عشره مبشره و موی پیامبر اکرم

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عشره مبشره و موی پیامبر اکرم

ببخشید می خواستم درباره حدیث عشره مباشره و درباره موی پیامبر که بعضی می گویند بلند بوده و بعضی می گویند کوتاه بوده بپرسم و اصلا این حدیث در کجا امده است با تشکر

سلام
در خصوص حديث عشره مبشره به اين آدرس مراجعه نماييد

http://www.askdin.com/showthread.php?t=1020

با تشکر از مدیر اجرائی عزیز و ارجاع به جواب سوال اول

حدیثى که معروف و مشهور به (عشره مبشره) مى باشد ،در کتب روایى و حدیثى اهل سنت نقل شده است ،به این صورت که : پیامبر فرمود: این افراد دهگانه از اهل بهشت هستند:

ابوبکر و عمر و علىو عثمان و طلحه و زبیر و عبدالرحمن بن عوف و سعد ابن وقاص و سعید بن زید و ابو عبیده جراح.

البته درباره این حدیث توجه به دو نکته لازم و ضرورى است:



الف) سند راویان :حدیث به عبدالرحمن بن عوف و سعید بن زید منتهى مى گردد که واضح است نقل فضلیت از کسى درباره خود قابل اعتماد نیست.



ب) افرادى را به صورت قطعى مى توان بهشتى قلمداد کرد که به مقام عصمت رسیده باشند .


هیچ کس درباره هیچ کدام از ده نفر یاد شده غیر از على بن ابیطالب علیه السلام قائل به عصمت نیست ؛ البته عده ای از اهل سنت هم عصمت حضرت را قبول ندارند. پس با علم به اینکه غیر از على بن ابیطالب در میان عشره مبشره معصومى وجود ندارد ،


و لذا روایت بنابر نظر اهل سنت نیزمخدوش است‏ و مورد قبول علماى شیعه نیز نیست.در کتب حدیثى شیعه چنین روایتى وجود ندارد مگر به عنوان نقل از اهل سنت با هدفى خاص. (1)


1.کنز العمال، ج 11، ص 645 و ج 13 ،ص 462


اما درباره سوال دوم

در کتاب سنن النبی اثر علامه طباطبایی در حدیث شماره 5 و 9 آمده است که موی حضرت رسول(ص) بلند بود،به طوری ، ولی در روایت 92 امام صادق(ع) منکر موی بلند پیامبر شده است.



میان این دو روایت تنافی وجود ندارد، با این توضیح: روایات در مورد موی سر پیامبر به سه دسته تقسیم میشوند:



از قسم اول به خوبی استفاده می
شود که موهای پیامبر(ص) همیشه کوتاه بوده و آن جناب مدام به موهای خود رسیدگی می­کرده.


گفتنی است که این قسم از روایات به لحاظ سند و دلالت متنی از دو قسم دیگر گویاتر و روشنتر است، مانند در تفسیر المیزان، ج 6، ص 422 در این باره مرحوم علامه مطالبی را ذکر فرموده اند.



قسم دوم روایاتی است که دلالت دارد بر اینکه موهای پیامبر(ص) بلند بود، تا جایی که اندازه موها را مشخص کرده
ولی به لحاظ متنی و دلالتی به احادیث اولی نمیرسد و در آن تشویش و ابهام وجود دارد.



قسم سوم بر مقطعی از عمر پیامبر دلالت دارد، که پیامبر به خاطر ضرورت در مقطعی از زمان موهایش را بلند
گذاشته است.


درحدیث 95 همین کتاب است که میگوید: سال هفتم از هجرت بود که پیامبر وقتی میخواست عمرةالقضا را انجام دهد، مدت زمانی قبل از احرام موی سر خود را نتراشید، تا زمانی که احرام بست، سپس وارد مکه شد، پس از انجام اعمال موهای خود را تراشید و دیگر موهای خود را بلند نگذاشت.



احادیثی که دلالت بر موی بلند پیامبر دارد، مربوط به این مقطع از زمان می
شود که منظور همان چند ماه از سال هفتم هجرت میباشد که پیامبر میخواست عمره انجام دهد، و گرنه ایشان پس و قبل از آن مویش کوتاه بوده، و ظاهراً همین برداشت صحیحتر است، که احادیث قسم دوم میگوید پیامبر مویش کوتاه بود،و فرق نمیگذاشته است.

اما اینکه چرا علامه طباطبائی دو روایت متناقض را ذکر کرده، پاسخش آن است که ظاهراً علامه در جمعآوری کتاب هدفش نقد و تحلیل روایات و جدا کردن صحیح از غیر صحیح نبوده، بلکه آنچه را بیانگر سنتهای حضرت بوده، جمعآوری کرده است

نکته دیگر این که روایت 92 از این کتاب که ناظر بر موهای بلند حضرت است از ملحقات کتاب علامه میباشد، بنابر این خواننده کتاب باید معیارهای تشخیص روایات صحیح را در مطالعه و استفاده از کتاب لحاظ کند.

یا حق

موضوع قفل شده است