دین در باره تربیت فرزند چه می گوید؟
تبهای اولیه
تربیت دو قسم است:
۱ـ تربیت با گفتن.
۲ـ تربیت با عمل.
اما تربیت با گفتن، اول چیزی كه لازم دارد سعه صدر است وتسلط بر اعصاب.
شرط دوم آنست كه با تلطف و مهربانی باشد. زور و قلدری كسی را به جای نمیرساند، نفوذ كلمه هم نمیتواند پیدا كند. « القصر لا یدوم » یعنی زور به جایی نمیرسد». در قرآن هم در ماجرای موسی و فرعون خدا میفرماید: « فَقُولا لَهُ قُولاً لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَكَّرُ اَوْ یَخشی » یعنی بروید با این فرعون با مهربانی و تلطف حرف بزنید شاید آدم شود.
شرط سوم هم در تربیت آنست كه مواظب باشد بی تفاوت نباشد. البته سختگیر هم نباشد. چرا كه وقتی سختگیر شد، اگر از بی تفاوتی بدتر نباشد، بهتر هم نخواهد بود. اگر كودك نواقص وایرادی دارد، دو تا كار بد میكند، همه را كه نمیشود یكدفعه رفع كرد. امروز ایراد اول را رفع كند و در روزهای بعد،دیگریها را.
اما تربیت با عمل، از تربیت با گفتن تأثیرش بیشتر است. بدین معنا كه اول پدر خود را بسازد و آدم شود، فرزند ساخته خواهد شد. فلسفه مطلب اینست : قانون محاكات در انسانها مخصوصاً در نوجوانان و در كودك خیلی قوی است. معنای محاكات اینست یعنی متابعت كردن از دیگران بدون دلیل. بدون توجه، به این میگویند قانون محاكات. یعنی انسان گاهی چیزی را باید بپذیرد اما از روی دلیل و برهان، همانطور كه خدا گفته.