جمع بندی توکل و آرامش

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
توکل و آرامش
برام یه سوال پیش اومده  همیشه به ما گفته میشه که به خدا توکل کنیم تا آرامش داشته باشیم تا خداوند مارو حفظ کنه  از طرفی میبینیم مثلا کودکانی چه در جنگ چه در قحطی که یاوری جز خدا ندارن اونطور کشته میشن  و وقتی میپرسیم چرا گفته میشه که انسان مختاره وقدرت های استکباری این بلا رو سرشون اوردن  حالا سوال اینه که اگه من توکل کنم از کجا معلوم که همون قدرتها منو نابود نکن (باوجود توکلم)  امیدوارم منظورم رو کامل رسونده باشم
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد بدیع
برام یه سوال پیش اومده  همیشه به ما گفته میشه که به خدا توکل کنیم تا آرامش داشته باشیم تا خداوند مارو حفظ کنه  از طرفی میبینیم مثلا کودکانی چه در جنگ چه در قحطی که یاوری جز خدا ندارن اونطور کشته میشن  و وقتی میپرسیم چرا گفته میشه که انسان مختاره وقدرت های استکباری این بلا رو سرشون اوردن  حالا سوال اینه که اگه من توکل کنم از کجا معلوم که همون قدرتها منو نابود نکن (باوجود توکلم)  امیدوارم منظورم رو کامل رسونده باشم
با سلام خدمت شما پرسشگر گرامی برای اینکه بتوان ابهام و اشکالی که در پرسش خود مطرح کرده اید را حل نمود باید حقیقت توکل و آثار آن را بهتر بشناسیم. درباره توکل در قرآن کریم آمده است: «وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدْرا؛ هر كس بر خدا توكّل كند، كفايت امرش را مى‏كند خداوند فرمان خود را به انجام مى‏رساند و خدا براى هر چيزى اندازه‏اى قرار داده است!»(1) در این آیه شریفه به آنچه باعث آرامش فرد متوکل می شود اشاره شده است  و آن هم راستایی اراده او با اراده خداوند است. فرد متوکل به بینش عمیقی از حکمت و قدرت الهی دست پیدا کرده است. شخص متوکل میداند فرمان الهی که مطابق با حکمت و مصلحت است محقق خواهد شد. بنابراین خود را تسلیم او و امورش را تفویض به او میکند. در چنین شرایطی خداوند او را کفایت و مدیریت میکند و او نیز از آنچه بر او پیشامد میکند خرسند است. بنابراین توکل محصولی فراتر از رفاه و سلامتی دنیوی به دنبال دارد. توکل تنها تضمین کننده رفاه دنیوی و زنده ماندن نیست بلکه تضمین میکند که آنچه به بنده می رسد به خیر و صلاح او باشد. ولی خیر و صلاح تنها در محدوده نعمت های دنیوی تعریف نمی شود. حیات انسان محدود به دنیا نیست و در گستره وسیعی که شامل دنیا و آخرت است تعریف میشود. بنابراین شکست و موفقیت و خوشبختی و بدبختی انسان باید در مجموع زندگی دنیوی و اخروی او دیده شود.  پی نوشت:
  1. طلاق، 3.
مرگ و نابودی میتواند در قالب انواع مختلفی اتفاق بیفتد. برخی مرگ ها نفله شدن و تلف شدن است. بدون اینکه هیچ اثر و نتیجه مثبتی در بر داشته باشد. اما برخی مرگ ها مانند شهادت است که همراه با هدف و پیام به وقوع می پیوندد. روح تازه ای را به جامعه می دمد و نقطه عطفی در تاریخ میشود. همانطوری که شهادت سید الشهدا(علیه السلام) این گونه بود. آیا شهادت این افراد به این معنا است که توکل بر خدا نداشته اند؟! روشن است که شهادت هیچ منافاتی با توکل شهید ندارد. بلکه ارتباط با خداوند است که باعث میشود چنین احساس مسئولیتی در فرد به وجود بیاید و او را به سمت انجام آن سوق دهد که ممکن است به شهادت نیز ختم شود.
جمع بندی پرسش: همیشه به ما گفته میشود که به خدا توکل کنیم تا آرامش داشته باشیم و خداوند ما را حفظ کند. اما کودکانی را می بینیم که در جنگ و یا قحطی از بین می روند در حالی که یاوری جز خداوند نداشته اند. اگر هم بپرسیم که چرا این گونه می شود جواب می دهند که انسان مختار است و استکبار این بلا را بر سر آنها آورده است. سول من این است که از کجا معلوم همان قدرت های استکباری من را نابود نکنند با وجود اینکه توکل هم دارم؟ پاسخ: برای اینکه بتوان ابهام و اشکالی که در پرسش خود مطرح کرده اید را حل نمود باید حقیقت توکل و آثار آن را بهتر بشناسیم. درباره توکل در قرآن کریم آمده است: «وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدْرا؛ هر كس بر خدا توكّل كند، كفايت امرش را مى‏كند خداوند فرمان خود را به انجام مى‏رساند و خدا براى هر چيزى اندازه‏اى قرار داده است!»(1) در این آیه شریفه به آنچه باعث آرامش فرد متوکل می شود اشاره شده است و آن هم راستایی اراده او با اراده خداوند است. فرد متوکل به بینش عمیقی از حکمت و قدرت الهی دست پیدا کرده است. شخص متوکل میداند فرمان الهی که مطابق با حکمت و مصلحت است محقق خواهد شد. بنابراین خود را تسلیم او و امورش را تفویض به او میکند. در چنین شرایطی خداوند او را کفایت و مدیریت میکند و او نیز از آنچه بر او پیشامد میکند خرسند است. بنابراین توکل محصولی فراتر از رفاه و سلامتی دنیوی به دنبال دارد. توکل تنها تضمین کننده رفاه دنیوی و زنده ماندن نیست بلکه تضمین میکند که آنچه به بنده می رسد به خیر و صلاح او باشد. ولی خیر و صلاح تنها در محدوده نعمت های دنیوی تعریف نمی شود. حیات انسان محدود به دنیا نیست و در گستره وسیعی که شامل دنیا و آخرت است تعریف میشود. بنابراین شکست و موفقیت و خوشبختی و بدبختی انسان باید در مجموع زندگی دنیوی و اخروی او دیده شود. علاوه بر اینکه عوامل موفقیت منحصر در توکل نیست و تلاش هم به عنوان یک ضرورت در کنار توکل نقش آفرینی میکند. حضرت سید الشهدا(علیه السلام) از بالاترین درجات توکل و تعبّد برخوردار بود اما توکل ایشان این توقع را در او ایجاد نکرد که در طول زندگی هیچ تهدید مادی و دنیوی متوجه او نشود. اما این امید و اطمینان را در ایشان ایجاد نمود که آنچه در مسیر زندگی شان قرار می گیرد همه به مصلحت و خیر منتهی شود. به همین خاطر هم در اوج مصیبت های روز عاشورا ایمان به هدف و اطمینان به سعادت در ایشان موج می زد. پی نوشت:
  1. طلاق، 3.
موضوع قفل شده است