صوتی وتصویری مکه و مدینه و ثبت خاطرات و بیان احساسات

تب‌های اولیه

73 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

بسم الله الرحمن الرحیم


مسجد الفتح

محل جنگ احزاب (خندق)

مسجد سلمان فارسی

در آن جوش خورده و به زودی هم تخریب می شود و امکان رفتن به داخل نبود
چون سلمان فارسی حفر خندق را پیشنهاد داده بود مسجدی به یاد بود آن ساخته بودند


قبرستان شهدای حره

بعد از واقعه ی کربلا مردم مدینه حاکم مدینه را که از طرف یزید منصوب شده بود بیرون میکنند و مدتی بعد یزید به مدینه حمله و به حرم حضرت رسول :sallallah: جسارت میکند که تعدادی از مردم مدینه به شهادت میرسند
جای این قبرستان هم به زودی هتلی ساخته شود


بسم الله الرحمن الرحیم

کعبه

مادر زمین
مادر جسم ما
در تصاویر و فیلمها جوری نشان داده میشود که گویا مسجد الحرام خیلی بزرگ و کعبه کوچک است اما دقیقا برعکس هست مسجد الحرام کوچکتر از تصاویر و کعبه با عظمت تر است
قبل از سفر اطرافیان تاکید میکردند هنگام طواف مراقب باشید به ساختمان ها و آن ساعت شیطانی توجه نکنید و نگاه نکنید
اما موقعی که وارد میشدیم آنقدر جذب کعبه بودیم که اصلا این ساختمان ها به چشم نمی آمدند

تنها زمانی که میشد حجرالاسود را به خوبی دید
موقع سجده نماز جماعت

کوه صفا

سعی بین صفا و مروه

سلیلة الزهراء;130384 نوشت:
قبل از سفر اطرافیان تاکید میکردند هنگام طواف مراقب باشید به ساختمان ها و آن ساعت شیطانی توجه نکنید و نگاه نکنید اما موقعی که وارد میشدیم آنقدر جذب کعبه بودیم که اصلا این ساختمان ها به چشم نمی آمدند

سلام

راست می گویند

وقتی مدینه میری به مسجد نگاه نکن!!
مکه می ری به اون ساعت بزرگ نگاه نکن!!!

به هیچ جا نگاه نکن!!

هیچ جا

مدینه شهر پیغبر هست اما کجا است پیامبر ساده پوش ما؟

کجا است؟

شیعه ها اگر رفتید و چشمتون به ساعت افتاد و نتونستید با خدا باشید

توسل

دعای توسل را فراموش نکنید

اگر حفظ نیستید

هرطوری حس قرب پیدا می کنید متوسل بشید

می گند حرم امن اللهی اما خودت باید بخواهی تا امن شود

خودت آن لحظه است که خدا نیز می خواهید

بسم الله الرحمن الرحیم

کوه ابوقبیس

ورودی مسجد الحرام کوه ابوقبیس قرار داشت این کوه بعد از طوفان نوح نگهبان حجر الاسود بوده تا زمان تجدید بنای کعبه توسط حضرت ابراهیم علیه السلام که صدایی از کوه خطاب به ابراهیم علیه السلام میگوید تو امانتی نزد ما داری و بیا آن را بردار
محل معجزه شق القمر پیامبر صلی الله علیه و آله نیز همینجا بوده

مولد النبی

محل تولد پیامبر صلی الله علیه و آله که اینجا هم قرار بر تخریب بوده اما فعلا کتابخانه شده بود
دقیقا محل تولد پیامبر صلی الله علیه و آله کنار پنجره آخری بوده

قبرستان عبد المطلب

محل دفن حضرت عبدالمطلب ، حضرت خدیجه (س) ،حضرت ابوطالب ، حضرت قاسم فرزند پیامبر صلی الله علیه و آله و...
اینها گنبد و بارگاه داشتند که همه تخریب شده

جبل الرحمه

حضرت امام حسین علیه السلام سمت چپ این کوه رو به قبله دعای عرفه را میخوانند و راهی کربلا میشوند

سلام علیکم
تشکر فراوان از سرکار سلیله الزهرای گرامی که عکس هایی با کیفیت بالا همراه با متن توضیحی برایمان سوغات آوردند.انشالله که سفرهای متعدد همراه با معنویت بالا نصیبتان گردد

سلام

در این سفر دوبار موقعیتی پیش آمد تا به شبهات اهل سنت با زبانی دستو پاشکسته جواب بدم

یک بار در مسجد نبی موقع نماز جماعت مغرب(اگر درست یادم باشه)
و دیگری مکه در روز ما قبل آخر قبل از تحویل ساک ها

در اولی روی سجاده حصیر دار نشسته بودم که یک پاکستانی با انگلیسی چیزی گفتف و فکر کنم منظورش این بود

که آیا ما علی را خدا می دانیم؟

و من گفتن اشهد ان علی ولی الله

ریزش یادم نیست متاسفانه

و بار دوم توی خیابان مغازه ها را نگاه می کردم یک فرد تونسی فهمید که من ایرانیم با هم کمی توی راه با زبان دست و پاشکسته صحبت کردیم

جایی رسید که یک جورایی به من فکر کنم خواست بفهماند که چرا به رسول خدا سلام می کنیم اما یه ضریح عمر و ابوبکر که می رسیم سلام نمی دیم(به صورت پانتومیم نمایش داد)

و من گفتم

عمر و ابوبکر کیلد فاطمه بنت رسول الله

فکر کنم دو بار تکرار شد!!!

چیزای دیگه هم گفتیم

مثل وجوب اولیا امر

جالب است که قران را ختم کرده بودند اما این آیه را ندیده بودند؟

البته ایمیلشان را گرفتم

آدرس سایت را هم به ایشان دادم تا درست جواب بگیرند

و ایمیل خودمم به ایشان دادم

حالا نمی دانم با ایشان ارتباط برقرار کنم یا صیر کنم تا خودشان ارتباط برقرار کنند؟

(چند روز گذشته ببخشید اگر محتاطانه نوشتم:Gol:

بسم الله الرحمن الرحیم

مسجد النبی

محراب پیامبر صلی الله علیه و آله

منبر پیامبر صلی الله علیه و آله

بسم الله الرحمن الرحیم

مسجد النبی - تغییر کلمه «محمد المهدی حیّ» به «محمد المهدی»

حرم بقیع

در کعبه

ناودان طلا

سلیلة الزهراء;130384 نوشت:
در تصاویر و فیلمها جوری نشان داده میشود که گویا مسجد الحرام خیلی بزرگ و کعبه کوچک است اما دقیقا برعکس هست مسجد الحرام کوچکتر از تصاویر و کعبه با عظمت تر است

سلام درود و سپاس از سلیله زهرای گرامی بابت عکسهای بسیار زیبا که به حقیقت این عکسها فوق العاده هستند.

زاویه ای که در هر عکس انتخاب شده و احتمالا از فیلتر هم استفاده شده جذابیت خاصی بدانها بخشیده .

کار هنرمندانه زیبائی است . یک نکته تاثر انگیز که متاسفانه همه شاهد از بین رفتن آن هستند از بین رفتن آثار ارزشمندی از صدر اسلام است.

اگر مشکل این بود که قبور مورد پرستش واقع میشوند چرا دیگر مکانها از جمله محل تولد پیامبر را میخواهند از بین ببرند.

یک روز همه به این واقعیت پی میبرند که غرض از بین بردن هر اثری است که بیادآورنده نبی و آل نبی و صحابه گرانقدر ایشان بوده.

یاحق

فقط یک سوال از اساتید گرامی و آن اینکه آیا از ابتدا این مناره ( که شبیه به منار رمی جمرات است ) بالای جبل الرحمه بوده یا اخیرا ساخته اند ؟

باسپاس

مدیر فرهنگی;28446 نوشت:
[="darkgreen"]کفترای بقیع من و به یاد این فایل می اندازه
سفارش می کنم فایل حاج سعید حدادیان رو دانلود کنید
وحتما بقیع مشرف شدید آروم برا خودتون بگذارید[/]

[="purple"]ای کبوتر که نشستی روی گنبد طلا
هر کجاپر میکشی تو حرم امام رضا

من کبوتر بقیع ام با تو خیلی فرق دارم
جای گنبد سرم و به روی خاکا می زارم

خونه قشنگ تو کجا واین خونه کجاست
گنبد طلا کجا قبرای ویرونه کجا؟

اونجا هرکی میپره طائر افلاکی میشه
توبقیع بال وپرکبوترا خاکی میشه

اونجا خادم ها با زائرآقا مهربونند
اینجا زائرها رو از کنار قبرها میرونند

توکه هرشب میسوزه صدتا چراغ دور و برت
به امام رضا بگو غریب تویی یا مادرت[/]


[="blue"]به نام خدا
پست های اول تا ده این تاپیک
چند رسانه ای بقیع است
که در روز بقیع به نگاه زیبای شما خوبان تقدیم می کنم.[/]

خاطره ای از بازگشت سفر مکه:
http://www.askdin.com/post213133-98.html

انشاالله زیارت خانه خدا و همچنین قبرستان ابوطالب قسمت همه آرزو مندان بشه
:Gol::Gol:آمین:Gol::Gol:

سال 85 سال فارغ التحصیلیم بود که اسمم به عنوان پنجمین نفر رزرو !!! تو قرعه کشی عمره دانشجویی در اومد.

با خودم گفتم شاید قسمت نبوده بری.

ولی بعد چند وقت روحانی مسئول نهاد دانشگاه بهم زنگ زد گفت 5 نفر انصراف دادن! همین امروز مدارکتو بیار .

این شد که ماهم با عنایت خودش قاطی خوبان شدیم.

سفر ما افتاد برای اواخر رجب و اوایل شعبان
روز مبعث حضرت رسول مدینه بودیم. هم عمره رجبیه قسمتمون شد هم میلاد امام سجاد و امام حسین تو مکه بودیم.

هتلی که محل اقامتمون تو مدینه بود مشرف به حرم نبوی و قبرستان بقیع بود.
اتاقمون هم که تو طبقه نهم بود یه پنجره داشت که انگار رو به بهشت باز می شد.
تازه بعد از اینکه از زیارت بر می گشتیم هتل؛ می نشستیم جلوی پنجره و کلی به این صحنه زیبا خیره می شدیم.

یه هم اتاقی داشتیم صدای سوزناکی داشت بعضی موقع زیر لب شروع می کرد به زمزمه کردن و ماهم کلی استفاده می کردیم.

این عکسو از همون پنجره گرفتم.

friend;232530 نوشت:

این عکسو از همون پنجره گرفتم.

اگه دقت کنین سمت راست قبور ائمه بقیع است که مردم از یه فاصله ای در حال زیارتن.
سمت چپ هم گنبد خضرای رسول الله.

ولی وقتی شب می شد با دیدن قبور ائمه بقیع که حتی یک شمع هم نزدیک قبور مطهرشون روشن نبود جگرمون آتیش می گرفت.

شیعه وقتی برای اولین بار وارد بقیع می شه هر چقدر هم که فیلم و عکس از قبور ائمه دیده باشه، یه حالتی بهش دست میده که انگار همین الان خبر خراب شدن قبور ائمه رو بهش دادن یا اصلا همین الآن جلوی چشماش حرم ائمه رو با خاک یکسان کردن.
انگار همین الآن دستاشو بستن و محکم میزنن تو گوشش.
نه ...
میزنن تو گوش مقدساتش، عزیز ترین هاش!!!

بعضی ها همون لحظه میزنن زیر گریه
ولی بعضی ها بهت زده میشن و اونقدر قلبشون فشرده می شه که احساس می کنن نفسشون سخت بالا میاد.

گنبد خضرای رسول الله(ص)
غروب

برای مشاهده تصویر در سایز اصلی بر روی آن کلیک کنید


بسم سلام
مشرف شده بودم مدینة النبی، همانطور که دوستان مستحضر هستند ، قوانین خاصی آنجا حاکم هست: فقط ساعات خاصی برای زیارت ائمه بقیع(علیهم السلام) می توان رفت،یا مثلا روضه رضوان نیز از ساعت خاصی درها را باز می کنند و ... .
یکی دوبار که رفتیم ،روضه خیلی شلوغ بود و به سختی می توانستیم برای لحظاتی خود را به آنجا برسانیم(فضای کوچکی مقابل مقبره پیامبر(ص) -تقریبا به اندازه فرش دوازده متری-البته در قسمتی که برای بانوان تعیین شده).خوب ستون توبه،منبر پیامبر و... در این قسمت قرار دارد و خواندن نماز ثواب زیادی دارد.روایت داریم که روضه رضوان قطعه ای از بهشت است روی زمین.
خلاصه یکبار تصمیم گرفتیم بابچه ها(سفر دانشجویی بود) جلوی درب کتابخانه ای منتظر بمانیم که به محض اینکه باز می شه بدویم!! (مثل مسابقه دو!) سمت حرم...
در باز شد!چشمتون روز بد نبینه ما بدو!عربا(عرب ها) بدو! بگذریم بعضیا خشن بودن و ضرب والشتم هم تو کارشون بود ولی به هر حال ما جوان بودیم و زیاد هم مترو و اتوبوس سوار شده بودیم!(این طنز خاطره بود،متاسفانه در ایران از کودکی مثلا صندلی بازی می کنیم:آهنگ میگذارند و هر کسی که نتونه روی یک صندلی بشینه باخته و حذف می شه !همه سعی می کنن به هر ترفندی دیگری را حذف کنند!! در صورتی که من شنیدم در ژاپن عکس این بازی را دارن یعنی اگر کسی نتونه روی صندلی بشینه بقیه هم می بازن و اینطوری همه سعی می کنند به هر سختی که هست دیگری رو هم پیش خودشون جابدن.این تربیته دیگه،بعد بچه ها بزرگ میشن میان مترو سوار شن!فکرش رو بکنید همون تجربه صندلی بازی تکرار می شه!)
خلاصه مسافت مثلا ده دقیقه ای رو توی دو دقیقه طی کردیم یادمه من اولین یا دومین نفری بودم که رسیدم روضه:pirooz: و به نرده ای که جدا کننده محل ضریح(البته ضریح که نیست ...) و روضه بود رو گرفتم ! اما یک لحظه قدرت تفکرم فعال شد(بالاخره بعد از این همه دویدن موتورش راه افتاد:ok:): با خودم گفتم خوب که چی بشه؟تمام روایاتی که قبل از آمدن خوانده بودم در ذهنم مرور شد: آهسته و با طمانینه به زیارت بروید،ذکر بگویید،استغفار کنید،... اما من چه کرده بودم؟ اشک هایم سرازیر شده بود و حس شرمندگی در دلم ایجاد شد،قلبم به قدری سنگین شد که تا به حال سابقه نداشت دیدم راست می گن بعضی از شکست ها از خیلی از پیروزی ها شیرین تره:geryeh: مثلا می خواستم نماز بخونم و جای بهتر بایستم و... اما تا به خودم اومدم روضه پر شده بود و من آرام به گوشه ای خزیدم و با خودم ندبه کردم .

بسم سلام
سلام
اولین بار که خانه خدا را دیدیم 13 به در بود! اون سال اولین سالی بود که برخلاف سالهای گذشته عمره دانشجویی ،نوروز بود و ما اولین گروه بودیم.

بعد از اینکه در مسجد شجره محرم شدیم و مشرف شدیم مکه معظمه و خانه خدا و... اعمال را به هر وسواس و سختی بود انجام دادیم و روحانی و مسئول کاروان اجازه دادن به حال خودمون باشیم. طبق عادت همیشگی (و ایرانی) خودمون رفتیم پرده خانه خدا را بچسبیم(این کار ایرانیاست بیشتر -بقیه یا مشغول طواف هستن یا دعا خوندن) ،همینطور پرده خانه کعبه را گرفته بودم و آروم نجوا می کردم که حس کردم خانمی که کنارم ایستادن با لهجه دلنشین اصفهانیشون دارن چیزی بهم می گن ؛بیشتر توجه کردم می گفتن: گره زدی؟! گفتم:بله؟واقعا متوجه منظورشون نشده بودم.چی رو گره بزنم! گفتن: سیزده بدره!نیت کن اینو گره بزن!(اشاره به نخی که از پرده خانه خدا آویزان بود)با تعجب یه لبخند زدم گفتم:حاج خانوم این یکی رو دیگه بی خیال شید (بازی بازی باپرده خونه خدا هم بازی!!) با تکان دادن سر به حالم افسوس خورد و گفت:آدم باید زرنگ باشه دختر!!تازه من چندتانخ هم تبرکی کندم!(:moteajeb::moteajeb: !!!!!!)
والسلام