نگهبان
یک جا تشخیص مصلحت و اعمال مصلحت میکند.
یک جا هم بدون مصلحت اندیشی مصر بر مر قانون است.
کار از مهندسی گذشته و به اعمال سلیقه رسیده.
ادامه مطلب چندان مرتبط نیست و جهت راحت روان کاربران در خفا عرض میکنم:
[SPOILER]
مسلم;954838 نوشت:
ببینید جناب گفته های ناب عزیز
اولا شورای نگهبان به توان مدیریتی شخص نگاه می کند:
نه برنامه داشتن یا نداشتن(برنامه داشتن غیر از تون اجرایی است، این وظیفه مردم است که ببینند این انسان برنامه دارد یا خیر)
نه تیپ و ظاهر شخص
نه تخصص شخص(مهم نیست پزشک باشد یا مهندس برق، یا فیلسوف و یا ادیب
نه خواندنش شعر یا نخواندن آن
و آن کسی که می فرمایید سابقه اجرایی نداشته است، در حکم رهبری برای آخرین مسئولیت وی چنین آمده است: «و کار آزموده در مدیریت های کلان می باشید...

1-تایید صلاحیت پیران در شرف رحلت به حکم عقل است یا جهل؟
(یاد مظفرالدین ،شاه دائم المریض قاجار بخیر که آخر عمر به ضرب و زور متحصنین مفید افتاد و مشروطه را امضا کرد.)

2-نویسنده فرهنگ برهنگی و رئیس فعلی مادام الوزرا چه سوابق اجرایی دارن؟

3-کسی که به دست خود، خود را مایه مضحکه مردم میکنه فاقد سیاست ،بلکه عقلانیت است.

4-یک کارشناس مدیریت با نظامی با مهندس با روحانی با حقوق خوان نگاهشان تفاوت داره به مسائل اجرایی ،تفاوت از هسته مرکزی زمین تا منتها الیه پهنه هستی
البته شما وشورای نگهبان روحانی و حقوقدان هستین و بعید میدونم در حد مدیریت شهری هم باشید بنابراین درک نمیکنید این تفاوت نگاه رو.

6-در طول این 38 سال در هر انتخابات ریاست جمهوری بودند چند کاندیدا که فقط و فقط،اسباب مسخره و مضحکه و تماخره و طنز فاخر و سخیف و هجو و هزلِ اهل اسلام و کفر شدند.و هیچ کاربرد دیگری نداشتند.
حال شورای نگهبان،با چنین سوابق درخشان، اصلا صلاحیت تایید صلاحیت دارد؟حاشا و کلا
من به شما پیشنهاد میکنم تامل کنید که چرا چپ و راست و حزب اللهی و .... همه به شورای نگهبان انتقادات سنگینی دارند ؟

7-البته طعنه من به آقای متشکریم بود لیکن همین شخص مورد نظر شما هم تخصص و تمام پست و مسئولیتش قضایی بوده نه حتی در حد مدیریت شهری.

8-سوابق اجرایی مهم نیست،تخصص هم مهم نیست،رعایت حداقل ها(ظاهر) هم مهم نیست ،فن بیان هم مهم نیست.
منم باید برم بست نشینی.
این بحث دوم رو صرفا جهت تامل گفتم.[/SPOILER]

موفق و پیروز باشید.

hasani313;953734 نوشت:
سلام

سلام خدمت شما و رفقا و خصوصا حاج مسلم دوس داشتنی
دستور پخت قانون اساسی ایران مقداری از قانون اساسی فرانسه(که در آن چیزای خوبی وجود دارد که بعضا عمل نمیشود) مقداری هم مواد اضافه شده حوزویون مثل اصل 110 قانون اساسی و ...
کتابای خانوم هانا آرنت در زمینه هژمونی و حکومت های توتالیتر استبدادی بسیار جالب است بنده اصلا نمیگویم مقایسه کنید ،فقط مواردش را کافیست بشمارید متوجه آزادی احزاب و دموکراسی ایران میشوید
از همه مهم تر که بخواهید معنای دموکراسی را بقول حوزویا بماهو دموکراسی متوجه شویم باید به همین نکته توجه کنیم
حکم تنفیذ یعنی رای کل ملت برای رائیس جمهور یک طرف رای رهبر اگه مخالف باشه یک طرف
حال بیابید پرتقال فروش را!

[SPOILER]
در مورد طریقه های مختلف کشور داری من نگاه کردم انصافا یکی از یکی دیگه بدتر بنظر میومد واسه ایران ،از پارلمانی تا پادشاهی و دموکراسی که رای یک سیاست دان با یک فردی که اصلا هیچ اطلاعی در این زمینه ندارد یکیست
الا کل حاله سوسیال دموکراسی فکر کنم از ما بقی(لیبرال و پارلمانی..) بهتر باشد چون باعث انباشت ثروت نمیشود و حرص و آز نمیاورد و جزو مطلوبات دکتر بختیار هم بود

hasani313;953734 نوشت:
مدعی مردم سالاری و دموکراسی در ایران هستند!

خب راست گفتند دیگه!مردم ،سالارند
-----------
خطابه ما به دوستان اصولی وانقلابی
در نهایت به این نتیجه رسیدم ما مخالفین را از کشور خارج کنید در یکی از کشور های حیطه اسکاندیناوی نمیدانم کانادا نروژ ،فنلاند و امثالهم شرایط زندگی که در ایران داریم را برایمان آنجا فراهم کنید(و دارایی هایمان در اینجا مال خودتان) بنده خودم به شخصه قول میدهم از همانجا بگویم مرگ بر امریکا
کشور هم میماند دست شما دوستان حوزوی و پیرو رهبر! دیگه چی ازین بهتر آخه هم امام راحل راضی هم مقام رهبری راضی هم شما راضی هم ما راضی. رفقای اصلاح طلبمان هم هشتک بزنند تا 2400 با روحانی و کیف کنند تا شاید در زمان ظهور منجی حق اصلاحی صورت گرفت!
راه حل ازین بهتر وجود نداره!
والسلام علی من اتبع الهدی[/SPOILER]

mohsen1990;954901 نوشت:
از پاسختون مشخصه شما فرق میکنید با بقیه و اطلاعات خوبی دارید.خوشحالم منطقی بحث میکنید.


ممنونم، شما لطف دارید
@};-

mohsen1990;954901 نوشت:
من آخرش نفهمیدم تحریم ها بد بوده برای کشور یا بی اثر بوده؟(رهبران شما میگن تاثیری نداشته این تحریم ها.سخنرانیاشون فیلمش هست)
بازم همون رهبران شما گفتن جنگ نعمت است.نعمت بدم داریم؟

ببینید جناب محسن عزیز ، هیچ کسی طالب جنگ و تحریم نیست، اینکه می گویند جنگ و تحریم نعمت است از این باب است که استعدادهای انسان ها در محرومیت بیشتر رشد می کند، مثلا ما بر فرض اگر مانند برخی فیلم های سینمایی کشتی مان در دریا بشکند و در یک جزیره ای دورافتاده ساکن شویم، هم نجاری را آغاز خواهیم کرد، هم آهنگری را، و...
چون از کمک کردن دیگران ناامید می شویم لذا به توان داخلی تکیه می کنیم اگرچه برخی مسئولین ما در این وسط مانع هستند!! اما بالاخره جنگ و تحریم در کنار ویرانی ها و مشکلات و سختی ها تا حد زیادی این تأثیر را دارد.
همانطور که جنگ تحمیلی موجب شد که الان ما از نظر نظامی در وضع بسیار مطلوبی به سر ببریم، یعنی طعم تلخ آن را بچشیم، در عرصه میدانی 8 سال با آن درگیر باشیم، و ضرورت استقلال در اسلحه سازی را درک کرده و در کنار آن بدانیم غرب قابل اعتماد نیست! چون دیدیم سازمان مللی را در طول مدت جنگ حاضر نشد این کشور را به عنوان آغازگر جنگ معرفی کند! و در برابر بمباران های شیمیایی فقط طرفین را به خویشتنداری دعوت میکرد...!!

اینها تجربیات ارزشمندی شد که نقش پررنگی در تغییر مسیر نظام داد لذا از این بابت نعمت بود؛ وگرنه هر کسی جمله فوق را غیر از این معنا کند و بگوید ما جنگ و تحریم را نعمت می دانیم و به دنبال آن هستیم قطعا فکرش مشکل دارد!!

mohsen1990;954901 نوشت:
یه سوال دارم.شما کتاب قلعه حیوانات(یا مزرعه حیوانات) را خوندین؟لطفا بخونین.نظرتونو بگین.حجمش زیاد نیست.کتاب صوتیشم هست.حتما حتما بخونید.دقیقا میتونید تطبیق بدین .....


بله چند سال پیش خوانده ام، البته در تطبیق آن کمی با شما اختلاف نظر دارم.

بنده هم توصیه می کنم شما کتاب عصر امام خمینی نوشته آقای میراحمد رضا حاجتی را بخوانید، پاسخ این پستتان را در آن خواهید یافت:

mohsen1990;954901 نوشت:
المان و ژاپنم جنگ داشتن خساراتشون از ماهم بیشتر بود.المان که نصفش با خاک یکی شد.
چون تعامل داشتن با دنیا.به مردمشون فکر میکردن.مدام با کلمه دشمن سعی نمیکردن گلوی ملت فشرده بشه

چرا که متوجه میشوید جریان آلمان و ژاپن با ایران فرق می کند، این دو کشور ذوب در آمریکا هستند، رقیبی برای آمریکا محسوب نمیشوند، اما آمریکا 4/5 تیلیارد دلار برای فروپاشی شوروی هزینه کرد!
ایران امروز داعیه نوع جدیدی از حکومت داری دارد، جنگ بین ایران و آمریکا بر سر تعامل با دنیا نیست حقیقتا!! اینطور نیست که اگر ما سفارت امریکا در ایران را تأسیس کنیم و ادبیاتمان را اصلاح کنیم اختلافمان حل شود!! اختلاف عمیق است، بر سر ایدئولوژی است.

دشمنی غرب با اصل این انقلاب است، کتابی که معرفی کردم را مطالعه بفرمایید، این کتاب اقوال آنها را در این خصوص جمع کرده است.

ناگفته هاي ناب;954923 نوشت:
اصل مطلب این بود: شورای نگهبان
یک جا تشخیص مصلحت و اعمال مصلحت میکند.
یک جا هم بدون مصلحت اندیشی مصر بر مر قانون است.
کار از مهندسی گذشته و به اعمال سلیقه رسیده.

در هر دو جا إعمال قانون می کند!
قانون رییس جمهور را از رجال سیاسی و... معرفی می کند، و شورای نگهبان هم مرجع تشخیص این امر است.

البته باز بنده تأکید میکنم ما معتقد به عصمت شورای نگهبان نیستیم، اما طبق قانون اساسی این برترین راهکار است، که درصد خطا را به حداقل میرساند.

ناگفته هاي ناب;954923 نوشت:
یک کارشناس مدیریت با نظامی با مهندس با روحانی با حقوق خوان نگاهشان تفاوت داره به مسائل اجرایی ،تفاوت از هسته مرکزی زمین تا منتها الیه پهنه هستی
البته شما وشورای نگهبان روحانی و حقوقدان هستین و بعید میدونم در حد مدیریت شهری هم باشید بنابراین درک نمیکنید این تفاوت نگاه رو

من عرض نکردم تفاوتی وجود ندارد، عرض کردم آنچه مهم است توان اجرایی و مدیریت است، گمانم شما وظیفه رییس جمهور را با وزرا اشتباه گرفته اید!! هر فضایی مسئول خودش را دارد، وزیر بهداشت پزشک است، وزیر اقتصاد اقتصاد دان است، وزیر امور خارجه دیپلمات است، وزی فرهنگ یک فرهنگی است، وزیر مسکن و کار و... هر کدام باید تخصصشان با وزارتشان باشد، اما وظیفه رییس جمهور مدیریت کلان این وزارت خانه ها و سیاست های کلی آن است، تخصص خاصی لازم نیست، مدیریت کلان و مشورت پذیری لازم دارد.

ناگفته هاي ناب;954923 نوشت:
سوابق اجرایی مهم نیست،تخصص هم مهم نیست،رعایت حداقل ها(ظاهر) هم مهم نیست ،فن بیان هم مهم نیست

اولی را که قرمز نموده ام من نگفتم خودتان دارید به من نسبت می دهید، دومی را هم توضیح دادم، سومی را هم قید «حداقل ها» را باز اضافه کردید، این آقایان همگی حداقل ها را در این خصوص داشتند، چهارمی هم واقعا شرط نیست.

herzinand;954930 نوشت:
سلام خدمت شما و رفقا و خصوصا حاج مسلم دوس داشتنی

سلام بر دوست عزیز و قدیمی@};-

herzinand;954930 نوشت:
از همه مهم تر که بخواهید معنای دموکراسی را بقول حوزویا بماهو دموکراسی متوجه شویم باید به همین نکته توجه کنیم
حکم تنفیذ یعنی رای کل ملت برای رائیس جمهور یک طرف رای رهبر اگه مخالف باشه یک طرف
حال بیابید پرتقال فروش را!

این مسئله مبتنی بر یک مبنای فکری به نام «توحید در حاکمیت» است.
یکی از اعتقادات اسلامی توحید در حاکمیت است، یعنی حکومت مختص خداوند است چون کسی بر دیگری برتری ندارد، فقط اوست که مالک انسان ها و برتر از آنهاست، و حکومت حق اوست، پس اوست که مشخص می کند چه کسی حاکم باشد.
خداوند انبیاء و ائمه(ع) و سپس فقها را حاکمان در زمین قرار داده است، لذا حکومت هر کسی غیر از ایشان طاغوت است.
در جمهوری اسلامی فقیه به رأی مردم احترام گذاشته و مسئولیت اجرایی را بر عهده منتخب مردم می گذارد.

البته این اختلاف هم فقط در مبناست، وگرنه نتیجه فرقی نمی کند، چه در جمهوری اسلامی و چه در لیبرال دموکراسی منتخب مردم بُعد اجرایی حکومت را به دست می گیرد، فرقی نمی کند که این مسئولیت تنفیذی از جانب رهبر باشد یا وکالتی از جانب مردم.


بنابراین این مسئله اشکالی به قانون اساسی وارد نمی سازد، اگر بحثی هم باشد بر سر مبانی است که آیا توحید در حاکمیت درست است یا خیر، وگرنه با فرض پذیرش آن چاره ای از دخالت دادن آن در قانون اساسی اسلامی نیست.

همچنین بنابر آنچه که عرض شد روشن میشود قطعا نسبت دادن قانون اساسی به نظریات خانم آرنت از سر ناآگاهی و مشتبه شدن امر است و چنین چیزی حقیقت ندارد!!

مسلم;954992 نوشت:
سلام بر دوست عزیز و قدیمی

سلام و درود ها بر برادر بزرگوار عزیز تر از جان
مسلم;954992 نوشت:
یعنی حکومت مختص خداوند است چون کسی بر دیگری برتری ندارد

انْظُرْ کَيْفَ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلي‏ بَعْضٍ وَ لَلْآخِرَةُ أَکْبَرُ دَرَجاتٍ وَ أَکْبَرُ تَفْضيلاً21
بنگر چگونه برخی از آنها را بر برخی دیگر برتری داده ایم و البته آخرت از نظر درجات و برتری ها بزرگتر است
اینجا قرآن ی چی دیگه گفته آخه!
مسلم;954992 نوشت:
سپس فقها را حاکمان در زمین قرار داده است

در بحث درون دینی هم شما بهتر از من میدونین همه با تئوری ولایت فقیه موافق نیستن!حالا مثلا من نامه آخوند خراسانی رو بگم شما فرضا مثه سایت حوزه بفرمایین تحریف شده من از کتاب صراة النجاة علامه خوئی بگم که گفته اکثر فقهای امامیه مخالف ولایت مطلقه فقیه هستن شما بفرمایید آقای خوئی ی ولایت دیگه را گفته
در نهایت آیه قرآن رو بگم آیه 31 توبه:اينان دانشمندان و راهبان خود و مسيح پسر مريم را به جاى خدا به الوهيّت گرفتند، با آنكه مأمور نبودند جز اينكه خدايى يگانه را بپرستند كه هيچ معبودى جز او نيست. منزه است او از آنچه [با وى‌] شريك مى‌گردانند.
در اینجا شان نزول و تفسیراتی که آوردن منظور از پرستش راهبان نیست بلکه گفته شده از عقل خودشون استفاده نکردن و از راهبان که معادل همون فقیه تقریبا در اسلام است پیروی می شود
جدا از اینکه از نگاه بیرون دینی مخالفت هست درون دینی هم همینطوره!آخه شما به من بفرمایید ترجیح مرجوح بر راجح جایز است؟ در حوزه شما(منظورم حاکمین هستن نه شما) مثلا کتاب جامعه شناسی گیدنز رو میخونن؟نظریات اقتصادی و سیاسی جان لاک و اجتماعی آگوست کنت و کل مطالب علمی که در این زمینه وجود داره چطور؟آخه با منطق مظفر و شرح لمعه و امثالهم کشور رو نمیشه اداره کرد!

مسلم;954992 نوشت:
البته این اختلاف هم فقط در مبناست

بله با این جمله بسیار موافقم

مسلم;954992 نوشت:
قطعا نسبت دادن قانون اساسی به نظریات خانم آرنت از سر ناآگاهی و مشتبه شدن امر است و چنین چیزی حقیقت ندارد!!

شاید فکر کنید من سوسیال و لیبرال یا چیزی را ترجیح میدم!قطعا اینطور نیست در نظام پادشاهی مشروطه سوئد یا فدرالی آمریکا کلا هر ساختار حکومتی که پیشرفت جامعه رو فراهم کنه من موافقشم
ولی در ایران از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود!
عزم رهبران توتالیتررا جهت پیاده کردن اهداف ایدئولوژیکی شان علی رغم همه ی مشکلات تجلی اعتقادی کاملا تازه می داند.داشتن چنین توهمی از قدرت مطلق، به ناچار به حکومت کردن با توسل به خشونت و ترور می انجامد(لسناف، 1385: ص118)
در حالی که ویژگی اصلی توتالیتاریسم انکار هر گونه جایگاه برای اراده ی انسانی است(بشیریه، 1384: ص135)

مسلم;954992 نوشت:
فرقی نمی کند که این مسئولیت تنفیذی از جانب رهبر باشد

برادر بزرگوار آخه فرضا ملت به یکی رای دادن فرضا رهبری بگه این صلاحیت نداره!دیگه کل رای مردم باطل میشه!دیگه این حکومت مردم بر مردم نیست!بلکه حکومت قشر مشخصی از مردم(شورای نگهبان)بر مردم از مجرای انتخابی رهبری است

مسلم;954988 نوشت:


ایران امروز داعیه نوع جدیدی از حکومت داری دارد،

چه بگویم ... چه بگویم ...
واقعا یک کشور نفت خیز ... با میلیونها مغز متفکر ... با میلیونها تن معادن و .... رو به اینجا رسوندن نیاز به یک نوع جدیدی از حکومت داری داره ...
واقعا دنیا چهار شاخ مونده که ما چه میکنیم ...
فقط جناب بابک زنجانی ( نه دیگران ) گفته پولی که دارم و شما عنوان میکنی شبهه ناک هست رو به حساب مردم ایران میریزم ... حساب کردن اگر این کار رو بکنه هر ایرانی در حسابش 250 میلیون تومن پول میاد ...
بقیه بمانند ...

واقعا که ...
سیستممون یه سولاخ داره به این گندگی ...

بعدش هم ادعای نسخه جهانی داریم ...

مبنای 2;955017 نوشت:
فقط جناب بابک زنجانی ( نه دیگران ) گفته پولی که دارم و شما عنوان میکنی شبهه ناک هست رو به حساب مردم ایران میریزم ... حساب کردن اگر این کار رو بکنه هر ایرانی در حسابش 250 میلیون تومن پول میاد ...


کجا گفته است؟

ببخشید اما استدلال بر اساس یک مطالب غیر واقعی و شایعه درست نیست

http://shayeaat.ir/post/436

فاتح;954855 نوشت:
داریم درباره دموکراسی صحبت میکنیم یکی می آید از کلوپ هم جنسبتزان سر در می آورد یکی دیگه از انوبوس شهری داستان میسازد توهین کند

اگر معنی گفتگو در نظر تان این است تکلیف رو مشخص کنیم ببینیم چه کاره ایم

1. هیچ ابائی ندارم از اینکه مثال بزنم ... مثالی به اندازه یک پشه یا فرو مایه تر از آن ....

2. جناب فاتح ... داریم در مورد دموکراسی صحبت میکنیم ... و شما سخنتون رو اینگونه آغاز کردید که " ارسطو در رساله سیاست شاید به همین دلیل مردم را ناتوان از تشخیص سیاست های کلان حکومتی میداند . مردمی که بین فقیه و سلبیرتی نمیتوانند گزینه مناسب رو درست و منطقی تشخیص بدهند و انتخاب کنند "

خوب شما دیدتون این هست که مردم عادی ناتون تر از اون هستند که بتونند بین فقیه و یک سلبریتی گزینه مناسب رو انتخاب کنند ... که خوب من دیدم با شما فرق میکنه ... و براتون مثال زدم که در سال 88 بسیاری از فقها و روحانیون کاندیدای بخصوصی رو تجویز میکردند ؛ حتی یکی از روحانیون پر نفوذ از خوابی پرده برمیداره که خبر پیروزی اون کاندید رو فرشته ها اطلاع رسانی میکنن ... و تا اونجا پیش میره که ایشون در همان زمان اعلام میکنن که تبعیت از رئیس جمهور تبعیت از خداست ...

که بعدش هم مسئله جریان انحرافی و دزدی های کلان مدیران سطح 1 که ایشون انتخاب کرده بودند و ورشکست کردن کشور توسط ایشون مطرح میشه و کم کم اکثر روحانیونی که ایشون رو تائید کرده بودند ... از ایشون فاصله میگیرند ...

خوب ... صحبت این هست که اگر کسی قدرت ژرف اندیشی داره ؛ ادعای علم داره ؛ باید بتونه پیش بینی کنه و نذاره که کشور با مشگلات پروانه وار روبرو بشه ... و مثال هم زدم با اینکه دورغ های اون کاندید و تهمت زدنهاش و ... به صورت علتی هویدا شد ... ولی با اینحال خیلی از روحانیون و اون کسایی که قدرت ژرف اندیشی داشتند رفتند و به ایشون رای دادند و دیگران رو محکوم میکردند که این شماها هستید که بصیرت ندارید ...

حالا زمونه گذشته و باز شما کلامتون رو اینجوری آغاز کردین که مردم عادی نمیتونند فرق میان یک فقیه و یک سلبریتی رو تشخیص بدهد ... و لابد این شماها هستید که میتونید تشخیص بدید ...

و من هم مثال کلوپ همجنسگرایان آمریکا رو زدم ... برای اینکه به این مساله برسید که چیزی که اینقدر بهش تکیه میکنید ( بصیرت ) اونقدر ها هم عینک خوب و درستی برای نگاه کردن و قضاوت کردن نیست ...

یک فیلم هست که من خیلی خیلی دوسش دارم ... اسمش Beautiful Mind یا ذهن زیبا هست ... که بازیگر اصلی این فیلم راسل کرو هست ...
داستان این فیلم اینجوری هست که یک نابغه ای بوده که قدرت مغزی خارغ العاده ای داشته ... اونقدر که میتونسته رابطه میان دو جزئی که هیچ وابستگی به هم ندارند رو پیدا کنه ... بابته ذهن فعالشون در درون ارتش پست میگیرند و مسئول رمزگشایی نامه های دشمن میشن و در درون کارشون هم خیلی خیلی موفق میشن ...

هیچی جنگ تموم میشه ... و ایشون به خونشون برمیگرده و چون ذهن قدرتمندی داشته و ذهن قدرتمند نیاز به پازل داره ... کم کم در درون وهمیات فرو میره و همه چیز رو به هم دیگه نسبت میداده ...
به مرور زمان 3 نفر خیالی رو میبینه ...

یک دختر کوچولو ... ( نماد عواطف )
یک مرد تقریبا 32 ساله ... ( نماد هوش و استعداد )
یک مرد تقریبا 45 ساله عصبانی ( نماد غضب )

اون مرد 45 ساله بهش میگفته که هنوز جنگ تموم نشده و دشمن در صدد حمله هست و تو باید نیرنگ های اون رو پیدا کنی و همیشه در درون فشار قرار میدادتش که رمز و رموز رو پیدا کنه ... و راسل کرو ... هی بیشتر و هی بیشتر در عمق مسائل فرو میرفته تا بتونه کلک های دشمن رو رمز گشائی کنه ...

زنش بهش میگفت که تو مریض هستی و باید قرص مصرف کنی ... ولی اون اونقدر در درون خیالاتش فرو رفته بود و هر چیزی رو به هر چیزی نسبت میداد که اصلا به حرفهای زنش توجه نمیکرده ... و بهشون میگفت شماها نمیفهمین

سالها اینجوری میگذره ... و روز به روز راسل بیشتردر خودش فرو میره ... وزنش پشت سره هم جیغ میزد که راسل دیوونه شدی اونها واقعیت ندارند ...

ولی راسل توجه نمیکرد ... میگفت ماموریت مخفیانه هست ... زنم خبر نداره ... دشمن داره حمله میکنه و از این جور حرفها ... و سالها در درون دیوونگیش جلو میره ...

راسل دانشمند بود و یه روز که داشته رویه مسائل کار میکرده تا بتونه روابط رو کشف کنه ... یهو مساله ای در درون ذهنش جرقه میزنه ...

اسکارلت ( دختر کوچکی که همراه اون دو نفر میاد و میره ) هیچ وقت بزرگ نمیشه ... در حالیکه انسانها بزرگ میشن ...

مغزش شروع به سوت کشیدن میکنه و با خودش میگه زنم درست میگفته ... من مریض شدم و خبر ندارم ...

و خانومش رو پیدا میکنه و بهش میگه که مراقبش باشه و پله پله اون رو از وهم و تخیل بیرون بیاره ...

و ادامه داستان ...

قصد من از بیان مساله سر بریدن یک گوسفند در مقابل گوسفندی دیگر و بی اعتنایی مذهبیون ...
قصد من از بیان مساله کاندیداتوری شخصی خاص و اینکه خیلی ها داد زدند ... گریه کردند ... و با این حال شماها میگفتین ماها نمیفهمیم ...

این بود ...
که شاید جرقه ای باشد که شما هم بفهمید اون چیزی که بابتش خودتون رو بالاتر از دیگران میدونین ... وهمی بیشتر نیست .

herzinand;955015 نوشت:
انْظُرْ کَيْفَ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلي‏ بَعْضٍ وَ لَلْآخِرَةُ أَکْبَرُ دَرَجاتٍ وَ أَکْبَرُ تَفْضيلاً21
بنگر چگونه برخی از آنها را بر برخی دیگر برتری داده ایم و البته آخرت از نظر درجات و برتری ها بزرگتر است
اینجا قرآن ی چی دیگه گفته آخه!

حسام عزیز منظورم برتری در نوع بود!! برتری در درجه که کسی در آن شک نمیکند مگر آنکه مشکل داشته باشد! درست است من خیلی هوش و حواس درست و حسابی ندارم، اما نه دیگه در این حد!!happy

herzinand;955015 نوشت:
در نهایت آیه قرآن رو بگم آیه 31 توبه:اينان دانشمندان و راهبان خود و مسيح پسر مريم را به جاى خدا به الوهيّت گرفتند، با آنكه مأمور نبودند جز اينكه خدايى يگانه را بپرستند كه هيچ معبودى جز او نيست. منزه است او از آنچه [با وى‌] شريك مى‌گردانند.
در اینجا شان نزول و تفسیراتی که آوردن منظور از پرستش راهبان نیست بلکه گفته شده از عقل خودشون استفاده نکردن و از راهبان که معادل همون فقیه تقریبا در اسلام است پیروی می شود

درست است، اما خود قرآن کریم در آیه 44 سوره مائده فرموده بعد از انبیا این علما هستند که باید طبق کتاب آسمانی حکم کنند، بنابراین آیه ای که شما فرموده اید باید ناظر به علمای دنیا پرست باشد، نه همه علما!
همانطور که درست سه آیه بعد یعنی در آیه 34 سوره توبه توصیف دیگری از همین احبار و رهبان بیان میکند، کسانی هستند که اموال مردم را به باطل می خورند، و سد راه به سوی خداوند متعال میشود، این یعنی در هر قشری علمای خوب و بد وجود دارد، ولایت فقیه هم هرگز به معنای پیروی از همه علما نیست، قیود این ولایت و پیروی در روایات آمده است، امام حسن عسکری(ع) می فرمایند:

«فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ، حَافِظاً لِدِينِهِ، مُخَالِفاً لِهَوَاهُ، مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِ‏ أَنْ‏ يُقَلِّدُوه‏» پس آن کسی از فقها که حافظ نفس و دین وده و مخالف هوا و مطیع امر مولایش باشد پس بر عوام مردم واجب است از او پیروی کنند.(وسائل الشیعه، ج27، ص131)

وگرنه کاملا درست می فرمایید فقیهی که دنبا طلب باشد دزد چراغ به دست خواهد بود، اما ولایت فقیه، از آن فقیهی است که این اوصاف را داشته باشد و طبق قانون اساسی و حکم دین فقیهی که عدالتش از میان برود خود به خود از ولایت معزول است!

herzinand;955015 نوشت:
آخه شما به من بفرمایید ترجیح مرجوح بر راجح جایز است؟ در حوزه شما(منظورم حاکمین هستن نه شما) مثلا کتاب جامعه شناسی گیدنز رو میخونن؟نظریات اقتصادی و سیاسی جان لاک و اجتماعی آگوست کنت و کل مطالب علمی که در این زمینه وجود داره چطور؟آخه با منطق مظفر و شرح لمعه و امثالهم کشور رو نمیشه اداره کرد!


جناب حسام عزیز پاسخ اصلی این مطالب به اختلاف نظرهای مبنایی برمیگردد، وقتی معتقد باشیم دین از جانب خداوند آمده است و کامل ترین برنامه بشری است قطعا اصول یک حکومت را دین بیان خواهد کرد. و طبق این مبنا قطعا اصول فکری بشری که در تعارض با دین هستند کارآمدتر از نظریه دینی نیستند.

ثانیا بعید می دانم گمان کنید که شخصیت ها و چهره های حوزوی که درتئوری پردازی نقش دارند از این مطالب تهی باشند! شخصیت های صدر انقلاب مثل شهید مطهری، شهید بهشتی، و امروز هم شخصیت هایی چون آیت الله مصباح، آیت الله جوادی آملی در سطوح بالاتر، و دیگران در سطوح پایین تر از نظریات فلسفی و حکومتی در غرب کاملا آگاه هستند.

دروس حوزه امروزه منحصر در منطق مظفر و شرح لمعه نیست، بلکه در برخی از رشته های تخصصی حوزوی فلسفه غرب و اندیشه های تأثیرگذار در غرب خوانده میشود، به نظرم دیدتان نسبت به دروس حوزوی ناقص است. من خودم نزدیک به ده سال است در همین مراکز حوزوی با نظریات فلسفه غرب در ارتباط بوده و هستم.
این اندیشه ها خصوصا در مراکز تخصصی کلامی و فلسفی خوانده و نقد میشوند!! اصرار بر اسلامی سازی علوم انسانی از سر جهل به علوم اجتماعی و انسانی غربی نیست، بلکه از سر آگاهی از مبانی آن است.

herzinand;955015 نوشت:
عزم رهبران توتالیتررا جهت پیاده کردن اهداف ایدئولوژیکی شان علی رغم همه ی مشکلات تجلی اعتقادی کاملا تازه می داند.داشتن چنین توهمی از قدرت مطلق، به ناچار به حکومت کردن با توسل به خشونت و ترور می انجامد(لسناف، 1385: ص118)
در حالی که ویژگی اصلی توتالیتاریسم انکار هر گونه جایگاه برای اراده ی انسانی است(بشیریه، 1384: ص135)


به نظرم این نقد منصفانه نیست!! به نظرم کمی با نگاه بدبینانه به ماجرا نگاه می کنید!
ولایت مطلقه هرگز به معنای تمامیت خواهی یک دیکتاتور نیست! اینکه یک شخصی حاکم شود و هرگونه بخواهد رفتار کند فرق می کند با رهبری که باید طبق حکم دین حکم کند نه دل بخواهی خودش!!
کجا حکومت در حریم شخصی افراد دخالت کرده؟ محدودیت آزادی بیان و تک حزبی و مانند آن...!
و قانون اساسی که به رأی مردم گذاشته شده است!!
کدام حکومت توتالیتر را سراغ دارید که قانون اساسی و بقای خود را به رأی گذاشته باشد؟!

herzinand;955015 نوشت:
برادر بزرگوار آخه فرضا ملت به یکی رای دادن فرضا رهبری بگه این صلاحیت نداره!دیگه کل رای مردم باطل میشه!دیگه این حکومت مردم بر مردم نیست!بلکه حکومت قشر مشخصی از مردم(شورای نگهبان)بر مردم از مجرای انتخابی رهبری است


رهبری طبق قانون اساسی مسئولیت اجرایی را به منتخب مردم تنفید می کند، حتی اگر منتخب مردم صلاحیت حکومت نداشته باشد باز هم برای احترام به رأی مردم تشخیص این مسئله را بر عهده سایر منتخبین می گذارد، همانطور که امام خمینی(ره) در مورد بنی صدر خودشان ورود نکرده و حتی در خاطرات شهید بهشتی آمده است که اجازه ورود زود هنگام به مسئولین هم ندادند، و سپس با شدت گرفتن امر مسئولیت تشخیص صلاحیت و عدم آن را طبق قانون بر عهده مجلس دانستند و وقتی مجلس رأی به عدم کفایت داد، تنفیذشان را پس گرفتند.

مبنای 2;955045 نوشت:
خوب شما دیدتون این هست که مردم عادی ناتون تر از اون هستند که بتونند بین فقیه و یک سلبریتی گزینه مناسب رو انتخاب کنند ... که خوب من دیدم با شما فرق میکنه ... و براتون مثال زدم که در سال 88 بسیاری از فقها و روحانیون کاندیدای بخصوصی رو تجویز میکردند


سرکار خانم مبنای 2 نمیخواستم وارد بحثتان بشوم اما نتوانستم، باید عرض میکردم که دلیل شما واقعا درست نیست.

ببینید اینها هیچکدوم معصوم نیستند، نه فقها، و نه سلبریتی ها؛ اما باید دید منطقا کدامیک از اشتباه دورتر هستند!!
مثال شما مثل این می ماند که انسان یک دفعه برای درمان برود پیش پزشک و پزشک در تشخیصش اشتباه کند، وبیمار با خود بگوید چون این دفعه پزشک اشتباه کرد دفعه بعد برای درمان می روم سراغ مکانیک!!! اینکه منطقی نیست...!!
عقل می گوید یک انسان هنرپیشه یا فوتبالیست و مانند آن در تشخیص امور سیاسی و دینی هیچ برتری بر تو ندارد، او فقط بازیگری اش بهتر از توست، تخصص و حرفه ورزشی اش برتر از توست، نه عقل و تشخیص مسائل اجتماعی اش، بلکه ممکن است از تو به مراتب پایین تر باشد!!
اما فقیه تخصصش دین شناسی است، آگاه نسبت به مسائل اجتماعی است، حداقل از تو بهتر اسلام را می شناسد، درد دین دارد، ملاک هایش احساسی نیست.

این یعنی منطقا تشخیص فقها اگرچه معصومانه نیست اما احتمال خطا در آن کمتر است.

علاوه بر اینکه هر دو، یعنی چه فقها و چه سلبریتی ها از باطن افراد خبر ندارند، و مجبور هستند طبق ظواهر اشخاص در مورد آنها حکم کنند.

طبق ظواهر امر تشخیص فقها درست و به جا بود چون برای تشخیص باید به گذشته نگاه کرد، نه آینده! هر کسی ممکن است در باطن خودش نقطه ضعفی داشته باشد که تا آن زمان آشکار نشده باشد، این اشتباه در تشخیص نیست، چون انتخاب طبق ظواهر اتفاق می افتد.

اما پیروی از کسانی که در این عرصه تخصص ندارند ممکن است حتی عیبی در گذشته طرف وجود داشته باشد اما آن را نبینند، یا ملاک های منطقی برای انتخابشان نداشته باشند.
تفاوت در اینجاست.

مبنای 2;955017 نوشت:
چه بگویم ... چه بگویم ...
واقعا یک کشور نفت خیز ... با میلیونها مغز متفکر ... با میلیونها تن معادن و .... رو به اینجا رسوندن نیاز به یک نوع جدیدی از حکومت داری داره ...
واقعا دنیا چهار شاخ مونده که ما چه میکنیم ...


بنده از مدل حکومت سخن می گویم، کسی چکار به جوانان دارد؟! این جوانانی که در نانو، در سلول های بنیادین، در هسته ای و سایر رشته ها موفق بوده اند یعنی میشود در این نظام درس خواند و کار کرد و ان را ساخت!!
عرض بنده این است که اختلاف ایران و آمریکا اختلاف بر سر هسته ای و حقوق بشر و مانند آن نیست، اختلاف بر سر یک ایدئولوژی است، یا ما باید از دین و تعالیم آن دست برداریم یا اینکه باید تهدید به جنگ و تحریم شویم و به حرکتمان ادامه بدهیم!!

مبنای 2;955045 نوشت:
1. هیچ ابائی ندارم از اینکه مثال بزنم ... مثالی به اندازه یک پشه یا فرو مایه تر از آن ....

قصد من از بیان مساله سر بریدن یک گوسفند در مقابل گوسفندی دیگر و بی اعتنایی مذهبیون ...
قصد من از بیان مساله کاندیداتوری شخصی خاص و اینکه خیلی ها داد زدند ... گریه کردند ... و با این حال شماها میگفتین ماها نمیفهمیم ...

این بود ...
که شاید جرقه ای باشد که شما هم بفهمید اون چیزی که بابتش خودتون رو بالاتر از دیگران میدونین ... وهمی بیشتر نیست .

ابا کنید ، تا بفهمید چی میخواید بگید یا اینکه حداقل بعدش فکر کنید ، حال من این فرصت را برایتان فراهم میکنم ، بفرمائید اینها که نوشتید فحش بوده یا مثال ؟

نقل قول:

الان شما دو تا گوسفند بگیرین و ببرین در کلوپ هم جنس بازهای آمریکا ... سره یکی از این گوسفندها رو جلویه اون یکی ببرین ... نصفشون میریزن رو سرتون و پدرتون رو در میارن ...

این فحاشی ها
چه ارتباطی به نظر ارسطو درباره حدود اعتبار آرا عمومی در حکومت دموکراتیک دارد ؟

مسلم;955048 نوشت:

سرکار خانم مبنای 2 نمیخواستم وارد بحثتان بشوم اما نتوانستم، باید عرض میکردم که دلیل شما واقعا درست نیست.

ببینید اینها هیچکدوم معصوم نیستند، نه فقها، و نه سلبریتی ها؛ اما باید دید منطقا کدامیک از اشتباه دورتر هستند!!
مثال شما مثل این می ماند که انسان یک دفعه برای درمان برود پیش پزشک و پزشک در تشخیصش اشتباه کند، وبیمار با خود بگوید چون این دفعه پزشک اشتباه کرد دفعه بعد برای درمان می روم سراغ مکانیک!!! اینکه منطقی نیست...!!
عقل می گوید یک انسان هنرپیشه یا فوتبالیست و مانند آن در تشخیص امور سیاسی و دینی هیچ برتری بر تو ندارد، او فقط بازیگری اش بهتر از توست، تخصص و حرفه ورزشی اش برتر از توست، نه عقل و تشخیص مسائل اجتماعی اش، بلکه ممکن است از تو به مراتب پایین تر باشد!!
اما فقیه تخصصش دین شناسی است، آگاه نسبت به مسائل اجتماعی است، حداقل از تو بهتر اسلام را می شناسد، درد دین دارد، ملاک هایش احساسی نیست.

این یعنی منطقا تشخیص فقها اگرچه معصومانه نیست اما احتمال خطا در آن کمتر است.

علاوه بر اینکه هر دو، یعنی چه فقها و چه سلبریتی ها از باطن افراد خبر ندارند، و مجبور هستند طبق ظواهر اشخاص در مورد آنها حکم کنند.

طبق ظواهر امر تشخیص فقها درست و به جا بود چون برای تشخیص باید به گذشته نگاه کرد، نه آینده! هر کسی ممکن است در باطن خودش نقطه ضعفی داشته باشد که تا آن زمان آشکار نشده باشد، این اشتباه در تشخیص نیست، چون انتخاب طبق ظواهر اتفاق می افتد.

اما پیروی از کسانی که در این عرصه تخصص ندارند ممکن است حتی عیبی در گذشته طرف وجود داشته باشد اما آن را نبینند، یا ملاک های منطقی برای انتخابشان نداشته باشند.
تفاوت در اینجاست.


مگر حکومت داری فقط با فقه میشود مسلم هست باید علم سیاست و علم مدیریت و علم اقتصاد و خیلی از علوم دیگر با حکومت داری ارتباط دارد

مسلم;955048 نوشت:

سرکار خانم مبنای 2 نمیخواستم وارد بحثتان بشوم اما نتوانستم، باید عرض میکردم که دلیل شما واقعا درست نیست.

ببینید اینها هیچکدوم معصوم نیستند، نه فقها، و نه سلبریتی ها؛ اما باید دید منطقا کدامیک از اشتباه دورتر هستند!!
مثال شما مثل این می ماند که انسان یک دفعه برای درمان برود پیش پزشک و پزشک در تشخیصش اشتباه کند، وبیمار با خود بگوید چون این دفعه پزشک اشتباه کرد دفعه بعد برای درمان می روم سراغ مکانیک!!! اینکه منطقی نیست...!!
عقل می گوید یک انسان هنرپیشه یا فوتبالیست و مانند آن در تشخیص امور سیاسی و دینی هیچ برتری بر تو ندارد، او فقط بازیگری اش بهتر از توست، تخصص و حرفه ورزشی اش برتر از توست، نه عقل و تشخیص مسائل اجتماعی اش، بلکه ممکن است از تو به مراتب پایین تر باشد!!
اما فقیه تخصصش دین شناسی است، آگاه نسبت به مسائل اجتماعی است، حداقل از تو بهتر اسلام را می شناسد، درد دین دارد، ملاک هایش احساسی نیست.

این یعنی منطقا تشخیص فقها اگرچه معصومانه نیست اما احتمال خطا در آن کمتر است.

علاوه بر اینکه هر دو، یعنی چه فقها و چه سلبریتی ها از باطن افراد خبر ندارند، و مجبور هستند طبق ظواهر اشخاص در مورد آنها حکم کنند.

طبق ظواهر امر تشخیص فقها درست و به جا بود چون برای تشخیص باید به گذشته نگاه کرد، نه آینده! هر کسی ممکن است در باطن خودش نقطه ضعفی داشته باشد که تا آن زمان آشکار نشده باشد، این اشتباه در تشخیص نیست، چون انتخاب طبق ظواهر اتفاق می افتد.

اما پیروی از کسانی که در این عرصه تخصص ندارند ممکن است حتی عیبی در گذشته طرف وجود داشته باشد اما آن را نبینند، یا ملاک های منطقی برای انتخابشان نداشته باشند.
تفاوت در اینجاست.

سلام ...
خوب اینجا بحث پیش میاد ...

بحث همونجور که آقا سعید هم بهش اشاره کردند دو قسم داره ...

1. بحث مذهبیش هست .
2. بحث اقتصادی و مدیریتیش هست .

که تخصص افرادی که در درون شورای نگهبان هستش ... مذهب هست ... به عبارتی دیگر چون همشون آیات اعظام هستند و تسلط کافی بر رویه فقه دارند میتونند تشخیص بدهند که آیا فلان کاندید از نقطه نظر اسلامی مورد تائید هست یا نیست .
البته به نظره من میبایست اعضای محترم شورای نگهبان کاندیداتور ها رو از نقطه نظر اقتصادی و مدیریتی هم بررسی کنند که این مساله به نظره من به مراتب کاره سخت تری هست ...

حالا شما میفرمائید که طبق ظاهر ؛ تشخیص فقها درست بوده ...
پس بنابراین شما میفرمائید کارهایی که کانیداتور مذکور داشته در درون مناظرات انجام میداده اسلامی بوده ....

به هر حال شما کارشناس دین هستید ...
یک بار دیگه بشینید حرفها و رفتارهای 8 سال پیش ایشون رو نگاه کنین ... یه دانش آموز 14 ساله متوجه میشه که اون رفتارها و اعمال اسلامی نیست ... نمیدونم چرا حضرات آیات اعظام متوجه نشدند ....

صحبت هم همین هست ...
آدمهای عادی میتونن خیلی چیزها رو ببینن که این بزرگواران نمیتونند تشخیص بدن ...

مسلم;955046 نوشت:
من خیلی هوش و حواس درست و حسابی ندارم، اما نه دیگه در این حد!

دور از جان!استادین شما@};-
[SPOILER][SPOILER]ابن عربی از استادش ابومدین نقل میکنه مرید کیست؟مرید من یستخرج القرآن ما یرید(کسی است که هر چه میخواهد می تواند از قرآن استخراج کند!) بسیاری بخاطر این حرف نقدش میکردن ولی من بسیار این آنارشی هرمنوتیکی رو قبول دارم شما یک نوع برتری از متن قرآن استخراج میکنید و منم یک نوع!مثل آیات وضو بین اهل تسنن وتشیع در این مورد هم فکر کنم اختلاف داریم حالا من احادیث برتری نوع رو هم بیارم باز فکر نکنم نتیجه بده!هرچند که در بحثمان هم فایده ای ندارد اگر اجازه دهید چشم پوشی کنیم[/SPOILER]

[SPOILER]

مسلم;955046 نوشت:
کسانی هستند که اموال مردم را به باطل می خورند، و سد راه به سوی خداوند متعال میشود

خب در اینجا هم من کاملا با قرآن موافق هستم!شما بیت المال رو ببینین چطور میخورن!حق منو شماست دیگه!وقتی بالاترین مقام توانایی مراقبت از بیت المال را ندارد(ولو من هم قبول دارم که زندگی زاهدانه ای دارد)ولی فرقی ندارد گویی خودش پول ملت را فنا داده!بسان پدری میماند که همسر و فرزندانش پولش را خراب میکند و او هر بار اشتباهش را تکرار میکند!
بقول چمران بود فکر کنم آنکسی که تخصص کاری را ندارد ولی قبول میکند تقوا ندارد!
اما در مورد سد راه شدن به خدا!بنده این را هم قبول دارم! شاید اگر مقام حکومتی ایشان بر دین و خدا نبود ما هیچ وقت به مخالفت از دین و خدا نمیپرداختیم و اینقدر عمیق نمیشدیم!(در فرگشت ما میدانیم چیزی که فراگیر میشود معمولا فوایدی برای کلونی یا فرد دارد[خدا حتی اگر خرافه هم باشد بقول ویلیام جیمز این روانشناس پراگماتییسم وجودش بهتر از عدمش بود] ولی چون در جهت کار ناصوابی استفاده میشود ما حتی بر خلاف خواسته مان باید نقدش کنیم!چناچه در دادگاه خلاف پدرمان چه بسی دوسش داریم شهادت دهیم!سخت هست ولی اگر این کار را نکنیم ظلم است و مستوجب شر)
شما یک سپری برای مقام حکومتی درست کرده این(منظورم شما نیستین حاکمیون) که از جنس دین و خداست!ما تا میخواهیم در مقام انتقاد از رویکرد حکومتی ظاهر شویم سپر دین و خدا را جلویمان میبینیم!نتیجتا که معلوم است چ میشود!
پس همانطور که بسیار درست فرمودین در ریشه مشکل است [/SPOILER]

[SPOILER]

مسلم;955046 نوشت:
ثانیا بعید می دانم گمان کنید که شخصیت ها و چهره های حوزوی که درتئوری پردازی نقش دارند از این مطالب تهی باشند! شخصیت های صدر انقلاب مثل شهید مطهری، شهید بهشتی، و امروز هم شخصیت هایی چون آیت الله مصباح، آیت الله جوادی آملی در سطوح بالاتر، و دیگران در سطوح پایین تر از نظریات فلسفی و حکومتی در غرب کاملا آگاه هستند.

ببینید برادر جان من نمیگویم تهی است! بنده از شما می پرسم آیا فرضا من کافر حق دارم در دانشگاه در مقام استاد دین و زندگی به دانشجویان درس دهم؟همانطور که من حق ندارم در مقام تبیین گزاره های دینی ظاهر شوم!یک فرد دین دار هم نمیتواند در مقام تبیین گزارات فلسفی امثال راسل و پوپر و ... ظاهر شود!بنده میگویم شما از سورن کی ییر کگارد بگویید ما(منظور بزرگان ما) از نیچه!شما از بهشتی بگویید ما از بختیار!ولی شما حق ندارید هردو سمت را خودتان بر عهده بگیرید[/SPOILER]

[SPOILER]

مسلم;955046 نوشت:
دروس حوزه امروزه منحصر در منطق مظفر و شرح لمعه نیست، بلکه در برخی از رشته های تخصصی حوزوی فلسفه غرب و اندیشه های تأثیرگذار در غرب خوانده میشود، به نظرم دیدتان نسبت به دروس حوزوی ناقص است. من خودم نزدیک به ده سال است در همین مراکز حوزوی با نظریات فلسفه غرب در ارتباط بوده و هستم.
این اندیشه ها خصوصا در مراکز تخصصی کلامی و فلسفی خوانده و نقد میشوند!! اصرار بر اسلامی سازی علوم انسانی از سر جهل به علوم اجتماعی و انسانی غربی نیست، بلکه از سر آگاهی از مبانی آن است.

خدا شاهده همین علوم تجربی را نمیدانم انسانی و فارسی کردند پدر این دانش آموزان جدید را در آوردند!چه برسد به علوم انسانی شما همینطوری در فلسفه علوم انسانی نظریات کانت و هیوم و دکارت را نمیبینین حالا انسانی شود دیگر واویلا!
ببینید آخر برادر جانم شما میگویید 10 سال با نظریات فلسفه غرب در ارتباط هستید!فردی میشناسم که از بین فلاسفه فقط یک نیچه را 8 سال است که میخواند و باز هم میگوید جرئت نوشتن شرحی بر ان را ندارم!یک کتابی مثل اخلاق اسپینوزا که فهمیدنش برای اساتید فلسفه که رشتش همین است سخت است یا این همه فلاسفه !آخر همه را می دانید؟
در دنیایی که امروزه تخصص پزشکی چشم چپ از راست جداست و این همه تخصص پدید آمده من بازهم میگویم شما(فقیه حکومتی) نمیتوانید هم سیاست بدانید هم جامعه شناسی بدانید هم اقتصاد بدانید هم فلسفه بدانید هم کتابی بنویسید که در آن راجب احکام ترنس سکشوال ها سخن رفته هم به سوالات فیزیک کوانتوم و زیست شناسی پاسخ دهید
[/SPOILER][SPOILER]

مسلم;955046 نوشت:
به نظرم این نقد منصفانه نیست!! به نظرم کمی با نگاه بدبینانه به ماجرا نگاه می کنید!

برادر دوس داشتنی من! از شما سوال دارم لیست اعدام های سال 67 را به من تعدادش را بفرمایید!بعد بگویید هر سال چه قبل آن دوره و چه بعد آن به صورت 3 سال 3 سال لیست اعدامی ها را بفرمایید!آخر چطور میشود در یک بازه زمانی این همه افراد اعدامی در کشور ظهور کند! شصت پاندا در کتاب استیفن جی گولد نیست که یکدفعه ظاهر شود،استاد تاریخ ما میگفت یکی از اعضای خانواده اش که تازه دانشجوی پزشکی بود ی کتاب کاپیتال مارکس را داشت و اصن نمیدانست مارکس چیست و کیست زدن اعدامش کردن!بنده میگویم تمامی آن سال ها که میگویم دیکتاتوری اشتباه من!دیگر الان را با چشم خودم میبینم که تلوزیون که بقول حسن خان رسانه میلی شده!در این چن سال شما یک منقد قرآن در تلوزیون میبینید؟حتی شبکه خصوصی نمیگذارند

مسلم;955046 نوشت:
اینکه یک شخصی حاکم شود و هرگونه بخواهد رفتار کند فرق می کند با رهبری که باید طبق حکم دین حکم کند نه دل بخواهی خودش!!

بهتر از من میدانید توتالیتر تنها این نیست که طبق میل خود عمل کند!از هیتلر که برای نژاد بهینه اصل علمی داروین را بهانه میکند تا داعشی که قرآن را بهانه میکند تا قرون وسطایی که انجیل را بهانه میکند توتالیتر است!
بنده با شما کاملا موافقم که فرد عالی حکومتی اصلا طبق میلش عمل نمیکند و آنطور که معلوم زندگی زاهدانه ای هم دارد و چه بسی بگویم اهل دوز و کلک نیست و آنچه را که به عنوان خیر بر وی مشتبه شده بر همگان میخواهد!ولی این برای من چه فایده ای دارد!کشوری که کل اقتصادش نتیجه زحمات دایناسور ها و بازمانده گیاهان[نفت و گاز] ست !بنده میگویم آن فردی که کشور داری میکند مشروب هم بخورد کله اش را هم به دیوار بکوبد ولی درست کشور داری کند

مسلم;955046 نوشت:
کجا حکومت در حریم شخصی افراد دخالت کرده؟

همین حجاب اجباری نمونه ساده اش![که حتی کنیزان مسلمان هم حجاب نداشتند در زمان پیامبر]

مسلم;955046 نوشت:
و قانون اساسی که به رأی مردم گذاشته شده است!!

جناب خمینی یک جمله جالبی دارد!پدران ما چه حقی دارند برای ما تصمیم گرفتند؟

مسلم;955046 نوشت:
کدام حکومت توتالیتر را سراغ دارید که قانون اساسی و بقای خود را به رأی گذاشته باشد؟!

مارک تواین میگوید در جکومت های توتالیتر اگر رای گرفتن چیزی را تغییر میداد،اجازه نمیدادند که رای دهید! رای باید در کمال آزادی و بینش باشد بقول دکتر بخیتار!
[/SPOILER][/SPOILER]
همانطور که درست فرمودین اختلافمان مبنایی است و چون ممکن است دوستان ناراحت شوند و خارج از محتوی تاپیک باشد به صورت مخفی نوشتم،حمل بر بی ادبی نشود@};-

س.سعید;955051 نوشت:
مگر حکومت داری فقط با فقه میشود مسلم هست باید علم سیاست و علم مدیریت و علم اقتصاد و خیلی از علوم دیگر با حکومت داری ارتباط دارد

مبنای 2;955052 نوشت:
بحث همونجور که آقا سعید هم بهش اشاره کردند دو قسم داره ...

1. بحث مذهبیش هست .
2. بحث اقتصادی و مدیریتیش هست

بحث بر سر تشخیص شورای نگهبان نبود؛ شما فرمودید حمایت روحانیون و فقها از فلان کاندیدا در سال 88 اشتباه بود و بحث را به اینجا کشانید، یعنی بحث بر سر مقایسه تشحیص فقها بود و تشخیص سلبریتی ها!

لذا دنبال ادامه بحث نیستم تا تاپیک منحرف نشود، فقط نکته ای که باید ذکر کنم این است که:

خب بر فرض که فقها از علم سیاست و مدیریت و اقتصاد و مانند آن تهی باشند(که قطعا نیستند، چون فقه خالی از سیاست و اقتصاد و مانند این مسائل نیست) حالا بر فرض که تهی باشند، خب چه دلیلی دارد که سلبریتی ها از این علوم آگاه باشند؟! چه دلیلی بر ترجیح آنها وجود دارد؟ فقها که حداقل اسلام شناس هستند!! حداقل یک پله که جلوتر از آنها هستند.

مبنای 2;955052 نوشت:
که تخصص افرادی که در درون شورای نگهبان هستش ... مذهب هست ... به عبارتی دیگر چون همشون آیات اعظام هستند و تسلط کافی بر رویه فقه دارند میتونند تشخیص بدهند که آیا فلان کاندید از نقطه نظر اسلامی مورد تائید هست یا نیست .
البته به نظره من میبایست اعضای محترم شورای نگهبان کاندیداتور ها رو از نقطه نظر اقتصادی و مدیریتی هم بررسی کنند که این مساله به نظره من به مراتب کاره سخت تری هست ...

شورای نگهبان مرکب از فقها و حقوقدانانی است که آگاه از مسائل روز بوده و در تشخیص صلاحیت، سوابق و گذشته افراد را مورد برررسی قرار می دهند.

مسلم;955086 نوشت:
شورای نگهبان مرکب از فقها و حقوقدانانی است که آگاه از مسائل روز بوده و در تشخیص صلاحیت، سوابق و گذشته افراد را مورد برررسی قرار می دهند.

1. شورای نگهبان میبایست شامل انسانهایی باشه که مدیر و مدبر باشند ؛ اقتصاد دان باشند ؛ حقوق دان باشند که چی بشه ... مگه میخوان قاضی یا سردفتر انتخاب کنند ؟؟؟

2.اون خانومه کی بود که در درون مجلس رای آورد ولی حجاب نداشتش و شورای نگهبان عذرش رو خواست ؛ یا اون نماینده یزدی که میخواست در درون شورا باشه و ...

جناب مسلم ... اصلا همه این بحث ها به کنار ...
یک نفر دلسوز در درون همون شورای نگهبان نداریم ... و حتی در میون روحانیون ...

که اگر بودند ... در همون زمان نمیزاشتند اون آقا رای بیاره ...
گریه میکردند ... داد میزدند ... اسلام در خطر است میگفتند ... از آبروشون مایه میزاشتند ولی نمیزاشتند اون آقا رای بیاره ...

چند سال پیش یکی از آشنایان با مردی ازدواج میکنه ... مرده هم ادعا میکرد که سیگاری نیست ... بعد از اینکه عقد میکنن مرده میره خونه مادر زنش و یه پاکت سیگار برمیداره و شروع میکنه به دود کردن ...

عروس خانوم هم همون موقع با داداشاش میریزن سره آقا داماد و کتک زنان از خونه میندازنش بیرون و میرن برای طلاق گرفتن ... چون دلش برای زندگیش میسوخت ...

اگر واقعا دل سوختنی بود باید پس از مناظرات ... به راحتی ایشون رد صلاحیت میشد ...

همونجور که به اون عضو زرتشتی گیر دادند ... همونطور که به اون خانوم گیر دادند ...

بنابراین فکر نمیکنم دل سوختن و محرز شدن شرایط در میون باشه ...

موضوع قفل شده است