جمع بندی حسن صورت(كارشناس:مجيد)

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حسن صورت(كارشناس:مجيد)

حسن سیرت می تواند باعث حسن صورت شود؟

سلام
بله!
ولی علت تامه نیست
شنیدم گفته شده نماز شب! موجب باز شدن و با صفا شدن صورت میشه
ولی من جراحی پلاستیک رو توصیه می کنم.
و یه چیز دیگه اینکه حسن صورت به معنی زیبایی و توازن و تناسب اعضاء صورت نیست
خودمونی بگم
تو دل برو بودنه! لذا شما ممکنه از یکی که زیباست خوشت نیاد اما یکی که تناسب چندانی نداره تو دلت جا خوش کنه

ترجیها آدم نباید بر مبنای شنیده ها صحبت کنه مگه در صورت ضرورت که این جا مصداقش نبود
جراحی پلاستیک و ... هم برای کسانی باشد که دغدغه حسن ظاهر رو دارند
سوال بنده جهت دیگری دارد که صبر می کنم تا کارشناسان با دیده ها در مورد آن نظر دهند

seyedamin;193289 نوشت:
حسن سیرت می تواند باعث حسن صورت شود؟

سلام.

منظور زیاد واضح نیست و لی اجمالا اینکه:

تشکل بدن و صورن ظاهری در دار مادی از طریق علل زمینه ساز صورت می گیرد،به عبارتی علت فاعلی برای تکامل و رشد، روح می باشد و لی علل قابل نیز در این امر دخیل است یعنی علل مادی ..

نتیجتا برای تشکل بدن هم علت فاعلی مورد نیاز است وهم علت قابل و مادی بدن،نتیجتا علت فاعلی که روح باشد و تکامل بدن از طریق اوست باید از مدخل همین علل مادی و زمینه ساز کار رشد را ادامه دهد....

بر اساس مطلب فوق روح است که کار اصلی را به عهده دارد یعنی روح انسانی مواد بدنی و غذای مورد استفاده او را به صورت انسانی تبدیل می کند،همانطور که روح حیوانی همین غذا و ماده را تبدیل به صورت حیوانی می کند...نتیجتا کار اصلی تکامل و صورت ظاهری را روح به عهده دارد،...ولی در اخرت دیگر علت قابلی و مادی در کار نیست و فقط علت فاعلی مسبب اصلی است یعنی دیگر تدریج برای تشکل و رشد بدن نیست و افراد دفعتا ساخته می گردند،نتیجتا روح حکم تشکل بدن را به عهده می گیرد و تشکل را بر اساس انچه خودش شده است انجام می دهد ،برای همین برخی به صورت حیوان مانند میمون و خوک و مورچه وغیرهم در اخرت محشور می شوند......

خلاصه حکم تشکل در ماده با عالم معنا فرق می کند،البته برخی زودتر از موعود این تغییر باطنی به ظاهرشان سرایت نمود ومسخ شدند.....پس مرتبه مادی به حکم طبیعتش باید در مسیر علل و سنت جاری در ان حرکت کند،ولی چون این حرکت ورشد از کانال روح انجام می گیرد و البته اثرات باطنی و روحی بر ان اثر می گذارد و لی ظهور این اثرات در ماده محسوس نیست هر چند بی اثر نیست واین به حکم ویژگی دار مادی است و لی در اخرت بواطن است که ظهور می کند نتیجتا شخصیت اصلی انسان بر اساس بواطن در ان موطن شکل می گیرد......

موفق

[=Book Antiqua]
[=Book Antiqua]با سلام وعرض ادب و صلوات بر محمدآل محمد
[=Book Antiqua]و تبریک به مناسبت میلاد امام حسن عسکری (ع)
[=Book Antiqua]10679-قال علی (ع):«لا ينفع الحسن بغير نجابة؛
[=Book Antiqua]حسن بى نجابت سود نمى‏دهد » مراداز اين روایت این است كه حسن صورت يا وضع ظاهری سودى نمى‏دهد هرگاه همراه آن نجابتى نباشد ، و مراد به «نجابت» اصالت و آزادگيست يا گرامى بودن نفس و بلند مرتبه بودن آن.‏( شرح آقا جمال الدين خوانسارى بر غرر الحكم با کمی دخل وتصرف ج‏6 386 10679 ..... ص : 386(
[=Book Antiqua].................................................................................................................
[=Book Antiqua]در روايتی وارد شده است كه: زنى را پا بلغزيد و ناخنى از او جدا گرديد. برخاست و بخنديد.
[=Book Antiqua]گفتند: آيا دردى نيافتى كه به اصلاحش نشتافتى؟ گفت: اميد ثواب، درد را زائل و مرا به لذتى نائل نمود.
[=Book Antiqua]و بعضى از آنها يكى را كه علتى[مرضی] يافته بود، علاج كرد و خود به آن علت[مرض] دچار و گرفتار آمد و به كار علاج پرداخت. گفتندش: چرا داروئى ننوشى و به چاره خود نكوشى؟
[=Book Antiqua]گفت: «ضرب الحبيب لا يوجع ؛زخم تيغ دوست را دردى نيست.» در اینجامناسب است شعری از بوستان سعدىخدمت شما عرض گردد:

[=Book Antiqua]

[=Book Antiqua]خوشا وقت شوريدگان غمش اگر زخم بينند و گر مرهمش‏

[=Book Antiqua]

[=Book Antiqua]

[=Book Antiqua]دمادم شراب الم در كشند و گر تلخ بينند دم در كشند

[=Book Antiqua]

[=Book Antiqua]

[=Book Antiqua]بلاى خمار است در عيش مل جفاهاى خار است با شاخ گل‏

[=Book Antiqua]

[=Book Antiqua]

[=Book Antiqua]نه تلخست صبرى كه با ياد اوس كه تلخى شكر باشد از دست دوست‏

[=Book Antiqua]

[=Book Antiqua]

[=Book Antiqua]اسيرش نخواهد رهايى ز بند شكارش نجويد خلاص از كمند

[=Book Antiqua]

[=Book Antiqua]

[=Book Antiqua]چو پروانه آتش به خود در زنند نه چون كرم پيله به خود در تنند

[=Book Antiqua]

[=Book Antiqua]

[=Book Antiqua]دلارام در بر دلارام جوى لب از تشنگى خشك و بر طرف جوى‏

[=Book Antiqua]

[=Book Antiqua]

[=Book Antiqua]نگويم كه بر آب قادر نيند كه بر شاطى نيل، مستسقى‏اند

[=Book Antiqua]

[=Book Antiqua]

[=Book Antiqua]تو را عشق همچون خودى ز آب و گل ربايد همى صبر و آرام دل‏

[=Book Antiqua]

[=Book Antiqua]

[=Book Antiqua]به بيداريش فتنه بر خط و خال به خواب اندرش پايبند خيال‏

[=Book Antiqua]

[=Book Antiqua]

[=Book Antiqua]به صدقش چنان سر نهى بر قدم كه بينى جهان با وجودش عدم‏

[=Book Antiqua]
[=Book Antiqua]گرت جان بخواهد به كف بر نهى و گر تيغ بر سر نهد، سر نهى‏
[=Book Antiqua]چو عشقى كه بنياد آن بر هواست چنين فتنه انگيز و فرمان رواست‏
[=Book Antiqua]عجب دارى از سالكان طريق كه باشند در بحر معنى غريق‏
[=Book Antiqua]ز سوداى جانان به جان مشتعل به ذكر حبيب از جهان مشتغل‏ به ياد حق از خلق بگريخته چنان مست ساقى كه مى‏ريخته‏
[=Book Antiqua]نشايد به دارو دوا كردشان كه كس مطلع نيست بر دردشان‏
[=Book Antiqua]چنان فتنه بر حسن صورت نگار كه با حسن صورت ندارند كار
[=Book Antiqua]ندادند صاحبدلان دل به پوست اگر ابلهى داد، بى‏مغز اوست‏
[=Book Antiqua]مى صاف وحدت كسى نوش كرد كه دنيا و عقبى فراموش كرد
[=Book Antiqua]
[=Book Antiqua](با کمی تلخیص از کتابی تسلية العباد ص : 117(
[=Book Antiqua]
[=Book Antiqua]
[=Book Antiqua]…………………………………………………………………………………….
[=Book Antiqua]فخر و مباهات كردن و به خود باليدن و به مال و مثال و جاه و جلال و حسن صورت و اعتدال قامت فريفته شدن، حاصل آنكه به اين قبيل امور اعتبارى سريع الزّوال دل‏دادن، و به زبان حال به مضمون اين بيت:
[=Book Antiqua]اى زمين بر قامت رعنا نگر زير پاى كيستى بالا نگر
[=Book Antiqua]گويا شدن.
[=Book Antiqua]غافل از آنكه حال امثال اين امور آن است كه گفته‏اند: به مال و جمال خود مبال، زيرا كه آن به شبى مى‏رود و اين به تبى، و همچنين است امر در ساير شئون و اعتبارات دنيوى چنان كه گفته‏اند:
[=Book Antiqua]به عزّت مبال و ز ذلّت منال كه اين هر دو را زود باشد زوال
[=Book Antiqua]‏(مصباح الشريعة-ترجمه عبد الرزاق گيلانى ص : 406)
[=Book Antiqua]:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:تقدیم به امام عسکری
[=Book Antiqua]
[=Book Antiqua]
[=Book Antiqua]
[=Book Antiqua]

با سلام و تشکر از جناب مجید
دلیل سوال بتده این بود که حکم آقای سیستانی در مورد امام جماعت این است :

شرائط امام جماعت

مسأله ۱۴۳۳ ـ امام جماعت بايد بالغ ، و عاقل ، و شيعه دوازده امامى ، و عادل ، و حلال زاده باشد ، و نماز را به طور صحيح بخواند . و نيز اگر مأموم مرد است امام او هم بايد مرد باشد ، و صحت اقتدا به بچه ده ساله اگر چه خالى از وجه نيست ، ولى خالى از اشكال هم نمى‏باشد . و عدالت اين است كه واجبات انجام دهد ، ومحرمات را ترك كند ونشانه آن حسن ظاهر است ، اگر انسان اطلاع از خلاف آن نداشته باشد .

این رو همین الان از سایتشون برداشتم
http://www.sistani.org/index.php?p=373861&id=1&pid=62

با سلام وعرض ادب وصلوات بر محمد وآل محمد
بحث «حسن ظاهر» در فقه مطرحمی باشدو برای ثبوت عدالت است ،و منظور مواظبت بر طاعات و اجتناب از معاصی و منهیات می باشد .و اجتناب از کبایر واصرار نداشتن بر صغایر.
موفق باشید التماس دعا
:Gol::Gol::Gol::Gol:

سلام و با عرض تشکر از توجه شما
فرمودند:
1.و عدالت اين است كه واجبات انجام دهد ، 2.ومحرمات را ترك كند 3.ونشانه آن حسن ظاهر است

و شما فرمودید :

مجید;194942 نوشت:

بحث «حسن ظاهر» در فقه مطرح می باشد و برای ثبوت عدالت است ،و منظور مواظبت بر طاعات و اجتناب از معاصی و منهیات می باشد .و اجتناب از کبایر واصرار نداشتن بر صغایر.

بنده نتیجه گرفتم که دو عبارت ایشان مترادف بخش سوم است اگر درست است تایید بفرمایید

در نهایت تشکر می کنم که بنده را از سوء تفاهم در این موضوع در خارج کردید

باسلام وعرض ادب
بله همین طور است که فرمودیدشخصی که حسن ظاهر دارد یعنی دارای ملکه ی عدالت است. یعنی از گناهان کبیره اجتناب می کند ومرتکب صغایر هم نمی شود.
:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:

seyedamin;193289 نوشت:
حسن سیرت می تواند باعث حسن صورت شود؟


با سلام

این امر نسبی است واطلاقی در کار نیست بسیاری از علمای ربانی چهره ای نازیبا داشتند ودارند و بسیاری از شیطان صفتان چهره های دلربا !

البته که حسن سیرت نسبتا به حسن صورت می انجامد اما بلال حبشی آن سیه چهره پاکدل واویس قرنی که صورتش پیس بود و....

و ذُوالثُّديّه راس الخوارج مردي بود سياه چهره و متعفّن كه بوي بدنش بد بود ....

بسم الله در بحار به بابی برخوردم که مناسب بحث این پست دیدم که به آن اشاره شود

بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏68، ص: 343

باب 85 حسن السمت و حسن السيماء و ظهور آثار العبادة في الوجه‏


من الآيات الفتح‏ سِيماهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ «1»


1- ل، الخصال ابْنُ مَسْرُورٍ عَنِ ابْنِ عَامِرٍ عَنْ عَمِّهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبَّادِ بْنِ صُهَيْبٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ‏ لَا يَجْمَعُ اللَّهُ لِمُنَافِقٍ وَ لَا فَاسِقٍ حُسْنَ السَّمْتِ وَ الْفِقْهَ وَ حُسْنَ الْخُلُقِ أَبَداً «2».


2- ل، الخصال ابْنُ بُنْدَارَ عَنْ أَبِي الْعَبَّاسِ الْحَمَّادِيِّ عَنْ صَالِحِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ بَكَّارٍ عَنِ عُبَيْدَةَ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ قَابُوسَ بْنِ أَبِي ظَبْيَانَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ الْهَدْيُ الصَّالِحُ وَ السَّمْتُ الصَّالِحُ وَ الِاقْتِصَادُ جُزْءٌ مِنْ خَمْسَةٍ وَ أَرْبَعِينَ جُزْءاً مِنَ النُّبُوَّةِ «3».


3- ما، الأمالي للشيخ الطوسي الْمُفِيدُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ خَلَّتَانِ لَا تَجْتَمِعَانِ فِي مُنَافِقٍ فِقْهٌ فِي الْإِسْلَامِ وَ حُسْنُ سَمْتٍ فِي الْوَجْهِ‏ «4».


4- نَوَادِرُ الرَّاوَنْدِيِّ، بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ عَلِيٌّ ع‏ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أَبْصَرَ رَجُلًا دَبِرَتْ جَبْهَتُهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ يُغَالِبِ اللَّهَ تَعَالَى يَغْلِبْهُ وَ مَنْ يَخْدَعِ اللَّهَ يَخْدَعْهُ فَهَلَّا تَجَافَيْتَ بِجَبْهَتِكَ عَنِ الْأَرْضِ‏وَ لَمْ تُشَوِّهْ خَلْقَكَ.



وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ قَالَ قَالَ عَلِيٌّ ع‏ إِنِّي لَأَكْرَهُ لِلرَّجُلِ أَنْ تُرَى جَبْهَتُهُ جَلْحَاءَ لَيْسَ فِيهَا شَيْ‏ءٌ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ.


5- كِتَابُ الْإِمَامَةِ وَ التَّبْصِرَةِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ الرَّزَّازِ عَنْ خَالِهِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ الْخَزَّازِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ زَيْنُ أُمَّتِي فِي حُسْنِ السَّمْتِ.
______________________________
(1) الفتح: 29.


(2) الخصال ج 1 ص 63.


(3) الخصال ج 1 ص 84.


(4) أمالي الطوسيّ ج 1 ص 34.
_______________________



ايمان و كفر ( ترجمه الإيمان و الكفر بحار الأنوار)، ج‏2، ص: 262

85 اثر عبادت در چهره‏ها


1- عباد بن صهيب گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم فرمود: خداوند براى منافق سيماى روشن، فهم و حسن خلق جمع نمى‏كند.


2- ابن عباس گويد: رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: سيماى شايسته و خلق صالح و ميانه روى در زندگى جزئى از چهل و پنج اجزاء نبوت بشمار مى‏روند.


3- محمد بن جعفر عليه السّلام از پدرش و او از پدرانش عليهم السّلام روايت مى‏كند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: دو خصلت در منافق جمع نمى‏شوند، فهم مسائل اسلامى و سيماى نيك در صورت.


4- موسى بن جعفر عليه السّلام از پدرانش عليهم السّلام روايت مى‏كند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله مردى را مشاهده كردند كه پيشانيش زخم شده بود، رسول خدا فرمود: هر كس بخواهد خداوند را مغلوب كند خودش مغلوب مى‏گردد، و هر كس بخواهد خدا را فريب دهد خودش فريب مى‏خورد، چرا صورت خود را از زمين بر نداشتى تا اين چنين زشت نشود.



على عليه السّلام فرمود: من دوست نمى‏دارم كسى را كه پيشانى او صاف باشد و در آن اثر سجود ديده نشود.


5- سكونى از امام صادق عليه السّلام روايت مى‏كند كه امام صادق عليه السّلام فرمود:


رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: زينت امت من در سيماى آنها مى‏باشد.


پست جمع بندی موضوع

پرسش:
حسن سیرت می تواند باعث حسن صورت شود؟

پاسخ:
با سلام وعرض ادب به محضر شما پرسش گرگرامی
از دید گاه اسلام زیبایی بر دو قسم است : زیبایی ظاهری و زیبایی باطنی.
امام حسن عسکری(ع)فرموند:"زیبایی صورت زیبایی ظاهری و زیبایی عقل زیبایی باطنی انسان است."[1]
حضرت علی (ع) فرموند:" زیبایی انسان در صبر و بردباری اوست."[2] و نیز فرموند:" زیبایی انسان در وقار و آرامش و طمأنینه اوست."[3] و یا در جای دیگری آن حضرت فرموند :" زیبایی مومن به تقوا و ورع اوست."
گر چه در این روایات مراد از زیبایی، زیبایی باطنی است اما همین زیبایی باطنی موجب جلب قلوب دیگران و در نتیجه علاقه مند شدن آنان به انسان می شود.
هم چنین در روایات فراوانی از اعمال وکارهایی که موجب نورانیت انسان می شود نام برده شده است از جمله:

  1. وضوء: در روایات آمده: «الْوُضُوءُ عَلَى الْوُضُوءِ نُورٌ عَلَى نُور»ٍ.« وضوء روی وضوء، نور روی نور است».[4] رسول اکرم (ص)در حدیثی طولانی خطاب به حضرت علی (ع) مطالب مهمی در باره ایشان و شیعیان آن حضرت بیان نمودند ، از جمله فرمودند:" یا علی تو و شیعیانت در روز قیامت رو سفید خواهید بود." دانشمندان در بیان معنی این حدیث گفته اند که این سفید رویی (غُرّاً) ، سفید رویی از نور وضو است و مراد این است که در اثر نور وضو در روز قیامت صورت هایشان سفید خواهد بود [5]
  2. کم خوابیدن: حضرت علی (ع) فرمودند:" نورانیت صورت با خوابیدن تمام طول شب جمع نمی شود. "[6] یعنی اگر کسی می خواهد که صورت نورانی داشته باشد باید قسمتی از شب را بیدار شده و به عبادت بپردازد.
  3. نماز شب : امام جعفر صادق (ع) فرمودند: "من نورانیت صورت را طلب کردم و آن را در نماز شب یافتم."[7]
  4. نماز: حضرت علی (ع) فرمودند: "نماز نورانیت صورت و موجب عزت مومن است."[8]
  5. عنایت پروردگار: حضرت علی (ع) فرمودند:" نیکویی صورت مومن به خاطر نیکویی پروردگار به اوست." [9] بنابراین اگر انسان اعمالی انجام بدهد که مورد عنایت پرودگار قرار بگیرد در نتیجه صورتش زیبا خواهد شد بهترین اعمال انجام واجبات و دوری از کارهای حرام است.
  6. ورع: حضرت علی (ع) فرمودند:" زیبایی مومن به تقوا و ورع اوست."[10] زیرا اگر انسان تقوا را رعایت کند در چشم دیگران زیبا جلوه خواهد کرد.چرا که همه افراد حتی افراد بی تقوا، انسان های واقعا متقی را دوست دارند.
پی نوشت:
[1] بحارالأنوار ج : 1 ص : 95حدیث 37-قَالَ أَبُو مُحَمَّدٍ الْعَسْکَرِیُّ ع حُسْنُ الصُّورَةِ جَمَالٌ ظَاهِرٌ وَ حُسْنُ الْعَقْلِ جَمَالٌ بَاطِنٌ .
[2] غررالحکم ص : 250، جمال الرجل حلمه
[3] غررالحکم ص : 285 جمال الرجل الوقار.
[4] - وسائل الشیعه، ج1، ص377.
[5] - بحارالأنوار ج : 65 ص : 25 ما، [الأمالی للشیخ الطوسی‏] عَنِ ابْنِ شِبْلٍ عَنْ ظَفْرِ بْنِ حُمْدُونٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ النَّهَاوَنْدِیِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ مِیثَمٍ التَّمَّارِ مَوْلَى عَلِیِّ بْنُ الْحُسَیْنِ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِی جَعْفَرٍ ع فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی وَجَدْتُ فِی کُتُبِ أَبِی أَنَّ عَلِیّاً ع قَالَ لِأَبِی مِیثَمٍ أَحْبِبْ حَبِیبَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ إِنْ کَانَ فَاسِقاً زَانِیاً وَ أَبْغِضْ مُبْغِضَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ إِنْ کَانَ صَوَّاماً قَوَّاماً فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ وَ هُوَ یَقُولُ إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَیَّ وَ قَالَ هُمْ وَ اللَّهِ أَنْتَ وَ شِیعَتُکَ یَا عَلِیُّ وَ مِیعَادُکَ وَ مِیعَادُهُمُ الْحَوْضُ غَداً غُرّاً مُحَجَّلِینَ مُکْتَحِلِینَ مُتَوَّجِینَ ...
بیان قال فی النهایة و فی الحدیث غر محجلون من آثار الوضوء الغر جمع الأغر من الغرة بیاض الوجه یرید بیاض وجوههم بنور الوضوء یوم القیامة و قال ...
[6] مستدرک‏الوسائل ج : 6 ص : 340
عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ لَا تَطْمَعْ فِی ثَلَاثَةٍ مَعَ ثَلَاثَةٍ فِی سَهَرِ اللَّیْلِ مَعَ کَثْرَةِ الْأَکْلِ وَ فِی نُورِ الْوَجْهِ مَعَ نَوْمِ أَجْمَعِ اللَّیْلِ وَ فِی الْأَمَانِ مِنَ الدُّنْیَا مَعَ صُحْبَةِ الْفُسَّاقِ
[7] مستدرک‏الوسائل ج، 12 ص: 73-13810-19- رُوِیَ عَنْ مَوْلَانَا جَعْفَرٍ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ قَالَ طَلَبْتُ الْجَنَّةَ...وَ طَلَبْتُ نُورَ الْوَجْهِ فَوَجَدْتُهُ فِی صَلَاةِ اللَّیْلِ
[8] جامع‏الأخبار ص : 73- قال ع إن لکل شی‏ء زینة و زینة الإسلام.... و خیر الدنیا و الآخرة فی الصلاة و...... و نور الوجه و عز المؤمن.
مستدرک‏الوسائل ج : 3 ص : 92-3098- 31 قَالَ ص الصَّلَاةُ نُورُ الْمُؤْمِنِ وَ الصَّلَاةُ نُورٌ مِنَ اللَّهِ
[9] غررالحکم ص : 91 علی(ع): حسن وجه المؤمن [المرء] من حسن عنایة الله به
[10] غررالحکم ص : 269علی(ع) :جمال المؤمن ورعه

موضوع قفل شده است