غریب قرآن ... مظلوم قرآن

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
غریب قرآن ... مظلوم قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم


قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا جَمَعَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ إِذَا هُمْ بِشَخْصٍ قَدْ أَقْبَلَ لَمْ يُرَ قَطُّ أَحْسَنُ صُورَةً مِنْهُ فَإِذَا نَظَرَ إِلَيْهِ الْمُؤْمِنُونَ وَ هُوَ الْقُرْآنُ قَالُوا هَذَا مِنَّا هَذَا أَحْسَنُ شَيْ‏ءٍ رَأَيْنَا فَإِذَا انْتَهَى إِلَيْهِمْ جَازَهُمْ ثُمَّ يَنْظُرُ إِلَيْهِ الشُّهَدَاءُ حَتَّى إِذَا انْتَهَى إِلَى آخِرِهِمْ جَازَهُمْ فَيَقُولُونَ هَذَا الْقُرْآنُ فَيَجُوزُهُمْ كُلَّهُمْ حَتَّى إِذَا انْتَهَى إِلَى الْمُرْسَلِينَ فَيَقُولُونَ هَذَا الْقُرْآنُ فَيَجُوزُهُمْ حَتَّى يَنْتَهِيَ إِلَى الْمَلَائِكَةِ فَيَقُولُونَ هَذَا الْقُرْآنُ فَيَجُوزُهُمْ ثُمَّ يَنْتَهِي حَتَّى يَقِفَ عَنْ يَمِينِ الْعَرْشِ فَيَقُولُ الْجَبَّارُ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي وَ ارْتِفَاعِ مَكَانِي لَأُكْرِمَنَّ الْيَوْمَ مَنْ أَكْرَمَكَ وَ لَأُهِينَنَّ مَنْ أَهَانَك‏

اسحاق بن غالب گويد: حضرت صادق عليه السلام فرمود: آنگاه كه خداوند خلق اولين‏ و آخرين را در قيامت جمع كند بناگاه شخصى را كه خوش صورت ترا از او هرگز نديده‏اند ديدار كنند كه بسوى آنان آيد، پس چون مؤمنان نظرشان بر او كه همان قرآن است بيفتد گويند: اين از ما است و اين بهترين كسى است كه ما او را ديده‏ايم، و چون بدانها رسد از آنان بگذرد و بشهيدان رسد آنها او را بنگرند تا از ايشان بگذرد و چون از همه آنها بگذرد گويند: اين قرآن است، پس از آنها هم بگذرد تا به پيمبران مرسل رسد آنها نيز گويند: اين قرآن است، از آنها نيز بگذرد تا بفرشتگان رسد آنها گويند: اين قرآنست، پس از آنها نيز بگذرد تا بسمت راست عرش رسد و آنجا بايستد، پس خداى جبار فرمايد:

بعزت و جلال خودم و ببلندى مقامم سوگند كه البته امروز اكرام كنم (و گرامى دارم) آنكه تو را اكرام كرده است، و البته خوار كنم هر كس كه تو را خوار كرده است.

اصول كافى، ج‏2، ص: 602

نتیجه مهجور بودن قرآن :
وَ قالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً (30فرقان )
و پيامبر عرضه داشت: «پروردگارا! قوم من قرآن را رها كردند».
اين شكايت پيامبر ص امروز نيز هم چنان ادامه دارد، كه از گروه عظيمى از مسلمانان به پيشگاه خدا شكايت مى‏برد كه اين قرآن را به دست فراموشى سپردند، قرآنى كه رمز حيات است و وسيله نجات، قرآنى كه عامل پيروزى و حركت و ترقى است، قرآنى كه مملو از برنامه‏هاى زندگى مى‏باشد، اين قرآن را رها ساختند و حتى براى قوانين مدنى و جزائيشان دست گدايى به سوى ديگران دراز كردند!

سلام به نظرشما چگونه میتوان قرآن راازغربت ومهجوریت درآورد

محی الدین14;154420 نوشت:
غریب قرآن ... مظلوم قرآن

با سلام به دوستان عزيز
چند سال پيش به روستايي جهت تبليغ رفته بودم هر روز ساعت 10صبح کلاس قران با بچه ها داشتم يک روز يکي از جوانان محل مرحوم شد و در منزل آنان حجله اي گذاشتند ونوار قران و بلندگو و ...
ساعت 10 به مسجد رفتم ولي بجز يکي دو نفر بقيه نيامدند و کلاس تعطيل شد ، فردا علت را پرسيدم گفتند چون قران گذاشته بودند ما ترسيديم بياييم !!!!،آن چند نفر که آمده بودند نيز از مسير ديگر آمده بودند!!!

سلام
یادمه ماه رمضان امسال برنامه ای از تلویزیون پخش میشد به اسم سرزمین علامتها که آموزش قرآن به بچه ها بود پسر پنج ساله من با اینکه حتی حروف الفبا رو هم بلد نبود بطور کامل این برنامه رو نگاه میکرد چون بصورت جذابی همراه با سرگرمی برای بچه ها ساخته شده بود. بطور حتم نوع برخورد ونگرش ما قرآن رو مهجور کرده

پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که:پيامبر اكرم - صلي الله عليه و اله و سلم- «رحمه للعالمين» و «شفيع» امت اسلام است پس چرا در روز قيامت از امتش در مهجوريت قرآن شكايت مي كند؟
پاسخ:
قرآن در آية «107» سورة انبياء به رحمت عامه وجود پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ اشاره كرده و مي‌فرمايد: «ما تو را جز براي رحمت جهانيان نفرستاديم».
عموم مردم دنيا (اعم از مؤمن و كافر) مرهون رحمت تو هستند، چرا كه نشر آئيني را به عهده گرفتي كه سبب نجات همگان است، حال اگر گروهي از آن استفاده كردند و گروهي نكردند، اين مربوط به خودشان است و تأثيري بر عمومي بودن رحمت نمي‌گذارد. اين درست شبيه به آن است كه. بيمارستان مجهزي براي درمان بيماري‌ها با پزشكان ماهر و انواع داروها تأسيس كنند. حال اگر بعضي از بيماران لجوج خودشان از قبول اين فيض عام امتناع كنند. تأثيري در عمومي بودن آن نخواهد داشت. و به تعبير ديگر رحمت بودن وجود پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ براي همة جهانيان، جنبة مقتضي و فاعليت فاعل دارد و مسلماً فعليت نتيجه، بستگي به قابليت قابل نيز دارد.(1)

شرايط شفاعت:
شفاعت، شرايط و قيودي دارد كه بدون آن امكان‌پذير نيست، چنان كه در آيات قرآن صريحاً اين معني ذكر شده است كه شفاعت تمام شيعيان دربارة گروهي از مجرمان بي‌اثر است، «شفاعت هيچ يك از شفاعت كنندگان به حال آن‌ها سودي ندارد»(2) نه شفاعت انبيا و رسولان و امامان، و نه شفاعت فرشتگان و صديقين و شهدا و صالحين، چرا كه شفاعت، نياز به وجود زمينة مساعد دارد، و اين‌ها زمينه‌ها را به كلي از ميان برده‌اند، شفاعت هم‌چون آب زلالي است كه بر پاي نهال ضعيفي ريخته مي‌شود و بديهي است اگر نهال به كلي مرده باشد اين آب زلال آن را زنده نمي‌كند و به تعبير ديگر «شفاعت» از مادة «شفع» به معني، ضميمه كردن چيزي به چيز ديگر است، و مفهوم اين سخن آن است كه شخص شفاعت شونده قسمتي از راه را با پاي خود پيموده، و در فراز و نشيب‌هاي سخت وامانده، شخص شفاعت كننده به او ضميمه مي‌شود و او را ياري مي‌كند تا بقية راه را بپيمايد.(3)

نرمش در مسائل شخصي و صلابت در مسائل اصولي
پيغمبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در مسائل شخصي، نرم و ملايم بودند و در مسائل اصولي و كلي صد درصد صلابت داشت. انعطاف ناپذير بود. اگر كسي به شخص پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ اهانت مي‌كرد، با عفو و بخشش پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ مواجه مي‌شد و اگر كسي قانون اسلام را نقض مي‌كرد. مثلاً دزدي مي‌كرد يا شراب مي‌خورد. به شدت با او برخورد مي‌نمود.
به عنوان مثال، پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در برابر اهانت يك فرد يهودي آن قدر نرمش نشان داد كه مرد يهودي همان جا ايمان آورد.(4) امّا دربارة زني از اشراف قريش كه مرتكب دزدي شده بود، هيچ گونه توصيه و وساطتي را نپذيرفت و فرمود: آيا مي‌گوييد من قانون اسلام را معطّل كنم؟!(5) پس پيغمبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ در مسائل اصولي هرگز نرمش نشان نمي‌داد، درحالي كه در مسائل شخصي فوق‌العاده مهربان و باگذشت بود.(6)
بديهي است كه مسئلة مهجور گذاردن قرآن نيز از جمله مسائل اصولي اسلام است، و عفو و گذشت پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ نيز شامل آن نمي‌شود.
پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ روز قيامت به خاطر عمل نكردن امتش به قرآن، از آنان شكايت مي‌كند. امام باقر ـ عليه السلام ـ از، پيامبر خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ روايت مي‌كند كه فرمود: «روز قيامت، من نخستين اعزام شونده به نزد خدا هستم و كتابش و بعد اهل ‌بيتم و سپس امّتم. آن‌گاه از ايشان مي‌پرسم كه با كتاب خدا و اهل‌بيت من چه كرديد؟»(7)
در روايت ديگري از پيامبر خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ نقل شده است: «قرآن هدايت از گمراهي، روشنگري از نابينايي، بازدارنده از لغزش، نور از تيرگي، بازدارنده از هلاكت و نابودي، رهايي از كجروي و بيان آزمون‌ها و رسيدن از دنيا به آخرت، و در آن كمال دين‌تان وجود دارد، و هيچ كس از قرآن روي نتابد، مگر آن كه به سوي دوزخ روان شود.»

پاورقی:
1. مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ دوم، 1362، ج 13، ص 526.
2. مدثر:48.
3. مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ نهم، 1370، ج25، ص256.
4. مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، دار احياء التراث العربي، چاپ دوم، 1403، هـ . ق، ج 16، ص 216.
5. محدث نوري، مستدرك الوسائل، قم، مؤسسة آل البيت لاحياء التراث، چاپ اوّل، 1408 هـ . ق، ج 18، ص 7.
6. مطهري، مرتضي، سيري در سيرة نبوي، تهران، صدرا، چاپ پنجم، 1367، ص 236 ـ 238 با اندكي تصرف.
7. جمعه عروسي حويزي، عبد علي، تفسير نورالثقلين، قم، اسماعيليان، چاپ چهارم، 1373، ج 4، ص 13.

سعدی :
توکه قرآن بدین نمط خوانی ببری رونق مسلمانی
بصورت جدی فکرکنیم نکنه یکی ازعوامل مهجوریت قرآن مانباشیم

موضوع قفل شده است