شاهكار پاسخ امام علي (عليه السلام) : علم بهتر است يا ثروت

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شاهكار پاسخ امام علي (عليه السلام) : علم بهتر است يا ثروت

شاهكار پاسخ امام علي (عليه السلام) : علم بهتر است يا ثروت

بسم الله الرحمن الرحیم
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

- یا علی! سؤالی دارم. علم بهتر است یا ثروت؟
- حضرت علی(ع) در پاسخ فرمودند : علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.
مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد. در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همان‌طور که ایستاده بود بلافاصله پرسید:
- اباالحسن! سؤالی دارم، می‌توانم بپرسم؟
امام در پاسخ آن مرد گفتند: بپرس!
مرد که آخر جمعیت ایستاده بود پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟
- علی فرمود: علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ می‌کند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی.
نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همان‌‌جا که ایستاده بود نشست. در همین حال سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد ...
و امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ زیرا برای شخص عالم ، دوستان بسیاری است، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار !
هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که چهارمین نفر وارد مسجد شد. او در حالی که کنار دوستانش می‌نشست، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید:
- یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
حضرت ‌علی در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم می‌شود؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده می‌شود.
نوبت پنجمین نفر بود. او که مدتی قبل وارد مسجد شده بود و کنار ستون مسجد منتظر ایستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تکرار کرد.
حضرت‌ علی در پاسخ به او فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل می‌دانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد می‌کنند.
با ورود ششمین نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه ‌کردند. یکی از میان جمعیت گفت: حتماً این هم می‌خواهد بداند که علم بهتر است یا ثروت! کسانی که صدایش را شنیده بودند، پوزخندی زدند. مرد، آخر جمعیت کنار دوستانش نشست و با صدای بلندی شروع به سخن کرد: یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد. مرد ساکت شد. همهمه‌ای در میان مردم افتاد؛ چه خبر است امروز! چرا همه یک سؤال را می‌پرسند؟ نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت‌ علی و گاهی به تازه‌واردها دوخته می‌شد.
در همین هنگام هفتمین نفر که کمی پیش از تمام شدن سخنان حضرت ‌علی وارد مسجد شده بود و در میان جمعیت نشسته بود، پرسید:
- یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟
امام فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه می‌شود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد.
در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید که امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش می‌ماند، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است.
سکوت، مجلس را فراگرفته بود، کسی چیزی نمی‌گفت. همه از پاسخ‌‌های امام شگفت‌زده شده بودند که … نهمین نفر هم وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید: یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
امام در حالی که تبسمی بر لب داشت، فرمود: علم بهتر است؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل می‌کند، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان می‌شود.
نگاه‌های متعجب و سرگردان مردم به در دوخته شده بود، انگار که انتظار دهمین نفر را می‌کشیدند. در همین حال مردی که دست کودکی در دستش بود، وارد مسجد شد. او در آخر مجلس نشست و مشتی خرما در دامن کودک ریخت و به روبه‌رو چشم دوخت. مردم که فکر نمی‌کردند دیگر کسی چیزی بپرسد، سرهایشان را برگرداندند، که در این هنگام مرد پرسید:
- یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟ نگاه‌های متعجب مردم به عقب برگشت.
با شنیدن صدای علی مردم به خود آمدند: علم بهتر است؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند، تا آنجا که گاه ادعای خدایی می‌کنند، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضع‌اند. فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود. سؤال کنندگان، آرام و بی‌صدا از میان جمعیت برخاستند. هنگامی‌که آنان مسجد را ترک می‌کردند، صدای امام را شنیدند که می‌گفت: اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من می‌پرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی می‌دادم.
=-=-=-=-=
اول به صفای دل ولی را بشناس آنـگـاه محـمـد و عـلـی را بـشناس
کـن دیـده ز انـوار ولایــت روشـن زین جلوه خداوند جلی را بشناس (عباس فرات)

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=


=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) صلواتی هدیه نمایید...

"اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم"

فَضْلُ‏ الْعَالِمِ‏ عَلَى الْعَابِدِ كَفَضْلِ الْقَمَرِ عَلَى سَائِرِ النُّجُوم‏
امام (ع)برتری عالم برعابد مانند ماه است برسایرستارگان
هلالى، سليم بن قيس، كتاب سليم بن قيس الهلالي، 2جلد، الهادى - ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1405ق.

victoryone;228115 نوشت:
- یا علی! سؤالی دارم. علم بهتر است یا ثروت؟
- حضرت علی(ع) در پاسخ فرمودند : علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.
مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد. در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همان‌طور که ایستاده بود بلافاصله پرسید:
- اباالحسن! سؤالی دارم، می‌توانم بپرسم؟
امام در پاسخ آن مرد گفتند: بپرس!
مرد که آخر جمعیت ایستاده بود پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟
- علی فرمود: علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ می‌کند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی.
نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همان‌‌جا که ایستاده بود نشست. در همین حال سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد ...
و امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ زیرا برای شخص عالم ، دوستان بسیاری است، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار !
هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که چهارمین نفر وارد مسجد شد. او در حالی که کنار دوستانش می‌نشست، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید:
- یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
حضرت ‌علی در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم می‌شود؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده می‌شود.
نوبت پنجمین نفر بود. او که مدتی قبل وارد مسجد شده بود و کنار ستون مسجد منتظر ایستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تکرار کرد.
حضرت‌ علی در پاسخ به او فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل می‌دانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد می‌کنند.
با ورود ششمین نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه ‌کردند. یکی از میان جمعیت گفت: حتماً این هم می‌خواهد بداند که علم بهتر است یا ثروت! کسانی که صدایش را شنیده بودند، پوزخندی زدند. مرد، آخر جمعیت کنار دوستانش نشست و با صدای بلندی شروع به سخن کرد: یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد. مرد ساکت شد. همهمه‌ای در میان مردم افتاد؛ چه خبر است امروز! چرا همه یک سؤال را می‌پرسند؟ نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت‌ علی و گاهی به تازه‌واردها دوخته می‌شد.
در همین هنگام هفتمین نفر که کمی پیش از تمام شدن سخنان حضرت ‌علی وارد مسجد شده بود و در میان جمعیت نشسته بود، پرسید:
- یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟
امام فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه می‌شود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد.
در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید که امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش می‌ماند، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است.
سکوت، مجلس را فراگرفته بود، کسی چیزی نمی‌گفت. همه از پاسخ‌‌های امام شگفت‌زده شده بودند که … نهمین نفر هم وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید: یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
امام در حالی که تبسمی بر لب داشت، فرمود: علم بهتر است؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل می‌کند، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان می‌شود.
نگاه‌های متعجب و سرگردان مردم به در دوخته شده بود، انگار که انتظار دهمین نفر را می‌کشیدند. در همین حال مردی که دست کودکی در دستش بود، وارد مسجد شد. او در آخر مجلس نشست و مشتی خرما در دامن کودک ریخت و به روبه‌رو چشم دوخت. مردم که فکر نمی‌کردند دیگر کسی چیزی بپرسد، سرهایشان را برگرداندند، که در این هنگام مرد پرسید:
- یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟ نگاه‌های متعجب مردم به عقب برگشت.
با شنیدن صدای علی مردم به خود آمدند: علم بهتر است؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند، تا آنجا که گاه ادعای خدایی می‌کنند، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضع‌اند. فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود. سؤال کنندگان، آرام و بی‌صدا از میان جمعیت برخاستند. هنگامی‌که آنان مسجد را ترک می‌کردند، صدای امام را شنیدند که می‌گفت: اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من می‌پرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی می‌دادم.
=-=-=-=-=
اول به صفای دل ولی را بشناس آنـگـاه محـمـد و عـلـی را بـشناس
کـن دیـده ز انـوار ولایــت روشـن زین جلوه خداوند جلی را بشناس (عباس فرات)
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
MASAFPORTAL.com
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

واقعا آدم با شنیدن سخنان امام علی (ع) حالی به حالی می شه واقعا این انسان چه بوده و متاسفانه قدرش دانسته نشده !!!!
اما من یک چندتا سوال در این رابط برام پیش آمد
1-
نقل قول:
امام فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه می‌شود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد.

مال چه طور کهنه می شود ؟؟ اگر کسی طلا نگهداری کند که از ارزشش کم نمی شود ! و کهنه نمی شه .
ولی علم به مرور زمان کهنه می شه و ارزشش را از دست می ده ( مثلا علم عالمان هزارسال پیش به اندازه یک بچه راهنمایی نیست ) و حتی تاجایی که بعضی وقت ها بی اعتبار می شود مثله خیلی از نظریات علمی و.... .
2-
نقل قول:
زیرا ثروتمندان تکبر دارند، تا آنجا که گاه ادعای خدایی می‌کنند، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضع‌اند.

در این مورد بسیاری از عالمان هستند که خودشان را خیلی دانا می دانند و غرور فراوان دارند . در مقابل شاید ثروتمندانی پیدا شوند که غرور اصلا نداشته باشند !

----- بسیار ممنون از همه دوستان اسک دینی :Mohabbat:

victoryone;228115 نوشت:
- یا علی! سؤالی دارم. علم بهتر است یا ثروت؟
- حضرت علی(ع) در پاسخ فرمودند : علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.
مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد. در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همان‌طور که ایستاده بود بلافاصله پرسید:
- اباالحسن! سؤالی دارم، می‌توانم بپرسم؟
امام در پاسخ آن مرد گفتند: بپرس!
مرد که آخر جمعیت ایستاده بود پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟
- علی فرمود: علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ می‌کند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی.
نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همان‌‌جا که ایستاده بود نشست. در همین حال سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد ...
و امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ زیرا برای شخص عالم ، دوستان بسیاری است، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار !
هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که چهارمین نفر وارد مسجد شد. او در حالی که کنار دوستانش می‌نشست، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید:
- یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
حضرت ‌علی در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم می‌شود؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده می‌شود.
نوبت پنجمین نفر بود. او که مدتی قبل وارد مسجد شده بود و کنار ستون مسجد منتظر ایستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تکرار کرد.
حضرت‌ علی در پاسخ به او فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل می‌دانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد می‌کنند.
با ورود ششمین نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه ‌کردند. یکی از میان جمعیت گفت: حتماً این هم می‌خواهد بداند که علم بهتر است یا ثروت! کسانی که صدایش را شنیده بودند، پوزخندی زدند. مرد، آخر جمعیت کنار دوستانش نشست و با صدای بلندی شروع به سخن کرد: یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد. مرد ساکت شد. همهمه‌ای در میان مردم افتاد؛ چه خبر است امروز! چرا همه یک سؤال را می‌پرسند؟ نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت‌ علی و گاهی به تازه‌واردها دوخته می‌شد.
در همین هنگام هفتمین نفر که کمی پیش از تمام شدن سخنان حضرت ‌علی وارد مسجد شده بود و در میان جمعیت نشسته بود، پرسید:
- یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟
امام فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه می‌شود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد.
در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید که امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش می‌ماند، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است.
سکوت، مجلس را فراگرفته بود، کسی چیزی نمی‌گفت. همه از پاسخ‌‌های امام شگفت‌زده شده بودند که … نهمین نفر هم وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید: یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
امام در حالی که تبسمی بر لب داشت، فرمود: علم بهتر است؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل می‌کند، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان می‌شود.
نگاه‌های متعجب و سرگردان مردم به در دوخته شده بود، انگار که انتظار دهمین نفر را می‌کشیدند. در همین حال مردی که دست کودکی در دستش بود، وارد مسجد شد. او در آخر مجلس نشست و مشتی خرما در دامن کودک ریخت و به روبه‌رو چشم دوخت. مردم که فکر نمی‌کردند دیگر کسی چیزی بپرسد، سرهایشان را برگرداندند، که در این هنگام مرد پرسید:
- یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟ نگاه‌های متعجب مردم به عقب برگشت.
با شنیدن صدای علی مردم به خود آمدند: علم بهتر است؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند، تا آنجا که گاه ادعای خدایی می‌کنند، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضع‌اند. فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود. سؤال کنندگان، آرام و بی‌صدا از میان جمعیت برخاستند. هنگامی‌که آنان مسجد را ترک می‌کردند، صدای امام را شنیدند که می‌گفت: اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من می‌پرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی می‌دادم.
=-=-=-=-=
اول به صفای دل ولی را بشناس آنـگـاه محـمـد و عـلـی را بـشناس
کـن دیـده ز انـوار ولایــت روشـن زین جلوه خداوند جلی را بشناس (عباس فرات)
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
MASAFPORTAL.com
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

واقعا آدم با شنیدن سخنان امام علی (ع) حالی به حالی می شه واقعا این انسان چه بوده و متاسفانه قدرش دانسته نشده !!!!
اما من یک چندتا سوال در این رابط برام پیش آمد
1-
نقل قول:
امام فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه می‌شود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد.

مال چه طور کهنه می شود ؟؟ اگر کسی طلا نگهداری کند که از ارزشش کم نمی شود ! و کهنه نمی شه .
ولی علم به مرور زمان کهنه می شه و ارزشش را از دست می ده ( مثلا علم عالمان هزارسال پیش به اندازه یک بچه راهنمایی نیست ) و حتی تاجایی که بعضی وقت ها بی اعتبار می شود مثله خیلی از نظریات علمی و.... .
2-
نقل قول:
زیرا ثروتمندان تکبر دارند، تا آنجا که گاه ادعای خدایی می‌کنند، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضع‌اند.

در این مورد بسیاری از عالمان هستند که خودشان را خیلی دانا می دانند و غرور فراوان دارند . در مقابل شاید ثروتمندانی پیدا شوند که غرور اصلا نداشته باشند !

----- بسیار ممنون از همه دوستان اسک دینی :Mohabbat:

سلام

با تشکر حدیث جالبی بود ولی جای این سوال وجود دارد که چطور چندین نفر در یک جلسه پشت سرهم این سوال را تکرار می کنند ؟مگر بگوییم از قبل با هم تبانی کرده اند . خوب به چه دلیل ؟

علم بهتر است یا ثروت؟ علم بهتر است یا ثروت یا اخلاق یا تعهد یا...... . متاسفانه چیزهایی از عالمان می بینیم که خیلی چیزهارو زیر سوال میبره. گاهی علم و چیز ایی که به دنبالش میاد خسته کننده میشه. خیلیا هم از علم دارن سواستفاده می کنن. بنظرتون جامعه علمی ما جامعه پاکیه؟خوشا آنان که ثابت قدمند. ارزش ها تغییر کرده

victoryone;228115 نوشت:
شاهكار پاسخ امام علي (عليه السلام) : علم بهتر است يا ثروت

بسم الله الرحمن الرحیم
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

- یا علی! سؤالی دارم. علم بهتر است یا ثروت؟
- حضرت علی(ع) در پاسخ فرمودند : علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.
مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد. در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همان‌طور که ایستاده بود بلافاصله پرسید:
- اباالحسن! سؤالی دارم، می‌توانم بپرسم؟
امام در پاسخ آن مرد گفتند: بپرس!
مرد که آخر جمعیت ایستاده بود پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟
- علی فرمود: علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ می‌کند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی.
نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همان‌‌جا که ایستاده بود نشست. در همین حال سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد ...
و امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ زیرا برای شخص عالم ، دوستان بسیاری است، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار !
هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که چهارمین نفر وارد مسجد شد. او در حالی که کنار دوستانش می‌نشست، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید:
- یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
حضرت ‌علی در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم می‌شود؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده می‌شود.
نوبت پنجمین نفر بود. او که مدتی قبل وارد مسجد شده بود و کنار ستون مسجد منتظر ایستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تکرار کرد.
حضرت‌ علی در پاسخ به او فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل می‌دانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد می‌کنند.
با ورود ششمین نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه ‌کردند. یکی از میان جمعیت گفت: حتماً این هم می‌خواهد بداند که علم بهتر است یا ثروت! کسانی که صدایش را شنیده بودند، پوزخندی زدند. مرد، آخر جمعیت کنار دوستانش نشست و با صدای بلندی شروع به سخن کرد: یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد. مرد ساکت شد. همهمه‌ای در میان مردم افتاد؛ چه خبر است امروز! چرا همه یک سؤال را می‌پرسند؟ نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت‌ علی و گاهی به تازه‌واردها دوخته می‌شد.
در همین هنگام هفتمین نفر که کمی پیش از تمام شدن سخنان حضرت ‌علی وارد مسجد شده بود و در میان جمعیت نشسته بود، پرسید:
- یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟
امام فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه می‌شود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد.
در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید که امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش می‌ماند، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است.
سکوت، مجلس را فراگرفته بود، کسی چیزی نمی‌گفت. همه از پاسخ‌‌های امام شگفت‌زده شده بودند که … نهمین نفر هم وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید: یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
امام در حالی که تبسمی بر لب داشت، فرمود: علم بهتر است؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل می‌کند، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان می‌شود.
نگاه‌های متعجب و سرگردان مردم به در دوخته شده بود، انگار که انتظار دهمین نفر را می‌کشیدند. در همین حال مردی که دست کودکی در دستش بود، وارد مسجد شد. او در آخر مجلس نشست و مشتی خرما در دامن کودک ریخت و به روبه‌رو چشم دوخت. مردم که فکر نمی‌کردند دیگر کسی چیزی بپرسد، سرهایشان را برگرداندند، که در این هنگام مرد پرسید:
- یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟ نگاه‌های متعجب مردم به عقب برگشت.
با شنیدن صدای علی مردم به خود آمدند: علم بهتر است؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند، تا آنجا که گاه ادعای خدایی می‌کنند، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضع‌اند. فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود. سؤال کنندگان، آرام و بی‌صدا از میان جمعیت برخاستند. هنگامی‌که آنان مسجد را ترک می‌کردند، صدای امام را شنیدند که می‌گفت: اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من می‌پرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی می‌دادم.
=-=-=-=-=
اول به صفای دل ولی را بشناس آنـگـاه محـمـد و عـلـی را بـشناس
کـن دیـده ز انـوار ولایــت روشـن زین جلوه خداوند جلی را بشناس (عباس فرات)

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=


=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) صلواتی هدیه نمایید...

"اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم"


با سلام بر جناب victoryone
از بذل لطفی که نسبت به انجمن حدیث فرمودید بسیار ممنونیم
اما به نظر میرسد اگر میتوانستید روایت فوق را از منابع موثق ذکر میکردید بسیار زیبنده تر بود
توجه دارید که لینک نمیتواند منبع موثقی برای احادیث باشد
البته منبع روایت را بنده خدمتتان عرض میکنم و در ادامه روایت موثق در این رابطه را برایتان می آورم
منبع روایت فوق الذکر
منبع: کشکول بحرانی، ج۱، ص۲۷٫ به نقل از امام علی‌بن‌ابی‌طالب، ص۱۴۲


که متاسفانه هر چه خواستم این کتاب را دانلود کنم نتوانستم که ببینم خود علامه بحرانی سند روایت را از کجا آورده است البته در سایت اندیشه قم از قول مولف کتاب آمده که هدف از نگارش این کتاب زائل کردن خستگی روحی از جان مخاطب بوده است که معمولا هم داب وروش کشکول نویسان نیز به همین منوال است که در کشکولهایشان از هر دری و از هر مطلبی سخن میاورند شاید هم جناب علامه بحرانی اعلی مقامه الشریف این روایت را من باب معجزات علمی امیر المومنین آورده باشند ، ضمن اینکه وقتی کتب مرجع مانند نهج البلاغه در دستان ماست چه لزومی به مراجعه به کتب کشکولی
این روایت با نقل دیگری به صورت وثوقی در کتاب های زیر آمده است

1- روضه المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه ج 12 صفحه 154 و همچنین در کتاب
2- مدارک العروه ج 21 صفحه 198 و همچنین در کتاب
3- نهج البلاغه کلام 147 و همچنین در کتاب
4- امالی شیخ طوسی صفحه 20 و همچنین در کتاب
5- الدرر النجفیه من الملتقطات الیوسفیه ج 2 صفحه 355 و همچنین در کتاب
6- خاتمه المستدرک ج 2 صفحه 212 نیز آمده است

به بخش مختصری از روایت که در تمام این کتب آمده است توجه فرمائید

وَ مِنْ كَلَامٍ لَهُ عليه السلام لِكُمَيْلِ بْنِ زِيَادٍ النَّخَعِيِّ قَالَ كُمَيْلُ بْنُ زِيَادٍ أَخَذَ بِيَدِي أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِيطالب عليه السلام فَأَخْرَجَنِي إِلَى الْجَبَّانِ فَلَمَّا أَصْحَرَ تَنَفَّسَ الصُّعَدَاءَ ثُمَّ قَالَ يَا كُمَيْلُ بْنَ زِيَادٍ إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا ....
يَا كُمَيْلُ الْعِلْمُ خَيْرٌ مِنَ الْمَالِ الْعِلْمُ يَحْرُسُكَ وَ أَنْتَ تَحْرُسُ الْمَالَ وَ الْمَالُ تَنْقُصُهُ النَّفَقَة.....

این قسمت از حدیث را از کتاب نهج البلاغه آورده ام که البته در تمام کتب فوق الذکر عین همین روایت وجود دارد
که ظاهرا در یه نصف شبی آقا امیر المومنین به در منزل کمیل میرود و دستش را میگیرد و او را به صحرا میبرد و آهی می کشد و ....
موفق باشید :Gol:

یه چیزی که الان من از این مطلب فهمیدم اینه که
امام علی خیلی با مردم صمیمی و خودمونی بودکه هر کی از راه میرسید میتونست ازش سوال کنه و باهاش صحبت کنه به این میگن امام
راستی من این ویژگی امام علی رو ندارم لطفا راهنماییم کنید چه طوری میتونم با مردم خودمونی باشم ؟

متفکر;233740 نوشت:
سلام با تشکر حدیث جالبی بود ولی جای این سوال وجود دارد که چطور چندین نفر در یک جلسه پشت سرهم این سوال را تکرار می کنند ؟مگر بگوییم از قبل با هم تبانی کرده اند . خوب به چه دلیل ؟


با سلام

البته گاها برای امتحان ائمه ، افرادی سوالاتی مطرح میکردند مثلا در جریان خطبه بدون الف ونقطه امام علی (ع) که عده ای از افراد گفتند چون امام علی (ع) سخنوری توانا است بیائید اورا امتحان کنیم و چون حرف الف (یا نقطه و ر )در سخن بسیار تکرار میشود وبدون آن سخن نتوان گفت پس از امام (ع) خواستند تا خطبه ای بدون الف بگویند و امام هم براحتی گفتند .

ویا در سوال آن یهودی که :

به حضور امام علی آمد و پرسید: عددی را به دست من بده که قابل قسمت بر2 و 3 و 4 و 5 و 6 و 7 و 8 و 9 و 10باشد بدون آنکه باقی بیاورد. امام علی (ع)بی درنگ به اوفرمود : (اضرب ایام اسبوعک فی ایام سنتک)((روزهای هفته را برروزهای یکسال خودت ضرب کن که حاصل ضرب آن قابل قسمت برهمه اعداد مذکور (بدون باقی مانده )میباشد.

سوال کننده :هفت رادر 360 (ایام سال) ضرب کردحاصل ضرب آن 2520شد این عدد رابر2 و3 و4 و5 و6 و7 و8 و9 و10 تقسیم کرد؛ دید برهمه این اعداد قابل قسمت است بدون آنکه باقی بیاورد.

همچنین :

شخصی در حال مرگ بود و قبل از مرگش او وصیت کرد: من 17 شتر و 3 فرزند دارم
شتران مرا طوری تقسیم کنید که بزرگترین فرزندم نصف آنها را و فرزند دومم یک سوم آنها را و فرزند کوچکم یک نهم مجموع شتران را به ارث ببرند.
وقتی که بستگانش بعد از مرگ او این وصیت نامه را مطالعه کردند متحیر شدند و به یکدیگر گفتند ما چطور می توانیم این 17 شتر را به این ترتیب تقسیم کنیم؟
و بعد از فکر کردن زیاد به این نتیجه رسیدند که تنها یک مرد در عربستان می تواند به آنها کمک کند!
بنابراین آنها به نزد امام علی رفتند تا مشکل خود را مطرح کنند،
حضرت فرمود: رضایت میدهید که من شترم را با شتران شما اضافه کنم آنگاه تقسیم بنمایم. گفتند: چگونه رضایت نمی دهیم. پس شتر خویش را به شتران اضافه نمود و به فرزند بزرگ که سهمش نصف شتران بود، نه شتر داد. به فرزند دوم که سهمش ثلث شتران بود، شش شتر داد و به فرزند سوم که سهم او یک نهم بود، دو شتر داد و در اخر یک شتر باقی ماند که همان شتر حضرت بود.


تقسیم ارث
زمانی امام روی منبر مشغول ایراد خطبه بود که فردی سخنرانی او را قطع کرد و از او تقاضا کرد که چطور میتوان ارث شخصی که فوت کرده را بین همسرش و دو پدر و مادر و دو دخترش تقسیم کند؟
امام فورا پاسخ داد :
سهم همسر می شود یک نهم
اما چطور؟
پاسخ در واقع حاصل یک آنالیز طولانی است و سعی می کنیم قدم به قدم پیش بریم
ما باید سهم اصلی هر یک از وارثان را را به این ترتیب بررسی کنیم؛
همسر در زمان زنده بودن اولاد 1 هشتم را به ارث می برد [see Qur'an 4:12]
پدر و مادر فرد فوت شده هر کدام یک ششم را به ارث می برند [Holy Qur'an 4:11]
و دو دختر دو سوم میراث به ارث می برند [Holy Qur'an 4:11]

بنابراین مجموع می شود:
27/24=3/24 + 4/24 + 4/24 + 16/24 =1/8 + 1/6 + 1/6 + 2/3
این به این معنی است که ارث همسر به علت افزایش تعداد وارثان کمتر از یک هشتم می شود.
پس آن یک هشتمی که قرار شد به همسر داده شود تبدیل به یک نهم می شود،
یعنی سه قسمت از 27 قسمت که میشه یک نهم.



http://fekrafarinan.blogfa.com/post/6

رحیق مختوم;233842 نوشت:
، ضمن اینکه وقتی کتب مرجع مانند نهج البلاغه در دستان ماست چه لزومی به مراجعه به کتب کشکولی
این روایت با نقل دیگری به صورت وثوقی در کتاب های زیر آمده است

1- روضه المتقین فی شرح من لایحضره الفقیه ج 12 صفحه 154 و همچنین در کتاب
2- مدارک العروه ج 21 صفحه 198 و همچنین در کتاب
3- نهج البلاغه کلام 147 و همچنین در کتاب
4- امالی شیخ طوسی صفحه 20 و همچنین در کتاب
5- الدرر النجفیه من الملتقطات الیوسفیه ج 2 صفحه 355 و همچنین در کتاب
6- خاتمه المستدرک ج 2 صفحه 212 نیز آمده است
به بخش مختصری از روایت که در تمام این کتب آمده است توجه فرمائید

وَ مِنْ كَلَامٍ لَهُ عليه السلام لِكُمَيْلِ بْنِ زِيَادٍ النَّخَعِيِّ قَالَ كُمَيْلُ بْنُ زِيَادٍ أَخَذَ بِيَدِي أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِيطالب عليه السلام فَأَخْرَجَنِي إِلَى الْجَبَّانِ فَلَمَّا أَصْحَرَ تَنَفَّسَ الصُّعَدَاءَ ثُمَّ قَالَ يَا كُمَيْلُ بْنَ زِيَادٍ إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا ....
يَا كُمَيْلُ الْعِلْمُ خَيْرٌ مِنَ الْمَالِ الْعِلْمُ يَحْرُسُكَ وَ أَنْتَ تَحْرُسُ الْمَالَ وَ الْمَالُ تَنْقُصُهُ النَّفَقَة.....
این قسمت از حدیث را از کتاب نهج البلاغه آورده ام که البته در تمام کتب فوق الذکر عین همین روایت وجود دارد
که ظاهرا در یه نصف شبی آقا امیر المومنین به در منزل کمیل میرود و دستش را میگیرد و او را به صحرا میبرد و آهی می کشد و ....
موفق باشید :gol:


اللهم صل علي محمد وال محمد
خداوند شما را حفظ كند
اينكه هر حديثي از هر منبعي كه شوقمون رو بر مي انگيزه بپزيريم اشتباهه.ما ثقلين داريم اتفاقآ يه اشكال ديگه ما اينه كه همش به روايات ميرسيم .در حاليكه براي فهم مقام اهل بيت عليهم السلام هم بايد قران را بفهميم چون انان مفسران وحي اند

be name khoda;236002 نوشت:
یه چیزی که الان من از این مطلب فهمیدم اینه که
امام علی خیلی با مردم صمیمی و خودمونی بودکه هر کی از راه میرسید میتونست ازش سوال کنه و باهاش صحبت کنه به این میگن امام
راستی من این ویژگی امام علی رو ندارم لطفا راهنماییم کنید چه طوری میتونم با مردم خودمونی باشم ؟

البته نميدونم هم چين چيزي برداشت ميشه يا نه
اين يه خورده ذاتيه.بعضي ها كلآ خون گرم اند.اما اينكه چه كنيد . شما هم با افراد صميمي وخودماني باشيد خاكي باشيد.با افرادي كه اينگونه هستند نشست وبرخاست كنيد .البته يه چيزي بگم نميدونم خودموني بودن خوبه يا نه بهتره ادم طوري باشه كه مردم(محارم) باهاش راحت ارتباط برقرار كنن يعني اگر مشكلي دارن سوالي دارن راحت بگن واگر شما هم حرفي ونصيحتي براشون داري به طبع راحت تر بپذيرن

victoryone;228115 نوشت:
شاهكار پاسخ امام علي (عليه السلام) : علم بهتر است يا ثروت

بسم الله الرحمن الرحیم
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

- یا علی! سؤالی دارم. علم بهتر است یا ثروت؟
- حضرت علی(ع) در پاسخ فرمودند : علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.
مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد. در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همان‌طور که ایستاده بود بلافاصله پرسید:
- اباالحسن! سؤالی دارم، می‌توانم بپرسم؟
امام در پاسخ آن مرد گفتند: بپرس!
مرد که آخر جمعیت ایستاده بود پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟
- علی فرمود: علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ می‌کند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی.
نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همان‌‌جا که ایستاده بود نشست. در همین حال سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد ...
و امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ زیرا برای شخص عالم ، دوستان بسیاری است، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار !
هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که چهارمین نفر وارد مسجد شد. او در حالی که کنار دوستانش می‌نشست، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید:
- یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
حضرت ‌علی در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم می‌شود؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده می‌شود.
نوبت پنجمین نفر بود. او که مدتی قبل وارد مسجد شده بود و کنار ستون مسجد منتظر ایستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تکرار کرد.
حضرت‌ علی در پاسخ به او فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل می‌دانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد می‌کنند.
با ورود ششمین نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه ‌کردند. یکی از میان جمعیت گفت: حتماً این هم می‌خواهد بداند که علم بهتر است یا ثروت! کسانی که صدایش را شنیده بودند، پوزخندی زدند. مرد، آخر جمعیت کنار دوستانش نشست و با صدای بلندی شروع به سخن کرد: یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد. مرد ساکت شد. همهمه‌ای در میان مردم افتاد؛ چه خبر است امروز! چرا همه یک سؤال را می‌پرسند؟ نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت‌ علی و گاهی به تازه‌واردها دوخته می‌شد.
در همین هنگام هفتمین نفر که کمی پیش از تمام شدن سخنان حضرت ‌علی وارد مسجد شده بود و در میان جمعیت نشسته بود، پرسید:
- یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟
امام فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه می‌شود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد.
در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید که امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش می‌ماند، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است.
سکوت، مجلس را فراگرفته بود، کسی چیزی نمی‌گفت. همه از پاسخ‌‌های امام شگفت‌زده شده بودند که … نهمین نفر هم وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید: یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟
امام در حالی که تبسمی بر لب داشت، فرمود: علم بهتر است؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل می‌کند، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان می‌شود.
نگاه‌های متعجب و سرگردان مردم به در دوخته شده بود، انگار که انتظار دهمین نفر را می‌کشیدند. در همین حال مردی که دست کودکی در دستش بود، وارد مسجد شد. او در آخر مجلس نشست و مشتی خرما در دامن کودک ریخت و به روبه‌رو چشم دوخت. مردم که فکر نمی‌کردند دیگر کسی چیزی بپرسد، سرهایشان را برگرداندند، که در این هنگام مرد پرسید:
- یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟ نگاه‌های متعجب مردم به عقب برگشت.
با شنیدن صدای علی مردم به خود آمدند: علم بهتر است؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند، تا آنجا که گاه ادعای خدایی می‌کنند، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضع‌اند. فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود. سؤال کنندگان، آرام و بی‌صدا از میان جمعیت برخاستند. هنگامی‌که آنان مسجد را ترک می‌کردند، صدای امام را شنیدند که می‌گفت: اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من می‌پرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی می‌دادم.
=-=-=-=-=
اول به صفای دل ولی را بشناس آنـگـاه محـمـد و عـلـی را بـشناس
کـن دیـده ز انـوار ولایــت روشـن زین جلوه خداوند جلی را بشناس (عباس فرات)
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
MASAFPORTAL.com
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) صلواتی هدیه نمایید...
"اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم"

لا اله الا الله به این قدرت پاسخ حضرت علی(ع).....آقا شگفت آور بود......از این به بعد منه حقیر هم تا جایی که بتونم با کمک حضرت علی(ع) چند پاسخ متفاوت دیگه میدم.....1-علم بهتر است از ثروت چون اگر علم داشته باشی به ثروت هم خواهی رسید ولی بدون علم خودت بثروت نمی رسی...یعنی ثروت زیر مجموعه ی بسیار ناچیز مجموعه بی نهایته علم است
موضوع قفل شده است