طرح ترک رذائل اخلاقی برای ظهور حضرت مهدی (عج) ♥...این هفته: فضیله ی نماز اول وقت ...♥

تب‌های اولیه

872 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

نسیم رحمت;823044 نوشت:
گاه اعمال خود فرد مانع از آن است که بتواند نماز حقیقی را اقامه کند و گاه نمازی که می خواند نماز نیست تا از آن انتظار اثر خاص داشته باشیم
سلام و عرض ادب
راهكار بدهيد لطفاً
چه كنيم كه اين رابطه دوسويه بوجود بيايد. يعني هم اخلاق و رفتار ما بر نماز تاثير بگذارد و هم نماز بر رفتار و شخصيت

فقط يك خواهش دارم

(با احترام @};-)
لطفاً پاسخ شعاري و كليشه اي كه مدام ميشنويم ندهيد. مثل اينكه نماز خيلي خوب است ، نماز منجات با خداست ، هر كسي نماز نخواند پوستش را مي كنند و.....
تا جاي ممكن راهكار عملي بدهيد. راهكارهايي كه در آن شناخت عمق و حقيقت نماز باشد و در انسان اشتياق ايجاد كند

Reza-D;823052 نوشت:
چه كنيم كه اين رابطه دوسويه بوجود بيايد. يعني هم اخلاق و رفتار ما بر نماز تاثير بگذارد و هم نماز بر رفتار و شخصيت

Reza-D;823052 نوشت:
لطفاً پاسخ شعاري و كليشه اي كه مدام ميشنويم ندهيد.


عزیزگرامی؛
این جملات به ظاهر شعاری از همون اول که به قصد شعار وضع نشده اند بلکه در مقام ارائه راهکار و برای ترغیب و توجه امثال بنده به مفهوم آنها بوده است که متاسفانه در عوض تامل در مفهوم و دریافت راهکار، فقط به پوسته آن پراختیم. نتیجه اش شده همان شده که شما می فرمایید. برای اثر پذیری از نماز و تاثیر نماز در ما باید اول نماز را بشناسیم. چیزی که خیلی از ماها هیچ شناختی جز ظاهر نماز، از نماز، نداریم.
امام خميني مي فرمايد:
ما چون احتياج به دنيا پيدا کرديم و آن را سرمايه و سرچشمه يافتيم، در توجه به آن حاضريم و در تحصيل آن مي کوشيم. اگر ايمان به حيات آخرت پيدا کنيم و حس احتياج به زندگاني آن جا بنماييم و عبادت و خصوصاً نماز را سرمايه نفيس آن عالم و سرچشمه سعادت آن نشئه بدانيم، البته در تحصيل آن کوشش مي نماييم و در اين سعي و کوشش زحمت و رنج و تکليف در خود نمي يابيم , بلکه با کمال اشتياق و شوق دنبال تحصيل آن مي رويم و شرايط حصول و قبول آن را با جان و دل تحصيل مي کنيم .(1)

لذا در گام اول باید نماز را شناخت.

پي‌نوشت‌ها:
1. آداب الصلاه،حضرت امام خمينى ، چاپ مؤسسه‏ تنظيم و نشر آثار امام خمينى (ره) ، چاپ هفتم‏1378، شمسى‏، ص 45 و 46.

نماز جزء نياز ما است، جزء زندگي حيات ما است:
انسان بر اساس فطرت خود، همواره به سوي چيزي که برايش اهميت دارد، توجه و اهتمام مي‌کند. اگر براي انسان، امري مهم و ضروري جلوه کند، آن را به هر صورت ممکن انجام خواهد داد. آشنا شدن به حقيقت نماز و اين که نماز جزء نياز ما است، جزء زندگي حيات ما است و فايده و آثار نماز در دنيا و آخرت تجلّي مي‌کند، باعث مي‌شود انسان با شوق بيش تري به اقامة نماز بپردازد. از سستي در نماز و يا ترک آن خودداري نمايد.
کسي که نماز را سربار خود و صرفاً يک تکليف طاقت فرسا بداند، به حقيقت آن پي نبرده و اهمتي به آن نمي‌دهد. در نتیجه ظرفی برای اثر بخشی نماز تهیه نکرده است. البته اثر تام. لذا هر چه اهتمام بیشتر باشد، اثر بخشی بیشتری هم خواهیم دید.

به تعبیری انسان باید در خود، ظرف اثر یخشی نماز را تدارک کند تا نماز موثر واقع شود. این ظرف تدارک نمی شود مگر به باور احساس نیاز به معبود ؛
قرآن مي‌فرمايد:
«‌يا أيّها الناس أنتم الفقراء إلي ا‌لله و ا‌لله هو الغني‌ّ الحميد؛(1) ‌اي مردم !شما همگي نيازمند خداييد، تنها خداوند است که بي نياز و شايسته هر گونه حمد و ستايش ‌است».

پی نوشت :
1. فاطر (35) آيه 15.

از جمله راه کار های اثر پذیری از نماز و تاثیر نماز در ما ترک موانع است.
بهره بردن از نماز مبتني بر عواملي است که بايد از آن ها پرهيز شود. انسان گرايش به عبادت دارد. اثر عبادت وقتي حاصل مي شود که انسان لذت شيريني مناجات با خدا را چشيده باشد. لذت مناجات وقتي حاصل مي شود که انسان گناه و معصيت را ترک نمايد.

رسم عاشق نيست با يک دل دو دلبر داشتن **** يا ز جانان يا ز جان بايست دل برداشتن

يکي از مهم ترين اسباب، فراغت قلب است :

تا برنخيزي از سر دنيا و هر چه هست با يار خويشتن نتواني دمي نشست

حضرت امام خمينى می فرماید:
« آنچه باعث حضور قلب شود، دو امر است:
يکى فراغت وقت و قلب و ديگر فهميدن اهميت عبادت . مقصود از فراغت وقت آن است که انسان در هر شبانه روزى براى عبادت خود وقتى را معيّن کند که در آن وقت خود را موظف بداند فقط به عبادت بپردازد . اشتغال ديگرى را براى خود در آن وقت قرار ندهد. انسان اگر بفهمد که عبادت يکى از امور مهمى است که از کارهاى ديگر اهميتش بيش تر بلکه طرف نسبت با آن ها نيست [= قابل مقايسه نيست ] البته اوقات آن را حفظ مى کند و براى آن وقتى موظف مى کند. . . از فراغت وقت ‌مهم تر فراغت قلب است و آن چنان است که انسان در وقت اشتغال به عبادت، خود را از اشتغالات و هموم دنيايى فارغ کند و توجه قلب را از امور متفرقه و خواطر متشتّته [=پراکنده] منصرف نمايد و دل را يکسره خالى و خالص براى توجه به عبادت و مناجات با حق تعالى نمايد و تا فراغت قلب از اين امور حاصل نشود، تفرغ براى او و عبادت او حاصل نشود».
(1)

پی نوشت :
1. امام خميني، چهل حديث، مؤسسه تنظيم و نشر آثار .امام خميني، چاپ دوازدهم ، ص 434.

نسیم رحمت;823065 نوشت:
جملات به ظاهر شعاری

استاد عزيز ، خود شما ميفرمائيد:

نسیم رحمت;823065 نوشت:
برای اثر پذیری از نماز و تاثیر نماز در ما باید اول نماز را بشناسیم. چیزی که خیلی از ماها هیچ شناختی جز ظاهر نماز، از نماز، نداریم
خب مگر من چيزي غير از اين خواستم؟!

من هم عرض كردم جملاتي مثل اينكه

"نماز بخوانيم خوب است ، نماز نخوانيم بد است" شايد برخي افراد را قانع كند كه من كاري ندارم
اما مرا قانع نميكند ، براي من اينها شعاري است و كليشه اي. من ميخواهم نماز را بطور عميق بشناسم و حقيقت آن را دريابم
خواستهء خودم را هم اينطور بيان كردم:
Reza-D;823052 نوشت:
تا جاي ممكن راهكار عملي بدهيد. راهكارهايي كه در آن شناخت عمق و حقيقت نماز باشد و در انسان اشتياق ايجاد كند

نسیم رحمت;823066 نوشت:
آشنا شدن به حقيقت نماز و اين که نماز جزء نياز ما است، جزء زندگي حيات ما است و فايده و آثار نماز در دنيا و آخرت تجلّي مي‌کند، باعث مي‌شود انسان با شوق بيش تري به اقامة نماز بپردازد
بعد اگر بگويم جملات كليشه اي ، ناراحت ميشويد!

سوال:
راهكاري بدهيد كه در آن شناخت عمق و حقيقت نماز باشد و در انسان اشتياق ايجاد كند

پاسخ شما:
اگر شناخت عميق از نماز داشته باشيم در ما اشتياق ايجاد ميشود!!!!

خودتان قضاوت كنيد

جلوگيرى از هرزگى قوه خيال
يکى از بزرگ ترين موانع، ‌هرزگى و پراکندگى قوه خيال است.
حضرت امام خميني در اين مورد مي فرمايد :
از قوايى که قابل تربيت است، قوّه خيال و قوّه واهمه است که قبل از تربيت اين قوى چون طايرى سخت فرّار هستند. طريق عمده رام نمودن آن عمل نمودن به خلاف است. و آن چنان است که انسان در وقت نماز خود را مهيّا کند که حفظ خيال در نماز کند و آن را حبس در عمل نمايد و به مجرّد اين که بخواهد از چنگ انسان فرار کند، آن را استرجاع نمايد، شما متوقع نباشيد که در اوّل امر بتوانيد درتمام نماز حفظ طاير خيال کنيد، البته اين امرى است نشدنى و محال، ولى اين امر بايد با کمال تدريج و تأنّى و صبر و توانى انجام بگيرد. هيچ گاه نبايد انسان مأيوس شود، که يأس سرچشمه همه سستي ها و ناتوانى‏ ها است و برق اميد انسان را به کمال سعادت خويش مى‏ رساند. (1)
بنابراين دو قوه وهم وخيال، دو پرنده لجام گسيخته اي هستند که چون چکاوکي هر دم بر سرشاخساري مي نشينند، سپس به شاخه ديگر پرواز مي نمايند. از اين رو افکار انسان قرار و آرامي ندارد. آن گاه اگر آدمي با دقت در کنترل آن بکوشد. کم کم رام و مطيع مي گردد. بدين منظور بايد با داشتن برنامه منظم و پيوسته ذهن را به سمت خاصي جهت داد، مثلا با برنامه هاي منظم همه روزه دعا و قرآن، توجه به مطالعه کتبي پيرامون اخلاق، معاد، خداشناسي و ...

پی نوشت :
1. امام خمینی، آداب‏ الصلاة، ص 44، با اندکي تلخيص.

Reza-D;823072 نوشت:
سوال:
راهكاري بدهيد كه در آن شناخت عمق و حقيقت نماز باشد و در انسان اشتياق ايجاد كند
پاسخ شما:
اگر شناخت عميق از نماز داشته باشيم در ما اشتياق ايجاد ميشود!!!!
خودتان قضاوت كنيد


دوست عزیز دقت نفرمودید.
عرض بنده این بود که این جملات شعاری نیست باید در این ها تامل کرد.
یعنی وقتی می گویند این نماز ارتباط بنده با خدا است یعنی چی ؟
این خدا کیه ؟
چقدر خدا را می شناسیم؟
این نماز چگونه ارتباط برقرار می کند و ...
چقدر در این مفاهیم تامل کردیم؟!!!
قطعا هر کس ممکن از این جملات به اندازه ای متوجه شود که نسبت به خدا و نماز شناخت داشته باشد.

بقیه پست ها رو هم مطالعه کنید.

Reza-D;823072 نوشت:
راهكاري بدهيد كه در آن شناخت عمق و حقيقت نماز باشد و در انسان اشتياق ايجاد كند

برای آشنایی با حقیقت نماز باید مطالعه کرد و از آیات و روایات و سخنان بزرگان به حقیقت نماز رسید. کمیت و کیفیت این رسیدن، بستگی به خود افراد دارد.

شناخت حقیقت نماز متوقف است بر :
شناخت خود
و شناختن خدا
و شناختن رابطه بنده با خدا
و شناختن خواست خدا از بنده
و شناختن خواست بنده از خدا
و هزاران شناخت دیگر؛
که جز با مطالعه نمی توان به آن رسید. هر یک از این شناخت ها ناقص بماند، ما نیز در شناخت حقیقت نماز می مانیم.

نسیم رحمت;823082 نوشت:
دقت نفرمودید
مشكلي نيست برادر. من عذرخواهي ميكنم

كلاً من از آن دسته آدمها هستم كه نه بين بي دين ها جايي دارم نه بين ديندارها :kharej:

شما به ادامهء مباحث تاپيك بپردازيد. تاپيك خوب و مفيدي است ، ايدهء جناب "انالعبد" ايدهء بسيار خوبي بود
بدون ترديد هر تغييري در رفتار كاربران (با استفاده از اين تاپيك) صورت بگيرد ، جناب "انالعبد" نيز در ثواب آن شريك خواهند بود

[="Times New Roman"][="Black"]

نسیم رحمت;823084 نوشت:
برای آشنایی با حقیقت نماز باید مطالعه کرد و از آیات و روایات و سخنان بزرگان به حقیقت نماز رسید. کمیت و کیفیت این رسیدن، بستگی به خود افراد دارد.

شناخت حقیقت نماز متوقف است بر :
شناخت خود
و شناختن خدا
و شناختن رابطه بنده با خدا
و شناختن خواست خدا از بنده
و شناختن خواست بنده از خدا
و هزاران شناخت دیگر؛
که جز با مطالعه نمی توان به آن رسید. هر یک از این شناخت ها ناقص بماند، ما نیز در شناخت حقیقت نماز می مانیم.

سلام.

استاد عزیز ، به نظرتون چرا وقتی می خوایم یه نفر رو به سمت دین بیاریم ، اول از همه می خوایم نماز خوندن یادش بدیم؟ چرا نماز اینقدر مهمه؟

چرا بهش نمیگیم برو کتاب های شهید مطهری رو بخون تا به راه راست هدایت بشی.

مسئله اینه که طرف اصلا میلی به دین نداره ، علاقه ای نداره ، دنبال یه چیزی هست که اثرش رو زود ببینه و رشدش رو احساس کنه ،

و فقط نماز هست که وقتی درست خونده بشه به سرعت اثرش رو توی خودت می بینی.

من بارها به یکی از همکاران شما گفتم که به روحانیون بگید که روی پاسخی که به سوال میدن بیشتر فکر کنند و ایراد های پاسخ رو برطرف کنند و ببینند اگر چطور پاسخ بدن بهتر جا میفته؟

اما اینجا چون کارشناسان خودشون حرف خودشون رو درک میکنند انتظار دارند بقیه هم مثل اونها درک بکنند و اگر کسی درک نکرد مشکل خودشه.

با یک کارشناسی بحث اعتقادی می کردم بهش گفتم حرفهای شما قانع کننده نیست ، گفت عقلا حرف بنده را می پذیرند.

و چند سال گذشت و من جواب سوالی از اون کارشناس پرسیده بودم رو گرفتم و به خودم میگفتم اگر اون کارشناس روی نوع پاسخ و فن بیانش کار میکرد و به سادگی جواب من رو می داد ،

من چند سال پیش جوابم رو گرفته بودم.

یا به یک کارشناسی گفتم "من حرف شما رو متوجه نمیشم" گفت " من چیز پیچیده ای نگفتم که شما متوجه نشید ، خدا نگهدار"

شده مثل اون جوک که میگه بعضی مداحان یه جوری مداحی میکنند آدم فکر میکنه حق با یزید بوده

به نظر من راهکار های شما خیلی دقیق و درست هستند ، ولی پاسخ سوالی که به جناب Reza-D دادید نیستند.

راهکارهای شما برای زمانی هست که طرف به یه درک مناسبی از دین و خداوند برسه و از اونجا به بعد بخواد به باورهاش عمق بده.

اون موقع میشه از صحبت های شما استفاده کرد.[/]

Im_Masoud.Freeman;823092 نوشت:
ن بارها به یکی از همکاران شما گفتم که به روحانیون بگید که روی پاسخی که به سوال میدن بیشتر فکر کنند و ایراد های پاسخ رو برطرف کنند و ببینند اگر چطور پاسخ بدن بهتر جا میفته؟

اما اینجا چون کارشناسان خودشون حرف خودشون رو درک میکنند انتظار دارند بقیه هم مثل اونها درک بکنند و اگر کسی درک نکرد مشکل خودشه.

با یک کارشناسی بحث اعتقادی می کردم بهش گفتم حرفهای شما قانع کننده نیست ، گفت عقلا حرف بنده را می پذیرند.

و چند سال گذشت و من جواب سوالی از اون کارشناس پرسیده بودم رو گرفتم و به خودم میگفتم اگر اون کارشناس روی نوع پاسخ و فن بیانش کار میکرد و به سادگی جواب من رو می داد ،

من چند سال پیش جوابم رو گرفته بودم.

یا به یک کارشناسی گفتم "من حرف شما رو متوجه نمیشم" گفت " من چیز پیچیده ای نگفتم که شما متوجه نشید ، خدا نگهدار"

شده مثل اون جوک که میگه بعضی مداحان یه جوری مداحی میکنند آدم فکر میکنه حق با یزید بوده

به نظر من راهکار های شما خیلی دقیق و درست هستند ، ولی پاسخ سوالی که به جناب Reza-D دادید نیستند.

راهکارهای شما برای زمانی هست که طرف به یه درک مناسبی از دین و خداوند برسه و از اونجا به بعد بخواد به باورهاش عمق بده.

اون موقع میشه از صحبت های شما استفاده کرد.

سلام علیکم

بسیارموافقم

کارشناس هم اگر الان به این سطح از اطلاعات و درک رسیده مقایسه کند وقتی خودش هنوز به این سطح نرسیده بود درکش چطور بود از مسایل تا بهتر درک کند دیدگاه و دغدغه ی پرسشگر را.

بسمه الهادی

Reza-D;823052 نوشت:
چه كنيم كه اين رابطه دوسويه بوجود بيايد. يعني هم اخلاق و رفتار ما بر نماز تاثير بگذارد و هم نماز بر رفتار و شخصيت

فقط يك خواهش دارم

با سلام و احترام و تشکر از توضیحات بسیار خوب استاد نسیم رحمت گرامی

انسان باید از یک نقطه ای شروع کند و همزمان با هم سعی در ترک گناه و انجام واجبات

و تصحیح نمازش داشته باشد،از یک جایی تصمیم بگیرد که دیگر گناه نمی کنم و به خداوند

قول بدهد و از حضرتش طلب یاری بکند بعد هم از عهدش با خدا مراقبت کند و آخر هر شب

محاسبه که با عهد و پیمانم چگونه رفتار کردم،اگر استقامت داشته باشیم خداوند وعده ی

نصرت و یاری داده است:"ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم"

"والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا"کسانی که در راه ما تلاش کنند هدایتشان می کنیم.

خود همین تصمیم و شروع آن حال و هوای نمازمان را تغییر می دهد،در نماز هم اولین کار

صحت ظاهر نماز است که طبق آداب شرع انجام دهیم،وضوی درست،مکان پاک و مباح،لباس

پاک و مباح(غیر غصبی) و تلفظ درست و غیره،این ظاهر نماز،برای درست شدن باطنش هم

اولین قدم توجه به معانی نماز است،هر چه می گوئیم بفهمیم چه می گوئیم،لازمه اش هم

این است که نماز را آرام و با طمأنینه و در جای خلوت بخوانیم تا حواسمان به چیزی مشغول

نشود،این کارها را که کردیم از آن سوی هم مورد لطف قرار می گیریم ان شاالله،یک قدم برداشتیم

حالا خدا چند قدم بر می دارد(این حدیث قدسی است)،چون در راستای همان چیزی که خداوند

امر کرده حرکت کرده ایم،به سرعت جذب میدان مغناطیس محبت الهی می شویم،(ان شاالله)

البته شیطان هم بیکار نمی نشیند،از راههای مختلف سعی بر ناامید کردن و به گناه انداختن ما دارد

لذا بزرگان دین مراقبت را اصل تهذیب نفس دانسته اند.

پ.ن

همه ی این مطالب را همه ی ما شنیده ایم و یا خوانده ایم

خداوند توفیق عمل و همت بلند عنایت فرماید.

حبیبه;823134 نوشت:
در نماز هم اولین کار صحت ظاهر نماز است که طبق آداب شرع انجام دهیم ، وضوی درست ، مکان پاک و مباح ، لباس پاک و مباح(غیر غصبی) و تلفظ درست و غیره ، این ظاهر نماز

برای درست شدن باطنش هم اولین قدم توجه به معانی نماز است ، هر چه می گوئیم بفهمیم چه می گوئیم ، لازمه اش هم این است که نماز را آرام و با طمأنینه و در جای خلوت بخوانیم تا حواسمان به چیزی مشغول نشود

این کارها را که کردیم از آن سوی هم مورد لطف قرار می گیریم ان شاالله
یک قدم برداشتیم حالا خدا چند قدم بر می دارد

سلام ، ممنونم گل
من هم همین کار را میکنم. بعد از آنکه به دلایلی (که جای طرحشان اینجا نیست) مدتی نمازم دچار مشکل بود ، حالا که تصمیم گرفتم نمازم را درست بخوانم ، تقریباً همین کارها را انجام میدهم. اما نگران هستم کارم ایرادی داشته باشد. اگر استاد
"نسیم رحمت" یا شما خواهر گرامی راهنمایی کنید ممنون میشوم

مثلاً برای تقویت باطن نماز سعی میکنم در زمان خواندنِ هر بخش ، معنای آن را هم در ذهنم مرور کنم. اینطور:

بسم === (بنام)
اللهِ === (خداوندِ)
و......

آیا این کار ایرادی ندارد و مثلاً باعث پرت شدن توجه نمیشود؟

دوم اینکه برای آنکه دچار دلزدگی نشوم ، فعلاً به مستحبات نمی پردازم و در مرحلهء اول تلاشم این است که کار اصلی را انجام بدهم. این چطور؟ آیا اشکالی در این کار نیست؟

و نکتهء سوم (که متفاوت است) اینکه من بخاطر یک سری مشکلات که دارم ، گاهی نمی توانم نمازم را اول وقت بخوانم. مشکلات من هم البته واقعاً مشکل هستند و تنبلی در آن نیست ، اما به هر حال باعث میشود گاهی نمازم اول وقت نباشد و یا مثلاً برای نماز صبح نمی توانم بیدار شوم و معمولاً قضای آن را بجا می آورم. البته تمام نمازهایم اینطور نیست و هر وقت که توانش را داشته باشم در همان اول وقت میخوانم ، اما همیشه نمی توانم

این سه مطلب را هم اگر راهنمایی کنید ممنون میشوم

Reza-D;823086 نوشت:
شما به ادامهء مباحث تاپيك بپردازيد. تاپيك خوب و مفيدي است ، ايدهء جناب "انالعبد" ايدهء بسيار خوبي بود
بدون ترديد هر تغييري در رفتار كاربران (با استفاده از اين تاپيك) صورت بگيرد ، جناب "انالعبد" نيز در ثواب آن شريك خواهند بود

سلام
خداقوت ..@};-

ممنون از لطفتون .. اما هدف چیز دیگری است ...:taeed:

هدف اصلیمون بعد از رضا و خشنودی خداوند ::Narahat az:

طرح ترک رذائل اخلاقی و انجام فضائل اخلاقی برای نزدیکتر کردن ظهور امام زمان (عج) هستش.:ok:

هدف اصلی این دو هستش ...:taeed:

بنده از همین تریبون سو استفاده میکنم و جمله ی قصاری رو از جناب انالعبد تقدیمتان میکنم :Nishkhand:

((هیچ وقت برای انجام ثواب کاری رو انجام نده ، شاید اون دنیا گناهانت از ثوابت بیشتر باشه و نتونی بری بهشت

همیشه برای رضای خدا انجام بده ، حتی اگر ثواب نداشته باشی چون خدا از تو رضایت داره ان شاءالله به بهشت خواهی رفت ..)):Bye:

(که خود همین رضای خدا ثوابه خودش ، منتها از نوع اخلاص و بهترین نوع ثواب) ،

البته جمله از حالت قصار خارج شد :Nishkhand:

میگن یه دانه خرما رو در راه خدا بخاطر خدا انفاق کنی ممکنه همون دانه ی خرما اون دنیا نجاتت بده .. چرا ؟؟؟ چون بخاطر رضای خدا دادی ...

البته این دیدگاه من هستش ... :ok::Gol:

تشکر از حضورتون :kharej:

:khoshgel:

بسمه الرحیم

Reza-D;823166 نوشت:
مثلاً برای تقویت باطن نماز سعی میکنم در زمان خواندنِ هر بخش ، معنای آن را هم در ذهنم مرور کنم. اینطور:
بسم === (بنام)
اللهِ === (خداوندِ)
و......
آیا این کار ایرادی ندارد و مثلاً باعث پرت شدن توجه نمیشود؟

با سلام و احترام

خیر خیلی هم خوب است،قدم اول همین است، ضمن اینکه برای تقویت باطن نماز

باید حضور قلب داشت و برای کمک به حضور قلب باید در طول روز ذهن را کنترل

کرد(جسارت نباشد این بایدها را حقیر نمی گویم فقط سخن بزرگان را نقل به مضمون می کنم)

راه کنترل ذهن چیست؟

اینکه هر صحنه ای را مشاهده نکنیم،به خصوص چشمانمان را از حرام به شدت کنترل کنیم و در گام

بعد ادب چشم داشته باشیم یعنی سر به هوا نباشیم،مثل اینکه داخل خانه ی مردم را نگاه نکنیم

بی جهت ویترین مغازه ها را تماشا نکنیم ......و همینطور مراقب باشیم که هر مطلبی را نخوانیم

و به هر سخنی گوش ندهیم خاصه اگر حرام باشد که ترک آن واجب است،چشم و گوش کانالهایی

هستند که وارداتشان اکثر ذهنیات ما را تشکیل می دهند اگر این دو را کنترل کردیم و به تَبَع آن زبان را نیز،

یقینا در نماز حضور قلب خوبی خواهیم داشت،چون نگذاشته ایم یک مشت تصاویر و حرفهای بیهوده یا خدای

نکرده حرام، در ذهنمان متراکم شود و در وقت نماز به شکل افکار مزاحم در ذهنمان جولان دهند.

[="Navy"]سلام
من پستهاروخوندم
بعضی سخنان امام خمینی خیلی سنگینه.(برای من حداقل سنگینه)
پس لطفایکم به زبون راحتتر مثل خانم حبیبه بگیدبهتره.
منم مثل اقارضا بیشتر راهکارمیخوام.تاازنمازخوندنم لذت ببرم.
(چرا دروغ بگم واقعاتونمازام لذتی احساس نمیکنم.بله مشکل منم امامیخوام حلش کنم.)
[/]

Reza-D;823166 نوشت:
مثلاً برای تقویت باطن نماز سعی میکنم در زمان خواندنِ هر بخش ، معنای آن را هم در ذهنم مرور کنم. اینطور:
بسم === (بنام)
اللهِ === (خداوندِ)
و......
آیا این کار ایرادی ندارد و مثلاً باعث پرت شدن توجه نمیشود؟

سلام و عرض ادب خدمت برادر گرامی@};-
سوال را از سرکار خانم حبیبه پرسیدید ولی می خواهم بی ادبی کنم و من هم چیزی بنویسم.
طبق نظر بزرگان برای شروع خوب است ولی باید توجه داشت که در این مرحله توقف نکرد چونکه با این روش شخص در معنای لغت غرق است نه در اصل نماز.
اگر انسان این معانی را دارا شود به حضور هم می رسد ان شاءالله .
مثلا شخص می گوید الرحمن الرحیم ولی به وقتش خودش رحم ندارد یا می گوید ایاک نعبد و ایاک نستعین ولی به وقتش ، در عمل شیطان را عبادت می کند و در راستای میل او کار می کند . اگر الفاظ نماز را دارا شویم به حضور هم می رسیم ان شاءالله
نماز و کارهای انسان یک رابطه متقابل است خوب باشیم نمازمان خوب می شود و نمازمان خوب شد خوب می شویم.
ان شاءالله از بهترین اقامه کنندگان نماز بشویم.

Reza-D;823166 نوشت:
و نکتهء سوم (که متفاوت است) اینکه من بخاطر یک سری مشکلات که دارم ، گاهی نمی توانم نمازم را اول وقت بخوانم. مشکلات من هم البته واقعاً مشکل هستند و تنبلی در آن نیست ، اما به هر حال باعث میشود گاهی نمازم اول وقت نباشد و یا مثلاً برای نماز صبح نمی توانم بیدار شوم و معمولاً قضای آن را بجا می آورم. البته تمام نمازهایم اینطور نیست و هر وقت که توانش را داشته باشم در همان اول وقت میخوانم ، اما همیشه نمی توانم

از خداوند تقاضا کنید که به شما فرصت نماز اول وقت را بدهد و ان شاءالله در لحظات نماز شرایطی پیش می آید که شما برای نماز اول وقت مشغول نباشید
برنامه ریزی در خواب برای خواندن نماز صبح خیلی مهمه حتی اگر دیر می خوابید سعی کنید یک تایم معینی دیگر خواب باشید. و اینکه با یاد خدا و با وضو بخوابید و توصیه هایی که درباره سوره ها و اذکار در لحظات خواب بیان شده را حدالامکان انجام دهید.
برادر اینها همه را نوشتم که فقط نوشته باشم وگرنه خودم هیچم.
ارادتمندم
@};-

Im_Masoud.Freeman;823092 نوشت:
استاد عزیز ، به نظرتون چرا وقتی می خوایم یه نفر رو به سمت دین بیاریم ، اول از همه می خوایم نماز خوندن یادش بدیم؟ چرا نماز اینقدر مهمه؟

چرا بهش نمیگیم برو کتاب های شهید مطهری رو بخون تا به راه راست هدایت بشی.

مسئله اینه که طرف اصلا میلی به دین نداره ، علاقه ای نداره ، دنبال یه چیزی هست که اثرش رو زود ببینه و رشدش رو احساس کنه ،

و فقط نماز هست که وقتی درست خونده بشه به سرعت اثرش رو توی خودت می بینی.

دوست خوب؛
انتقاداتی که داشتید به جای خود، قابل پیگیری اند و البته حرف نا به جایی هم نیستند. بنده نیز معتقد نیستم وقتی می خواهیم افراد را به اسلام دعوت کنیم ببریم سر نماز و بگوییم نماز بخوانیم. من هم مثل شما معتقدم اول باید اعتقادات طرف درست شود. حالا یا با خواندن کتاب های استاد مطهری و یا هر اسلام شناس دیگر. اعتقادات انسان از لايه هاي ناپيداي روح آدمي و از بافت شخصيتي او بر مي خيزند. امروزه در روان شناسي آن را "شاکله" مي نامند. شاکله فاصلة ميان انديشه و عمل را پر مي کند؛ بدين معنا که شاکله در تجسم انديشه در قالب اعمال، نقش سرنوشت سازي را دارد.
وقتي انسان در ناحيه اعتقادات دچار ضعف باشد، بيشتر وقت خود را به حيراني و سرگرداني و غرقه شدن در تخيّلات و توهمات و تشويش ­ها و اضطراب­ ها مي­ گذارند؛
برای برون رفت از وضعیت موجود، از ميان راه هاي گوناگون، يک راه بهترين و کارآمدترين است. براي رسيدن به اين راه لازم است بدانيد که "آن چه براي انسان از آب و هوا و غذا مهم تر و ضروري تر است، عنصر آگاهي است". منظور از آگاهي اين است که انسان در تمام حالات خود بداند که مشغول چه کاري است و براي چه مشغول آن عمل است.

[quote=Im_Masoud.Freeman;823092]به نظر من راهکار های شما خیلی دقیق و درست هستند ، ولی پاسخ سوالی که به جناب Reza-D دادید نیستند. راهکارهای شما برای زمانی هست که طرف به یه درک مناسبی از دین و خداوند برسه و از اونجا به بعد بخواد به باورهاش عمق بده.

افزودن آگاهی ها و رسیدن به درک مناسب از دین بر پایه مطالعه، همانی است که ما در پست های قبول به دوست خوبمان [=Times New Roman]جناب Reza-D توصیه کرده ایم.

Im_Masoud.Freeman;823092 نوشت:
مسئله اینه که طرف اصلا میلی به دین نداره ، علاقه ای نداره ، دنبال یه چیزی هست که اثرش رو زود ببینه و رشدش رو احساس کنه ،


به خاطر همین نکته بود که توصیه کردیم در اموری باید تامل کرد و به شناخت رسید :

نسیم رحمت;823082 نوشت:
یعنی وقتی می گویند این نماز ارتباط بنده با خدا است یعنی چی ؟
این خدا کیه ؟
چقدر خدا را می شناسیم؟
این نماز چگونه ارتباط برقرار می کند و ...
چقدر در این مفاهیم تامل کردیم؟!!!

نسیم رحمت;823084 نوشت:

شناخت حقیقت نماز متوقف است بر :
شناخت خود
و شناختن خدا
و شناختن رابطه بنده با خدا
و شناختن خواست خدا از بنده
و شناختن خواست بنده از خدا
و هزاران شناخت دیگر؛
که جز با مطالعه نمی توان به آن رسید. هر یک از این شناخت ها ناقص بماند، ما نیز در شناخت حقیقت نماز می مانیم.

نسیم رحمت;823582 نوشت:

شناختن خدا

آنکس که تو را شناخت جان را چه کند؟
فرزند و عیال و خانمان را چه کند؟
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه تو هر دو جهان را چه کند؟

[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
حدیث قدسی :

مَن طَلَبني وَجَدَني وَ مَن وَجَدَني عَرَفَني وَ مَن عَرَفَني اَحَبَّني وَ مَن اَحَبَّني عَشَقَني وَ مَن عَشَقَني عَشَقتُهُ ....


[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]آن كس كه مرا طلب كند مي‌يابد، آن كس كه مرا يافت مي‌شناسد، آن كس كه مرا شناخت دوستم مي‌دارد، آن كس كه دوستم داشت به من عشق مي‌ورزد، آن كس كه به من عشق ورزيد من نيز به او عشق مي‌ورزم .

Im_Masoud.Freeman;823092 نوشت:
من بارها به یکی از همکاران شما گفتم که به روحانیون بگید که روی پاسخی که به سوال میدن بیشتر فکر کنند و ایراد های پاسخ رو برطرف کنند و ببینند اگر چطور پاسخ بدن بهتر جا میفته؟

اما اینجا چون کارشناسان خودشون حرف خودشون رو درک میکنند انتظار دارند بقیه هم مثل اونها درک بکنند و اگر کسی درک نکرد مشکل خودشه.

با یک کارشناسی بحث اعتقادی می کردم بهش گفتم حرفهای شما قانع کننده نیست ، گفت عقلا حرف بنده را می پذیرند.

و چند سال گذشت و من جواب سوالی از اون کارشناس پرسیده بودم رو گرفتم و به خودم میگفتم اگر اون کارشناس روی نوع پاسخ و فن بیانش کار میکرد و به سادگی جواب من رو می داد ،

من چند سال پیش جوابم رو گرفته بودم.

یا به یک کارشناسی گفتم "من حرف شما رو متوجه نمیشم" گفت " من چیز پیچیده ای نگفتم که شما متوجه نشید ، خدا نگهدار"



لبخند نگاه;823124 نوشت:
موافقم ... کارشناس هم اگر الان به این سطح از اطلاعات و درک رسیده مقایسه کند وقتی خودش هنوز به این سطح نرسیده بود درکش چطور بود از مسایل تا بهتر درک کند دیدگاه و دغدغه ی پرسشگر را

چند نکته رو هم قابل عرض دونستم :
1. میگن همیشه حق با مشتری است.:bale: پس حرف اول: حق با شما .
2. ما با ندیدن مکالمه دیگران نمی توانیم قضاوتی داشته باشیم لذا در این خصوص که آیا درست گفته اند و یا نه ؟ برخوردشون چگونه بوده؟ حرفی نمی زنم اما اگر اونجوری که شما نوشتین بوده، پسندیده نیست.
3. با عنایتی که در مدیریت های بخش های آنلاین و آفلاین هست، هر جا برخورد نا مناسبی از کارشناس دیدین ، به ایشان اطلاع بدین پیگیری می کنند و دغدغه شما رو حل و فصل می کنند.
4. تا جایی که من می دانم بیشتر کارشناسان روی پاسخی که به سوال میدن فکر می کنند و ایراد های پاسخ رو برطرف می کنند و دنبال روش ها و مثال هایی هستند که چطور پاسخ بدن بهتر روشن می شود. اما این رو هم قبول کنید در این سایت افراد زیادی با اقسام تفکرات و پیش فرض ها وجود دارد نمی شود برای همه یه جور نوشت و از همه هم یه جور هم انتظار داشت بفهمند. خود بنده پستی را گذاشتم که عده ای منتقد و عده ای مدافع اون بوده اند. یکی با یه اشاره مطلب رو می گیرد ودیگری نیاز به توضیحات بیشتری دارد. در کلاس درس هم همین طوره. بعضیا گیرایی سریع تری دارند و برخی توضیحات بیشتری رو می طلبند و این کار رو بسیار مشکل می کند. شما به این وضعیت ، خود مجازی بودن ارتباط رو هم اضافه کنید .
5. اغلب پاسخگویان این گونه نیستند که چون خودشون، حرف خودشون رو درک میکنند انتظار داشته باشند بقیه هم مثل او درک کنند و اگر کسی درک نکرد مشکل خودشه. اما تجربه شخصی من حاکی از آن است گاه فرد به جهت تصوراتی که دارد واقعا متوجه عرض کارشناس نمی شود و خب طبعا از حرف های او هم برداشت نادرستی می کند.
6 . حرف های زیادی میشه در این جا گفت اما ...

خلاصه کلام :
برادر عزیز، مواردی که فرموده اید از مواردی هستند که ما بر لپه پرتگاه هستیم و خدای ناکرده گرفتار سوء ظن به طرف مقابل می شویم. این را بپذیرید که نمیشه به این شکل قضاوت کرد. قبول دارم گاه بی حوصلگی هایی دیده میشه ، آن هم در هر دو طرف ، پرسشگر و پاسخگو؛ اما در یک جمله پاسخگویی اون هم در فضای مجازی مشکلات خاص خودش رو داره و واقعا کار سختی است.

باز هم از انتقاداتتون تشکر می کنم و انشاءالله به مدیران نیز اطلاع خواهم داد.


Reza-D;823166 نوشت:
آیا این کار ایرادی ندارد و مثلاً باعث پرت شدن توجه نمیشود؟
دوم اینکه برای آنکه دچار دلزدگی نشوم ، فعلاً به مستحبات نمی پردازم و در مرحلهء اول تلاشم این است که کار اصلی را انجام بدهم. این چطور؟ آیا اشکالی در این کار نیست؟
و نکتهء سوم (که متفاوت است) اینکه من بخاطر یک سری مشکلات که دارم ، گاهی نمی توانم نمازم را اول وقت بخوانم. مشکلات من هم البته واقعاً مشکل هستند و تنبلی در آن نیست ، اما به هر حال باعث میشود گاهی نمازم اول وقت نباشد و یا مثلاً برای نماز صبح نمی توانم بیدار شوم و معمولاً قضای آن را بجا می آورم. البته تمام نمازهایم اینطور نیست و هر وقت که توانش را داشته باشم در همان اول وقت میخوانم ، اما همیشه نمی توانم

در پاسخ باید عرض کنم :
اول : توجه به معانی برای شروع خوبه اما در ادامه ممکنه خودش سبب عدم حضور قلب شود. درباره حضور قلب تاپیک های زیادی بحث شده می توانید از راهکارهای ارائه شده در آن جا استفاده کنید.
دوم: ترک مستحبات هم برای شروع خوبه اما ادامه پیدا نکند که نفس عادت به آن پیدا کند.
سوم: این مورد سوم مهمه. در صورت تمایل می تونید توضیحات بیشتری بدین که چه مشکلاتی ؟ این مشکلات چگونه مانع نماز اول وقت و حتی ترک نماز صبح شما می شوند ؟ اگر دوست ندارید در فضای عمومی تاپیک مطرح بشه در خصوصی بفرمایید تا در خدمتتون باشم.

نسیم رحمت;823586 نوشت:
سوم
سلام و تشكر
در خصوصي عرض ميكنم

بسمه البصیر

روزى از آیت الله بهجت سؤال شد: در هنگام نماز چگونه مى توانیم حضور قلب را در خودمان به وجود بیاوریم؟

فرمودند:یکى از عوامل حضور قلب این است که در تمام بیست و چهار ساعت باید حواسّ (باصره، سامعه و ...)

خود را کنترل کنیم؛ زیرا براى تحصیل حضور قلب باید مقدماتى را فراهم کرد، باید در طول روز گوش، چشم و

همچنین سایر اعضا و جوارح خود را کنترل کنیم و این یکى از عوامل تحصیل حضور قلب مى باشد.


Reza-D;823588 نوشت:
در خصوصي عرض ميكنم


منتظر پیام حضرتعالی در خصوصی هستم . تشریف بیارین. :taghdim:

[="Navy"]سلام عزیزان ومهربانان

اگه آدمی هرچیزی واسش مهم وشیرین باشه درانجامش اما واگر نمیاره

اگه درحال انجام هرکاری باشی زمان نماز که میرسه با شوق بری سمتش خستگی و.....معنا نداره

اگه مراقب وقت نماز وسایر اعمال خود باشیم همه شرایط واسمون سهل وآسون فراهم میشه

اگه ارتباطمونو با رب لایزال که بی منت نعمت میده وبلاها هارو ازمون دور می کنه قوی باشه خستگی وگرما وسرما خللی در ارتباطمون ایجاد نمی کنه

الانم وقت نمازم شد پس تا همین جا کافیه برای جلوگیری از شعارزدگی[/]


از جمله احکام استحبابی، انجام دادن وضوی شاداب و به اصطلاح فقهی اسباغ در وضوست.

نقل کرده اند که شخصى از پيامبرصلی الله علیه و آله و سلم درخواست كرد كه راهى به او بنماياند تا حضور قلب بيشترى در نماز پيدا كند.

حضرت او را به شاداب گرفتن وضو فرمان دادند.

وضوى شاداب و با آداب خود، در حضور قلب انسان در نماز مؤثر است.



درانتظارباران;824331 نوشت:
الانم وقت نمازم شد پس تا همین جا کافیه برای جلوگیری از شعارزدگی

البته افق مکان های مختلف متفاوتند و اوقات نماز هم!

[="Navy"]

حنیف;824337 نوشت:
حضرت او را به شاداب گرفتن وضو فرمان دادند.

وضوى شاداب و با آداب خود، در حضور قلب انسان در نماز مؤثر است.


سلام استادگرامی
ببخشیدمیشه بیشترتوضیح بدید؟
یعنی چی شاداب گرفتن وضو؟[/]

سلام
چند وقت پیش در مقاله ای خوندم یک پیر مردی تعریف میکرد بچه شهیدش رو (که گویا فرمانده ای چیزی بود و اون نمی دونست) در عالمی عجیب و در باغی در کنار دریاچه ای که نزدیک عمارتی مانند قصر بود می بینه و میپرسه اینجا کجاست من دارم می بینم
پسرش گفت تو در خوابی و بهشت برزخی هست !
گفت اون انسان های والا مقام چه کسانی هستن گفت ائمه هستن!
گفت عجیبه این همه توفیق برای چی بوجود اومد چرا پس بقیه نیستن!

پسرش گفت پدر جان نماز !
پدرش گفت خب دیگه چی ،چکار باید بکنیم؟!!
پسرش گفت پدر جان نماز ،نماز اول وقت!
پدرش گفت اینو که می دونم بجز نماز دیگه چکار کردی اینجا اومدی!
پسرش گفت پدرجان نماز نماز نماز...فقط نماز اول وقت!

زهرا73;824341 نوشت:
سلام استادگرامی
ببخشیدمیشه بیشترتوضیح بدید؟
یعنی چی شاداب گرفتن وضو؟


علیکم السلام و رحمه الله

اسباغ یعنی وضو گرفتن با آب زیاد است (نه در حد اسراف) که دست و صورت کاملا با آب خیس شوند.


:Norani:خب ...:Norani:

وقتشه که برنامه ی جدید رو با توکل بر خدا بزنیم

ان شاءالله برنامه ی قبلی رو استاد نسیم رحمت جمع بندی خلاصه خواهند کرد.

برنامه ی قبل که نماز اول وقت بود رو همچنان ادامه میدیم ان شاءالله

[=arial]و اما

برنامه ی این دو هفته ی بعدمون ....

با توجه به اینکه این برنامه هم بسیار مهم هستش

بعد از

احترام به پدر و مادر و نماز اول وقت تصمیم گرفته شد که این برنامه قرار بگیره

برنامه ی قبل فضیله ی نماز اول وقت و این برنامه ترک رذیله هستش ...

این هفته :

[=arial]ترک

:yes:((دروغ )):yes:

ما از همین امروز تصمیم میگیریم ان شاءالله با کمک خداوند متعال

سعی بر ترک دروغ کنیم.




[=arial]

قرعه کشی:

اسامی اعضاء :


[=arial]استاد نسیم رحمت
[=arial]استاد حنیف[=arial]
[=arial]اناالعبد
حبیبه
raha2020
yas_montazer
.me and God
سیده طاهره
rea1362
فریال
*fm*
حسنعلی ابراهیمی سعید
smart star
الرحیل
عارف
bi seda
کیمیای سعادت
رهگذر آسمان
mmhamdi75
یکی دیگه.
لبخند نگاه
ترگل
........................

جوان مومنی که این برنامه اسمشون برای قرعه کشی در اومده

کسی نیست جز :
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

[=arial]سرکار
bi seda

:Norani::tavallod::Norani:

[=arial]دوستان نفری یک آیت الکرسی قرائت میکنیم به این نیت باشه که خداوند سرکار bi seda[=arial] رو

در بهترین مسیری که مورد رضایتش هست ،قرار دهد و سپس حمایت کند ان شاءالله.



این سوالات رو شما جواب بدید

[=arial]1- بنظرتون چطور دروغ رو ترکش کنیم ؟

2- چه مواردی دروغ محسوب میشود ؟ [=arial]مثلا بنده شنیدم اگر در مهمانی دلتان شکلات بخواد و تعارف کنند بهتان و

بگویید نه میل ندارم این دروغ محسوب میشود یا مثلا دوس ندارید فلان مهمان بیاید منزلتان اما بهشون تعارف بزنید ....

[=arial]
3- عواقب دروغ چیه ؟ تا به حال ضررش رو از کسی که دروغ گفته دیدید؟

4- دروغ در چه مواردی جایزه؟ (مصلحتی)

5- در مواقعی که دروغ مصلحتی بین دو نفر آشتی انداختن جایز شده آیا قسم دروغ هم جایزه؟

6-داستان هایی از کیفر دروغ اگر دارید بفرمایید!!!

.
.
.



[=arial]


:iran:دروغگو و مرده باهم برابرند! :iran:

@};-رُوِيَ عَنْ عَليٍّ عليه السّلام قال: اَلْكَذَّابُ وَ الْمَيِّتُ سِوَاءٌ لِأَنَّ‏ فَضِيلَةَ الْحَيِّ عَلَى الْمَيِّتِ الثِّقَةُ بِهِ فَإِذَا لَمْ يُوثَقُ بِكَلَامِهِ بَطَلَتْ حَيَاتُهُ.@};-

از امام علی(ع) منقول است كه فرمودند: دروغ‏ گو و مرده برابرند! زیرا مزيّت زنده بر مرده اين است كه انسان مي تواند به زنده اعتماد كند، ولي به مرده نمي تواند اعتماد كند،

پس وقتي به سخن كسي اعتماد نباشد،‌ديگر اين شخص زنده نيست.

غررالحِكم و دُرر الکَلِم، ص 220، روايت 4386


سلام

اناالعبد;825423 نوشت:
1- بنظرتون چطور دروغ رو ترکش کنیم ؟

اصلا دروغ گفتن کار به این سختی. آدم باید فکر کنه یه داستان جور کنه، بعد هم هی حواسش باشه نقیضشو جای دیگه نگه
خودمون رو اگه به راحتی صداقت عادت بدیم دیگه حاضر نیستیم زیر بار سختی دروغ بریم
اناالعبد;825423 نوشت:
2- چه مواردی دروغ محسوب میشود ؟ مثلا بنده شنیدم اگر در مهمانی دلتان شکلات بخواد و تعارف کنند بهتان و

بگویید نه میل ندارم این دروغ محسوب میشود یا مثلا دوس ندارید فلان مهمان بیاید منزلتان اما بهشون تعارف بزنید ....

اتفاقا مورد دوم رو من شنیدم دروغ نیست. چون ما که نمیگیم خیلی دوست داریم تشریف بیارید خونه مون. میگیم تشریف بیارید...
جمله امریه. خبر خلاف واقع نیست. حالا ممکنه نفاق باشه

جمله اول رو هم میتونم طوری توجیه کنم که دروغ نباشه. مثلا شکلات خیلی دوست داریم، اما جو مهمانی اینقدر سنگینه که میلمون به شکلات رو ساکت می کنه

اناالعبد;825423 نوشت:
3- عواقب دروغ چیه ؟ تا به حال ضررش رو از کسی که دروغ گفته دیدید؟

1- گناه خیلی بزرگیه. آدمی که به گناه بودن دروغ توجه داره عذاب وجدان خیلی شدیدی احساس می کنه
2- استرس داره نکنه دروغش بر ملا بشه.
3- اگه دروغش برملا بشه بدجوری شرمنده میشه
4- اعتماد و اعتباری که طی مدت ها به دست آورده رو با یه دروغ از دست میده. و معلوم نیست چقدر لازم باشه دوباره تلاش کنه تا بتونه این اعتماد رو جلب کنه
5- اطرافیانش همیشه بهش شک دارن، و وقتی راست هم میگه به دیده تردید بهش نگاه میکنن
6- دلشون نسبت بهش چرکین میشه و اون محبت اصیل و واقعی رو دیگه نمیتونن به هم داشته باشن (حتی اگه اصل محبت باقی بمونه)

اینا موارد دنیاییش بود. آخرتی که فراتر از ایناس

اناالعبد;825423 نوشت:
4- دروغ در چه مواردی جایزه؟ (مصلحتی)

اصولا جایی جایزه که راستگویی ضرر خیلی بزرگی (در حد جان و مال و آبرو) ایجاد کنه و بدون دروغ گفتن امکان دفع اون ضرر نباشه
اینجا چند مورد رو برای دروغ مصلحتی گفته
http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=38804
نقل قول:
1- حفظ جان و مال و عرض مسلمانان
2- اصلاح ذات البین
3- جنگ و امور سری
4- وعده شوهر به همسر
5- بعث و زجر در تربیت اولاد

شخصا دو مورد آخر رو به هیچ عنوان نمیتونم درک کنم چرا جایزه
همین طور درباره توریه هم نمی فهمم چطور جایزه درحالی که رسما فرق چندانی با دروغ نداره

اناالعبد;825423 نوشت:
3- در مواقعی که دروغ مصلحتی بین دو نفر آشتی انداختن جایز شده آیا قسم دروغ هم جایزه؟

نمیدونم. وقتی دروغ جایزه فکر نمی کنم فرق خاصی بین قسم و غیر قسم باشه. ولی خب چه کاریه اینقدر قسم بخوریم که تو همچین موقعیتی هم مجبور به قسم خوردن باشیم؟
یاد بگیریم حتی به راست هم قسم نخوریم. مگه توی دادگاه که مجبوریم قبل از شهادت دادن سوگند یاد کنیم و بعضی شغلا که سوگند حرفه ای دارن

اناالعبد;825423 نوشت:
4-داستان هایی از کیفر دروغ اگر دارید بفرمایید!!!

داستان چوپان دروغگو که توی دبستان خوندیم
[SPOILER]چرا دو تا شماره 3 و دوتا شماره 4 داشتیم؟[/SPOILER]

الرحیل;825444 نوشت:
چرا دو تا شماره 3 و دوتا شماره 4 داشتیم؟

سلام
خداقوت
ممنون از نظرتون
بابت یادآوری و تذکر به جا خیلی ممنون ، اصلاح شد
@};-

اناالعبد;825423 نوشت:
2- چه مواردی دروغ محسوب میشود ؟ مثلا بنده شنیدم اگر در مهمانی دلتان شکلات بخواد و تعارف کنند بهتان و

بگویید نه میل ندارم این دروغ محسوب میشود یا مثلا دوس ندارید فلان مهمان بیاید منزلتان اما بهشون تعارف بزنید ....


سلام
اگه این موارد دروغ محسوب بشه
یعنی وقتی یکی حالمونو می پرسه میگیم خدا رو شکر هم دروغ گفتیم؟؟

اناالعبد;825423 نوشت:
طرح ترک رذائل اخلاقی،برای ظهور حضرت مهدی (عج) ♥...این هفته: فضیله ی نماز اول وقت ...♥

این سوالات رو شما جواب بدید

1- بنظرتون چطور دروغ رو ترکش کنیم ؟

چرا باید دروغ بگوییم که بخواهیم ترک کنیم.!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اما اگر مرتکب کناه می شویم باید اراده کنیم و به خودمان قول بدهیم که دیکر دروغ نگوییم و اگر هم بر حسب عادت و غیر ارادی دروغ حرف زدیم،بلافاصله با یک معذرت خواهی بگوییم که دروغ حرف زدیم.
اگر ترک نکیم فرزندان و خانواده هم ، با ما همرنگ خواهند شد

2- چه مواردی دروغ محسوب میشود ؟ مثلا بنده شنیدم اگر در مهمانی دلتان شکلات بخواد و تعارف کنند بهتان و

بگویید نه میل ندارم این دروغ محسوب میشود یا مثلا دوس ندارید فلان مهمان بیاید منزلتان اما بهشون تعارف بزنید ....

دروغ حرفی هست که باعث بی اعتباری ما و شخصیت ما می شود.با یک تعارف و چشم داشتن در یک خوراکی ویا مثل این چنین مواردی که دروغ نیست.
دروغ باعث گمراهی افکار و رفتار طرف مقابل و یا رهانیدن ما ویا افراد مد نظر ما از یک دغدغه خوساخته می شود.و....

3- عواقب دروغ چیه ؟ تا به حال ضررش رو از کسی که دروغ گفته دیدید؟
بی اعتبار کردن فرد،
بلی یکی از دوستان و همکاران بعضی موارد دروغ می گفت، این تکرار به حدی دهان به دهان گشت که دیکر حرف واقعی وی را نیز کسی قبول نداشت

4- دروغ در چه مواردی جایزه؟ (مصلحتی)
موقعی که ....جان،مال،دین،کشور ،ما در خطر باشد(بنظر من وبراساس شنیده های من)

5- در مواقعی که دروغ مصلحتی بین دو نفر آشتی انداختن جایز شده آیا قسم دروغ هم جایزه؟
فکر نمیکنم . قسم دروغ ،عواقب نا خشوایند داره

6-داستان هایی از کیفر دروغ اگر دارید بفرمایید!!!

.
.
.

انشاالله در موقعیت مناسب عرض خواهم کرداعواقب دروغ

بسمه الذی اصدق حدیثا

اناالعبد;825423 نوشت:
- بنظرتون چطور دروغ رو ترکش کنیم ؟

با سلام و احترام

برای ترک دروغ شاید بهتر باشد عوامل دروغگویی را تشخیص دهیم،تا با رفع آن عوامل

این رذیله نیز ترک شود و یا از ابتلاء به آن پیشگیری گردد.

به نظر می رسد دروغگویی اغلب یا برای جلب منفعتی است که فرد گمان می کند بدون دروغ به

آن نمی رسد(حرص و آز و طمع) و یا برای دفع ضرری است که می پندارد با راستگویی متوجه او می شود

(ترس و جبن و حقارت نفس) و البته بیشتر اوقات هم ناشی از تربیت غلط و یا ضعف آن است.

اگر انسان سعی کند کمتر اشتباه کند و قبل از هر کاری راجع به آن فکر کند بالتبع برای فرار از

تبعات آن دروغ نخواهد گفت.

یا اگر انسان در زندگی قانع و شاکر باشد و اهل رعایت حلال و حرام،برای رسیدن به منافع مادی

دروغ نمی گوید.اگر انسان اعتماد به نفسش را بالا ببرد و توانائی هایش را بشناسد و تقویت کند

برای مهم جلوه دادن خویش به دروغ متوسل نمی شود،همچنین کسی که از درون غنی شد خودش را نیازمند به

دروغ نمی بیند.

[=arial]تعریف دروغ
دروغ در لغت به معنای سخن نادرست، خلاف حقیقت و واقعیت، قول ناحق است و به معنای نقل گفتاری از کسی است که آن را نگفته است. اصل آن در گفتار است؛ گذشته باشد یا آینده،‌وعده باشد یا غیر آن. ضد صدق است و خبر از خلاف واقع،چه به صورت عمد یا سهو، می باشد.
دروغ در اصطلاح، همان اظهار امر خلاف واقع و سخن بر خلاف حقیقت را دروغ گویند که یکی از بزرگترین و بدترین صفاتانسان، دروغ گفتن است.

[=arial]25 حدیث درمذمت دروغ ازفرمایشات پیامبر(ص) وائمه عليهم السلام:
1- دروغ فسق و دروغگو فاسق است.
2- دروغگو ایمان ندارد.
3- دروغ از قماربدتر است.
4- دروغگو دشمن خداست.
5- روي دروغگو سیاه است.
6- دروغ ازشراب بدتر است.
7- دروغگو بوی دهانش متعفن است.
8- خدای تعالی دروغگو را لعنت می کند.
9- بوی گند دهان دروغگو به عرش می رسد.
10- دروغ مخرب ایمان است.
11- دروغ مانع چشیدن طعم ایمان است.
12- دروغگو تخم کینه درسینه ها می کارد.
13- دروغگو مروتش ازهمه خلق کمتر است.
14- به جهت یک دروغ ،هفتاد هزار فرشته دروغگو را لعنت می کنند.
15- دروغ علامت نفاق است.
16- دروغ بدترین ریاهاست.
17- دروغ فراموشی می آورد.
18- دروغ دریست ازدرهای نفاق.
19- دروغگو به عذابی مخصوص در قبر گرفتار خواهد شد.
20- دروغ ،محروم کند دروغگو را از نماز شب و روز.
21- دروغ سبب خذلان الهی است.
22- دروغ سبب گرفتن صورت انسانی ازدروغگو است.
23- دروغ ، بزرگترین خباثت است.
24- دروغگو ،بزرگترین گناهکاران است.
25- دروغ صاحبش را هلاک کند.

...........دروغ؟؟؟!!...........

" إنَّما یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذینَ لا یؤمِنونَ " (نحل،135)

((دروغ را کسانی میسازند که ایمان ندارند))

(کذب به معنای پوشاندن حقیقت)
دروغ شش قسم دارد :

1-دروغ در گفتار:خبر دادن بر خلاف واقع (مثل چوپان دروغگو)

2-دروغ در نیت و اراده : عدم خلوص نیت برای خدا (مثل ریا که نیت برای غیر خداست واسه خوب دیده شدن نماز میخونه)

3-دروغ در عزم و تصمیم خیر(مثل برنامه ریزی هایی که هیچ وقت عملی نمیشه )

4-دروغ در وفای به عزم و عهدی که با خدا بسته است (مثل کسی که جوگیر میشه میگه 40 شب نماز شب میخونم بعد 30 شب ولش میکنه)

5-دروغ در اعمال :اعمال ظاهری دلیل بر صفتی که فاقد آن است (مثل کسی که نماز میخونه فقط برای خدا ولی ذهنش درگیر همه چیز هست غیر خداست ؛ تقلّب که در عمل نشون میدی که دانسته های خودته)

6-دروغ در مقامات دینی:ادّعا یا اغراق ( مثل کسی که میگه به خدا توکل دارم ولی به حقیقت اون نرسیده ؛ حضرت یوسف از غیر خدا کمک خواست برای آزادی از زندان)

از بدترین انواع کذب:شهادت دروغ،قسم دروغ،خلف وعده است"وکسانی که گواهی دروغ ندهند و چون بر بیهوده و ناپسندی بگذرند،بزرگوارانه بگذرند و از آن دوری جویند"(فرقان،72)

علاج دروغ : تدبیر در آیات و احادیثی که دروغ نکوهش شده است و متقابلا راستگویی ستایش شده است؛ عاقبت دروغگویی که دیگر کسی به او اعتماد نمیکند و کم کم گفته های خود را فراموش میکندودر آخر سخن امام صادق (ع):از چیزهایی که خداوند بر دروغگویان گماشته است نسیان است.


الرحیل;825705 نوشت:
سلام
اگه این موارد دروغ محسوب بشه
یعنی وقتی یکی حالمونو می پرسه میگیم خدا رو شکر هم دروغ گفتیم؟؟

سلام
موارد دروغ فرق میکنه .. حالا استاد نسیم رحمت ان شاءالله جواب خواهند داد منتها بنده نقل قولی از جناب باء که قبلا در همین تاپیک صفحه 29 باهاشون

صحبت کردیم رو اینجا قرار میدم خوندنش خالی از لطف نیست.

باء;714596 نوشت:

بسم الله الرحمن ... الرحیم
سلام علیکم و رحمت خدا بر شما و برکاتش
عرض خدا قوت و خسته نباشید در عرصه‌ی جهاد اکبر و نبرد با شیطان و جنود شیطان

اگر ممکن است این سؤالات را پاسخ بدهید، اینکه کدام یک از این موارد دروغ هستند و فرق هر کدام با دیگری چگونه است، اگر سؤال دیگری را هم به ذهنتان رسید بیان کنید تا رویش فکر کنیم تا اگر با آن شرایط روبرو شدیم وظیفه‌ی خودمان را بهتر بدانیم:

۱. اگر کسی نداند و نداند که نداند و اطمینان دارد که می‌داند و می‌گوید و بعد معلوم می‌شود که آنچه گفته ناصحیح بوده است، آیا او دروغ گفته است؟ (دروغ غیر عمد)
۲. اگر کسی در مطلبی تردید دارد و با این حال آن مطلب را بیان می‌کند، اگر تردیدش را هم بیان کند یا اگر قاطعانه نظر دهد انگار که تردیدی ندارد، آیا دروغ گفته است؟ (ظاهراً در حالت اول خیر و در حالت دوم بله)
۳. آیا شعار دادن به چیزی که به آن عمل نمی‌کنیم دروغ است؟ (ظاهراً بله ولی منظور از دروغی که گناه کبیره است این دروغ نیست)
۴. آیا کسی که می‌گوید خدا و پیامبرش و اهل بیت پیامبرش را دوست دارم، علیهم‌السلام، ولی از ایشان تبعیت نمی‌کند دروغگوست؟ (ظاهراً بله ولی مانند حالت بالایی می‌باشد)
۵. آیا اگر کسی ظاهر کلامش را طوری تنظیم کند که در عین حالی که غلط نیست در مخاطبش برداشت اشتباهی را جا بیاندازد آیا این کار او که القاء اشتباه در ذهن مخاطب است دروغ است؟ (ظاهراً که خیر، توریه است)
۶. آیا توریه اگر به قصد فریب دادن جدّی به کار گرفته شود مصداق دروغ می‌شود؟ (ظاهراً بله امکانش هست، این مورد در واقع حالت خاصی از مورد بعدی است)
۷. آیا امکان دارد کسی حرف راستی را بزند و نزد خداوند دروغگو باشد؟ (تحقیقاً بله، به نیتش بستگی دارد و اگر این راست را بگوید و در پس آن به دنبال فتنه‌گری باشد این کارش دروغگویی است و او نیت پلیدش را مخفی کرده است)
۸. آیا در جایی که گفتن راست اشکال دارد اگر توریه به دهنمان نرسد گفتن خلاف واقعیت مصداق دروغ خواهد بود؟ (ظاهراً هست و آثار تکوینی منفی دروغ را هم دارد ولی بار منفی تشریعی ندارد؟)
۸. آیا کلاً راست و دروغ به ظاهر کلام مربوط است یا به نیت یا به هر دو؟ (ظاهراً به هر دو ولی اگر نیت شیطانی باشد ظاهر اهمیتی ندارد که راست باشد یا نباشد، ولی اگر نیت شیطانی نباشد آن وقت ظاهر کلام است که تعیین می‌کند آن کار دروغ هست یا نه و اگر ظاهر کلام درست باشد ولو به قصد القاء اشتباه در مخاطب که توریه می‌شود دیگر دروغ نخواهد بود.)
۹. آیا اگر توریه‌ای را زیاد تکرار می‌کنیم لازم است هر بار نیت خاص پشت آن گفته را از قلب بگذرانیم؟ مثلاً یکی می‌گوید چه می‌کنید؟ جواب می‌دهیم هیچ! منظور از هیچ اگر فکر کنیم می‌بینیم که یا این است که هیچ کار مهمی نمی‌کنم که قابل عرض باشد، یا هیچ کاری نمی‌کنم که به شما مرتبط باشد و یا به طور کلی یعنی هیچ کاری که قابل بیان باشد برای شما نمی‌کنم ... اما معمولاً به این مسائل فکر نمی‌کنیم و فقط می‌گوییم «هیچ» ... آیا نگذراندن نیت از قلب سبب می‌شود این نحوه‌ی پاسخ دادن به سؤال‌های تکراری و پر کاربرد دروغ بشود؟ یا شنونده باید خودش عاقل باشد؟

:Gig:

با تشکر، :Gol:
یا علی علیه‌السلام

سلام
پست های گذشته رو مروری کردم، دیدم چقدر همه چیز فراموشم شده
1. چه کار کنیم که ریزه کاری هایی که اینجا درباره شان صحبت می کنیم را فراموش نکنیم تا در هنگام عمل ناخواسته گرفتار نشیم؟
2. سوال که امروز پیش آمد و دیدم در دور قبلی هم همین سوال برایم ایجاد شده بود: فرق دروغ با فریب چیست؟
3.

اناالعبد;825836 نوشت:
3-دروغ در عزم و تصمیم خیر(مثل برنامه ریزی هایی که هیچ وقت عملی نمیشه )

یعنی دیگه برنامه ریزی نکنیم؟

بسمه الحفیظ

الرحیل;826081 نوشت:
. چه کار کنیم که ریزه کاری هایی که اینجا درباره شان صحبت می کنیم را فراموش نکنیم تا در هنگام عمل ناخواسته گرفتار نشیم؟

عرض سلام و ارادت

قال رسول الله صلی الله علیه و اله:«قیّدوا العلم بالکتابة» دانش را با نوشتن به بند کشید.

یاد داشت کردن به حفظ مطالب کمک می کند.

موفق باشید.

موضوع قفل شده است