جمع بندی حجر الاسود چند بار دزدیده شد؟
تبهای اولیه
حجر الاسود چند بار دزدیده شد؟ کجا برده شد؟ کی بردش؟ برای چه؟ چرا حجرالاسود را شکستند؟
با سلام
در هشت ذیحجه سال 317 ه قرمطیان بصورت ناگهانی به مکه حمله کردند و ضمن تصرف شهر مکه و غارت آن چندین هزار نفر از زوار و ساکنان شهر را کشته و یا برای بردگی با خود بردند.
همچنین حجرالاسود را ازدیوار کعبه کنده و به دونیم شکستند و با خود به لحسا بردند .
که بیست سال بعد، با وساطت خلیفه فاطمی حجرالاسود را به مکه باز گرداندند.
ابن اثیر، کامل ، در صفحه 65 و آثار باقیه صفحه 277 و سیوطی تاریخ الخلافا صفحه 383 می نویسند : در سال 317 هجری قمری (930 میلادی ) ، درزمان خلافت «مقتدر» خلیفه عباسی ، ابوطاهر قرمطی که در فارس ، بحرین ویمامه حکومت می کرد ، به شهر مکه حمله برد وحجاجی را که مشغول برگزاری مراسم حج بودند به قتل رسیدند و 11روز در مکه ماند و حجرالاسود را با گرز شکست و چند پاره آنرا به انضمام اشیاء گرانبهای درون خانه کعبه با خود به بحرین برد . تاریخ نویسان می نویسند نوشته اند ،قرمطیان حجرالاسود را از خانه کعبه جدا کردند وناودان زرین کعبه را کندند و گفتند :.... اللهی که خانه خود را در روی زمین رها کند وبه آسمان برود، باید خانه اش را غارت و ویران کرد .
درسال 339 هجری قمری ( 951میلادی) پس از 20 سال مطیع الله فضل بن جعفر المقتدر بالله بن معتقد عباسی) بیست و سومین خلیفه عباسی ، آن قسمتهایی ازحجرالاسود را که قرمطیان با خود به بحرین برده بودند به مبلغ پنجاه هزار زر سرخ بازخرید کرد وبه مکه بازگردانید.
در زمان جاهلیت دوره ای بود که "عمرو بن الحارث غبشان" كارهاى كعبه را به دست داشت.
زبير مى گويد:در این دوره شخصی به نام "جرهم" را از كعبه بيرون رانده شد این کار توسط یکی از فرزندان اسماعيل، به نام "اياد بن نزار" بود. پس از آن ميان مضر و اياد جنگ افتاد و مضر، اياد را از آنجا براند. اياد به هنگام بيرون آمدن، حجر الاسود را از جاى كندند و در جايى در زمين پنهان كردند، زنى از خزاعه بديد و قوم خود را خبر داد. خزاعه با مضر شرط كرد كه آنان را بر سر آن سنگ راه خواهند نمود، به شرطى كه ولايت خانه كعبه با آنان باشد، مضر بدين شرط وفا كرد و ولايت بيت به عهده خزاعه قرار گرفت. تا آنگاه كه "غبشان" آن مقام را به "قصى" بفروخت. تاريخ ابن خلدون/ترجمه متن،ج1،ص:381
«حجر الاسود را به طورى كه مورّخان اسلامى ضبط كرده اند در سال 317 كندند، و در سال 339، يعنى بعد از 22 سال، آن را عودت دادند، و به شرحى كه در "ابن اثير" و ساير منابع معتمد آمده، "بجكم" كه يكى از امراى ترك در بغداد بود، حاضر شد كه در قبال تحويل و اعاده آن سنگ مقدّس و محترم به محل اصلى خود پنجاه هزار دينار به قرامطه بدهد، اما آنان اين پيشنهاد را ردّ كردند، ولى بعدا بدون اينكه متوقع پولى باشند، آن را رايگان برگرداندند و به كوفه برده و در مسجد جامع آن شهر نصب كردند تا عامّه مردم شاهد آن واقعه تاريخى باشند.» (الكامل، جلد 8، ص 486).
سال 413 مردى از مصريان به هنگام حج بيامد و گرزى در دست داشت. آن گرز بر "حجرالاسود" فرو كوبيد و آن را سوراخ كرد و گفت: تا كى اين سنگ را مى پرستيد و مى بوسيد؟ مردم بر سر او ريختند و كشتندش. آن گاه عراقيان به مصريان حمله آوردند و اموالشان را تاراج كردند و بعضى را كشتند.