درخواست پاسخ به یک شبهه

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
درخواست پاسخ به یک شبهه

با سلام لطفا متن زیر را مطالعه فرمایید فیزیکِ کوآنتوم اثبات میکند که مرگ توهمی است که بوسیلۀ آگاهیِ ما ایجاد میشود. بیشترِ دانشمندان عقیده دارند که تصورِ زندگیِ پس از مرگ بی معنی است، یا دستِ کم، قابلِ اثبات نیست! اما یک کارشناس ادعا میکند که شواهدی عینی دالِ بر وجودِ زندگیِ پس از مرگ یافته است و مدعی است که این شواهد در فیزیکِ کوآنتومی نهفته هستند. پروفسور "رابرت لانزا" مدعی است که تئوریِ زیست محوریِ او به ما میاموزد؛ چیزی که ما به عنوانِ مرگ می شناسیم، توهمی است که بوسیلۀ آگاهیِ ما ایجاد شده است. "ما تصور میکنیم زندگی تنها فعالیتِ کربن و تداخلِ مولکولها است؛ مدتی زندگی میکنیم و بعد، درونِ زمین فاسد میشویم، همین ... ؟!؟" پروفسور لانزا، از "ویک فارست"، دانشکده پزشکی در کارولینای شمالی، ادامه میدهد؛ ما به عنوانِ انسان به مرگ باور داریم چون : "به ما اینطور آموخته اند که ما میمیریم!"، و یا به طورِ خاص، آگاهی ما زندگی را همپیوند با بدنِ ما در نظر میگیرد و ما میدانیم که بدنِ ما روزی میمیرد. تئوریِ زیست محوریِ او همچنین توضیح میدهد که مرگ آنطور که ما فکر میکنیم به منزلۀ یک پایانه نیست. "چیزهای که شما میبینید، بدونِ آگاهیِ شما، وجودِ خارجی ندارند"، پروفسور لانزا توضیح میدهد : "این آگاهیِ ما است که باعثِ بوجود آمدنِ جهان میشود." اگر بخواهیم از نقطه نظرِ زیست محوری به جهان بنگریم، فضا و زمان با این سرعت و سختی که ما فکر میکنیم، در جریان نیستند. خلاصتاً و به عبارتی ساده تر : " فضا و زمان ابزارهایی، در اختیارِ ذهنِ ما هستند" به طوری مشابه، فیزیکدانانِ نظری نیز معتقدند؛ به تعدادِ بینهایت جهان و گونه هایِ متنوعی از مردم و وضعیتها وجود دارند که همگی به طورِ هم زمان در حالِ وقوع هستند. لانزا اضافه میکند، هر احتمالِ ممکنی بطورِ همزمان در یکی از این جهان هایِ چندگانه در حالِ وقوع است، بنابراین چیزی به مفهومِ مرگ نمیتواند وجود داشته باشد، در عوض، هنگامیکه ما میمیریم، زندگیِ ما تبدیل به یک گلِ جاودانی میشود و دوباره به صورت شکوفه در یکی از جهان هایِ چند گانه حلول میکند. او ادامه میدهد: زندگی یک ماجراجویی است که باعثِ ارتقایِ روشِ تفکرِ خطیِ ما میشود و فرایِ این نوع تفکر جریان دارد. هنگامیکه ما میمیریم، دوباره به ماتریکسِ گریز ناپذیرِ زندگی باز خواهیم گشت. لانزا برایِ پشتیبانی از ادعایش به آزمایشِ معروفِ دو شکاف اشاره میکند که اثباتی بر تئوریِ ارائه شدۀ او است درخواست پاسخ به متن بالا را دارم با تشکر

برچسب: 

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد طاها

با عرض سلام به شما دوست گرامی

در سال 1392 خبرگزاری ها از اظهار نظر پروفسور رابرت لانزا درباره زندگی پس از مرگ خبر دادند. شبکه خبر این تیتر را برای آن برگزید: «علم فیزیک زندگی پس از مرگ را اثبات کرد»
http://www.irinn.ir/news/34177/%D8%B9%D9%84%D9%85

در مطالبی که این شبکه نقل کرده است توضیح خاصی از دیدگاه او ارائه نشده تا مورد ارزیابی قرار گیرد.

در سال 1394 این خبر در برخی دیگر از خبرگزاریها تکرار شد با این تیتر: «اثبات جهان پس از مرگ توسط فيزيك كوانتوم»
http://www.parsine.com/fa/news/243079/%D8%A7%D8%AB%D8%A8%D8%A7%D8%AA

اینبار، تفصیل بیشتری از گفته های این فیزیکدان ارائه شده است و این همان مطالبی است که شما هم در پرسش خود مطرح کرده اید.

برای اظهار نظر دقیق درباره این مدعا باید کل اظهارات و نظریه رابرت لانز را مطالعه کرد اما چون به دیدگاه تفصیلی او دسترسی نداریم به بررسی همین نقل قول اخیر میپردازیم.

لانزا در این مطلب که «زندگی منحصر به فعالیتِ کربن و تداخلِ مولکولها نیست» و نیز «مرگ آنطور که ما فکر میکنیم به منزلۀ یک پایانه نیست» صحیح میگوید اما توضیحاتی که در تبیین دیدگاهش ارائه داده است نشان میدهد اظهارات او به مسئله زندگی پس از مرگ آنگونه که در ادیان آسمانی مورد تاکید است ربط چندانی ندارد زیرا در تمام این اظهارات منظور از مرگ و زندگی، مفهوم مادی و عنصری آن است هر چند در دو سطح: سطحی که لانزا منتقد آنست و سطحی که لانزا به آن معتقد است. این در حالی است که «مرگ» و «زندگی پس از مرگ»، از نقطه نظر دینی، مفهومی دارند که دامنه شان به فراتر از جهان مادی و عنصری کشیده میشود.

بنابراین اگر تمام اظهارات لانزا را هم بپذیریم این ربط چندانی به مسئله زندگی پس از مرگ (آنطور که در ادیان آسمانی بیان شده) ندارد. باید توجه داشت که فیزیک و فیزیکدان اصولا نمیتوانند درباره فراتر از جهان مادی و عنصری، سخنی داشته باشند.

از این نکته کلیدی که بگذریم، این عبارت لانزا که «چیزهای که ما میبینیم، بدونِ آگاهیِ ما، وجودِ خارجی ندارند» ما را به یاد اندیشه ایده آلیستی بارکلی (فیلسوف انگلیسی) می اندازد و این عبارت که «فضا و زمان ابزارهایی، در اختیارِ ذهنِ ما هستند» نیز بی شباهت به اندیشه کانت (فیلسوف آلمانی) درباره مقولات عقل نظری نیست. از آنجا که این قبیل دیدگاههای فلسفی دچار نقدهای جدی هستند نمیتوان بر پایه آنها اندیشه ای را بنیان نهاد و آنرا اثبات شده نامید.

در پناه حق

**عبدالله**;704376 نوشت:
"چیزهای که شما میبینید، بدونِ آگاهیِ شما، وجودِ خارجی ندارند"، پروفسور لانزا توضیح میدهد : "این آگاهیِ ما است که باعثِ بوجود آمدنِ جهان میشود"

**عبدالله**;704376 نوشت:
" فضا و زمان ابزارهایی، در اختیارِ ذهنِ ما هستند"

طاها;712667 نوشت:
ن عبارت لانزا که «چیزهای که ما میبینیم، بدونِ آگاهیِ ما، وجودِ خارجی ندارند» ما را به یاد اندیشه ایده آلیستی بارکلی (فیلسوف انگلیسی) می اندازد و این عبارت که «فضا و زمان ابزارهایی، در اختیارِ ذهنِ ما هستند» نیز بی شباهت به اندیشه کانت (فیلسوف آلمانی) درباره مقولات عقل نظری نیست

یاد دو تا فیلم "ماتریکس" و "بین ستاره ای" افتادم :Gig:
موضوع قفل شده است