عکس العمل در مقابل داماد بداخلاق!

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عکس العمل در مقابل داماد بداخلاق!

با سلام

مردی همسر خود را مورد ازار و اذیت و بدرفتاری و تندخویی قرار میده .
این دعواها به خانواده خانم هم کشیده میشه.
بهترین رفتار از طرف پدر و مادر دختر در بعد از دعواها با داماد چیه؟

باید با داماد با رفتار قهرامیز و سرسنگین رفتار کنند؟
باید در دعواهای زن و شوهری دخالت کنند؟ نصیحت کنند؟ اگر بلی، از چه جنس و به چه شکلی باشد؟
باید خودشون رو در دفعات بعدی دیدار ، به بی خیالی بزنن و انگار نه انگار که داماد با دخترشان بدرفتاری کرده، اگر این حالت باشد ، باعث جری شدن بیشتر داماد نمیشود.؟

با تشکر.

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد امین

سلام

موارد با هم یکسان نیست؛ بلکه جنس اختلافات با هم متفاوت است. در دعواها و جر و بحث های معمولی که در غالب زن و شوهر ها پیش می آید بهترین کار عدم دخالت و حتی عدم پشتیبانی مستقیم از دختر است؛ چون دخالت های بیجا، هم مشکلات را بیشتر می کند و هم قدرت مدیریت دختر برای مقابله با مشکلات زندگیش را تضعیف می کند. در چنین مواردی بهترین کار این است که بزرگترها به جای جانبداری از دختر، او را متوجه اشتباهش کنند و اگر اشتباه از جانب همسرش است، به او شیوه مقابله با چنین مشکلات و حل آن را به او بیاموزند.
اما گاهی هم ممکن است اختلافات اساسی و ریشه ای باشد که در این موارد بزرگترها باید در مسئله ورود کرده و به حل مشکل کمک کنند. مشکلاتی در این مقوله جای می گیرند که اولا دائمی باشند؛ یعنی مسئله ای است که زن و شوهر بعد از مدت ها زندگی مشترک هنوز هم روی آن اختلاف دارند و بیشتر جر و بحث هایشان روی همان مسئله است ثانیا خود زن و شوهر به تنهایی توان حل آن را ندارند. البته نوع ورود بزرگترها و نحوه برخورد آنها خیلی مهم است؛ چنانچه میزان توانایی بزرگترها در حل مشکل نیز اهمیت دارد. لذا اگر در موردی بزرگترها احساس کردند در زندگی دخترشان مشکلی وجود دارد که از این مقوله است، اگر خودشان توانایی حل آن را دارند می توانند ورود کنند و به آنها کمک کنند؛ اما اگر ندارند بهترین کار این است که دخالت نکنند و آنها را برای حل مشکلشان به یک فرد با تجربه و دانا یا مشاور ارجاع دهند. آنچه خیلی اهمیت دارد این است که نگذارند آنها به همین شکل به زندگی ادامه دهند چون اگر مشکلی وجود داشته باشد که حل نشده، ادامه زندگی بسیار سخت و آینده مشخصی نخواهد داشت و ممکن است خسارت بیشتری به زندگیشان وارد کنند.

از گفته های بالا نحوه برخورد پدر و مادر دختر هم روشن می شود. تحت هیچ شرایطی نباید پدر و مادر دختر جانبداری کنند و بدون اینکه از اصل قضیه خبر داشته باشند حق را به دخترشان داده و با داماد بدرفتاری کنند؛ چون با این کار تقریبا باید گفت دارند نقش خاله خرسه و دوستی او را بازی می کنند و با دست خودشان زندگی دخترشان را نابود می کنند. حتی در مواردی که یقین دارند حق با دخترشان است هم بهترین کار بخورد خوب و بزرگمنشانه و به دور از جانبداری است. آنها زمانی می توانند در حل مشکل بیشترین تاثیر را داشته باشند که خود را در یک طرف دعوا قرار ندهند؛ طوری که داماد به آنها اعتماد کند و بداند آنها در مقابل او نیستند و اگر چیزی می گویند حرف حق است؛ نه جانبداری از دخترشان.

بله اگر در مواردی مشکل در حدی است که دارد در حق دخترشان ظلم می شود؛ مثلا داماد بی دلیل و خارج از حدود شرعی او را کتک می زد و دختر توان دفاع از خود را ندارد، در این صورت دفاع از مظلوم لازم و ضروری است.

پیروز و سربلند

امین;791985 نوشت:
حتی در مواردی که یقین دارند حق با دخترشان است هم بهترین کار بخورد خوب و بزرگمنشانه و به دور از جانبداری است. آنها زمانی می توانند در حل مشکل بیشترین تاثیر را داشته باشند که خود را در یک طرف دعوا قرار ندهند

با سلام و احترام

به ندرت دعوای زن و شوهری پیش میاد که فقط یکطرف مقصر باشه و اکثرا دو طرف به درصدهای مختلف ، مقصر ماجرا هستند.
حال سوال اصلی اینه که به نظر من این اشتباه هست که سر موضوعات هیچ و پوچ و بچگانه ، دختر یا پسر دعواها رو به خانواده های طرف مقابل بکشونند ، ایا این دیدگاه من درسته؟

و حال اینکه یک داماد با فرض اینکه همسرش یک اشتباه ساده در زندگی مرتکب شده ، بعد بصورت گستاخانه ، با همسرش جلوی خانواده دختر ، بدرفتاری کنه ، که کاری کاملا اشتباه هست... حال سوال اصلی این تاپیک اینه که اگر پدر و مادر دختر با رویی گشاده و خنده رو با داماد رفتار کنند ، ایا این باعث نمیشه که داماد در رفتارش با دختر جری تر و گستاخ تر بشه و با خودش فکر کنه ، عجب همسر بی کس و کاری دارم که وقتی اینطور دارم با دختر رفتار میکنم ، کسی ازش دفاع نمیکنه و بالعکس دارن با من خوش رفتاری میکنن.. و همین باعث بشه این رفتارها و ظلمهای داماد بیشتر و ادامه دار تر بشه؟! و دیگه از خانواده دختر حساب نبره و به رویه و رفتارهای زشت خودش ادامه بده؟!

بسم الله الرحمن الرحیم....همونطور که امین بزرگوار هم فرمودند بعضی از رفتار ها مقطعی هستند...چند روز قبل دوستم با من تماس گرفت که فلانی خوشبحالت مجردی،دعا کن خدا مرگمو برسونه،مرگ بعضی وقتا شیرین تر از عسله...بنده جوابشو ندادم،در مقام نصیحت هم بر نیومدم،روز عید دیدم دستش توی دست خانمش دارن میگن و میخندند...یه وقتی مقطعی هست،آقا بدهکاره،تحت فشاره..ظلمی هم که میکنه ،دادی هم اگر میزنه میره توی خودش،بعدش معذرت میخواد...این رو باید تحمل کرد و حل میشه،حتی اگر سال ها طول بکشه...اما یکی هست ظالم صفته..ادبش اینگونه هست،ذاتش اینه،ظلم میکنه و عربده میکشه و طلبکاره..زن سکوت میکنه،خوبی میکنه،تحمل میکنه اما مرد بدتر میشه..این مرد باید ادب بشه،منتها اول با زبان خوش،یکی از اقوام دختر به غیر از پدر و مادر و برادر بیاد واسطه بشه و تذکر بده،اگر نشد از طریق قانونی اقدام کنند...معمولا آقایونی که قبل ازدواج توی خونه عربده کش هستند ،بعد ازدواج هم همینن...خانم ها معمولا حساس هستند پسر با مادرش خیلی نزدیک باشه،دریغ از اینکه پسری که زحمات سی ساله ی مادرش رو با پرخاش جواب میده،به خانمی که یکساله وارد زندگیش شده رحم نمیکنه...فلذا خانم قبل ازدواج خیلی دقت کنه تا اسیر این هیولاها نشه...

با سلام

وقتی دو نفر با هم ازدواج می کنند در واقع گستره ی وسیعی از ارتباطات اجتماعی را تشکیل می دهند. بخش عمده ای از این روابط بین زن و شوهر و سپس اقوام و دوستان و آشنایان و بخشی هم به ارتباطات خانواده های زن و شوهر برمی گردد که پس از شروع زندگی مشترک خود به خود به هم گره خورده اند. در این میان رابطه عروس با خانواده شوهر و داماد با خانواده زن در فرهنگ ما اهمیت ویژه ای دارد. طبیعی است که عضو جدید در هر خانواده باید پذیرفته شود. اما گاه پیش می آید که به دلایل مختلف، خانواده ها وجوه مشترک کمی با یکدیگر دارند.

این جاست که پذیرش عروس یا داماد جدید با دشواری رو به رو می شود و ممکن است سرمنشاء اختلاف های جدی و درگیری های خانوادگی شود. از این رو طبیعی است که انتخاب صحیح همسر و توجه به طبقه اجتماعی و مشترکات بین خانواده در کاهش اختلافات احتمالی نقش اساسی دارد. از سوی دیگر روان شناسان توصیه می کنند زن و شوهر پس از ازدواج باید تفاوت های میان والدین خود و والدین همسر را فراموش کنند و آن ها را همان طور که هستند بپذیرند در این میان اگر بگوییم رابطه عروس و مادر شوهر جزو پیچیده ترین ، معنادارترین و پرفراز و نشیب ترین رابطه ها در گستره روابط اجتماعی فرد پس از ازدواج است بیراه نگفته ایم.
در گذشته زندگی عروس با خانواده شوهر امری مرسوم بود. اما با گذشت زمان و حذف سنت های مختلف در حال حاضر کمتر عروسی به زندگی مشترک با مادر شوهر راضی می شود
و جوانان امروزی از روز اول، زندگی مستقل و متکی به خود را می طلبند. با این همه اختلاف ها و معضلات بین عروس و مادر شوهر همواره و در تمامی طبقات اجتماعی وجود داشته
است. البته در بسیاری از موارد رابطه داماد و مادر زن اغلب خوب است در حالی که رابطه عروس و مادر شوهر در برخی مواقع تیره و تار است. این مشکل در واقع یک مشکل فرهنگی است. آنچه در این راستا بیشتر تنش ایجاد میکند این است که اصولا والدین و اعضای خانواده در تمامی طبقات اجتماعی جامعه به طور ناخودآگاه به دخترانشان میآموزند که وقتی به خانه بخت رفتند مواظب خواهر شوهر و مادرشوهر خود باشند و از آنها کم نیاورند. به این ترتیب آنها را با یک سپر دفاعی به خانه بخت میفرستند. گویی او مجبور است در مقابل خانواده همسر همواره جبهه گیری کند . در حالی که هرگز به پسرشان که قرار است ازدواج کند چنین توصیه هایی نمی کنند. به عبارت دیگر از آن جا که توجه به مردان در خانواده های ایرانی بیش از زنان است کمتر دامادی با خانواده همسرش دچار مشکل می شود ، اما رابطه عروس و مادرشوهر اغلب با کوچک ترین سوءتفاهمی دستخوش تغییر شده و اختلافات بالا می گیرد. از طرف دیگر نداشتن مهارت های برقراری ارتباط، کم سن و سال بودن و نداشتن مهارت حل مسئله باعث می شود کوچک ترین مشکل زوج جوان در ابتدای زندگی با کشیده شدن به خانواده های طرفین به یک معضل بزرگ تبدیل شود.

با سلام مجدد

اغلب خانواده ها 1تا2 سال پس از ازدواج می توانند عروس جدید خود را بپذیرند و به زمان نسبتا طولانی نیاز دارند. از سوی دیگر دختر نیز با یک سپر دفاعی پا به خانه مادرشوهر گذاشته همواره مترصد یک حرکت اشتباه یا گفته نسنجیده است که آن را بهانه شکایت از خانواده همسر قرار دهد. بنابراین بهتر است عروس و داماد جوان برای پرهیز از به وجود آمدن تنش بین خود و خانواده ها به برخی نکات توجه کنند.

1. اولین گام احترام متقابل است. رابطه ای که در آن احترام حاکم باشد هرگز به تنش و دعوا و درگیری متمایل نمی شود. طرفین باید سعی کنند از رفتارهایی که حساسیت فرد مقابل را برمی انگیزد، خودداری کنند. عروس خانم و آقا داماد باید سعی کنند با ذکاوت و تیزبینی خود این موارد را بدون این که از زبان همسر بشنوند شناسایی و با رعایت آنها و جلب احترام، از بروز تنشها جلوگیری نمایند

2. لازم نیست زن و شوهر جوان کوچک ترین اختلاف خود را با پدر و مادر در میان بگذارند. پدر و مادر از سر محبت و دلسوزی بیش از حد به فرزند، ناراحتی دختر یا پسر خود را فراموش نمی کنند در حالی که زوج جوان ساعتی بعد، همه چیز را فراموش کرده اند.

3. یکی دیگر از اقدامات این است که طرفین نباید رفتار نادرست والدین همسرشان را به حساب همسرشان بگذارند. آنها بهتر است صبر کنند و در موقعیتی مناسب همسر خود را در جریان آزردگی خاطرشان قرار دهند تا مسئله راحتر حل و فصل شود.

4. بیان شکایت آمیز از رفتار و گفتار خانواده همسر، فقط رنج و ناراحتی فرد مقابل را تشدید می کند و در طول زمان باعث عمیق شدن اختلاف ها می شود. بهتر است آزردگیهایتانرا نه به صورت شکایت بلکه به صورت درد دل بیان نمایید.

5. بی اهمیتی به والدین همسر ، قطع رابطه با آن ها، کاستن علاقه فرزندان به خانواده فرد مقابل، جبههگیری در بیشتر موارد، توجه بیش از حد به والدین خود و رفتارهایی از این دست، فقط در طول زمان به جدایی بیشتر زوج از یکدیگر و توجه بیشتر به خانوادهها میانجامد و زمینه اختلافهای بعدی را فراهم میسازد.

مولکول 68;791991 نوشت:
با سلام و احترام

به ندرت دعوای زن و شوهری پیش میاد که فقط یکطرف مقصر باشه و اکثرا دو طرف به درصدهای مختلف ، مقصر ماجرا هستند.
حال سوال اصلی اینه که به نظر من این اشتباه هست که سر موضوعات هیچ و پوچ و بچگانه ، دختر یا پسر دعواها رو به خانواده های طرف مقابل بکشونند ، ایا این دیدگاه من درسته؟

و حال اینکه یک داماد با فرض اینکه همسرش یک اشتباه ساده در زندگی مرتکب شده ، بعد بصورت گستاخانه ، با همسرش جلوی خانواده دختر ، بدرفتاری کنه ، که کاری کاملا اشتباه هست... حال سوال اصلی این تاپیک اینه که اگر پدر و مادر دختر با رویی گشاده و خنده رو با داماد رفتار کنند ، ایا این باعث نمیشه که داماد در رفتارش با دختر جری تر و گستاخ تر بشه و با خودش فکر کنه ، عجب همسر بی کس و کاری دارم که وقتی اینطور دارم با دختر رفتار میکنم ، کسی ازش دفاع نمیکنه و بالعکس دارن با من خوش رفتاری میکنن.. و همین باعث بشه این رفتارها و ظلمهای داماد بیشتر و ادامه دار تر بشه؟! و دیگه از خانواده دختر حساب نبره و به رویه و رفتارهای زشت خودش ادامه بده؟!

سلام

بله دیدگاه شما درسته و زن و شوهر باید تا حد امکان از کشاندن جر و بحث هایشان به داخل خانواده ها پرهیز کنند مگر اینکه همانطور که عرض شد مشکلشان اساسی باشد و خودشان قادر به حل آن نباشند که در آن صورت هم باید جوانب مسئله را در نظر گرفت و اگر احساس کردند خانواده نمی توانند برایشان کاری انجام دهند از مشاور یا بزرگتر صاحب تجربه کمک بگیرند.

در مورد بی احترامی و گستاخی مرد هم باید عرض کنم در اینکه کار او نادرست است شکی نیست. اما اینکه چه برخوردی از جانب پدر و مادر دختر صورت بگیرد بستگی به شرایط دارد. گاهی اوقات ممکن است تحریک اولیه برای بی احترامی از جانب خود دختر باشد؛ مثلا دختر جلوی خانواده اش به پسر چیزی می گوید که نباید بگوید و همین باعث می شود که پسر هم به او بی احترامی کند و در این شرایط اگر پدر و مادرش هم چیزی بگویند ممکن است باب بی احترامی به آنها هم باز شود. لذا باید مشکل را ریشه ای حل کنند. گاهی اوقات هم ممکن است پسر به این مسئله عادت کرده باشد و به قول دوستان ذاتا بی ادب و اهل توهین باشد که در این صورت باز هم بسته به شرایط باید تدبیری اندیشید تا بتوان مشکل را حل کرد.

خلاصه اینکه نمی توان در این مورد نسخه کلی پیچید و گفت هر جا پسر بی احترامی کرد پدر و مادر باید عادی و خوب رفتار کنند یا سنگین و اعتراض امیز؛ بلکه باید علت مشکل بررسی شود و بعد با توجه به روحیات و اخلاقیات افراد به آنها راهکار ارائه داد که طبیعتا بررسی دقیق آن نیاز به مشاوره حضوری دارد. اما به طور کلی سیره و توصیه ابتدایی اهل بیت علیهم السلام همان مثل معروف "از محبت خارها گل می شود" است؛ چراکه امر به معروف و نهی از منکر در کنار ایجاد ارتباط گرم و صمیمی تاثیرگذار تر خواهد بود.

موضوع قفل شده است