شهید محسن حججی

تب‌های اولیه

881 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال


هرکه شد گمنام تر ..... زهرا س خریدارش شود

مارازسربریده می ترسانید......ما با سر روی نیره بیعت داریم

هر زمان که چشمان شهید محسن حججی را می بینم که داعشی قاتلش در پشت سرش است. انگار قلبم را به اتش می کشند .

معصومیت این چشمان که در راه خداوند و ائمه جان به جان افرین تسلیم کرد را هیچ گاه نمی تواند از یاد برد. جوانانی که جان خود را برای حفظ

امنیت ما فدا کرده اند. و لشکریان داعشی که ایادی شیطان هستند . وارد جنگی شده اند که امام زمان مان پشت و پناه جوانان پاسدار و بسیجی

است. و نیروهای داعشی را میتوان از همین حالا در اتش جهنم دید. وحشیانی که دست شیطان را هم از پشت بسته اند.

خدای من ! ارامش و امنیت وطنم را همواره حفظ کن . و دشمنان کشورم را نابود بگردان.

یا حق.

yalda solimani;939990 نوشت:


بسم رب محسن

در تصویر فوق با دقت نگاه کنید ! مدافع حرم اهل البیت رسول خدا

شهید محسن عزیز با چهره پر صلابت

و مهاجم حرم داعشی حرامی و کریه منظر

یافتن حق گاهی هم زیاد سخت نیست !
کافی....

[="Black"]

بسم الله الرحمن الرحیم

وداع فرزند با پدر

خدا را شکر سر پدر در تشت برایش نیاوردند....

[b]content[/b]

[/]

به نام الله پاسدار حرمت خون شهدا ن

جانت را ڪہ بدهی در راه خدا "شهید" می نامند تو را؛
بہ گمانم اگر روحت را هم بدهی شاید...!

و مݧ احساس میڪنم اینجا و در ایݧ سرزمین؛

دختراݧ زیادے هستند کہ هر روز پشتِ سنــــــگر ِسیاه ِساده ی سنگینِ خود دفاع می کنند از نجابتشان...

و هر لحظہ شهید می شوند انگار!
پس "شهید_زنده" حواست بہ حجابت باشد...

گـــآهی که چادرت خاکی می شود از طعنہ هاے مردم شهــــر...

یاد چفیه هایی باش که برای چــــــــآدرے ماندنت، خونی شدند...

یاد و خاطره شهید بی سر محسن حججی جا ویدان باد

شهیـد_نظر_میکند_بہ_وجہ_الله

کهف الحصین;939924 نوشت:
كمي تفكر !!

متني از يك خانم :

"جايي هست رفت امضا داد كسي به خاطر من نره بجنگه شهيد بشه؟ از ته دل ميگم نمي خوام كسي به خاطر من شهيد بشه خودم مي تونم مراقب خودم باشد بي مزد و منت"


آدم یاد بچه هایی می افته که بزور توی شلوغی میخوان دستشونو از دست والدینشون خارج کنن و میگن گم نمیشیم .
به این خانم باید گفت شاخه ای رو که روش نشستی می بری بعد فکر میکنی زمین هم نخواهی افتاد؟وسط خونه ات توی امنیت کامل نشستی مراقبت نمیخواد چون کیلومترها دورتر دارن از خونه شما مراقبت میکنند .هر وقت امنیت خونه ات رفت حتی برای تغییر نظرت هم فرصت نخواهی داشت اینو میتونی از سرنوشت زنان اسیر شده بدست وحوش داعشی بخونی .

دکترسید آرمین;940006 نوشت:
بسم رب محسن

در تصویر فوق با دقت نگاه کنید ! مدافع حرم اهل البیت رسول خدا

شهید محسن عزیز با چهره پر صلابت

و مهاجم حرم داعشی حرامی و کریه منظر

یافتن حق گاهی هم زیاد سخت نیست !
کافی....

[h=2]نه فقط تصویر پرصلابت شهید حججی، بلکه آرمان و راه او در تاریخ ملت بزرگ ایران ماندگار شد تا نماینده شایسته‌ای باشد برای ماندگار کردن آرمان و راه شهدای مدافع حرم.[/h]

با سلام

در هنگامه و غوغای دنیامداری و فردگرایی، مدافعان و شهدای حرم پرچمدار دوباره خدامحوری و منافع ملی شدند. و در وانفسای لذت جویی و بحبوحه غفلت، شهید حججی سروقامت دوباره به ما لذت شهادت و جهاد در راه خدا را یادآور شد. ابتدا با چشمان نافذ و نگاه مصممش و سپس با تصاویر و صداهایی که از خود به یادگار گذاشته بود.

شهید محسن حججی،اجتماعی از حجت‌هاست برای ما در این زمانه پرهیاهو.
این جوان بیست و پنج ساله،حجت است برای آنانی که جوانی را بهانه غفلت و لذت‌جویی‌های بی‌حساب می‌دانند و مصداق این شعر هستند:

لیک گفتند همه که جوان است هنوز
بگذارید جوانی بکند،
بهره از عمر برد کامروایی بکند.
بگذارید که خوش باشد و مست،
بعد از این باز ورا عمری هست

پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) فرمود:
مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ
شَهِیداً .
هر كسی بمیرد در حالی كه محبت آل محمد(صلی الله علیه و آله) در دل داشته باشد شهید است.
پس محسن حججی هم
شهید عشق است و هم شهید دفاع .

هر وقت اومدم اینجا چیزی بگم . هم بغض و اشک جلوم رو گرفته و هم خجالت کشیدم از بزرگی شجاعتو مردانگی و...شهید محسن حججی

بسم الله الرحمن الرحیم

سری داده و خواب را از سر تمام غفلت زده های عالم پرانده،
نظم و قاعده ی دنیا را به هم می ریخته،
همه را خجالت زده حساب و کتاب و اعمال و رفتار خودش کرده است.
شعله ای گرفته دستش، افتاده به دل اهالی دنیا.
چپ و راست نمی شناسد، اصلاح طلب و اصولگرا، ایرانی و غیر ایرانی، مسلمان و غیر مسلمان نمی شناسد.
همه را به خط کرده.
از همه دارد جلو می زند این جوان 25 ساله!
از همه ی کسانی یک روز پشت میز زهوار در رفته ای می نشست و کتاب هایشان را می فروخت؛ ابراهیم هادی، حاج ابراهیم همت، احمد کاظمی، صیاد شیرازی،،،
حالا یک تنه شبیه همه ی آنها شده است.
شبیه که چه عرض کنم؟ تو دل بروتر از همه ی آنها.

آدم را شک برمی دارد نکند صاحب نفس زکیه خود اوست که با قتلش طومار ظالمین درهم پیچیده خواهد شد؟!

همین حالا شمارش معکوس فنای داعش آغاز شده و پیداست به زودی لکه ی ننگ و داغ حسرتش پیشانی مستکبرین عالم را خواهد سوزاند.
حالا چه کسی می تواند محسن پهن شده در سراسرگیتی را جمع کند، "يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ يَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ "

یه قلم استاد رحیم مخدومی نویسنده ادبیات انقلابی.


[b]content[/b]


[="Black"]بسم الله الرحمن الرحیم

خاطره ای از شهید حاج مهدی باکری

بد وضعی داشتیم، دشمن از همه جا روی سرمان آتش می ریخت ، نمیفهمیدیم تیر و ترکش از کجا می آید... فقط یکدفعه میدیدم نفر بغل دستیمان افتاد روی زمین و...
خیلی از بچه ها شهید شده بودند. زخمی هم زیاد بود. توی همان گیر و دار، چند تا اسیر بعثی هم گرفته بودیم...
با بیسیم به یکی از بچه ها که کمی با ما فاصله داشت، گفتم: ما که مواظب خودمون هم نمی تونیم باشیم، چه برسه به اون بدبختا(اسیران بعثی)؛ برو یه بلائی سرشون بیار....
فرمانده مون (آقا مهدی باکری)که صدای من رو از از بی سیم شنیده بود، پشت بیسیم با عصبانیت داد زد :
خجالت بکش، این چه حرفی بود که تو زدی؟!
اونهام بنده خدایند، نمیدونی پیامبر ص با اسیر چگونه رفتار میکرد.‌‌..
زود اسیرهاتون رو بفرستید عقب ...

هی!!!!!
کجایی حاج مهدی ببینی داعش چه بلایی سر اسراء میاره!!!!![/]

همه ما شاهد شهادت دردناک محسن حججی و نیروهای همراه وی در منطقه تنف بودیم، تصاویر سر بریده این شهید همه ما را ناراحتی فرو برد و نگاه عاری از ترس این شهید در زمان اسارت شجاعت این شهید عزیز را به خوبی به تصویر کشید.
زمانی که فیلم حمله به منطقه توسط داعش منتشر شد درد واقعه را دو چندان کرد، الگو فاجعه همان الگو قبلی است که در موارد مشابه رخ داده و تغییری نکرده و تداعی سقوط خان طومان و خیلی از موارد دیگر را میکند زیرا اشتباهات یکی است.
این متن زیر سوال بردن شهادت نیست اعتراض به وضعیت نبرد در مکانی است که نیازمند ارایش و نظم خاص خودش است. طبق فیلمی که منتشر شده در ابتدا ستونی از خودروهای انتحاری و پیکاپ ها قابل مشاهده است. شروع حمله در هنگام سپیده دم و با یک تک سنگین است که که حجم بالایی از اتش را بر نیروهای مستقر در آن منطقه اجرا میکند و پیشروی سریع و قتل عام نیروهای مستقر در منطقه انجام میشود. اگر این ویدیو را با دقت نگاه کنید نکات دردناکی را مشاهده میکنید که یاداور مسائل مشابه در گذشته است.

* اولین نکته ای که به چشم می‌آید عدم وجود یک پست دیدبانی در منطقه ای است که کاملا دشت باز است و عارضه طبیعی ندارد و پست دیدبانی میتواند بر روی منطقه مسلط باشد و تحرکات را گزارش دهد.

* نکته دوم عدم وجود خاکریز های مهندسی شده و دقیق در منطقه است ، خاکریز های ارتفاع کوتاه به شکل متعددی قابل مشاهده است، عدم وجود خاکریز های مهندسی با ارتفاع بلند منطقه ای را که این نیروها در آن حضور داشتند را به یک محل با دسترسی آسان تبدیل کرده بود.

*نکته سوم عدم وجود سنگر تیربار است، اردگاهی که نیروها در آن اسکان داده شده اند حتی یک سنگر تیربار ندارد تا در مقابل تک احتمالی بتواند واکنشی از خود نشان دهد.

* نکته چهارم با توجه به فیلم و شرایط آن این احتمال را بسیار بالا میبرد که نیروهای مستقر خواب بوده و طوری غافلگیر شده اند که توان واکنش موثر را نداشتند، چند نفر با زیرپیرهنی سفید در فیلم قابل مشاهده هستند، در بخش دیگری از فیلم افرادی قابل مشاهده هستند که بدون داشتن سلاح گیر افتاده اند و به رگبار گلوله بسته میشوند. مسئله عدم استفاده از وانت تاکتیکال هایی است که در اختیار این نیروها قرار دارد و این توان را ایجاد میکرد که از فاصله بالایی با دشمن درگیر شوند اما عدم استفاده احتمال غافلگیری را تقویت میکند.

* نکته پنجم حتی اگر نیروهای در منطقه درگیری خواب باشند باید مسلح و به همراه اسلحه استراحت کنند تا در صورت حمله توان دفاع از خود را داشته باشند اما در فیلم شاهد هستیم که افراد زیادی غیر مسلح هستند.

* نکته ششم عدم رعایت اصول استتار در میدان نبرد است ، در فیلم شاهد چادر هایی به رنگ سفید رنگ هستیم که بیشتر کاربردی اسکان زلزله زدگان غیر نظامی را دارد تا استفاده در میدان نبرد، برای اسکان نیروها باید از سنگر های اصولی استفاده شود استفاده از چادرهای سفید رنگ که به راحتی از فواصل دور قابل مشاهده است ضریب تلفات را افزایش میدهد. حتی اگر این تک انجام نمیشد دشمن میتوانست با استفاده از یک قبضه خمپاره 60 میلی متری تلفات سنگینی را تحمیل کند.

*در اخر شجاعت ، ایمان، رشادت و فداکاری همواره قابل تکریم و احترام است اما در میدان نبرد اصول جنگ از گذشته تا به امروز ثابت بوده است، این اصول شامل انظباط ، فرماندهی ، تاکتیک ، تدبیر ، استتار و اختفا همواره ثابت بوده رعایت این اصول برای حفظ جان نیروها و به انجام رساندن ماموریت محوله لازم الاجرا است اما بارها شاهد بودیم با عدم اموزش صحیح ، عدم درک موقیعت نبرد، عدم استفاده از تجهیزات و تاکتیک ها، عدم اهمیت به حفط جان نفرات ، عدم ایجاد موضع پدافندی و بسیاری از مواردی که گفتنش یک لیست بلند بالا میشود در تمام سطوح نیروها در هر درجه ای باعث وقوع اتفاقات دردناک و ناراحت کننده ای میشود.





روزی از امام صادق (ع) پرسیدند:
آقاجان بالاترین لذت برای پدر و مادر چیست؟
امام فرمودند: اینکه فرزندی داشته باشد و آن فرزند به سن جوانی برسد و مقابل پدر و مادر راه برود...
پرسیدند: آقاجان! بالاترین حسرت برای همان پدر و مادر چیست:
آقایمان فرمودند: اینکه همان جوان، جلوی چشم مادر و پدرش از دست برود و آن ها نتوانند برایش کاری کنند...آه...چرا بوی روضه علی اکبر می آید...

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب و احترام

Anoushiravan;940174 نوشت:
همه ما شاهد شهادت دردناک محسن حججی و نیروهای همراه وی در منطقه تنف بودیم، تصاویر سر بریده این شهید همه ما را ناراحتی فرو برد و نگاه عاری از ترس این شهید در زمان اسارت شجاعت این شهید عزیز را به خوبی به تصویر کشید.
زمانی که فیلم حمله به منطقه توسط داعش منتشر شد درد واقعه را دو چندان کرد، الگو فاجعه همان الگو قبلی است که در موارد مشابه رخ داده و تغییری نکرده و تداعی سقوط خان طومان و خیلی از موارد دیگر را میکند زیرا اشتباهات یکی است.
این متن زیر سوال بردن شهادت نیست اعتراض به وضعیت نبرد در مکانی است که نیازمند ارایش و نظم خاص خودش است. طبق فیلمی که منتشر شده در ابتدا ستونی از خودروهای انتحاری و پیکاپ ها قابل مشاهده است. شروع حمله در هنگام سپیده دم و با یک تک سنگین است که که حجم بالایی از اتش را بر نیروهای مستقر در آن منطقه اجرا میکند و پیشروی سریع و قتل عام نیروهای مستقر در منطقه انجام میشود. اگر این ویدیو را با دقت نگاه کنید نکات دردناکی را مشاهده میکنید که یاداور مسائل مشابه در گذشته است.

* اولین نکته ای که به چشم می‌آید عدم وجود یک پست دیدبانی در منطقه ای است که کاملا دشت باز است و عارضه طبیعی ندارد و پست دیدبانی میتواند بر روی منطقه مسلط باشد و تحرکات را گزارش دهد.

* نکته دوم عدم وجود خاکریز های مهندسی شده و دقیق در منطقه است ، خاکریز های ارتفاع کوتاه به شکل متعددی قابل مشاهده است، عدم وجود خاکریز های مهندسی با ارتفاع بلند منطقه ای را که این نیروها در آن حضور داشتند را به یک محل با دسترسی آسان تبدیل کرده بود.

*نکته سوم عدم وجود سنگر تیربار است، اردگاهی که نیروها در آن اسکان داده شده اند حتی یک سنگر تیربار ندارد تا در مقابل تک احتمالی بتواند واکنشی از خود نشان دهد.

* نکته چهارم با توجه به فیلم و شرایط آن این احتمال را بسیار بالا میبرد که نیروهای مستقر خواب بوده و طوری غافلگیر شده اند که توان واکنش موثر را نداشتند، چند نفر با زیرپیرهنی سفید در فیلم قابل مشاهده هستند، در بخش دیگری از فیلم افرادی قابل مشاهده هستند که بدون داشتن سلاح گیر افتاده اند و به رگبار گلوله بسته میشوند. مسئله عدم استفاده از وانت تاکتیکال هایی است که در اختیار این نیروها قرار دارد و این توان را ایجاد میکرد که از فاصله بالایی با دشمن درگیر شوند اما عدم استفاده احتمال غافلگیری را تقویت میکند.

* نکته پنجم حتی اگر نیروهای در منطقه درگیری خواب باشند باید مسلح و به همراه اسلحه استراحت کنند تا در صورت حمله توان دفاع از خود را داشته باشند اما در فیلم شاهد هستیم که افراد زیادی غیر مسلح هستند.

* نکته ششم عدم رعایت اصول استتار در میدان نبرد است ، در فیلم شاهد چادر هایی به رنگ سفید رنگ هستیم که بیشتر کاربردی اسکان زلزله زدگان غیر نظامی را دارد تا استفاده در میدان نبرد، برای اسکان نیروها باید از سنگر های اصولی استفاده شود استفاده از چادرهای سفید رنگ که به راحتی از فواصل دور قابل مشاهده است ضریب تلفات را افزایش میدهد. حتی اگر این تک انجام نمیشد دشمن میتوانست با استفاده از یک قبضه خمپاره 60 میلی متری تلفات سنگینی را تحمیل کند.

*در اخر شجاعت ، ایمان، رشادت و فداکاری همواره قابل تکریم و احترام است اما در میدان نبرد اصول جنگ از گذشته تا به امروز ثابت بوده است، این اصول شامل انظباط ، فرماندهی ، تاکتیک ، تدبیر ، استتار و اختفا همواره ثابت بوده رعایت این اصول برای حفظ جان نیروها و به انجام رساندن ماموریت محوله لازم الاجرا است اما بارها شاهد بودیم با عدم اموزش صحیح ، عدم درک موقیعت نبرد، عدم استفاده از تجهیزات و تاکتیک ها، عدم اهمیت به حفط جان نفرات ، عدم ایجاد موضع پدافندی و بسیاری از مواردی که گفتنش یک لیست بلند بالا میشود در تمام سطوح نیروها در هر درجه ای باعث وقوع اتفاقات دردناک و ناراحت کننده ای میشود.

سخنان شما صحیح. اما این مواردی که مرقوم داشته اید برای خط مقدم است. برای آفند و پدافند است.
در منطقه ای که بنا بر آفند و یا پدافند نیست این موارد که بیان فرمودید احمقانه است.
اگر اینجوری بخوایید نتیجه بگیرید باید وجب به وجب خاک سوریه استحکامات پدافندی ایجاد شود.
که عملا چنین چیزی غیر قابل اجرا و غیر عقلانی است.

موارد آفندی هم زمان استفاده اش کاملا مشخص است. قرار نیست در هر منطقه ای که نیاز نیست استحکامات آفندی ایجاد شود. این هم مثل مورد قبلی.
اونم با میزان تجهیزاتی که در دست است.
آواز دهل شنیدن از دور خوش است / ابتدا چند روزی تشریف ببرید سوریه و در عملیاتها شرکت بفرمایید سپس برای خودتان نتیجه بگیرید.

درضمن اگر شبهه و سوالی دارید ، لطفا یک تاپیک مجزاء بزنید و خواهشا این تاپیک رو جای بحث نکنید. با تشکر.

[="Arial"]سلام..

دوستان اجازه ندین این تایپیک از رو اسکرول بره بیرون ...بیان اینجا پست بزارین تا هر روز رو اسکرول باشه تا روزه انتقام....

[="Times New Roman"][="Black"]رزمندگان اصلاح طلبlaughing

نخند مطلب علمیه =))[/]

فایل: 

بسم رب محسن

سردار دلاور اسلام و رهبری حاج قاسم سلیمانی

به حلقوم بریده شهید حججی قسم تا نابودی آخرین نفرشان از پای نخواهیم نشست ...

به یمن بر کات خون شهدا ی مدافع حرم و محسن حججئ در سوریه

نتانباهو

داعش رفت سپاه قدس ایران آمد

سلام بر محسن شهید بی سر

محسن عزیزم ....

فراموشت نمی کنم فراموشم نکن

http://www.aparat.com/v/GOJaF

بسم رب محسن

مداحی رضا نریمانی برای شهدای مدافع حرم

و تقدیم ب شهید همیشه سرافراز اسلام و انقلاب و رهبری محسن حججی

http://www.yjc.ir/fa/news/6198450/دانلود-مداحی-رضا-نریمانی-برای-شهید-محسن-حججی

یکی این آقا محسن را جمع کند همینطــور دارد پهن می شود در سراسر عالــم سری داده و خواب را از سر تمام غفلـت زده های عالم پرانده، نظم و قاعده دنیـا را به هم ریختـه، همه را خجالت زده ساب و کتـاب و اعمال و رفتار خودش کرده است ،

شعله ای گرفته دستش،
افتاده به دل اهالی دنیـــا،

چـپ و راست نمی شناسد،
اصلاح طــلب و اصولگـرا،
ایــرانی و غیــــر ایرانی،
مسلـمان و غیر مسلمان
نمی شناسد همه را به خط کرده...

از همه دارد جلو می زند
این جوانِ ۲۵ ساله ،

از همه ی کسانی كه یک روز پشت میز زهوار در رفته ای می نشست و کتـــاب هایشان را می فروخت؛
ابراهیـــم هادی،
حاج ابراهیم همت،
احمد کاظمی،
صیاد شیرازی؛
حالا یک تنه شبیه همه ی آنها شده است شبیه که چه عرض کنم؟ تو دل برو تر از همه ی آنها..

آدم را شک برمی دارد نکند صاحب #نفس_زکیه خود اوست که با قتلش طومار ظالمین درهم پیچیده خواهــــد شد؟

همین حالا شمارش معکوس فنای داعــش آغاز شده و پیداست به زودی لکه ی ننـگ و داغ حسرتش پیشانی مستکبرین عالم را خواهد سوزانــد

حالا چه کسی می تواند محسن پهن شده در سراسـر گیتی را جمع کند.

يرِيدُونَ أَنْ يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ
بِأَفْوَاهِهِمْ وَ يَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ
أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكَافِرُون...

(مى‏ خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند و حال آنكه خدا گر چه كافران را ناخوش افتد نور خود را كامل خواهد گردانيد... )

سلام بر شهید بی سر محسن ..

محسن جانم

عباس وار جنگیدی

زینب وار اسیر شدی

ودر پایان

حسین وار ب شهادت رسیدی

شهادت مبارک سردار اسلام

[="Black"]

بسم الله الرحمن الرحیم


[b]content[/b]

[/]

الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فایل: 

‌ ‌ استاد رائفی پور:

اقا اینایی که میرن حرم، بهشون پول میدن
دری وری هایی میگن ها!
پنجاه میلیون، دویست میلیون!
تو این شبکه های اجتماعی نشونمون دادن! "
خب، تو چرا پول نمیگیری نمیری؟؟؟

برو دیگه!!! برو سینه به سینه داعشی وایسا، عربده بزن!!!"

جیگر میخواد نه؟! پس #خفه_شو!

[="Black"]بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب و احترام

کهف الحصین;939924 نوشت:
كمي تفكر !!

متني از يك خانم :

"جايي هست رفت امضا داد كسي به خاطر من نره بجنگه شهيد بشه؟ از ته دل ميگم نمي خوام كسي به خاطر من شهيد بشه خودم مي تونم مراقب خودم باشد بي مزد و منت"



این جمله یه خانم نیست....

بلکه مدیر بی صفت آمد نیوز(داعش نیوز) با اسم مستعار شادی ایرونی این پیغام رو گذاشت و در اخر با طعنه به سردار سلیمانی گفت : چرا سر حُججی زیر پای داعشی هاست؟
این خبرم از کانال امد نیوز اومد بیرون.
خدا همشون رو لعنت کنه.

[/]

❤️رهبر دوست داشتنی من❤️

رهبر دوست داشتنی من

امام خمینی ره

اینها یک اشتباه دارند و آن اینکه شناخت از اسلام و شناخت از ایمان و شناخت از ملت اسلامی ما ندارند. آنها گمان می کنند که با ترور شخصیت ها، ترور اشخاص می توانند با این ملت مقابله کنند و ندیدند و کور بودند که ببینند که در هر موقعی که ما شهید دادیم ملت ما منسجم تر شد. ملتی که قیام کرده است در مقابل همه قدرت های عالم، ملتی که برای اسلام قیام کرده است، برای خدا قیام کرده است، برای پیشرفت احکام قرآن قیام کرده است این ملت را با ترور نمی شود عقب راند

مقام معظم رهبري

اگر این شهادتها و فداکاری‌ها نبود، این نظام باقی نمیماند؛ این نهال، مورد تهاجم طوفانهای سخت بود. علّت اینکه این نظام باقی ماند و این نهال از بین نرفت و به این درخت تناور تبدیل شد، ایثارگری‌ها و شهادت‌طلبی‌ها و واردمیدان‌شدن‌ها بود؛ این را باید نگه داشت.۹۵/۹/۱۵

ا

[="Arial"]

@};-الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم@};-

بسم رب محسن
تقدیم ب شهید مدافع حرم عمه سادات

عشق است چنین لاله پر پر دادن

دراه شما علی اکبر دادن

آقا سرودل فدای زینبت

دل داده شدن خوش است. با سر دادن

چه جنگ باشد چه نباشد ....راه من و تو از کربلا می گذرد...،

بسم رب محسن

با سلام

سئوال

چرا ریاست محترم جمهوری پیامی در خصوص شهادت مدافع حرم محسن حججی با توجه ب بازتاب گسترده نحوه اسارت و شهادت این پاسدار رشید آسلام پیامی صادر نکرده است ؟

جمله ای ماندگار از سردار دلها حاج_همت

برای اینکه خدا لطفش و رحمتش و آمرزشش شامل حامل ما بشه باید اخلاص داشته باشیم.
و برای اینکه ما اخلاص داشته باشیم سرمایه می خواد، که از همه چیزمان بگذریم و برای اینکه از همه چیزمان بگذریم، باید شبانه روز دلمان و وجودمان و همه چیزمان با خدا باشه.
اینقدر پاک باشیم که خدا کلاً ازمون راضی باشه!
قدم برمی داریم برای رضای خدا باشه ، قلم بر می داریم رو کاغذ برای رضا خدا، حرف می زنیم برای رضا خدا ، شعار می دیم برای رضا خدا ، میجنگیم برای رضای خدا، همه چیز همه چیز همه چیز خاص
خدا باشه که اگر شد پیروزی در آن هست...

شهید آن زنده اند الله اکبر ...ب خون آغشته اند الله اکبر

[="Black"]



بسم الله الرحمن الرحیم

[b]content[/b]

[/]

#بخوانید و #انتشار_دهید

رمز و راز لقاء خونین محس

«شهید محسن حججی» یله‌مردی که جهان را بهت زده کرده است…جوانی ۲۶ ساله، که روزها پیش از اسارت و شهادت، تمام جزئیات صحنه‌ای که قرار است در آن به شهادت برسد را تصویر کرده است: «دست‌هایم بسته است، رو به دوربین ایستاده‌ام، رو به همه شما، حرام‌زاده‌‌ای خنجر به دست است و دوست دارد که من بترسم و حالا که اینجا در این خیمه‌گاهم، هیچ ترسی در من نیست» و در عین بی‌ترسی از مرگ، عزیزترینش «علی» را یاد می‌کند تا معلوم شود اگر در آسمان است برای تن‌آسایی و حتی عیش معنوی نیست. بله «اینجا بوی دود و خون می‌آید. کم‌کم انگار لحظه دیدار است ولی در این لحظه‌های آخر که حرامیان دورم کرده‌اند، می‌خواهم قصه بگویم و قصه که می‌گویم کمی دلم هوایی علی کوچولویم می‌شود» بعد شروع می‌کند به گفتن قصه روضه‌های آقا ابا‌عبدالله‌الحسین علیه‌السلام.

شهید حججی در شرح آنچه او را وادی به وادی به معرکه عاشورا و در نزدیکی میدان صفین کشانده سخن می‌گوید و به واقع معلوم می‌شود او به دقت برای چنین صحنه‌ای انتخاب شده است. این شهید می‌گوید در سال ۸۵ «آنقدر به مادرمان حضرت زهرا متوسل شدم تا در اوج جوانی مسیری را برایم روشن کند. این مسیر آشنایی با شهید کاظمی و حضور در مؤسسه فرهنگی کاظمی بود... انگار حاج احمد دستم را گرفت و ره صد ساله را به سرعت پیمودم و آنگاه که زمان سربازی‌ام فرا رسید، خدمت در مناطقی دورافتاده را انتخاب کردم»

بعد قصه ازدواجش را اینطور شرح می‌دهد: «به واسطه شهدا با دختری آشنا شدم و خدا را شاکرم که حاج احمد از دختران پاک دامنش نصیبم کرده است؛ همنام حضرت زهرا سلام‌الله علیها»

نکته جالب، شرط دو طرف در این ازدواج است «این خانواده شرطشان این بود که به دلیل نداشتن فرزند پسر برایشان فرزند با ایمانی باشم و از این رو دختر مؤمن و پاکدامنشان را با مهریه‌ای ساده به عقدم درآوردند و من هم تنها خواسته‌ام از ایشان مهیا کردن زندگی برای رسیدن به سعادت و شهادت بود».

ادامه مسیر این شهید حضور در سپاه است که این را نیز وامدار حاج احمد کاظمی است: «یکی از راه‌های رسیدن به خداوند متعال و قرار گرفتن در مسیر اسلام و انقلاب، عضویت در سپاه است و همین جا بود که باز حاج احمد کمکم کرد و لیاقت پوشیدن لباس سبز پاسداری را نصیبم نمود»…او خطاب به مادرش می‌گوید: «تصمیم گرفتم و آمدم به دست و پای تو افتادم و التماست کردم و گفتم مگر خودت مرا وقف و نذر خانم فاطمه زهرا-س- نکرده و نامم را محسن نگذاشتی؟ مادر جان حرم حضرت زینب(س) در خطر است اجازه بده بروم... نکند لحظه‌ای شک کنی به رضایتت که من شفاعت کننده‌ات خواهم بود و اگر در دنیا عصای دستت نشدم در عقبی نزد حضرت زهرا-س- سرم را به دست گیر و سر‌افراز باش چون ام وهب»!...


بسم رب محسن

تقدیم به ساحت مقدس شهدای عزیز و امام خوب عاشقان و محسن عزیزم

حتما ببینید

http://www.aparat.com/v/Zi7Te

شهید حججی در کنار شهید فهمیده در کتب درسی

ا اگر رئیس جمهور محترم و وزیر آموزش و پرورش مخالفت نکنند و ظریف مخالف با برجام و سند ننگین ۲۰۳۰ نداند، لازم است تا در کتب درسی؛ حماسه شهید عاشورایی محسن حججی را در کنار درس شهید حسین فهمیده دوباره ممتشر کنند تا قهرمانان عاشورایی الگوی نسل کودک و نوجوان باشند، نه یک مشت خودفروخته به غرب و سلفی بگیر حقیر و ذلیل.

رکودکی خادم این تبار محترمم....

دکترسید آرمین;940458 نوشت:
#بخوانید و #انتشار_دهید

رمز و راز لقاء خونین محس

«شهید محسن حججی» یله‌مردی که جهان را بهت زده کرده است…جوانی ۲۶ ساله، که روزها پیش از اسارت و شهادت، تمام جزئیات صحنه‌ای که قرار است در آن به شهادت برسد را تصویر کرده است: «دست‌هایم بسته است، رو به دوربین ایستاده‌ام، رو به همه شما، حرام‌زاده‌‌ای خنجر به دست است و دوست دارد که من بترسم و حالا که اینجا در این خیمه‌گاهم، هیچ ترسی در من نیست» و در عین بی‌ترسی از مرگ، عزیزترینش «علی» را یاد می‌کند تا معلوم شود اگر در آسمان است برای تن‌آسایی و حتی عیش معنوی نیست. بله «اینجا بوی دود و خون می‌آید. کم‌کم انگار لحظه دیدار است ولی در این لحظه‌های آخر که حرامیان دورم کرده‌اند، می‌خواهم قصه بگویم و قصه که می‌گویم کمی دلم هوایی علی کوچولویم می‌شود» بعد شروع می‌کند به گفتن قصه روضه‌های آقا ابا‌عبدالله‌الحسین علیه‌السلام.

شهید حججی در شرح آنچه او را وادی به وادی به معرکه عاشورا و در نزدیکی میدان صفین کشانده سخن می‌گوید و به واقع معلوم می‌شود او به دقت برای چنین صحنه‌ای انتخاب شده است. این شهید می‌گوید در سال ۸۵ «آنقدر به مادرمان حضرت زهرا متوسل شدم تا در اوج جوانی مسیری را برایم روشن کند. این مسیر آشنایی با شهید کاظمی و حضور در مؤسسه فرهنگی کاظمی بود... انگار حاج احمد دستم را گرفت و ره صد ساله را به سرعت پیمودم و آنگاه که زمان سربازی‌ام فرا رسید، خدمت در مناطقی دورافتاده را انتخاب کردم»

بعد قصه ازدواجش را اینطور شرح می‌دهد: «به واسطه شهدا با دختری آشنا شدم و خدا را شاکرم که حاج احمد از دختران پاک دامنش نصیبم کرده است؛ همنام حضرت زهرا سلام‌الله علیها»

نکته جالب، شرط دو طرف در این ازدواج است «این خانواده شرطشان این بود که به دلیل نداشتن فرزند پسر برایشان فرزند با ایمانی باشم و از این رو دختر مؤمن و پاکدامنشان را با مهریه‌ای ساده به عقدم درآوردند و من هم تنها خواسته‌ام از ایشان مهیا کردن زندگی برای رسیدن به سعادت و شهادت بود».

ادامه مسیر این شهید حضور در سپاه است که این را نیز وامدار حاج احمد کاظمی است: «یکی از راه‌های رسیدن به خداوند متعال و قرار گرفتن در مسیر اسلام و انقلاب، عضویت در سپاه است و همین جا بود که باز حاج احمد کمکم کرد و لیاقت پوشیدن لباس سبز پاسداری را نصیبم نمود»…او خطاب به مادرش می‌گوید: «تصمیم گرفتم و آمدم به دست و پای تو افتادم و التماست کردم و گفتم مگر خودت مرا وقف و نذر خانم فاطمه زهرا-س- نکرده و نامم را محسن نگذاشتی؟ مادر جان حرم حضرت زینب(س) در خطر است اجازه بده بروم... نکند لحظه‌ای شک کنی به رضایتت که من شفاعت کننده‌ات خواهم بود و اگر در دنیا عصای دستت نشدم در عقبی نزد حضرت زهرا-س- سرم را به دست گیر و سر‌افراز باش چون ام وهب»!...

چه می‌توان گفت از این جوان و از آنچه از او به ما رسیده و آنچه در وجود او تجلی پیدا کرده است. خود شهید می‌گوید ره صد ساله را یک شبه طی کرده است و این ادعایی نیست که هر عارفی توان بیانش و درکش داشته باشد…کدام انسان را می‌توان یافت که چهل روز در محراب بست ذکر بنشیند تا خدا راه شهادت را به رویش بگشاید و خدا بگشاید، گشودنی که عبرت زمان و حجت آدمیان باشد!

...این چه حجت بالغه‌ای است؛ مگر محسن نمی‌داند که مادر در نزد خداوند چه جایگاهی دارد که از شفاعت فرزند از مادر سخن می‌گوید؟ و مگر چه رازی در گوشش زمزمه کرده‌اند که چند سال پیش از شهادت خود می‌داند که چون وهب سرش را خواهند برید؟ کدام عقل و ابزار عقلانی از پس این محاسبه برمی‌آید؟ ما چه بگوییم جز اظهار شرمندگی و اعتراف به نادانی؟ تردید نداریم که ما در این قافله و طایفه نیستیم ما فقط آنان را دوست داریم ولی چه می‌دانیم حقیقت وجودی جوانی که وقتی ازدواج می‌کند قبول شهادتش را توسط عروس و خانواده او را شرط می‌کند و چه می‌دانیم از حقیقت عروس و خانواده‌ای که این را می‌پذیرند و به اندک مهریه‌ای قناعت می‌کنند…مسلما هنوز هم در اندازه‌ای بالاتر یا پایین‌تر از محسن حججی و خانواده او داریم و تردید نمی‌توان کرد که اینها همان اولیاءالله هستند که خداوند می‌گوید آنها را در بین بندگانش مخفی کرده است و امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید مراقب باشید در بین مردم، اولیاء الهی قرار داده شده که با رنگ و لباس شناخته نمی‌شوند مبادا انسانی را کوچک بشمرید شاید هم او یکی از #اولیاء الهی باشد.
________________

دوستان عزیز من ب این تاپیک تشریف آوردید

برای شادی ارواح طیبه شهدا و امام شهدا مطلبی بنویسید

حداقل

حال و حوصله ندارید

عزیزان صلوات که می توانید

با عرض تسلیت و ذکر صلوات به ساحت پاک و مقدس همه شهدا
در متنتون جایی اومده لباس سبز همون راهه و در پایان هم نوشتین اولیای خدا با رنگ و ... مشخص نمیشن.

بنظرم صداقت در گفتار دلنشین تر هست اگر خارج از هر مرزی باشه

روزنه;940467 نوشت:
با عرض تسلیت و ذکر صلوات به ساحت پاک و مقدس همه شهدا
در متنتون جایی اومده لباس سبز همون راهه و در پایان هم نوشتین اولیای خدا با رنگ و ... مشخص نمیشن.

بنظرم صداقت در گفتار دلنشین تر هست اگر خارج از هر مرزی باشه

خوب لباس سبز نظامی پاسداری و خاکی بسیجی سمبل ایثار و شهادت و مقاومت است

بطور اخص
که شهدا پاسدار وبسبجی ملبس ب این رنگ می باشند

و شناخته می شوند

و مردم عادی و اولیا الله بطور عام در هر لباس و صنفی ممکن است

باشند

حالا کجا متن تعارض با صداقت دارد !

مارفتیم که در حصار زینب س باشیم ....

دود وآتش و خیمه و اسیر ونواده شمر و خنجر ....

مارا ب کربلا می بره

باید دید محسن عزیز چه معامله با خدا کرده بوده

که اسارت ش تداعی صحنه کربلا شد

و شهادتش هم مثل مولا یش حسین ابن علی علیه السلام

رقم خورد
هر چه بود و شد

محسن عزیز عاشورایی شد

شهادت مبارک سردار دلاور

در محضر استاد ✍

ازشهدا که نمی شودچیزی گفت.شهدا شمع محفل دوستان اند.شهدا درقهقهه مستانه شان ودرشادی وصولشان ((عندربهم یرزقون))اند؛وازنفوس مطمینه ای هستند که موردخطاب((فدخلی فی عبادی وادخلی جنتی)) پروردگارند.اینجا صحبت ازعشق است وعشق؛وقلم وترسیمش برخود می شکافد.

صحیفه امام خمینی جلد21ص147

امام خمینی ره

این جوانهای ما که در جبهه‌ها برای اسلام جنگ میکنند، اینها #نور_چشمهای_اسلام هستند، اسلام و مسلمین باید به اینها افتخار کند.
۵۹/۹/۱۵

مقام معظم رهبري

کسی که وقتی کشور اسلامی مورد تهدید است،آماده دفاع از ارزشها و پرچم برافراشته اسلام است،میتواند ادعا کند اگر امام زمان بیاید ،پشت سر ایشان در #میدانهای_خطر قدم خواهد گذاشت.
1381/7/30