جمع بندی قنوط و شرک
تبهای اولیه
width: 700 | align: center |
---|---|
[TD="align: center"]با نام و یاد دوست | |
[/TD] | |
[TD="align: center"][/TD] | |
کارشناس بحث: استاد شعیب | |
[TD][/TD] | |
جمع بندی
پرسش:
آیا قنوط شرک است ؟
پاسخ:
شرک دارای مراتبی است. هر نوع نقص انگاری در ذات خدا شرک است گاهی این نقص انگاری موجب شریک قائل شدن برای ذات الهی است یعنی علاوه بر الله خدای دیگری در عالم قائل است گاهی در ربوبیت مخلوقات را دارای شان ربوبیت استقلالی در کنار خدا قائل است که این هم شرک است گاهی در مراتب پایین تر اعمال عبادیش را برای دیدن مردم و ریایی انجام می دهد این هم قسمی از شرک است و این که فردی خدا را خالی از رحمت و توبه پذیری بداند این هم قسمی از شرک است.
اما همان طور که پیداست این شرک ها موجب خروج او از اسلام و ایمان نیست بلکه درجات ایمانی او را پایین می آورد.( و موجب نجاست او نمی شود) قنوط، ناامیدی از خیر و شامل ناامیدی از رحمت الهی با قطع امید از رحمت و غفران خدا و یأس از پذیرفته شدن توبه و اعمال صالح در پیشگاه او و از گناهان کبیره است.
قرآن کریم میفرماید: «یا عبادی الذین أسرفوا علی أنفسهم لا تنقطوا من رحمهًْ الله؛ ای بندگان که بر خود ستم و اسراف کردهاید از رحمت خدا ناامید نشوید.»(1) سوءظن به خداوند و شمول رحمت و دریای مغفرت او موجب ناامیدی و قنوط نسبت به او میشود. در قرآن به دوری از ظن و گمان بد امر شده است چرا که بعضی از گمانها، گناه است. (2)
گمان بد به خدا موجب ایجاد رشد صفات رذیلهای مانند بخل و ترس و حرص میگردد. (3): «و ذلکم ظنکم الذی ظننتم بربکم أرداکم فأصبحتم من الخاسرین؛(4) آری این گمان بدی بود که درباره پروردگارتان داشتید و همان موجب هلاکت شما گردید و سرانجام از زیانکاران شدید.»
پیامبر گرامی اسلام )(صلی الله علیه و آله) در حدیثی فرمودند: أکبرالکبائر سوءالظن بالله؛(5) بزرگترین گناه کبیره، بدگمانی به خداست. و نیز: «ضحک ربنا من قنوط عباده؛(6) پروردگار ما از نومیدی بندگانش میخندد.» و: «الفاجرالراجی لرحمهًْالله تعالی اقرب منها من العابد المقنط؛(7) بدکاری که به رحمت خدای والا امید دارد از عابد مأیوس، به خدا نزدیکتر است.»
امام علی(علیه السلام) نیز ناامیدی را مصیبت بزرگی میدانند: «اعظم البلاء انقطاع الرجا؛(8) بزرگترین بلا، نومیدی است.» قنوط یعنی قطع امید از شمول رحمت خدا نسبت به «خود» علل مختلفی دارد، از جمله، نبودن عمل و طاعت، غرق شدن در معاصی، اعتقاد به نقص اعمال و اطاعت، اعتقاد به محدودیت رحمت خدا و عدم وسعت آن. در هر صورت گام اول برای ادامه عصیان و مقابله با خدا، یأس از شمول رحمت است و شیطان با این حربه سعی میکند انسان را از خدا و رحمتش دور و انسان را گرفتار معصیت کند و به این نتیجه برساند که امید نجاتی وجود ندارد، پس باید دردنیا از لذت معاصی بهره برد! امام صادق(علیه السلام) میفرمایند: «الیأس من روحالله اشد بردا من الزمهریر؛(9) نومیدی از رحمت خدا، سردتر از زمهریر است.»
پی نوشت ها:
1- زمر: 53.
2- حجرات: 12.
3- نهجالبلاغه، نامه53.
4- فصلت: 23.
5-متقی هندی، کنزالعمال،دار الکتب، بیروت 1419 ق، ح 5849.
6- نهجالفصاحه، ح1890.
7- همان، ح2062.
8- غررالحکم، ح3860.
9- مجلسی، بحارالانوار،تراث، بیروت، 1408،ج72، ص388.