جمع بندی رفتار تبعیض آمیز پدر میان فرزندان

تب‌های اولیه

21 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
رفتار تبعیض آمیز پدر میان فرزندان
با سلام. بنده 32 سال دارم. و تبعیض هایی که از پدرم میبینم خیلی مرا اذیت میکند. همش از برادر بزرگم حمایت میکند. و به من که میرسه میگه ان شاءالله. خیلی به ذوقم میزنه همیشه. برادرم با اینکه همه چی داره. ولی منکه مجردم و نیاز به حمایت دارم. دقیقا برعکس از اون حمایت میکنه. و هرچی که برادرم میگه بهش عمل میکنه. پدرم ثروتمنده. و خیلی بین ما تبعیض قائل میشه. به خدا انقدر گریه میکنم و حرص میخورم. انقدر برا برادرم ناله و نفرین. نمیدونم چی میشه آخرش. دیگه فکر میکنم پدرم ارزش احترام نداره. چون منو داغون کرده. عوض اینکه ازم حمایت کنه زندگی رو شروع کنم، از  برادرم که دنیا رو داره ازش حمایت میکنه. به نظرتون این بی انصافی نیست. آیا این پدر ارزش احترام داره. من میگم خدا از این جور پدرا نمیگذره. منو داغون کرده. ذهنم دیگه خوب کار نمیکنه از بس فکر کردم. لطفا مرا کامل راهنمایی بفرمایید. ممنونم. 
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد همدل
بدون تردید، درک کامل موقعیتی که شما در آن قرار گرفته اید برای ما واقعاً سخت است و ما از تبعیض ها، فرق گذاشتن ها، بی مهری ها، بی توجهی ها و آزار و اذیت هایی که پدرتان نسبت به شما روا داشته است، حقیقتاً متأثر شدیم و به حال و روزتان تأسف خوردیم.
اساساً یکی از چیزهایی که امر تربیت را مختل می کند، تبعیض و فرق گذاشتن بین فرزندان است. تبعیض و بی عدالتی در برخورد با فرزندان از هر جهتی (عاطفی، روحی و روانی و...) روی فرزندان تأثیر منفی می گذارد و موجب حسادت، کینه، مقایسه های ناروا و بروز برخی مشکلات بین فرزندان می شود. تا زمانی که تبعیض بین فرزندان هست، پیدایش خصومت، حسادت، مقایسه کردن ها، عقده و سایر مشکلات عاطفی، روحی و روانی بین فرزندان دور از انتظار نخواهد بود. پدر و مادر باید بدانند که همۀ فرزندان در یک سطح نیستند و هر کدام در زمینه ای استعداد دارند و این نباید سبب تبعیض بین فرزندان شود.
البته این را بدانید که بسیاری از این گونه بی مهری ها، تبعیض ها و فرق گذاشتن ها به واسطۀ ضعف فرهنگی و ناآگاهی والدین نسبت به وظایف خود نسبت به فرزندان و عدم آشنایی آنان از اصول صحیح تربیتی ناشی می گردد و ممکن است خیلی عمدی نبوده باشد. گاهی برخی از فرزندان، توانایی و استعداد خاصی دارند و یا جذابیت و زیبایی چشمگیری دارند و یا حتی بیماری و معلولیت و مشکل خاصی دارند که همه این ها به نوعی باعث می شود که توجه والدین بیش از سایر فرزندان به آنها معطوف گردد و یا ترجیح جنسیت پسر برای والدین که همین عوامل ممکن است خواسته یا ناخواسته، زمینۀ تبعیض و بی عدالتی را در خانواده ها فراهم کند.  
وقتی در خانواده ای به هر علت، تبعیض بین فرزندان باشد و پدر و مادر بین فرزندان فرق بگذارند؛ مسئله بی مهری ها، تبعیض ها گاهی آزاردهنده و عذاب آورخواهد بود؛ اما اگر قرار باشد از این گونه رفتارها آزرده و عصبی شوید و در یک سیکل معیوب بیفتید، چیزی جز ابتلا به انواع بیماری های اعصاب و روان و اختلالات روحی و روانی از جمله افسردگی، وسواس فکری و عملی، بدبینی، حس انتقام جویی و... عایدتان نخواهد شد.
  به هر حال، اگر پدری بی جهت و به ناحق بین فرزندانش فرق می گذارد، در قدم اول باید کوشید با تمسک به راهکارهایی، این چنین پدری را در یک فضای آرام و صمیمانه به این مسئله خوب آگاه کرد و سعی کرد اصول تربیت صحیح و درست را به وی آموزش داد تا او در ارتباط با فرزندانش دچار سوءتربیت و سوءرفتار نشود. آموزش صحیح، ارشاد و هدایت، امر به معروف و نهی از منکر از جمله تکنیک هایی که اگر درست و دقیق اجرا شود، مطمئناً از سوءرفتار چنین پدری جلوگیری به عمل می آورد.  
متشکرم از کارشناسان سایت. بنده همون فکرهتیی که اشاره کردین در خودم به خاطر رفتارهای پدرم میبینم، از جمله حس حسادت، افسردگی و وسواس فکری و نداشتن امید به آینده، فکر خودکشی. اینکه خودمو بکشم دیگه این رفتارها رو نبینم. و اینکه هر لحظه به فکر ترور برادرم هستم. احساس میکنم پدرم ساده هستن. و ساده لوحانه رفتار میکنن یا به قول شما جاهل هستن. انصاف نیست که آخه همه داری ها رو به یه فرزند داد. از لحاظ اعتقاد هم متاسفانه پدرم ضعیف هستن. شاید اگر جایی رو داشتم میرفتم از خانه. خیلی عذاب آوره زندگیم.  
راهکارهای کاربردی 1. ذهنیت خود را نسبت به پدرتان تغییر دهید و سعی کنید ارتباط عاطفی خود را به وی روز به روز تقویت کنید و با او به نرمی و ملاطفت رفتار نمایید، حرمت و احترام او را در همه حال حفظ کنید تا وی تحت تأثیر شما قرار بگیرد و رفتارهای تبعیض آمیز خویش را اصلاح کند.
چه بسا ممکن است جوان پاکدلِ پاک رفتار، با نحوه عملش و با ادب، گرامیداشت خاطر، تحویل گرفتن، نیکى و مراقبت، بر پدر و مادر و اطرافیانش تأثیر بگذارد تا ایشان متوجه اشتباه خود گردند و دگر بار رفتار ناشایست با شما نداشته باشند. این را بدانید، در آغاز بعثت پیامبر(صلی الله علیه و آله) و صدر اسلام جمعی از جوانان تازه مسلمان شده بودند؛ ولی هنوز والدین آنها بر شرک و کفر خود باقی بودند. جوانان تازه مسلمان طبق دستور اسلام و قرآن آن چنان زیبا و با نرمی و ملاطفت با پدر و مادر خود رفتار می نمودند که در نهایت، باعث گرویدن آنها با اسلام شدند. این مسئله گویای تأثیرگذاری رفتار پسندیده بر تغییر و اصلاح زشتی ها و ناهنجاری هاست. شما نیز می توانید این گونه عمل کنید و تا جایی که می تواند با پدرتان به نیکی رفتار کنید. یادتان باشد در آموزه های دینی، حفظ نظام خانواده از اهمیت ویژه ای برخوردار است، بنابراین بهتر است نهایت تلاش خود را به کار گیرید و با ایجاد همدلی و تفاهم نسبت به همۀ اعضای خانواده، محیطی گرم و صمیمی به وجود آورید تا تمام اعضای خانواده نسبت به یکدیگر احترام بگذارند.
خداوند احترام و نیکی بر پدر را حتی اگر وی بدرفتار و بداخلاق باشد بر فرزندان واجب نموده است؛ برای این منظور نظر شما را به سخن امام سجاد(علیه السلام) جلب می کنیم:   «اما حق پدرت، این است که بدانی او اصل و ریشۀ توست؛ زیرا اگر او نبود تو هم نبودی، پس هر خصلت خوشایندی که در خود دیدی بدان که منشأ و ریشۀ آن نعمت در وجود پدرت می باشد، بنابراین خدای را بستای و برای آن نعمت از پدرت سپاسگزار باش». (1)   پی نوشت:
  1. میزان الحکمه، محمدی ری شهری، ترجمۀ حمیدرضا شیخی، قم: دارالحدیث، 1377، ج14، ص7103.
  سوءرفتار پدرتان دلیل بر این نمی شود که شما هم به وظیفه خود در قبال او عمل نکنید. اگر فرزندان نافرمان و ستمکار مورد عاق والدین خود قرار می گیرند، در مقابل والدین ظالم نیز مورد عاق فرزندان قرار می گیرند. هر کس مسئول اعمال ناشایست خود است و باید در پیشگاه الهی پاسخگو باشد. «يَلْزَمُ الْوَالِدَيْنِ مِنَ الْعُقُوقِ لِوَلَدِهِمَا مَا يَلْزَمُ الْوَلَدَ لَهُمَا مِنْ عُقُوقِهِمَا» (1)؛ «همچنان که فرزند نباید به والدین خود بى احترامى کند، پدر و مادر و مادر نیز نباید به فرزند خود ـ بى حرمتى و بى احترامى روا دارند». طبق این روایت، چنانچه فرزند در صورتى که حقوق پدر و مادرش را ادا نکند عاق آنها مى‏شود، پدر و مادر هم عاق فرزند می شوند در صورتى که فرزند صالح باشد و حقوقش را ادا نکنند.   پی نوشت:
  1. میزان الحکمه، محمدی ری شهری، ترجمۀ حمیدرضا شیخی، قم: دارالحدیث، 1377، ج14، ص7101.
به هر حال، شما به هیچ وجه مُجاز نیستید در برابر سوء رفتار پدرتان، واکنش و عکس العمل نامناسب نشان دهید، بلکه همچنان موظفید، حرمت او را نگه دارید و به وی احترام کنید.   این را بدانید، رفتار صحیح شما با پدرتان و مداومت در آن، نوعی امر به معروف و نهی از منکر عملی به حساب می آید و می تواند همانند تلنگری، وی را از خواب غفلت بیدار کند و باعث ارشاد و هدایت وی گردد.
2. بکوشید خاطرات تلخ گذشته را از ذهن خود بیرون بریزید و اجازه ندهید تا آن خاطرات در قالب افکار منفی و مزاحم به ذهن تان هجوم بیاورند تا با نشخوار ذهنی دچار وسواس فکری و عملی در این زمینه گردید به صورتی که آن افکار، در یک چرخه بی پایان و تکرار شونده شما را آزار دهند. می توانید کش نازکی به مچ دست خود ببندید و با شروع افکار منفی و مزاحم، آن کش را بکشید و رها کنید تا اندک سوزشی در مچ دست تان ایجاد شود و سپس شروع به شمارش معکوس نمایید. مثلاً عدد 100 را انتخاب کنید و سعی نمایید هفت تا هفت تا از آن کم کنید تا به صفر برسید؛ تا با احساس دردى که روى مچ دست تان ایجاد مى شود و نیز با شمارس اعداد، از آن فضاى روانى بیرون آیید و ناخودآگاه موضوع ذهنى تان عوض شود.
3. سعی کنید در عرصه های علمی و هنری و ورزشی، مهارت افزایی داشته باشید و بدین وسیله بر توانمندی های خود بیفزایید، این طوری پدرتان نسبت به شما امیدوار می گردد و به شما افتخار خواهد نمود. گاهی وقت ها عامل بدرفتاری والدین، خود فرزندان هستند به گونه ای که برخی فرزندان تلاش های شبانه روزی والدین را نادیده می گیرند و به جای درس خواندن و یا دنبال حرفه و کاری درست رفتن، سراغ بازی و تفریح می روند و یا دل به درس و کار نمی دهند و با شیوه والدین شان را از خود رنجیده خاطر می سازند و باعث می شوند که آنها رفتار خوب و عادلانه ای با فرزندان خود نداشته باشند. شما نیز باید ببینید و از خودتان سؤال کنید که شما چه کار کرده اید و یا چه می کنید که پدرتان با شما رفتار تبعیض آمیز دارد و به شما توجهی نمی کند؟
4. از راز و نیاز به درگاه الهی غافل نباشید و از خدا بخواهید که مِهرتان را در دل پدرتان روز افزون گرداند و برای وی طلب مغفرت کنید و در دل او را ببخشید و در عمل نیز با حفظ حرمت و گرامیداشت خاطر وی به گونه ای با پدرتان رفتار کنید تا به تدریج متوجه رفتار اشتباهش گردد و بکوشد آن را اصلاح کند.
5. برای اینکه زندگی آرام و شادی داشته باشید و احساس شادی و خوشبختی کنید و بتوانید تبعیض ها، فرق گذاشتن ها، بی توجهی ها، بی مهری ها و سوءرفتارهای پدرتان را به راحتی تحمل کنید، بهتر است این موهبت الهی را وابسته به یک چیزی در بیرون خود نکنید؛ چرا که هزاران متغیر در بیرون از شما هست که لزوماً همۀ آنها را نمی توانید کنترل کنید. مثلاً شما نمی توانید گذشته را جبران کنید و یا به این سادگی ها و در کوتاه مدت، چنان پدرتان را تغییر دهید که رفتار تبعیض آمیز با شما نداشته باشد و در عوض رفتار و اعمالی انجام دهد که طبق میل شما بوده و موجب شادی شما بشود؛ بنابراین بهتر است شاد بودن را به درون خود ببرید و نسبت به توانایی ها، اعتقادات، علائق، استعدادها و رشدهای خود احساس شادمانی داشته باشید. این طور هر وقت هم که ناشاد باشید، کلیدش دست خودتان هست و می توانید با کمی تلاش، شادی را به دست بیاورید. نیازی نیست که منتظر بمانید تا پدرتان و دیگران شما را دوست بدارند و یا در مرکز توجه خود قرار دهند و بدین شیوه شادی را به شما هدیه و پیشکش کنند.
اگر شما با تکیه بر اعتماد به نفس و توانایی های خودتان کار کنید؛ اگر شما خودتان را بشناسید و قبول داشته باشید و خودتان را با خواهران تان و دیگران مقایسه نکنید و اصلاً برای تان مهم نباشد که پدرتان و دیگران در مورد شما چه می گویند، اگر دنیا هم مقابل شما قرار بگیرند و حتی اگر کسی هم به شما توجه نکند، خواهید گفت: «اهمیتی ندارد». اگر شما نگاه خودتان را عوض کنید، یاد می گیرید که در روابط تنگاتنگ با اطرافیان از مورد توجه قرار نگرفتن آنها نه تنها آزرده نشوید؛ بلکه به طرف مقابل انرژی مثبت در قالب یک تعریف یا تمجید دوستانه بدهید.
به هر حال، تا سبک فکری شما اصلاح نشود، تا روی افکار و ذهن خود کار نکنید، توقع نداشته باشید که زندگی تان تغییر کند. در واقع آن چیزی که شما در بیرون از خود دنبالش می گردید و می خواهید آن را به دست بیاورید، در درون شماست، کافیست خوشبختی، شادی، آرامش و دوست داشتن را در درون خود حس کنید.
daghoon said in متشکرم از کارشناسان سایت.
متشکرم از کارشناسان سایت. بنده همون فکرهتیی که اشاره کردین در خودم به خاطر رفتارهای پدرم میبینم، از جمله حس حسادت، افسردگی و وسواس فکری و نداشتن امید به آینده، فکر خودکشی. اینکه خودمو بکشم دیگه این رفتارها رو نبینم. و اینکه هر لحظه به فکر ترور برادرم هستم. احساس میکنم پدرم ساده هستن. و ساده لوحانه رفتار میکنن یا به قول شما جاهل هستن. انصاف نیست که آخه همه داری ها رو به یه فرزند داد. از لحاظ اعتقاد هم متاسفانه پدرم ضعیف هستن. شاید اگر جایی رو داشتم میرفتم از خانه. خیلی عذاب آوره زندگیم.  
اگر شما به خاطر شدت مشکلات و رنج هایی که در زندگی داشته اید به برخی از آشفتگی های روحی و روانی مبتلا شده اید؛ طبیعتاً درمان روحیۀ آسیب دیده شما در اولویت نخست قرار دارد؛ بنابراین بهتر است قبل از هر چیز با مراجعه حضوری به مراکز مشاوره ای و خدمات روانشناختی معتبر و گفتگو با مشاوران و روانشناسان باتجربه اقدامات لازم را در این خصوص انجام دهید.
جمع بندی   پرسش: پسری 32 ساله و مجرد هستم، پدرم ثروتمند است از تبعیض های پدرم به ستوه آمده ام؛ پدرم همیشه از برادر بزرگم حمایت می کنه در حالی که او همه چیز داره، ولی از من که مجردم و نیاز به حمایت بیشتری دارم تا زندگی رو شروع کنم، حمایت نمی کند. هرچی که برادرم میگه بهش عمل می کنه. به نظرتون این بی انصافی نیست؟ آیا این پدر ارزش احترام داره؟. من میگم خدا از این جور پدرا نمی گذره. من رو داغون کرده. ذهنم دیگه خوب کار نمی کنه از بس فکر کردم. لطفا مرا کامل راهنمایی بفرمایید.     پاسخ: بدون تردید، درک کامل موقعیتی که شما در آن قرار گرفته اید برای ما واقعاً سخت است و ما از تبعیض ها، فرق گذاشتن ها، بی مهری ها، بی توجهی ها و آزار و اذیت هایی که پدرتان نسبت به شما روا داشته است، حقیقتاً متأثر شدیم و به حال و روزتان تأسف خوردیم.   تبعیض و فرق گذاشتن بین فرزندان به طور کلی، انجام برخی رفتارهای تحقیر آمیز، توهین آمیز، تبعیض و فرق گذاشتن بین فرزندان چه از سوی مادر و چه از سوی پدر در حق فرزندان جایز نیست و اگر مصداق ظلم و ستم قرار بگیرید، گناهی بزرگ است.   البته باید توجه داشت، اگرچه رعایت عدالت در خصوص فرزندان کاری بس مشکل است و برخی از والدین در این خصوص دچار تبعیض و بی عدالتی می گردند، اما باید بدانید که بخش عمده ای از این گونه رفتارهای پدر و مادرها، ناشی از عدم آگاهی و جهل آنهاست. متأسفانه برخی از والدین با اصول تربیتی صحیح آشنایی کافی ندارند؛ به همین دلیل در تربیت فرزندان دچار تبعیض و بی عدالتی می گردند.   اساساً یکی از چیزهایی که امر تربیت را مختل می کند، تبعیض و فرق گذاشتن بین فرزندان است. تبعیض و بی عدالتی در برخورد با فرزندان از هر جهتی (عاطفی، روحی و روانی و...) روی فرزندان تأثیر منفی می گذارد و موجب حسادت، کینه، مقایسه های ناروا و بروز برخی مشکلات بین فرزندان می شود. تا زمانی که تبعیض بین فرزندان هست، پیدایش خصومت، حسادت، مقایسه کردن ها، عقده و سایر مشکلات عاطفی، روحی و روانی بین فرزندان دور از انتظار نخواهد بود. پدر و مادر باید بدانند که همۀ فرزندان در یک سطح نیستند و هر کدام در زمینه ای استعداد دارند و این نباید سبب تبعیض بین فرزندان شود.   البته این را بدانید که بسیاری از این گونه بی مهری ها، تبعیض ها و فرق گذاشتن ها به واسطۀ ضعف فرهنگی و ناآگاهی والدین نسبت به وظایف خود نسبت به فرزندان و عدم آشنایی آنان از اصول صحیح تربیتی ناشی می گردد و ممکن است خیلی عمدی نبوده باشد. گاهی برخی از فرزندان، توانایی و استعداد خاصی دارند و یا جذابیت و زیبایی چشمگیری دارند و یا حتی بیماری و معلولیت و مشکل خاصی دارند که همه این ها به نوعی باعث می شود که توجه والدین بیش از سایر فرزندان به آنها معطوف گردد و یا ترجیح جنسیت پسر برای والدین که همین عوامل ممکن است خواسته یا ناخواسته، زمینۀ تبعیض و بی عدالتی را در خانواده ها فراهم کند.   وقتی در خانواده ای به هر علت، تبعیض بین فرزندان باشد و پدر و مادر بین فرزندان فرق بگذارند؛ مسئله بی مهری ها، تبعیض ها گاهی آزاردهنده و عذاب آورخواهد بود؛ اما اگر قرار باشد از این گونه رفتارها آزرده و عصبی شوید و در یک سیکل معیوب بیفتید، چیزی جز ابتلا به انواع بیماری های اعصاب و روان و اختلالات روحی و روانی از جمله افسردگی، وسواس فکری و عملی، بدبینی، حس انتقام جویی و... عایدتان نخواهد شد.   به هر حال، اگر پدری بی جهت و به ناحق بین فرزندانش فرق می گذارد، در قدم اول باید کوشید با تمسک به راهکارهایی، این چنین پدری را در یک فضای آرام و صمیمانه به این مسئله خوب آگاه کرد و سعی کرد اصول تربیت صحیح و درست را به وی آموزش داد تا او در ارتباط با فرزندانش دچار سوءتربیت و سوءرفتار نشود. آموزش صحیح، ارشاد و هدایت، امر به معروف و نهی از منکر از جمله تکنیک هایی که اگر درست و دقیق اجرا شود، مطمئناً از سوءرفتار چنین پدری جلوگیری به عمل می آورد.   راهکارهای کاربردی 1. ذهنیت خود را نسبت به پدرتان تغییر دهید و سعی کنید ارتباط عاطفی خود را به وی روز به روز تقویت کنید و با او به نرمی و ملاطفت رفتار نمایید، حرمت و احترام او را در همه حال حفظ کنید تا وی تحت تأثیر شما قرار بگیرد و رفتارهای تبعیض آمیز خویش را اصلاح کند.   چه بسا ممکن است جوان پاکدلِ پاک رفتار، با نحوه عملش و با ادب، گرامیداشت خاطر، تحویل گرفتن، نیکى و مراقبت، بر پدر و مادر و اطرافیانش تأثیر بگذارد تا ایشان متوجه اشتباه خود گردند و دگر بار رفتار ناشایست با شما نداشته باشند. این را بدانید، در آغاز بعثت پیامبر(صلی الله علیه و آله) و صدر اسلام جمعی از جوانان تازه مسلمان شده بودند؛ ولی هنوز والدین آنها بر شرک و کفر خود باقی بودند. جوانان تازه مسلمان طبق دستور اسلام و قرآن آن چنان زیبا و با نرمی و ملاطفت با پدر و مادر خود رفتار می نمودند که در نهایت، باعث گرویدن آنها با اسلام شدند. این مسئله گویای تأثیرگذاری رفتار پسندیده بر تغییر و اصلاح زشتی ها و ناهنجاری هاست. شما نیز می توانید این گونه عمل کنید و تا جایی که می تواند با پدرتان به نیکی رفتار کنید. یادتان باشد در آموزه های دینی، حفظ نظام خانواده از اهمیت ویژه ای برخوردار است، بنابراین بهتر است نهایت تلاش خود را به کار گیرید و با ایجاد همدلی و تفاهم نسبت به همۀ اعضای خانواده، محیطی گرم و صمیمی به وجود آورید تا تمام اعضای خانواده نسبت به یکدیگر احترام بگذارند.   خداوند احترام و نیکی بر پدر را حتی اگر وی بدرفتار و بداخلاق باشد بر فرزندان واجب نموده است؛ برای این منظور نظر شما را به سخن امام سجاد(علیه السلام) جلب می کنیم:   «اما حق پدرت، این است که بدانی او اصل و ریشۀ توست؛ زیرا اگر او نبود تو هم نبودی، پس هر خصلت خوشایندی که در خود دیدی بدان که منشأ و ریشۀ آن نعمت در وجود پدرت می باشد، بنابراین خدای را بستای و برای آن نعمت از پدرت سپاسگزار باش». (1)   سوءرفتار پدرتان دلیل بر این نمی شود که شما هم به وظیفه خود در قبال او عمل نکنید. اگر فرزندان نافرمان و ستمکار مورد عاق والدین خود قرار می گیرند، در مقابل والدین ظالم نیز مورد عاق فرزندان قرار می گیرند. هر کس مسئول اعمال ناشایست خود است و باید در پیشگاه الهی پاسخگو باشد. «يَلْزَمُ الْوَالِدَيْنِ مِنَ الْعُقُوقِ لِوَلَدِهِمَا مَا يَلْزَمُ الْوَلَدَ لَهُمَا مِنْ عُقُوقِهِمَا» (1)؛ «همچنان که فرزند نباید به والدین خود بى احترامى کند، پدر و مادر و مادر نیز نباید به فرزند خود ـ بى حرمتى و بى احترامى روا دارند». طبق این روایت، چنانچه فرزند در صورتى که حقوق پدر و مادرش را ادا نکند عاق آنها مى‏شود، پدر و مادر هم عاق فرزند می شوند در صورتى که فرزند صالح باشد و حقوقش را ادا نکنند.   به هر حال، شما به هیچ وجه مُجاز نیستید در برابر سوء رفتار پدرتان، واکنش و عکس العمل نامناسب نشان دهید، بلکه همچنان موظفید، حرمت او را نگه دارید و به وی احترام کنید.   این را بدانید، رفتار صحیح شما با پدرتان و مداومت در آن، نوعی امر به معروف و نهی از منکر عملی به حساب می آید و می تواند همانند تلنگری، وی را از خواب غفلت بیدار کند و باعث ارشاد و هدایت وی گردد.   2. بکوشید خاطرات تلخ گذشته را از ذهن خود بیرون بریزید و اجازه ندهید تا آن خاطرات در قالب افکار منفی و مزاحم به ذهن تان هجوم بیاورند تا با نشخوار ذهنی دچار وسواس فکری و عملی در این زمینه گردید به صورتی که آن افکار، در یک چرخه بی پایان و تکرار شونده شما را آزار دهند. می توانید کش نازکی به مچ دست خود ببندید و با شروع افکار منفی و مزاحم، آن کش را بکشید و رها کنید تا اندک سوزشی در مچ دست تان ایجاد شود و سپس شروع به شمارش معکوس نمایید. مثلاً عدد 100 را انتخاب کنید و سعی نمایید هفت تا هفت تا از آن کم کنید تا به صفر برسید؛ تا با احساس دردى که روى مچ دست تان ایجاد مى شود و نیز با شمارس اعداد، از آن فضاى روانى بیرون آیید و ناخودآگاه موضوع ذهنى تان عوض شود.   3. سعی کنید در عرصه های علمی و هنری و ورزشی، مهارت افزایی داشته باشید و بدین وسیله بر توانمندی های خود بیفزایید، این طوری پدرتان نسبت به شما امیدوار می گردد و به شما افتخار خواهد نمود. گاهی وقت ها عامل بدرفتاری والدین، خود فرزندان هستند به گونه ای که برخی فرزندان تلاش های شبانه روزی والدین را نادیده می گیرند و به جای درس خواندن و یا دنبال حرفه و کاری درست رفتن، سراغ بازی و تفریح می روند و یا دل به درس و کار نمی دهند و با شیوه والدین شان را از خود رنجیده خاطر می سازند و باعث می شوند که آنها رفتار خوب و عادلانه ای با فرزندان خود نداشته باشند. شما نیز باید ببینید و از خودتان سؤال کنید که شما چه کار کرده اید و یا چه می کنید که پدرتان با شما رفتار تبعیض آمیز دارد و به شما توجهی نمی کند؟   4. از راز و نیاز به درگاه الهی غافل نباشید و از خدا بخواهید که مِهرتان را در دل پدرتان روز افزون گرداند و برای وی طلب مغفرت کنید و در دل او را ببخشید و در عمل نیز با حفظ حرمت و گرامیداشت خاطر وی به گونه ای با پدرتان رفتار کنید تا به تدریج متوجه رفتار اشتباهش گردد و بکوشد آن را اصلاح کند.   5. برای اینکه زندگی آرام و شادی داشته باشید و احساس شادی و خوشبختی کنید و بتوانید تبعیض ها، فرق گذاشتن ها، بی توجهی ها، بی مهری ها و سوءرفتارهای پدرتان را به راحتی تحمل کنید، بهتر است این موهبت الهی را وابسته به یک چیزی در بیرون خود نکنید؛ چرا که هزاران متغیر در بیرون از شما هست که لزوماً همۀ آنها را نمی توانید کنترل کنید. مثلاً شما نمی توانید گذشته را جبران کنید و یا به این سادگی ها و در کوتاه مدت، چنان پدرتان را تغییر دهید که رفتار تبعیض آمیز با شما نداشته باشد و در عوض رفتار و اعمالی انجام دهد که طبق میل شما بوده و موجب شادی شما بشود؛ بنابراین بهتر است شاد بودن را به درون خود ببرید و نسبت به توانایی ها، اعتقادات، علائق، استعدادها و رشدهای خود احساس شادمانی داشته باشید. این طور هر وقت هم که ناشاد باشید، کلیدش دست خودتان هست و می توانید با کمی تلاش، شادی را به دست بیاورید. نیازی نیست که منتظر بمانید تا پدرتان و دیگران شما را دوست بدارند و یا در مرکز توجه خود قرار دهند و بدین شیوه شادی را به شما هدیه و پیشکش کنند.   اگر شما با تکیه بر اعتماد به نفس و توانایی های خودتان کار کنید؛ اگر شما خودتان را بشناسید و قبول داشته باشید و خودتان را با خواهران تان و دیگران مقایسه نکنید و اصلاً برای تان مهم نباشد که پدرتان و دیگران در مورد شما چه می گویند، اگر دنیا هم مقابل شما قرار بگیرند و حتی اگر کسی هم به شما توجه نکند، خواهید گفت: «اهمیتی ندارد». اگر شما نگاه خودتان را عوض کنید، یاد می گیرید که در روابط تنگاتنگ با اطرافیان از مورد توجه قرار نگرفتن آنها نه تنها آزرده نشوید؛ بلکه به طرف مقابل انرژی مثبت در قالب یک تعریف یا تمجید دوستانه بدهید.   به هر حال، تا سبک فکری شما اصلاح نشود، تا روی افکار و ذهن خود کار نکنید، توقع نداشته باشید که زندگی تان تغییر کند. در واقع آن چیزی که شما در بیرون از خود دنبالش می گردید و می خواهید آن را به دست بیاورید، در درون شماست، کافیست خوشبختی، شادی، آرامش و دوست داشتن را در درون خود حس کنید.   در پایان، اگر شما به خاطر شدت مشکلات، تنش ها و رنج هایی که در زندگی داشته اید به برخی از آشفتگی های روحی و روانی مبتلا شده اید؛ طبیعتاً درمان روحیۀ آسیب دیده شما در اولویت نخست قرار دارد؛ بنابراین بهتر است قبل از هر چیز با مراجعه حضوری به مراکز مشاوره ای و خدمات روانشناختی معتبر و گفتگو با مشاوران و روانشناسان باتجربه اقدامات لازم را در این خصوص انجام دهید.   معرفی منابع برای مطالعۀ بیشتر:
  1. طاهرخانی، صغری، تفاوت و تبعیض بین فرزندان، تهران: صغری طاهرخانی، 1396.
  2. اسکندری فر، سمیه، جایگاه پدر و مادر در اسلام: بررسی پدیدۀ نیکی به والدین و نافرمانی آنها در پرتو آیات و احادیث، تربت جام: شیخ الاسلام احمد جام، 1388.
  3. فوروارد، سوزان، والدین ناسالم: بحثی پیرامون روابط والدین و فرزندان ، ترجمۀ مینو کسائیان ، اصفهان: مانی، 1378.
  4. گوردون، تامس، فرهنگ تفاهم در ارتباط والدین فرزندان، ترجمۀ پریچهر فرجادی، آیین تفاهم، 1384.
  5. ملک محمودی الیگودرزی، امیر، هنر رفتار با والدین: چگونه با پدر و مادر خود رفتار کنیم؟، قم: مشعل هدایت، 1392.
  6. ناجی، سیدهاشم، آثار و برکات و ثمرات نیکی نمودن والدین به فرزندان و پیامدهای شوم بدی کردن والدین به فرزندان در دنیا و آخرت، تهران: ناجی جزایری،1390.
  پی نوشت ها:
  1. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ترجمۀ حمیدرضا شیخی، قم: دارالحدیث، 1377، ج14، ص7103.
  2. همان، ص7101.
 
موضوع قفل شده است