خشن جلوه دادن دین اسلام
تبهای اولیه
با سلام.
خسته نباشید، بنده در یکی از گروه های تلگرام متني دریافت کرده ام که برای من ناراحت کننده بود، لطفا در صورت امکان مطلبی در رد منطقی این مطلب بفرستید، خصوصا در مورد قسمت اول که متاسفانه مربوط به خشن و غیر انسانی بودن دین اسلام است
متن❕❕❕❕❕
❇❇❇❇❇❇❇❇..
......... ..
این متن نه توهینی ایست به اسلام ونه به عقاید کسی.
میخواهم به ۱۴۰۰ سال پیش برگردیم…
در خانه ات ، کنار خانواده خود هستی که خبر میرسد به کشورت حمله شده و طبق نظر پیامبر اسلام و کتاب مقدسش ، اگه بتوانند شهری را اشغال کنند، خواهر، مادر و همسرت را دزدیده و تا آخر عمرشان به کنیزی و خدمت بخود وادار و برادر و پدرت را اگر بدن و دندان سالمی داشته باشند به غلامی وبردگی میبرند وهر که مخالفت کند سر از تنش جدا ...البته به دستور خدا در قرآن و چیزی شبیه داعش امروزی.
به مردم آذربایجان فکر کن که مرد هایشان را دسته دسته در زنجیر میکنند و در برابرچشمانشان به همسران و دخترانشان تجاوز و بعد از ارضاع شدن...آن مرد هایی که حاظر به غلامی و بردگی نشده ا ند را گردن میزنند «تاریخ ایران ج ۳ ص ۳۵۹ ش۱۹۰»
به مهربانو های ۱۵ ساله ی خراسانی فکر کن که به فاحشه خانه های شام برده شده اند ، تا قبل از هر حمله لشکریان خدا برای جهاد ، به آن دخترک ها تجاوز کنند، البته برای گرفتن روحیه. « تاریخ طبری ، ج ۴ ، ش ۲۴ ص ۱۴»
فکر کن که اینک شهرت را گرفته اند و اسیری ، اربابت مشغول نکاح با دختر ۹ ساله ایست که معلوم نیست از کدام جهاد فی سبیل الله به پاداش گرفته ، و تو باید به اندازه ده گاو کار کنی ، بار بیاوری و ببری وگرنه شلاق میخوری و صد البته آن دنیا به جهنم میروی چون طبق قرآن کنیز و غلام باید مطیع اربابشان باشند ، و وقتی شهوت اربابت بالا زد ، دختران برده را به نکاح اودر میاورند ، و تو صدای ناله های آنان را میشنوی....در زیر بدن پرعفونت و لجن یک عرب که از صحابه است....و آن صحابه حتما به بهشت میرود چون جهادش در راه خداست.
و خبر هایی میشنوی از اینکه هم وطنت یعنی بابک خرمدین و هفتاد یارش را مسلمین در راه خدا زنده زنده سوزاندند یا میشنوی که آب سفید رود را به خاطر گردن زدن هزاران هم وطنت به رنگ قرمز درآورده اند.« تاریخ ۶۳۰۰ ساله ایران ؛ رابرتن.ون ص ۲۵۰... تاریخ طبری ج۴ ص ۳۱۰ »
حال ۲ سوال ،
نخست:
اگر ۱۴۰۰ سال پیش وجود داشتی ، ایا تن به خفت میسپردی یا جنگ با این وحوش را بجان میخریدی؟
دو :
اگر تو از شهیدان یا اسیران در راه دفاع از وطن در مقابل حمله مسلمانان بودی، آیا باور میکردی ۱۴۰۰ سال بعد عده ای بگویند ، ایرانیان با آغوش باز اسلام را پذیرفتند؟
البته باز هم میتوانی خود را گول بزنی... ولی این روزها زاد روز بابك خرمدين است؛
محل تولد: كليبر بلال ٱباد
علت مرگ: بريده شدن دست و پا و سر
آرامگاه: ندارد
اتهام:
مبارزه برضد اشغال گری اعراب.
جنبش :رهبر انقلابی جنبش سرخ جامگان
دشمنانش :خلیفه های عباسی ؛ مامون و معتصم
صحنه بیدادگاه:
خلیفه: اگر توبه کنی می بخشمت!
بابک: گنهکاران توبه می کنند نه وطن پرستان.
خلیفه: تو اکنون در چنگ ما هستی!
بابک: جسمم آری ولی روحم نه، دژِِ آرمان من تسخیر ناپذیر است...
خلیفه:جلاد قطعه قطعه اش کن تا با زجر بمیرد!...
جلاد با یک ضربت دست راست بابک را قطع میکند...
بابک به زمین مینشیند و با خون کتفش صورتش را غرق خون میکند..
خلیفه: کافر! این دیگر چه بازیست؟
بابک: پیش نامرد باید مردانه مرد...با رفتن خون از تنم رخسارم زرد می شود و تو گمان می کنی از ترس است ...اما مرا ترسی از گله ی روباهان نیست...
با قطع هر عضوم بابکی در این سرزمین متولد می شود...
با هر جمله ای که بابک می گفت عضوی از بدنش بر زمین می افتاد...
خلیفه: جلاااااااااااد..... ببر صدایش را!
و شمشیر فرود می آید...
و سر، سری که پیش هیچ ظالمی خم نشده بود به زمین می افتد...
با تشکر
خسته نباشید، بنده در یکی از گروه های تلگرام متني دریافت کرده ام که برای من ناراحت کننده بود، لطفا در صورت امکان مطلبی در رد منطقی این مطلب بفرستید، خصوصا در مورد قسمت اول که متاسفانه مربوط به خشن و غیر انسانی بودن دین اسلام است
سلام علیکم
از شما تشکر می کنیم که با دیدن چنین شبهاتی فورا اسلام را متهم قرار نداده اید و برای حل شبهه به کارشناس مراجعه نموده اید چرا که بسیاری از افراد در این گروهها هستند که با دیدن چنین شبهاتی فورا فریب خورده آنان را تلقی به قبول می کنند
اما قبل از جواب به جزئیات و مصادیق وارد شده در این شبهه، کلیات و نکاتی در مورد شبهات اینچنینی خدمتتان عرض کنم که شما نیز هم خود و هم به دیگران بفرمائید تا بدانند و از شیطنت آنان آگاه شودند
نکته اول: کتاب های تاریخی مثل طبری و بلاذری و ... کتاب های گزارش نویسی است مثلا در مورد فتح فلان شهد ده گزارش نقل می کنند که فلانی گفت بدون جنگ فتح شده، فلانی گفت جنگ شد و ده نفر کشته شد، فلانی گفت صد نفر کشته شده، فلانی گفت ده هزار نفر کشته شد و شهر را تخریب کردند و زنان را نیز به اسارت بردند ، در پایان نیز نویسنده اظهار نظر نمی کند چرا که فقط قصدش گزارش نویسی است.
اما دشمنان اسلام از بین این چند گزارش تنها گزارش آخر را نقل می کنند و از کتاب مربوطه نیز آدرس می دهند ولی نه تنها از هدف نویسنده کتاب چیزی نمی گویند بلکه گزارشات دیگری که به ضررشان است اصلا نقل نمی کنند.
نکته دوم: همین گزارش آخر را هم دقیق نمی گویند بلکه بسیار دروغ در آن اضافه می کنند
البته نکات دیگری نیز هست که در خلال بحث خدمتتان عرض می کنم.
از همین جا شروع می کنیم تا به دروغ گو بودن نویسنده شبهه و اهداف وی پی ببریم. دقت کنید:
این متن نه توهینی ایست به اسلام ونه به عقاید کسی.
این متن که در پست های بعدی به دروغ بودن آن اشاره می کنیم نه تنها توهین به اسلام و مقدسات مسلمانان است بلکه توهین به ایرانیان و تمدن آنان نیز هست
این متن ایرانیانی را به تصویر می کشد که در معرضه حمله دشمن قرار گرفته اند، دین آبائی و اجدادی خود را از ترس کشته شدن رها نموده و به دین مهاجمان در آمده اند، مهاجمان به دختران و زنان آنان تجاوز کرده اند اما آنان تنها برای رهایی جان خود حاضر به قبول اسلام شده اند
آیا این اهانت به ایران و ایرانی نیست؟
آیا دین کسی را می شود به زور تغییر داد؟ دین از امور قلبی است و تغییر اجباری آن معنا ندارد تمام دنیا جمع شوند و بخواهند بنده را از دینم منصرف قبول نمی کنم. وقتی بخواهند فرزندم را در جلو چشمم بکشند از ترس قبول می کنم اما ظاهری، چرا که به درون قلب من اشراف ندارند تا بندانند من دروغ می گویم یا راست، دین خود را نیز در خانه خود به دور از چشم آنان انجام می دهم. غرض دین از امور قلبی است که اکراه و اجبار در آن راه ندارد.
راستی چرا ایرانیان هنگامیکه ایرانیان در همان قرن یک و دو قدرتی پیدا کردند که توانستند زیر پرچم ابومسلم خراسانی (که می گفت الرضا من آل محمد) حکومت بنی امیه را سرنگون کنند به دنبال احیای دین و حکومت و تمدن قبلی خود بر نیامدند،
آیا می شود پدران کسی را کشت، به دختران و زنان آنان تجاوز کرد، اما آن قوم در حدود یک قرن به قدرتی می رسند که می توانند خلیفه را تغییر دهن. تغییر هم می دهند ولی دوباره به دنبال رهبری یک گروه دیگر از آن قوم مهاجم باشند چرا که ایرانیان زیر پرچم ابومسلم به دنبال احیای سلطنیت ساسانیان نبودند بلکه با شعار الرضا من آل محمد فریب ابومسلم و عباسیان را خوردند.
ایا انها توهین به ملت بزرگ ایران از باستان تا الان نیست
ببینید به بهانه دفاع از ایرانیان بزرگترین توهین را به ایرانیان فعلی و اجداد انان می کننند
میخواهم به ۱۴۰۰ سال پیش برگردیم…در خانه ات ، کنار خانواده خود هستی که خبر میرسد به کشورت حمله شده و طبق نظر پیامبر اسلام و کتاب مقدسش ، اگه بتوانند شهری را اشغال کنند، خواهر، مادر و همسرت را دزدیده و تا آخر عمرشان به کنیزی و خدمت بخود وادار و برادر و پدرت را اگر بدن و دندان سالمی داشته باشند به غلامی وبردگی میبرند وهر که مخالفت کند سر از تنش جدا ...البته به دستور خدا در قرآن و چیزی شبیه داعش امروزی.
به مردم آذربایجان فکر کن که مرد هایشان را دسته دسته در زنجیر میکنند و در برابرچشمانشان به همسران و دخترانشان تجاوز و بعد از ارضاع شدن...آن مرد هایی که حاظر به غلامی و بردگی نشده ا ند را گردن میزنند «تاریخ ایران ج ۳ ص ۳۵۹ ش۱۹۰»
اولا: در کجای قرآن چنین حکمی است و کجا پیامبر اسلام صلی الله علیه واله وسلم چنین دستوری دادند( در خانه ات ، کنار خانواده خود هستی که خبر میرسد به کشورت حمله شده و طبق نظر پیامبر اسلام و کتاب مقدسش ، اگه بتوانند شهری را اشغال کنند، خواهر، مادر و همسرت را دزدیده و تا آخر عمرشان به کنیزی و خدمت بخود وادار و برادر و پدرت را اگر بدن و دندان سالمی داشته باشند به غلامی وبردگی میبرند وهر که مخالفت کند سر از تنش جدا ...البته به دستور خدا در قرآن و چیزی شبیه داعش امروزی ) پیامبری که در طول عمر حتی یک جنگ ابتدایی نداشته و تمام جنگها تحملی بر ایشان بوده و ایشان در مقام دفاع بودند، پیامبری که اسرا را به شرط سواد آموزی به یک نفر مسلمان آزاد می کردند و ....
ثانیا: ای کاش وقتی چنین مطلبی می گذاشت بجای ارجاع به کتاب دست چندم به کتابهای تاریخی مادر ارجاع می داد نه کتاب تاریخ ایران، هزار سال بعد از فتوحات نوشته شده اگر مطلبی بدون سند از کتابهای قبلی بگوید اعتباری ندارد ما این گزارش دروغ را در تاریخ طبری، بلاذری و .... نمی بینیم حتی اگر در آنها هم باشد باید بررسی شود چرا که آن کتابها گزارش نویسی بوده اگر چه فکر می کنم آنچه به کتاب تاریخ ایران نسبت می دهد در این کتاب نیز ممکن است نباشد
کجای کتاب های منبع چنین گزارشی نقل شده و چقدر ذلیل و خوار بوده اند مردم آذربایجان از دید این نویسنده که پس از اهانت به زنان و دختران آنان بعضی حاضر به قبول غلامی برای آنان شده اند!!! این توهین به ملت ایران و آذری های متدن و اهل بیت دوست نیست
به مهربانو های ۱۵ ساله ی خراسانی فکر کن که به فاحشه خانه های شام برده شده اند ، تا قبل از هر حمله لشکریان خدا برای جهاد ، به آن دخترک ها تجاوز کنند، البته برای گرفتن روحیه. « تاریخ طبری ، ج ۴ ، ش ۲۴ ص ۱۴»
قطعا چنین سخن توهین آمیزی در تاریخ طبری نیست، آدرسی هم که داده (ش 24) مفهوم نیست اما اگر منظورش تاریخ طبری ج4، 14 است اصل صفحه را خدمتتان می گذارم تا ببینید چقدر دروغ گفته است:
«كتب الى السرى، عن شعيب، عن سيف، عن محمد و طلحه و المهلب و عمرو و سعيد، قالوا: لما راى المشركون المسلمين و ما يهمون به بعثوا من يمنعهم من العبور، و تحملوا فخرجوا هرابا، و قد اخرج يزدجرد- قبل ذلك و بعد ما فتحت بهرسير عياله الى حلوان، فخرج يزدجرد بعد حتى ينزل حلوان، فلحق بعياله، و خلف مهران الرازى و النخيرجان- و كان على بيت المال- بالنهروان، و خرجوا معهم بما قدروا عليه من حر متاعهم و ما قدروا عليه من بيت المال، و بالنساء و الذراري، و تركوا في الخزائن من الثياب و المتاع و الانيه و الفضول و الالطاف و الادهان ما لا يدرى ما قيمته، و خلفوا ما كانوا أعدوا للحصار من البقر و الغنم و الاطعمه و الاشربه، فكان أول من دخل المدائن كتيبه الأهوال، ثم الخرساء، فأخذوا في سككها لا يلقون فيها أحدا و لا يحسونه الا من كان في القصر الأبيض، فأحاطوا بهم و دعوهم، فاستجابوا لسعد على الجزاء و الذمة، و تراجع اليهم اهل المدائن على مثل عهدهم، ليس في ذلك ما كان لال كسرى و من خرج معهم، و نزل سعد القصر الأبيض، و سرح زهره في المقدمات في آثار القوم الى النهروان، فخرج حتى انتهى الى النهروان، و سرح مقدار ذلك في طلبهم من كل ناحيه.
كتب الى السرى، عن شعيب، عن سيف، عن الاعمش، عن حبيب بن صهبان ابى مالك، قال: لما عبر المسلمون يوم المدائن دجلة، فنظروا اليهم يعبرون، جعلوا يقولون بالفارسيه: ديوان آمد و قال بعضهم لبعض: و الله ما تقاتلون الانس و ما تقاتلون الا الجن فانهزموا.
كتب الى السرى، عن شعيب، عن سيف، عن عطية بن الحارث و عطاء بن السائب، عن ابى البختري، قال: كان رائد المسلمين سلمان الفارسي، و كان المسلمون قد جعلوه داعيه اهل فارس قال عطية: و قد كانوا امروه بدعاء اهل بهرسير، و امروه يوم القصر الأبيض، فدعاهم ثلاثا قال عطية و عطاء: و كان دعاؤه إياهم ان يقول: انى منكم في الأصل، و انا ارق لكم، و لكم في ثلاث ادعوكم إليها ما يصلحكم: ان تسلموا فاخواننا لكم ما لنا و عليكم ما علينا، و الا فالجزية، و الا نابذناكم على سواء، ان الله لا يحب الخائنين قال عطية: فلما كان اليوم الثالث في بهرسير أبوا ان يجيبوا الى شيء، فقاتلهم المسلمون حين أبوا و لما كان اليوم الثالث في المدائن قبل اهل القصر الأبيض و خرجوا، و نزل سعد القصر الأبيض و اتخذ
تاريخالطبري،ج4،ص:15
سنه 16 الإيوان مصلى، و ان فيه لتماثيل جص فما حركها.»
ترجمه: وقتى مشركان ديدند كه مسلمانان آهنگ عبور دارند كس فرستادند كه مانع عبورشان شوند اما مسلمانان حمله آوردند و آنها فرارى شدند. پس از فتح بهر سير يزدگرد كسان خويش را به حلوان فرستاده بود آنگاه خود او نيز آهنگ حلوان كرد و به كسان خويش پيوست و مهران رازى و نخيرجان را كه عهده دار خزانه نهروان بود بجاى گذاشت و آنها هر چه گرانبها و سبك بود با زن و فرزند همراه بردند 13) (14 و در خزانهها از جامه و كالا و آبگينه و لوازم و تحفهها و روغنها چندان بجاى نهادند كه كس بهاى آن ندانست و همه گاو و گوسفند و خوردنى و نوشيدنى را كه براى ايام محاصره فراهم كرده بودند بجا نهادند.
گويد: نخستين كسانى كه وارد مداين شدند گروه اهوال بودند. پس از آن گروه خرساء وارد شدند و در كوچهها همى رفتند و به كس بر نمىخوردند كه كس نبود جز آنها كه در قصر سپيد بودند، آنها را در ميان گرفتند و دعوتشان كردند و پذيرفتند كه جزيه دهند و ذمى شوند، مردم مداين نيز به همين شرط باز آمدند بجز خاندان خسرو و كسانى كه با آنها رفته بودند كه مشمول آن نشدند.
گويد: سعد در قصر سپيد منزل گرفت و زهره را با پيشتازان سپاه به دنبال پارسيان سوى نهروان فرستاد. زهره برفت تا به نهروان رسيد، در جهتهاى ديگر نيز كسان به دنبال پارسيان فرستاد كه بهمين مسافت رفتند.
ابو مالك، حبيب بن صهبان، گويد: وقتى در جنگ مداين مسلمانان از دجله مىگذشتند پارسيان بآنها مىنگريستند و مىگفتند: «ديوان آمد» و بهمديگر مىگفتند:
«بخدا با انسانها جنگ نمىكنيد، با جنيان جنگ مىكنيد» ابى البخترى گويد: پيشتاز مسلمانان سلمان پارسى بود و مسلمانان وى را دعوتگر پارسيان كرده بودند.»
اولا: بحث فتح اذربایجان نیست بلکه بحث فتح مداین است
ثاینا: ساسانیان درگیرند نه ایرانیان
ثالثا: ساسانیان زنان و کودکان واموال خود را برداشتند و فرار کردند
رابعا: همین گزارش نیز باید بررسی شود چرا که طبری گزارش نویس است و گزارشهای مختلف را در یک جریان نوشته تنها یک گزارش را بدون بررسی قبول کنیم علمی نیست.
فکر کن که اینک شهرت را گرفته اند و اسیری ، اربابت مشغول نکاح با دختر ۹ ساله ایست که معلوم نیست از کدام جهاد فی سبیل الله به پاداش گرفته ، و تو باید به اندازه ده گاو کار کنی ، بار بیاوری و ببری وگرنه شلاق میخوری و صد البته آن دنیا به جهنم میروی چون طبق قرآن کنیز و غلام باید مطیع اربابشان باشند ، و وقتی شهوت اربابت بالا زد ، دختران برده را به نکاح اودر میاورند ، و تو صدای ناله های آنان را میشنوی....در زیر بدن پرعفونت و لجن یک عرب که از صحابه است....و آن صحابه حتما به بهشت میرود چون جهادش در راه خداست.
الحمدلله ایرانیان و اجداد آنان شامل حال این سخنان زشت نمی شوند و مسلمانان نیز از این اعمال شرم آور بدورند حال چه کسی با اجداد نویسنده اصلی این شبهه چنین کاری کرده و در کجا نمی دانیم نیاز به بررسی بیشتر دارد.
فکر کن که اینک شهرت را گرفته اند و اسیری ، اربابت مشغول نکاح با دختر ۹ ساله ایست که معلوم نیست از کدام جهاد فی سبیل الله به پاداش گرفته ، و تو باید به اندازه ده گاو کار کنی ، بار بیاوری و ببری وگرنه شلاق میخوری و صد البته آن دنیا به جهنم میروی چون طبق قرآن کنیز و غلام باید مطیع اربابشان باشند ، و وقتی شهوت اربابت بالا زد ، دختران برده را به نکاح اودر میاورند ، و تو صدای ناله های آنان را میشنوی....در زیر بدن پرعفونت و لجن یک عرب که از صحابه است....و آن صحابه حتما به بهشت میرود چون جهادش در راه خداست.
الحمدلله ایرانیان و اجداد آنان شامل حال این سخنان زشت نمی شوند و مسلمانان نیز از این اعمال شرم آور بدورند حال چه کسی با اجداد نویسنده اصلی این شبهه چنین کاری کرده و در کجا نمی دانیم نیاز به بررسی بیشتر دارد.
و خبر هایی میشنوی از اینکه هم وطنت یعنی بابک خرمدین و هفتاد یارش را مسلمین در راه خدا زنده زنده سوزاندند یا میشنوی که آب سفید رود را به خاطر گردن زدن هزاران هم وطنت به رنگ قرمز درآورده اند.« تاریخ ۶۳۰۰ ساله ایران ؛ رابرتن.ون ص ۲۵۰... تاریخ طبری ج۴ ص ۳۱۰ »
اولا: بحث بابک خرمدین بعد از قیام ابومسلم است،چرا که ابوسلم در سال 140 به بعد قیام کرد و بابک سال 201ق(1) ایرانیان به قدرتی رسیدند که تحت لوای ابومسلم خراسانی و با شعار الرضا من آل محمد کل ایران را تصرف کردند اما دولت ساسانیان را احیا نکردند، دین زردشت را احیا نکردند، سپس به عراق حمله کردند آنجا را هم گرفتند و به شام (سوریه فعلی) رفتند خلیفه بنی امیه را کشتند اما حکومت ساسانیان را احیا نکردند، البته در اینجا ایرانیان فریب ابومسلم وعباسیان را خوردند و پس از بین رفتن بنی امیه خود را الرضا من آل محمد اعلام نمودند . علاقه ایرانیان به اهل بیت چقدر زیاد بوده که ابومسلم از این شعار استفاده کرد.
ثانیا: بابک خرمدین به دست افشین که یک فرمانده ایرانی الاصل بود کشته شد. به عبارت طبری نگاه کنید
و فيها كانت وقعه بين بابك و افشين بارشق، قتل فيها الافشين(2)
در این بحث امده: در اين سال معتصم، افشين، حيدر پسر كاوس، را ولايتدار جبال كرد و او را براى پيكار بابك روانه كرد، و اين به روز پنجشنبه بود،(3)
یک ایرانی با سپاهی از ایران به جنگ بابک رفته و او را کشته است
راستی چرا وقتی بابک قیام کرد و مردم هم که به قول نویسنده این شبهه با دختران و زنانشان تجاوز شده بود به کمک بابک نرفتند و حتی خود ایرانیان افشین ایرانی را کمک کردند تا بابک را به قتل رساند
البته افشین نیز خود به دست معتصم کشته می شود و در همین گروهها و تلگرام ها یک بار نیز برای افشین مرثیه سرایی می کنند یعنی برای قاتل بابک که الان مرثیه ایش در این شبهه آمده است
1. تاريخالطبري،ج9،ص:14
2. همان
3.همان
حال ۲ سوال ،
نخست:
اگر ۱۴۰۰ سال پیش وجود داشتی ، ایا تن به خفت میسپردی یا جنگ با این وحوش را بجان میخریدی؟
دو :
اگر تو از شهیدان یا اسیران در راه دفاع از وطن در مقابل حمله مسلمانان بودی، آیا باور میکردی ۱۴۰۰ سال بعد عده ای بگویند ، ایرانیان با آغوش باز اسلام را پذیرفتند؟البته باز هم میتوانی خود را گول بزنی... ولی این روزها زاد روز بابك خرمدين است؛
محل تولد: كليبر بلال ٱباد
علت مرگ: بريده شدن دست و پا و سر
آرامگاه: ندارد
اتهام:
مبارزه برضد اشغال گری اعراب.
جنبش :رهبر انقلابی جنبش سرخ جامگان
دشمنانش :خلیفه های عباسی ؛ مامون و معتصمصحنه بیدادگاه:
خلیفه: اگر توبه کنی می بخشمت!
بابک: گنهکاران توبه می کنند نه وطن پرستان.
خلیفه: تو اکنون در چنگ ما هستی!
بابک: جسمم آری ولی روحم نه، دژِِ آرمان من تسخیر ناپذیر است...
خلیفه:جلاد قطعه قطعه اش کن تا با زجر بمیرد!...
جلاد با یک ضربت دست راست بابک را قطع میکند...
بابک به زمین مینشیند و با خون کتفش صورتش را غرق خون میکند..
خلیفه: کافر! این دیگر چه بازیست؟
بابک: پیش نامرد باید مردانه مرد...با رفتن خون از تنم رخسارم زرد می شود و تو گمان می کنی از ترس است ...اما مرا ترسی از گله ی روباهان نیست...
با قطع هر عضوم بابکی در این سرزمین متولد می شود...
با هر جمله ای که بابک می گفت عضوی از بدنش بر زمین می افتاد...
خلیفه: جلاااااااااااد..... ببر صدایش را!
و شمشیر فرود می آید...
و سر، سری که پیش هیچ ظالمی خم نشده بود به زمین می افتد...با تشکر
بر فرض صحت این اکاذیب بابک به دستور معتصم عباسی و به دست افشین ایرانی و با سپاه ایرانیان کشته شد. معتصم خلیفه عباسی همان قاتل امام جواد علیه السلام است و کارهای او هیچگاه به نام اسلام و مسلمانان نوشته نمی شود
افشین نیز ایرانی است پس باید ایرانیان را در قتل بابک تخطئه کرد زیرا سپاهش نیز ایرانی بوده اند. ایا مسلمانان باید تقاص کارهای افشین را بدهند
اولا: در کجای قرآن چنین حکمی است و کجا پیامبر اسلام صلی الله علیه واله وسلم چنین دستوری دادند( در خانه ات ، کنار خانواده خود هستی که خبر میرسد به کشورت حمله شده و طبق نظر پیامبر اسلام و کتاب مقدسش ، اگه بتوانند شهری را اشغال کنند، خواهر، مادر و همسرت را دزدیده و تا آخر عمرشان به کنیزی و خدمت بخود وادار و برادر و پدرت را اگر بدن و دندان سالمی داشته باشند به غلامی وبردگی میبرند وهر که مخالفت کند سر از تنش جدا ...البته به دستور خدا در قرآن و چیزی شبیه داعش امروزی ) پیامبری که در طول عمر حتی یک جنگ ابتدایی نداشته و تمام جنگها تحملی بر ایشان بوده و ایشان در مقام دفاع بودند، پیامبری که اسرا را به شرط سواد آموزی به یک نفر مسلمان آزاد می کردند و ....
سلام
این متن که در واقع اومده احساسیش کرده! ولی بطور کلی اگه صاحب خونه مقاومت کنه، معنیش اینه که میتونن اسیرش کنن! همینطور کوچکترین اقدام در زمینه ی دفع حمله ی دشمن، در صورت شکست یعنی کنیزی و بردگی!
همینطور اگه منطقی باشیم، عامل جنگ بدر خود پیامبر بوده! پس نمیتونیم بگیم فقط دفاع میکرده!
خسته نباشید، بنده در یکی از گروه های تلگرام متني دریافت کرده ام که برای من ناراحت کننده بود، لطفا در صورت امکان مطلبی در رد منطقی این مطلب بفرستید، خصوصا در مورد قسمت اول که متاسفانه مربوط به خشن و غیر انسانی بودن دین اسلام است
سلام عليكم
البته اين كه براي شما نقل شده بيشتر انتقال حس مدعي است تا مستند تاريخي . بهتر بود نويسنده به متن وفادار مي ماند و احساس و تصور خودش را جداگانه ذكر ميكرد .
اما در مورد جنايات اعراب در ايران خوب است بدانيد يكي از كليدي ترين دلايل پيروزي اعراب بر سپاه ايران همراهي ديلميان بود .
گويند خسرو پرويز از ديليميان چند هزار مرد جنگي كارآزموده برگزيده بود . آنها ملازم و به اصطلاح امروز اسكورت شخص شاه بودند چون [شاه] كشته شد دلشكسته شدند تا زماني كه رستم [فرخزاد] بجنگ قادسيه رفت [ در زمان يزگرد سوم ] , آنها گويا خود را بيگانه ميدانستند و پناهگاهي نداشتند ...
آنها در جنگ قادسيه نه تنها شركت نكردند بلكه همراه با اعراب به جنگ سپاه ايران آمدند و اسلام را پذيرفتند بشرط بازيافتن ارزش و شان و مقامشان . ( تاريخ سياسي ساسانيان / دكتر محمد جواد مشكور / ج 2 ص 1335 )
تعداد افراد سپاه ايران در جنگ قادسيه 120 هزار نفر و تعداد سپاه اعراب 30 هزار نفر بود ولي بسياري از ايرانيان در جنگ شركت نكرده و ميدان را تر كردند در حاليكه زنان عرب از زخمي ها پرستاري ميكردند و كشته شدگان را دفن كرده و براي سپا هيان غذا طبخ ميكردند . ( همان )
لذا اگر كسي خواست مرثيه بخواند در لعن و نفرينش شاهان و مقام پرستان و خائنان ايراني را اول لعن و نفرين كنند بعد اعراب را .
از طرفي آنچه كه اعراب مرتكب شدند ارتباطي با اسلام ندارد . دين اسلام بر اساس اميال اشخاص احكامش نوشته نشده . اكثر آنچه آنها كردند ظلم بوده و بر اساس موازين اسلامي محكوم است .
این متن که در پست های بعدی به دروغ بودن آن اشاره می کنیم نه تنها توهین به اسلام و مقدسات مسلمانان است بلکه توهین به ایرانیان و تمدن آنان نیز هست
این متن ایرانیانی را به تصویر می کشد که در معرضه حمله دشمن قرار گرفته اند، دین آبائی و اجدادی خود را از ترس کشته شدن رها نموده و به دین مهاجمان در آمده اند، مهاجمان به دختران و زنان آنان تجاوز کرده اند اما آنان تنها برای رهایی جان خود حاضر به قبول اسلام شده اند
آیا این اهانت به ایران و ایرانی نیست؟
آیا دین کسی را می شود به زور تغییر داد؟ دین از امور قلبی است و تغییر اجباری آن معنا ندارد تمام دنیا جمع شوند و بخواهند بنده را از دینم منصرف قبول نمی کنم. وقتی بخواهند فرزندم را در جلو چشمم بکشند از ترس قبول می کنم اما ظاهری، چرا که به درون قلب من اشراف ندارند تا بندانند من دروغ می گویم یا راست، دین خود را نیز در خانه خود به دور از چشم آنان انجام می دهم. غرض دین از امور قلبی است که اکراه و اجبار در آن راه ندارد.
این حرفتونم که درسته! ولی من به شخصه یه چیزایی از جمعیت غالب ایرانیا دیدم که این فکر نکنم پیششون توهین تلقی بشه!!:khandeh!:
در واقع کسایی که مقاومت میکردن و نه جزیه میدادن و نه اسلام میاوردن، که دستور قرانه که اینقدر اذیتشون کنید تا با خواری جزیه بپردازن!!(نقل به مضمون! شاید کشتن بود اصلا!)
همینطور اون موقع اغلب مردم فقیر بودن و به احتمال زیاد از پس پرداخت جزیه بر نمیومدن!! پس یا باید مسلمون میشدن و یا باید اینقدر اذیت میشدن تا با خواری جزیه بپردازن!!
پس مسلمون شدن ایرانیا، میشه یه چیزی بین زوری و دلبخواهی تلقی کرد!!
بسیار عالی، و با سپاس فراوان بابت زنان و حوصله ای که صرف کردید، البته برخی مفاهیم را باید با دقت بیشتری مطالعه کنم تا کاملا به بحث مسلط شوم.
ولی بطور کلی اگه صاحب خونه مقاومت کنه، معنیش اینه که میتونن اسیرش کنن! همینطور کوچکترین اقدام در زمینه ی دفع حمله ی دشمن، در صورت شکست یعنی کنیزی و بردگی!
منظور از این سخنتان را نگرفتم اما به چند دلیل ساده حمله اعراب به ایران را نمی توان حمله اعراب به ایران نامید بلکه حمله مسلمانان به ساسانیان است
دلیل اول: تصور کنید کویت به روسیه بزرگ حمله کند و روسیه را شکست دهد، این با عقل سازگار نیست مگر اینکه مردم روسیه هنگام حمله کویت از حکوتشان دفاع نکنند بلکه به کویت کمک هم کنند به نمونه ها بنگرید:
نمونه اول:درگزارشی از طبری و ابن خلدون آمده سیاه سردار ایرانی که به دستور یزدگرد عازم میدان شده بود وهفتاد هزار نفر در رکاب خود داشت در بین اصطخر و شوشتر با ابوموسی صلح کرد و خود و همه سپاهش به اسلام گروید و قول همکاری به ابوموسی داد و با ایرانیان جنگید (1)
نمونه دوم: همکاری هرمزان بزرگترین فرمانده ایرانی با عمر در فتوحات
دلیل دوم: همان داستان ابو مسلم خراسانی که در پستهای قبل به آن اشاره کردم
دلیل سوم: کشته شدن باقی مانده سپاه ساسانیان در خراسان به دست ایرانیان و کشته شدن شخص یزدگرد به دست آسیابان ایرانی (2)
و از این نمونه ها بسیار است.1.تاريخ الطبري/ترجمه،ج5،ص1904-1906 و تاريخ ابن خلدون/ترجمه متن،ج1،ص:539
2. تاريخ الطبري/ترجمه،ج5،ص:2149 به بعد
همینطور اگه منطقی باشیم، عامل جنگ بدر خود پیامبر بوده! پس نمیتونیم بگیم فقط دفاع میکرده!
از شما که منطقی پیش آمدید عجیب است این گفتار
صدام به ما حمله کرده و خرمشهر را گرفته، اگر ما از شما حمله کرده و مثلا سامرا را بگیریم ما شروع کننده جنگ در سامرا هستیم؟ وقتی جنگ شروع شد همه حمله ها سلسله وار است شروع اصلی را کسی کرده که ابتدا اقدمات تحریک آمیز و حمله انجام داده است
در جریان پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم و جنگ بدر نیز همین طور است،
در طور 13سال که پیامبرصلی الله علیه واله وسلم در مکه بوده مشرکین قریش از هیج ظلمی فروگذار نکردند، مسلمین را سه سال در بدترین وضعیت اقتصادی محاصره کردند، سمیه و یاسر را جلو چشمان پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم شکنجه کرده و به شهادت رساندند، بلال، ابن مسعود و ..... بسیار شکنجه کردند. مسلمانان را مجبور به هجرت یا فرار از مکه و شهر آبائی و اجدادی کردند.به اینها بسنده نکرده و وقتی مسلمانان گروه گروه از مکه هحرت کرده یا به عبارت اخراج شده و فرار کردند آنان خانه ها و اموال مسلمانان را مصادره کردند
آیا با این همه ظلم که کردند اگر کاروان ابوسفیان از نزدیک مدینه رد شود و مسلمانان به تلافی فقط همان اموال مصادره شده خود اقدام به مصادره کاروان ابوسفیان کنند که جزء عاملان اصلی ظلم به مسلمانان است می شود گفت مسلمانان شروع کننده جنگ هستند.
اگر این طور باشد درست است که در جریان خرمشهر صدام شروع کننده جنگ بود اما در فاو نیز ما شروع کننده جنگ بودیم؟؟؟!!!!!
این حرفتونم که درسته! ولی من به شخصه یه چیزایی از جمعیت غالب ایرانیا دیدم که این فکر نکنم پیششون توهین تلقی بشه!!
زیرا تبلیغات طرف مقابل آنقدر قوی و عوام فریبانه است که مردم باور کرده اند و چون طرف مذهبی فقط به پاسخگویی شبهه مشغول است و متاسفانه تبلیغ نمی کند و روی توهین انجام شده مانور نمی دهند سخن طرف مقابل چربیده است
گوید: ملا نصرالدین گاوی برای فروش به میدان برد چند نفر قصد داشتند این گاو را از چنگال او در بیاورند یکی گفت بزت را چند می فروشی؟ ملانصردین گفت مگر کوری نمی بینی گاواست، گفت بزت مال خودت نخواستیم.
چند نفر آمدند و همین حرف را تکرار کردند کم کم برای وی شائبه شد نکند بز است و من گاو می بینم با ادامه تبلیغات منفی طرف مقابل برای یقین شد که گاو نیست بلکه بزت و خودش تصور اشتباهی دارد لذا به گاو را به قیمت بز فروخت از اینجا ضرب المثل بز خری کردن درست شد(این برای مثال و شوخی بود)
در واقع کسایی که مقاومت میکردن و نه جزیه میدادن و نه اسلام میاوردن، که دستور قرانه که اینقدر اذیتشون کنید تا با خواری جزیه بپردازن!!(نقل به مضمون! شاید کشتن بود اصلا!)
همینطور اون موقع اغلب مردم فقیر بودن و به احتمال زیاد از پس پرداخت جزیه بر نمیومدن!! پس یا باید مسلمون میشدن و یا باید اینقدر اذیت میشدن تا با خواری جزیه بپردازن!!
پس مسلمون شدن ایرانیا، میشه یه چیزی بین زوری و دلبخواهی تلقی کرد!!
برعکس بسیاری چون مقدار جزیه در مقابل خراج و مالیات ساسانیان کمتر بود به مسلمانان میدان دادند و حتی دین خود را نیز با دادن جزیه حفظ کردند و به مرور زمان با دیدن زیبایی های اسلام به اسلام روی آوردند
زرینکوب که در کتاب دوقرن سکوتش پایه ثابت اسلام ستیزان است در کتاب کارنامه اسلام خود که اسلام ستیزان از آن فراری هستند می گوید:
مرحوم زرینکوب درکتاب کارنامه اسلام می گوید: جزیه ای که به اسلامیان می پرداختند به مراتب سبک تر و راحت تر از مالیات سرانه ای بود که پیش از آن به حکومت خویش ـ ساسانیان ـ می دادند(1)
مردم شمال ایران تا سال 250 هجری مسلمان نشده بودند هنگامیکه ناصر اطروش یکی از نوادگان امام حسین علیه السلام به این منطقه سفر کرد از زردشتی به شیعه زیدی روی آوردند.
در جریان محاکمه افشین(همان قاتل بابک خرمدین که روضه اش را خواندند) در دربار معتصم عباسی کسانی که شهادت علیه بابک دادند بعضی از موبدان و بزرگان زردشتیان بودند(2) یعنی تا آن زمان سال تقریبا255 ق هنوز نه تنها زردشتیان با آزادی دین خود را داشتند وجزیه می دادند بلکه آنقدر اعتبار داشتند که در نزد خلیفه حاضر می شده و شهادت می دادند.
1.زرینکوب کارنامه اسلام ،ص2
2.تاريخ الطبري/ترجمه،ج13،ص:5927
[=lucida sans unicode]کسانی که این شبهه ها را مطرح می کنن بسیاری شون از عربستان تغذیه می شن حتی با ایران و ایرانی دشمن هم توهین به اجداد ایرانیان می کنن و هم آنان را از شیعه بودن دور می کنن
شاید تعجب کنین : چرا وهابها باید این کار را کنن؟ چون اگر ایرانها شیعه نباشن هر چه باشن به نفع وهابیها است چرا که از تعداد شیعیان کم میشه و شکست دادن اونا راحت میشه و پس از آن شکست دادن بقیه آب خوردنه
این به طور احتمال نمی گم یقین دارم
چند روز پیش تو یکی از گروهها سرک می کشیدم یوقت دیدم آقایی به نام آرین همین شبهه ها را در سطح وسیع پخش می کرد و بعضی را جواب می دادم البته با کمک مطالب همین سایت
یه وقت دیدم گفت شما رافضی ها
فهیمدم رافضی خطاب کردن شیعیان، تکه کلام وهابیهاس
هیچ وقت یک پان ایرانیسم به شیعه بودن ایرانی ها گیر نمیده بلکه به مسلمان بودنشون گیر میده برای پان ایرانسیم فرقی بین شیعه و سنی نیس
تعجب کردم یکم از وهابیت بد گفتم یدفعه دیدم آرین و با دوستاش از سوراخ کشیده شدن بیرون و شروع کردن به توهین کردن به شیعه و دفاع از وهابیت
ببینید چگونه یک وهابی در قالب یک ایرانسیم به جنگ شیعه اومده و در قالب توهین به تمدن ایرانی و اجداد ایرانیان، اونا را از دینشون دور میکنه
من حتم دارم که همه اینها از گور وهابی های کثیف که داعش را ساختن سرچشمه می گیره باور کنین
آقای کریم اردکانی
متاسفانه بنده نیز به این مشکل برخوردم البته نه اینکه همه از طرف وهابی ها باشند بلکه یک مقدار از طرف وهابی ها یک مقدار از طرف غربیها و در کل دشمنان ایران و شیعه در این یک مسئله اتحاد دارند
خلاصه این است که بسیاری از کسانی که این شبهه را می سازند فقط زبان فارسی بلد هستند و هیچ سنخیتی با ایران ندارد وگرنه این جور راحت به نیاکان خود توهین روا نمی دارند البته منظور ما انشاء کنندگان این شبهات است که پس از ساختن در جمع خود شروع به خندیدن می کنن نه کسانی که نادانسته در گروهای تلگرامی و امثال آن به پخش آن مشغولند.اینها فریب خورده اند.
با سلام
خشونت اسلام در کتابای تاریخی مثل طبری و ....
لطفا مستند سخن بگوید
اگر نه بی ارزش است
وجود داره تو همین قرانم پر از این روحیات هست.
قابل توجه
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=200097
همین الانشم وجود داره از 35 سال پیش.کلا کسایی که اعتقادات مخالف دین باشه میشن هیولا و .... و یه عده خیال میکنن حق دارن همه کار بکنن.
شما برو تو دنیا پیدا کن کسی از دین مخالف توی دولت نماینده داشته باشه
و برو تحقیق کن یهودیان بعد از اسرائیل در چه کشوری بیشترین تعداد را دارند و زندگی میکنند
تو نظر مردم غیر دینی یعنی غیر اخلاقی .
شما اخلاق را ازکجا و چه کسانی میگیرد
منظور کدام مردم است
باید به مردم حالی کرد غیر اخلاقی با غیرمذهبی فرق میکنه.
این سخن را هم بچه کلاس ۵ دبستان میداند کدام مردم را میگوید!
شاید منظورتان مردم کرات دیگر است
این فرهنگ پوسیده نیاز به بازبینی داره.
کدام فرهنگ پوسیده؟ بله این فرهنگی که شما به ان اعتقاد دارید خیلی وقته که عوض شده شاید شما خبر نداری
عزیز من کاری نداره شما اگه جانبداری رو بزاری کنار برو تو نت تحقیق کن.همین صحبتای بهرام مشیری هم برای ادمای بی تعصب خیلی نکات مفید داره.میبینی که تاریخ اسلام همچین پاک نیست.
با سلام
بهرام مشیری شده منبع شما :khaneh:
بهرام مشیری از برنامه سازان شبکه پارس می باشد وی در برنامه سرزمین جاوید به روایت تاریخ می پردازد که متاسفانه با دست بردن و تحریف آن سعی در تغییر ذهنیت عموم مردم به مسائل مربوطه می کند.
او با تهمت زدن به پیامبر اسلام چهره ننگین خود را برای همیشه در خاطر ما هک می کند تا او را به عنوان فردی کثیف و خائن یاد کنیم که نه تنها دین خود را فروخت بلکه برای شادی عده ای(خانواده پهلوی و …) چشم بر فجایع و بی رحمی های ایران زمان پهلوی بست و به تمجید و هواداری از آنان پرداخت و دریغ از ذکر دستاوردهای امروز ایران اسلامی.
پر بیراه نیست که ایشان منابع مالی مورد نیاز خود را از تندروهای وهابی و … دریافت می کند و درقبال این کمک ها،توهین و اهانت به اهل بیت (علیه السلام) و عجبا این اهل بیت که مورد ستایش همه بشریت است و بهرام مشیری ندانسته و از روی جهل درباره ایشان سخن می پراکند.
آیا مطالعه بخش هایی از کتب مختلف به صرف اینکه نام آنها کتاب است صحیح می باشد،برداشت مطالب مورد نیاز برای تهمت پراکنی و شایعه افکنی در فضای تاریخی و اسلامی چیزی است که بهرام مشیری آن را منابع نوشتاری خود می داند و از آن همینطور که پیشتر گفته شد برای مبارزه استفاده می کند.مثال های بیشماری در این باب وجود دارد،من باب مثال در مورد ازدواج با دختر شیرخواره…!!!بله،اشتباه نشنیده اید،بهرام مشیری در اظهار نظری عجیب و غریب که معلوم نیست از کدام منابع آن را استخراج نموده اند عنوان کرد که در اسلام ازدواج با دختر شیرخواره جایز است!
در نظر وی اسلام یک دین کامل تعریف نمی شود؛ولی دلیلی هم ندارد که ایشان به خاطر اینکه این دین را قبول ندارند با گفته ها و بعضا صحبت هایشان دیگران را از این مهم باز دارند.
سخنان بهرام مشیری درباره “قرآن کریم” بسیار نا آگاهانه و از روی نیت دشمنی می باشد که معلوم نیست ایشان به چه سبب با این دین آسمانی که بنا بر گفته صریح دیگر ادیان آسمانی آخرین دین و کامل ترین از سوی خداوند رحمان و رحیم است،وی در اکثر مواقع با سوء نظر و دیدگاه صرف مبارزاتی درباره آیات قرآن کریم و همچنین احادیث اظهار نظر نموده و بدون آنکه درباره ادعای خود مدرک و سندی معتبر ارائه دهد تنها گوشه ای از مطالب دلخواه را برگزیده و به خورد بیننده می دهد!
خوشبختانه منابع خوبی در فضای اینترنت وجود دارد که همگی به نوعی سخنان بهرام مشیری در مورد قرآن و دیگر مسائل را نقض می کند،یکی از این منابع وب سایت جناب”مصطفی حسینی طباطبایی” می باشد،ایشان درباره سخنان بهرام مشیری اظهار نظر می فرمایند و یک به یک نظرات بهرام مشیری درباره قرآن و احادیث را به چالش می کشند .
شما اومدی یه سری ایه برا ما نشنون کردی که اینا یهنی ذات انسان دوستی قران؟!ایات خشونت بارش رو گذاشتی کنار؟!اصلا این خودش از تناقضات قران هست.
تو جامعه دینی به این صورته که حرف اول دین میزنه و همه سمتش باید باشن.ا
با سلام
نه منتظریم که شما که این آیات را کشف کرده اید به ما جواب دهید
حتما بازم بهرام مشیری بی سواد و خائن و دغل باز
با سلام
مثل اینکه مطالب را نمیخوانید
بهرام مشیری شده منبع شما :khaneh:
آیا مطالعه بخش هایی از کتب مختلف به صرف اینکه نام آنها کتاب است صحیح می باشد،برداشت مطالب مورد نیاز برای تهمت پراکنی و شایعه افکنی در فضای تاریخی و اسلامی چیزی است که بهرام مشیری آن را منابع نوشتاری خود می داند و از آن همینطور که پیشتر گفته شد برای مبارزه استفاده می کند.مثال های بیشماری در این باب وجود دارد،من باب مثال در مورد ازدواج با دختر شیرخواره…!!!بله،اشتباه نشنیده اید،بهرام مشیری در اظهار نظری عجیب و غریب که معلوم نیست از کدام منابع آن را استخراج نموده اند عنوان کرد که در اسلام ازدواج با دختر شیرخواره جایز است!
در نظر وی اسلام یک دین کامل تعریف نمی شود؛ولی دلیلی هم ندارد که ایشان به خاطر اینکه این دین را قبول ندارند با گفته ها و بعضا صحبت هایشان دیگران را از این مهم باز دارند.
بابا ول کنید این تعصبو....مشیری خیلی حرفاش حقه اصلا از روی کتاب میخونه
منظور از این سخنتان را نگرفتم اما به چند دلیل ساده حمله اعراب به ایران را نمی توان حمله اعراب به ایران نامید بلکه حمله مسلمانان به ساسانیان است
دلیل اول: تصور کنید کویت به روسیه بزرگ حمله کند و روسیه را شکست دهد، این با عقل سازگار نیست مگر اینکه مردم روسیه هنگام حمله کویت از حکوتشان دفاع نکنند بلکه به کویت کمک هم کنند به نمونه ها بنگرید:
نمونه اول:درگزارشی از طبری و ابن خلدون آمده سیاه سردار ایرانی که به دستور یزدگرد عازم میدان شده بود وهفتاد هزار نفر در رکاب خود داشت در بین اصطخر و شوشتر با ابوموسی صلح کرد و خود و همه سپاهش به اسلام گروید و قول همکاری به ابوموسی داد و با ایرانیان جنگید (1)
نمونه دوم: همکاری هرمزان بزرگترین فرمانده ایرانی با عمر در فتوحات
دلیل دوم: همان داستان ابو مسلم خراسانی که در پستهای قبل به آن اشاره کردم
دلیل سوم: کشته شدن باقی مانده سپاه ساسانیان در خراسان به دست ایرانیان و کشته شدن شخص یزدگرد به دست آسیابان ایرانی (2)و از این نمونه ها بسیار است.1.تاريخ الطبري/ترجمه،ج5،ص1904-1906 و تاريخ ابن خلدون/ترجمه متن،ج1،ص:539
2. تاريخ الطبري/ترجمه،ج5،ص:2149 به بعد
در واقع بی کفایتی پادشاه و ارتشیا!! فکر نکنم تو اون جنگ بیشتر از 100 نفر از ارتش ایران کشته شده باشن!! بقیه فرار کردن!! و البته یه عده هم همونطور که فرمودید به ارتش مقابل ملحق شدن!(البته فکر کنم به شرط غنیمت و این چیزا بود!)
در کل با توجه به وضعیت ارتش، در مورد مردم نمیشه نظری داد!
از شما که منطقی پیش آمدید عجیب است این گفتار
صدام به ما حمله کرده و خرمشهر را گرفته، اگر ما از شما حمله کرده و مثلا سامرا را بگیریم ما شروع کننده جنگ در سامرا هستیم؟ وقتی جنگ شروع شد همه حمله ها سلسله وار است شروع اصلی را کسی کرده که ابتدا اقدمات تحریک آمیز و حمله انجام داده است
در جریان پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم و جنگ بدر نیز همین طور است،
در طور 13سال که پیامبرصلی الله علیه واله وسلم در مکه بوده مشرکین قریش از هیج ظلمی فروگذار نکردند، مسلمین را سه سال در بدترین وضعیت اقتصادی محاصره کردند، سمیه و یاسر را جلو چشمان پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم شکنجه کرده و به شهادت رساندند، بلال، ابن مسعود و ..... بسیار شکنجه کردند. مسلمانان را مجبور به هجرت یا فرار از مکه و شهر آبائی و اجدادی کردند.به اینها بسنده نکرده و وقتی مسلمانان گروه گروه از مکه هحرت کرده یا به عبارت اخراج شده و فرار کردند آنان خانه ها و اموال مسلمانان را مصادره کردند
آیا با این همه ظلم که کردند اگر کاروان ابوسفیان از نزدیک مدینه رد شود و مسلمانان به تلافی فقط همان اموال مصادره شده خود اقدام به مصادره کاروان ابوسفیان کنند که جزء عاملان اصلی ظلم به مسلمانان است می شود گفت مسلمانان شروع کننده جنگ هستند.
اگر این طور باشد درست است که در جریان خرمشهر صدام شروع کننده جنگ بود اما در فاو نیز ما شروع کننده جنگ بودیم؟؟؟!!!!!
هر جایی قوانینی داره! کسی که تبعید میشه، اموالشم مصادره میشه! این داستان مثل جریان خرمشهر نیست! مثل اینه که آمریکا حسابای بین المللی ایرانیا رو مسدود کنه و ایرانیا هم برن اموال آمریکاییا رو غارت کنن!! به هیچ عنوان اینکه ازت دزدی کردن، دلیل نمیشه که دزدی کنی!! حتی از کسی که ازت دزدی کرده! از طرفی، اگه هدف بازپس گیری اموال مصادره شده بوده، آیا اسنادی هست که نشون بده اموال غارتی رو ارزش گذاری میکردن و هر کس به اندازه ی اموال مصادره شده ی خودش، ور میداشته!؟؟ حداقل من که نشنیدم!!
[=Times New Roman]الحمدلله ایرانیان و اجداد آنان شامل حال این سخنان زشت نمی شوند و مسلمانان نیز از این اعمال شرم آور بدورند
سلام علیکم
پس اگر احیاناً متنی در کتب فقهی یا روایی پیدا شود که چنین چیزهایی را مجاز بلکه لازم بداند، چگونه میتوان آن را رد کرد؟
به بیان دیگر آیا دریافتِ وجدانی زشتی چنین اعمالی (یا اعمال دیگر) دلیل مناسبی هست برای غیرشرعی بودن آنها یا نه، زشتی و زیباییِ وجدانی ملاک قابل قبولی برای رد یا پذیرش شرعی نیست؟ بلکه شرع باید ملاک زشتی و زیبایی شود؟
ممنون میشوم تنها کارشناس بحث پاسخ دهند.
سپاس.
در واقع بی کفایتی پادشاه و ارتشیا!! فکر نکنم تو اون جنگ بیشتر از 100 نفر از ارتش ایران کشته شده باشن!!
ای کاش مطلبتان را با سند ومدرک می فرمودیدچرا که این گفته شما با داده های تاریخی همخوانی ندارد بسیاری از داده های تاریخی تصریح دارند که از دو طرف ارتشیان کشته شدند
مثلا برای نمونه دریکی از جنگها بعد از درگیری نظامیان و شکست نیروهای ساسانی، فرمانده نیروهای اسلام به سپاهیان دستور می دهد با کشاورزن و مردم عادی کاری نداشته باشید.(1) این برای نمونه بود از این قبیل بسیار است بر عکس گزارشهایی که نشان از کشته شدن نیروهای زیاد ساسانیان و همین طور طرف مقابل نیز قراوان است
شما از کجا می گوید فکر نکنم ده نفر هم کشته شده باشند.
1. طبری، ترجمه، ج4، ص 1491
هر جایی قوانینی داره! کسی که تبعید میشه، اموالشم مصادره میشه! این داستان مثل جریان خرمشهر نیست! مثل اینه که آمریکا حسابای بین المللی ایرانیا رو مسدود کنه و ایرانیا هم برن اموال آمریکاییا رو غارت کنن!! به هیچ عنوان اینکه ازت دزدی کردن، دلیل نمیشه که دزدی کنی!! حتی از کسی که ازت دزدی کرده! از طرفی، اگه هدف بازپس گیری اموال مصادره شده بوده، آیا اسنادی هست که نشون بده اموال غارتی رو ارزش گذاری میکردن و هر کس به اندازه ی اموال مصادره شده ی خودش، ور میداشته!؟؟ حداقل من که نشنیدم!!
اولا:اشتباه مهاجرت مسلمانان با تبعید منظور شما فرق می کند.
ثانیا: هر جا قوانینی داره یعنی چه؟ افراد بر دارایهای خود مسلطندمگر اینکه دادگاهی به دلایلی آن اموال را متعلق به آن شخص یا گروه نداند
ثالثا: اگر اوباما اموال ایران را مصادره کند و اموالی در ایران داشته باشد آیا اگر قدرتش را داشته باشیم نباید به تقاص اموالمان اموال او را مصادره کنیم، بله اموال بقیه ملت آمریکا را نمی شود. مخصوصا دادگاهی نیز نباشد که ما شکایت ببریم و حقمان را از آن دادگاه ایفا کنیم . جریان پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم و مسلمانان اینگونه است. ابوسفیان و ابوجهل و ابولهب و ... اموال مسلمانان را مصادره کرده اند. آنان را بیرون کرده اند آیا مصادره اموال ابوسفیان خلاف مروت است
صدام قبل از جنگ ایرانی های مقیم را بیرون کرد و اموال آنان را مصادره کرد آیا مصادره اموال شخص صدام بر فرض که در ایران اموال داشته باشد صحیح نیست؟!!! تعجب می کنم از این فرمایش شما!!!
[=Times New Roman]لام علیکم
پس اگر احیاناً متنی در کتب فقهی یا روایی پیدا شود که چنین چیزهایی را مجاز بلکه لازم بداند، چگونه میتوان آن را رد کرد؟
به بیان دیگر آیا دریافتِ وجدانی زشتی چنین اعمالی (یا اعمال دیگر) دلیل مناسبی هست برای غیرشرعی بودن آنها یا نه، زشتی و زیباییِ وجدانی ملاک قابل قبولی برای رد یا پذیرش شرعی نیست؟ بلکه شرع باید ملاک زشتی و زیبایی شود؟ممنون میشوم تنها کارشناس بحث پاسخ دهند.
سپاس.
سلام علیکم
بحث ما در وقوع است
که چنین کارهایی انجام نشده و اگر هم انجام شده از طرف امثال خالد است که عملکرد وی و امثالش به نام اسلام نباید ثبت شود چرا که وی نه تنها با عربها رفتار زشت داشته است بلکه با تنها دختر پیامبر السلام صلی الله علیه و آله و سلم نیز رفتار خشنی داشته است.
موضوع زشتی و عدم آن در بدهیات متوقف بر دستور اسلام نیست بحثی عقلی است اگر چه از حیطه این تاپیک بیرون است.
البته بنده در این زمینه تخصص ندارم اگر سخن متخصص بحث بر خلاف عرض بنده باشد گردنم از مو نازک تر و تسلیمم!!!
با سلام.
خسته نباشید، بنده در یکی از گروه های تلگرام متني دریافت کرده ام که برای من ناراحت کننده بود، لطفا در صورت امکان مطلبی در رد منطقی این مطلب بفرستید، خصوصا در مورد قسمت اول که متاسفانه مربوط به خشن و غیر انسانی بودن دین اسلام استمتن❕❕❕❕❕
❇❇❇❇❇❇❇❇..
......... ..
این متن نه توهینی ایست به اسلام ونه به عقاید کسی.میخواهم به ۱۴۰۰ سال پیش برگردیم…
در خانه ات ، کنار خانواده خود هستی که خبر میرسد به کشورت حمله شده و طبق نظر پیامبر اسلام و کتاب مقدسش ، اگه بتوانند شهری را اشغال کنند، خواهر، مادر و همسرت را دزدیده و تا آخر عمرشان به کنیزی و خدمت بخود وادار و برادر و پدرت را اگر بدن و دندان سالمی داشته باشند به غلامی وبردگی میبرند وهر که مخالفت کند سر از تنش جدا ...البته به دستور خدا در قرآن و چیزی شبیه داعش امروزی.
به مردم آذربایجان فکر کن که مرد هایشان را دسته دسته در زنجیر میکنند و در برابرچشمانشان به همسران و دخترانشان تجاوز و بعد از ارضاع شدن...آن مرد هایی که حاظر به غلامی و بردگی نشده ا ند را گردن میزنند «تاریخ ایران ج ۳ ص ۳۵۹ ش۱۹۰»
به مهربانو های ۱۵ ساله ی خراسانی فکر کن که به فاحشه خانه های شام برده شده اند ، تا قبل از هر حمله لشکریان خدا برای جهاد ، به آن دخترک ها تجاوز کنند، البته برای گرفتن روحیه. « تاریخ طبری ، ج ۴ ، ش ۲۴ ص ۱۴»فکر کن که اینک شهرت را گرفته اند و اسیری ، اربابت مشغول نکاح با دختر ۹ ساله ایست که معلوم نیست از کدام جهاد فی سبیل الله به پاداش گرفته ، و تو باید به اندازه ده گاو کار کنی ، بار بیاوری و ببری وگرنه شلاق میخوری و صد البته آن دنیا به جهنم میروی چون طبق قرآن کنیز و غلام باید مطیع اربابشان باشند ، و وقتی شهوت اربابت بالا زد ، دختران برده را به نکاح اودر میاورند ، و تو صدای ناله های آنان را میشنوی....در زیر بدن پرعفونت و لجن یک عرب که از صحابه است....و آن صحابه حتما به بهشت میرود چون جهادش در راه خداست.
و خبر هایی میشنوی از اینکه هم وطنت یعنی بابک خرمدین و هفتاد یارش را مسلمین در راه خدا زنده زنده سوزاندند یا میشنوی که آب سفید رود را به خاطر گردن زدن هزاران هم وطنت به رنگ قرمز درآورده اند.« تاریخ ۶۳۰۰ ساله ایران ؛ رابرتن.ون ص ۲۵۰... تاریخ طبری ج۴ ص ۳۱۰ »
با تشکر
با سلام
فکر کنم این تاپیک جواب خیلی از سوالات شما دوست گرامی را بدهد
ایا اسلام به زور وارد ایران شده است؟
حمله مسلمان ها به ایران و به بردگی گرفتن زنان؟
.
.
اولا:اشتباه مهاجرت مسلمانان با تبعید منظور شما فرق می کند.
ثانیا: هر جا قوانینی داره یعنی چه؟ افراد بر دارایهای خود مسلطندمگر اینکه دادگاهی به دلایلی آن اموال را متعلق به آن شخص یا گروه نداند
ثالثا: اگر اوباما اموال ایران را مصادره کند و اموالی در ایران داشته باشد آیا اگر قدرتش را داشته باشیم نباید به تقاص اموالمان اموال او را مصادره کنیم، بله اموال بقیه ملت آمریکا را نمی شود. مخصوصا دادگاهی نیز نباشد که ما شکایت ببریم و حقمان را از آن دادگاه ایفا کنیم . جریان پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم و مسلمانان اینگونه است. ابوسفیان و ابوجهل و ابولهب و ... اموال مسلمانان را مصادره کرده اند. آنان را بیرون کرده اند آیا مصادره اموال ابوسفیان خلاف مروت است
صدام قبل از جنگ ایرانی های مقیم را بیرون کرد و اموال آنان را مصادره کرد آیا مصادره اموال شخص صدام بر فرض که در ایران اموال داشته باشد صحیح نیست؟!!! تعجب می کنم از این فرمایش شما!!!
مهاجرت دلبخواهیه ولی تبعید از روی اجباره!
تا اونجا که من خوندم، این کاروانها متعلق به تمام تاجران مکه بوده و هر کس درش سهمی داشته! ولی مثلا ابوسفیان سهم بیشتری داشته!
در مثال خودتون، اگه بعد از شروع جنگ با عراق، اموال عراقی ها رو مصادره میکردیم قطعا مشکل داشت!!
ای کاش مطلبتان را با سند ومدرک می فرمودیدچرا که این گفته شما با داده های تاریخی همخوانی ندارد بسیاری از داده های تاریخی تصریح دارند که از دو طرف ارتشیان کشته شدند
مثلا برای نمونه دریکی از جنگها بعد از درگیری نظامیان و شکست نیروهای ساسانی، فرمانده نیروهای اسلام به سپاهیان دستور می دهد با کشاورزن و مردم عادی کاری نداشته باشید.(1) این برای نمونه بود از این قبیل بسیار است بر عکس گزارشهایی که نشان از کشته شدن نیروهای زیاد ساسانیان و همین طور طرف مقابل نیز قراوان است
شما از کجا می گوید فکر نکنم ده نفر هم کشته شده باشند.
1. طبری، ترجمه، ج4، ص 1491
دوتا جنگو قاطی کرده بودم متاسفانه!! تو جنگ با ایران، خیانت خودی ها تاثیر زیادی داشت! این قسمت مربوط به این جنگ بود!
[=Times New Roman]سلام علیکم
بحث ما در وقوع است
که چنین کارهایی انجام نشده و اگر هم انجام شده از طرف امثال خالد است که عملکرد وی و امثالش به نام اسلام نباید ثبت شود چرا که وی نه تنها با عربها رفتار زشت داشته است بلکه با تنها دختر پیامبر السلام صلی الله علیه و آله و سلم نیز رفتار خشنی داشته است.
موضوع زشتی و عدم آن در بدهیات متوقف بر دستور اسلام نیست بحثی عقلی است اگر چه از حیطه این تاپیک بیرون است.
البته بنده در این زمینه تخصص ندارم اگر سخن متخصص بحث بر خلاف عرض بنده باشد گردنم از مو نازک تر و تسلیمم!!!
[=times new roman]
تشکر، من البته متوجه و نگران آینده هستم (و نه گذشته) و نیز تصور دیگران از مسلمانان با توجه به آنچه در کتب فقهی آمده.
ولی درست میفرمایید پرسش من تاریخی نیست؛ در واقع همان بحث مشهور حسن و قبح عقلی است و باید در انجمن کلام پرسیده شود.
پیغامی خصوصی هم خدمت شما فرستادم.
مهاجرت دلبخواهیه ولی تبعید از روی اجباره!
تا اونجا که من خوندم، این کاروانها متعلق به تمام تاجران مکه بوده و هر کس درش سهمی داشته! ولی مثلا ابوسفیان سهم بیشتری داشته!
در مثال خودتون، اگه بعد از شروع جنگ با عراق، اموال عراقی ها رو مصادره میکردیم قطعا مشکل داشت!!!
ولی در طول تاریخ به کسانی که از مکه به مدینه رفتند می گویند مهاجرین، نام آن نیز هجرت است تاجائیکه مبدا تاریخ را می گویند تاریخ هجری نه تاریخ تبعیدی!!!
اینکه کاروان متعلق به تمام تاجران مکه بوده نیازبه منبع دارد منبع را بفرمائید؟؟
اینکه کاروان متعلق به تمام تاجران مکه بوده نیازبه منبع دارد منبع را بفرمائید؟؟
منبعی که پیدا کردم:
کتاب Muhammad at Medina
مربوط به ویلیام مونتگومری وات، استاد زبان عربی و مفسر اسلام!
منبعی که پیدا کردم:
کتاب Muhammad at Medina
مربوط به ویلیام مونتگومری وات، استاد زبان عربی و مفسر اسلام!
نسبت به آدرسی که ارائه داده اید توجه به دو نکته ضروری است
نکته اول: وقتی می گوید مدرک و سند ارائه دهید یعنی از منابع متقدم آدرس دهید، ویلیام مونتگومری و امثال وی منابع متاخر هستند و حتی خودشان هم نمی توانند بدون ارجاع به منابع متقدم گزارشی نقل کنند مگر اینکه تحلیل باشد نه نقل گزارش
در اینجا شما گزارشی آورده اید که کاروان متعلق به همه قریش بوده، این تحلیل نیست. حتی اگر در منبع مورد ذکر شما هم چنین چیزی آمده باشد باید به منابع پیشین ارجاع داده باشد تا به منبع اولیه گزارش دسترسی پیدا کنیم
مثلا اگر حتی آیه الله سبحانی در فروغ ابدیت گزارشی را نقل کردند وقتی پذیرفته می شود که ارجاع به منابع متقدم داده باشند و الا در محافل علمی، صرف اینکه در فروغ ابدیت آمده قابل قبول نیست مگر اینکه همان طور که عرض کردم تحلیل باشد
نکته دوم: بر فرض اینکه منابع مطالعاتی و جدید التالیف مثل آدرسی که شما ارائه کرده اید قابل استناد باشد باید بگوید کدام کدام، کدام جلد، کدام صفحه کدام انتشارات تا قابل پی گیری باشد والا بنده گزارشی را نقل کنم و بگویم در کتاب رسول جعفریان آمده، خب کتابش، کدام مقاله اش، کدام صفحه و ....
نسبت به آدرسی که ارائه داده اید توجه به دو نکته ضروری است
نکته اول: وقتی می گوید مدرک و سند ارائه دهید یعنی از منابع متقدم آدرس دهید، ویلیام مونتگومری و امثال وی منابع متاخر هستند و حتی خودشان هم نمی توانند بدون ارجاع به منابع متقدم گزارشی نقل کنند مگر اینکه تحلیل باشد نه نقل گزارش
در اینجا شما گزارشی آورده اید که کاروان متعلق به همه قریش بوده، این تحلیل نیست. حتی اگر در منبع مورد ذکر شما هم چنین چیزی آمده باشد باید به منابع پیشین ارجاع داده باشد تا به منبع اولیه گزارش دسترسی پیدا کنیم
مثلا اگر حتی آیه الله سبحانی در فروغ ابدیت گزارشی را نقل کردند وقتی پذیرفته می شود که ارجاع به منابع متقدم داده باشند و الا در محافل علمی، صرف اینکه در فروغ ابدیت آمده قابل قبول نیست مگر اینکه همان طور که عرض کردم تحلیل باشد
نکته دوم: بر فرض اینکه منابع مطالعاتی و جدید التالیف مثل آدرسی که شما ارائه کرده اید قابل استناد باشد باید بگوید کدام کدام، کدام جلد، کدام صفحه کدام انتشارات تا قابل پی گیری باشد والا بنده گزارشی را نقل کنم و بگویم در کتاب رسول جعفریان آمده، خب کتابش، کدام مقاله اش، کدام صفحه و ....
نکته ی اول رو که نمیتونم کاریش کنم چون زبان عربیم خوب نیست که بگردم و پیداش کنم! ولی مورد دومو تقریبا انجام داده بودم! فقط صفحه شو ننوشته بودم! همون کتابی که گفتم، صفحه ی 10!
ولی مورد دومو تقریبا انجام داده بودم! فقط صفحه شو ننوشته بودم! همون کتابی که گفتم، صفحه ی 10!
اگر شما به همان کتاب دسترسی دارید ببنید این مطلب را به چه کتابی از منابع اصلی ارجاع داده است.
اگر ارجاع نداده که سخنش ارزش علمی ندارد اگر ارجاع داده بود بفرمائید تا بنده کتاب منبع را نگاه می کنم و خدمتتان عرض می کنم