خاطره ای خواندنی از آزادسازی خرمشهر

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
خاطره ای خواندنی از آزادسازی خرمشهر

[h=1][/h]


[/HR]
روزی روزگاری دشمن با تمام قدرت به ایران اسلامی حمله کرد خرمشهر را به یغام برد و با بهره بری از امکانات و ایجادموانع از آن دفاع می کرد و به زعم برخی آزاد سازی خرمشهر غیر ممکن و محال بود...


[/HR]

اما شیرمردان ایران که مولای خود را جز علی بن ابی طالب(ع) نمی دانستند با توکل بر خدا و عنایات الهی، وحدت را میان خود برقرار کردند، رزمندگان حول محور ولایت،خود اتکایی آموختند و با دانسته ها و توانایی های خود توانستند غیرممکن را ممکن کنند. توکل به خدا بود که شعار «خدا خرمشهر را آزاد کرد» در ذهن و روح جهانیان جاودان کرد.
غلام دلشاد، جانباز حاد شیمیایی و موسس انجمن حمایت از جانبازان شیمیایی استان فارس ،‌بیت المقدس را نقطه عطفی در 8 سال دفاع مقدس عنوان می کند و می گوید: دلیل منحصر به فرد بودن آن عملیات این است که غیرممکن را ممکن ساخت و دشمن را در بهت و حیرت قرار داد چراکه به زعم دشمن، دست یابی به خرمشهر با آن همه موانع و نیرو غیر ممکن می نمود و دست یافتن به آن با تحلیل و محاسبات ناممکن بود اما دلاورمردان و زنان ایران اسلامی، با شجاعت، ایمان و اعتقاد و توکل تمام نقشه های دشمنان را نقش بر آب کردند.
دلشاد که اولین دارنده مدال رشادت است، ادامه می دهد: امام خمینی (ره) شهدا ورزمندگان را چنان تربیت کرده بودند که تلاش و سعی را وظیفه خود می دانستند و نتیجه کار را به عهده خداوند می گذاشتند.
توکل به خدا، توسل و دعا رمز پیروزی رزمندگان در دفاع مقدس بود.
[h=2]
عملیات در دل شب[/h] این جانباز بیان می کند: تنها 30 دقیقه از ورود به 10 اردیبهشت ماه سال 1361 می گذشت که صدای «بسم الله الرحمن الرحیم . بسم الله القاسم الجبارین، یا علی ابن ابی طالب» از سوی فرماندهی در تاریکی دل شب پیچید.
قرارگاه کربلا، مقر فرماندهی عملیات شهید آیت الله صدوقی و آیت الله مشكینی در كنار فرماندهان سپاه و ارتش حاضر بودند.
شمال كرخه كور محور قرارگاه قدس بود که دشمن با هوشیاری و موانع زیاد مانع پیشروی نیروها می شد اما رزمندگان موفق شدند از مواضع دشمن عبور كنند و «سرپل» را آزاد کردند.
در محور قرارگاه فتح، یگان های خودی ضمن عبور از رودخانه به سرعت خود را به جاده اهواز – خرمشهر رسانده و به ایجاد استحكامات و جلوگیری از نقل و انتقالات و تحركات دشمن در جاده مذكور پرداختند.
ساعات پایانی روز 16 اردیبهشت ماه رزمندگان از قرارگاه فتح خود را به جاده مرزی رساندند و رزمندگان قرارگاه نصر با اندكی تاخیر و تحمل فشارهای دشمن، به مرز رسیده و به قرارگاه فتح پیوستند.
نیروهای خودی همچنان در حال پیشروی بودند که دشمن با مشاهده هجوم نیروها غافلگیر شده متوجه پیشروی نیروهای ایران به طرف مرزشد، لشكر دشمن از ترس محاصره خود را به عقب كشاند.
دشمن عقب نشینی کرد وتا نیمه شب و ساعات اولیه روز بعد یعنی هیجدهم ماه اردیبهشت، نیروهای قرارگاه قدس هم زمان با تعقیب نیروهای دشمن، تعدادی از آن ها را كه از قافله عقب مانده بودند، اسیر کردند و جاده اهواز – خرمشهر آزاد شد. شادی بین ایرانیان هنوز تمام نشده بود که خبر آزاد سازی مناطقی همچون جفیر، پادگان حمید و هویزه بر شعف مردم مسلمان ایران که تنها تکیه گاه خود را خدا می دانند افزود.

امام خمینی (ره) شهدا ورزمندگان را چنان تربیت کرده بودند که تلاش و سعی را وظیفه خود می دانستند و نتیجه کار را به عهده خداوند می گذاشتند

و باز نیمه شبی دیگر شاهد ماموریت قرارگاه نصر شد. در آخرین ساعات روز 19/2/1361 بود که رزمندگان قرارگاه نصر به سوی خرمشهر رهسپار شدند. اما موفقیتی حاصل نشد و رزمندگان با امید به عنایت الهی این عملیات را در روز بعد تكرار کردند که باز نتیجه ای جز شکست نداشت و همگان نتیجه کار را از آن خدا می دانستند و همچنان تلاش را وظیفه یک بنده مخلص. به همین خاطر تصمیم گرفته شد تا برای انجام عملیات نهایی فرصت بیشتری به یگان ها داده شود. هم چنین مقرر شد دو تیپ المهدی (عج) و امام سجاد (ع) از قرارگاه فجر نیز در حركت بعدی استفاده شود.
[h=2]
واما خدا خرمشهر را آزاد کرد[/h] وی در ادامه می گوید: بار دیگر رمز عملیات طنین انداز پیکره زخم خورده خونین شهرشد و در ساعت 22:30 اول خرداد 1361 تلاش برای آزادی سازی خرمشهر با رمز «بسم الله القاسم الجبارین یا محمد بن عبدالله (ع)» آغاز شد.
تك سریع و غافلگیرانه رزمندگان، نیروهای دوره دیده عراقی را دچار وحشت وسرگردانی شدید کرد و نتوانستند واكنش حساب شده ای از خود نشان دهند و ارتباط یگان های دشمن با یكدیگر قطع شد. فرار افسران و درجه داران و سربازان عراقی از منطقه خرمشهر گویای از هم پاشیدگی سازمان یگان های دشمن بود.
در ساعت 11 صبح روز سوم خرداد در حالی كه درگیری شدیدی بین قوای ایرانی و نیروهای عراقی در شمال نهر خین جریان داشت و دشمن در فكر شكستن حلقه محاصره خرمشهر بود، رزمندگان ایرانی از جناح غرب و خیابان كشتارگاه وارد شهر شدند. ناحیه گمرك خرمشهر در كنار اروند اندكی مقاومت كرد كه آن هم به سرعت در هم شكسته شد.
یک ساعت بعد قوای ایران از سمت شمال و شرق وارد شهر شدند و نیروهای متجاوز بعثی كه 24 ساعت در محاصره كامل قرار داشتند، راهی جز اسارت یا فرار و یا كشته شدن نداشتند. بدین جهت واحدهای عراقی گروه گروه به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند.
ساعت 2 بعد از ظهر، خرمشهر به طور كامل آزاد شد و پرچم پر افتخار جمهوری اسلامی ایران برفراز «مسجد جامع» و پل تخریب شده خرمشهر به اهتزاز درآمد.
رزمندگان اسلام در اولین اقدام خود پس از آزاد سازی شهر، نماز شكر را در مسجد جامع خرمشهر اقامه كردند. خبر آزاد سازی خرمشهر به سرعت در همه جا طنین افكند و ملت ایران اسلامی را كه مدت ها در آرزوی شنیدن چنین خبر مسرت بخشی بودند، غرق در شادی و سرور كرد. مردم به خیابان ها ریختند و با پخش شیرینی به جشن و شادی پرداختند. در پایان آن روز امت شهید پرور ایران با حضور در مساجد، نماز شكر به جای آورده و با فرا رسیدن شب به یمن پیروزی حق بر باطل بر پشت بام ها ندای الله اكبر سردادند.
غلام دلشاد در پایان می گوید: مردم شعار «خدا خرمشهر را آزاد کرد» سردادند و این خود گویای توکل رزمندگان برخداست.

سامیه امینی