خوشبختی از آن کسی است
که در فضای " الحمدلله " زندگی می کند
چه دنیا به کامش باشد و چه نباشد
چه آن زمان که می دود و نمی رسد
و چه آن زمان که گامی برنداشته
خود را در مقصد می بیند چرا که خوشبختی چیزی جز آرامش نیست
و هر کس که این موهبت الهی را دارد
خوشبخت است ...
[="Arial"][="Black"]مرا دختر خانوم می نامند مضمونی که جذابیتش نفسگیر است…
دنیای دخترانه من نه با شمع و عروسک معنا پیدا میکند و نه با اشک و افسون. اما تمام اینها را هم در برمیگیرد…
من نه ضعیفم و نه ناتوان، چرا که خداوند مرا بدون خشونت و زورِ بازو میپسندد. اشک ریختن قدرت من نیست، قدرت روح من است…
اشک نمیریزم تا توجهی را به خواستهام جلب کنم با اشکم روحم را میشویم.
خانه بی من سرد و ساکت است چرا که شور و هیجان زندگی با صدای بلند حرف زدن، و موسیقی گوش دادن، نیست…
زندگی ترنم لالاییِ آرامش بخشی را میطلبد که خدا در جادوی صدای من نهفته است.
من تنها با ازدواج کردن و مادر شدن نیست که معنا میگیرم من به تنهایی معنا دارم، معنای عمیقی در واژه دختر بودن است.
اگر فرهنگ غلط و کوتاه نظری مرا ضعیفه بخواند باز هم قویتر از قبل از پشت همین واژه سربلند میکنم و لبخند میزنم…
چرا که خداوند مرا دختر آفریده است و همین برای من کافی است…[/]
حد تنگدستان بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم ابو بصیر گفت : به امام صادق علیه السلام عرض كردم : یكى از شیعیان شما كه مردى پرهیزكار است بنام عمر پیش عیسى بن اعین آمد و تقاضاى كمك كرد با اینكه تنگدست بود. عیسى گفت : نزدم زكوه هست ولى به تو نمى دهم ، زیرا دیدم گوشت و خرما خریدى و این مقدار اسراف است . عمر گفت : در معامله اى یك درهم بهره من گردید، یك سوم آن را گوشت و قسمت دیگر را خرما و بقیه اش را به مصرف احتیاجات منزل رساندم . امام مدتى پس از شنیدن این جریان افسرده شد و دست خود را بر پیشانى گذاشت و پس از آن فرمود: خداوند براى تنگدستان سهمیه اى در مال ثروتمندان قرار داده به مقدارى كه بتواند با آن به خوبى زندگى كنند، و اگر آن سهمیه كفایت نمى كرد بیشتر قرار مى داد؛ از این جهت باید به آنها بدهند به مقدارى كه تاءمین خوراك و پوشاك و ازدواج و تصدق و حج ایشان بنماید، و نباید سختگیرى كنند مخصوصا به مثل عمر كه از نیكوكارانست .
یه آقای خیلی معروف مداح تعریف می کرد:
یه شب که داشتم با عجله از یه مجلس بر مـی گشتم
یه پسر جوون تند خودشو رسوند بهم
از پشت سر صدام کرد
با اینکــه خیلی عجله داشتم وایستادم
گفتم :
چیکار داری جوون ؟
گفت :
حـاجی مریضم ! دکترا جوابم کردن...
چون خیلی عجله داشتم گفتم :
باشه ! می گم دعات کنن !
انشآالله شفا می گیری!
گفت :
نـــه ! اینو نمی خواستم بگم !
گفتم :
پس چی می خواستی بگی ؟
گفت :
حاجـی ! به مردم بگین ؛
یـــــه جوون عــاشق داره می میره ،
اما هنوز آقــــاشو ندیده...
[=trebuchet ms]گاهی دلت از سن و سالت می گیرد
میخواهی کودک باشی
کودکی به هر بهانه ای به آغوش غمخواری پناه می برد
و آسوده اشک می ریزد
بزرگ که باشی
باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی
[=times new roman]بهترین دوست خداست. او آنقدر خوب است که اگر یک گل به او تقدیم کنید، دسته گلی تقدیمتان می کند و [=times new roman] خوب تر از آن است که اگر دسته گلی به آب دادیم، دسته گل هایش را پس بگیرد.[=times new roman]اگر پیام خدا را خوب دریافت نکردید،به فرستنده ها دست نزنید، گیرنده ها را تنظیم کنید.[=times new roman]خداوند گوش ها و چشم ها را در سر قرار داده است، تا تنها سخنان و صحنه های بالا و والا را جستجو[=times new roman] کنیم. روح انسانیمان را ارزان نفروشیم، در فروشگاه بزرگ هستی نوشته اند: قیمت=خدا ![=times new roman]این همه خود را تحقیر نکنید،خداوند پس از خلقت شما به خود تبریک گفت .[=times new roman]وقتی احساس غربت می کنی،یادتان باشد خدا در همین نزدیکی است.[=times new roman]یادمان باشد که خدا هیچ وقت ما را از یاد نبرده است.[=times new roman]کسی که با خدا حرف نمی زند صحبت کردن نمی دانم.آن که خدا را باور نکرده،خود را انکار کرده است.[=times new roman]کسی که با خدا قهر است،هرگز با خودش آشتی نمی کند.[=times new roman]خدا از آن کسی که روزهای بیهوده می گذرد،نمی گذرد.روزی که خدا همه چیز را قسمت کرد،خود را به[=times new roman] خوبان بخشید.شکسته های دلت را به بازار خدا ببر،خدا خود بهای شکسته دلان است.[=times new roman]به چشم های خود دروغ نگویید،خدا دیدنی است.
پسر گفت: خوب جلوه گریتو بذار برای شوهرت. این طوری منو هم به گناه نمیندازی...
دختر گفت: تو نگاه هوس آلودتو بذار برای همسرت. این طوری منو هم محدود نمی کنی...
پسر گفت: اگه همسر نداشتم چی؟ اگه نتونستم ازدواج کنم چی؟ اگه بعد از ازدواج تو خیابون چشمم به تو افتاد چی؟ مگه می تونم چشمامو ببندم؟
دختر گفت: اگه منم نتونستم ازدواج کنم چی؟ برای کی جلوه گری کنم؟
پسر گفت: خدا گفته خودتو بپوشونی. خدا گفته به صبر و نماز پناه ببری. خدا گفته با ایمان و عبادت فقط برای او جلوه گری کنی...
دختر گفت: خدا گفته تو هم چشماتو کنترل کنی. پیامبر گفته نگاه تو به من تیری زهر آلوده از طرف شیطان. گفته برای کنترل خودت روزه بگیری...
پسر گفت: اما باور کن با وجود جلوه گری تو کنترل نگاه برای من خیلی سخته. انصاف نیست که تو خودتو نپوشونی و از من انتظار داشته
باشی نگات نکنم.
دختر گفت: تو هم اگه نگاهتو کنترل نکنی پوشیدن این همه لباس برام خیلی سخته. انصاف نیست تو به من نگاه کنی و از من انتظار داشته باشی جلوه گری نکنم.
پسر گفت: اما اگه تو جلوه گری نکنی من دیگه دلیلی برای نگاه بهت ندارم...
دختر گفت: تو هم اگه نگاه نکنی من دیگه دلیلی برای جلوه گری برات ندارم...
مهدیم من که مرا گرمی بازاری نیست
بهتر از یوسفم و هیچ خریداری نیست
همه گویند کجایی تو که ما منتظریم
لیک در گفته این طایفه کرداری نیست
ای که دایم به تلاشی که ببینی رویم
تا که خالص نشوی با تو مرا کاری نیست
اللهم عجل لولیک لفرج
[="2 Titr"]ما را ببخش که در کار خیر
[="2 Titr"]یا
[="Times New Roman"]" [="2 Titr"]جار [="Times New Roman"]" [="2 Titr"]زدیم
[="2 Titr"]یا
[="Times New Roman"]" [="2 Titr"]جا [="Times New Roman"]" [="2 Titr"]زدیم!!!
[="2 Titr"]خدایا
[="2 Titr"]اگر دوستت داشتیم
[="2 Titr"]در پی ماه بودیم
[="2 Titr"]نه
[="2 Titr"]ماهواره !!!
[="2 Titr"]اگر با آمدن آفتاب از خواب بیدار شویم
[="2 Titr"]نمازمان قضاست !!!
[="2 Titr"]امروز، سلمان امام زمان (عج) باشیم
[="2 Titr"]نه فردا همچون ابوسفیان بعد از فتح مکه!!!
[="2 Titr"]آی شیعه های عاشق
[="2 Titr"]جای امام زمان (عج) در دل و جان ماست
[="2 Titr"]مواظب باشیم آقا را
[="2 Titr"]خانه خراب نکنیم !!!
[="2 Titr"]آخه غفلت تا کی ؟
[="2 Titr"]امام زمان (عج)
[="2 Titr"]پشت ابر
[="2 Titr"]خودبینی های
[="2 Titr"]ما نشسته است !!!
[="2 Titr"]خوشا به حال آنانکه در کلاس
[="2 Titr"]انتظار[="2 Titr"]
[="2 Titr"]حتی یک روز هم
[="2 Titr"]غیبت
[="2 Titr"]ندارند !!!
روزگارتـــــان خدایی باد
حکایت کن از گونه هایی که من خواب بودم و تر شد
بگو چند مرغابی از روی دریا پریدند .....
(( سهراب سپهری ))
[=courier new]
فراموش نکردن انسانهایی است که
[=courier new]
دوستشان دارم
[=courier new]
و نشکستن دل هایی که
[=courier new]
به من اعتماد و تکیه کردند.
که در فضای " الحمدلله " زندگی می کند
چه دنیا به کامش باشد و چه نباشد
چه آن زمان که می دود و نمی رسد
و چه آن زمان که گامی برنداشته
خود را در مقصد می بیند
چرا که خوشبختی چیزی جز آرامش نیست
و هر کس که این موهبت الهی را دارد
خوشبخت است ...
بودن انسان هایی که به یک چشم بر هم زدن
دلت را پر از حس زیبای، به پرواز در آمدن ، میکنند ...
[="Arial"][="Black"]مرا دختر خانوم می نامند مضمونی که جذابیتش نفسگیر است…
دنیای دخترانه من نه با شمع و عروسک معنا پیدا میکند و نه با اشک و افسون. اما تمام اینها را هم در برمیگیرد…
من نه ضعیفم و نه ناتوان، چرا که خداوند مرا بدون خشونت و زورِ بازو میپسندد. اشک ریختن قدرت من نیست، قدرت روح من است…
اشک نمیریزم تا توجهی را به خواستهام جلب کنم با اشکم روحم را میشویم.
خانه بی من سرد و ساکت است چرا که شور و هیجان زندگی با صدای بلند حرف زدن، و موسیقی گوش دادن، نیست…
زندگی ترنم لالاییِ آرامش بخشی را میطلبد که خدا در جادوی صدای من نهفته است.
من تنها با ازدواج کردن و مادر شدن نیست که معنا میگیرم من به تنهایی معنا دارم، معنای عمیقی در واژه دختر بودن است.
اگر فرهنگ غلط و کوتاه نظری مرا ضعیفه بخواند باز هم قویتر از قبل از پشت همین واژه سربلند میکنم و لبخند میزنم…
چرا که خداوند مرا دختر آفریده است و همین برای من کافی است…[/]
[="Tahoma"][="Purple"]ماندن سنگ بودن است [/]
و رفتن رود بودن .
بنگر که سنگ بودن به کجا می رسد جز خاک شدن
و رود بودن به کجا می رود جز دریا شدن !
[="Arial"][="Black"]بعضیا زور میزنن با "خودتــــــــــ" حرف بزنن...
[/]
میبینن نمیتونن !
تشریف میبرن "پشتــــــــــ سرتـــــــــــ"
حرف میزنن...
[="Arial"][="Black"]آدم هــا بـراي هــم سنگ تمــام مـي گذارنــد،
امــا نـه وقتــي کــه در ميانشــان هســتي،
نــــــــه..،
آنجــا کــه در ميــان خـاک خوابيــدي،
"سنـــگِ تمــام" را ميگذارنـد و مــي رونــد
[="Arial"][="Black"]شده ام زنگ تفریح
برای هرکسی که از کلاس دنیایی اش خسته می شود...
راستی خدا
من زنگ تفریح ندارم؟!
[="Arial"][="Black"]دوســــــ دارمـــ ســـوتــ و کـــوربــاشــ ه
[/]
همیــــنش بهـــمــ آرامشــــ می ده
اینجـــا فقطــ سکــوتــــ کنـــ
منــ بـــا اینــ ســـرزمیـــنــ زندگــــی می کنـــمــ
نـــفســ می گــیـرم
تــــازه میشــــم
ایـــنجـــا
سرزمیـــــنـــ رویــــاهآی منــــه...
[="Arial"][="Black"]نـہ نمے دانے
هیچکس نمے دآند
پـُشتـِ ایـن چهــره ے آرامـ در دلمـ چـہ میگـُـذرد
نمے دـآنے
کسے نمے دآند
ایـن آرامش ظـآهــــــر و ایـن دلـِ نــــــــاآرامـ
چقـدر خستـہ اَمـ میکـُـند
[="Arial"][="Black"]آدم ها را زمـــانـی که نـیـاز بـه شنـیده شـدن دارنـــد
بـشنـــویــد
نــه ... زمـانیکه حـوصلـه شـنیدن داریـد .....!
[="Arial"][="Black"]زِندگـــی در حــــــــال بارگـــــــیری است، لطفاً صـَــــبر کـُــنید..
اینجـا سُــــرعت خوشــــبختی بسیار کــــم اَست...!!
تـــا زِندگــــــــی ات لُـود شـــــــود ..
عُمـــــــــرت تمـام شــده!!
[="Arial"][="Black"]پیری به نظرم چیزی نیست جز بی آیندگی ،
و اگر انسان دچار پیری زودرس می شود ،
برای این است که فردایی نمی بیند!!
حد تنگدستان بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم ابو بصیر گفت : به امام صادق علیه السلام عرض كردم : یكى از شیعیان شما كه مردى پرهیزكار است بنام عمر پیش عیسى بن اعین آمد و تقاضاى كمك كرد با اینكه تنگدست بود. عیسى گفت : نزدم زكوه هست ولى به تو نمى دهم ، زیرا دیدم گوشت و خرما خریدى و این مقدار اسراف است . عمر گفت : در معامله اى یك درهم بهره من گردید، یك سوم آن را گوشت و قسمت دیگر را خرما و بقیه اش را به مصرف احتیاجات منزل رساندم . امام مدتى پس از شنیدن این جریان افسرده شد و دست خود را بر پیشانى گذاشت و پس از آن فرمود: خداوند براى تنگدستان سهمیه اى در مال ثروتمندان قرار داده به مقدارى كه بتواند با آن به خوبى زندگى كنند، و اگر آن سهمیه كفایت نمى كرد بیشتر قرار مى داد؛ از این جهت باید به آنها بدهند به مقدارى كه تاءمین خوراك و پوشاك و ازدواج و تصدق و حج ایشان بنماید، و نباید سختگیرى كنند مخصوصا به مثل عمر كه از نیكوكارانست .
کوتاهی عمر را بهانه نکن عمر کوتاه نیست ما کوتاهی می کنیم زندگی ، لحظه به لحظه ش غنیـــمته، فرصـــته، شانسه ، عشقـــه … ساده ازش نگذریم...
ﺗﻮ ﺩﺍﺭﻭﺧﻮﻧﻪ ﺑـــــــــــﻮﺩﻡ ..... ﯾﻪ ﺁﻗﺎﯾﯽ ﺍﻭﻣﺪ ﮔﻔﺖ : ﮐــِــﺮِﻡ ﺿــِﺪ ﺳﯿﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﯾﻦ ؟ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﺗﻤﺴﺨﺮ ﺍﺯﺵ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺶ ﺭﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﯾﺎ ﺧﺎﺭﺟﯿﺸﻮ ؟ ﻣﺮﺩﻩ ﮔﻔﺖ : ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ ﺷـــــــﺪﻡ ﺩﺳﺘﺎﻡ ﺯِﺑــــﺮ ﺷﺪﻩ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻢ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺧﺘﺮﻣﻮ ﻧﺎﺯ ﮐﻨﻢ ...... ﺧﺎﺭﺟﯿﺸﻮ ﺑﺪﻩ به احترام هرچه پدر زحمتکشه
بـــــارالهــــــــــا ... "زخم "ها .... "رحم" میخواهند ... فقط این دو نقطه را بردار ... تــــــــــو که خدایی . .
بیچاره آن پدر شهیدی که هربار دلش برای پسرش تپید گفتند مردکه گریه نمی کنه . . .!
دیر یا زود تجربه زندگی به ما می آموزد
که در درون بعضی از انسان ها
گاهی انسان دیگریست
که او را هرگز نمی شناسی....
طاعات و عبادات شما مورد قبول درگاه احدیت
التماس دعا
مولای من
حتی خیال بی تو شدن میکشد مرا
کارم به روزگار جدایی نمیکشد
[=arial]وقتی میخواهند برای من و تو جوک بگویند ،
[=arial]
[=arial]
[=arial]
[=arial]
[=arial]
[=arial]
[=arial]
[=arial]
[=arial]
[=arial]
[=arial]
[=arial]
[=arial]
[=arial]
[=arial]
[=arial]
[=arial]
[=arial]
[=arial]
[=arial]
[=arial]
[=arial]
[=arial]
[=arial]
[=arial]
ظـاهـــرش جـــدیست ..
امـا دلـــی دارد کـه مــهربـانـی اش
بـه وسعـت یک اقــیـانــوس است !
بــد قـول نــیـست .. امـــا گرفتار است
با او راه بیا
خــستـه کـه بــاشـد،تــنهـایش بــگــذار، تودار است
[=Georgia, Times New Roman, Times, Serif][=courier new, courier, mono]اما صبر کن خودش بعد حرفهایش رامی گوید !
او تمام دنیای من است …
:hamdel:پدرم را میگویم...:hamdel:
آینده کتابی است که امروز می نویسی
پس چیزی بنویس که فردا از خواندنش لذت ببری ....
یه آقای خیلی معروف مداح تعریف می کرد:
یه شب که داشتم با عجله از یه مجلس بر مـی گشتم
یه پسر جوون تند خودشو رسوند بهم
از پشت سر صدام کرد
با اینکــه خیلی عجله داشتم وایستادم
گفتم :
چیکار داری جوون ؟
گفت :
حـاجی مریضم ! دکترا جوابم کردن...
چون خیلی عجله داشتم گفتم :
باشه ! می گم دعات کنن !
انشآالله شفا می گیری!
گفت :
نـــه ! اینو نمی خواستم بگم !
گفتم :
پس چی می خواستی بگی ؟
گفت :
حاجـی ! به مردم بگین ؛
یـــــه جوون عــاشق داره می میره ،
اما هنوز آقــــاشو ندیده...
میخواهی کودک باشی
کودکی به هر بهانه ای به آغوش غمخواری پناه می برد
و آسوده اشک می ریزد
بزرگ که باشی
باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی
[=times new roman] خوب تر از آن است که اگر دسته گلی به آب دادیم، دسته گل هایش را پس بگیرد.[=times new roman]اگر پیام خدا را خوب دریافت نکردید،به فرستنده ها دست نزنید، گیرنده ها را تنظیم کنید.[=times new roman]خداوند گوش ها و چشم ها را در سر قرار داده است، تا تنها سخنان و صحنه های بالا و والا را جستجو[=times new roman] کنیم. روح انسانیمان را ارزان نفروشیم، در فروشگاه بزرگ هستی نوشته اند: قیمت=خدا ![=times new roman]این همه خود را تحقیر نکنید،خداوند پس از خلقت شما به خود تبریک گفت .[=times new roman]وقتی احساس غربت می کنی،یادتان باشد خدا در همین نزدیکی است.[=times new roman]یادمان باشد که خدا هیچ وقت ما را از یاد نبرده است.[=times new roman]کسی که با خدا حرف نمی زند صحبت کردن نمی دانم.آن که خدا را باور نکرده،خود را انکار کرده است.[=times new roman]کسی که با خدا قهر است،هرگز با خودش آشتی نمی کند.[=times new roman]خدا از آن کسی که روزهای بیهوده می گذرد،نمی گذرد.روزی که خدا همه چیز را قسمت کرد،خود را به[=times new roman] خوبان بخشید.شکسته های دلت را به بازار خدا ببر،خدا خود بهای شکسته دلان است.[=times new roman]به چشم های خود دروغ نگویید،خدا دیدنی است.
پسر گفت: حجابتو رعایت کن، دیدن زیباییهای تو منو به گناه میندازه!..
دختر گفت: چشماتو درویش کن! مگه من باید به خاطر تو خودمو محدود کنم؟!...
پسر گفت: طبیعت من نگاه کردن و لذت بردن از زیباییهاست. دست خودم نیست...
دختر گفت: طبیعت منم نشون دادن زیباییهامه. دختر اگه جلوه گری نکنه که دختر نیست...
پسر گفت: خوب جلوه گریتو بذار برای شوهرت. این طوری منو هم به گناه نمیندازی...
دختر گفت: تو نگاه هوس آلودتو بذار برای همسرت. این طوری منو هم محدود نمی کنی...
پسر گفت: اگه همسر نداشتم چی؟ اگه نتونستم ازدواج کنم چی؟ اگه بعد از ازدواج تو خیابون چشمم به تو افتاد چی؟ مگه می تونم چشمامو ببندم؟
دختر گفت: اگه منم نتونستم ازدواج کنم چی؟ برای کی جلوه گری کنم؟
پسر گفت: خدا گفته خودتو بپوشونی. خدا گفته به صبر و نماز پناه ببری. خدا گفته با ایمان و عبادت فقط برای او جلوه گری کنی...
دختر گفت: خدا گفته تو هم چشماتو کنترل کنی. پیامبر گفته نگاه تو به من تیری زهر آلوده از طرف شیطان. گفته برای کنترل خودت روزه بگیری...
پسر گفت: اما باور کن با وجود جلوه گری تو کنترل نگاه برای من خیلی سخته. انصاف نیست که تو خودتو نپوشونی و از من انتظار داشته
باشی نگات نکنم.
دختر گفت: تو هم اگه نگاهتو کنترل نکنی پوشیدن این همه لباس برام خیلی سخته. انصاف نیست تو به من نگاه کنی و از من انتظار داشته باشی جلوه گری نکنم.
پسر گفت: اما اگه تو جلوه گری نکنی من دیگه دلیلی برای نگاه بهت ندارم...
دختر گفت: تو هم اگه نگاه نکنی من دیگه دلیلی برای جلوه گری برات ندارم...
پسر خوب:...دختر گل:...
بهتر نیست که هر دو تون همدیگه رو درک کنین؟
بهتر نیست که هر دو تون برای عفت عمومی تلاش کنین؟
امروز در کنار خدا گام بردار و فردا را به او بسپار !:Sham:
افسانه واقعی نیست
اما
آدما که هستن
پس
افسانه هم می تونه واقعی بشه .
درخت انار عاشق شد، گل داد، سرخ سرخ.
گلها انار شد، داغ داغ. هر اناری هزارتا دانه داشت.
دانه ها عاشق بودند، دانه ها توی انار جا نمی شدند.
انار کوچک بود. دانه ها ترکیدند. انار ترک برداشت.
خون انار روی دست لیلی چکید.
لیلی انار ترک خورده را از شاخه چید.
مجنون به لیلی اش رسید.
خدا گفت: راز رسیدن فقط همین بود.
کافی است انار دلت ترک بخورد.
سالهاست
اسم بازی من و خدا
زندگی ست
هيچ چيز
مثل بازی قشنگ ما
عجيب نيست
بازی يی که ساده است و سخت
خودش را از پشت موتور انداخت پایین و با خنده گفت
دستم قطع شده، سرم که قطع نشده!
حاج حسین خرازی...
یک عمر اگر روزه
بگیریم و بگیرید و بگیرند؛
همتا نشود با عطشِ
خشکِ دهانِ
علی اصغر(ع)...
ﻳﻚ ﻧﻔﺮ ﺧﺎﺭﻯ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﻛﺎﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺍﻳﻦ ﺧﺎﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪ.
ﮔﻔﺘﻨﺪ "ﺁﻗﺎ ﺑﻴﺎ ﺍﻳﻦ ﺧﺎﺭ ﺭﺍ ﺑِﻜَﻦ"
ﻣﻰ ﮔﻔﺖ: "ﺩﻳﺮ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﺩ، ﺩﺭﺧﺖ ﺧﺎﺭﻯ ﺍﺳﺖ، ﻛﻨﺪﻩ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ."
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺍﻳﻦ ﺧﺎﺭ ﺭﺍ بٍکَن"
ﮔﻔﺖ: "ﺩﻳﺮ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﺩ، ﺣﺎﻟﺎ ﻣﻰ ﻛَﻨﻴﻢ، ﻳﻚ ﺳﺎﻝ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﻰ ﻛَﻨﻴﻢ،"
ﺳﺎﻝ ﺑﻌﺪ ﺩﺭﺧﺖ ﺧﺎﺭ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺷﺪ ﻭﻟﻰ ﺧﺎﺭﻛﻦ ﭼﻄﻮﺭ؟ ﭘﻴﺮﺗﺮ ﺷﺪ…
ﮔﻔﺘﻨﺪ "ﺑﻴﺎ ﺑِﻜَﻦ"،
ﮔﻔﺖ: "ﺩﻳﺮ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﺩ، ﺑﻌﺪ ﻣﻰ ﻛَﻨﻴﻢ"
ﺳﺎﻝ ﺑﻪ ﺳﺎﻝ ﺩﺭﺧﺖ ﺧﺎﺭ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺭﺷﺪ ﻣﻰ ﻛﺮﺩ، ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺭﻳﺸﻪ ﻣﻰ ﺩﻭﺍﻧﻴﺪ. ﺗﻨﻪ ﺍﺵ ﻛﻠﻔﺖ ﺗﺮ ﻣﻰ ﺷﺪ. ﺧﺎﺭﻫﺎ ﺑﻴﺶ ﺗﺮ ﺗﻴﺰ ﻣﻰ ﺷﺪ، ﺧﻄﺮﺵ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻰ ﺷﺪ. ﺍﻣﺎ ﺧﺎﺭﻛﻦ ﺳﺎﻝ ﺑﻪ ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺮﺗﺮ ﻣﻰ ﺷﺪ، ﺍﺯ ﻧﻴﺮﻭﻳﺶ ﻛﺎﺳﺘﻪ ﻣﻰ ﺷﺪ.
ﺧﺎﺭﺑُﻦ ﺩﺭ ﻗﻮّﺕ ﻭ ﺑَﺮﺧﺎﺳﺘﻦ
ﺧﺎﺭﻛَﻦ ﺩﺭ ﺳُﺴﺘﻰ ﻭ ﺩﺭ ﻛﺎﺳﺘﻦ
ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﮕﻮﻳﺪ ﺁﻗﺎ ﺟﺎﻥ، ﺍﻳﻦ ﻣﻠﻜﺎﺕ ﺭﺫﻳﻠﻪ، ﺍﺧﻠﺎﻕ ﻓﺎﺳﺪ، ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺗﻮ ﻣﺜﻞ ﺁﻥ ﺩﺭﺧﺖ ﺧﺎﺭ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺭﺷﺪ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ، ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺭﻳﺸﻪ ﻣﻰ ﺩﻭﺍﻧﺪ. ﺗﻨﻪ ﺍﺵ ﻛﻠﻔﺖ ﺗﺮ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ. ﺧﺎﺭﻫﺎﻳﺶ ﺗﻴﺰﺗﺮ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ. ﺧﻄﺮﺵ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ، ﻭﻟﻰ ﺗﻮ، ﺧﻮﺩﺕ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺭﻭﺯ ﭘﻴﺮ ﻣﻰ ﺷﻮﻯ ﻭﺍﺯ ﻧﻴﺮﻭﻳﺖ، ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﻴﺮﻭﻫﺎﻯ ﻣﻘﺪﺱ ﺗﻮ ﻛﺎﺳﺘﻪ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ،
ﻭﻗﺘﻰ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺟﻮﺍﻥ ﻫﺴﺘﻰ، ﻣﺜﻞ ﻳﻚ ﺁﺩﻡ ﻗﻮﻯ ﻭ ﻧﻴﺮﻭﻣﻨﺪﻯ ﻫﺴﺘﻰ ﻛﻪ ﻳﻚ ﻧﻬﺎﻝ ﺭﺍﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻜﻨﺪ، ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﻰ، ﺭﻳﺸﻪ ﺍﺵ ﺭﺍﻫﻢ ﻣﻰ ﻛﻨﻰ ﻣﻰ ﺍﻧﺪﺍﺯﻯ ﺩﻭﺭ. ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﻰ ﻛﻪ ﭘﻴﺮ ﺷﺪﻯ، ﻳﻚ ﺁﺩﻡ ﺳﺴﺖ ﻗﻮﻩ ﺍﻯ ﻫﺴﺘﻰ ﻛﻪ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻳﻚ ﺩﺭﺧﺖ ﻗﻮﻯ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﻜﻨﺪ ﻫﺮﭼﻪ ﺯﻭﺭ ﻣﻰ ﺯﻧﺪ، ﺩﺭﺧﺖ ﺍﺯ ﺭﻳﺸﻪ ﺩﺭ ﻧﻤﻰ ﺁﻳﺪ.
هرگز از کسی که همیشه با من موافق بود ، چیزی یاد نگرفتم . . .
( دکتر علی شریعتی )
بنشین گـوشــــه ای و یـک دلِ سـیــــر گریـه کن
شایــــد لازم بـاشد
درلابه لای گریــــه هایت بگویـــــی :
♥•٠·
اللّهــــــــم اغــــفر لی الذّنـوب التّـــــی تحبـس الدعـــــــاء
بهتر از یوسفم و هیچ خریداری نیست
همه گویند کجایی تو که ما منتظریم
لیک در گفته این طایفه کرداری نیست
ای که دایم به تلاشی که ببینی رویم
تا که خالص نشوی با تو مرا کاری نیست
اللهم عجل لولیک لفرج
سلام علیکم
گر رهی از غیر عاشق میشوی
با نوای عشق او نی میشوی
بر در میخانه اش هر روز و شب
متلمس خواهان وصلش میشوی
سلام طاعات و عبادات همگی قبول
خواهش...لطفا واسه شفا و سلامتی مادرم دعا کنید
ممنون.التماس دعا
[="Navy"]سلام علیکم
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
ان شاءالله به حق این ماه عزیز ، همه بیماران شِفا پیدا کنند.
مادر شما هم به حق خانوم فاطمه زهرا ،
هر چه زود تر لباس عافیت بر تن کنند.ان شاءالله
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم[/]