سلسله مباحث شناخت وهابیت(ديدگاه برخى از علماى اهل سنّت درباره ابن تيميّه )

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سلسله مباحث شناخت وهابیت(ديدگاه برخى از علماى اهل سنّت درباره ابن تيميّه )

ديدگاه برخى از علماى اهل سنّت درباره ابن تيميّه





ابن تیمیه یکی از شخصیت های مهم وهابیت است که به یقین می توان گفت سرچشمه عقاید وهابیت از اوست و به او لقب شیخ الاسلام داده اند.

ابن تیمیه در زمان حیات خود به دلیل بیان برخی از عقاید و آرای خلاف اهل سنت مورد حمله و شماتت علمای آن زمان قرار گرفت و حتی به این خاطر به زندان افتاد.


ابن تیمیه چهره ای جنجالی بود که بیشرین اعتراضاتش به صوفیه و شیعیان بود.



او عقایدی را ابراز کرد که بیانگر اوصافی برای خداوند می شد که لازمه آن تجسیم بود و بسیاری عقیده دیگر مورد نقد علمای عصر او واقع شد.

حافظ ابن حجر عسقلانى به تفصيل در شرح حال ابن تيميّه سخن گفته است که برای نمونه به برخی ازآنها اشاره می شود:



افترق الناس فيه شيعا:



فمنهم من نسبه إلى التجسيم لما ذكر في العقيدة الحموية والواسطية وغيرهما من ذلك، كقوله: إن اليد والقدم والساق والوجه صفات حقيقية، وإنه مستو على العرش بذاته.



ومنهم من ينسبه إلى الزندقة لقوله: إن النبي (ص) لا يستغاث به.



ومنهم من ينسبه إلى النفاق لقوله في علي: إنه كان مخذولا حيثما توجه، وإنه حاول الخلافة مرارا فلم ينلها،



وإنه قاتل للرئاسة لا للديانة. ولقوله: إنه كان يحب الرئاسة وإن عثمان كان يحب المال.



ولقوله: علي أسلم صبيا والصبي لا يصح إسلامه، وبكلامه في خطبة بنت أبي جهل فإنه شنع في ذلك فألزموه بالنفاق لقوله (ص): " ولا يبغضك إلا منافق ".



(الدرر الكامنة في اعيان الأئمة الثامنه: 1 / 154 و 155)

درباره ابن تيميّه بين علما اختلاف نظر وجود دارد.



- برخى او را از مجسّمه مى دانند، از اين جهت كه وى چنين اعتقادى را در دو كتاب عقيده حمويّه و واسطيّه و ديگر كتاب هايش آورده است

براى مثال مى گويد: دست، پا، ساق و صورت از صفات حقيقى خدا هستند و ذات او بر عرش استيلا دارد.




- برخى از علما او را زنديق و بى دين مى دانندچرا كه او مى گويد: نبايد از پيامبر اكرم صلى اللّه عليه وآله كمك خواست.



- برخى به ابن تيميّه نسبت نفاق مى دهند به خاطر سخن او در مورد على ( عليه السلام): هرگاه اوبه هر سمتى كه رو مى كرده است، خوار و زبون مى گشته و او بارها خواست كه به خلافت برسد; امّا نتوانست. او براى رياست و سلطنت مى جنگيد، نه براى ديانت، او دوستدار رياست بود و عثمان دوستدار مال




و به خاطر سخن اوست که می گوید: ابوبكر در بزرگسالى اسلام آورد و مى فهميد كه چه مى گويد، اما على در خردسالى مسلمان شد و اسلام كودك پذيرفته نيست.

او در جريان خواستگارى دختر ابوجهل سخنى گفته كه تا هنگام مرگ آن را فراموش نكرده بود.

به همين جهت علما او را منافق دانسته اند; زيرا رسول خدا صلى اللّه عليه وآله درباره على عليه السلام فرمود:
لايبغضك إلاّ منافق
جز منافق كسى بغض و دشمنى تو را به دل ندارد.


[=tahoma][=&quot]ابن حجر هیتمی در " الفتاوى الحديثية "می گوید :[/][/]



ابن تيمية عبد خذله الله وأضله وأعماه وأصمه وأذله..



وبذلك صرح الأئمة الذين بينوا فساد أحواله وكذب أقواله..

ومن أراد ذلك فعليه بمطالعة كلام الإمام المجتهد المتفق على إمامته وبلوغه مرتبة الاجتهاد أبي الحسن السبكي، وولده التاج، والشيخ الإمام العز بن جماعة، وأهل عصره وغيرهم من الشافعية والمالكية والحنفية


ولم يقصر اعتراضه على متأخري الصوفية بل اعترض على مثل عمر بن الخطاب وعلي بن أبي طالب رضي الله عنهما



...ويعتقد فيه أنه مبتدع ضال مضل غال، عامله الله بعدله

(الفتاوى الحديثية: أحمد شهاب الدين ابن حجر الهيتمي المكي ص84)


ابن تیمیه بنده ای است که خدا اورا خوار و گمراه و کر و لال و ذلیل کرده است...



و به این خاطر است که علما فساد احوال و کذب در گفتار ابن تیمیه را روشن کرده اند...

و هرکس این مطلب را بخواهد لازم است کلام امام مجتهد که اتفاق بر امامت و اجتهاد او شده ابی حسن سبکی و فرزندش تاج و شیخ امام عز ابن جماعه و علمای عصرش و غیر آنها از شافعیه و مالکیه و حنفیه را مطالعه کند.

و ابن تیمیه اعتراضاتش را محدود به متاخرین صوفیه نکرده است بلکه او به عمر بن الخطاب و علی بن ابی طالب رضي الله عنهما هم اعتراض کرده است.



و در مورد او چنین عقیده ای هست که بدعت گذار و گمراه وگمراه کننده و غالی است ،خدا با عدلش با او رفتار کند.


موضوع قفل شده است