[="][="]وفات [="]حضرت ام البنین [="])[="]س[="]([="]
[="]نوحه
[="](به سبک یا قمر العشیرة)
[="]
[="]آید ز تو ای بانو شمیم عطر یاسی
[="]جانم به قربانت که تو مادر عباسی[="]
[="]یار قرآن و دین هستی ام البنین[="]
[="]جانم فدایت
[="]******[="]
[="]خوبان همه وادی قرب تو را می پویند[="]
[="]گفتی که بر تو زنها ام البنین نگویند[="]
[="]چون ز غربت دگر تو نداری پسر[="]
[="]جان فدایت[="]
[="]دریافت سبک
[="]وفات [="]حضرت ام البنین [="])[="]س[="]([="]
[="](به سبک [="]از خانه میزد آتش زبانه[="])
[="]امّ البنینم کنیز زهرا خدمتگـزار خانۀ مولا[="]
[="]خادمه بهر ، زینبینم من ، ذاکر ذکر ، یا حسینم من[="]
[="]آه و واویلا آه واویلا[="]
[="]در بیتِ نور و کرامتم من مادر فضل و شرافتم من[="]
[="]گل پسر بهر ، حیدر آوردم ، بر گل زهرا ، نوکر آوردم[="]
[="]بر آل عصمت نور دو عینِ عبّاس من خادمُ الحسینِ[="]
[="]تـا ابــد آیـد ، سوز آه او ، علقمـه بـاشد ، قتلگـاه او[="]
[="]اولادی وَ مَن تحتَ الخَضرا یا الله[="]
[="]کُلُّهُم فداءٌ لِاَ[="]بی[="] عبدالله[="]
[="]خورده تیغ و نیزه پیکر عباس[="]
[="]فدای سر حسین سر عباس[="]
[="]واویلا واویلا آه و واویلا
[="]******
[="]تو مادر ابالفضل مهجبینی[="]
[="]بانوی فضل و ادب امّ البنینی[="]
[="]گفته ای من کنیزه ی زهرایم[="]
[="]خدمتگزار خانه ی مولایم[="]
[="]یا حسین بن علی جان فدای تو[="]
[="]هستی ام به قربان خاک پای تو[="]
[="] قاتل فتنه ها شمشیر تیزت[="]
[="]عباسم غلام و منم کنیزت
[="]زمینه[="]
[="](به سبک ثمر داده جفای اهل کینه)[="]
[="]محب آل ختم المرسلینم[="] [="]فدایی امیرالمومنینم[="]
[="]منم ام الابالفضل دلاور کنیز فاطمه ام البنینم[="]
[="]بگویم با چشمان تر همه هستم نذر دلبر[="]
[="]فدای زهرا و حیدر[="]
[="]اگر چه در حریم الله عزیز هستم[="]
[="]به کلثوم و به زینب هم کنیز هستم[="]
[="]آه ، واویلا واویلا واویلا[="]
[="]مدینه محشری کبری به پا شد خبر از کاروان کربلا شد[="]
[="]بشیر آمد به من گفتا پریشان که عباست لبِ تشنه فدا شد[="]
[="]فدای سوز احساست شده پرپر گل یاست[="]
[="]جداشد دست عباس [="]
[="]چو دستانش ز کینه بر زمین افتاد[="]
[="]سر و کارش به گُرز آهنین افتاد[="]
[="]بگفتم والِهِ روی حسینم اسیر و بنده ی کوی حسینم[="]
[="]من و عباسم و هر چه در عالم همه قربان یک موی حسینم[="]
[="]گُلم گشته فدا آخر فدای مقتدا آخر[="]
[="]شدم حاجت روا آخر[="]
[="]خدا رو شکر که عباسم فدایی شد[="]
[="]فدای آن شهید کربلایی شد[="]
[="] وای ، حسین وای حسین وای حسین وای[="]
[="] [="]
[="]زمینه
[="]یه گوشه ای می شینه با دل بی تاب و بی صبر[="]
[="]گریه می ریزه نم نم كنار چار صورت قبر[="]
[="]با دلی مجروح غم ، روی دوشش كوه غم ، زیر لب می گیره دم [="]
[="]ای وای حسین مظلوم[="]
[="]با نگاهی غرق خون ، می شه هر شب روضه خون ، میگه ای وای از دلم[="]
[="]هم نواش ، بارونی می شه آسمون مدینه وای[="]
[="]گریه كار هر روز ام البنینه وای[="]
[="]براش از علقمه می خونه سكینه وای
[="]حسین وای
[="]زینب براش می خونه مرثیة سرخ گودال[="]
[="]بی تاب ناله می شه تا حدی كه میره از حال[="]
[="]میگه از مشك و علم ، میگه از دست قلم ، وقتی كه شد علقمه[="]
[="]پر از بوی گل یاس[="]
[="]مثل كوه ، علمدار حرم كه تا آخر خط وای[="]
[="]با لب تشنه ایستاده بود لب شط وای[="]
[="]به روی لباش اسم حسین بود فقط وای
[="]زمزمه
[="]خادمه هستم به بیتِ اهلبیت مصطفی
[="]مــادر عبّــاسم و دلــدادۀ خــونِ خدا
[="]حسین من
[="]****[="]
[="]من حسینی هستم و یار امیرالمؤمنین
[="]فاطمه نام من است و کنیهام امّ البنین
[="]ای حسین جان ای گل گلزار زهرای بتول
[="]از برای نوکری عبّاس من را کن قبول
[="]کن قبولش تا شود در راه عشق تو شهید
[="]تا که من فردا شوم در پیش زهرا رو سپید
[="]ای عزیــز فاطمــه ای سر جدای کربلا
[="]آرزو دارم شــود عبّـاس در راهـت فدا
[="]امّ البنینـــم و در زمزمـــه منـــم[="]
[="]چون فضّـه خادمـه بـر فاطمـه منم
[="]نــوری ز مکتبــم کنیـــز زینبــم
[="]جانم حسین حسین[="]
[="]****
[="]هستم به رسم عشق من فانیِ حسین
[="]عبــاس مـن بُـوَد قربانــی حسین
[="]سرمست کربلاست بـیدست کربلاست
[="]جانم حسین حسین
[="]مدد یا ام البنین[="] [="]
[="]حامی قرآن و دین ، مدد یا ام البنین[="]
[="] [="]یاور حبل المتین ، مدد یا ام البنین[="]
[="] [="]تجلی یاربی ، به شور و تاب و تبی[="]
[="]نور دل زینبی ، مدد یا ام البنین[="] [="]
[="]همدم درد و بلا ، بانوی بیت الولا [="]
[="]خونجگر کربلا ، مدد یا ام البنین[="]
[="] [="]تو به ادب مظهری ، جرعه ای از کوثری[="]
[="] [="]ام یل حیدری ، مدد یا ام البنین [="]
[="]گل پسرت از وفا ، به صحنه ی کربلا [="]
[="]به راه دین شد فدا ، مدد یا ام البنین [="]
[="]دل شده پابست او ، فدا شده هست او [="]
[="]جدا شده دست او ، مدد یا ام البنین[="]
[="] [="]آن قمر بوتراب ،از پی یک جرعه آب [="]
[="]خجل شده از رباب ، مدد یا ام البنین[="]
[="] [="]تیر به چشمش نشست ، جدا شد از او دو دست[="]
[="] [="]حسین پشتش شکست ، مدد یا ام البنین [="]
[="]آن دلخوشی همه ، به وادی علقمه[="]
[="] [="]شد زائر فاطمه ، مدد یا ام البنین [="]
[="]من کیم ام البنینم[="] [="]یاور حبل المتینم [="]
[="]من کنیزم چو فضه بهر زینب[="]
[="] [="]ذکر جان و دلم هر روز و هر شب [="]
[="]یا مولا حسین یا مظلوم[="]
[="] [="]******[="]
[="] [="]همدم درد و بلایم[="] [="]غصه دار کربلایم [="]
[="]مادر ساقی لب تشنگانم[="]
[="] [="]ابن بُوَد نغمه ی روح و روانم[="]
[="] [="]گفت[="]ی[="] [="]ای نور دو عینم [="] [="]تو غلامی بر حسینم[="]
[="] [="]جان خود کن فدای مکتب او[="]
[="] [="]تا شوی دلخوشی زینب او[="]
[="] [="]عزیز دلم ، عباسم
[="] [="]ای ابالفضل دلاور [="] [="]کشته ی خجلت ز اصغر[="]
[="] [="]در پی جرعه ای از موج آبی [="]
[="]غصه دار دل زار ربابی [="]
[="]عزیز دلم ، عباسم[="]
[="]تیر باران پیکرت شد [="] [="]غرق خون پا تا سرت شد[="]
[="] [="]من شنیدم عدو با ظلم و کین زد [="]
[="]بر سر تو عمود آهنین زد [="]
[="]عزیز دلم ، عباس[="]م[="]
[="]یاور و یار حبل المتین سیدتی ام البنین[="]
[="] [="]بانوی بیت الولا و دین سیدتی ام البنین [="]
[="]هستی تو فدای مکتب [="]
[="]ذکر تو نغمه های یا رب [="]
[="]گفتی هستم کنیز زینب[="]
[="] [="]یا ام الابالفضل[="]
[="]ای به ولایت نور دو عین مادر حامی حسین [="]
[="]حبیبه ی شاه عالمین مادر حامی حسین [="]
[="]گفتی ای نور چشم مادر[="]
[="] [="]فانی عشق عالمینی[="]
[="] [="]پسرم تو عبد حسینی [="]
[="]یا ام الابالفضل[="] [="]
[="]ا[="]م البنین نور چشم تو به علقمه به علقمه[="]
[="] [="]ذکر لبش شد به موج خون یا فاطمه یا فاطمه[="]
[="]حاجت تو آخر روا شد [="]
[="]دست او از تنش جدا شد[="]
[="] [="]محو روی خیرالنسا شد [="]
[="]یا ام الابالفضل[="]
[="]شور
[="]ام البنین مدد[="] [="]
[="]بانوی آفتاب ، ام البنین مدد[="]
[="] [="]یار ابوتراب ، ام البنین مدد[="]
[="] [="]هستی به تاب و تب ، ام البنین مدد[="]
[="] [="]ای مادر ادب ، ام البنین مدد [="]
[="]روشنگر دلی ، ام البنین مدد[="]
[="] [="]امّ الفضائلی ، ام البنین مدد[="]
[="] [="]اوصاف تو بُوَد ، بر نخل دین رطب[="]
[="] [="]سقا ز تو گرفت ، درس خوش ادب [="]
[="]در شهر یثرب ای ، بانوی عالمین [="]
[="]تو فاطمی شدی ، با گریه بر حسین[="]
[="] [="]گفتی فدای او ، اولاد من همه [="]
[="]هستم کنیزه بر ، اولاد فاطمه[="]
[="] [="]نذر عزای او ، احساس من بُوَد[="]
[="] [="]قربانی حسین ، عباس من بُوَد[="]
[="] [="]با تیغ کوفیان ، دستش شده جدا [="]
[="]با ضربی از عمود ، فرقش شده دو تا [="]
[="]اهل حرم همه ، در ذکر آب و آب [="]
[="]عباس من شده ، شرمنده ی رباب[="]
[="]واحد
[="]تموم افتخارمه ، که مادر شهیدم
[="]گفتند که دستت شد جدا،ولی خودم ندیدم
[="]حالا روزها کنار چارتا شکل قبر خاکی
[="]می خونم از غم های تو ، دیگه نمونده باکی
[="]با ناله از ته دلم می خونم از مشک و علم
[="]می خونم از دست قلم
[="]وای پسرم وای پسرم
[="]می خونم از چشمون تو از چشم پر پیمون تو
[="]دردهای بی درمون تو
[="]وای ، نگو نشد دستت جدا که افتخارم اینه
[="]بگن ابالفضلِ دست جدا یل ام البنینه
[="]ام البنیم ، ولی پسر دارم [="]
[="]حالا شبها با کوله باری از غم های سینه
[="]با حالت شرمندگی ، میام پیش سکینه
[="]به دست و پاش می افتم ای دختر آسمونی
[="]می خواست برات آب بیاره نشد خودت می دونی
[="]از غصه ها آکنده ام تا وقتی که من زنده ام
[="]از فاطمه شرمنده ام
[="]شرمنده ام شرمنده ام
[="]نشد اصغر سیراب بشه از تشنگی کباب نشه
[="]چشم رباب پر آب نشه
[="]وای ، تموم بچه هام فدا یه تار موی ارباب
[="]اگر بازم داشتم می دادم همه رو پای ارباب
زبانحال بشیر
ای یار حبل متین ، امّ بنین ، غمی به جان دارم
آوردم بر تو خبر ، خون جگر ، به دیدگان دارم
گویم این را زار و حزین ، تسلیت ای امّ بنین
با دو چشم غرق به خون ، شد ابالفضل نقش زمین
به علقمه یاست ، ز کینه پرپر شد
دو دست عباست ، جدا ز پیکر شد
گفتا با شور و نوا ، ادرک اخا یا حسین
شرمنده ام به خدا ، ادرک اخا یا حسین
ببین که مشکم پاره شده ، برادرت بیچاره شده
ز غصه بیتاب است
شراره دارد جان و دلم ، ز روی شش ماهه خجلم
که تشنه ی آب است
******
پاسخ حضرت ام البنین (س)
من هستم مادر او ، یاور او ، به مکتب ایمان
اولاد من همه ی ، هستیشان ، فدایی قرآن
شاکرم که گل پسرم ، آن به عالم نور دو عین
در مقام نوکری اش ، شد بلا گردان حسین
حسین بُوَد کعبه ، همه به سوی او
صد همچو عباسم ، غلام کوی او
تشنه لب غرقه به خون ، نور دلم شد شهید
نزد زهرا شده ام ، تا به ابد رو سپید
چرا برایش گریه کنم ، به روضه هایش گریه کنم
که شد فدای دوست
ز ضرب تیغ و تیر و سُنین ، به راه سرخ عشق حسین
فدا شدن نیکوست
دریافت سبک
فدای سر عباس[="][="]
[="]
زبانحال بشیر
ای یار حبل متین ، امّ بنین ، غمی به جان دارم
آوردم بر تو خبر ، خون جگر ، به دیدگان دارم
گویم این را زار و حزین ، تسلیت ای امّ بنین
با دو چشم غرق به خون ، شد ابالفضل نقش زمین
به علقمه یاست ، ز کینه پرپر شد
دو دست عباست ، جدا ز پیکر شد
گفتا با شور و نوا ، ادرک اخا یا حسین
شرمنده ام به خدا ، ادرک اخا یا حسین
ببین که مشکم پاره شده ، برادرت بیچاره شده
ز غصه بیتاب است
شراره دارد جان و دلم ، ز روی شش ماهه خجلم
که تشنه ی آب است
******
پاسخ حضرت ام البنین (س)
من هستم مادر او ، یاور او ، به مکتب ایمان
اولاد من همه ی ، هستیشان ، فدایی قرآن
شاکرم که گل پسرم ، آن به عالم نور دو عین
در مقام نوکری اش ، شد بلا گردان حسین
حسین بُوَد کعبه ، همه به سوی او
صد همچو عباسم ، غلام کوی او
تشنه لب غرقه به خون ، نور دلم شد شهید
نزد زهرا شده ام ، تا به ابد رو سپید
چرا برایش گریه کنم ، به روضه هایش گریه کنم
که شد فدای دوست
ز ضرب تیغ و تیر و سُنین ، به راه سرخ عشق حسین
فدا شدن نیکوست
دریافت سبک