راه حل ما.........برای مشکل شما(بی رغبتی به درس و مدرسه)

تب‌های اولیه

90 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
راه حل ما.........برای مشکل شما(بی رغبتی به درس و مدرسه)

الهی به امید تو

در زندگی هر کدوم از ما کمابیش یه مشکلاتی دیده می شه که شاید یه وقتا در مقابلش کم میاریم.
برای اینکه
خوب زندگی کردن مهارت می خواد.

باید یاد بگیریم اصولی را که با رعایت اونها هیچوقت تو زندگی
کم نیاریم.

تصمیم داریم در این مجموعه کنار هم به بررسی مسائل و مشکلاتمون بپردازیم و راه حل اونها را از دید کارشناسان بررسی کنیم.

فقط یه خواهش :
ما را محرم اسرار خودتون بدونید و با ما درددل کنید.
تجربیات زندگیتون را به ما هدیه کنید.

اصلا
اگه فکر می کنید مشکل شما خیلی خصوصیه با دکتر حمید به طور خصوصی مشورت کنید.
اگر هم فکر می کنید مشکل شما فقط مال شما نیست ؛ بلکه برای خیلی از دوستانتون هم مساله سازه
اینجا مناسبترین مکان برای بیان اونهاست.
تا ما هم استفاده کنیم...



سلام
ممنون از اینکه مکان مجازی فراهم کردین تا بتونیم باهاتون درد دل کنیم.
راستش مشکل من اینه که خیلی حساسم و زود رنج.
گاهی واقعا طاقت مشکلات زندگی را ندارم و همانطور که شما گفتین کم میارم.
می خواستم ببینم برای آدم حساسی مثل من آیا راه حلی وجود داره تا راحت تر زندگی کنه؟
یه وقتا فکر می کنم خیلی زندگی را سخت می گیرم.
ممنون میشم اگر کارشناسان شما بنده را راهنمائی کنند.

سلام
اتفاقا این سوال من هم هست.
یا علی

:Gol:
تشکر می کنیم از دوست خوبمون سرکار یاس کبود
:Gol::Gol:
از جناب دکتر حمید بزرگوار مشاور سایت و کارشناسان عزیزمون دعوت می کنیم تا به اولین سوال مطرح شده پاسخ بدهند تا ما هم استفاده کنیم.
:Gol::Gol::Gol:

yasekabud;1058 نوشت:
سلام
ممنون از اینکه مکان مجازی فراهم کردین تا بتونیم باهاتون درد دل کنیم.
راستش مشکل من اینه که خیلی حساسم و زود رنج.
گاهی واقعا طاقت مشکلات زندگی را ندارم و همانطور که شما گفتین کم میارم.
می خواستم ببینم برای آدم حساسی مثل من آیا راه حلی وجود داره تا راحت تر زندگی کنه؟
یه وقتا فکر می کنم خیلی زندگی را سخت می گیرم.
ممنون میشم اگر کارشناسان شما بنده را راهنمائی کنند.

سلام
ممنون از اعتمادتون
به طور كلي مهارت هاي زندگي كارش افزايش ظرفيت رواني ما در برابر ناكامي ها ،استرس ها و حساسيت هاي زياد است برخي از اين مهارت ها عبارتند از:خوشناسي، ابراز وجود، حل مسآله،تصميم گيري،هدفگذاري،مديريت استرس،مديريت زمان و برنامه ريزي و...
احتمالاً شما مشكلات خود را در خود مي ريزيد كمتر از حق خود دفاع مي كنيد و خود خور هستيد و كم رو. به هر حال اگر از زندگي خود ذهنيات و اهداف و برنامه ها يتان در زندگي بيشتر توضيح دهيد كمك دقيق تري در يافت مي كنيد.
معرفي كتاب:
1- مهارت هاي زندگي حسين خنيفر نشر هاجر ، قم .
2- شيوه هاي رويارويي با چالش هاي زندگي و فن آوري نشر موسسه خدماتي رسا تهران
اين كتاب ها را براي مطالعه و عمل توصيه مي كنيم.

سلام مجدد
نه اتفاقا من آدم کمروئی نیستم . خودخور هم نیستم بلکه خیلی هم برونگرا هستم.
مشکل من اینه که معمولا از کاه کوه می سازم و می دونم که این اصلا خوب نیست. حتی از کنار موضوعات ساده هم نمی تونم به راحتی رد بشم . برنامه های من در آینده رسیدن به موفقیت های علمی ، مادی و معنوی هست که می دونم با وجود روحیه حساس و آسیب پذیری که دارم شاید رسیدن به این موفقیت ها برام خیلی دشوار باشه.
می خوام من را راهنمایی کنید که چطور می تونم از کنار مسائل زندگی به راحتی عبور کنم؟
اصلا به نظر شما این کار امکان پذیر هست؟؟؟

سلام
تكنيك هاي روان شناختي كه مشاور ارائه مي دهد مانند قرص و دارو دارو نيست كه عيني باشد و فرد بداند كه سر وقت بايد آن را مصرف كند اما دقيقا بايد مانند دارو درماني منظم انجانم داد تا نتيجه بخش باشد.
براي افزايش ظرفيت خود و نجات از حساسيت بهنكات زير عمل كنيد:
1- حتما اهداف خود را متناسب با توان ذهني و عاطفي و معنوي خود نتظيم كنيد.
2- سمي رواني خود را دفع كنيد
- برا ي خود چند دوست صميمي برگزينيد گفتگو راحت با آنها آرامبخش خواهد بود.
- لحظاتي پس از نماز در سجاده خود بنشيند و با خدا و ائمه نيايش كنيد.از دعاي خود از كلي گويي پرهيز كنيد از اسرار نگفتني خود بگوييد و از انها كمك بخواهيد.
3- از كارهاي نيمه تمام متعدد جداً پرهيز كنيد.
4- براساس اولويت بندي اهداف و كارهاي خود را انجام دهيد.
5- تفريح مانند شار‍ژگوشي است شارژ نشود كار نمي دهد تفريح (خواب تغذيه ورزش و..)نداشته باشيم كارايي ما مختل مي شود.
6- اهدافي را كه در نظر گرفته ايد را مرور كنيد تا از خطاي در هدفگذاري مصون باشيد.
7- هر روز به مدت ده دقيقه ذهنيات و مسايل ذهني اميال تعارض ها و ناگفنه هاي خود را روي كاغذ بنويسيد (اثرات بسيار خوبي خواهيد ديد).
8-مشكلا ت جسمي مانند فقر آهن خون ، نامنظمي فعاليت غده تيروييد نيز بايد بررسي شود چون اينها مي تواند سبب مشكل شما باشند.
موفق باشيد.

با سلام
راستش بنده آدم برونگرایی هستم ولی یه وقتا اونجایی که باید حرف بزنم و از خودم دفاع کنم ، نمی تونم حرفمو بزنم و بعد متاسفانه کلی افسوس می خورم که چرا به موقع جواب ندادم.
گاهی این حالت اینقدر اذیتم می کنه که شاید تا یه هفته بعد از اون برخورد بازم من هنوز در حال افسوس خوردن هستم.
کاش منو هم راهنمایی کنید....

حمید;1069 نوشت:

2- سمي رواني خود را دفع كنيد
.

استاد اگر ممکنه در این مورد بیشتر توضیح بدید.
ممنون از راهنمائیهای خوب شما

جناب احسان علوی از اینکه ما را محرم اسرارت دونستی یه دنیا ممنون.
در جواب شما آنچه که به نظر بنده می رسه اینه که شما در روابطت با دیگران خودت را ملزم به رعایت اصولی می دونی. گاهی برای احترام به طرف مقابل و پرهیز از رنجاندن مخاطب از دادن جواب به موقع طفره می ری این خیلی خوبه ، ولی به شرطی که باعث نشه خودت آزرده بشی.
شاید گاهی هم واقعا کم میاری و این که گاهی یک هفته خودخوری می کنی و از اینکه به موقع جواب ندادی ناراحتی ؛ میشه به این نتیجه رسید که شما فرد حساسی هستی شاید هم کمی زودرنج!
اما در برخورد های اجتماعی رعایت نکات زیر می تونه کمکت کنه:
1. امروزه کتابهای زیادی در زمینه اعتماد به نفس نوشته شده، یکی از این کتابها را تهیه کن و سعی کن از همین امروز تمرین کنی.( به عنوان مثال: کتاب اعتماد به نفس در ده روز؛ م حورائی)
2. سعی کن در طول روز ساعاتی را به مطالعه اختصاص بدهی ، با مطالعه مخصوصا خوندن کتابهای علمی ، می تونی فرهنگ لغات ذهن خودت را گسترش بدهی و در مواقع لزوم با بهترین کلمات زیباترین جملات را به مخاطب هدیه کنی.
3. نکته دیگه اینکه گاهی واقعا بعضی حرفهایی که از اطرافیان می شنویم ، جواب نداره!!!!
گاهی یه نفر از روی حسادت و یا کینه و با هر غرض نادرست دیگه ای حرفی می زنه که باعث رنجوندن ما میشه ، در این مواقع به شما توصیه می کنم با رعایت احترام در مقابلش سکوت کنی که بهترین جواب گاهی همین سکوته!!!!
به زودی راههای تقویت اعتماد به نفس را در همین سایت برای شما بیان می کنم.
انشاله همیشه موفق و پیروز باشی.

الهی به امید تو

در زندگی هر کدوم از ما کمابیش یه مشکلاتی دیده می شه که شاید یه وقتا در مقابلش کم میاریم.
برای اینکه
خوب زندگی کردن مهارت می خواد.

باید یاد بگیریم اصولی را که با رعایت اونها هیچوقت تو زندگی
کم نیاریم.

تصمیم داریم در این مجموعه کنار هم به بررسی مسائل و مشکلاتمون بپردازیم و راه حل اونها را از دید کارشناسان بررسی کنیم.

فقط یه خواهش :
ما را محرم اسرار خودتون بدونید و با ما درددل کنید.
تجربیات زندگیتون را به ما هدیه کنید.

اصلا
اگه فکر می کنید مشکل شما خیلی خصوصیه با دکتر حمید به طور خصوصی مشورت کنید.
اگر هم فکر می کنید مشکل شما فقط مال شما نیست ؛ بلکه برای خیلی از دوستانتون هم مساله سازه
اینجا مناسبترین مکان برای بیان اونهاست.
تا ما هم استفاده کنیم...

سلام

میشه منم یه سوال کنم منم مانند خانم یاس کبود زود رنجم ولی اصلا دوست ندارم باشم

چون من یه دخترم اینطوریه خودم نمی خوام حساس و احسا ساتی باشم ازم سوء استفاده میشه

و دستم میندازند یه خاطر این مسئله

یه سلام ولرم خدمت همه بیننده های این اتاق و یه سلام گرم خدمتت بیننده ها و خواننده های این قسمت مخصوصا پاسخ خودم :khandeh!:
یه علیک سلام مختصر خدمت خواهر بزرگواری که سوالشون رو مطرح کرده بودند
اجازه می خوام مختصرا راجع به مواجهه با مشکلاتمون در زندگی مطالبی رو بگم که انشا ا... مورد استفادتون قرار بگیره و بعد اگر عمری باقی بود به طور مستقیم به سوال شما جواب بدم...
قضیه از این قراره که
همه ی ما به سه روش می تونیم با مشکلات مواجه شیم...
1. اول اینکه اجازه میدیم مشکل ما رو در خودش حل کنه
2. با هر سختیه ممکن مشکل رو حل می کنیم
3. فکر می کنیم و از مشکلمون موقعیت می سازیم...
حالا راجع به هر یک از راه حل ها میشه بحث کرد که باشه واسه بعد الان وقت ندارم

دوست خوبم آسمان
یه بار دیگه سلام من را پذیرا باش..
باز هم ممنون از اینکه ما را محرم دونستی و مشکلت را با ما در میون گذاشتی.
زودرنجی و حساسیت زیاد نسبت به مسائل زندگی قطعا برای انسان مشکلاتی را به همراه داره . این نکته ایه که خودت هم به اون پی بردی. اما راه حل ساده ای داره.
1. زندگی را سخت نگیر. هر اندازه که شما از کنار مسائل زندگی به راحتی رد بشی مسائل هم به راحتی از کنار شما رد میشند. اگه بخوای سخت بگیری و به هر مساله به چشم یه مشکل حل نشدنی نگه کنی ، خوب قاعدتا اون مساله هم تابع فکر شماست و تبدیل می شه به یک مشکل لاینحل.
2. یه اراده قوی می خواد که قطعا شما دارید. باید از امروز تصمیم بگیری که تا می تونی حساسیت خودت را کم کنی. با اعتماد به نفس با مسائل برخورد کن . همانطور که دوستمون کبوتر هم گفتند از مشکلات برای خودت موقعیت هایی بساز که باعث پیشرفت شما بشه ، نه اینکه ناامیدت کنه.
3. سعی کن هر روز ورزش کنی و به سلامتی خودت اهمیت بدی. با ورزش می تونی نشاط را در خودت افزایش بدی و همین نشاط و سلامتی باعث می شه که حسایت شما نسبت به مسائل کم بشه.
4. همانطور که دکتر حمید هم فرمودند گاهی مشکلات جسمی نظیر کم کاری یا پر کاری تیروئید و یا کمبود آهن در بدن می تونه یه کم آدم را حساس و تحریک پذیر کنه. بد نیست هر از چندی با یه آزمایش ساده از سلامتی خودمون مطمئن بشیم.
انشاله با اراده ای که داری در مسائل زندگی موفق باشی.

پیامبر اکرم (ص) می فرماید:
دعای شما مستجاب نمی شود
مگر
خالی از گناه شوید.

با سلام
برای افزایش اعتماد به نفس چه باید بکنیم؟
چگونه می توانیم در جمع به راحتی صحبت کنیم بدون اینکه دچار اضطراب بشویم؟
با تشکر

* * *


* * *





انشاله به زودی به موضوع اعتماد به نفس خواهیم پرداخت.

aseman;1317 نوشت:
سلام

میشه منم یه سوال کنم منم مانند خانم یاس کبود زود رنجم ولی اصلا دوست ندارم باشم

چون من یه دخترم اینطوریه خودم نمی خوام حساس و احسا ساتی باشم ازم سوء استفاده میشه

و دستم میندازند یه خاطر این مسئله

سلام علیکم
در روابط بین انسانها دو عامل مهم از موجبات گرفتاری و اختلاف و احیانا قطع رابطه با دوستان یا ارحام یا همکاران و.....است :
اولین عامل : این است که فردی به دلیل گفتار یا رفتار ناشایست باغرض یا بدون غرض - عمدی یا سهوی دیگری رنجیده بشود ، و این رنجش را بروز بدهد ، لذا از در روایات اسلامی دو خصوصیت را از ویژگی های مؤمن دانسته اند ، اول تحمل و دوم تغافل در برابر گفتار یا رفتار دیگری .
دومین عامل : این است که شخصی با زبان یا با عمل ، دیگری یا دیگران را آزار بدهد ، اذیت بکند و برنجاند . از این جهت است در روایت داریم : مسلمان کسی است که مسلمانان دیگر از دست و زبان او در امان باشند .
اگر بخواهیم این دوعامل را خلاصه کنیم و به عنوان یک کلید طلایی در روابط اجتماعی مد نظر داشته و آن را بکار ببندیم ، این مثل زیبا می شود که متخذ از دستورات و فرامین شرع مقدس است .

مرنج و مرنجان

امید که با یاد آوری این مثل زیبا نه از کسی برنجیم و نه کسی را برنجانیم ، این رمز توفیق در زندگی اجتماعیست .
و من الله التوفیق

aseman;1317 نوشت:
سلام

میشه منم یه سوال کنم منم مانند خانم یاس کبود زود رنجم ولی اصلا دوست ندارم باشم

چون من یه دخترم اینطوریه خودم نمی خوام حساس و احسا ساتی باشم ازم سوء استفاده میشه

و دستم میندازند یه خاطر این مسئله


سلام
پیشنهاد می کنم برای دریافت پاسخی دقیق تر با 09640 تماس بگیرید چون برخی مسایل ممکن است جنبه فردی و وابسته به زندگی خصوصی شما باشد که لازم است با ارائه مشکلاتتان به کار شناس راهنمایی شوید
ممنون از اعتمادتون

ehsanealavi;1791 نوشت:
با سلام
برای افزایش اعتماد به نفس چه باید بکنیم؟
چگونه می توانیم در جمع به راحتی صحبت کنیم بدون اینکه دچار اضطراب بشویم؟
با تشکر

سلام
برای پاسخ به این پرسش اجازه بدهید
با یه مثال شروع کنم تصور کنید فردی را مشاهده می کنید که مهارت دوچرخه سواری دارد و شما این مهارت را ندارید؟وقتی از او از مهارتش می پرسید او برای شما از تجاربش می گوید و به شکل تئوری آموزش تان می دهد همه مطالب او مفید است اما شما با آن اطلاعات دوچرخه سوار نمی شوید محور کار جای است که شما خود شروع می کنید حرکت می کنید و از راهنما وحامی خود می خواهید که هوای شما را داشته باشد در این مسیر بارها زمین می خورید ولی چون پیشرفت تان را به شکل ملموس مشاهده می کنید ادامه می دهید و ادامه می دهید تا به تدریج به مهارت مطلوب می رسی.
پس آنچه مهم است.
1- تمرین و تمرین و تمرین
2- نترسیدن از شکست های جزیی برای رسیدن به سود کلی
3- ورزش و مأنوس بودن با ورزشکاران
3- پرهیز از افراد منفی باف و مأیوس کننده
4- فهرست کردن تجارب مثبت و موفق (کوچک وبزرگ )گذشته و مرور آن روزی سه بار
5-
نکته:
گاهی به دلایل مختلف احساس ارزشمندی فرد که پایه اعتماد به نفس است، بسیار پایین است و این جا لازم است فرد با کمک از روان شناس به تقویت اعتماد به نفس بپردازدو

حمید;2018 نوشت:
- پرهیز از افراد منفی باف و مأیوس کننده

متاسفانه در اطراف من افراد منفی باف زیادی هستند، خصوصا در محل کار و به نوعی همیشه با هم در ارتباطیم.
من چطور می تونم از این افراد دوری کنم؟
باز هم ممنون از راهنمایی شما

حمید;2018 نوشت:
سلام
برای پاسخ به این پرسش اجازه بدهید
با یه مثال شروع کنم تصور کنید فردی را مشاهده می کنید که مهارت دوچرخه سواری دارد و شما این مهارت را ندارید؟وقتی از او از مهارتش می پرسید او برای شما از تجاربش می گوید و به شکل تئوری آموزش تان می دهد همه مطالب او مفید است اما شما با آن اطلاعات دوچرخه سوار نمی شوید محور کار جای است که شما خود شروع می کنید حرکت می کنید و از راهنما وحامی خود می خواهید که هوای شما را داشته باشد در این مسیر بارها زمین می خورید ولی چون پیشرفت تان را به شکل ملموس مشاهده می کنید ادامه می دهید و ادامه می دهید تا به تدریج به مهارت مطلوب می رسی.
پس آنچه مهم است.
1- تمرین و تمرین و تمرین
2- نترسیدن از شکست های جزیی برای رسیدن به سود کلی
3- ورزش و مأنوس بودن با ورزشکاران
3- پرهیز از افراد منفی باف و مأیوس کننده
4- فهرست کردن تجارب مثبت و موفق (کوچک وبزرگ )گذشته و مرور آن روزی سه بار
5-
نکته:
گاهی به دلایل مختلف احساس ارزشمندی فرد که پایه اعتماد به نفس است، بسیار پایین است و این جا لازم است فرد با کمک از روان شناس به تقویت اعتماد به نفس بپردازدو

ehsanealavi;2039 نوشت:
متاسفانه در اطراف من افراد منفی باف زیادی هستند، خصوصا در محل کار و به نوعی همیشه با هم در ارتباطیم.
من چطور می تونم از این افراد دوری کنم؟
باز هم ممنون از راهنمایی شما

دوست عزیز سلام
انسانها گاهی تحت تاثیر یکدیگر قرار می گیرند و گاهی بر روی یکدیگر اثر گذارند.
سعی کنید اثر گذار باشید و جمع منفی باف اطراف خود را با دیدی مثبت به زندگی و روحیه ای شکر گذار و شاداب متحول کنید.
اگر این امکان برای شما وجود ندارد و احساس می کنید تحت تاثیر افکار منفی اطرافیانتون قرار می گیرید، ناچار به شما پیشنهاد می کنم روابط خود را با این افراد به حداقل برسونید و فقط در هنگام ضرورت با آنها رابطه برقرار کنید.

الهی به امید تو
حالا بنده یه سوال می پرسم که فکر می کنم یه مشکلیه که
تقریبا اکثرا درگیرش هستیم.

چه کنیم تا اینقدر رودربایستی نداشته باشیم.
دل و زبانمون با هم یکی باشه.
صاف و ساده و صادق و روراست باشیم؟؟؟

؟؟؟

من یه راه حل برای این مشکل ( رودربایستی) پیدا کردم.
قاطعانه "نه" بگوئید.
راه حل این است و بس...

قاطعانه نه بگوئید .
در شرایط بازیچه شدن باید قاطعانه پاسخ منفی بدهید.
وقتی از شما می خواهند کاری را انجام دهید که می دانید باعث هدر رفتن وقت و انرژی و سرمایه شما می شود، قاطعانه " نه" بگوئید.
خصلت بازیچه شدن را در عرض سه دقیقه باید در خود ریشه کن کنید .
همین الان تصمیم بگیرید که از همین لحظه به بعد با قاطعیت عمل کنید؛ از آنچه دیگران درباره شما می گویند، نهراسید.
دقت کنید:
این به آن معنا نیست که شما به دیگران خدمت نکنید ، برای دیگران کاری انجام ندهید، اتفاقا کمک کردن به دیگران تاثیر زیادی در پرورش اعتماد به نفس دارد؛ باید در برنامه روزانه خود زمانی را به کمک به دیگران اختصاص بدهید.
اما آنچه در اینجا تاکید می کنم این است که :
کمک شما نباید به شما لطمه بزند و به قیمت نادیده گرفتن خود تمام شود. که در اینصورت هیچ ارزشی ندارد.
نکته ای دیگر:
نه گفتن بی ادبی و بی احترامی شما را نمی رساند، شما خیلی محترمانه " نه" می گوئید و به مقص.د خود نائل می شوید.
مراقب باشید غیر محترمانه و بی ادبانه "نه" نگوئید. ضمن اینکه به هیچ وجه از نه گفتن خود عذر خواهی نمی کنید.
اگر نه گفتن محترمانه شما کسی را رنجاند ، این مشکل آن شخص است ؛ چرا که رفتار شما خودخواهانه و بی ادبانه نبوده است.
با قاطعیت خود اعلام کنید که از این پس شخصی آزاد و مستقل هستید که در عین حال به دیگران عشق می ورزید و در زمان خودش و در حد مناسب به دیگران کمک می کنید و کاملا برای دیگران ارزش و احترام قائل هستید.

سلام ممنونم که بازم به من سر زدید
فرار از رودربایستی
برای صاف و صادق بودن با دیگران گام اول صاف و صادق بودن با خودمون است کسی که با خودش رو راست نیست نمی تواند با دیگری صادق باشد.
بچه استادانی هستند که لازم است ما چند ترم شاگردی آنها را بکنیم
به بچه می گوییم میای بریم بیرون میگه نه من میخوام کارتونم رو ببینم
بهش میگیم کمی از شکلاتت را به من می دی میگه نه خود گرسنه هستم
رفتیم مهمونی بلند میگه خاله من تشنه ام یا خاله آدامس داری و...مامان من جیشم میاد و...(و ما مرتب به او میگم نه هیس هیس یعنی روش خوب خودت را رها کن مثل ما اهل تعارف و تجامل و دورویی باش
بله ما همون روش بچه ها را باید کمی با ظرافت و ادب انجام دهیم و به کودکان نیز یاد بدهیم .
بهترین راه در روابط بین فردی
صراحت + احترام متقابل+صمیمیت است (نه کم رویی و نه پررویی)

سبک تربیتی
افرادی که در سبک تربیتی سلطه پذیر (خانواده های سخت گیر) تربیت شده اند. نیاز به تمرین و تمرین و تمرین دارند و بهتر است مهارت ابراز وجود (قاطع بودن) را زیر نظر روان شناس آموزش ببینند.
برخی از راه های طلایی پرورش قاطعیت
- با افراد قاطع معاشرت کنید و فیلم آنها را ببینید سخنان آنها را مرتب گوش کنید و عکس آنها با خود داشته باشید.
- از افراد سلطه پذیر فاصله هیجانی بگیرید.
- مانند افراد قاطع نمایش گونه و آیینه وار عمل و تقلید کنید.
- کودکان را الگو قرار دهید.
- فهرستی از ضررهای رودربایستی تهیه کنید و روزانه مرور کنید
- فهرستی از فواید مادی و معنوی قاطع بودن را تهیه کنید و مرتب مرور کنید


[=&quot]تاثیر گذاری انسان های قاطع: [/]

[=&quot]مطمئن باشید شما و دیگران همه در نهایت انسانهای آزاد ، خودباور، برخوردار از اعتماد به نفس سرشار و قاطع را دوست دارید. [/]

[=&quot]محبوبیت یک فرد بازیچه کاملا مقطعی است؛ کم کم کارهای او در نظر دیگران شکل یک وظیفه را به خود می گیرد و همچون محبوبیت خدمتکاران می شود. [/]

[=&quot]حالتی قابل ترحم دارد و عشق واقعی را بر نمی انگیزد.[/]

[=&quot]بازیچه ها در نظر دیگران افرادی بی هویت و ساده لوح می آیند. [/]

[=&quot]عشق واقعی و تحسین و ستایش قلبی شما به سوی کسانی است که در حین کمک به دیگران به نیازها و عواطف و منش خود عشق می ورزند و احترام می گذارند. قاطعیت رفتاری دارند و هر وقت که لازم است قادرند بی پرده و بی پروا"نه" بگویند. [/]

[=&quot]بازیچه شدن در دیگران نسبت به شما رفتار متوقعانه و عشقی ارباب و رعیتی ایجاد می کند. [/]

سلام و خسته نباشید ، مطالب مفیدی ارائه کردید

می خواستم اگر امکان دارد نحوه و روشهای اعتراض صحیح و منطقی و بدور از احساسات را آموزش دهید.
با تشکر

روشهای اعتراض صحیح و منطقی

اعتراض يعني نقد و نقد فرهنگ عامه ما يعني جراحي رواني و جراحي يعني درد

پس ابتدا بايد فرد به اتاق بي هوشي برده شود و سپس عمل جراحي انجام مي شود و غده را برمي داريم و سپس بخيه مي كنيم و براي جلوگيري از درد پس از عمل از مسكن استفاده مي كنيم.
كاملا روش باديد روان شناختي باشد و غير مستقيم
1- روش ساندويچي: در ساندويچ فلفل وجود دارد آما لابه لاي مواد غذاي ديگر. اعتراض بايد پيچيده در بيان نقاط مثبت باشد تا فرد احساس حمله نكند ودر پي مقابله به مثل نباشد.
2- از بيان اعتراض هاي متعدد در يك جلسه جداً خود داري كنيد.
3- از شيوه ي غير مستقيم كمك بگيرد .
4- بحث و بگو مگو نكنيد .
5. در حضور ديگران نباشد
6- گاهي نامه، نوار كاست بهتر جواب مي دهد.
7- به او زمان براي پذيرش بدهيم.
8- از او نخواهيد به اشتباهش اعتراف كند.
9. بابيان صفات مثبت او (نه تملق و دو رويي) بحث را خاتمه دهيد.
خاتمه شيرين مهمه .خاتمه بد مانندآخرين تخمه است كه در دست شماست مي خوريد مزه دهن و همه تخمه هاي قبلي را خنثي مي كند.
10- از دعا كمك بگيريد. قلب ها به دست مقلب القلوب است.
(حضرت موسي چگونه رفت با فرعون سخن بگويد: نرمش در گفتار، دعا براي شرح صدر خود و تفهيم كلام به غير و كمك از فردي كه شيوه نيكو و رسا دارد)
11- از افراد با نفوذ و محبوب او به شكل غير مستقيم كمك بگيريد.
12- آيه الكرسي را قبل از سخن گفتن بخوانيد.
13. زمان سنجي را از دست ندهيد زماني كه او از نظر رواني آماده پذيرش باشد
14- مكان سنج باشيد (هر سخن جا و هر نكته مكاني دارد)
15- زبان سنج باشيد به بار هيجاني كلمات توجه كنيد
16- شخصيت سنج باشيد او انعطاف پذير است يا يك دنده، خودشيفته است يا متعادل، منفي نگر است يا خوش بين، اجتماعي است يا منزوي، دمدمي مزاج است يا با ثبات.
17- به تفاوت هاي جنسيتي توجه كنيد مثلا مرد اقتدار دارد و زن وابسته، زن عاطفي و مرد منطقي،
سخته نه؟ بالاخره با ظرافت بايد با انسان ها برخورد كرد به همين دليل است كه
مي گويند:ارتباطات يك هنر است(communication is an art)
بله اين يك مهارت است و نياز به مطالعه، تمرين مستمر و ذوق دارد.
---------------------------------

با تشکر از دکتر حمید بزرگوار و سوال خوب سرکار نیایش سبز

یکی از مسائلی که در روابط اجتماعی شاید مشکل خیلی ها باشه اینه که :

در برخورد با انسان های مغرور و از خود راضی چگونه رفتار کنیم؟

سوالم را از زاویه دیگری مطرح می کنم:
در روابط اجتماعی چگونه برخورد کنیم؟
با دیگران همانطور رفتار کنیم که با ما رفتار می کنند؟
یا
با دیگران همانطوری رفتار کنیم که دوست داریم با ما رفتار شود؟

راز زندگی شیرین
را در قانون طلایی
اسلام بجوییم
با من همراه باشید

قانون طلایی اسلام:Kaf:
سئوال:با دیگران همانطور رفتار کنیم که با ما رفتار می کنند؟
یا
با دیگران همانطوری رفتار کنیم که دوست داریم با ما رفتار شود؟


پاسخ:
سلام
ممنونم از سئوال خوبتون

نکات مهمی درباره ارتباط با افراد در سئوال قبل مطرح شد.
یکی از قانون های طلایی که اسلام برای زندگی انسانی و تعاملات اجتماعی مطرح کرده است قانون زیر است:

«آنچه را برای خود می پسندی برای دیگری هم بپسند
و آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگری هم نپسند»:Gol::Sham:

اگر جهان امروز این قانون را سرلوحه زندگی فردی و اجتماعی و روابط بین الملل قرار دهد جهان گلستان می شود و بساط تبعیض و بی عدالتی برچیده می شود.:hamdel:
مقابله به مثل
در فرهنگ اسلامی- جدای از برخورد با معاندان و تجاوزگران- روش مقابله به مثل در درجه اول مردود است. ما در فرهنگ امامان و اصحاب ایشان روش «واکنش مثبت در برابر کنش منفی» را مشاهده می کنیم.مانند برخورد امام حسن با مرد شامی و برخورد مالک اشتر با مرد بازاری.
برون آیی از خود خواهی
ریشه همه رذایل اخلاقی خودخواهی است. خودخواهی ما آن قدر ریشه دار و عمیق است که واقعاً بسیاری از جاها نمی توانیم از قانون طلایی بالا استفاده کنیم.مثلا اگر عصبی باشیم و سر دوست یا همسرمان داد بزنیم و به او بد و بیراه بگوییم انتظار داریم او شرایط ما را درک کند و عذر پذیر باشد و ناراحت می شویم او چرا نمی تواند فراموش کند اما اگر همین برای خودمان پیش آید طور دیگری عمل می کنیم.
مدارا و تغافل
در فرهنگ روایی ما سهم زیادی برای مدار و تغافل و خطا پوشی قایل شده است به گونه ای که دوسوم ار خوشی و رضایت از زندگی در همین امور خلاصه می شود.
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
بادوستان مروّت با دشمنان مدارا
انتباه
البته گاهی لازم است برای این که فردی را به خود آوریم به شکل ملایم مقابل به مثل کنیم تا درس بگیرد و نباید مقابله به مثل تبدیل به کینه شتری شود.

:Gig:
به مشورت شما نیازمندم
...

وقتی یکی بیخود و بی جهت سر مسائلی با من دعوا میکند ...نمیدونم چرا میلرزم ....و یخ میکنم ...به نظر شما مشکل من چیه؟

نقل قول از یکی از کاربران سایت ...


پاسخ از جناب حکیم
با سلام به دوست گرامی ...

من هم چند نکته را خدمت شما تقدیم میکنم
1.شما مشکل خاصی نداری و این یه امر طبیعیه که من هم اگر کسی بدون جهت و بیخود با من دعوا کنه ناراحت میشم و ممکنه اعصابم بهم بریزه .
2. در مواجه با چنین افراد بی منطقی باید خونسردی خود را حفظ کنید و فهم و درک خودت را بالا ببری و با جهان بینی روشنتری به قضیه نگاه کنی .و فکرت را فراتر از فهم دیگران رشد و ترقی بدید .
3. وقتی کسی بی جهت تو را دعوا میکنه شما میتونی با یه لبخند و سعه صدر با او مقابله کنی .
4. همیشه فکر کن شاید اشتباهی را مرتکب شدی و ممکنه تو فکر کنی بی جهت هستش ولی واقعا بی جهت نباشه . لذا از اول فکر نکن که گیر و اشکال طرف مقابل بی جهت است .
5. همیشه سعی کن با قلبی گشاد و سینه ای فراخ و انسانی صبور با طرف مقابلت رفتار کنی ، فکر کن و احتمال بده که طرف مقابلت از موضوعی ناراحت هستش و یا در شرایط عادی بسر نمیبره لذا مهربانانه و کریمانه علت عصبانیت و ناراحتی را از او جویا بشو و به او بگو آیا میتونم بهت کمک کنم .
سنت و رفتار برخی از بزرگان دین در برابربی احترامی کردن و عصبانیت دشمنانشان سر مشق خوبی میتونه برای ما باشه

امضاء » Hakim

با تشکر از راهنمایهای ارزنده و مفید ، اگر امکان دارد روشهای اعتراف به اشتباه را نیز آموزش دهید.

حامی;6017 نوشت:
قانون طلایی اسلام:kaf:
سئوال:با دیگران همانطور رفتار کنیم که با ما رفتار می کنند؟
یا
با دیگران همانطوری رفتار کنیم که دوست داریم با ما رفتار شود؟

پاسخ:
سلام
ممنونم از سئوال خوبتون

نکات مهمی درباره ارتباط با افراد در سئوال قبل مطرح شد.
یکی از قانون های طلایی که اسلام برای زندگی انسانی و تعاملات اجتماعی مطرح کرده است قانون زیر است:

«آنچه را برای خود می پسندی برای دیگری هم بپسند
و آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگری هم نپسند»:gol::sham:

اگر جهان امروز این قانون را سرلوحه زندگی فردی و اجتماعی و روابط بین الملل قرار دهد جهان گلستان می شود و بساط تبعیض و بی عدالتی برچیده می شود.:hamdel:
مقابله به مثل
در فرهنگ اسلامی- جدای از برخورد با معاندان و تجاوزگران- روش مقابله به مثل در درجه اول مردود است. ما در فرهنگ امامان و اصحاب ایشان روش «واکنش مثبت در برابر کنش منفی» را مشاهده می کنیم.مانند برخورد امام حسن با مرد شامی و برخورد مالک اشتر با مرد بازاری.
برون آیی از خود خواهی
ریشه همه رذایل اخلاقی خودخواهی است. خودخواهی ما آن قدر ریشه دار و عمیق است که واقعاً بسیاری از جاها نمی توانیم از قانون طلایی بالا استفاده کنیم.مثلا اگر عصبی باشیم و سر دوست یا همسرمان داد بزنیم و به او بد و بیراه بگوییم انتظار داریم او شرایط ما را درک کند و عذر پذیر باشد و ناراحت می شویم او چرا نمی تواند فراموش کند اما اگر همین برای خودمان پیش آید طور دیگری عمل می کنیم.
مدارا و تغافل
در فرهنگ روایی ما سهم زیادی برای مدار و تغافل و خطا پوشی قایل شده است به گونه ای که دوسوم ار خوشی و رضایت از زندگی در همین امور خلاصه می شود.
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
بادوستان مروّت با دشمنان مدارا
انتباه
البته گاهی لازم است برای این که فردی را به خود آوریم به شکل ملایم مقابل به مثل کنیم تا درس بگیرد و نباید مقابله به مثل تبدیل به کینه شتری شود.

یکی از نمود های قانون طلایی بالا را بنگرید:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر ایت الله وحید خراسانی ، در پی ارسال برخی سوالات در خصوص کافرخواندن شیعیان توسط برخی از علمای وهابی و اینکه ایا شیعیان نیز متقابلا میتواننداهل سنت را کافر بدانند ؟ این سوال که بصورت یک استفتاء به دفتر معظم له ارسال گردیده است اینگونه پاسخ داده شد :

بسمه تعالی
ما جمعی هستیم ساکن درمحلی که اهل سنت زندگی می کنند و آنها ما را کافر می دانند و می گویند شیعه کافراست در این صورت آیا ما هم می توانیم با آنها معامله به مثل کنیم و همان طوری که آنهاما را کافر می دانند ما هم با آنها معامله کفار کنیم. مستدعی است وظیفه شرعی ما رادر مقابل این حملات بیان کنید.
امضاء: جمعی از مؤمنین

جواب: بسم الله الرحمن الرحیم
هر کس شهادت به وحدانیت خداوند متعال و رسالت خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله و سلم بدهد مسلمان است، و جان و عرض و مال او مانند جان و عرض ومال کسی که پیرو مذهب جعفری است محترم است.
و وظیفه شرعی شما آن است که باگوینده شهادتین هر چند شما را کافر بداند به حسن معاشرت رفتار کنید، و اگر آنها به ناحق با شما رفتار کردند شما از صراط مستقیم حق و عدل منحرف نشوید، اگر کسی از آنهامریض شد به عیادت او بروید، و اگر از دنیا رفت به تشییع جنازه او حاضر شوید، و اگرحاجتی به شما داشت حاجت او را برآورید، و به حکم خدا تسلیم باشید که فرمود: « ولایجرمنکم شنأن قوم علی الا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی » و به فرمان خداوندمتعال عمل کنید که فرمود: « و لا تقولوا لمن القی الیکم السلام لست مؤمنا » والسلام علیکم و رحمه الله

از آنجایی که هر عملی که انجام می دهیم ، از ذهن ما و نوع نگاه ما به مسائل سرچشمه می گیرد؛ نگاهمان را به مسائل مختلف پیرامون چگونه تغییر دهیم تا بتوانیم به اصلاح عملکردمان بپردازیم؟

با سلام
ممنون از این تاپیک مفید :Gol:
چه کنیم تا با وجود داشتن همسر از تنهایی رنج نبریم؟:Mohabbat:

سلام
سئوال بسیار بسیار دقیق و کاربردی ای مطرح کرده اید که اکثر قریب به اتفاق به آن نیاز دارد و گرفتارش هستند.
به قول اریک فروم ما با اضطراب جدایی از طبیعت به دنیا می آییم.
افراد شیوه های موفق و مخربی برای رویارویی با اضطراب تنهایی خود دارند.
شیوه مخرب:
مانند پناه بردن به عیاشی، پرخوری ، پرخوابی، عشق های زود گذر و مواد مخدر اینها در واقع با لذت های زود گذر می خواهند از چنگ احساس تنهایی و پوچی فرار کنند
شیوه های سازنده و موفق:
- عشق(به خود، خدا، همنوع،به فرزند)
- کارهای خلاقانه و هنری
ادامه دارد...

با تشکر از دکتر حمید بزرگوار
از آنجایی که هر عملی که انجام می دهیم ، از ذهن ما و نوع نگاه ما به مسائل سرچشمه می گیرد؛ نگاهمان را به مسائل مختلف پیرامون چگونه تغییر دهیم تا بتوانیم به اصلاح عملکردمان بپردازیم؟

این سوال را از زوایه دیگری بررسی می کنم:
نگاه هر انسانی نسبت به مسائل اطراف قطعا باید واقع بینانه باشد؛ اما بنده فکر می کنم اگر کمی خوش بینی را هم چاشنی این واقعیت کنیم بهتر است.
البته خوش بینی و مثبت اندیشی تا جایی که برای انسان مشکل آفرین نباشد.
چرا که گاهی خوش بینی زیاد هم باعث ایجاد مسائلی از قبیل اعتماد بیجا به فرد یا افرادی و در نتیجه خسارت های جبران ناپذیر ی شده است.

ehsanealavi;6180 نوشت:
با سلام

چه کنیم تا با وجود داشتن همسر از تنهایی رنج نبریم؟:mohabbat:

با تشکر از جناب حامی بزرگوار
جسارتا بنده هم در این زمینه به نکاتی اشاره می کنم...
بعد از ازدواج یکی از مسائلی که گاهی همسران با پشت سر گذاشتن روزهای زیبای آغاز زندگی مشترک به آن مبتلا می شوند ، احساس تنهایی عمیقی است که انتظارش را نداشتند، گاهی این خلا تنهایی را با تولد اولین فرزندشان پر می کنند و گاهی با سکوت .
(که در هر دو حالت جای بحث دارد....)
یکی از مسائل مهم در روابط همسران برقراری ارتباط درست و منطقی با یکدیگر در سایه سار صمیمیت و یکدلی می باشد. گفتگو یکی از راههای برقراری این ارتباط صمیمانه است.
در فضایی آرام و به دور از تنش همسران خواسته هایشان را با یکدیگر در میان می گذارند.
توقع نداشته باشید بدون بیان و ابراز نیاز همسر شما واقف به همه نیاز ها و توقعات شما باشد.
دنیای مرد و زن با یکدیگر متفاوت است و یکی از بهترین راههای ورود به دنیای یکدیگر و در آمدن از تنهایی ایجاد فضایی صمیمانه برای هم صحبتی است.
به دور از تنش و با مهربانی با همسرتان حرف بزنید.
ادامه دارد...

تشکر از راهنمائیهای خوب کارشناسان
بیشتر اوقات وقتی می خوام با همسرم صحبت کنم با هم دعوامون میشه و نتیجه میگیریم که کمتر با هم حرف بزنیم. به نظر شما چاره چیه؟

ببخشید یه سؤال داشتم ؛
با این تنبلی چی کار کنیم؟ دهنمو مسواک کرده !:geryeh:

[=Lotus]

[=Lotus]

جناب بیست ضمن عرض خوش آمد به شما
منظورتون از تنبلی چیه؟
بیشتر توضیح بدین !!!!

گل نرگس;6517 نوشت:

منظورتون از تنبلی چیه؟
بیشتر توضیح بدین !!!!

هر کاری رو که از قبل برنامه ریزی کردی وقتی به زمان انجام دادنش می رسی یه حسی نمی ذاره ؟ آدم شل و ول میشه !:pir:

بیست;6518 نوشت:
هر کاری رو که از قبل برنامه ریزی کردی وقتی به زمان انجام دادنش می رسی یه حسی نمی ذاره ؟ آدم شل و ول میشه !:pir:

ضمن سلام و تشکر از سوال خوب شما که چه بسا سوال بسیاری از دوستان هم می باشد، به چند نکته اشاره می کنم:
خوب زندگی کردن هنر است و هنر نیاز به آموزش ، استعداد ذاتی و مهارت دارد.
خوشا به حال کسانی که ذاتا استعداد خیلی از خوبیها را دارند ، آموزش به این افراد کار چندان سختی نیست. اما بعضی هم مثل خودم باید کلی تمرین کنند تا بتونند یه صفت خوب را در وجودشون تثبیت کنند. اما باز هم جایی برای توجیه نمی ماند ، چرا که خداوند انسان را آزاد و دارای اختیار و اراده آفریده.
پس با این مقدمه قدم اول برای مبارزه با تنبلی :
:Gol:همین که به این نتیجه برسی که سستی و تنبلی چقدر تا به حال تو را از زندگی عقب انداخته ، اولین قدم است برای مبارزه با این صفت .
:Gol:تصمیم ؛ این قسمت هم چندان دشوار نیست . تصمیم بگیریم که منبعد هر کاری را در زمان خودش انجام بدهیم و کاری را به تاخیر نیندازیم.
:Gol:اراده و پشتکار ؛ تا اراده ای قوی پشت تصمیم ما نباشد ، هزار تا تصمیم خوب هم بگیریم ، بی نتیجه است.
:Gol:برنامه ریزی ؛ برای اینکه به اراده خود جهت بدهیم و سریعتر و راحت تر کارهامون را پیش ببریم ؛ حتما نیاز به یک برنامه زمان بندی شده داریم.
:Gol:تمرین ؛ باید از کارهای کوچک شروع کنیم که چندان سخت نباشد و باعث خستگی بیش از حد نشود، استمرار داشته باشیم ؛ در غیر اینصورت دوباره خصلت تنبلی ظاهر می شود.
کارهای بسیار سخت و دشوار هم با تمرین عادی و راحت می شود.
:Gol:استفاده از اصل پاداش و تنبیه ؛ خودتون را منصفانه در دادگاه وجدانتون به قضاوت بنشونید.
تا اینجا را به مدت یک هفته عمل کنید ، اگر نتیجه بخش بود ، ادامه بدهیم....
موفق باشید:Gol:

ehsanealavi;6492 نوشت:
تشکر از راهنمائیهای خوب کارشناسان
بیشتر اوقات وقتی می خوام با همسرم صحبت کنم با هم دعوامون میشه و نتیجه میگیریم که کمتر با هم حرف بزنیم. به نظر شما چاره چیه؟

ehsanealavi;6492 نوشت:

البته گفتگوی دوستانه با بحث و بگو مگو فرق داره؛ بله ، دعوا زمانی پیش میاد که یکی یا هر دو طرف فقط خودش را ببینه ، در حالیکه در زندگی مشترک باید طرفین یکدیگر را از نگاه هم ببینند.
یعنی چی؟
توضیح میدم:
:Gol:باید خودمون را جای طرف مقابل قرار بدهیم ، این کار چندان سختی نیست ، تمرین کنید و عادت کنید که گاهی دنیا را و مسائل اطراف را از زاویه دید همسرتون ببینید. :doosti:
:Gol:ضمنا توقعاتمون را در زندگی مشترک به حداقل برسونیم، گاهی همسرمون (نه از روی عمد ) قادر نیست تمام توقعات ما را یکجا برآورده کنه ، بهتره گاهی یه کم خوشبینانه به زندگی نگاه کنیم ، به قدمهایی که همسرمون برای ما برداشته نگاه کنیم و کلاممنون آکنده از سپاس باشه، بی انصاف نباشیم !
:Gol:یه نکته دیگه : زمان مناسبی را برای حرف زدن انتخاب کنیم، به عبارت دیگه در انتخاب زمان با سلیقه باشیم...:Gig:
راستی یه خواهش :
از دوستان متاهلمون هم می خواهیم در این تاپیک ما را یاری کنند و
از تجربیات زندگی مشترکشون ما را هم بهره مند کنند.

سلام
ممنون از گل نرگس
نکته کلیدی که لازم است به آن اشاره کنم این است که بگو مگو آتش فتنه و ناسازگاری را شعله ور می کندوقتی دو نفر با هم مشاجره مستمر دارند به معنی اینه که دو طرف خودشون را حق می دانند بنابراین از مواضع خود دفاع می کند و نظرات طرف مقابل را رد می کند.
خروج از بن بست نزاع
هترین راه برای خروج از بن بست نزاع این است که اختلاف به شکل ریشه ای زیر نظر فردی با تجربه و راز دار و مورد قبول دو طرف(مانند مشاور و...) حل شود.
البته می توان بحث ها را هم اداره کرد یعنی لازم نیست سریع سراغ مسایل اختلافی رفت می توان از مسایل اشتراکی سخن گفت.

بیست;6515 نوشت:
ببخشید یه سؤال داشتم ؛
با این تنبلی چی کار کنیم؟ دهنمو مسواک کرده !:geryeh:

علل اهمال كاري و درمان آن

چرا عدّه اي كار امروز را به فردا مي سپارند؟ چرا بسياري از كارها هميشه با تأخير زياد همراه است؟ آيا شما گرفتار اين رفتار ناپسند نيستيد؟ آيا از پيامد ناخوشايند آن آگاهيد؟
تعريف اهمال كاري
اهمال كاري به معناي تأخير انداختن كاري است كه شخص تصميم به انجام آن گرفته يا اين كه بدون علت، كاري را به تأخير بيندازد. بعضي از مردم عادت كرده اند براي تأخير در كارها، با آوردن عذر و بهانه، خطاي خود را منطقي جلوه دهند و آن را موجّه بدانند. در نتيجه، عواقب آن را از ياد مي برند. بعضي ديگر خود را به علت اهمال كاري در كارها، هميشه ملامت مي كنند. اينان دچار خلقي افسرده، پريشان، مضطرب، منزوي و وحشت زدگي مي گردند و احساس بي ارزشي مي كنند. وجود نشانه هاي افسردگي، خستگي، سردردهاي شديد، بي خوابي، فشار خون و زخم معده در اهمال كار، گواه بر آن است كه او مي خواهد از رنج اهمال كاري نجات يابد.
علل اساسي اهمال كاري
مهم ترين علل اهمال كاري عبارتند از:
1. كمال طلبي وسواس گونه
اگر انسان بخواهد كارش را به نحوي انجام دهد كه از هرگونه عيب و نقصي مبرّا باشد و به صورت تمام و كمال به شكلي مطلوب ارائه شود، طبيعي است كه اين كار به تعويق مي افتد. اگرچه اين به تعويق انداختن اهمال كاري نيست، امّا در نهايت، اين رفتار با اهمال كاري يكي مي شود. هنگامي كه به كمال گرايي مي انديشيد، ناخودآگاه، به خود تلقين مي كنيد كه براي كار مورد نظر، به زمان بيشتري نياز داريد و اين موجب مي شود كه به فوريت انجام كار نينديشيد، در نتيجه در شروع كارها دچار اهمال كاري مي شويد.
توجه:
البتّه بايد توجه كرد كه داشتن معيارهاي سطح بالا چيز بدي نيست و بدون توجه به كيفيت موفقيت هاي بزرگ به دست نمي آيد، لكن كامل گرايي وسواس گونه راه مناسبي براي بالا بردن كيفيت نيست.
2. نارضايتي
اگر در صدد انجام كار مطلوب باشيد چون كار مطلوب حد و حصري ندارد، در اين صورت، انجام يا عدم انجام آن، نارضايتي به دنبال خواهد داشت. نارضايتي عاملي است كه انسان را از فعاليت بعدي باز مي دارد و ديگر حاضر نخواهد بود آن را ادامه دهد و اين موضع در ابتدا، به صورت بهانه جويي و سرانجام، عادت ظهور خواهد كرد و در كارِ بي عيب، ديگران را مدنظر قرار مي دهد و توانايي هاي خود را فراموش مي كند.
3. فقدان قاطعيت و شجاعت
بسياري از افراد به دليل نداشتن قاطعيت و موافقت كردن با انجام كارهايي كه علاقه اي به انجام آن ندارند، مسامحه مي كنند. ممكن است به صرف اين كه تصور مي كنند بايد آدم خوبي باشند، تسليم خواسته هاي غيرمنطقي ديگران گردند يا بر اين گمان باشند كه بايد توقّعات ديگران را برآورده سازند و عزّت نفس خود را به برداشت ديگران از خود منوط كنند يا از انتقاد ديگران بترسند يا از «نه» گفتن وحشت داشته باشند و يا ممكن است بترسند كه ديگران را ناراحت كنند و در نتيجه، هر وقت به ياد آن كار مي افتند از انجامش طفره بروند.
اگر در هر كاري خود را مقيّد به قبول نظريات ديگران بدانيم، در اين صورت، از نظر رواني، فردي متزلزل خواهيم بود كه در تصميم گيري ها نخواهيم توانست به موقع گامي مؤثر برداريم و در نتيجه، فردي اهمال كار به شمار خواهيم آمد.
4. عدم اعتماد به نفس و كمبود اراده
عدم اعتماد به نفس، نا اميدي و كمبود اراده، ترس از شكست و عدم موفقيت يكي ديگر از عوامل مهم در اهمالكاري به شمار مي رود.
5. توقّع بيش از حد
پرتوقّعي عاملي است كه انسان را به اهمال كاري سوق مي دهد. فرد پرتوقع از اين ترس دارد كه توفيقش در حد انتظار نباشد و به اين دليل، كوشش و سعي لازم را به كار نمي برد. در نتيجه، نسبت به انجام كار بي علاقه، وحشت زده ومضطرب مي شود و اين خود موجب به تعويق انداختن كار مي شود.
6. عدم تسلط بر كار
اهمال كاري ممكن است نتيجة عدم آشنايي به كار و ناشي گري در انجام آن باشد. شخص مسامحه كار در اين مورد استدلال مي كند كه بهتر است دست به اقدام نزنند تا وقتي كه مهارت لازم را كسب كند. بسياري از افراد با وجود توانايي انجام كار، اين مسأله را بهانه قرار مي دهند تا از زير بار كار شانه خالي كنند.
7. خود پنداري ضعيف
نظام ارزشي وجودي هر كس ميزان لياقت و شايستگي او را مشخص مي سازد. رفتارهاي انسان بر اساس نظام ارزشي وجودي او شكل مي گيرد. اين كه فرد چگونه نگرشي به خود دارد، آيا خود را فردي توان مند و مفيد مي انگارد يا ناتوان و ضعيف، در نحوة درك او از خودش در زندگي و رفتارش تأثير مي گذارد. اگر او ارزش هاي وجودي خود را ناديده گرفته و با نگرشي غيرمنطقي، شايستگي خود را زير سؤال برده باشد، بي شك، در معرض نگراني و بيهودگي قرار خواهد گرفت و دچار اهمال كاي و تعلّل خواهد شد.
8. پايين بودن سطح تحمل و زود رنجي
بعضي از افراد بسيار زودرنج هستند و تحمل ناكامي و شكست را ندارند. با قطع نظر از علل پايين بودن سطح تحمل كه خود عامل مهمي در اهمال كاري است، چنين افرادي براي اين كه با شكست مواجه نشوند، كار را به تأخير مي اندازند، تعلّل مي ورزند و به تعبيري، از موقعيت هايي كه تحمل آن ها را ندارند، فرار مي كنند تا با آنها مواجه نشوند.
افرادي كه از سطح تحمل پايين برخوردارند و دورانديش نيستند، هميشه در كارها به دنبال نتايج فوري و آني هستند. بنابراين، وقتي كاري را شروع مي كنند و ثمرات و نتايج آن را فوري نمي يابند، علاقة خود را از دست مي دهند و آن كار را، يا رها يا در انجامش امروز و فردا مي كنند.
9. نگرش غير واقع بينانه نسبت به ديگران
مسامحه كارها معمولاً از رفتار اشخاص كارآمد برداشتي غير واقع بينانه دارند. ممكن است تصور شود كه اشخاص موفق هميشه احساس اطمينان و اعتماد به نفس دارند و به راحتي، به هدف خود مي رسند امّا اين تصور كاملاً غير واقع بينانه است. اگر به راحت بودن زندگي معتقد باشيم و تصور كنيم كه ديگران بدون تلاش به جايي مي رسند، به اين نتيجه مي رسيم كه مشكلي در كارمان وجود دارد و در نتيجه، در برخورد با هر مشكل از آن صرف نظر مي كنيم و ميزان تحملمان كم مي شود، به گونه اي كه جزئي ترين دل سردي ها و ناكامي ها برايمان غير قابل تحمل مي شود.
10. نگرش منفي نسبت به كار
اهمال كاري ممكن است نتيجة طرز تلقّي نامناسب از كار مورد نظر باشد. احتمال دارد شخص با بدبيني و منفي نگري خود كاري را مشكل يا رنج آور بداند. وقتي با نگرش منفي موضوع را بررسي مي كنيم، در حقيقت، توانايي هايمان را از ياد مي بريم و فراموش مي كنيم كه نيرو و استعداد ذاتي نيز داريم و مي توانيم با هر مشكلي مقابله نماييم.
11. برچسب زدن ناروا
پذيرش اين مطلب كه فرد خود را اهمال كار بداند و اهمالكاري را جزء جدا نشدني از شخصيت خود فرض كند، خود عاملي براي ادامة رفتار اهمال كارانه خواهد بود. همين طور وقتي كه گوينده، مخاطب را فردي آماده و مصمّم نمي داند، اين خود تلقيني منفي به شمار مي آيد؛ يعني، گوينده اعتماد ندارد كه شنونده اش به موقع، كار خود را انجام دهد. اين تأكيد نشانة آن است كه گوينده، مخاطب را اهمال كار مي داند. بنابراين، مخاطب نيز حق دارد كه وقتي چنين نگرشي نسبت به او دارد و به اجبار او را ملزم به كار مي كند، خود را مجاز به تعلّل و اهما ل كاري بداند و برچسبي را كه به او زده شده، ناخودآگاه بپذيرد و اين حالت را به عادت تبديل كند.

راه هاي پيش گيري و درمان اهمال كاري
براي پيش گيري و درمان اهمال كاري راه هاي مختلفي وجود دارد كه به برخي از آنها اشاره مي شود:
1. تعيين زمان
براي انجام هر كار، بايد وقت معيّني را در نظر گرفت. بيش تر اهمال كاري ها نتيجة عدم آگاهي از ميزان وقت مورد نياز براي انجام كارهاست. اگر براي هر كار، زمان مشخصي در نظر گرفته نشود و زمان انجام آن را به طور مطلق در نظر بگيريم، طبيعي است كه بر حسب عادت، آن را به تعويق اندازيم. امّا اگر قرار باشد كه آن را در وقت معيّني تحويل دهيم، به هر نحو كه شده، آن را در وقت مقرّر، انجام خواهيم داد و نشان مي دهيم كه مي توانيم آن را انجام دهيم.
2. اولويّت بندي
بايد بين كارهايي كه در نظر داريم انجام دهيم، «اولويت» را بشناسيم يعني، در نظر بگيريم كه كدام يك را بايد پيش از ديگري و كدام يك را در درجة دوم قرار دهيم. اين تقسيم بندي تا حدي ما را مقيّد مي كند تا به انجام كاري كه فوريّت بيش تري دارد، بينديشيم و در وقت مقرر آن را انجام دهيم.
3. انتخاب كار مطابق با توانايي
بعضي اوقات انسان اقدام به انجام كارهايي مي كند كه خارج از حد و توان اوست. در اين صورت فرد به علت ناتواني در اتمام آن، ناچار به اهمال كاري و تأخير مي گردد. يا گاهي اقدام به كارهاي خرد و كوچكي مي كند كه با توانايي اش سازگاري ندارد. در اين صورت نيز فرد دچار حقارت و سرشكستگي مي گردد و كار را رها مي سازد. پس بايد پيش از اقدام به عمل، كار را مناسب شأن و توانايي خود ببيند، سپس اقدام نمايد. هم چنين هرگاه در كاري به نتيجه اي بالاتر از ميزان استعداد و توانايي خود فكر كنيد، بايد بدانيد به جاي اين كه به ادامة آن تشويق شويد، به بي زاري و انزجار از آن و در نهايت اهمال در انجام آن سوق داده خواهيد شد.
4. اقدام به كار
آيا همة كارها نياز به انگيزه دارد؟ آيا نمي توان كاري را بدون انگيزه آغاز كرد؟ اشخاص اهمال كار هميشه توجيه مي كنند كه اكنون انگيزه اي براي اقدام به كار ندارم و حال آن كه آن ها توجه ندارند كه انگيزه خود به خود هرگز از راه نمي رسد. براي پيدايش انگيزه و شدت آن، بايد شروع به كار كرد. افراد موفّق خوب مي دانند كه كار، مقدّم بر انگيزه است.. وقتي كار را شروع كنيد، مي بينيد، آن قدر هم كه فكر مي كرديد وحشتناك نيست، احساس مي كنيد كه به انجامش راغب هستيد.
5. توجه به توانايي ها و موفقيت هاي خود
اگر فرد به توانايي هاي خود توجه داشته باشد، به آن ها ارج بنهد و باور داشته باشد كه ديگران نيز برايش ارزش قايلند، تصوري مثبت از خود و كارش پيدا مي كند. وضعيت هركس نتيجة تجارت و اندوخته هاي گذشته اوست. بزرگ ترين نيروي انگيز ه بخش در جهان، احساس شور و هيجان و رضايت از كاري است كه انجام مي دهيد. اگر احساس كنيد كه مثبت هستيد و كاري مثبت انجام مي دهيد، براي كار بيش تر تشويق مي شويد.
6. منطقي انديشيدن و پيش بيني كردن مشكلات
هر كاري را كه مي خواهيد شروع كنيد، بايد از پيش، خود را براي مواجه شدن با برخي مشكلات آماده سازيد. احتمال بروز مشكلات كاملاً طبيعي و منطقي است. ترك كردن كاري به دليل احتمال مواجهه با مشكل، در واقع، از دست دادن منافع و مزاياي آن كار است. با چنين تفكري، انسان هرگز موفق به انجام كار نمي شود و در نتيجه، با اهمال كاري مواجه مي گردد.
هر كاري با يك ناراحتي موقت همراه است كه در صورت استمرار، آن نيز عادي مي شود، امّا به تعويق انداختن كار، رنجي دو چندان در پي دارد.
7. نحوة بيان تكليف
مسامحه كارها معمولاً به خود مي گويند: «بايد اين كار را انجام بدهم.» عبارت هاي «بايد دار» معمولاً مؤثر نيستند؛ زيرا احساسي از گناه توليد مي كنند و در نتيجه، شرايطي فراهم مي سازند كه از انجام آن خودداري مي نمايند. گاهي اوقات هرچه بيش تر به خود بگوييم كه بايد كاري صورت دهيم، انجامش به همان اندازه دشوار مي شود. طرز بيان و كيفيت اداي مطالب مي تواند در بهبود روحيه و خصوصيات رواني فرد نقش داشته باشد؛ مثلاً به جاي اين جمله «من بايد بيش تر كار كنم» بهتر است بگويد: «اگر بيش تر كار كنم، نتايج بهتري به دست خواهم آورد».
8. پرهيز از عموميت دادن
اگر در كاري با شكست و ناكامي مواجه شديم، اين دليل بر آن نمي شود كه اقدام به هيچ كاري نكنيم و ناكامي خود را به همة جوانب زندگي تعميم دهيم. نبايد هيچ وقت خود را بدشانس و شكست خورده بپنداريم. بايد بدانيم كه زندگي هميشه با فراز و نشيب و شكست و پيروزي همراه است و شكست هاست كه پيروزي هاي چشم گير به دنبال مي آورد.
9. زمان شروع كار
اگر بخواهيم دچار اهمال كاري نگرديم، بايد با فراغ بال، تصميم به شروع كار بگيريم. اگر اشتغال به كارهاي ناتمام، ما را محاصره كرده و ما را به تمام كردن آن ها فرا مي خوانند، هرگز نبايد تصميم به انجام كاري بگيريم كه به تأخير مي انجامد و در نتيجه، با اهمال كاري مواجه شويم.
10. تغيير محيط و شرايط
شرايط و محيط نيز مي توانند در بروز اهمال كاري مؤثر واقع شوند. بسياري از افراد با جا به جايي و تغيير محيط، مي توانند از اهمال كاري رهايي پيدا كنند. بسياري از محصلان ترجيح مي دهند در محيط آزاد به مطالعه بپردازند؛ زيرا فكر مي كنند شرايط لازم براي مطالعه در اتاق هاي دربسته فراهم نيست. پس منتظر نمانيد و با تغيير شرايط و محيط، خود را از اهمال كاري رها سازيد و از لذت انجام كار بهره مند شويد.
11. مراجعه به مشاور
پس از رعايت نكات مزبور، اگر شما دچار اهمال كاري و به تأخير انداختن كار هستيد، با مراجعه به مشاور متخصص و باتجربه، از روش هاي درماني ديگر نيز براي اصلاح اين عادت ناپسند استفاده نماييد.
منابع كمكي:
1. ديويد برنز، از حال بد به حال خوب، شناخت درماني، ترجمة مهدي قراچه داغي، تهران، البرز، 1375.
2. آلبرت آليس و ويليام جيميز نال، روانشناسي اهمال كاري با غلبه بر تعلّل ورزيدن، ترجمة محمد علي فرجاد، تهران، رشد، 1375.
3. اهمال كاري علل و پيامدها، مركز مشاوره مؤسسه امام خميني (ره)، ش 23.
4. اهمال كاري راه هاي پيشگيري و درمان، مركز مشاوره مؤسسه امام خميني (ره)، ش 24.
------------------
منبع: سایت اندیشه قم

موضوع قفل شده است