جمع بندی دریافت راهنمایی برای شیعه شدن

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دریافت راهنمایی برای شیعه شدن
با عرض سلام و وقت بخیر بنده یه دوست دارم که ۲۶ سال سن دارند و همچنین یک دختر ۳ ساله دارد،خانواده خود و همسرش ور دو اهل تسنن هستند،اکنون این خانم قصد دارد شیعه شود. به مشاوره نیاز دارد، از شما می‌خواهم که دوستم را در این مسیر راهنمایی نمایید. باتشکر فراوان
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد مسلم
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و احترام
بنده یه دوست دارم که ۲۶ سال سن دارند و همچنین یک دختر ۳ ساله دارد،خانواده خود و همسرش ور دو اهل تسنن هستند،اکنون این خانم قصد دارد شیعه شود. به مشاوره نیاز دارد، از شما می‌خواهم که دوستم را در این مسیر راهنمایی نمایید.
بنده مطالبی را عرض خواهم کرد، منتهی برای اینکه مطالب بنده با نیازهای ایشان تناسب بیشتری داشته باشد از علت گرایش ایشان به تشیع بفرمایید. اینکه چگونه به شیعه شدن تمایل پیدا کردند  و به لحاظ سطح آگاهی از عقاید تشیع در چه مرحله ای هستند.  
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم عجل لولیک الفرج سلام علیکم و رحمه الله و برکاته موارد تقیه رو هم بنظرم لازم است یاد بگیرند. یاعلی(س)
یکی از دلایلی که میخواهند تشیع بشوند این است که معتقد است انجام دادن احکام دین با تشیع راحت تر است،احکام نماز و وضو و روزه وبه کلی تشیع راحت تر از فقه شافعی است
در خصوص مطلبی که از شما به دست بنده رسیده است سه نکته باید عرض کنم: نکته اول: در اینکه اسلام مبنا را بر سخت گیری قرار نداده شکی وجود ندارد اما سختی  و راحتی امور نسبی هستند و به همین خاطر اساسا راه درستی برای تشخیص حقانیت یک دین یا مذهب نیست. دین و مذهب را باید بر اساس دلیل عقلی و منطقی انتخاب کرد، وگرنه داریم ادیان و مذهبی که احکامشان حتی از شیعه هم راحت تر  است. طبق همین مبنا قطعا اگر احکام اهل سنت از شیعه راحت تر بود باز هم ما شیعه می ماندیم، چون اعتقاد به حقانیت شیعه مبتنی بر یک سری ادله قطعی و مسلّم است، نه راحتی احکام آن. نکته دوم: باید با زبان خوش و صمیمی به ایشان اطلاع و آگاهی بدهید که ما دلایل بسیار زیادی داریم مبنی بر اینکه امام علی(ع)  امام و خلیفه بعد از پیامبر(ص) هستند که حتی اگر یکی از آنها وجود داشت برای اثبات این امر کافی بود. قرآن کریم آیه ولایت(1) که خداوند «ولایت» در این آیه را منحصر در خود، پیامبرش، و آن مومنی دانسته است که در رکوع صدقه داده است، و حتی بزرگترین علمای اهل سنت مثل تفتازانی هم می گوید: «نزلت باتفاق المفسرین فی علی بن ابیطالب حين أعطى السائل خاتمه و هو راكع في صلاته‏؛ یعنی به اتفاق مفسرین این آیه در شأن علی(ع) نازل شده است آن هنگام که در حال رکوع انگشترش را صدقه داد.(2) پس این آیه ولایت را در خدا، رسول و علی(ع) منحصر می داند، و هر ولایتی که خدا و رسول دارند، علی(ع) هم دارد. علاوه بر اینکه روشن است که اگر ولایت در این آیه به معنای دوست بود منحصر کردن آن در این سه، یعنی خدا و رسول و برخی از مومنین معنا نداشت. اگرما هیچ دلیل دیگری نداشتیم جز همین یک آیه کافی نبود؟ در حالی که آیات متعدد دیگری داریم، به عنوان نمونه فخر رازی در ذیل آیات «اول الامر»(3) و «صادقین»(4) می گوید طبق این دو آیه شریفه «اولی الامر» و «صادقین» باید معصوم باشند»، اما متاسفانه در کمال تعحب از آنجایی که به انسان معصومی بعد از پیامبر(ص) اعتقادی ندارد میگوید پس منظور از این دو واژه «اجماع امت اسلامی» است! در حالی که نه لفظ «اولی الامر»، و «صادقی» با «اجماع» سازگار است، و نه اصلا اجماع غیر معصومین به عصمت ختم میشود! آیا اگر بی نهایت انسان غیر معصوم روی یک نظریه اتفاق نظر داشته باشند می توانیم بگوییم دیگر امکان ندارد خطا کنند؟! روایات در روایات هم مسئله جانشینی امام علی(ع) واقعا روشن و شفاف اشاره شده، روایات در این خصوص زیاد است، من به چند مورد مشهور که در منابع متعدد اهل سنت هم آمده و خیلی جای بحث سندی ندارد اشاره می کنم. هر کدام که لازم است سند آن را ذکر کنم بفرمایید. 1.پیامبر(ص) در حدیث غدیر فرمودند: آیا من اولای بر شما از خودتان نیستم؟ و وقتی مردم گفتند آری، فرمود: هر کسی که من مولای او هستم، علی مولای اوست. بنابراین اصلا بحث بر سر ولایت است، جای تردید در معنای حدیث نمی ماند، خصوصا با توجه به قرائن متعدد از جمع کردن آن تعداد بی شمار مردم در آن بیابان، تا تبریک مردم به امام علی(ع). 2. در روایت معروف حدیث ثقلین که پیامبر(ص) می فرماید دو چیز گرانبها در میان شما باقی می گذارم یکی کتاب خدا و دیگری عترت و اهل بیتم که مادامی که به آنها متمسک شوید گمراه نمیشوید» آیا این روایت برای اثبات امامت اهل بیت(ع) کافی نیست؟ مگر با کنار هم گذاشتن یک چیز معصوم و یک چیز غیر معصوم خطر گمراهی نفی میشود؟ پس معلوم میشود که هر دو معصوم هستند که با تکیه به آن دو خطر گمراهی نفی میشود. 3. شما را به خدا اینکه پیامبر(ص) به علی(ع) فرمود «تو برای من مثل هارون برای موسی هستی» ایا برای اثبات جانشینی آن حضرت کافی نیست؟ آیا اگر هارون بعد از موسی(ع) زنده می ماند کسی در جانشینی او تردید داشت؟ پس چطور علی رغم صدور چنین جمله ای از پیامبر(ص) در جانشینی امام علی(ع) تردید می شود؟ 4. روایت سفینه که پیامبر(ص) اهل بیتش را تشبیه به کشتی نوح کرده که هر کسی از آن تخلف کند غرق می شود ناظر به چیست؟ 5. معنای حدیث اثنا عشر خلیفه که در منابع معتبراهل سنت آمده که پیامبر(ص) فرمودند بعد از من 12 خلیفه و جانشین وجود دارند چیست و این روایت طبق مبنای اهل سنت چگونه توجیه میشود؟ 6. اینکه پیامبر(ص) فرموده است که هر کسی امام زمان خویش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است چه معنایی دارد؟ مگر شناخت حاکمان غیر معصوم مثل یزید و حاکمان عباسی چه اهمیتی دارد که پیامبر(ص) مرگ در حال نشناختن ایشان را مرگ در جاهلیت بداند؟ آیا معلوم نمیشود شناخت امامی که از جانب خدا تعیین شده باشد منظور پیامبر است؟ نکته سوم: فارغ از ادله اثبات امامت امام علی(ع) ایشان را متوجه کنید که یک سری ابهام ها و اعتقاداتی در میان برادران اهل سنت وجود دارد که باید نسبت به آنها با نگاهی منطقی نگاه کرد و آنها را قضاوت کرد که آیا میشود آنها را صحیح دانست؟ و آیا قابل دفاع هستند یا خیر؟ مثلا اعتقاد به عدالت صحابه و اینکه تمامی کسانی که در زمان حیات پیامبر(ص) او را دیده و ایمان آورده اند عادل هستند، و اهل بهشت! خب این طبق چه منطقی قابل دفاع است؟ این همه آیات در مورد منافقین پس برای چی و برای کیست؟ در میان هر قومی خوب و بد وجود دارد، ما باید رفتارها را بدون تعصب قضاوت کنیم. یا مثلا این سوال آیا برای شما پیش نمی آید که چرا با اینکه ابوهریره در یکیف دو سال آخر عمر پیامبر(ص) ایمان آورد، تعداد روایاتش چیزی حدود ده برابر روایاتی است که از امام علی(ع) به عنوان اولین مسلمان که تا آخرین لحظات در کنار پیامبر(ص) بوده است در منابع معتبر اهل سنت نقل شده است. این آیا جای سوال ندارد؟   پی نوشت ها:
  1. مائده:55
  2. شرح المقاصد، ج5، ص270.
  3. «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ» اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! خدا را اطاعت كنيد، و اطاعت كنيد پيامبر خدا و اولو الأمر را! (نساء:59)
  4. «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقين‏؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد، و با صادقان باشيد.(توبه:119)
 
جمع بندی پرسش: من دوستی دارم که ۲۶ سال سن دارند و خانواده خود و همسرش هر دو اهل تسنن هستند، اکنون این خانم قصد دارد شیعه شود. یکی از دلایلی که میخواهند شیعه بشوند این است که معتقد اند انجام دادن احکام دین مثل نماز و وضو و روزه در تشیع راحت تر از فقه شافعی است. لطفا دوستم را در این خصوص راهنمایی بفرمایید. پاسخ: در خصوص سوال شما باید سه نکته عرض کنم: نکته اول: در اینکه اسلام مبنا را بر سخت گیری قرار نداده شکی وجود ندارد اما سختی  و راحتی احکام اساسا راه درستی برای تشخیص حقانیت یک دین یا مذهب نیست. دین و مذهب را باید بر اساس دلیل عقلی و منطقی انتخاب کرد، وگرنه داریم ادیان و مذهبی که احکامشان حتی از شیعه هم راحت تر  است. طبق همین مبنا قطعا اگر احکام اهل سنت از شیعه راحت تر بود باز هم ما شیعه می ماندیم، چون اعتقاد به حقانیت شیعه مبتنی بر یک سری ادله قطعی و مسلّم است، نه راحتی احکام آن. نکته دوم: باید با زبان خوش و صمیمی به ایشان اطلاع و آگاهی بدهید که ما دلایل بسیار زیادی داریم مبنی بر اینکه امام علی(علیه السلام)  امام و خلیفه بعد از پیامبر(صلی الله علیه و آله) هستند که حتی اگر یکی از آنها وجود داشت برای اثبات این امر کافی بود. قرآن کریم آیه ولایت(1) که خداوند «ولایت» در این آیه را منحصر در خود، پیامبرش، و آن مومنی دانسته است که در رکوع صدقه داده است، و حتی بزرگترین علمای اهل سنت مثل «تفتازانی» هم می گوید: «نزلت باتفاق المفسرین فی علی بن ابیطالب حين أعطى السائل خاتمه و هو راكع في صلاته‏؛ یعنی به اتفاق مفسرین این آیه در شأن علی(علیه السلام) نازل شده است آن هنگام که در حال رکوع انگشترش را صدقه داد.(2) پس این آیه ولایت را در خدا، رسول(صلی الله علیه و آله) و علی(علیه السلام) منحصر می داند، و هر ولایتی که خدا و رسول دارند، علی(علیه السلام) هم دارد. علاوه بر اینکه روشن است که اگر ولایت در این آیه به معنای دوست بود منحصر کردن آن در این سه، یعنی خدا و رسول و برخی از مومنین معنا نداشت. نکته دیگر اینکه قرآن نمیخواهد به پرداخت صدقه در رکوع تشویق کند، پس معلوم میشود می خواهد این صدقه در رکوع را نشانه ای قرار دهد برای کسی که «ولی» است، و این باز نشان میدهد منظور از «ولایت» در این آیه «دوستی» نیست. طبیعا اگر ما هیچ دلیل دیگری جز این آیه نداشتیم برای اثبات حقانیت امامت امام علی(علیه السلام) کافی بود. در حالی که آیات متعدد دیگری داریم، به عنوان نمونه «فخرالدین رازی» که از علما و مفسرین به نام اهل سنت است در ذیل آیات «اول الامر»(3) و «صادقین»(4) می گوید طبق این دو آیه شریفه «اولی الامر» و «صادقین» باید معصوم باشند»، اما از آنجایی که ایشان به انسان معصومی بعد از پیامبر(صلی الله علیه و آله) اعتقادی ندارد میگوید پس منظور از این دو واژه «اجماع امت اسلامی» است! در حالی که لفظ «اولی الامر»، و «صادقین» با «اجماع» سازگار نیست، علاوه براینکه اگر سازگاری داشت باز هم اصلا اجماع غیر معصومین به عصمت ختم نمیشود! آیا اگر بی نهایت انسان غیر معصوم روی یک نظریه اتفاق نظر داشته باشند می توانیم بگوییم دیگر امکان ندارد خطا کنند؟! بنابراین آیات فوق نشان میدهند که بعد از پیامبر(صلی الله علیه و آله) نیز امام معصومی وجود دارد. روایات در روایات هم به مسئله جانشینی امام علی(علیه السلام) واقعا روشن و شفاف اشاره شده، روایات در این خصوص زیاد است، من به چند مورد مشهور که در منابع اهل سنت هم آمده و خیلی جای بحث سندی ندارد اشاره می کنم: 1.پیامبر(صلی الله علیه و آله) در حدیث غدیر فرمودند: « أ لست أولى بكم من أنفسكم ثلاثا. قالوا: بلى. فأخذ بيد علي و قال: من كنت مولاه فعلي مولاه؛ سه مرتبه فرمودند:‏ آیا من اولای بر شما از خودتان نیستم؟ و مردم گفتند آری، پس دست علی(علیه السلام) را گرفته و فرمود: هر کسی که من مولای او هستم، علی مولای اوست.(5) بنابراین اصلا بحث بر سر ولایت است، جای تردید در معنای حدیث نمی ماند، خصوصا با توجه به قرائن متعدد از جمع کردن آن تعداد بی شمار مردم در آن بیابان، تا تبریک مردم به امام علی(علیه السلام). 2. در روایت معروف حدیث ثقلین که پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرماید: «إِنِّي‏ تَارِكٌ‏ فِيكُمُ‏ الثَّقَلَيْنِ‏ كِتَابَ‏ اللَّهِ‏ وَ عِتْرَتِي‏ أَهْلَ بَيْتِي مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي أَبَدا؛ دو چیز گرانبها در میان شما باقی می گذارم یکی کتاب خدا و دیگری عترت و اهل بیتم که مادامی که به آنها متمسک شوید گمراه نمیشوید»(6) آیا این روایت برای اثبات امامت اهل بیت(علیهم السلام) کافی نیست؟ با کنار هم گذاشتن یک چیز معصوم و یک چیز غیر معصوم خطر گمراهی که نفی نمیشود، پس معلوم میشود که هر دو معصوم هستند که با تکیه به آن دو خطر گمراهی نفی میشود. 3. پیامبر(صلی الله علیه و آله) در حدیث منزلت به علی(علیه السلام) فرمودند: «أَنْتَ‏ مِنِّي‏ بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي؛ تو برای من مثل هارون برای موسی هستی»(7) آیا این روایت به تنهایی برای اثبات جانشینی آن حضرت کافی نیست؟ آیا اگر هارون بعد از موسی(علیه السلام) زنده می ماند کسی در جانشینی او تردید داشت؟ پس چطور علی رغم صدور چنین جمله ای از پیامبر(صلی الله علیه و آله) در جانشینی امام علی(علیه السلام) تردید می شود؟ 4. روایت سفینه «مثل أهل بيتي كسفينة نوح من ركبها نجا و من تخلف عنها هلك»(8) که پیامبر(صلی الله علیه و آله) اهل بیتش را تشبیه به کشتی نوح کرده که هر کسی از آن تخلف کند غرق می شود ناظر به چیست و بر چه تبعیتی دلالت دارد؟ ‏ 5. معنای حدیث «اثنا عشر خلیفه» که در منابع معتبراهل سنت نیز آمده که پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «‏ يَكُونُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْش‏؛(9) بعد از من 12 خلیفه و جانشین هستند که همگی از قریش هستند» چیست و این روایت طبق مبنای اهل سنت چگونه توجیه میشود؟ 6. اینکه پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرموده است که هر کسی امام زمان خویش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است: «أَنَّ مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْ‏ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ‏ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة (10) چه معنایی دارد؟ مگر شناخت حاکمان غیر معصوم مثل یزید و حاکمان عباسی چه اهمیتی دارد که پیامبر(صلی الله علیه و آله) مرگ در حال نشناختن ایشان را مرگ در جاهلیت بداند؟ آیا معلوم نمیشود شناخت امامی منظور است که از جانب خدا تعیین شده باشد؟ نکته سوم: فارغ از ادله اثبات امامت امام علی(علیه السلام) ایشان را متوجه کنید که یک سری ابهام ها و اعتقاداتی در میان برادران اهل سنت وجود دارد که باید نسبت به آنها با نگاهی منطقی نگاه کرد و آنها را قضاوت کرد که آیا میشود آنها را صحیح دانست؟ و آیا قابل دفاع هستند یا خیر؟ مثلا اعتقاد به عدالت صحابه و اینکه تمامی کسانی که در زمان حیات پیامبر(صلی الله علیه و آله) او را دیده و ایمان آورده اند عادل هستند، و اهل بهشت! خب این طبق چه منطقی قابل دفاع است؟ این همه آیات در مورد منافقین پس برای چی و برای کیست؟ روشن است که در میان هر قومی خوب و بد وجود دارد، ما باید رفتارها را بدون تعصب قضاوت کنیم. یا مثلا این سوال آیا برای شما پیش نمی آید که چرا با اینکه «ابوهریره» در یکی دو سال آخر عمر پیامبر(صلی الله علیه و آله) ایمان آورد، تعداد روایاتش چیزی حدود ده برابر روایاتی است که از امام علی(علیه السلام) به عنوان اولین مسلمان که تا آخرین لحظات در کنار پیامبر(صلی الله علیه و آله) بوده است در منابع معتبر اهل سنت نقل شده است. این آیا جای ابهام و سوال ندارد؟   پی نوشت ها: 1. مائده:55/5. 2. تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، الشريف الرضي‏، قم، چاپ اول، 1409، ج5، ص270. 3. «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ» اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! خدا را اطاعت كنيد، و اطاعت كنيد پيامبر خدا و اولو الأمر را! (نساء:59/4). 4. «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقين‏؛ اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد، و با صادقان باشيد.(توبه:119/9). 5. برای اطلاع از منابع اهل سنت که این حدیث را ذکر کرده اند ر.ک: قاضی نور الله مرعشی، مكتبة آية الله المرعشي النجفي‏، قم، چاپ اول، 1409ق، احقاق الحق، ج16، ص561. 6. ر.ک: همان، ج24، ص161. 7. ر.ک: همان، ج22، ص360. 8. ر.ک: همان، ج9، ص270. 9. ر.ک: همان، ج19، ص628. 10. ر.ک همان، ج13، ص85.  
موضوع قفل شده است