درباره آیه 23 شوری توضیح می خواهم
تبهای اولیه
در این آیه آمده است که ای پیامبر بگو من پاداشی از شما نمی خواهم مگر محبت مرا در مورد خویشانم رعایت کنید. چرا خداوند چنین دستوری می دهد؟ مودة فی ا لقربی را در تفاسیر گوناگون چگونه تفسیر کرده اند؟
با سلام
ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ
[FONT=century gothic]شان نزول آیه [FONT=Century Gothic][توضيح و تفسير آيه:" قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى"] و نيز فرموده:" قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلى رَبِّهِ سَبِيلًا" «6»
و معناى آن به بيانى كه در تفسيرش گذشت اين است كه: مزد من اين است كه يكى از شما بخواهد راهى به سوى پروردگارش اتخاذ كند، يعنى دعوت مرا به اختيار خود بپذيرد، همين مزد من است، و خلاصه چيزى بجز دعوت در كار نيست، نه اجرى و نه مزدى.
خداى تعالى در آيه مورد بحث- بر خلاف آياتى كه به عنوان شاهد ذكر گرديد- اجرى براى رسول خدا (ص) معين كرده، و آن عبارت است از مودت نسبت به اقرباى آن جناب، و اين را به يقين از مضامين ساير آيات اين باب مىدانيم كه اين مودت امرى است كه باز به استجابت دعوت برگشت مىكند،
حال يا استجابت همه دعوت، و يا بعضى از آن كه اهميت بيشترى دارد. و به هر حال، ظاهر اين استثناء اين است كه استثناء متصل است، نه منقطع، چيزى كه هست بايد بطور ادعاء مودت به ذى القربى را از مصاديق اجر دانست، پس ديگر حاجتى نيست به اينكه ما نيز مانند ديگران خود را به زحمت بيندازيم _______________ (1) من از شما در برابر رسالتم اجرى نمىخواهم، اجر من تنها نزد پروردگار عالم است.
سوره شعراء، آيه 180.
(2) سوره يوسف، آيه 104.
(3) بگو در برابر رسالتم هيچ اجرى از شما طلب نمىكنم. سوره ص، آيه 86.
(4) بگو آن اجرى هم كه از شما خواستم به نفع خود شما است و سودش عايد خودتان مىشود. سوره سبأ، آيه 48.
(5) بگو من در برابر اين رسالت از شما اجرى درخواست نمىكنم، اين رسالت (و يا قرآن) جز تذكر براى عالميان نيست. سوره انعام، آيه 90.
(6) سوره فرقان، آيه 57.
تفسیر المیزان
1- منظور از ذوى القربى نزديكان پيغمبر ص است و محبت آنها وسيلهاى است براى قبول امامت و رهبرى ائمه معصومين ع از دودمان آن حضرت، و پشتوانهاى بر اداى رسالت.
جمعى از مفسران نخستين، و تمام مفسران شيعه اين معنا را برگزيدهاند، و روايات فراوانى از طرف شيعه و اهل سنت در اين زمينه نقل شده
2- منظور اين است كه اجر و پاداش رسالت دوست داشتن امورى است كه شما را به" قرب الهى" دعوت مىكند.
اين تفسير را كه جمعى از مفسران اهل سنت انتخاب كردهاند به هيچوجه با ظاهر آيه سازگار نيست، زيرا در اين صورت معنى آيه چنين مىشود كه از شما مىخواهم كه اطاعت الهى را دوست بداريد، و مودت آن را به دل بسپاريد، در حالى كه بايد گفته شود من از شما اطاعت الهى را مىخواهم (نه مودت اطاعت الهى).
بعلاوه در ميان مخاطبين آيه كسى وجود نداشت كه دوست ندارد به خدا نزديك شود حتى مشركان نيز علاقه داشتند كه به خدا نزديك شوند و اصولا عبادت بتها را وسيلهاى براى اين كار مىپنداشتند.
3- منظور اين است كه شما بستگان خودتان را به عنوان پاداش رسالت داريد و صله رحم بجا آوريد.
با اين تفسير هيچ تناسبى در ميان رسالت و پاداش آن وجود ندارد، زيرا دوست داشتن بستگان خود چه خدمتى مىتواند به پيامبر ص بوده باشد؟
و چگونه ممكن است اجر رسالت قرار داده شود؟
4- منظور اين است كه پاداش من اين است كه خويشاوندى مرا نسبت به خود محفوظ داريد، و بخاطر اينكه با اكثر قبايل شما رابطه خويشاوندى دارم مرا آزار ندهيد (زيرا پيامبر ص از طريق نسبى با قبايل قريش ارتباط داشت و از طريق سببى (ازدواج) با بسيارى از قبايل ديگر، و از طريق مادر با جمعى از مردم مدينه از قبيله بنى النجار، و از طرف مادر رضاعى به قبيله بنى سعد).
اين تعبير بدترين معنايى است كه براى آيه شده است چرا كه درخواست اجر رسالت از كسانى است كه رسالت او را پذيرا شدهاند، و هر گاه كسانى رسالت را پذيرا شوند ديگر نيازى به اين بحثها نيست، آنها پيامبر ص را به عنوان فرستاده الهى احترام مىگذارند، احتياجى ندارد كه به خاطر قرابت و خويشاونديش او را محترم بشمرند، چرا كه احترام ناشى از قبول رسالت ما فوق همه اينها است، در واقع اين تفسير را بايد از اشتباهات بزرگى شمرد كه دامان بعضى از مفسران را گرفته و مفهوم آيه را به كلى مسخ كرده است.
در اينجا براى اينكه به حقيقت محتواى آيه آشناتر شويم بهترين راه آن است كه از آيات ديگر قرآن كمك گيريم:
در بسيارى از آيات قرآن مجيد مىخوانيم: پيامبران مىگفتند پاداشى از شما در برابر دعوت رسالت نمىخواهيم، و پاداش ما تنها بر پروردگار عالميان است" ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلى رَبِّ الْعالَمِينَ" (سوره شعرا آيه 109)
و در مورد شخص پيامبر اسلام نيز تعبيرات مختلفى ديده مىشود: در يك جا مىگويد قُلْ ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ:" بگو پاداشى را كه از شما خواستم تنها به سود شما است اجر و پاداش من فقط بر خداوند است" (سبا- 47).
و در جاى ديگر مىخوانيم: قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلى رَبِّهِ سَبِيلًا: بگو من در برابر ابلاغ رسالت هيچگونه پاداشى از شما مطالبه نمىكنم، مگر كسانى كه بخواهند راهى به سوى پروردگارشان برگزينند".
و بالآخره در مورد ديگرى مىگويد: قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ:" من از شما پاداشى نمىطلبم و چيزى بر شما تحميل نمىكنم" (ص- 86).
هر گاه اين آيات سهگانه را با آيه مورد بحث در كنار هم بگذاريم نتيجهگيرى كردن از آن آسان است: در يك جا به كلى نفى اجر و مزد مىكند.
در جاى ديگر مىگويد: من تنها پاداش از كسى مىخواهم كه راهى به سوى خدا مىجويد.
و در مورد سوم مىگويد پاداشى را كه از شما خواستهام براى خود شما است.
و بالآخره در آيه مورد بحث مىافزايد: مودت در قربى پاداش رسالت من است، يعنى:
من پاداشى از شما خواستهام كه اين ويژگيها را دارد: مطلقا چيزى نيست كه نفعش عائد من شود، صد در صد به سود خود شما است، و چيزى است كه راه شما را به سوى خدا هموار مىسازد.
به اين ترتيب آيا جز مساله ادامه خط مكتب پيامبر ص به وسيله رهبران الهى و جانشينان معصومش كه همگى از خاندان او بودهاند امر ديگرى مىتواند باشد؟ منتها چون مساله مودت پايه اين ارتباط بوده در اين آيه با صراحت آمده است.
جالب اينكه غير از آيه مورد بحث در قرآن مجيد در پانزده مورد ديگر كلمه" القربى" به كار رفته كه در تمام آنها به معنى خويشاوندان و نزديكان است با اينحال معلوم نيست چرا بعضى اصرار دارند كه" قربى" منحصرا در اينجا به معنى" تقرب الى اللَّه" بوده باشد، و معنى ظاهر و واضح آن را كه در همه جا در قرآن در آن به كار رفته است كنار بگذارند؟ تقسير نمونه ج20ص 410
روايات فراوانى در منابع اهل سنت و شيعه از شخص پيامبر ص نقل شده كه نشان مىدهد منظور از" قربى" اهل بيت و نزديكان و خاصان پيامبرند، به عنوان نمونه:-" احمد" در فضائل الصحابه با سند خود از سعيد بن جبير از عامر چنين نقل مىكند: لما نزلت قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى قالوا:
يا رسول اللَّه! من قرابتك؟ من هؤلاء الذين وجبت علينا مودتهم؟ قال:
على و فاطمه و ابناهما (عليهم السلام) و قالها ثلاثا:" هنگامى كه آيه" قُلْ
لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى
" نازل شد اصحاب عرض كردند اى رسول خدا! خويشاوندان تو كه مودت آنها بر ما واجب است كيانند؟ فرمود: على و فاطمه و دو فرزند آن دو، اين سخن را سه بار تكرار فرمود"!
1 احقاق الحق" جلد 3 صفحه 2،" قرطبى" نيز اين روايت را در ذيل آيه مورد بحث آورده (جلد 8 صفحه 5843)
2- در" مستدرك الصحيحين" از امام" على بن الحسين" ع نقل شده كه وقتى امير مؤمنان على ع به شهادت رسيد، حسن بن على ع در ميان مردم خطبه خواند كه بخشى از آن اين بود:
انا من اهل البيت الذين افترض اللَّه مودتهم على كل مسلم فقال تبارك و تعالى لنبيه (ص) قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيها حُسْناً فاقتراف الحسنة مودتنا اهل البيت:
" من از خاندانى هستم كه خداوند مودت آنها را بر هر مسلمانى واجب كرده است، و به پيامبرش فرموده: قل لا اسئلكم ... منظور خداوند از" اكتساب حسنه" مودت ما اهل بيت است"
. (2) مستدرك الصحيحين جلد 3 صفحه 172- محب الدين طبرى همين حديث را در ذخائر صفحه 137 آورده، ابن حجر نيز در" صواعق" صفحه 101 آن را نقل كرده
3-" سيوطى" در" الدر المنثور" در ذيل آيه مورد بحث از مجاهد از ابن عباس نقل كرده كه در تفسير آيه" قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى" گفت: ان تحفظونى فى اهل بيتى و تودوهم بى:
" منظور اين است كه حق مرا در اهل بيتم حفظ كنيد، و آنها را به سبب من دوست داريد" (درالمنثورذيل ايه مورد بحث ج6 ص 7 )
و از اينجا روشن مىشود آنچه از ابن عباس بطريق ديگر نقل شده كه منظور عدم آزار پيامبر ص به خاطر قرابتش با قبائل مختلف عرب بوده مسلم نيست، زيرا چنان كه ديديم مخالف آن نيز از ابن عباس نقل شده است.
__________________________________________________
4-" ابن جرير طبرى" در تفسيرش با سند خود از" سعيد بن جبير" و با سند ديگرى از" عمر بن شعيب" نقل مىكند كه منظور از اين آيه، هى قربى رسول اللَّه (نزديكان رسول خدا مىباشد) (تفسير طبري ج 25 ص 16 و 17 )
5- مرحوم طبرسى مفسر معروف از" شواهد التنزيل" حاكم حسكانى كه از مفسران و محدثان معروف اهل سنت است از" ابى امامه" باهلى چنين نقل مىكند:
پيامبر اسلام ص فرمود:
ان اللَّه خلق الانبياء من اشجار شتى، و انا و على (ع) من شجرة واحدة، فانا اصلها، و على (ع) فرعها، و فاطمة (ع) لقاحها، و الحسن و الحسين ثمارها، و اشياعنا اوراقها- تا آنجا كه فرمود- لو ان عبدا عبد اللَّه بين الصفا و المروة الف عام، ثم الف عام، ثم الف عام، حتى يصير كالشن البالى، ثم لم يدرك محبتنا كبه اللَّه على منخريه فى النار، ثم تلا:
قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً
:" خداوند انبياء را از درختان مختلفى آفريد، ولى من و على ع را از درخت واحدى، من اصل آنم، و على شاخه آن، فاطمه موجب بارورى آن است، و حسن حسين ميوههاى آن، و شيعيان ما برگهاى آنند ... سپس افزود: اگر كسى خدا را در ميان صفا و مروه هزار سال، و سپس هزار سال، و از آن پس هزار سال، عبادت كند، تا همچون مشك كهنه شود، اما محبت ما را نداشته باشد خداوند او را به صورت در آتش مىافكند، سپس اين آيه را تلاوت فرمود: قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى".
جالب اين كه اين حديث آن چنان اشتهار يافته بود كه شاعر معروف كميت در اشعارش به آن اشاره كرده، مىگويد:
وجدنا لكم فى آل حاميم آية تاولها منا تقى و معرب
ما براى شما (خاندان پيامبر ص) در سورههاى حاميم آيهاى يافتيم.
كه گروه تقيه كننده آن را تاويل كرده، و گروه آشكار كننده آن را آشكارابيان كرده اند (مجمع البيان ج9 ص29
به نقل از تفسير نمونه ذيل آيه 23 شوري
سلام علیکم
لازم به ذکر است خداوند در جای دیگر میفرماید:
«قل ما سَأَلتُکُمْ مِن أَجرٍ فَهُو لَکُم. إِنْ أَجرِیَ إِلاّ علی اللّهِ» «پاداشی که از شما خواستهام [یعنی «مودة فی القربی»]، به سود خود شماست. اجر من بر کسی جز خدا نیست.» (سبأ/۴۷)
یعنی پاداش پیامبر را فقط خود خدا میدهد و آن مودة فی القربی هم نه به سود پیامبر است و نه نزدیکان پیامبر؛ بلکه به سود خود ماست و خدا گفته با نزدیکان پیامبر مودت داشته باشید، به خاطر خود ما گفته است.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
دوست گرامی جناب هیوا
باز جا داره از این سوال زیباتون تشکر کنم. :Gol:
اما در مورد اقربین خود قرآن هم پاسخی داده که اشاره می کنم. در سوره مبارکه آل عمران آیه 61 که به آیه ی مباهله مشهور است می فرماید :
فَمَنْ حَاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبينَ
برای مباهله نزدیک ترین اشخاص از هر طرف دعوت می شوند و طبق روایات متواتر دو طرف ( شیعه و اهل سنت ) در این آیه ابناء رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم حضرت امام حسین و حضرت امام حسن علیهما السلام و نسائنا حضرت صدیفه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها و انفسنا حضرت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام می باشند. ( که در صورت نیاز احادیث مربوطه ذکر خواهد شد. )
در این آیه اقربین یا نزدیکان حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم با عناوین فرزندان و زنان و جانهای ایشان معرفی شده اند.
آیا شما کسانی نزدیک تر این القاب می شناسید؟
باتشکر - یاعلی