[FONT=arial]در اين تاپيك قصد داريم خودمان لطيفه بسازيم و انتشار دهيم.
لطيفه هايي كه برگرفته از احاديث يا ارزهاي ديني و ميهني باشه.
از دوستان خواهشمندم از گذاشتن لطيفه هايي كه فقط جنبه خنده داره خودداري كنند كه با عرض پوزش پستهاشون پاك ميشه.
يه چند نمونه لطيفه قرار ميدم كه بيشتر اشنا بشيد.
گويند دانشجويي عادت به گفتن بسم الله در اول غذايش نداشت وبه همين سبب هربار شيطان با او هم سفره ميشد.
يك ماهي گذشت و شيطان بر او ظاهر گشت و گفت:
.
.
.
.
اخه لامصب يا بسم الله بگو يا ديگه اينقدر اوملت نخور.
برگرفته از حديثي كه ميفرمايند :هركس در اغاز غذا بسم الله نگويد شيطان با او هم غذا ميشود.
من بر عكس همه
پشت خنده هام غشه
.
.
.
.
.
چيه ؟ فكر كردي غمه؟
برو بابا آدمي كه خدا رو داره چه غم داره
ما هميشه اونقدر ميخنديم كه غش كنيم.
والا
به سلامتي اون مادري كه وقتي ميره جلو ايينه
و ارايش ميكنه بچه اش با خوشحالي ميدوه پيشش
و ميگه مامان بابا داره مياد؟
ديروز صبح مامانم چند باري من رو براي نماز صبح بيداركرد
از بس خسته بودم نفهميدم،اخرش هم تو جواب بهش گفتم
مامان قرصش رو ميخورم!!!!
.
.
.
.
جاتون خالي امروز صبح و ظهر و شب به جاي غذا
هدف ما هم همین است ساخت و انتشار این جور لطیفه ها.
اگه در توانتون بود یه کانال تلگرام هم بسازید...اونجا هم فراخوان بزنید
با یه گروه که دوستایی که تواناییشو دارن کارشونو اشتراک بزارن بعد بزارین تو کانال
تو لاین و اینستا و غیره هم بزنین
اینجا که کسی نمیبینه
برخي از جوك هاي ساختني سالم در كتاب شوخ طبعي هاي طلبگي آمده است مانند
مفتي
اولي: چرا به علماي وهابي مفتي مي گويند؟
دومي: چون مفتي مفتي و الكي با فتواهاي خود جهنمو براي خود مي خرن
نماز قصر
پرسيد نماز قصر چيه؟
گفت: نمازي كه به دل مي چسبد چون مانند قصر زيباست مانند نماز شكسته مسافر
قصر: شكسته، كوتاه
الله اكبرِ ماماني
حاجآقا پرسيد: كي ميدونه «الله اكبرِ ماماني» چيه؟
جوابهاي زيادي دادند، ولي هيچ كدام را نپذيرفت در آخر به او گفتند كه پس خودتون پاسخ صحيح را بفرماييد!
حاجآقا گفت: «الله اكبري» است كه وقتي بچهها شيطوني ميكنند مامان مرتب در نمازش تكرار ميكنه. بچهاي داشت با پسرخالهاش بازي ميكرد. پسر خاله گفت: مامانت نارحت نشه تلفن رو برداشتيم. بچه نگاهي به مادرش كه مشغول نماز بود كرد و گفت: نه بابا، هنوز ناراحت نشده، اگه نارحت بشه تو نماز هي ميگه: الله اكبر! الله اكبر!
آزمايش
شيريني فروش محل ما انگاري گوشش سنگين است، وقتي بهش ميگم يك كيلو شيريني بده يك كيلو و نيم ميده وقتي ميگم دو كيلو بده دو كيلو ربع ميده و...
خواستم آزمايشش كنم ببينيم واقعا گوشش سنگين است يا ما را دور ميزنه
رفتم مغازه آهسته سلام كردم جواب داد.
بلند گفتم لطف كنيد 850 گرم شيريني گل محمدي بده. حالا من يك كيلو مي خواستم.
سرش را از پشت يخچالش بيرون كشيد و گره اي در ابرو انداخت و گفت: چي؟ چرا 850 گرم؟
گفت: آزمايشي دارم.
وقتي شيريني را كشيد گفت يك كيلو شد اشكال داره؟!
تأملي كردم و گفتم نه همين خوبه. آزمايشم نتيجه داده.
فكر كرده، ميخوادمنو دور؟! بزنه من خودم دوريم
مي خواد منو بپيچونه؟! من خودم پيچم و ته ته فيتيله پيچم:Nishkhand:
شوخ طبعی های طلبگی،ج2، محمدحسین قدیری ص 54.(به نقل از وبلاگ زندگي آرام)
پدر سوخته بازي
گفت: حاج آقا شما توحوزه پدر سوخته بازي هم جز درساتونه؟
گفتم: نه. با پدر سوخته هايي مثل شما كه سر و كله مي زنيم مهارت پيدا مي كنيم.:Cheshmak:
سلام بر همگي
ظاهرا قرار بر اين بود كه از لطيفه ها و جوك هاي خودساخته استفاده كنيم
وگرنه اين تاپيك با تاپيك خنده حلال حكيمانه فرقي ندارد و شروعش تكرار مكررات است
[QUOTE=حامی;736504]پدر سوخته بازي
گفت: حاج آقا شما توحوزه پدر سوخته بازي هم جز درساتونه؟
گفتم: نه. با پدر سوخته هايي مثل شما كه سر و كله مي زنيم مهارت پيدا مي كنيم.:Cheshmak:
[/QUOTE]
لايك
با اجازه كپي
سند تو آل
سلام بر همگي
ظاهرا قرار بر اين بود كه از لطيفه ها و جوك هاي خودساخته استفاده كنيم
وگرنه اين تاپيك با تاپيك خنده حلال حكيمانه فرقي ندارد و شروعش تكرار مكررات است
مورد داشتيم دختره آش نذري برده در خونه همسايه شون،
زنگ كه زده پسره گفته كيه ؟
دختره هول شده گفته آشم!!!
.
.
.
.
.
.
.
نخند!!!
دختره ديگه حجب و حيا داره.هول شده.
فكر كردي مثل اون دختراي غربيه كه نه حريم دارند نه حرمت!!
من هفت تا جایزه ی اسکار و نوبل هم که بگیرم ، آخر سر بابام با خونسردی کامل میگه : بابا جون تلاشتو بیشتر کن ، اینا که چیزی نیست!:| من همسن تو که بودمااااا ... :geryeh::geryeh: ( تا دو ساعت حرفای تکراری ...:Sokhan:)
یه بار یه سائل اومده بود دم در خونمون ، زنگ رو زد .. آیفون رو برداشتم گفتم : بله ؟
یه نیم ساعتی دعا کرد و حرفای خیرخواهانه زد و منم گوش میکردم !
بعد گفت خب حالا یه کمکی بهم بکن .. مقداری پول خورد داشتم که بردم و بهش دادم ، بعد برگشت بهم گفت : تو که گداتر هستی بدبخت بیچاره:khaneh: ، خدا بزنه تو کمرت ،خدا ورت داره ، خدا ... یک ساعت نفرینم کرد ، حسابی جبران کرد بنده ی خدا .. البته در حد وسعش :khandeh!:
با دوستم فیلم نگاه میکردیم ، زبان اصلی ... یکهو دوستم با دو تا دستش کوبید تو سرم ، گفتم چت شد پس؟؟ گفت : خاااااک.. ببین بچه ی دوسه ساله چطور عین بلبل انگلیسی حرف میزنه ، تو چی بیچاره ؟؟ :tajob::tajob:
یه میلیونره مریض میشه و در حال مرگ بوده توی بیمارستان و دکترها میگن باید یکی هر چه زودتر بهش خون برسونه! هر چی می گردن کسی که گروه خونش به طرف بخوره پیدا نمی کنن.!!
همه جا اعلام می کنن که اگه هر کی با این گروه خونی حاضر به خون دادن باشه بهش یک میلیون دلار میدن!!! یه اسرائیلی داوطلب میشه و میره بیمارستان و همین که دکترها می خوان خون ازش بگیرن، میگه من تا یک میلیون دلار را همین الان نگیرم حاضر نیستم خون بدم..!!
دکترها و فامیل های میلیونره التماس می کنن که بابا طرف آدم معروف و شناخته شده ای هست ، همه جا هم که علنا اعلام کرده مگه میشه بزنه زیر حرفش.!!! اسرائیلی جواب میده آخه قول اون قبل از انتقال خون بوده!! من میدونم از خون ما یه قطره تو بدن کسی بره، دیگه یه سنت هم به کسی نمیده!!!!!
مرد اسرائیلی تو فرودگاه یک ايرانی رو دید که بسیار خوش تیپ و با کلاس بود.
خواست شخص ايرانی رو تمسخر کنه که هم زباناش بهش بخندن.
با صدای بلند گفت ايرانيه موقعی که خدا شما ايرانيا رو آفرید پا پتی بودید بدون کفش و دمپایی رو زمین میرفتید چی شد که الآن کفش شیک و دمپایی گرون قیمت پاتون میکنید؟؟؟
فرد ايرانی بهش نگاه کرد و جلوی حاضرین گفت :
اون موقع زمین خدا پاک بود ، شماها اومدید نجسش کردید ، دیگه مجبور شدیم این چیزها رو پامون کنیم:khandeh!::khandeh!::khandeh!:
یه روز وهابیه با اسرائیلیه دو تا خر میخرن . . .
اسرائیلیه ازش می پرسه : چه جوری این خر ها رو از هم دیگه تشخیص بدیم ؟ ؟ ؟
وهابیه میگه : من یه دونه از گوش های خرمو می برم ، اونی که یه گوش داره مال منه یکی دیگه هم مال تو . فرداش میان می بینن خر وهابیه از روی حسادت گوش خر اسرائیلیه خورده .
اسرائیلیه میگه : حالا چیکار کنیم ؟ ؟ ؟
وهابیه میگه : من جفت گوش های خرمو می برم تا از هم دیگه معلوم بشن . بازم فرداش میان می بینن قضیه همونه و خر وهابیه گوش خر اسرائیلیه کنده .
اسرائیلیه میگه : حالا چیکار کنیم ؟ ؟ ؟
وهابیه میگه : عیب نداره . من دم خرمو می برم تا . . .
فرداش میان می بینن بازم قضیه همونه . . .
اسرائیلیه عصبانی میشه میاد به وهابیه میگه : حالا چیکار کنیم ؟ ؟ ؟
وهابیه میگه : خب عیبی نداره ، حالا که این جوریه خر سفیده مال تو ، خر سیاهه مال من . . . .
میدونین فرق جهان اول با جهان سوم چیه؟
جهان اول وقتی یکی با اختلاف 500 هزارتا می بازه نتیجه رو می پذیره و به پیروز انتخابات تبریک میگه!
تو جهان سومم وقتی یکی با اختلاف 12 میلیونی می بازه میگه تقلب شده!