جمع بندی راه حلی برای حفظ نگاه **ویژه آقایان **

تب‌های اولیه

60 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

Im_Masoud.Freeman;578083 نوشت:
زندگی که بدون نگاه به نا محرم و بدحجاب که لذت نداره..

زمانی به انسان لذت می دهد که خود را را کرده باشد و بدون هیچ مراقبه ای به همه کس نگاه کند.
چشمی که به چیزی نگاه کند که نباید نگاه کند لیاقت دیدن پسر فاطمه را ندارد.

قبل از هر چیز لازم به ذکر است که از نظر اسلام نگاه دارای اقسام و مواردی است که نمی توان گفت به طور مطلق نگاه به نامحرم حرام است، بلکه چنان که در منابع فقهی ذکر شده نگاه به قسمت هایی از بدن زنان که لازم است پوشیده شود و یا نگاه از روی لذت جنسی و نگاهی که خطر افتادن به گناه را به دنبال دارد و مواردی از این دست در زمره نگاه های حرام هستند. (1)
در توجیه علت این حرمت هم باید گفت: اصولاً از منظر اسلام توجه به نیاز جنسی منحصرا محدود به درون خانواده و روابط زناشویی است و هر گونه بروز بیرونی این نیاز به فضای خارج از خانواده مذموم و نادرست تلقی شده است؛ بر این اساس هر چیزی که موجب تحریک جنسی خارج از این طریق مشروع و صحیح شود و غریزه جنسی را تحریک کرده و سلامت آن را به خطر اندازد، از نظر اسلام نامشروع است.
نگاه اولین و مهم ترین عامل تحریکات جنسی است و نمی توان منکر آن شد. این حالت به خصوص در مردان بیشتر است و به همین خاطر گناه چشم چرانی در مردان شیوع دارد. در روایات نیز از نگاه آلوده به نامحرم تعبیر به تیر شیطان شده است. از امام صادق (ع) روایت شده است :
«النَّظَرُ إِلَى مَحَاسِنِ النِّسَاءِ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِیسَ فَمَنْ تَرَکَهُ أَذَاقَهُ اللَّهُ طَعْمَ عِبَادَة تَسُرُّهُ؛ نگاه کردن به زیبائی های زن ها تیری از تیر های شیطان است. هر کس نگاه به نامحرم را ترک کند، خداوند طعم عبادت را به او می چشاند.»(2)
در روایت دیگر از امام صادق(ع)نقل شده است: «النَّظَرُ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِیسَ مَسْمُومٌ وَ کَمْ مِنْ نَظْرَةٍ أَوْرَثَتْ حَسْرَةً طَوِیلَةً؛ نگاه به زن اجنبی تیری از تیرهای مسموم شیطان است. چه بسا یک نظر و نگاه به نامحرم حسرت طولانی را به دنبال خواهد داشت.»(3)
در واقع همین نگاه های حرام به نامحرم زمینه و بستر ساز روابط نامشروع جنسی یا عامل به هم ریختن ساختار متعارف کنش و واکنش های طبیعی جنسی در حریم خانواده است و موجب بی توجهی ها و بی میلی ها و اختلافات گوناگون در روابط زناشویی شده آن ساختار اولیه را به هم می زند ؛ در نتیجه طبیعی است که چنین عامل خطرناکی از نظر اسلام حرام اعلام شود.

پی نوشت ها:
1. توضیح المسایل مراجع، انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، 1424 ه ق ، ج 2، مسئله 2433 .
2. محدث نوري، مستدرک الوسائل، قم، موسسه آل البيت عليهم السلام، 1426هـ.ق، ج 14، ص 270، باب 81 باب تحریم النظر إلى النساء الأجنبیه.
3. شيخ كليني، الکافی، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ج 5، ص 559 باب نوادر.

[="Times New Roman"][="Black"]

سید مهدی ۰۱;580008 نوشت:
زمانی به انسان لذت می دهد که خود را را کرده باشد و بدون هیچ مراقبه ای به همه کس نگاه کند.
چشمی که به چیزی نگاه کند که نباید نگاه کند لیاقت دیدن پسر فاطمه را ندارد.

ما که نگاه میکنیم ، لذت هم می بریم ، شارژ روحی هم میشیم ، شما هم هرجور دوست داری فکر کن..:Gig:[/]

Im_Masoud.Freeman;580027 نوشت:
[=Times New Roman]

ما که نگاه میکنیم ، لذت هم می بریم ، شارژ روحی هم میشیم ، شما هم هرجور دوست داری فکر کن..:Gig:

:Moteajeb!:

البته این حرفتون افتخاری نیست که با این افتخار می گید نگاه می کنیم لذتم می بریم

الان تا دلتون می خواد نگاه کنید ، بی خیال فردا که چقدر از اینکه به همسر و فرزندتون هرجوری دلشون می خواد نگاه می کنن ، زجر می کشید و بخاطر امروزتون نمی تونید کاری بکنید

چیزی که عوض داره گله نداره

[="Microsoft Sans Serif"][="Black"]

عطر یـاس;578063 نوشت:

تو خیابون که راه می رفتم ناخداگاه چشمم میفتاد به خانم هایی که بدحجاب بودند. ازاین وضع حسابی ناراحت و عصبی می شدم و سرم رو مینداختم پایین و افسوس می خوردم.

دلم میخواست یک کاری کنم اما چه کاری از دستم بر میومد؟ از طرفی پیامبر(ص) هم فرموده بودند : نگاه به نامحرم تیر زهر آلودی از تیرهای شیطان است. دلم می خواست به یک شکلی این تیر رو به سمت خود شیطان برگردونم که هم باعث ثواب بشه و هم باعث عاقبت بخیری زنان بد حجاب.

تا اینکه تصمیم گرفتم هر بار که ناخداگاه چشمم به خانم بد حجابی افتاد هم نگاهم رو ازش برگردونم و هم از طرف اون خانم یک صلوات بفرستم و هدیه کنم به خانم فاطمه زهرا (س) برای عاقبت بخیری اون خانم بدحجاب.

اینجوری هم من یک ثوابی می برم، هم اون خانم یک ثوابی می بره، هم برای عاقبت بخیریش کاری کرده بودم و هم اینکه تیر زهر آلود شیطان رو به سمت خودش برگردونده بودم.

حالا شما فکر کنین اگه همه آقایون اینکارو کنن اونوقت چی میشه؟؟؟


خوب این که نشد راه حل ...
گذشته از این برای خانمی که توی خیابان بدحجابی می کند ثوابی نیست ...
راه حل دستور قرآن مبین است ... قل للمومنین یغضوا من ابصارهم[/]

سلام و عرض ادب
فعلا تایپک قفل میشود تا به یک کارشناس ارجاع داده شود

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صادق

عطر یـاس;580087 نوشت:
سلام و عرض ادب
فعلا تایپک قفل میشود تا به یک کارشناس ارجاع داده شود

باسلام وتشکر وتبریک عید ولایت غدیر
آنچه مطرح نموده اید یک نکته ی خوب است .
ولی موارد فرق می کند مثلا اگر شرایط برای نهی از منکر فراهم باشد وظیفه اول واصلی نهی از منکر است اگر شرایط فراهم نباشد بجا صلوات برای هدایت او باید دعا نمود .
ولی به طور کلی در این مقوله که آیا نفرین این گونه افراد بهتر است ویا دعا برای هدایت شان ؟
نکاتی ارایه می شود دقت دقت کنید:
1ـ اگر افرادی زمینة هدایت، و اصلاح شدن و برگشت به سوی خدا را دارا باشند، دعا کردن به صورت کلی
مطلوب است، مثلاً گفته شود. خدایا! هر کس در هر لباسی و شغلیگناه و خیانت می‌کند. اگر قابل
هدایت است، هدایت‌شان فرما و گرنه نابودشان گردان و بر آنان لعنت نما.
2ـ هیچ گاه نمی‌توان افراد مؤمن و شیعیانی را که گاهی مرتکب گناهی می‌شوند، لعنت نمود، بلکه باید از خداوند برای آنان هدایت و آمرزش طلب کرد،‌ مگر کسانی که فقط مسلمان و شیعة ظاهری هستند اما از دشمنی با اسلام یا اولیای دین، مؤمنان و یا هتک حرمت لفظی یا عملی قرآن و معصومان یا قوانین ضروری دین کوتاهی نمی‌کنند. چنین افرادی لعن و نفرین‌شان جایز است.
3ـ گاهی بر اثر زیادی گناه، قلب انسان ـ که جایگاه ایمان است ـ چنان قساوت پیدا می‌کند و ظلمت و تیرگی بر آن چیره می‌گردد که هیچ حرف حقی و هیچ دعایی در آن تأثیر نمی‌گذارد و چنان که قرآن می‌فرماید:
«سخن حق و وعدة خداوند در مورد بیشترشان بیان شده و تحقق یافته است اما باز ایمان نیاوردند».(1)
در ادامه می‌فرماید:
«انذار و نصیحت‌شان بکنید یا نکنید، هیچ تفاوتی نمی‌کند. آنان هرگز ایمان نمی‌آورند و هدایت نمی‌یابند».
از این رو خداوند به پیامبر دستور داده است در مورد این گونه افراد، نه دعا کن و نه حرص و جوش بخور، که چرا هدایت نمی‌شوند، زیرا کاری کرده‌اند که چراغ‌های هدایت را کور و خاموش کرده‌اند. چشم دارند، ولی حقیقت را نمی‌بینند؛ گوش دارند، ولی صدای حق را نمی‌شنوند؛ قلب دارند اما نمی‌توانند به وسیلة آن حقیقت را درک کنند.(2)
خدا به پیامبر(ص) می‌فرماید:
«در مورد منافقان دعا نکن و از من (خدا)نخواه که آنان را بیامرزم، اگر در مورد این­ها هفتاد مرتبه هم از من بخواهی که آنان را بیامرزم، هرگز نمی‌آمرزم».(3) چون زمینة هدایت و اصلاح شدن را با گناهان بسیار کور کرده‌اند.
4ـ در مورد ستمگران، مستکبران، کفار و منافقان و کسانی که قابل هدایت نیستند، نمی‌توان سکوت کرد یا دعای خیر نمود، در حالی که قرآن با صدای بلند آنان را لعن نموده است: «اَلا لعنة الله علی الظالمین»(4) کلمة «اَلا» یعنی همه بدانند و آگاه باشند.
از سوی دیگر تولّی و تبرّی جزو اساسی‌ترین اصل از اصول دین است، در حدّی که امام صادق(ع) می‌فرماید: «هل الدین إلاّ الحبّ و البغض؛ مگر دین چیزی جز دوست داشتن (خدا و دوستان خدا به ویژه پیامبران و امامان و اولیای الهی) و دشمنی دشمنان خدا و دشمنان دوستان خدا) است؟!».
هر چیزی نشانه‌ای دارد، نشانة بغض نسبت به دشمنان خدا، پیروی نکردن از آنان، لعن و نفرین کردن‌شان و اظهار تنفر و دشمنی نسبت به آنان است.

پی‌نوشت‌ها:
1. یس (36) آیه 7 ـ 10.
2. اعراف (7) آیه 179 و 195.
3. توبه (9) آیه 80.
4. هود (11) آیه 18.

سوال :
راه حلی برای حفظ نگاه **ویژه آقایان ** ؟

پاسخ :
آنچه مطرح نموده اید یک نکته ی خوب است .
ولی موارد فرق می کند مثلا اگر شرایط برای نهی از منکر فراهم باشد وظیفه اول واصلی نهی از منکر است اگر شرایط فراهم نباشد بجا صلوات برای هدایت او باید دعا نمود .
ولی به طور کلی در این مقوله که آیا نفرین این گونه افراد بهتر است ویا دعا برای هدایت شان ؟
نکاتی ارایه می شود دقت دقت کنید:
1ـ اگر افرادی زمینة هدایت، و اصلاح شدن و برگشت به سوی خدا را دارا باشند، دعا کردن به صورت کلی
مطلوب است، مثلاً گفته شود. خدایا! هر کس در هر لباسی و شغلیگناه و خیانت می‌کند. اگر قابل
هدایت است، هدایت‌شان فرما و گرنه نابودشان گردان و بر آنان لعنت نما.
2ـ هیچ گاه نمی‌توان افراد مؤمن و شیعیانی را که گاهی مرتکب گناهی می‌شوند، لعنت نمود، بلکه باید از خداوند برای آنان هدایت و آمرزش طلب کرد،‌ مگر کسانی که فقط مسلمان و شیعة ظاهری هستند اما از دشمنی با اسلام یا اولیای دین، مؤمنان و یا هتک حرمت لفظی یا عملی قرآن و معصومان یا قوانین ضروری دین کوتاهی نمی‌کنند. چنین افرادی لعن و نفرین‌شان جایز است.
3ـ گاهی بر اثر زیادی گناه، قلب انسان ـ که جایگاه ایمان است ـ چنان قساوت پیدا می‌کند و ظلمت و تیرگی بر آن چیره می‌گردد که هیچ حرف حقی و هیچ دعایی در آن تأثیر نمی‌گذارد و چنان که قرآن می‌فرماید:
«سخن حق و وعدة خداوند در مورد بیشترشان بیان شده و تحقق یافته است اما باز ایمان نیاوردند».(1)
در ادامه می‌فرماید:
«انذار و نصیحت‌شان بکنید یا نکنید، هیچ تفاوتی نمی‌کند. آنان هرگز ایمان نمی‌آورند و هدایت نمی‌یابند».
از این رو خداوند به پیامبر دستور داده است در مورد این گونه افراد، نه دعا کن و نه حرص و جوش بخور، که چرا هدایت نمی‌شوند، زیرا کاری کرده‌اند که چراغ‌های هدایت را کور و خاموش کرده‌اند. چشم دارند، ولی حقیقت را نمی‌بینند؛ گوش دارند، ولی صدای حق را نمی‌شنوند؛ قلب دارند اما نمی‌توانند به وسیلة آن حقیقت را درک کنند.(2)
خدا به پیامبر(ص) می‌فرماید:
«در مورد منافقان دعا نکن و از من (خدا)نخواه که آنان را بیامرزم، اگر در مورد این­ها هفتاد مرتبه هم از من بخواهی که آنان را بیامرزم، هرگز نمی‌آمرزم».(3) چون زمینة هدایت و اصلاح شدن را با گناهان بسیار کور کرده‌اند.
4ـ در مورد ستمگران، مستکبران، کفار و منافقان و کسانی که قابل هدایت نیستند، نمی‌توان سکوت کرد یا دعای خیر نمود، در حالی که قرآن با صدای بلند آنان را لعن نموده است: «اَلا لعنة الله علی الظالمین»(4) کلمة «اَلا» یعنی همه بدانند و آگاه باشند.
از سوی دیگر تولّی و تبرّی جزو اساسی‌ترین اصل از اصول دین است، در حدّی که امام صادق(ع) می‌فرماید: «هل الدین إلاّ الحبّ و البغض؛ مگر دین چیزی جز دوست داشتن (خدا و دوستان خدا به ویژه پیامبران و امامان و اولیای الهی) و دشمنی دشمنان خدا و دشمنان دوستان خدا) است؟!».
هر چیزی نشانه‌ای دارد، نشانة بغض نسبت به دشمنان خدا، پیروی نکردن از آنان، لعن و نفرین کردن‌شان و اظهار تنفر و دشمنی نسبت به آنان است.

پی‌نوشت‌ها:
1. یس (36) آیه 7 ـ 10.
2. اعراف (7) آیه 179 و 195.
3. توبه (9) آیه 80.
4. هود (11) آیه 18.

موضوع قفل شده است