جمع بندی راهکار برای اینکه از گناهان بدمون بیاد

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
راهکار برای اینکه از گناهان بدمون بیاد
سلام. عیدتون مبارک میخام بدونم چیکار کنم امام زمان(عج) از من راضی باشند؟ و سوال دوم راهکار برای اینکه از گناهانی مثل غیبت ، دروغ و امثال این بدمون بیاد چیکار کنیم. سوال سومم چیکار کنیم همیشه حال دلمون معنوی و متصل به خدا باشه و همیشگی باشه عذر میخوام اگه تعداد سوالام زیاد بود.  
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: جناب استاد 
سیصدوسیزده said in راهکار برای اینکه از گناهان بدمون بیاد
سلام. عیدتون مبارک میخام بدونم چیکار کنم امام زمان(عج) از من راضی باشند؟  
سلام علیکم فصل بهار و اعیاد مذهبی بر شما کاربر محترم مبارک باشد. نخست پاسخ سوال اول: کسى که منتظر و چشم به راه ظهور و قیام جهانى نجات دهنده بزرگ و موعود امت ها است، بایسته است از نظر عملى، فکرى و اعتقادى نیز انتظار و آمادگى خود را نشان دهد. تنها با لقلقه زبان و ادعاى چشم به راه بودن، نمى توان خود را منتظر واقعى دانست!! البته مرحله نخست «انتظار سازنده»، باور به وجود منجى و اعتقاد به ظهور او و برپاداشت انقلاب جهانى به دست او است. سپس نوبت به اصلاح و همسوسازى رفتارها، گفتارها و پندارها با این اعتقاد و باور است. وقتى انسان حقیقتاً منتظر کسى باشد، تمام رفتارها و سکناتش نشان از منتظر بودن او دارد. به عنوان مثال اگر منتظر میهمان باشد، حتماً خانه را تمیز و مرتب مى کند، وسایل پذیرایى را آماده مى کند و با لباس مرتّب و چهره اى شاداب، در انتظار مى ماند. چنین کسى مى تواند ادعا کند که منتظر میهمان است. اما کسى که نه خانه را مرتّب کرده و نه وسایل پذیرایى را آماده نموده است و نه لباس مرتّب و تمیزى پوشیده و نه اصلاً به فکر میهمان بوده است ؛ اگر ادعا کند که در انتظار میهمان است. همه او را ریشخند کرده، بر گزافه گویى او خواهند خندید!! لاف عشق و گله از یار زهى لاف دروغ      عشق بازان چنین مستحق هجرانند       بعضى از بایسته ها و وظایف منتظران امام مهدى(عج) را چنین مى توان شمارش کرد:
یک. وظایف فردى و اخلاقى ۱-۱. سنخیت با امام منتظران واقعى، وضعیت فکرى، روحى و عملى خود را به گونه اى سامان مى بخشند که سنخیت کاملى با امام زمان(عج) داشته باشد. به طور کلى هر انسانى داراى سه مرتبه وجودى (افکار، صفات و اعمال) است و هیچ انسانى از این قاعده مستثنا نیست. اگر کسى بخواهد به انسان دیگرى نزدیک شود، چاره اى ندارد جز اینکه بکوشد نوع اعتقاد، باورها، صفات و رفتار خود را به ایشان نزدیک سازد تا از این طریق شیعه و پیرو واقعى او باشند. امام باقر«ع» در تفسیر آیه «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا»؛ آل عمران (۳)، آیه ۲۰۰. فرمود: «اصبروا»، یعنى صبر کنید بر اداى واجبات و «صابروا»، یعنى شکیبا باشید بر اذیّت دشمنان و «رابطوا»، یعنى رابطه ناگسستنى با امام خود، مهدى منتظر(عج) داشته باشید» منتخب الاثر، ص ۵۱۵، ج ۸ ؛ الغیبة النعمانى، ص ۱۹۹ ؛ تفسیر برهان، ج ۱، ص ۲۳۴.. ۱-۲. پرهیزکارى و تزکیه نفس یکى از وظایف و بایسته هاى مهم منتظران، آراستن درون با فضایل انسانى و چنگ زدن به مکارم اخلاقى است ؛ یعنى، همان طور که قرآن مى فرماید: «اگر مى خواهید محبوب خدا باشید، تقوا پیشگى کنید» ؛ این قانون در مورد حضرت مهدى(عج) نیز هست. بسى گفتند از عیسى و مهدى      مجرّد شو، تو هم عیساى عهدى ز مهدى گر چه روزى چند پیشى      بکش دجّال خود، مهدىّ خویشى چو تو در معرفت، چون طفل مهدى      چه دانى، قدر علم و فضل مهدى؟! به نور علم مى کن دیده روشن      که تا بتوانیش هر لحظه دیدن ر.ک: کنزالحقایق، شیخ محمود شبسترى. از امام صادق«ع» نقل شده است: «براى صاحب الامر، غیبتى طولانى است ؛ در این دوران هر کس باید تقوا پیشه سازد و به دین خود چنگ زند» الغیبة النعمانى، ص ۲۵۰، باب ۱۴، ح ۵.. ۱-۳. یاد یار منتظر حقیقى، کسى است که از یاد و نام محبوب خود غافل نمى شود و پیوسته در فکر و اندیشه او است. شخص مؤمن، در هیچ حالى از حالات و هیچ وقتى از اوقات و هیچ مکانى از مکان ها، از یاد امامش و انتظار قدوم مبارک او، خالى و فارغ نیست. روایت شده است: وقتى امام موسى بن جعفر«ع» از امام غایب و نعمت باطنى خدا یاد کرد، فردى پرسید: آیا از امامان کسى غایب مى شود؟ فرمود: «نعم یغیبُ عن اَبصارِ النّاس شخصُهُ و لا یَغیبُ عن قُلوبِ المؤمنین ذِکرُهُ و هو الثّانى عَشر منّا»؛ علامه مجلسى، بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۰. ؛ «بلى، شخص او از دیدگاه هاى مردم غایب مى شود ؛ ولى یاد او از دل هاى مؤمنان نهان نمى شود و او دوازدهمین نفر از ما است». بزرگداشت یاد و نام امام مهدى(عج) مصادیق و شکل هاى مختلفى دارد که به بعضى از آنها اشاره مى شود: ۱-۳-۱. برپاخاستن به هنگام شنیدن نام ایشان ؛ نقل شده است: «روزى در مجلس حضرت صادق«ع»، نام مبارک حضرت مهدى(عج) برده شد ؛ امام ششم به منظور تعظیم و احترام نام آن حضرت از جاى خود برخاست و قیام فرمود» نجم الثاقب، ص ۵۲۳.. «امام رضا«ع» نیز با شنیدن نام آن حضرت برخاست و دست خود را به نشانه تواضع بر سر گذاشت» بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۱۳۷.. ۱-۳-۲. نکوداشت روزهاى منسوب به آن حضرت ؛ مانند نیمه شعبان و اعیاد چهارگانه اسلامى: فطر، قربان، غدیر و جمعه. ۱-۳-۳. آغاز کردن هر روز با سلام به پیشگاه امام«ع» ؛ منتظران امام مهدى(عج) در آغاز هر روز و در تعقیب نماز صبح، سلام به مولاى خود را فراموش نمى کنند و متناسب با فرصت وقت، یکى از زیارت ها و دعاها را مى خوانند و... ر.ک: نشریه موعود، مقاله شیعه، انتظار و وظایف منتظران، مهر و آبان ۸۰..
۱-۴. اظهار محبّت و مودّت یکى از اوصاف منتظران شیعیان خالص امام زمان(عج)، مهرورزى و محبّت سرشار به آن حضرت است. البته این محبت و مهرورزى دو طرفه است ؛ زیرا امام معصوم نیز شیعیان و یاران خود را دوست دارد و شفیق و دلسوز آنها است: «(الامام ) الانیسُ الرفیق و الوالدِ الشفیقُ و الاخُ الشفیق...»؛ کافى، ج ۱، ص ۱۹۱، ح ۱. ؛ «امام همدم و رفیق، پدر مهربان و برادر دلسوز است». پیامبر اکرم«ص» درباره لزوم دوستى حضرت مهدى(عج) مى فرماید: «مَن اَحَبّ اَن یَلقى اللّه و قَد کَمل ایمانُهُ و حَسُنَ اِسلامُهُ فَلیَتَوَلَّ الحُجّة صاحب الزمان المنتظر»؛ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۲۹۶، ح ۱۲۵. ؛ «هر کس دوست دارد خدا را ملاقات کند ؛ در حالى که ایمانش کامل و اسلامش نیکو باشد، پس باید دوستدار حضرت حجّت، صاحب الزمان منتظر باشد». خود امام مهدى(عج) نیز مردم را به کارهایى سفارش فرموده که موجب ازدیاد محبّت و مودّت مى شود: «هر یک از شما باید به امورى بپردازد که او را به محبّت ما نزدیک کند و از کارهایى که ناخوشایند ما است، دورى جوید ؛ زیرا ظهور ما به صورت ناگهانى فرا مى رسد» همان، ج ۵۳، ص ۱۷۶.. ۱-۵. حزن و اندوه و ندبه محزون بودن در فراق امام مهدى(عج)، ندبه و اظهار شوق به لقاى او از اوصاف منتظران عاشق پیشه است. امام حسن عسکرى«ع» فرمود: «لا تزالُ شیعتنا فى حُزنٍ حتّى یظهَر وَلَدى الّذى بشّر به النبى«ص»»؛ یوم الخلاص، ج ۱، ص ۳۹۲، ح ۴۴۵. ؛ «شیعیان ما در یک اندوه دائم به سر مى برند تا فرزندم - که پیامبر«ص» نوید ظهورش را داده است - ظاهر شود». ۱-۶. اظهار اشتیاق و چشم به راه بودن شور طلب و علاقه دیدار یار و اظهار شیدایى و اشتیاق به محبوب، از ویژگى هاى بارز منتظران است ؛ چنان که در دعاى ندبه آمده است: «لیتَ شِعرى اَینَ استَقرّت بِکَ النّوى بَل اَىُّ ارض تُقِلُّک اَو ثَرى ابرضوى ام غیرها ام ذى طوى...»؛ اقبال الاعمال، ص ۲۹۸. ؛ «اى کاش مى دانستم در چه جایى منزل گرفته اى و چه سرزمین و مکان تو را در بر گرفته است! آیا در کوه رضوى هستى و یا در جاى دیگر و یا در ذى طوى هستى...». امام على«ع» وقتى از امام مهدى(عج) و صفات آن حضرت مى گوید ؛ ناگاه از درون سینه آهى مى کشد و شوق دیدار آن بزرگوار را ابراز مى دارد. ۱-۷. صبر و بردبارى در روایات زیادى توصیه به صبر و بردبارى در این دوران شده و براى منتظران صابر، پاداش ها و ثواب هاى چندى بیان گشته است. امام صادق«ع» مى فرماید: «من دین الائمة الورع و العفّة و الصلاح و انتظارُ الفرج بالصّبر»؛ منتخب الاثر، ص ۴۹۸.؛ «از آیین امامان است: تقوا، عفّت، صالح بودن و انتظار فرج با صبر و شکیبایى». رسول گرامى اسلام«ص» فرموده است: «خوشا به حال شکیبایان در غیبت و محبّت او، که آنان را خداى تبارک و تعالى، در کتابش چنین توصیف فرموده است: «هُدىً لِلْمُتَّقِینَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ»؛ یوم الخلاص، ج ۱، ص ۳۵۶، ح ۳۶۱.. در روایات دیگر نیز «متقین» به شیعیان و «غیب» به حجّت غایب تفسیر شده است الزام الناصب، ص ۱۳۷.. همچنین روایت شده است: «کسى که منتظر امر ما باشد (ظهور مهدى) و بر آنچه در این راه از آزار و ترس و وحشت مى بیند، صبر کند، فردا (روز رستاخیز)، در جرگه ما خواهد بود» بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۵۶..
دو. وظایف دینى و اعتقادى ۲-۱. ثبات قدم در دین دارى پیروى از پیشوایان معصوم، پاى فشردن بر شاخص هاى زندگى سالم، اجراى حدود الهى، حق مدار ماندن، تقویت ایمان و اعتقاد و داشتن ثبات قدم در دین دارى، گرفتار نیامدن در دام بدعت ها و انحرافات و... از بایسته هاى اساسى عصر غیبت است. رسول خدا«ص» فرمود: سوگند به آن که مرا به حقّ برانگیخت! فرزند به پا خاسته من غایب خواهد شد... پس هر که روزگار غیبت وى را درک کند ؛ بر ریسمان محکم دین خدا چنگ زند و بر ابلیس خبیث راهى نگشاید که با افسونِ شکّ و تردید، او را از آیین من، دور و از دین من بیرون سازد» اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۵۹.. باید به این هشدار رسول خدا«ص» نیز توجّه کرد که: «او غیبتى طولانى نخواهد داشت و امت ها درباره او به سرگردانى و حیرت خواهند افتاد و از دین خود منحرف مى شوند ؛ در این هنگام او مثل ستاره اى درخشان به سوى مردم رو مى آورد». امام حسن عسکرى«ع» مى فرماید: «به خدا سوگند! او غیبتى خواهد داشت که در آن، تنها کسانى از هلاکت نجات مى یابند که خداوند آنان را بر قول امامتش ثابت قدم داشته و در دعا براى تعجیل فرجش، موفّق کرده است» بحارالانوار، ج ۵۱، ۷۲ ؛ کتاب الغیبة طوسى، ص ۱۷۶.. ۲-۲. دعا مؤثّرترین وسیله براى ایجاد رابطه روحى با امام عصر(عج) و نیز عامل مؤثر در ظهور آن حضرت، دعاى مردم براى فرج آن حضرت است. در کتاب مکیال المکارم، براى دعا در فرج امام زمان(عج) صد فایده مهم نقل شده است ؛ از جمله: ۱. دعا براى فرج، موجب فرج خواهد بود. ۲. موجب زیاد شدن نعمت پروردگار مى شود. ۳. سبب ناراحتى و اضطراب شدید شیطان مى گردد. ۴. باعث کامل شدن ایمان است. ۵. با ارزش ترین اعمال و اجر رسالت پیامبر است. ۶. موجب دعا کردن متقابل امام زمان(عج) براى دعا کننده است. ۷. موجب نجات از فتنه هاى آخرالزمان و سالم ماندن از هلاکت روحى است و... ر.ک: مکیال المکارم، ج ۱، ص ۶۲۶ - ۶۴۹..
۲-۳. شناخت و معرفت امام یکى از وظایف و بایسته هاى مهم منتظران، شناخت امام«ع» و آشنایى و ارتباط هر چه بیشتر با آن حضرت است. شناخت امام«ع» به حدى ضرورت دارد که در روایات معتبر شیعه و سنّى آمده است: «هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلى مرده است» کمال الدین، ج ۱، ص ۳۷۱ ؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۶۰ ؛ ینابیع المودّة، ج ۲، ص ۳۷۲.. این معرفت هم شامل نام و نسب مى شود و هم شامل اوصاف و ویژگى ها و هم اهداف و برنامه ها مى باشد. به همین جهت در یکى از دعاهاى معتبر و معروف مى گوییم: «اللهم عرّفنى نفسَک فانّک ان لم تُعرّفنى نفسَّک لم اعرف نبیّک، اللّهم عرّفنى رسولَک فانّک ان لم تعرّفنى رسولک، لم اعرف حجّتک، اللّهم عرّفنى حجّتک فانّک اِن لم تُعرّفنى حُجّتک ضللتُ عن دینى»؛ کافى، ج ۱، ص ۳۳۷، ح ۵ ؛ کمال الدین، ج ۲، ص ۵۱۲.. ۲-۴. ارتباط و پیوند با ولایت حفظ و تقویت پیوند قلبى با امام عصر(عج) و تجدید دایمى عهد و پیمان با آن حضرت، یکى دیگر از وظایف مهمى است که هر شیعه منتظر در عصر غیبت بر عهده دارد. ۲-۵. توسّل و زیارت آن حضرت بایسته است شیعیان منتظر در همه حالات - به ویژه هنگام شداید و سختى ها و تهاجم دشمن - به امام زمان(عج)، متوسّل شوند و رفع مشکل خود را از مولاى خود بخواهند ؛ چنان که توصیه شده هنگام سختى گفته شود: «یا صاحب الزمان اغِثنى: یا صاحب الزمان ادرکنى»؛ مختصر نجم الثاقب، ص ۱۳۳.. در این رابطه زیارت روز جمعه، زیارت یاسین، دعاى عهد و... را بخوانند ر.ک: سیماى آفتاب، ص ۲۹۲ و ۲۹۳. و با امام خود، ارتباط قلبى و انس درونى فراهم سازند. ۲-۶. صدقه و زیارت از طرف امام«ع» صدقه دادن براى سلامتى آن حضرت از اوصاف منتظران و دوستداران حقیقى امام مهدى(عج) است. اعمالى چون قرائت قرآن، حج، طواف، زیارت مرقد ائمه«ع» و هر کار خیر دیگرى را مى توان به نیابت از آن حضرت به جاى آورد و ضمن اظهار ارادت و دوستى واقعى خود، یاد و نام او را همیشه در دل و جان خود زنده نگه داشت. سید ابن طاووس در کشف المحجة سفارش مى کند: «صدقه دادن از سوى آن جناب را، پیش از صدقه دادن از سوى خود و عزیزانت، قرار ده و دعا براى آن حضرت را، بر دعا کردن براى خودت مقدّم بدار و نیز در هر کار خیرى که مایه وفاى به حق آن حضرت است، آن بزرگوار را مقدّم بدار که سبب مى شود به سوى تو توجّه فرماید و به تو احسان کند» کشف المحجة، ص ۱۵۲.. ۲-۷. تسلیم بودن و عدم تعیین وقت روزى مهزم به امام صادق«ع»، عرض کرد: فدایت شوم! خبر ده مرا از این امرى که منتظرش هستیم کى خواهد بود؟ امام فرمود: «اى مهزَم! تعیین کنندگان وقت دروغ مى گویند و عجله کنندگان هلاک مى گردند و تسلیم شدگان نجات اند» کافى، ج ۱، ص ۳۶۸.. همچنین در تفسیر آیه «أَتى أَمْرُ اللَّهِ فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ»؛ نحل (۱۶)، آیه ۱.، فرمود: «این امر ما است، خداى عزّوجل امر فرموده که در آن عجله نشود تا اینکه سه لشکر آن را تأیید کنند: فرشتگان، مؤمنان و رعب ؛ خروج قائم، همانند خروج رسول خدا«ص» خواهد بود...» الغیبة النعمانى، ص ۱۰۴.. (مهدویت۱، رحیم کارگر، کد: ۳۰/۵۰۰۰۲۷)
سیصدوسیزده said in راهکار برای اینکه از گناهان بدمون بیاد
و سوال دوم راهکار برای اینکه از گناهانی مثل غیبت ، دروغ و امثال این بدمون بیاد چیکار کنیم.
  در پاسخ به سوال شما پرسشگر گرامی چند راهکار توصیه می شود . ۱ – ترک گناهان برای از بین رفتن لذت گناه از دل , می بایست در جهت ترک گناهان , تلاش کنید . توضیح مطلب : انسان آمیخته ای از فطرت و طبیعتی است که اقتضای عالم ماده است . فطرت انسان , او را به سوی خدا و اطاعت از او , و طبیعتش , وی را به سوی گناه و معصیت می کشاند ؛ فالهمها فجورها و تقواها فطرت الهی هر انسانی او را در هنگام انجام معصیت و عمل زشت , مورد سرزنش قرار داده و مؤاخذه می کند ؛ حال اگر انسان پاسخی مثبت به فطرت خویش ندهد و تابع خواست طبیعت خود گردد و به سوی گناهان روی آورد , کم کم با گناه خو گرفته و به آن عادت می کند و بطور طبیعی در کنار آنچه که نسبت به آن معتاد شده , احساس آرامش و لذت خواهد کرد و در نبودش , رنج می برد . پس مهمترین چیزی که در ابتدا باید به آن بپردازید اینست که با تلاش و تمرین , گناه را ترک کنید ؛ ارتکاب گناه و در عین حال ,درخواست برطرف شدن شیرینی گناه از دل , با یکدیگر سازگار نیست . با استمرار و کوشش در جهت ترک گناه و توصیه هایی که در ذیل خواهد آمد , پس از مدتی نه تنها شیرینی گناه از دلتان خواهد رفت , بلکه انزجار و تنفر از گناه , جایگزین آن خواهد شد . اگر لذت ترک لذت بدانی دگر لذت نفس لذت ندانی ۲ – جایگزینی لذت حلال بجای شیرینی گناه روی آوردن به طبیعت سبز , رودخانه , جنگل و... بهره مندی از لذتهای حلال و پاک ؛ استفاده از آنچه که خداوند حلال کرده و عادت در بهره مندی از لذات حلال , به جای بهره مندی از گناهان , می تواند کم کم شیرینی گناه را از دل بیرون برد . بعنوان مثال اگر علاقه ی شدید به گوش دادن موسیقی حرام دارید و از آن لذت می برید , می توانید به جای آن از موسیقی حلال استفاده کنید . ای عزیز ! بدان که نفس انسان , کلب معلم است ؛ یعنی سگ تعلیم دیده ای است که به هر چه عادتش دهی با همان خو می گیرد , اگر به بهره مندی از نعمتهای الهی و لذات حلال و طیب , عادتش دهی با همان مأنوس خواهد شد و اگر به لذت بردن از گناه خو بگیرد , به آن دلشاد می شود .
۳ – اندیشیدن در خصوص گناه و تبعات آن امام علی ( علیه السلام ) فرمودند : در شگفتم از مردمی که از غذا پرهیز می کنند چون می ترسند به سلامتی شان آسیب برساند , چگونه از گناهان که آنها را به آتش می افکند پرهیز نمی کنند ! (۱) اندیشه کردن در عاقبت گناه , لذت آنرا نیز از بین می برد . انسانی که یقین دارد فلان غذای لذیذ , مسموم است و سلامتی او را به خطر می اندازد از آن اجتناب می کند و در صدد خوردن و لذت بردن از آن بر نمی آید . اگر گناه می کنیم و چه بسا از آن لذت می بریم بدلیل آن است که نه گناه را می شناسیم و نه از تبعات شوم آن آگاهیم . لذا آیه ی کریمه می فرماید : به کارهای زشت چه آشکار و چه پنهان نزدیک نشوید لا تقربوا الفواحش ما ظهر منها و ما بطن (۲) لذا خردمندان و مؤمنان حقیقی , نه تنها گناه نمی کنند بلکه به آن نزدیک نمی شوند ؛ چرا که به عاقبت شوم آن یقین دارند و بالنتیجه از گناه , لذت نمی برند بلکه بالعکس . البته لازم به ذکر است که رسیدن به این رتبه و مقام , با تلاش و زحمت و مجاهده فراهم می گردد. ۴ – تلاش در جهت دوستی بیشتر با اهل بیت عصمت و طهارت ( علیهم السلام ) محب , اگر در محبتش صادق باشد , نسبت به آنچه محبوب دوست دارد , علاقمند شده و از آنچه محبوب منزجر است , نه تنها دوری می کند بلکه او نیز منزجر می شود . دوست عزیز , اگر صادقانه از آنچه که می دانید حرام است , اجتناب کنید و در این مسیر ثابت قدم باشید و با توکل بر خدا و توسل به اهل بیت ( علیهم السلام ) بویژه امام عصر ( عج الله تعالی فرجه الشریف ) و از آن ذوات مقدسه محبت شدیدشان را طلب کنید , خواهید دید که محبت آنها رفته رفته در قلبتان بیشتر خواهد شد و در اثر شدت این محبت , علاقه ی به آنچه محبوب می پسندد و انزجار از آنچه او دوست نمی دارد نیز , در دل شما ایجاد خواهد شد ؛ تا کار به جایی می رسد که دل محب , تنها خانه ی یار می شود و لا غیر .
۵ – همنشینی و دوستی با مؤمنین راستین دوستی با کسانی که اهل طاعت الهی و اجتناب از معاصی هستند , در نحوه ی نگرش و رفتار انسان با گناهان , تأثیر بسیار زیادی دارد ؛ در واقع این مورد نیز در طول مورد چهارم یعنی دوستی با اهل بیت ( علیهم السلام ) است . وقتی انسان با اهل طاعت , رفت و آمد داشته باشد و محبت این افراد را به دل راه دهد , کم کم در پی تأثیر پذیری از این افراد , از گناهان اجتناب کرده و قبح معاصی برایش آشکار می شود و همانطور که قبلا ً اشاره شد با ترک معصیت به طور مستمر و مداوم , محبت آن نیز از دل بیرون خواهد رفت ؛ چرا که : هر آنچه دیده بیند دل کند یاد . ۶ – حضور در جلسات وعظ و خطابه ی علماء و مطالعه ی کتابهای اخلاقی بزرگان بسیاری از گناهانی که مردم انجام می دهند و یا لذتی که از انجام گناه می برند به این دلیل است که از حقیقت گناه و تبعات ناخوشایند آن آگاهی ندارند . با حضور در جلسات درس اخلاق و مطالعه ی کتابهای بزرگان در این خصوص , به مرور زمان بینش انسان نسبت به گناه , بینشی واقع گرایانه خواهد شد و با توجه به این قاعده که حقیقت انسان , همان حقیقت اندیشه ی اوست , چنین کسی وقتی قبح گناه را باور کند , دیگر نه اثری از گناه باقی می ماند و نه لذت آن . ۸ – ذکر صلوات بر پیامبر و اهل بیت مطهر آن حضرت ( سلام الله علیهم اجمعین ) و روی آوردن به عبادت و دعا خداوند بر هر کاری قادر و تواناست چرا که انه علی کل شیء قدیر . وقتی حضرت حق , تلاش بنده را در جهت قرب به او مشاهده کند و ببیند بنده اش در حد توان , از گناهان اعضاء و جوارح اجتناب می کند ؛ او را در خالی کردن دل از لذت گناه , که زحمت بیشتری دارد یاری خواهد کرد . کتابهای زیر برای مطالعه سفارش می شود : - سلسله درسهای اخلاق آیة الله مشکینی - کتابهای شهید دستغیب - گناه شناسی استاد قرائتی - کتابهای چند جلدی استاد کریم محمود حقیقی پی نوشت: (1)میزان الحکمه / ج ۴ / ص ۱۸۸۳ (۲) سوره ی انعام / ۱۵۱
سیصدوسیزده said in راهکار برای اینکه از گناهان بدمون بیاد
سوال سومم چیکار کنیم همیشه حال دلمون معنوی و متصل به خدا باشه و همیشگی باشه عذر میخوام اگه تعداد سوالام زیاد بود.
  یاد خداوند دو معنا دارد، عام و خاص. بهترین و روشن ترین راهکار یاد دائمی خداوند قرار گرفتن در ظرف عبودیت حق تعالی و انجام وظایف واجب دینی و فرامین الهی و ترک گناه است. تا زمانی که بنده در این ظرفیت قرار دارد به یاد خدا است و این همان معنای عام ذکر و یاد خدا است. یاد خدا که همان «ذکر» باشد یکی از ویژگی‌های معتقدان حقیقی خداوند متعال است که در قرآن کریم نیز به این حقیقت اشاره گردیده و دستور به یاد نمودن خدا و عدم فراموشی حضرت حق تعالی را داده و حتی در قسمتی از آیات نیز انسان را متوجه این امر کرده که اگر می خواهی من(خدا) شما را فراموش نکنم، پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم. امیر المؤمنین علیه السّلام نیز یکی از ویژگی‌های متّقین را «ذکر» و به یاد خدا بودن نامیده است که متقین کسانی هستند که صبح می‌کنند در حالی‌ که تمام همّت و تلاششان در یاد خدا و ذکر اوست. تعریف ذکر و یاد خدا بودن: ذکر در لغت به معنی حفظ معنای یک شی یا حاضر کردن آن معنی می‌باشد و علاوه بر آن حفظ معنای یک چیزی یا به خاطر فراموشی است یعنی ما یک چیزی را به یاد می‌آوریم به خاطر این که فراموش کرده بودیم و با به یاد آوردن دوباره آن، از فراموشی آن مطلب رهایی جسته‌ایم و یا به خاطر ادامه حفظ است. پس ذکر به هر دو معنی در مورد مومنین این است که مومنین پیوسته یاد خدا را هم در زبانشان تکرار می‌کنند و زبانشان به ذکر خداست و هم قلبشان. چنان که در آیه ۲۰۵ اعراف نیز به این مطلب اشاره شده که (وَ اذْکُرْ رَبَّکَ فی نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَ خیفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ وَ لا تَکُنْ مِنَ الْغافِلین ) «پروردگارت را در دل خود، از روى تضرع و خوف، آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان، یاد کن و از غافلان مباش!»
انواع ذکر و یاد خدا: از مطالب بالا چنین نتیجه گیری می‌شود که ما دو نوع ذکر داریم: یک ذکر لفظی و زبانی مانند گفتن الله اکبر، گفتن سبحان الله، لااله الا الله گفتن و... دیگری ذکر قلبی، و آن به این معناست که آدمی با تمام وجودش به یاد خدا باشد چه در ظاهر و چه در باطن، و در همه اعمالی و رفتارش، رضای خدا را مدّ نظر داشته باشد و او را ناظر بر اعمال خویش ببیند و از انجام اعمالی که می‌داند مورد رضایت خداوند نیست، دوری کند. که این ذکر نوع بهتر از ذکر زبانی و لفظی است. چنان‌که رسول خدا صلی الله علیه وآله در ضمن وصیت‌های خویش به امیر المؤمنین علیه السّلام فرموده است: «و در هر حال به یاد خدا باش و یاد خدا ـ تنها ـ سبحان الله و الحمد لله و لااله الا الله و الله اکبر نیست، بلکه یاد خدا آن است که شخص، هنگام روبرو شدن با حرام، از خدا بترسد و آن را ترک گوید.» پس اهل ذکر کسانی هستند که خود را در محضر خداوند متعال حاضر می‌‌بینند و به غیر خدا توجهی ندارند. در حدیث معراج یکی از ویژگی‌های مؤمنان را ذکر داشته و بیان می‌دارد که « لذت این دسته از اهل بهشت به عذاب و شراب بهشتی نیست بلکه به یاد خداوند و گفتگوی با اوست.»   مصادیق ذکر قرآن کریم: خداوند متعال در آیه یک سوره اعراف، قرآن را ذکر معرفی نموده و بیان می‌دارد که (کِتابٌ أُنْزِلَ إِلَیْکَ فَلا یَکُنْ فی صَدْرِکَ حَرَجٌ مِنْهُ لِتُنْذِرَ بِهِ وَ ذِکْرى لِلْمُؤْمِنین ) ؛ «کتابی است که به سوی تو فرستاده شد تا این که تو از آن دلتنگ نبوده باشی و به واسطه آن مردم را بترسانی و (قرآن) ذکری است برای مومنین» و باز در سوره حجر آیه ششم نیز می‌فرماید: (وَ قالُوا یا أَیُّهَا الَّذی نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ ) ؛ «و گفتند ای کسی که برایش ذکر نازل شده» بر این اساس، کسانی که اهل ذکر واقعی هستند اهل قرآن نیز می‌باشند و در قرآن نگاه کرده به دستوراتش عمل می‌کنند. و شاید بر این مبناست که قرآن دستور می‌دهد که از اهل ذکر سوال کنید چرا که این‌ها قرآن را خوانده و از دستوراتش اطلاع دارند. پیامبر اکرم: خداوند متعال علاوه بر قرآن، رسول خدا صلی الله علیه وآله را نیز به عنوان ذکر معرفی نموده از جمله در آیه ۵۴ سوره قلم:(وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَ ما هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ لِلْعالَمین ) «می‌گویند او ـ پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله ـ دیوانه است و او نیست جز ذکر دو عالم» پس ایشان نیز یکی از مصادیق ذکر است.
نماز: یکی دیگر از مصادیق کامل ذکر، نماز می‌باشد زیرا نماز علاوه بر ذکر زبانی بودنش، مصداق اطاعت از حضرت حق نیز می‌باشد. چنان‌چه پس از مبعوث شدن حضرت موسی به پیامبری در سوره طه آیه ۱۴ می‌فرماید: که نماز را برای یاد من به پا دار! (وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْری ) چون بر اساس آیه۱۵۲ سوره بقره نتیجه یاد خدا را یاد شدن خودمان از طرف خداوند دانسته است. (فَاذْکُرُونی أَذْکُرْکُمْ وَ اشْکُرُوا لی وَ لا تَکْفُرُونِ) در حدیثی قدسی نیز می‌خوانیم که من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند. در حدیثی از امام صادق داریم که خداوند می‌فرماید: «فرزند آدم مرا در نفس خود یاد کن تا تو را در نفس خود به یاد آورم، فرزند آدم مرا در خلوت یاد کن تا تو را در خلوت یاد کنم. مرا در جمع یاد کن تا تو را در جمعی که بهتر از جمع تو هست یاد کنم». و همچنین در اکثر آیات قرآن پس از ذکر خدا، نماز را به عنوان بهترین مصداق ذکر می‌شمارد در آیه ۳۷ سوره نور خوانیم که: (رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إیتاءِ الزَّکاةِ یَخافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصار) « مردانی که نه تجارت و نه معامله‌ای آنان را از یاد خدا و بر پا داشتن نماز و ادای زکات غافل نمی‌کند.» نماز جمعه: در سوره جمعه آیه نهم، نماز جمعه نیز به عنوان یکی از مصادیق ذکر خدا معرفی شده است. (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا نُودِیَ لِلصَّلاةِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى ذِکْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَیْعَ ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ) «اى کسانى که ایمان آورده اید! هنگامى که براى نماز روز جمعه اذان گفته شود، به سوى ذکر خدا بشتابید و خرید و فروش را رها کنید که این براى شما بهتر است اگر مى دانستید!»
فواید ذکر جلب توجه خدا: هچنان که گفتیم یکی از فایده‌های یاد خدا بودن، این است که خداوند نیز به یاد ما خواهد بود که در یاد خدا بودن، همانا توجه خاص و ویژه خداوند به بنده می‌باشد در آیه ۱۵۲ سوره بقره نیز که بالاتر به آن اشاره کردیم آمده است: «مرا یاد کنید، شما را یاد کنم.» زنده و نورانی شدن قلبها: امام سجاد علیه السلام‌ می‌فرماید: « خدایا! با یاد تو قلبم زنده می‌شود.» و امیر المؤمنین علیه السّلام نیز می‌فرمایند: « کسی که خدای سبحان را یاد کند خداوند نیز قلبش را زنده می‌کند و عقل و خرد او را نور می‌بخشد.» آرامش روانی: خدا کسی است که بالاتر از او کسی دیگر نیست، همه کارها را می‌تواند انجام دهد، انسان را از سختی‌های غیر قابل تحمل نجات دهد، پس کسی که به چنین خدایی معتقد شد و پیوسته با یاد چنین خدایی زندگی کرد هیچ وقت در برابر مشکلات مالی، اجتماعی و روحی و روانی، خم به ابرو نیاورده و با توکل بر خدا، بر تمام مشکلات پیروز خواهد شد و با اعتماد به خدا، قلبش را نیز آرامش می‌دهد؛ در آیه ۲۸ سوره رعد نیز به این مطلب اشاره شده که: (الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب ) ؛ « آنان که ایمان آورده‌اند و دلهایشان با یاد خدا آرام می‌گیرد بدانید که تنها با یاد خداست که دل‌ها آرامش می‌یابد.» و در آیه ۲۰۱ سوره اعراف نیز بیان گردیده که: (إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُون ) ؛ «پرهیزگاران هنگامى که گرفتار وسوسه هاى شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) مى افتند و (در پرتو یاد او، راه حق را مى بینند و) ناگهان بینا مى گردند.» پرتو یاد خدا گر دهد آرایش دل بگذرد عمر تو در سایه آسایش دل ثروت و مال نبخشد به دل آرام و قرار که از آن زاد، پریشانی و آلایش دل هست تنها به خداوند قسم یاد خدای ما به راحت و آرامش و آسایش دل محبت خدا انسانی که پیوسته به یاد خداست، محبت الهی در قلبش جا می‌گیرد. چنان‌که در زندگی روزمره نیز چنین است که اگر انسان در تمامی ساعات، شخص خاصی را در خاطر داشته باشد، کم کم محبت او در قلبش حاکم می‌شود. در روایت نیز آمده است: «هر کس خدا را زیاد یاد کند، محبت خدا در قلبش حاکم می‌شود.»
جمع بندی و نتیجه: پس با توجه مطالب گفته شده ذکر خدا تنها ذکر زبانی نیست بلکه یک مرتبه بالاتر از آن، ذکر قلبی را نیز شامل می‌شود. و آشکار گردید که کسی که ذکر خدا را می‌گوید باید به دستورات قرآن، پیامبر اکرم نیز توجه کامل را نماید و فقط با الله اکبر گفتن، خودش را دلخوش ننماید، بلکه ذکر لفظی مقدمه‌ای به ذکر عملی انسان باید باشد و این که مصداق ذکر، قرآن و پیامبر و نماز می‌باشد و ذاکر و ذکر گوینده باید اهل قرآن، عمل کننده به سیره پیامبر اکرم و نماز خوان نیز باشد و آخر این که نتیجه ذکر به خودمان بر می‌گردد و آن این که ما به توسط داروی ذکر، از بیماری قرن اخیر، که استرس و اضطراب می‌باشد رهایی خواهیم یافت. پس در مواقعی که انسان مشغول عبادت های رسمی شبانه روزی است باید دقت کند با توجه و حضور قلب انجام شود و در زمان‌های دیگر هم همین که خدا را در زندگی خود حاضر و ناظر بداند و رعایت حدود اسلامی را در کار، معامله، تدریس، نگاه، رفت و آمد و... رعایت کند و مراقبت کند که هر روز این حضور بیشتر شود کم کم یاد خدا در همه اوقات برای او حاصل می شود. توجه به این موارد و نظایر آن به ما این معرفت و بینش را می‌دهد که «یاد خداوند» لزوما ذکر لفظی نیست تا منافاتی با کارهای روزمره از قبیل تحصیل داشته باشد بلکه عمده ذکر قلبی مورد نظر است. به علاوه اگر کارهای روزمره از قبیل درس خواندن با انگیزه الهی باشد، ذکر الله و یاد خداوند قلمداد می‌شود. برنامه عبادى زیر را عمل کنید که براى یاد خدا بسیار مؤثر است: ۱ـ مراقبه و محاسبه: در آغاز هر کارى کمى مکث کنید اگر واجب است حتما انجام دهید اگر حرام است حتما ترک کنید و اگر نه حرام است نه واجب در انجام و ترک آن مختارید. این سه چیز را قبل از انجام هر کارى مشخص کنید سپس انجام دهید. اصل این توجه و مراقبه چندین فایده دارد: اولاً: انسان به حرام نمى افتد و نیز واجبى از او ترک نمى شود. ثانیاً: انسان را از غفلت شبانه روزى مى گیرد. ثالثا: ترک حرام و فعل واجب به قصد قربت خود عبادت به حساب مى آید مى توان فعل تمام واجبات و ترک تمام محرمات را به قصد قربت انجام داد. حتى افعالى که نه واجب هستند نه حرام مى توان با قصد قربت آنها را عبادى کرد مثلاً: خوابیدن با این قصد باشد که تجدید نیرو شود تا انسان عبادت خدا کند و... شب به محاسبه بنشیند که آیا مراقبه طول روز را خوب انجام داده یا نه. اگر خوب انجام داده و نه تنها در اول هر کارى مراقبه اش را انجام داده بلکه آن کار را طبق مراقبه انجام داده مثلاً اگر در اول فهمید فلان کار حرام است در عمل هم آن را ترک کرده یا اگر در اول فهمید واجب است در عمل آن را انجام داده اینجا شکر خداى را هر چند زبانى به جا آورد و اگر خوب انجام نداده علت یابى کند تا به مرور نقص ها و علت عدم موفقیت را کشف کند تا بعد از سال ها به جایى برسد که حتى یک گناه از او صادر نشود و خلاصه این که مدار مراقبه و محاسبه شما انجام واجبات و ترک محرمات مى باشد. امیر المؤمنین علیه السّلام مى فرمایند: «ان هذه النفس لامارة بالسوء فمن اهملها، جمحت به الى المآثم؛ همانا این نفس پیوسته به بدى و زشتى امر مى کند پس هر کسى آن را مهمل به حال خود واگذارد (ولى او انسان را رها نمى کند و) او انسان را به سمت گناهان مى کشاند»، (الغرر والدرر، باب النفس به نقل از سر الاسراء، استاد على سعادت پرور، ج ۱، ص ۳۰۵، روایت۲۰).
بنابراین مراقبه و محاسبه را باید جدى گرفت که از اساسى ترین دستورات اخلاقى و سازنده مى باشد. ۱ ـ نماز اول وقت: اگر کار اهمى با نماز اول وقت در تعارض نباشد نماز اول وقت را ترک نکنید. روایات و نیز بزرگان نماز اول وقت را اکیدا سفارش کرده اند. امام صادق(ع) مى فرمایند: «لکل صلاة وقتان: اول و آخر، فاول الوقت افضله و لیس لاحد ان یتخذ آخر الوقتین وقتا الا من علة و انما جعل آخرالوقت للمریض والمعتل و لمن له عذر و اول الوقت رضوان الله و آخر الوقت عفوالله؛ براى هر نمازى دو وقت است: اول وقت و آخر وقت پس اول وقت برتر و با فضیلت تر است و براى کسى نشاید که آخر وقت را وقت (نماز) اتخاذ کند مگر از روى علتى و آخر وقت فقط براى شخص بیمار و ناتوان و کسى که داراى عذرى است مى باشد و اول وقت خشنودى خدا را در بردارد ولى آخر وقت عفو خدا را»، (میزان الحکمه، ج ۵، ص ۴۰۱، روایت ۱۰۳۹۰). ۲ ـ مستحبات نشاط آور: از میان مستحبات از نمازهاى نافله گرفته تا دعاى کمیل و ندبه و... فقط و فقط آنهایى را انجام دهید که براى شما نشاط آور است و از تحمیل نفس بر مستحبات پرهیز کنید فقط به اقبال قلب بنگرید هر عمل مستحبى که قلب بدان اقبال داشت و بر اینان نشاط بخش و حال آور بود به همان اکتفا کنید، حتى نسبت به نماز شب که سفارش زیادى شده است اگر نشاط نداشتید یا اصلاً نخوانید یا خیلى خیلى خلاصه در ظرف ده دقیقه تمام یازده رکعت را با حذف مستحبات بخوانید. ۳ ـ توسل به ائمه معصومین علیهم السّلام گاه گاهى مخصوصا به اقتضاى حال و اقبال قلب به ائمه معصومین(ع) توسل جویید و توفیق و حاجات خود را از آن معادن کرم بخواهید. ۴ ـ دائم الوضوء: سعى کنید همیشه وضودار باشید و اگر براى شب قبل از خواب وضو بگیرید کافى است و چنانچه نیمه شب براى کارى برخاستید و خواستید دوباره بخوابید وضو لازم نیست. ۵ ـ زیارت اهل قبور: هفته اى یک بار به زیارت اهل قبور مؤمنین و شهداى عزیز بروید و اگر وقت خلوتى را انتخاب کنید تا تأمل بیشترى کنید و گذرا بودن دنیا بیشتر در دلتان جا افتد خیلى بهتر است هدف این است که دل تکان بخورد و رغبت خود را به دنیا کم کند و به فکر آخرت و عالم قبر و قیامت بیفتد. ۶ ـ آنچه موجب می‌شود که انسان از اندیشیدن در کمالات والای انسانی غافل گردد, دلبستگی به دنیا و لذت‌های دنیوی است. تا زمانی که این دلبستگی ها وجود دارد از این امور بی خبریم. در حدیث معراج, خداوند به پیامبرش می‌فرماید: یا احمد لو صلی العبد صلاة اهل السماء و الارض و یصوم صیام اهل السماء و الارض و یطوی عن الطعام مثل الملائکه و لبس لباس العابدین ثم اری فی قلبه من حب الدنیا ذرة او سمعتها او رئاستها او صیتها او زینتها لایجاورنی فی داری و لانزعن من قلبه محبتی و لاظلمن قلبه حتی ینسانی و لا اذیقه حلاوة محبتی؛) طبرسی، مستدرک الوسائل، ج۱۲، باب۶۱، ص۳۶ «ای احمد, اگر بنده همانند اهل آسمان و زمین عبادت کند و مانند اهل آسمان و زمین روزه بگیرد, و چون ملائکه از غذا دست بشوید و لباس عبادت کنندگان بر تن کند ولی در قلبش ذره‌ای علاقه به دنیا, شهرت, ریاست, آوازه یا زیور دنیا باشد به جوار من راه نمی‌یابد و از قلبش محبت نسبت به خود را بر می‌کنم تا آنجا که مرا فراموش کند و شیرینی محبت به خودم را به او نمی‌چشانم».
توجه به شرایط تاثیر گذاری ذکر: تأثیرگذارى ذکر خدا بر دل امرى قطعى و حتمى است؛ ولى میزان تأثیر هر علتى به قوت و ضعف آن بستگى دارد. تأثیر علت قوى نیرومند است و تأثیر علت ضعیف ضعیف. با توجه به مراتب متعدد ذکر، میزان تأثیر آن بر افراد نیز بسیار متفاوت است. چه بسا میزان تأثیر مراتب پایین ذکر بسیار نامحسوس باشد. میزان تأثیرپذیرى دل ها متفاوت است. هراندازه قلب انسان پاک تر و از اوصاف زشت و کنش هاى نکوهیده پیراسته تر باشد، از تابش انوار الاهى بیش تر بهره مى برد و اطمینان و سکینه افزون ترى دریافت مى کند. بنابراین، براى اطمینان پذیرى بیش تر باید به راهکارهاى زیر پایبند بود: الف) بسنده نکردن به ذکر زبانى، سرایت دادن آن به قلب و از ژرفاى ضمیر و سرائر وجود ذکر خدا گفتن . ب) خالص ساختن ذکر براى خدا و تصفیه آن از شوائب نفسانى مانند ریا و سمعه ج) پیراستن نفس از عیوب و رذائل و صفا بخشیدن به آن از طریق اجراى صحیح وظایف دینى و ترک گناهان.
چند توصیه اخلاقی: با توجه به ضرورت رعایت مطالب فوق در تاثیر‌گذاری ذکر و یاد خدا رعایت موارد ذیل نیز در پیشرفت ابعاد اخلاق مؤثر خواهد بود: ۱. با دوستان پاک و با تقوا رفاقت کنید. ۲. از دوستانى که حریم حدود الاهى را مى شکنند به شدت بپرهیزید. ۳. در مجالس دعا و محافل موعظه و نماز جماعت شرکت کنید. ۴. از پرخورى و نیز غذاهاى چرب و پرانرژى و تحریک کننده پرهیز کنید. ۵ . از مشاهده صحنه هاى مهیج و تحریک کننده دورى گزینید و حتى بدان نیندیشید. ۶. ورزش را در برنامه منظم و روزانه خود قرار دهید. ۷. سعى کنید هیچ گاه تنها نشوید. ۸ . برنامه منظم مطالعاتى براى خود قرار دهید و بکوشید فرصت هاى خود را با تفکر و مطالعه مناسب پر کنید. ۹. هفته اى یک یا دو روز روزه بگیرید. منابع جهت مطالعه بیشتر: محمد تقی مصباح یزدی، راهیان کوی دوست، شرح حدیث معراج موسسه آموزش و پژوهشی امام خمینی - چاپ چهارم ۱۳۷۹ قادر فاضلی، اوصاف متقین، ترجمه و شرح و تفسیر خطبه همام، نشر فضیلت علم زمستان ۱۳۷۷ پژوهشکده تحقیقات اسلامی، علوم و معارف قرآن - پائیز۱۳۸۱
جمع بندی پرسش: 1- می خواهم بدانم چه کار کنم امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از من راضی باشند؟ 2- برای اینکه از گناهانی مثل غیبت، دروغ و ... بدمان بیاد چه کار کنیم.؟ 3-برای این که همیشه حال دلمان معنوی و متصل به خدا باشد چه باید کرد؟ پاسخ: الف: نسبت به رضایت امام زمان (علیه السلام) کسى که منتظر و چشم به راه ظهور و قیام جهانى نجات دهنده بزرگ و موعود امت ها است، بایسته است از نظر عملى، فکرى و اعتقادى نیز انتظار و آمادگى خود را نشان دهد و در این راه باید وظایفی را انجام بدهد: 1-سنخیت با امام، از جهت اعتقادی، رفتاری و صفانی 2- پرهیزکارى و تزکیه نفس 3- به یاد حضرت بودن مانند برپاخاستن به هنگام شنیدن نام ایشان و  نکوداشت روزهاى منسوب به آن حضرت، آغاز کردن هر روز با سلام به پیشگاه امام 4-اظهار محبّت و مودّت نسبت به حضرت5 - حزن و اندوه و ندبه 6-اظهار اشتیاق و چشم به راه بودن 7- صبر و بردباری 8- ثبات قدم در دین دارى 9-دعا 10-شناخت و معرفت امام 11-ارتباط و پیوند با ولایت 12-توسّل و زیارت آن حضرت 13-صدقه و زیارت از طرف امام 14-تسلیم بودن و عدم تعیین وقت. ب: اما نسبت به ترک معصیت 1-جایگزینی لذت حلال به جای شیرینی گناه 2-اندیشیدن در خصوص گناه و تبعات آن 3-تلاش در جهت دوستی بیشتر با اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام ) 4 – همنشینی و دوستی با مؤمنین راستین 5- حضور در جلسات وعظ و خطابه علماء و مطالعه کتاب های اخلاقی بزرگان 6-ذکر صلوات بر پیامبر و اهل بیت مطهر آن حضرت (سلام الله علیهم اجمعین ) و روی آوردن به عبادت و دعا ج: اما نسبت به یاد خدا در دل ذکر خدا تنها ذکر زبانی نیست، بلکه یک مرتبه بالاتر از آن، ذکر قلبی را نیز شامل می‌شود. کسی که ذکر خدا را می‌گوید باید به دستورات قرآن، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز توجه کامل نماید و فقط با الله اکبر گفتن، خودش را دلخوش ننماید، بلکه ذکر لفظی مقدمه‌ای به ذکر عملی انسان باید باشد و این که مصداق ذکر، قرآن و پیامبر و نماز می‌باشد و ذاکر و ذکر گوینده باید اهل قرآن، عمل کننده به سیره پیامبر اکرم و نماز خوان نیز باشد و بدانیم که نتیجه ذکر به خودمان بر می‌گردد و آن این که ما به توسط داروی ذکر، از بیماری قرن اخیر، که استرس و اضطراب می‌باشد رهایی خواهیم یافت. پس در مواقعی که انسان مشغول عبادت های رسمی شبانه روزی است، باید دقت کند با توجه و حضور قلب انجام شود و در زمان‌های دیگر هم همین که خدا را در زندگی خود حاضر و ناظر بداند، و رعایت حدود اسلامی را در کار، معامله، تدریس، نگاه، رفت و آمد و... رعایت کند و مراقبت کند که هر روز این حضور بیشتر شود، کم کم یاد خدا در همه اوقات برای او حاصل می شود. توجه به این موارد و نظایر آن به ما این معرفت و بینش را می‌دهد که «یاد خداوند» لزوما ذکر لفظی نیست، تا منافاتی با کارهای روزمره از قبیل تحصیل داشته باشد، بلکه عمده ذکر قلبی مورد نظر است. به علاوه اگر کارهای روزمره از قبیل درس خواندن با انگیزه الهی باشد، ذکر الله و یاد خداوند قلمداد می‌شود.      
موضوع قفل شده است