الف
بیتردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است؛ و رمز پیروزی را ملت میداند و نسلهای آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن: انگیزة الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی؛ و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد.
اینجانب به همة نسلهای حاضر و آینده وصیت میکنم که اگر بخواهید اسلام و حکومت الله برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگرانِ خارج و داخل از کشورتان قطع شود، این انگیزة الهی را که خداوند تعالی در قرآن کریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید؛ و در مقابل این انگیزه که رمز پیروزی و بقای آن است، فراموشی هدف و تفرقه و اختلاف است. بیجهت نیست که بوقهای تبلیغاتی در سراسر جهان و ولیدههای بومی آنان تمام توان خود را صرف شایعهها و دروغهای تفرقهافکن نمودهاند و میلیاردها دلار برای آن صرف میکنند. بیانگیزه نیست سفرهای دائمی مخالفان جمهوری اسلامی به منطقه. و معالأسف در بین آنان از سردمداران وحکومتهای بعض کشورهای اسلامی، که جز به منافع شخص خود فکر نمیکنند و چشم و گوش بسته تسلیم امریکا هستند دیده میشود؛ و بعض از روحانینماها نیز به آنان ملحقند.
امروز و در آتیه نیز آنچه برای ملت ایران و مسلمانان جهان باید مطرح باشد و اهمیت آن را در نظر گیرند، خنثی کردن تبلیغات تفرقه افکنِ خانه برانداز است. توصیة اینجانب به مسلمین و خصوص ایرانیان بویژه درعصر حاضر، آن است که در مقابل این توطئهها عکس العمل نشان داده و به انسجام و وحدت خود، به هر راه ممکن افزایش دهند و کفار و منافقان را مأیوس نمایند. ( فرازی از وصیت نامه امام روح الله ره )
سیمای پرهیز کاران :
پس از ستایش پروردگار ! همانا خداوند سبحان پدیده ها را در حالی افرید که از اطاعتشان بی نیاز و از نا فرمانی انان در امان بود . زیرا نه معصیت گناهکاران به خدا زیانی می رساند ونه اطاعت مومنان برای او سودی دارد. روزی بندگان را تقسیم و هر کدام را در جایگاه خویش قرار داد. اما پرهیزکاران !در دنیا دارای فضیلت های برترند سخنانشان راست پو شش انان میانه روی و راه رفتنشان با تواضع و فروتنی است.
چشمان خود را بر انچه خدا حرام کرده می پو شانند و گوش های خود را وقف دانش سودمند کرده اند و در روزگار سختی و گشایش حالشان
یکسان است.
و اگر نبود مرگی که خدا بر انان مقدر فرموده روح انان حتی به اندازه بر هم زدن چشم در بدن ها قرار نمی گرفت از شوق دیدار بهشت و از ترس عذاب جهنم .
خدا در جانشان بزرگ و دیگران کوچک مقدارند. بهشت برای انان چنان است که گویی ان را دیده و در نعمت های ان به سر می برند. و جهنم را
چنان باور دارند که گویی ان را دیده و در عذابش گرفتارند . دل های پرهیز کاران اندوهگین و مردم از ازارشان در امان .تن هایشان لاغر و در خواست هایشان اندک و نفسشان عفیف و دامنشان پاک است.
در روز گار کوتاه دنیا صبر کرده تا اسایش جاودانه قیامت را به دست اورند . تجارتی پر سود که پروردگارشان فراهم فرموده .
دنیا می خواست انها را بفریبد اما عزم دنیا نکردند. می خواست انها را اسیر خود گرداند که با فدا کردن جان خود را ازاد ساختند. "
درسی از نهج البلاغه در مورد سیمای پرهیز کاران.
ب
از توطئههای مهمی که در قرن اخیر، خصوصاً در دهههای معاصر، و بویژه پس از پیروزی انقلاب آشکارا به چشم میخورد، تبلیغات دامنهدار با ابعاد مختلف برای مأیوس نمودن ملتها و خصوص ملت فداکار ایران از اسلام است. گاهی ناشیانه و با صراحت به اینکه احکام اسلام که 1400 سال قبل وضع شده است نمیتواند در عصر حاضر کشورها را اداره کند، یا آنکه اسلام یک دین ارتجاعی است و با هر نوآوری و مظاهر تمدن مخالف است، و درعصر حاضر نمیشود کشورها از تمدن جهانی و مظاهر آن کناره گیرند، و امثال این تبلیغات ابلهانه و گاهی موذیانه و شیطنتآمیز به گونة طرفداری از قداست اسلام که اسلام و دیگر ادیان الهی سر و کار دارند با معنویات و تهذیب نفوس و تحذیر از مقامات دنیایی و دعوت به ترک دنیا و اشتغال به عبادات و اذکار و ادعیه که انسان را به خدای تعالی نزدیک و از دنیا دور میکند، و حکومت و سیاست و سررشتهداری بر خلاف آن مقصد و مقصود بزرگ و معنوی است، چه اینها تمام برای تعمیر دنیا است و آن مخالف مسلک انبیای عظام است! و معالأسف تبلیغ به وجه دوم در بعض از روحانیان ومتدینان بیخبر از اسلام تأثیر گذاشته که حتی دخالت در حکومت و سیاست را به مثابة یک گناه و فسق میدانستند و شاید بعضی بدانند! و این فاجعة بزرگی است که اسلام مبتلای به آن بود.
گروه اول که باید گفت از حکومت و قانون و سیاست یا اطلاع ندارند یا غرضمندانه خود را به بیاطلاعی میزنند. زیرا اجرای قوانین بر معیار قسط و عدل و جلوگیری از ستمگری و حکومت جائرانه و بسط عدالت فردی و اجتماعی و منع از فساد و فحشا و انواع کجرویها، و آزادی بر معیار عقل و عدل و استقلال و خودکفایی و جلوگیری از استعمار و استثمار و استعباد، و حدود و قصاص و تعزیرات برمیزان عدل برای جلوگیری از فساد و تباهی یک جامعه، و سیاست و راه بردن جامعه به موازین عقل و عدل و انصاف و صدها از این قبیل، چیزهایی نیست که با مرور زمان در طول تاریخ بشر و زندگی اجتماعی کهنه شود. این دعوی به مثابة آن است که گفته شود قواعد عقلی و ریاضی در قرن حاضر باید عوض شود و به جای آن قواعد دیگر نشانده شود. اگر در صدر خلقت، عدالت اجتماعیباید جاری شود و از ستمگری و چپاول و قتل باید جلوگیری شود، امروز چون قرن اتم است آن روش کهنه شده! و ادعای آنکه اسلام با نوآوردها مخالف است ـ همان سان که محمدرضا پهلوی مخلوع میگفت که اینان میخواهند با چهارپایان در این عصر سفر کنند ـ یک اتهام ابلهانه بیش نیست. زیرا اگر مراد از مظاهر تمدن و نوآوردها، اختراعات و ابتکارات و صنعتهای پیشرفته که در پیشرفت و تمدن بشر دخالت دارد، هیچگاه اسلام و هیچ مذهب توحیدی با آن مخالفت نکرده و نخواهد کرد بلکه علم وصنعت مورد تأکید اسلام و قرآن مجید است. و اگر مراد از تجدد و تمدن به آن معنی است که بعضی روشنفکران حرفهای میگویند که آزادی در تمام منکرات و فحشا حتی همجنسبازی و از این قبیل، تمام ادیان آسمانی و دانشمندان و عقلا با آن مخالفند گرچه غرب و شرقزدگان به تقلید کورکورانه آن را ترویج میکنند.
و اما طایفة دوم که نقشة موذیانه دارند و اسلام را از حکومت و سیاست جدا میدانند. باید به این نادانان گفت که قرآن کریم و سنت رسول الله ـ صلی الله علیه وآله ـ آنقدر که در حکومت و سیاست احکام دارند در سایر چیزها ندارند؛ بلکه بسیار از احکام عبادی اسلام، عبادی ـ سیاسی است که غفلت از آنها این مصیبتها را به بارآورده. پیغمبر اسلام (ص) تشکیل حکومت داد مثل سایر حکومتهای جهان لکن با انگیزة بسط عدالت اجتماعی. و خلفای اول اسلامی حکومتهای وسیع داشتهاند و حکومت علیبن ابیطالب ـ علیهالسلام ـ نیز با همان انگیزه، به طور وسیعتر و گستردهتر از واضحات تاریخ است. و پس از آن بتدریج حکومت به اسم اسلام بوده؛ و اکنون نیز مدعیان حکومت اسلامی به پیروی از اسلام و رسول اکرم ـ صلی الله علیه وآله ـ بسیارند.
اینجانب دراین وصیتنامه با اشاره میگذرم، ولی امید آن دارم که نویسندگان و جامعهشناسان و تاریخ نویسان، مسلمانان را از این اشتباه بیرون آورند. و آنچه گفته شده و میشود که انبیا ـ علیهم السلام ـ به معنویات کار دارند و حکومت و سررشتهداری دنیایی مطرود است و انبیا و اولیا و بزرگان از آن احتراز میکردند و ما نیز باید چنین کنیم، اشتباه تأسفآوری است که نتایج آن به تباهی کشیدن ملتهای اسلامی و بازکردن راه برای استعمارگران خونخوار است، زیرا آنچه مردود است حکومتهای شیطانی و دیکتاتوری و ستمگری است که برای سلطهجویی و انگیزههای منحرف و دنیایی که از آن تحذیر نمودهاند؛ جمع آوری ثروت و مال و قدرتطلبی و طاغوت گرایی است و بالاخره دنیایی است که انسان را از حق تعالی غافل کند. و اما حکومت حق برای نفع مستضعفان و جلوگیری از ظلم و جور و اقامة عدالت اجتماعی، همان است که مثل سلیمان بن داوود و پیامبر عظیم الشأن اسلام ـ صلی الله علیه وآله ـ و اوصیای بزرگوارش برای آن کوشش میکردند؛ از بزرگترین واجبات و اقامة آن از والاترین عبادات است، چنانچه سیاست سالم که در این حکومتها بوده از امور لازمه است. باید ملت بیدار و هوشیار ایران با دید اسلامی این توطئهها را خنثی نمایند. و گویندگان و نویسندگان متعهد به کمک ملت برخیزند و دست شیاطین توطئهگر را قطع نمایند .( فرازی از وصیت نامه امام روح الله ره )
" رو ابط سالم و متقابل رهبر و مردم :
"مردم ! از پست ترین حالات زمامداران در نزد صالحان این است که گمان برند انها دوستدار ستایش اند. و کشور داری انان بر کبر و خودپسندی استوار باشد. و خوش ندارم در خاطر شما بگذرد که من ستایش را دوست دارم و خواهان شنیدن ان باشم.
سپاس خدا را که چنین نبودم و اگر ستایش را دوست می داشتم ان را رها می کردم . به خاطر فروتنی در پیشگاه خدای سبحان و بزرگی و بزرگواری
که تنها خدا سزاوار ان است .
گاهی مردم ستودن افرادی را برای کار و تلاش روا می دانند . اما من از شما می خواهم که مرا با سخنان زیبای خود مستایید. تا از عهده وظایفی
که نسبت به خدا و شما دارم برایم. و حقوقی که مانده است بپردازم .و واجباتی که بر عهده من است و باید انجام گیرد اداء کنم . پس با من چنان که با پادشاهان سرکش سخن می گویند حرف نزنید. و چنان که از ادم های خشمگین کناره می گیرند دوری نجویید و با ظاهر سازی با من
رفتار نکنید .و گمان مبرید اگر حقی به من پیشنهاد دهید بر من گران اید. یا در پی بزرگ نشان دادن خویشم. زیرا کسی که شنیدن حق یا
عرضه شدن عدالت بر او مشکل باشد عمل کردن به ان برای او دشوار تر خواهد بود. پس از گفتن حق یا مشورت در عدالت خوداری نکنید. زیرا
خود را برتر از ان که اشتباه کنم و از ان ایمن باشم نمی دانم.
مگر ان که خداوند مرا حفظ فرماید .پس همانا من و شما بندگان و مملوک پروردگاریم که جز او پروردگاری نیست.
او مالک ما و ما را بر نفس خود اختیاری نیست. ما را از انچه بودیم خارج و بدانچه صلاح ما بود در اورد. به جای گمراهی هدایت و به جای کوری
بینایی به ما عطا فرمود. " درسی از نهج البلاغه . مولا علی علیه السلام. یا حق.
ج و از همین قماش توطئهها و شاید موذیانهتر، شایعههای وسیع درسطح کشور، و در شهرستانها بیشتر، بر اینکه جمهوری اسلامی هم کاری برای مردم انجام نداد. بیچاره مردم با آن شوق و شعف فداکاری کردند که از رژیم ظالمانة طاغوت رهایی یابند، گرفتار یک رژیم بدتر شدند! مستکبران مستکبرتر و مستضعفان مستضعفتر شدند! زندانها پر از جوانان که امید آتیة کشور است میباشد و شکنجهها از رژیم سابق بدتر و غیر انسانیتر است! هر روز عدهای را اعدام میکنند به اسم اسلام! و ای کاش اسم اسلام روی این جمهوری نمیگذاشتند! این زمان از زمان رضاخان و پسرش بدتر است! مردم در رنج و زحمت وگرانی سرسامآور غوطه میخورند و سردمداران دارند این رژیم را به رژیمی کمونیستی هدایت می کنند! اموال مردم مصادره میشود و آزادی در هر چیز از ملت سلب شده! و بسیاری دیگر از این قبیل امور که با نقشه اجرا میشود. و دلیل آنکه نقشه و توطئه در کار است آنکه هرچند روز یک امر در هر گوشه و کنار و در هر کوی و برزن سر زبانها میافتد؛ در تاکسیها همین مطلب واحد و در اتوبوسها نیز همین و در اجتماعات چند نفره باز همین صحبت میشود؛ و یکی که قدری کهنه شد یکی دیگر معروف میشود. و معالأسف بعض روحانیون که از حیلههای شیطانی بیخبرند با تماس یکیـدونفر از عوامل توطئه گمان میکنند مطلب همان است. و اساس مسأله آن است که بسیاری از آنان که این مسائل را میشنوند و باور میکنند اطلاع از وضع دنیا و انقلابهای جهان و حوادث بعد از انقلاب و گرفتاریهای عظیم اجتناب ناپذیر آن ندارند ـ چنانچه اطلاع صحیح از تحولاتی که همه به سود اسلام است ندارندـ و چشم بسته و بیخبر امثال این مطالب را شنیده و خود نیز با غفلت یا عمد به آنان پیوستهاند .
اینجانب توصیه میکنم که قبل از مطالعة وضعیت کنونی جهان و مقایسه بین انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلابات و قبل از آشنایی با وضعیت کشورها و ملتهایی که در حال انقلاب و پس از انقلابشان بر آنان چه میگذشته است، و قبل از توجه به گرفتاریهای این کشور طاغوتزده از ناحیه رضاخان و بدتر از آن محمدرضا که در طول چپاولگریهایشان برای این دولت به ارث گذشتهاند ، از وابستگیهای عظیم خانمانسوز، تا اوضاع وزارتخانهها و ادارات و اقتصاد و ارتش و مراکز عیاشی و مغازههای مسکرات فروشی و ایجاد بیبندوباری در تمام شئون زندگی و اوضاع تعلیم و تربیت و اوضاع دبیرستانها و دانشگاهها و اوضاع سینماها و عشرتکدهها و وضعیت جوانها و زنها و وضعیت روحانیون و متدینین و آزادیخواهان متعهّد و بانوان عفیف ستمدیده و مساجد در زمان طاغوت و رسیدگی به پروندة اعدام شدگان و محکومان به حبس و رسیدگی به زندانها و کیفیت عملکرد متصدیان و رسیدگی به مال سرمایهداران و زمینخواران بزرگ و محتکران و گرانفروشان و رسیدگی به دادگستریها و دادگاههای انقلاب و مقایسه با وضع سابق دادگستری و قضات و رسیدگی به حال نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضای دولت و استاندارها وسایر مأمورین که در این زمان آمدهاند و مقایسه با زمان سابق و رسیدگی به عملکرد دولت و جهاد سازندگی در روستاهای محروم از همة مواهب حتی آب آشامیدنی و درمانگاه و مقایسه با طول رژیم سابق با در نظر گرفتن گرفتاری به جنگ تحمیلی و پیامدهای آن از قبیل آوارگان میلیونی و خانوادههای شهدا و آسیبدیدگان در جنگ و آوارگان میلیونی افغانستان و عراق و با نظر به حصر اقتصادی و توطئههای پی در پی آمریکا و وابستگان خارج و داخلش ( اضافه کنید فقدان مبلّغ آشنا به مسائل به مقدار احتیاج و قاضی شرع) و هرج و مرجهایی که از طرف مخالفان اسلام و منحرفان و حتی دوستان نادان در دست اجرا است و دهها مسائل دیگر، تقاضا این است که قبل از آشنایی به مسائل، به اشکالتراشی و انتقاد کوبنده و فحاشی برنخیزید؛ و به حال این اسلام غریب که پس از صدها سال ستمگری قلدرها و جهل تودهها امروز طفلی تازهپا و ولیدهای است محفوف به دشمنهای خارج و داخل، رحم کنید. و شما اشکالتراشان به فکر بنشینید که آیا بهتر نیست به جای سرکوبی به اصلاح و کمک بکوشید؛ و به جای طرفداری از منافقان و ستمگران و سرمایهداران و محتکران بیانصاف از خدا بیخبر، طرفدار مظلومان و ستمدیدگان و محرومان باشید؛ و به جای گروههای آشوبگر و تروریستهای مفسد و طرفداری غیر مستقیم از آنان، توجهی به ترورشدگان از روحانیون مظلوم تا خدمتگزاران متعهد مظلوم داشته باشید؟
اینجانب هیچگاه نگفته و نمیگویم که امروز در این جمهوری به اسلام بزرگ با همة ابعادش عمل میشود و اشخاصی از روی جهالت و عقده و بیانضباطی بر خلاف مقررات اسلام عمل نمیکنند؛ لکن عرض میکنم که قوة مقننه و قضاییه و اجراییه با زحمات جانفرسا کوشش در اسلامی کردن این کشور میکنند و ملتِ دهها میلیونی نیز طرفدار و مددکار آنان هستند؛ و اگر این اقلیت اشکالتراش و کارشکن به کمک بشتابند، تحقق این آمال آسانتر و سریعتر خواهد بود. و اگر خدای نخواسته اینان به خود نیایند، چون تودة میلیونی بیدار شده و متوجه مسائل است و در صحنه حاضر است، آمال انسانی ـ اسلامی به خواست خداوند متعال جامة عمل به طور چشمگیر خواهد پوشید و کجروان و اشکالتراشان در مقابل این سیل خروشان نخواهند توانست مقاومت کنند.
من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و تودة میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله ـ صلی الله علیه وآله ـ و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین بن علی ـ صلوات الله و سلامه علیهما ـ میباشند. آن حجاز که در عهد رسول الله ـ صلی الله علیه وآله ـ مسلمانان نیز اطاعت از ایشان نمیکردند و با بهانههایی به جبهه نمیرفتند، که خداوند تعالی در سورة «توبه» با آیاتی آنها را توبیخ فرموده و وعدة عذاب داده است. و آنقدر به ایشان دروغ بستند که به حسب نقل در منبر به آنان نفرین فرمودند. و آن اهل عراق و کوفه که با امیرالمؤمنین آنقدر بدرفتاری کردند و از اطاعتش سر باز زدند که شکایات آن حضرت از آنان در کتب نقل و تاریخ معروف است. و آن مسلمانان عراق و کوفه که با سیدالشهدا ـ علیه السلام ـ آن شد که شد. و آنان که درشهادت دستْ آلوده نکردند، یا گریختند از معرکه و یا نشستند تا آن جنایت تاریخ واقع شد. اما امروز میبینیم که ملت ایران از قوای مسلح نظامی و انتظامی و سپاه و بسیج تا قوای مردمی از عشایر و داوطلبان و از قوای در جبههها و مردم پشت جبههها، با کمال شوق و اشتیاق چه فداکاریها میکنند و چه حماسهها میآفرینند. و میبینیم که مردم محترم سراسر کشور چه کمکهای ارزنده میکنند. و میبینیم که بازماندگان شهدا و آسیبدیدگان جنگ و متعلقان آنان با چهرههای حماسه آفرین و گفتار و کرداری مشتاقانه و اطمینانبخش با ما و شما روبهرو میشوند. و اینها همه از عشق و علاقه و ایمان سرشار آنان است به خداوند متعال و اسلام و حیات جاویدان . در صورتی که نه در محضر مبارک رسول اکرم ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ هستند، و نه در محضر امام معصوم ـ صلوات الله علیه ـ. و انگیزة آنان ایمان و اطمینان به غیب است. و این رمز موفقیت و پیروزی در ابعاد مختلف است. و اسلام باید افتخار کند که چنین فرزندانی تربیت نموده، و ما همه مفتخریم که در چنین عصری در پیشگاه چنین ملتی میباشیم .
و اینجانب در اینجا یک وصیت به اشخاصی که به انگیزة مختلف با جمهوری اسلامی مخالفت میکنند و به جوانان، چه دختران و چه پسرانی که مورد بهرهبرداری منافقان و منحرفان فرصتطلب و سودجو واقع شدهاند مینمایم، که بیطرفانه و با فکر آزاد به قضاوت بنشینید و تبلیغات آنان که میخواهند جمهوری اسلامی ساقط شود و کیفیت عمل آنان و رفتارشان با تودههای محروم و گروهها و دولتهایی که از آنان پشتیبانی کرده و میکنند و گروهها و اشخاصی که در داخل به آنان پیوسته و از آنان پشتیبانی می کنند و اخلاق و رفتارشان در بین خود و هوادارانشان و تغییر موضعهایشان در پیشامدهای مختلف را، با دقت و بدون هوای نفس بررسی کنید، ومطالعه کنید حالات آنان که در این جمهوری اسلامی به دست منافقان و منحرفان شهید شدند، و ارزیابی کنید بین آنان و دشمنانشان؛ نوارهای این شهیدان تا حدی در دست و نوارهای مخالفان شاید در دست شماها باشد، ببینید کدام دسته طرفدار محرومان و مظلومان جامعه هستند.
برادران! شما این اوراق را قبل از مرگ من نمیخوانید. ممکن است پس از من بخوانید در آن وقت من نزد شما نیستم که بخواهم به نفع خود و جلب نظرتان برای کسب مقام و قدرتی با قلبهای جوان شما بازی کنم. من برای آنکه شما جوانان شایستهای هستید علاقه دارم که جوانی خود را در راه خداوند و اسلام عزیز و جمهوری اسلامی صرف کنید تا سعادت هر دو جهان را دریابید. و از خداوند غفور میخواهم که شما را به راه مستقیم انسانیت هدایت کند و از گذشتة ما و شما با رحمت واسعة خود بگذرد. شماها نیز در خلوتها از خداوند همین را بخواهید، که او هادی و رحمان است.
و یک وصیت به ملت شریف ایران و سایر ملتهای مبتلا به حکومتهای فاسد و دربند قدرتهای بزرگ میکنم؛ اما به ملت عزیز ایران توصیه میکنم که نعمتی که با جهاد عظیم خودتان و خون جوانان برومندتان به دست آوردید همچون عزیزترین امور قدرش را بدانید و از آن حفاظت و پاسداری نمایید و در راه آن، که نعمتی عظیم الهی و امانت بزرگ خداوندی است کوشش کنید و از مشکلاتی که در این صراط مستقیم پیش میآید نهراسید که إن تَنْصروا الله ینْصُرْکمْ وَیثَبِّتْ اَقدامَکم و درمشکلات دولت جمهوری اسلامی با جان و دل شریک و در رفع آنها کوشا باشید، و دولت و مجلس را از خود بدانید، و چون محبوبی گرامی از آن نگهداری کنید.
و به مجلس و دولت و دستاندرکاران توصیه مینمایم که قدر این ملت را بدانید و در خدمتگزاری به آنان خصوصاً مستضعفان و محرومان و ستمدیدگان که نور چشمان ما و اولیای نعم همه هستند و جمهوری اسلامی رهاورد آنان و با فداکاریهای آنان تحقق پیدا کرد و بقای آن نیز مرهون خدمات آنان است، فروگذار نکنید و خود را از مردم و آنان را از خود بدانید و حکومتهای طاغوتی را که چپاولگرانی بیفرهنگ و زورگویانی تهی مغز بودند و هستند را همیشه محکوم نمایید، البته با اعمال انسانی که شایسته برای یک حکومت اسلامی است.
و اما به ملتهای اسلامی توصیه می کنم که از حکومت جمهوری اسلامی و از ملت مجاهد ایران الگو بگیرید و حکومتهای جائر خود را در صورتی که به خواست ملتها که خواست ملت ایران است سر فرود نیاوردند، با تمام قدرت به جای خود بنشانید، که مایة بدبختی مسلمانان ، حکومتهای وابستة به شرق و غرب میباشند. و اکیداً توصیه میکنم که به بوقهای تبلیغاتی مخالفان اسلام و جمهوری اسلامی گوش فرا ندهید که همه کوشش دارند که اسلام را از صحنه بیرون کنند که منافع ابرقدرتها تأمین شود.( فرازی از وصیت نامه امام روح الله ره )
هـ ازجمله نقشهها که معالأسف تأثیر بزرگی در کشورها و کشور عزیزمان گذاشت و آثار آن باز تا حد زیادی به جا مانده، بیگانه نمودن کشورهای استعمار زده از خویش، و غربزده و شرقزده نمودن آنان است به طوریکه خود را و فرهنگ و قدرت خود را به هیچ گرفتند و غرب و شرق، دو قطب قدرتمند را نژاد برتر و فرهنگ آنان را والاتر و آن دو قدرت را قبلهگاه عالم دانستند و وابستگی به یکی از دو قطب را از فرائض غیرقابل اجتناب معرفی نمودند! و قصة این امر غمانگیز، طولانی و ضربههایی که از آن خورده و اکنون نیز می خوریم کشنده و کوبنده است.
و غمانگیزتر اینکه آنان ملتهای ستمدیدة زیر سلطه را در همه چیز عقب نگهداشته و کشورهایی مصرفی بارآوردند و بهقدریما را از پیشرفتهای خود و قدرتهای شیطانیشان ترساندهاند که جرأت دست زدن به هیچ ابتکاری نداریم و همه چیز خود را تسلیم آنان کرده و سرنوشت خود و کشورهای خود را به دست آنان سپرده و چشم و گوش بسته مطیع فرمان هستیم. و این پوچی و تهی مغزی مصنوعی موجب شده که در هیچ امری به فکر و دانش خود اتکا نکنیم و کورکورانه از شرق و غرب تقلید نماییم بلکه از فرهنگ و ادب و صنعت و ابتکار اگر داشتیم، نویسندگان و گویندگان غرب و شرقزدة بیفرهنگ، آنها را به باد انتقاد و مسخره گرفته و فکر و قدرت بومی ما را سرکوب و مأیوس نموده و مینمایند و رسوم و آداب اجنبی را هر چند مبتذل و مفتضح باشد با عمل و گفتار و نوشتار ترویج کرده و با مداحی و ثناجویی آنها را به خورد ملتها داده و میدهند. فیالمثل، اگر در کتاب یا نوشته یا گفتاری چند واژة فرنگی باشد، بدون توجه به محتوای آن با اعجاب پذیرفته، و گوینده و نویسندة آن را دانشمند و روشنفکر به حساب میآورند. و از گهواره تا قبر به هرچه بنگریم اگر با واژة غربی و شرقی اسمگذاری شود مرغوب و مورد توجه و از مظاهر تمدن و پیشرفتگی محسوب، و اگر واژههای بومی خودی به کار رود مطرود و کهنه و واپسزده خواهد بود. کودکان ما اگر نام غربی داشته باشند مفتخر؛ و اگر نام خودی دارند سر به زیر و عقب افتادهاند. خیابانها، کوچهها، مغازهها، شرکتها، داروخانهها،کتابخانهها، پارچهها، و دیگر متاعها، هر چند در داخل تهیه شده باید نام خارجی داشته باشد تا مردم از آن راضی و به آن اقبال کنند. فرنگی مآبی از سر تا پا و در تمام نشست و برخاستها و در معاشرتها و تمام شئون زندگی موجب افتخار و سربلندی و تمدن و پیشرفت، و در مقابل، آداب و رسوم خودی، کهنهپرستی و عقبافتادگی است. در هر مرض و کسالتی ولو جزئی و قابل علاج در داخل، باید به خارج رفت و دکترها و اطبای دانشمند خود را محکوم و مأیوس کرد. رفتن به انگلستان و فرانسه و امریکا و مسکو افتخاری پر ارزش و رفتن به حج و سایر اماکن متبرکه کهنهپرستی و عقبماندگی است. بیاعتنایی به آنچه مربوط به مذهب و معنویات است از نشانههای روشنفکری و تمدن، و در مقابل، تعهد به این امور نشانة عقبماندگی و کهنهپرستی است.
اینجانب نمیگویم ما خود همه چیز داریم؛ معلوم است ما را در طول تاریخِ نه چندان دور خصوصاً، و در سدههای اخیر از هر پیشرفتی محروم کردهاند و دولتمردان خائن و دودمان پهلوی خصوصاً، و مراکز تبلیغاتی علیه دستاوردهای خودی و نیز خودْ کوچکدیدنها و یا ناچیز دیدنها، ما را از هر فعالیتی برای پیشرفت محروم کرد. وارد کردن کالاها از هر قماش و سرگرم کردن بانوان و مردان خصوصاً طبقة جوان، به اقسام اجناس وارداتی از قبیل ابزار آرایش و تزئینات و تجملات و بازیهای کودکانه و به مسابقه کشاندن خانوادهها و مصرفی بارآوردن هر چه بیشتر، که خود داستانهای غمانگیز دارد، و سرگرم کردن و به تباهی کشاندن جوانها که عضو فعال هستند با فراهم آوردن مراکز فحشا و عشرتکدهها، و دهها از این مصائب حساب شده، برای عقب نگهداشتن کشورهاست. من وصیت دلسوزانه و خادمانه میکنم به ملت عزیز که اکنون که تا حدود بسیار چشمگیری از بسیاری از این دامها نجات یافته و نسل محروم حاضر به فعالیت و ابتکار برخاسته و دیدیم که بسیاری از کارخانهها و وسایل پیشرفته مثل هواپیماها و دیگر چیزها که گمان نمیرفت متخصصینِ ایران قادر به راه انداختن کارخانهها و امثال آن باشند و همه دستها را به سوی غرب یا شرق دراز کرده بودیم که متخصصین آنان اینها را به راه اندازند، در اثر محاصرة اقتصادی و جنگ تحمیلی، خود جوانان عزیز ما قطعات محل احتیاج را ساخته و با قیمتهای ارزانتر عرضه کرده و رفع احتیاج نمودند و ثابت کردند که اگر بخواهیم می توانیم.
باید هوشیار و بیدار ومراقب باشید که سیاستبازان پیوسته به غرب و شرق با وسوسههای شیطانی شما را به سوی این چپاولگران بینالمللی نکشند؛ و با ارادة مصمم و فعالیت و پشتکار خود به رفع وابستگیها قیام کنید.
وبدانید که نژاد آریا و عرب از نژاد اروپا و امریکا و شوروی کم ندارد و اگر خودی خود را بیابد و یأس را از خود دور کند و چشمداشت به غیر خود نداشته باشد، در درازمدت قدرت همه کار و ساختن همه چیز را دارد. و آنچه انسانهای شبیه به اینان به آن رسیدهاند شما هم خواهید رسید به شرط اتکال به خداوند تعالی و اتکا به نفس، و قطع وابستگی به دیگران و تحمل سختیها برای رسیدن به زندگی شرافتمندانه و خارج شدن از تحت سلطة اجانب.
و بر دولتها و دست اندرکاران است چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آینده که از متخصصین خود قدردانی کنند و آنان را با کمکهای مادی و معنوی تشویق به کار نمایند و از ورود کالاهای مصرفساز و خانه برانداز جلوگیری نمایند و به آنچه دارند بسازند تا خود همه چیز بسازند.
و ازجوانان، دختران و پسران، میخواهم که استقلال و آزادی و ارزشهای انسانی را، ولو با تحمل زحمت و رنج، فدای تجملات و عشرتها و بی بند و باریها و حضور در مراکز فحشا که از طرف غرب و عمال بیوطن به شما عرضه میشود نکنند؛ که آنان چنانچه تجربه نشان داده جز تباهی شما و اغفالتان از سرنوشت کشورتان و چاپیدن ذخائر شما و به بند استعمار و ننگ وابستگی کشیدنتان و مصرفی نمودن ملت و کشورتان به چیز دیگر فکر نمیکنند؛ و میخواهند با این وسایل و امثال آن شما را عقب مانده، و به اصطلاح آنان «نیمه وحشی» نگه دارند.( فرازی از وصیتنامه امام روح الله ره )
" ویژگی های اهل بیت علیه السلام : شما مردم به وسیله ما از تاریکی های جهالت نجات یافته و هدایت شدید و به کمک ما به اوج ترقی رسیدید .
صبح سعادت شما با نور ما درخشید. کر است گوشی که بانگ بلند پند ها را نشنود و ان کس را که فریاد بلند کر کند اوای نرم حقیقت چگونه در او
اثر خواهد کرد.؟قلبی که از ترس خدا لرزان است همواره پایدار و با اطمینان باد. !
من همواره منتظر سرانجام حیله گری شما مردم بصره بودم و نشانه های فریب خوردگی را در شما نگریستم.
تظا هر به دین داری شما پرده ای میان ما کشید ولی من با صفای با طن درون شما را می خواندم . "
"راه های پرهیز از فتنه ها : ای مردم ! امواج فتنه ها را با کشتی های نجات در هم بشکنید . و از راه اختلاف و پراکندگی بپرهیزید . و تاج های
فخر و برتری جویی را بر زمین نهید . رستکار شد ان کس که با یاران به پا خاست یا کناره گیری نمود و مردم را اسوده گذاشت.
این گونه زمامداری چون ابی بد مزه و لقمه ای گلوگیر است و ان کس که میوه را کال و نارس بچیند مانند کشاورزی است که در زمین شخص دیگری بکارد. "
درسهایی از نهج البلاغه مولا علی علیه السلام. یا حق.
و
از توطئههای بزرگ آنان، چنانچه اشاره شد و کراراً تذکر دادهام، به دست گرفتن مراکز تعلیم و تربیت خصوصاً دانشگاهها است که مقدرات کشورها در دست محصولات آنها است. روش آنان با روحانیون و مدارس علوم اسلامی فرق دارد با روشی که در دانشگاهها و دبیرستانها دارند. نقشة آنان برداشتن روحانیون از سر راه و منزوی کردن آنان است؛ یا با سرکوبی و خشونت و هتاکی که در زمان رضاخان عمل شد ولی نتیجة معکوس گرفته شد؛ یا با تبلیغات و تهمتها و نقشههای شیطانی برای جدا کردن قشر تحصیلکرده و به اصطلاح روشنفکر که این هم در زمان رضاخان عمل میشد و در ردیف فشار و سرکوبی بود؛ و در زمان محمدرضا ادامه یافت بدون خشونت ولی موذیانه.
و اما در دانشگاه نقشه آن است که جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزشهای خودی منحرف کنند و به سوی شرق یا غرب بکشانند و دولتمردان را از بین اینان انتخاب و برسرنوشت کشورها حکومت دهند تا به دست آنها هرچه میخواهند انجام دهند. اینان کشور را به غارتزدگی و غربزدگی بکشانند و قشر روحانی با انزوا و منفوریت و شکست قادر بر جلوگیری نباشد. و این بهترین راه است برای عقب نگهداشتن و غارت کردن کشورهای تحت سلطه، زیرا برای ابرقدرتها بیزحمت و بیخرج و در جوامع ملی بی سر و صدا، هرچه هست به جیب آنان میریزد.
پس اکنون که دانشگاهها و دانشسراها در دست اصلاح و پاکسازی است، برهمه ما لازم است با متصدیان کمک کنیم و برای همیشه نگذاریم دانشگاهها به انحراف کشیده شود؛ و هرجا انحرافی به چشم خورد با اقدام سریع به رفع آن کوشیم. و این امر حیاتی باید در مرحلة اول با دست پر توان خود جوانان دانشگاهها و دانشسراها انجام گیرد که نجات دانشگاه از انحراف، نجات کشور وملت است.
و اینجانب به همة نوجوانان و جوانان در مرحلة اول، و پدران و مادران و دوستان آنها در مرحلة دوم، و به دولتمردان و روشنفکران دلسوز برای کشور در مرحلة بعد وصیت میکنم که در این امر مهم که کشورتان را از آسیب نگه میدارد، با جان و دل کوشش کنید و دانشگاهها را به نسل بعد بسپرید. و به همة نسلهای مسلسل توصیه میکنم که برای نجات خود و کشور عزیز و اسلامِ آدم ساز، دانشگاهها را از انحراف و غرب و شرقزدگی حفظ و پاسداری کنید، و با این عمل انسانی ـ اسلامی خود دست قدرتهای بزرگ را از کشور قطع و آنان را ناامید نمایید. خدایتان پشتیبان و نگهدار باد.( فرازی از وصیت نامه امام خمینی ره)
ح از مهمات امور، مسألة قضاوت است که سر و کار آن با جان و مال و ناموس مردم است. وصیت اینجانب به رهبر و شورای رهبری آن است که در تعیین عالیترین مقام قضایی که درعهده دارند، کوشش کنند که اشخاص متعهد سابقهدار و صاحبنظر در امور شرعی و اسلامی و در سیاست را نصب نمایند.
و از شورایعالی قضایی میخواهم امر قضاوت را که در رژیم سابق به وضع أسفناک و غمانگیزی درآمده بود با جدیت سر و سامان دهند؛ و دست کسانی که با جان ومال مردم بازی میکنند و آنچه نزد آنان مطرح نیست عدالت اسلامی است از این کرسی پراهمیت کوتاه کنند، و با پشتکار و جدیت بتدریج دادگستری را متحول نمایند؛ و قضات دارای شرایطی که، انشاء الله با جدیت حوزههای علمیه مخصوصاً حوزة مبارکة علمیة قم تربیت و تعلیم میشوند و معرفی میگردند، به جای قضاتی که شرایط مقررة اسلامی را ندارند نصب گردند، که انشاء الله تعالی بزودی قضاوت اسلامی درسراسر کشور جریان پیدا کند.
و به قضات محترم در عصر حاضر و اعصار آینده وصیت میکنم که با در نظر گرفتن احادیثی که از معصومین ـ صلوات الله علیهم ـ دراهمیت قضا و خطر عظیمی که قضاوت دارد و توجه و نظر به آنچه دربارة قضاوت به غیر حق وارد شده است، این امر خطیر را تصدی نمایند و نگذارند این مقام به غیر اهلش سپرده شود. و کسانی که اهل هستند از تصدی این امر سرباز نزنند و به اشخاص غیر اهل میدان ندهند؛ و بدانند که همانطور که خطر این مقامْ بزرگ است اجر و فضل و ثواب آن نیز بزرگ است. و میدانند که تصدی قضا برای اهلش واجب کفایی است.( فرازی از وصیت نامه امام روح الله ره )
ط
وصیت اینجانب به حوزههای مقدسة علمیه آن است که کراراً عرض نمودهام که در این زمان که مخالفین اسلام و جمهوری اسلامی کمر به براندازی اسلام بستهاند و از هر راه ممکن برای این مقصد شیطانی کوشش مینمایند، و یکی از راههای با اهمیت برای مقصد شوم آنان و خطرناک برای اسلام و حوزههای اسلامی نفوذ دادن افراد منحرف و تبهکار در حوزههای علمیه است، که خطر بزرگ کوتاه مدت آن بدنام نمودن حوزهها با اعمال ناشایسته و اخلاق و روش انحرافی است و خطر بسیار عظیم آن در درازمدت به مقامات بالا رسیدن یک یا چند نفر شیاد که با آگاهی برعلوم اسلامی و جا زدن خود را در بین تودهها وقشرهای مردم پاکدل و علاقهمند نمودن آنان را به خویش وضربة مهلک زدن به حوزههای اسلامی و اسلام عزیز و کشور در موقع مناسب میباشد. و میدانیم که قدرتهای بزرگ چپاولگر در میان جامعهها افرادی به صورتهای مختلف از ملیگراها و روشنفکران مصنوعی و روحانی نمایان که اگر مجال یابند از همه پرخطرتر و آسیب رسانترند ذخیره دارند که گاهی سی ـ چهل سال با مشی اسلامی و مقدس مآبی یا «پان ایرانیسم» و وطن پرستی و حیلههای دیگر، با صبر و بردباری در میان ملتها زیست میکنند و در موقع مناسب مأموریت خود را انجام میدهند. و ملت عزیز ما در این مدت کوتاه پس از پیروزی انقلاب نمونههایی از قبیل «مجاهد خلق» و «فدایی خلق» و «تودهای»ها و دیگر عناوین دیدهاند، و لازم است همه با هوشیاری این قسم توطئه را خنثی نمایند و از همه لازمتر حوزههای علمیه است که تنظیم و تصفیة آن با مدرسین محترم و افاضل سابقهدار است با تأیید مراجع وقت. و شاید تز «نظم در بینظمی» است از القائات شوم همین نقشهریزان و توطئه گران باشد.
در هرصورت وصیت اینجانب آن است که در همة اعصار خصوصاً درعصر حاضر که نقشهها و توطئهها سرعت و قوّت گرفته است، قیام برای نظام دادن به حوزهها لازم و ضروری است؛ که علما و مدرسین و افاضل عظیمالشأن صرف وقت نموده و با برنامة دقیق صحیح حوزهها را و خصوصاً حوزه علمیة قم و سایر حوزههای بزرگ و با اهمیت را در این مقطع از زمان از آسیب حفظ نمایند.
و لازم است علما و مدرسین محترم نگذارند در درسهایی که مربوط به فقاهت است و حوزههای فقهی و اصولی از طریقة مشایخ معظم که تنها راه برای حفظ فقه اسلامی است منحرف شوند، و کوشش نمایند که هر روز بر دقتها و بحث و نظرها و ابتکار و تحقیقها افزوده شود؛ وفقه سنتی که ارث سلف صالح است و انحراف از آن سست شدن ارکان تحقیق و تدقیق است، محفوظ بماند و تحقیقات بر تحقیقات اضافه گردد. و البته در رشتههایدیگر علوم به مناسبت احتیاجات کشور و اسلام برنامههایی تهیه خواهد شد و رجالی در آن رشته تربیت باید شود. و از بالاترین و والاترین حوزههایی که لازم است به طور همگانی مورد تعلیم و تعلم قرار گیرد، علوم معنوی اسلامی]است[، از قبیل علم اخلاق و تهذیب نفس و سیر و سلوک الی الله ـ رزقنا الله و ایاکم ـ که جهاد اکبر می باشد.( فرازی از وصیتنامه امام روح الله ره)
ی از اموری که اصلاح و تصفیه و مراقبت از آن لازم است قوة اجراییه است. گاهی ممکن است که قوانین مترقی و مفید به حال جامعه از مجلس بگذرد و شورای نگهبان آن را تنفیذ کند و وزیر مسئول هم ابلاغ نماید، لکن به دست مجریان غیرصالح که افتاد آن را مسخ کنند و بر خلاف مقررات یا با کاغذبازیها یا پیچ و خمها که به آن عادت کردهاند یا عمداً برای نگران نمودن مردم عمل کنند، که بتدریج و مسامحه غائله ایجاد میکند.
وصیت اینجانب به وزرای مسئول در عصر حاضر و در عصرهای دیگر آن است که علاوه بر آنکه شماها و کارمندان وزارتخانهها بودجهای که از آن ارتزاق میکنید مال ملت ، و باید همه خدمتگزار ملت و خصوصاً مستضعفان باشید، و ایجاد زحمت برای مردم و مخالف وظیفه عمل کردن حرام و خدای نخواسته گاهی موجب غضب الهی میشود، همة شما به پشتیبانی ملت احتیاج دارید. با پشتیبانی مردم خصوصاً طبقات محروم بود که پیروزی حاصل شد و دست ستمشاهی از کشور و ذخائر آن کوتاه گردید. و اگر روزی از پشتیبانی آنان محروم شوید، شماها کنار گذاشته میشوید و همچون رژیم شاهنشاهی ستمکار به جای شما ستم پیشگان پستها را اشغال مینمایند. بنابر این حقیقت ملموس،
باید کوشش در جلب نظر ملت بنمایید و از رفتار غیراسلامی ـ انسانی احتراز نمایید.
و در همین انگیزه به وزرای کشور در طول تاریخ آینده توصیه میکنم که در انتخاب استاندارها دقت کنند اشخاص لایق، متدین،متعهد، عاقل و سازگار با مردم انتخاب نمایند، تا آرامش در کشور هرچه بیشتر حکمفرما باشد. و باید دانست که گرچه تمام وزیران وزارتخانهها مسئولیت در اسلامی کردن و تنظیم امور محل مسئولیت خود دارند لکن بعضی از آنها ویژگی خاص دارند؛ مثل وزارت خارجه که مسئولیت سفارتخانهها را در خارج از کشور دارند. اینجانب از ابتدای پیروزی به وزرای خارجه راجع به طاغوتزدگی سفارتخانهها و تحول آنها به سفارتخانههای مناسب با جمهوری اسلامی توصیههایی نمودم، لکن بعض آنان یا نخواستند یا نتوانستند عمل مثبتی انجام دهند. و اکنون که سه سال از پیروزی میگذرد اگر چه وزیر خارجة کنونی اقدام به این امر نموده است و امید است با پشتکار و صرف وقت این امرمهم انجام گیرد.
و وصیت من به وزرای خارجه در این زمان و زمانهای بعد آن است که مسئولیت شما بسیار زیاد است، چه در اصلاح و تحول وزارتخانه و سفارتخانهها؛ و چه در سیاست خارجی حفظ استقلال و منافع کشور و روابط حسنه با دولتهایی که قصد دخالت در امور کشور ما را ندارند. و از هر امری که شائبة وابستگی با همة ابعادی که دارد به طور قاطع احتراز نمایید. و باید بدانید که وابستگی در بعض امور هر چند ممکن است ظاهر فریبندهای داشته باشد یا منفعت و فایدهای در حال داشته باشد، لکن در نتیجه، ریشة کشور را به تباهی خواهد کشید و کوشش داشته باشید در بهتر کردن روابط با کشورهای اسلامی و در بیدار کردن دولتمردان و دعوت به وحدت و اتحاد کنید که خداوند با شماست.
و وصیت من به ملتهای کشورهای اسلامی است که انتظار نداشته باشید که از خارج کسی به شما در رسیدن به هدف که آن اسلام و پیاده کردن احکام اسلام است کمک کند؛ خود باید به این امر حیاتی که آزادی و استقلال را تحقق میبخشد قیام کنید. و علمای اعلام و خطبای محترم کشورهای اسلامی دولتها را دعوت کنند که از وابستگی به قدرتهای بزرگ خارجی خود را رها کنند و با ملت خود تفاهم کنند؛ در این صورت پیروزی را درآغوش خواهند کشید. و نیز ملتها را دعوت به وحدت کنند؛ و از نژادپرستی که مخالف دستور اسلام است بپرهیزند؛ و با برادران ایمانی خود در هر کشوری و با هر نژادی که هستند دستبرادری دهند که اسلام بزرگ آنان را برادر خوانده. و اگر این برادری ایمانی با همت دولتها و ملتها و با تأیید خداوند متعال روزی تحقق یابد، خواهید دید که بزرگترین قدرت جهان را مسلمین تشکیل میدهند. به امید روزی که با خواست پروردگار عالم این برادری و برابری حاصل شود.
و وصیت اینجانب به وزارت ارشاد در همة اعصار خصوصاً عصر حاضر که ویژگی خاصی دارد، آن است که برای تبلیغ حق مقابل باطل و ارائة چهرة حقیقی جمهوری اسلامی کوشش کنند. ما اکنون، دراین زمان که دست ابرقدرتها را از کشور خود کوتاه کردیم، مورد تهاجم تبلیغاتی تمام رسانههای گروهی وابسته به قدرتهای بزرگ هستیم . چه دروغها و تهمتها که گویندگان و نویسندگان وابسته به ابرقدرتها به این جمهوری اسلامی نوپا نزده و نمیزنند.
معالأسف اکثر دولتهای منطقة اسلامی که به حکم اسلام باید دست اخوت به ما دهند، به عداوت با ما و اسلام برخاستهاند و همه در خدمت جهانخواران از هر طرف به ما هجوم آوردهاند. و قدرت تبلیغاتی ما بسیار ضعیف و ناتوان است و میدانید که امروز جهان روی تبلیغات میچرخد. و با کمال تأسف، نویسندگان به اصطلاح روشنفکر که به سوی یکی از دو قطب گرایش دارند، به جای آنکه در فکر استقلال و آزادی کشور و ملت خود باشند، خودخواهیها و فرصتطلبیها و انحصارجوییها به آنان مجال نمیدهد که لحظهای تفکر نمایند و مصالح کشور و ملت خود را در نظر بگیرند، و مقایسة بین آزادی و استقلال را در این جمهوری با رژیم ستمگر سابق نمایند و زندگی شرافتمندانة ارزنده را توأم با بعض آنچه را که از دست دادهاند، که رفاه و عیشزدگی است، با آنچه از رژیم ستمشاهی دریافت میکردند توأم با وابستگی و نوکرمآبی وثناجویی و مداحی از جرثومههای فساد و معادن ظلم و فحشا بسنجند؛ و از تهمتها و نارواها به این جمهوری تازه تولد یافته دست بکشند و با ملت و دولت در صف واحد بر ضد طاغوتیان و ستمپیشگان زبانها و قلمها رابه کار بگیرند.
و مسئلة تبلیغ تنها به عهدة وزارت ارشاد نیست بلکه وظیفة همة دانشمندان و گویندگان و نویسندگان و هنرمندان است. باید وزارت خارجه کوشش کند تا سفارتخانهها نشریات تبلیغی داشته باشند و چهرة نورانی اسلام را برای جهانیان روشن نمایند؛ که اگر این چهره با آن جمال جمیل که قرآن و سنت در همة ابعاد به آن دعوت کردهاز زیر نقاب مخالفان اسلام و کجفهمیهای دوستان خودنمایی نماید، اسلامْ جهانگیر خواهد شد و پرچم پرافتخار آن در همه جا به اهتزاز خواهد آمد. چه مصیبت بار و غمانگیز است که مسلمانان متاعی دارند که از صدر عالم تا نهایت آن نظیر ندارد، نتوانستهاند این گوهر گرانبها را که هر انسانی به فطرت آزاد خود طالب آن است عرضه کنند؛ بلکه خود نیز از آن غافل و به آن جاهلند و گاهی از آن فراریاند!( فرازی ازوصیت نامه امام روح الله ره )
ک از امور بسیار با اهمیت و سرنوشتساز مسئلة مراکز تعلیم و تربیت از کودکستانها تا دانشگاهها است که به واسطة اهمیت فوقالعادهاش تکرار نموده و با اشاره میگذرم. باید ملت غارت شده بدانند که در نیم قرن اخیر آنچه به ایران و اسلام ضربة مهلک زده است قسمت عمدهاش از دانشگاهها بوده است. اگر دانشگاهها و مراکز تعلیم و تربیتِ دیگر با برنامههای اسلامی و ملی در راه منافع کشور به تعلیم و تهذیب و تربیت کودکان و نوجوانان وجوانان جریان داشتند، هرگز میهن ما در حلقوم انگلستان و پس از آن امریکا و شوروی فرو نمیرفت و هرگز قراردادهای خانه خرابکن بر ملت محرومغارتزده تحمیل نمیشد و هرگز پای مستشاران خارجی به ایران باز نمیشد و هرگز ذخائر ایران و طلای سیاه این ملت رنجدیده در جیب قدرتهای شیطانی ریخته نمیشد و هرگز دودمان پهلوی و وابستههای به آن اموال ملت را نمیتوانستند به غارت ببرند و در خارج و داخل پارکها و ویلاها بر روی اجساد مظلومان بنا کنند و بانکهای خارج را از دسترنج این مظلومان پر کنند و صرف عیاشی و هرزگی خود و بستگان خود نمایند. اگر مجلس و دولت و قوة قضاییه و سایر ارگانها از دانشگاههای اسلامی و ملی سرچشمه میگرفت ملت ما امروز گرفتار مشکلات خانهبرانداز نبود. و اگر شخصیتهای پاکدامن با گرایش اسلامی و ملی به معنای صحیحش، نه آنچه امروز در مقابل اسلام عرض اندام می کند، از دانشگاهها به مراکز قوای سه گانه راه مییافت، امروز ما غیر امروز، و میهن ما غیر این میهن، و محرومان ما از قید محرومیت رها، و بساط ظلم و ستمشاهی و مراکز فحشا و اعتیاد و عشرتکدهها که هر یک برای تباه نمودن نسل جوان فعال ارزنده کافی بود، در هم پیچیده و این ارث کشور بر باد ده و انسان برانداز به ملت نرسیده بود. و دانشگاهها اگر اسلامی ـ انسانیـ ملی بود، میتوانست صدها و هزارها مدرس به جامعه تحویل دهد؛ لکن چه غمانگیز و اسفبار است که دانشگاهها و دبیرستانها به دست کسانی اداره میشد و عزیزان ما به دست کسانی تعلیم و تربیت میدیدند که جز اقلیت مظلوم محرومی همه از غربزدگان و شرقزدگان با برنامه و نقشة دیکته شده در دانشگاهها کرسی داشتند؛ و ناچار جوانان عزیز و مظلوم ما در دامن این گرگان وابسته به ابرقدرتها بزرگ شده و به کرسیهای قانونگذاری و حکومت و قضاوت تکیه میکردند، و بر وفق دستور آنان، یعنی رژیم ستمگر پهلوی عمل میکردند.
اکنون بحمدالله تعالی دانشگاه از چنگال جنایتکاران خارج شده. و بر ملت و دولت جمهوری اسلامی است در همة اعصار، که نگذارند عناصر فاسد دارای مکتبهای انحرافی یا گرایش به غرب و شرق در دانشسراها و دانشگاهها و سایر مراکز تعلیم و تربیت نفوذ کنند و از قدم اول جلوگیری نمایند تا مشکلی پیش نیاید و اختیار از دست نرود.
و وصیت اینجانب به جوانان عزیز دانشسراها و دبیرستانها و دانشگاهها آن است که خودشان شجاعانه درمقابل انحرافات قیام نمایند تا استقلال و آزادی خود و کشور و ملت خودشان مصون باشد.(فرازی از وصیتنامه امام روح الله ره )
ل
قوای مسلح، از ارتش و سپاه و ژاندارمری و شهربانی تا کمیتهها و بسیج و عشایر ویژگی خاص دارند. اینان که بازوان قوی و قدرتمند جمهوری اسلامی میباشند و نگهبان سرحدات و راهها و شهرها و روستاها و بالاخره نگهداران امنیت و آرامشبخشان به ملت میباشند، میبایست مورد توجه خاص ملت و دولت و مجلس باشند. و لازم است توجه داشته باشند که در دنیا آنچه که مورد بهرهبرداری برای قدرتهای بزرگ و سیاستهای مخرب، بیشتر از هر چیز و هر گروهی است، قوای مسلح است. قوای مسلح است که با بازیهای سیاسی، کودتاها و تغییر حکومتها و رژیمها به دست آنان واقع میشود؛ و سودجویان دغل بعض سران آنان را میخرند و با دست آنان و توطئههای فرماندهان بازی خوردة کشورها را به دست میگیرند، و ملتهای مظلوم را تحت سلطه قرار داده و استقلال و آزادی را از کشورها سلب میکنند. و اگر فرماندهان پاکدامن متصدی امر باشند، هرگز برای دشمنان کشورها امکان کودتا یا اشغال یک کشور پیش نمیآید و یا اگر احیاناً پیش آید، به دست فرماندهان متعهد شکسته و ناکام خواهد ماند. و در ایران نیز که این معجزة عصر به دست ملت انجام گرفت، قوای مسلح متعهد و فرماندهان پاک و میهندوست سهم بسزائی داشتند.
و امروز که جنگ لعنتی و تحمیلی صدام تکریتی به امر و کمک امریکا و سایر قدرتها پس از نزدیک به دو سال با شکست سیاسی و نظامی ارتش متجاوز بعث و پشتیبانان قدرتمند و وابستگان به آنان روبهرو است، باز قوای مسلح نظامی و انتظامی و سپاهی و مردمی با پشتیبانی بیدریغ ملت در جبههها و پشت جبههها این افتخار بزرگ را آفریدند و ایران را سرافراز نمودند؛ و نیز شرارتها وتوطئههای داخلی را که به دست عروسکهای وابسته به غرب وشرق برای براندازی جمهوری اسلامی بسیج شده بودند با دست توانای جوانان کمیتهها و پاسداران بسیج و شهربانی و با کمک ملت غیرتمند در هم شکسته شد. و همین جوانان فداکار عزیزند که شبها بیدارند تا خانوادهها با آرامش استراحت کنند. خدایشان یار و مددکار باد.
پس وصیت برادرانة من در این قدمهای آخرین عمر بر قوای مسلح به طور عموم، آن است که ای عزیزان که به اسلام عشق میورزید و با عشق لقاء الله به فداکاری در جبههها و در سطح کشور به کار ارزشمند خود ادامه میدهید، بیدار باشید و هوشیار که بازیگران سیاسی و سیاستمداران حرفهای غرب وشرقزده و دستهای مرموز جنایتکاران پشت پرده لبة تیز سلاح خیانت و جنایتکارشان از هر سو و بیشتر از هر گروه متوجه به شما عزیزان است؛ و میخواهند از شما عزیزان که با جانفشانی خود انقلاب را پیروز نمودید و اسلام را زنده کردید بهرهگیری کرده و جمهوری اسلامی را براندازند؛ و شما را با اسم اسلام و خدمت به میهن و ملت از اسلام و ملت جدا کرده به دامن یکی از دو قطب جهانخوار بیندازند، و بر زحمات و فداکاریهای شما با حیلههای سیاسی و ظاهرهای به صورت اسلامی و ملی خط بطلان بکشند.
وصیت اکید من به قوای مسلح آن است که همانطور که از مقررات نظام ، عدم دخول نظامی در احزاب و گروهها و جبههها است به آن عمل نمایند؛ و قوای مسلح مطلقاً، چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها، در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازیهای سیاسی دور نگه دارند. در این صورت میتوانند قدرت نظامی خود را حفظ و از اختلافات درون گروهی مصون باشند. و بر فرماندهان لازم است که افراد تحت فرمان خود را از ورود در احزاب منع نمایند. و چون انقلاب از همة ملت و حفظ آن بر همگان است، دولت و ملت و شورای دفاع و مجلس شورای اسلامی وظیفة شرعی و میهنی آنان است که اگر قوای مسلح، چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد، برخلاف مصالح اسلام و کشور بخواهند عملی انجام دهند یا در احزاب وارد شوند که ـ بیاشکال به تباهی کشیده میشوند ـ و یا در بازیهای سیاسی وارد شوند، از قدم اول با آن مخالفت کنند. و بر رهبر و شورای رهبری است که با قاطعیت از این امر جلوگیری نماید تا کشور از آسیب در امان باشد.
و من به همة نیروهای مسلح در این پایان زندگی خاکی، وصیت مشفقانه میکنم که از اسلام که یگانه مکتب استقلال و آزادیخواهی است و خداوند متعال همه را با نور هدایت آن به مقام والای انسانی دعوت میکند، چنانچه امروز وفادارید، در وفاداری استقامت کنید که شما را و کشور و ملت شما را از ننگ وابستگیها و پیوستگیها به قدرتهایی که همة شما را جز برای بردگی خویش نمیخواهند و کشور و ملت عزیزتان را عقب مانده و بازار مصرف و زیر بار ننگین ستمپذیری نگه میدارند نجات میدهد، و زندگی انسانی شرافتمندانه را ولو با مشکلات بر زندگانی ننگین بردگی اجانب ولو با رفاه حیوانی ترجیح دهید؛ و بدانید مادام که در احتیاجات صنایع پیشرفته، دست خود را پیش دیگران دراز کنید و به دریوزگی عمر را بگذرانید قدرت ابتکار و پیشرفت در اختراعات در شما شکوفا نخواهد شد. و به خوبی و عینیت دیدید که در این مدت کوتاه پس از تحریم اقتصادی همانها که از ساختن هرچیز خود را عاجز میدیدند و از راه انداختن کارخانهها آنان را مأیوس مینمودند، افکار خود را به کار بستند و بسیاری از احتیاجات ارتش و کارخانهها را خود رفع نمودند. و این جنگ و تحریم اقتصادی و اخراج کارشناسان خارجی، تحفهای الهی بود که ما از آن غافل بودیم. اکنون اگر دولت و ارتش کالاهای جهانخواران را خود تحریم کنند و به کوشش و سعی در راه ابتکار بیفزایند، امید است که کشور خودکفا شود و از دریوزگی ازدشمن نجات یابد.
و هم در اینجا باید بیفزایم که احتیاج ما پس از اینهمه عقبماندگی مصنوعی به صنعتهای بزرگ کشورهای خارجی حقیقتی است انکارناپذیر. و این به آن معنی نیست که ما باید در علوم پیشرفته به یکی از دو قطب وابسته شویم. دولت و ارتش باید کوشش کنند که دانشجویان متعهد را در کشورهایی که صنایع بزرگ پیشرفته را دارند و استعمار و استثمارگر نیستند بفرستند؛ و از فرستادن به امریکا و شوروی و کشورهای دیگر که در مسیر این دو قطب هستند احتراز کنند، مگر انشاءالله روزی برسد که این دو قدرت به اشتباه خود پیبرند و در مسیر انسانیت و انساندوستی و احترام به حقوق دیگران واقع شوند؛ یا انشاءالله مستضعفان جهان و ملتهای بیدار و مسلمانان متعهد، آنان را بهجای خود نشانند. به امید چنین روزی.(فرازی از وصیتنامه امام روح الله ره )
م
رادیو و تلویزیون و مطبوعات و سینماها و تئاترها از ابزارهای مؤثر تباهی و تخدیر ملتها، خصوصاً نسل جوان بوده است. در این صد سال اخیر بویژه نیمة دوم آن، چه نقشههای بزرگی از این ابزار، چه در تبلیغ ضد اسلام و ضد روحانیت خدمتگزار، و چه در تبلیغ استعمارگران غرب و شرق، کشیده شد و از آنها برای درست کردن بازار کالاها خصوصاً تجملی و تزئینی از هر قماش، از تقلید در ساختمانها و تزئینات و تجملات آنها و تقلید در اجناس نوشیدنی و پوشیدنی و در فرم آنها استفاده کردند، به طوری که افتخار بزرگِ فرنگی مآب بودن در تمام شئون زندگی از رفتار و گفتار و پوشش و فرم آن بویژه در خانمهای مرفه یا نیمه مرفه بود، و در آداب معاشرت و کیفیت حرف زدن و به کار بردن لغات غربی در گفتار و نوشتار به صورتی بود که فهم آن برای بیشتر مردم غیرممکن، و برای همردیفان نیز مشکل مینمود! فیلمهای تلویزیون از فرآوردههای غرب یا شرق بود که طبقة جوان زن و مرد را از مسیر عادی زندگی و کار و صنعت و تولید و دانش منحرف و به سوی بیخبری از خویش و شخصیت خود و یا بدبینی و بدگمانی به همه چیز خود و کشور خود، حتی فرهنگ و ادب و مآثر پر ارزشی که بسیاری از آنبا دست خیانتکار سودجویان، به کتابخانهها و موزههای غرب و شرق منتقل گردیده است. مجلهها با مقالهها و عکسهای افتضاح بار و أسفانگیز، و روزنامهها با مسابقات در مقالات ضد فرهنگی خویش و ضد اسلامی با افتخار، مردم بویژه طبقة جوان مؤثر را به سو( فرازی از وصیت نامه امام روح الله ره )
توصیه های اخلاقی امام روح الله سلام الله علیه .ـ میزان بازماندن از حق، متابعت هوای نفس است
ـ ما باید این را بفهمیم که همه چیز هستیم و از هیچ کس، کم نداریم.
ـ توکل به خدای تعالی، یکی از فروع توحید و ایمان است.
ـ یقین به حقیقت، ثمره توحید است
ـ غرور و غفلت، انسان را به تباهی می کشاند.
ـ یأس، از جنود شیطان است و امید، از جنود خداست؛ همیشه امیدوار باشید.
ـ عزت نفس، مبدأش توکل علی اللّه و اعتماد بر حق تعالی است.
ـ هر قدمی که برای تحصیل علم برمی دارید، قدمی هم برای کوبیدن خواسته های نفسانی، تقویت قوای روحانی، کسب مکارم اخلاق، تحصیل معنویات و تقوا بردارید
. ـ اگر ایمان وارد قلب شود، کارها اصلاح می شود.
ـ اگر در کارها نیت خالص نباشد، انسان را از درگاه ربوبی دور می کند.
ـ خدا نکند انسان پیش از آنکه خود را بسازد، جامعه به او روی آورد و در میان مردم، نفوذ و شخصیتی پیدا کند؛ که خود را می بازد.
ـ پیش از آنکه فرصت از دست برود، چاره بیندیشید.
ـ توجه به او (خدا) را از یاد نبرید؛ توجه به او، منشأ خیرات است
.
ـ باید به قلبتان برسانید که هرکاری انجام می دهید، در محضر خدا هستید.
ـ به خدا متوجه شوید، تا دل ها به تو متوجه شود.
ـ صبر در معاصی، منشأ تقوای نفس است.
ـ لازمه فراموشی حق تعالی آن است که انسان خود را فراموش کند.
ـ دوراندیش باشید؛ عواقب امور را بسنجید؛ عقبه های خطرناکی که دارید، به یاد آورید و از فشار قبر، عالم برزخ، مشکلات و شدایدی که به دنبال آن است، غفلت نکنید
ـ این دنیا با تمام زرق و برق ظاهری اش، ناچیزتر از آن است که قابل محبت باشد.
ـ قلب جوان، لطیف و ملکوتی است و انگیزه های فساد در آن ضعیف است؛ لیکن هرچه سن بالا رود، ریشه گناه در قلب قوی تر و محکم تر می گردد، تا جایی که کندن آن از دل ممکن نیست.
ـ مقامی که برای بندگان صالح خدا در نظر گرفته شده، تمام دنیا و مافیها ـ با آن جلوه های ساختگی ـ در مقابل آن، به قدر پشیزی ارزش ندارد.
ـ جز به خالق یکتا، به احدی توجه نداشته باشید
.
.
.
ـ عید واقعی آن وقتی است که انسان رضای خدا را به دست بیاورد و درون خود را اصلاح کند.
ـ خود را به ساده زیستن عادت دهید و از تعلق قلب به مال و منال و جاه و مقام بپرهیزید.
ـ خداخواهی، سعه صدر می آورد و سعه صدر، تواضع و عزت نفس می آورد.
ـ آنچه که انسان را به مراتب عالی انسانیت می رساند، کوشش خود انسان است.
ـ آنچه که در عالم آخرت واقع می شود، چیزی است که در این دنیا تهیه گردیده است
. ـ قلب انسان، مانند آینه صاف و روشن است و بر اثر توجه فوق العاده به دنیا و کثرت معاصی، کدر می شود.
ـ زندگی در دنیای امروز، زندگی در مدرسه اراده است و سعادت و شقاوت هر انسانی به اراده همان انسان رقم می خورد.
ـ از حالا که جوان هستید و قوای جوانی محفوظ است، جدیت کنید به اینکه هوای نفس را از نفس خودتان خارج کنید.
ـ خدای تعالی دوست دارد که در وقت ذکر او، بنده، منقطع به سوی او و متضرع و خالص باشد
.
ـ حب دنیا و نفس، بزرگ ترین حجاب های رخسار محبوب است.
ـ میزان ارزش، این دو خاصه است: علم و تقوا توأماً.
ـ در اسلام، همه امور مقدمه انسان سازی است.
ـ علم توحید هم اگر برای غیرخدا باشد، از حُجب ظلمانی است.
ـ اگر انسان خباثت را از نهادش بیرون نکند، هرچه درس بخواند و تحصیل نماید، نه تنها فایده ای بر آن مترتب نمی شود، بلکه ضررها دارد
.
ـ دلبستگی به رحمت حق، منشأ تربیت نفوس و نرم شدن قلوب می شود.
ـ تقویت روح، به این است که توجه تان به خدای تبارک و تعالی زیاد باشد.
ـ روحانیی که خود را پیرو و شیعه علی بن ابی طالب علیه السلام می داند، ممکن نیست به مشتهیات دنیا توجهی داشته باشد.
ـ دلبستگی به هرچه که غیر حق است، خار طریق سلوک الی اللّه است.
ـ قدرت طلبی از هرکه باشد، از شیطان است
معنای الگو بودن حضرت فاطمه (س)
اصل پنجم. حضرت فاطمه اسوه سالکان کوی حق، بهویژه برای زن و معارف مربوط به زنان است؛ چنانکه هرکدام از دو وزنة وزین قرآن و عترت(ع) قدوه محقّقان علمی و متحققان عملی است؛ معنای الگوبودن یک شئ عتیق و کهن که مصون از اندراس و کهنگی و منزّه از گذشت تاریخ مصرف و مبرّای از افیون و افسون و افسانه است، دعوت به انجماد، تحجّر، ارتجاع و رکود نیست؛ چه اینکه تحلیل آن به تجویز تفسیر به رأی و توجیه اختلاف قرائت (به معنای پلورالیزم)، تفسیری بدون اصل ثابت نخواهد بود؛ زیرا کتابی که مدّعی حیاتبخشی است، با قفل قلب و یُبس دل و رکود ذهن موافق نیست و دفتری که داعیه ثبات و دوام دارد، با زمانمندی و زوال مخالف است، بلکه معنای عریق آن مرهون ارزیابی عقل در هندسه دین و شریعت است
ـ کبر، از اخلاق خاصه شیطان است.
ـ از نتایج صبر، تربیت نفس است.
ـ اگر به سبب اعمال و کردار و رفتار ناروای شما یک نفر گمراه شده و از اسلام برگردد، مرتکب اعظم کبایر می باشید.
ـ عالم سوء، عالم متوجه به دنیا و عالمی که در فکر حفظ مسند و ریاست باشد، نمی تواند با دشمنان اسلام مبارزه نماید.
ـ قبل از آنکه عنان اختیار از کف شما ربوده شود، خود را بسازید و اصلاح کنید.
ـ علم و تقوا اگر در کسی جمع باشد، در دنیا و آخرت سعادتمند است .
ـ توجه به زرق و برق دنیا، انسان را از آن احساس انسانی اش می برد.
ـ خودبینی، ارث شیطان است.
ـ راه مستقیم الهی است که می تواند انسان را از نقص، رو به کمال ببرد.
ـ مقاصد وقتی که عالی شد، زحمت های در راه آن مقصد، باید در نظر انسان نباشد.
ـ ایمان، نوری است الهی که قلب را مورد تجلیات حق تعالی قرار می دهد
.
ـ برای هر کسی، هر کاری که بکند، باز جای توبه هست؛ در توبه باز است و رحمت خدا واسع است.
ـ اهمیت امراض نفسانیه، هزاران درجه بیشتر از امراض جسمانیه است.
ـ تمام فسادهایی که در عالم پیدا می شود، از خودخواهی پیدا می شود.
ـ آن علمی که شروع بشود به اسم ربّ، نور هدایت دارد.
ـ وای به حال طالب علمی که علوم، در قلب او کدورت و ظلمت آورد
.
ـ علم نور است، ولی در دل سیاه و قلب فاسد، دامنه ظلمت و سیاهی را گسترده تر می سازد.
ـ در درس و بحث، اخلاص داشته باشید تا شما را به خدا نزدیک کند.
ـ علمی که انسان را به خدا نزدیک می کند، در نَفس دنیا طلب، باعث دوری بیشتر از درگاه ذی الجلال می گردد.
ـ حزب اللّه باشید و از زرق و برق زندگی و جلوه های ساختگی آن بپرهیزید.
ـ گمان نمی کنم عبادتی بالاتر از خدمت به محرومین وجود داشته باشد
.
ـ نماز خوب، فحشا و منکر را از یک امت بیرون می کند.
ـ طبقه ای که می خواهند مردم را ارشاد کنند، باید اقوالشان با اعمالشان موافق باشد.
ـ حقوق اسلام، یک حقوق مترقی و متکامل و جامع است.
ـ با خَلق خدا حسن سلوک داشته، نیکو معاشرت کنید و با نظر عطوفت و مهربانی به آنان بنگرید.
ـ آن چیزی که دارد این سیاره ما را در سراشیبی انحطاط قرار می دهد، انحراف اخلاقی است.
ـ اهل آخرت با هم در صلح و صفا هستند و قلب هایشان مملو از محبت خدا و بندگان خداست
ـ شهدا را قلم ها می سازند و قلم ها هستند که شهید پرورند.
ـ مهم ترین عامل در کسب خودکفایی و بازسازی، توسعه مراکز علمی و تحقیقاتی و تمرکز و هدایت امکانات و تشویق همه جانبه نیروهای متعهد و متخصص است.
ـ آن کس قلمش قلم انسانی است که از روی انصاف بنویسد
اشاره
با توجه به تحول شگرفی كه در ملت ایران، به ویژه جوانان به واسطه نفس قدسی و گرم امام به وجود آمد و نقش عظیم ایشان در هدایت انقلاب كبیر اسلامی كه از بزرگترین ثمرات آن، احیای دین در جهان امروز است، بازنگري رهنمودهاي آن روح الهى، ضروری است. ازاینرو، در این مقاله، سعي شده است رابطه امام خمينى(ره) و نسل جوان در رهنمودها،هشدارها، اظهار علاقه و ارادتهای ایشان بررسی شود.
انس با قرآن و دعا
امام خمینی(ره) در توصیه به فرزندشان، حاج سید احمد خمینی مینویسد:«فرزندم! با قرآن این كتاب معرفت آشنا شو؛ اگرچه با قرائت آن، و راهی از آن به سوی محبوب باز كن. ... پسرم!دعاها و مناجاتهایی كه از ائمه معصومین(ع) به ما رسیده است،بزرگترین راهنماهای آشنایی با او ـ جلّ و علا ـ است و والاترین راهگشای عبودیت و رابطه بین حق و خلق است و مشتمل بر معارف الهی و وسیله انس با اوست و... وسوسههای بیخبران تو را از تمسك به آنها و اگر توانی از انس با آنها غافل نكند» 1
پی نوشت ها :
[1]. وعده دیدار، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى(ره)، 1374، چ 1، صص 83 و 84
فقط انگیزه الهی
رابطه با خدا، فطریترین، اصولیترین، كارسازترین و زیباترین رابطه است. امام خمينى(ره) درباره اين رابطه سفارش ميفرمايد:»دانشگاهها را باید شما رو به خدا ببرید،رو به معنویت ببرید و همه درسها هم خوانده بشود، همه درسها هم برای خدا خوانده بشود».[1]
ایشان در وصیتنامه خویش به جوانان توصیه میكند:»اینجانب به همه نسلهای حاضر و آینده وصیت میكنم كه اگر بخواهید اسلام و حكومت الله برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگران خارج و داخل از كشورتان قطع شود، این انگیزه الهی را كه خداوند تعالی در قرآن كریم بر آن سفارش فرموده است،از دست ندهید».[2]و همچنین میفرماید: «من برای آنكه شما جوانان شایستهای هستید، علاقه دارم كه جوانی خود را در راه خداوند و اسلام عزیز و جمهوری اسلامی صرف كنید تا سعادت هر دو جهان را دریابید».[3
[1]. كلمات قصار پندها و حكمتها، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى(ره)، 1372، چ 1، ص 200.
[2]. بخشي از وصيتنامه الهي ـ سياسي امام خمينى(ره).
[3]. همان
دنیا را به چیزی نگیرید
جذابيتها و ظواهر دنيا آنقدر لذتبخش است كه نه تنها مردم عادى، بلكه بزرگان را به خود جذب میكند و فقط هنر مردان خداست كه میتوانند از این دام رهایی پیدا كنند. امام خمينى(ره) در اين باره ميفرمايد: «توجه كنید كه دنیا را به چیزی نگیرید. توجه كنید كه همه رفتنی هستیم و باید به خدای تبارك و تعالی نزدیك بشویم تا آنجا ما را راه بدهند».[7]
در جای دیگر نیز میفرماید:»اموری كه مربوط به این عالم است، گذراست. زودگذر هم هست و پیروزیها و شكستها و خوشیها و ناخوشیهای این دنیا بیش از چند روزی و مقدار اندكی پایدار نیست. آنچه برای من و شما میماند، آن چیزی است كه در درون خودتان تحصیل كرده باشید. باور كنیم كه خدای تبارك و تعالی حاضر است. باور كنیم كه همه چیز به دست اوست».
امام خمینی در اینباره میفرماید:«بهار توبه، ایام جوانی است كه بار گناهان، كمتر و كدورت قلبي و ظلمت باطنى، ناقصتر و شرایط توبه، سهلتر و آسانتر است».[1]
خودباورى
امام خمینی(ره) با اشاره به تلاش دشمن براي نااميد كردن جوانان و انكار پيشرفتهاي عظيم ملت ايران، تأكید میكرد دشمن میخواهد به جوان ایرانی القا كند كه بدون وابستگی به قدرتها به جایی نخواهد رسید و از این راه، انگیزه حركت و پیشرفت را از ملت و جوانان ایران بگیرد، ولی موفق نخواهد شد. حضرت امام در مورد قدرت سازندگي جوانان بر خودباورى جوانان و خوداتكايي و ابتكار و تلاش علمي آنان تأكيد ميورزيد و ميفرمود: «جوانهای ما اثبات كردند كه میتوانند خودشان عمل بكنند و شما مطمئن باشید كه در درازمدت،شما همه كار میتوانید بكنید. همانطوری كه با شجاعت، ابرقدرتها را خارج كردید، با شجاعت در فرهنگ خودتان كار بكنید و در كارهای خودتان،خودتان عمل بكنید و اتكای خودتان را هر روز به خارج كم بكنید و یك وقتی برسد كه هیچ اتكا به خارج،ما نداشته باشیم و همه چیز را خودمان تهیه كنیم».[2]
ایشان در جای دیگر بر این مطلب تأكید میكند:»ما باید این را بفهمیم كه همه چیز هستیم، و از هیچكس كم نداریم. ما كه خودمان را گم كرده بودیم، باید این خودِ گمكرده را پیدا كنیم».[3]
[1]. كلمات قصار، پندها و حكمتها، ص 216.
[2]. صحیفه نور، ج 16، ص 63.
[3]. كلمات قصار و پندها و حكمتها، ص 73
امروز دیگر مبارزه ما، مبارزه با سلاح و توپ و تفنگ نیست؛زیرا دشمن دریافته است كه ارادههای پولادین ایرانی با این اسلحهها از پای نمینشیند. اكنون مبارزه،مبارزه علمی و تلاش و كوشش در راه تحقق اهداف است. رهبر كبیر انقلاب كه با ژرفنگری خود این انقلاب را به پیروزی رساند، برای ادامه این راه، ما را چنین راهنمایی میكند: «من در اینجا به جوانان عزیز كشورمان، به اين سرمايهها و ذخيرههاي عظيم الهي و به اين گلهاي معطر و نوشكفته جهان اسلام سفارش ميكنم كه قدر و قيمت لحظات شيرين زندگي خود را بدانيد و خودتان را براي يك مبارزه علمي و عملى بزرگ تا رسيدن به اهداف عالي انقلاب اسلامي آماده كنيد».
نیز در جای دیگر میفرماید: «بهترين و مؤثرترين مبارزه با اجنبى، مجهز شدن به سلاح علم و دین و دنیاست و خالیكردن این سنگر و دعوت به خلع این سلاح خیانت به اسلام و مملكت اسلامی است».[
حفظ استقلال و نفي وابستگى
امام بر استقلال به اندازه ای بود كه محاصره اقتصادی ایران از سوی امریكا را یك پیروزی برای ملت ایران دانست، تا به این ترتیب، جوانان و متخصصان داخلى، نوآوریها و اختراعات خود را بروز دهند. ایشان در این باره فرمود: «حصر اقتصادى، جوانان ما را بیدار كرد و فهمیدند خودشان باید كار كنند و زحمت بكشند تا احتیاجی به خارج نداشته باشند.» [1] و در جای دیگر فرمود: «فرزندان عزیزم! دیگر این شمایید كه باید هر چه بیشتر كوشش كنید تا نهال آزادی و استقلال كشور را آبیاری كنید».
[1]. جوانان از ديدگاه امام خمينى(ره)، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى(ره)، 1378، چ 5، ص 309.
شما جوانان... باید با وحدت كلمه، با اسلام،با ایمان از این نهضت تا اینجا كه آمدهاید، از اینجا به بعد هم به جلو بروید. باید همه ریشههای استبداد و استعمار را از این مملكت بكنید. باید این مملكت را پاكسازی كنید... به نیروی شما جوانان باید این مملكت اصلاح بشود».[1]
بیداری در مقابل توطئههای دشمنان
امام خمینی(ره) در بخشي از وصيتنامه خود ميفرمايد: «از جوانان، دختران و پسران میخواهم كه استقلال و آزادی و ارزشهای انسانی را، ولو با تحمل زحمت و رنج، فدای تجملات و عشرتها و بیبندوباریها و حضور در مراكز فحشا كه از طرف غرب و عمال بیوطن به شما عرضه میشود نكنند؛ كه آنان چنانچه تجربه نشان داده،جز تباهی شما و اغفالتان از سرنوشت كشورتان و چاپیدن ذخایر شما و به بند استعمار و ننگ وابستگی كشیدنتان و مصرفی نمودن ملت و كشورتان به چیز دیگر فكر نمیكنند و میخواهند با این وسایل و امثال آن شما را عقبمانده و به اصطلاح آنان، «نیمهوحشی» نگه دارند».
در سفارش به این امر مهم نیز میفرماید: «شما جوانان برومند، شما محصلین ارجمند كه امید من هستید و نوید من هستید، باید در هر جا كه هستید، در هر جایی از ایران كه هستید، باید بیدار باشید، با بیداری از حقوق خودتان دفاع كنید».[2
[="]1]. كلمات قصار پندها و حكمتها، ص 114.
[2]. جوانان از ديدگاه امام خمينى(ره)، ص 167. [="]
امام خمینی(ره) در بخشي از وصيتنامه خود ميفرمايد: «از جوانان، دختران و پسران میخواهم كه استقلال و آزادی و ارزشهای انسانی را، ولو با تحمل زحمت و رنج، فدای تجملات و عشرتها و بیبندوباریها و حضور در مراكز فحشا كه از طرف غرب و عمال بیوطن به شما عرضه میشود نكنند؛ كه آنان چنانچه تجربه نشان داده،جز تباهی شما و اغفالتان از سرنوشت كشورتان و چاپیدن ذخایر شما و به بند استعمار و ننگ وابستگی كشیدنتان و مصرفی نمودن ملت و كشورتان به چیز دیگر فكر نمیكنند و میخواهند با این وسایل و امثال آن شما را عقبمانده و به اصطلاح آنان، «نیمه وحشی» نگه دارند». در سفارش به این امر مهم نیز میفرماید: «شما جوانان برومند، شما محصلین ارجمند كه امید من هستید و نوید من هستید، باید در هر جا كه هستید، در هر جایی از ایران كه هستید، باید بیدار باشید، با بیداری از حقوق خودتان دفاع كنید».1
[1]. كلمات قصار پندها و حكمتها، ص 114
امام خمینی(ره) به اثرگذاری دانشگاه بر جامعه كنوني و آينده معتقد بود و نجات كشور از انحرافات را در گرو نجات دانشگاهها ميدانست و ميفرمود:»به همه نسلها توصیه میكنم برای نجات خود و كشور عزیز و اسلام آدمساز،دانشگاهها را از انحراف و غرب و شرقزدگی حفظ و پاسداری كنید و با این عمل انسانی ـ اسلامی خود، دست قدرتهای بزرگ را از كشور قطع و آنان را ناامید نمایید. ... . پس اكنون كه دانشگاهها و دانشسراها در دست اصلاح و پاكسازی است، بر همه ما لازم است با متصدیان كمك كنیم و برای همیشه نگذاریم دانشگاهها به انحراف كشیده شود و هر جا انحرافی به چشم خورد، با اقدام سریع به رفع آن كوشیم. و این امر حیاتی باید در مرحله اول با دست پرتوان خود جوانان دانشگاهها و دانش سراها انجام گیرد كه نجات دانشگاه از انحراف، نجات كشور و ملت است». ایشان در ادامه به جهت تأكید بر این مطلب میافزاید: «وصیت اینجانب به جوانان عزیز دانشسراها و دبیرستانها و دانشگاهها آن است كه خودشان شجاعانه در مقابل انحرافات قیام نمایند تا استقلال و آزادی خود و كشور و ملت خودشان مصون باشد».
فرازي از وصيتنامه الهي ـ سياسي امام خمينى(ره).
[
یأس؛ هرگز از نقشههایی كه دشمنان ما پس از شكست باورنكردنی برای ما كشیدند، تلقين روحيه یأس و نااميدی در ميان ملت، به ویژه جوانان است تا به آنها القا كند نمیتوانند كشور را بدون وابستگی به غرب اداره كنند. امام با هوشيارى، همیشه به ملت امیدواری میداد و آنها را از ناامید شدن منع میكرد: «یكی از جنود ابلیس، یأس است، در اموري كه انسان بايد با اميد و طمأنينه و تسليم عمل بكند و شياطين ايجاد یأس ميكنند و با ايجاد یأس جوانهاي ما را در آن مسائلي كه بايد تصميم جدي پيش بروند، گاهی سست میكنند». 1
1- جوانان از ديدگاه امام خمينى(ره)، ص 314.
دفاع از اسلام
امام خمینی(ره) ميفرمايد: «شما جوانان تحصیلكرده در هر جا هستید، وظایف خطیری دارید. وظیفه دفاع از اسلام كه به عهده هر فرد مسلم است، وظیفه دفاع از میهن و استقلال آن، وظيفه شناساندن اسلام بزرگ به جوامع بشرى. بكوشید و خود به احكام اسلام عمل كنید و دیگران را وادار به عمل كنید و پردههای ضخیمی كه كجروان بر چهره نورانی اسلام افكندهاند را برطرف كنید. باید اشخاص و طلاب جوان كه مشغول به تحصیل هستند، علاوه بر تحصیل، بروند و تبلیغ كنند».
الف
بیتردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است؛ و رمز پیروزی را ملت میداند و نسلهای آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن: انگیزة الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی؛ و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد.
اینجانب به همة نسلهای حاضر و آینده وصیت میکنم که اگر بخواهید اسلام و حکومت الله برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگرانِ خارج و داخل از کشورتان قطع شود، این انگیزة الهی را که خداوند تعالی در قرآن کریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید؛ و در مقابل این انگیزه که رمز پیروزی و بقای آن است، فراموشی هدف و تفرقه و اختلاف است. بیجهت نیست که بوقهای تبلیغاتی در سراسر جهان و ولیدههای بومی آنان تمام توان خود را صرف شایعهها و دروغهای تفرقهافکن نمودهاند و میلیاردها دلار برای آن صرف میکنند. بیانگیزه نیست سفرهای دائمی مخالفان جمهوری اسلامی به منطقه. و معالأسف در بین آنان از سردمداران وحکومتهای بعض کشورهای اسلامی، که جز به منافع شخص خود فکر نمیکنند و چشم و گوش بسته تسلیم امریکا هستند دیده میشود؛ و بعض از روحانینماها نیز به آنان ملحقند.
امروز و در آتیه نیز آنچه برای ملت ایران و مسلمانان جهان باید مطرح باشد و اهمیت آن را در نظر گیرند، خنثی کردن تبلیغات تفرقه افکنِ خانه برانداز است. توصیة اینجانب به مسلمین و خصوص ایرانیان بویژه درعصر حاضر، آن است که در مقابل این توطئهها عکس العمل نشان داده و به انسجام و وحدت خود، به هر راه ممکن افزایش دهند و کفار و منافقان را مأیوس نمایند. ( فرازی از وصیت نامه امام روح الله ره )
سیمای پرهیز کاران :
پس از ستایش پروردگار ! همانا خداوند سبحان پدیده ها را در حالی افرید که از اطاعتشان بی نیاز و از نا فرمانی انان در امان بود . زیرا نه معصیت گناهکاران به خدا زیانی می رساند ونه اطاعت مومنان برای او سودی دارد. روزی بندگان را تقسیم و هر کدام را در جایگاه خویش قرار داد. اما پرهیزکاران !در دنیا دارای فضیلت های برترند سخنانشان راست پو شش انان میانه روی و راه رفتنشان با تواضع و فروتنی است.
چشمان خود را بر انچه خدا حرام کرده می پو شانند و گوش های خود را وقف دانش سودمند کرده اند و در روزگار سختی و گشایش حالشان
یکسان است.
و اگر نبود مرگی که خدا بر انان مقدر فرموده روح انان حتی به اندازه بر هم زدن چشم در بدن ها قرار نمی گرفت از شوق دیدار بهشت و از ترس عذاب جهنم .
خدا در جانشان بزرگ و دیگران کوچک مقدارند. بهشت برای انان چنان است که گویی ان را دیده و در نعمت های ان به سر می برند. و جهنم را
چنان باور دارند که گویی ان را دیده و در عذابش گرفتارند . دل های پرهیز کاران اندوهگین و مردم از ازارشان در امان .تن هایشان لاغر و در خواست هایشان اندک و نفسشان عفیف و دامنشان پاک است.
در روز گار کوتاه دنیا صبر کرده تا اسایش جاودانه قیامت را به دست اورند . تجارتی پر سود که پروردگارشان فراهم فرموده .
دنیا می خواست انها را بفریبد اما عزم دنیا نکردند. می خواست انها را اسیر خود گرداند که با فدا کردن جان خود را ازاد ساختند. "
درسی از نهج البلاغه در مورد سیمای پرهیز کاران.
ب
از توطئههای مهمی که در قرن اخیر، خصوصاً در دهههای معاصر، و بویژه پس از پیروزی انقلاب آشکارا به چشم میخورد، تبلیغات دامنهدار با ابعاد مختلف برای مأیوس نمودن ملتها و خصوص ملت فداکار ایران از اسلام است. گاهی ناشیانه و با صراحت به اینکه احکام اسلام که 1400 سال قبل وضع شده است نمیتواند در عصر حاضر کشورها را اداره کند، یا آنکه اسلام یک دین ارتجاعی است و با هر نوآوری و مظاهر تمدن مخالف است، و درعصر حاضر نمیشود کشورها از تمدن جهانی و مظاهر آن کناره گیرند، و امثال این تبلیغات ابلهانه و گاهی موذیانه و شیطنتآمیز به گونة طرفداری از قداست اسلام که اسلام و دیگر ادیان الهی سر و کار دارند با معنویات و تهذیب نفوس و تحذیر از مقامات دنیایی و دعوت به ترک دنیا و اشتغال به عبادات و اذکار و ادعیه که انسان را به خدای تعالی نزدیک و از دنیا دور میکند، و حکومت و سیاست و سررشتهداری بر خلاف آن مقصد و مقصود بزرگ و معنوی است، چه اینها تمام برای تعمیر دنیا است و آن مخالف مسلک انبیای عظام است! و معالأسف تبلیغ به وجه دوم در بعض از روحانیان ومتدینان بیخبر از اسلام تأثیر گذاشته که حتی دخالت در حکومت و سیاست را به مثابة یک گناه و فسق میدانستند و شاید بعضی بدانند! و این فاجعة بزرگی است که اسلام مبتلای به آن بود.
گروه اول که باید گفت از حکومت و قانون و سیاست یا اطلاع ندارند یا غرضمندانه خود را به بیاطلاعی میزنند. زیرا اجرای قوانین بر معیار قسط و عدل و جلوگیری از ستمگری و حکومت جائرانه و بسط عدالت فردی و اجتماعی و منع از فساد و فحشا و انواع کجرویها، و آزادی بر معیار عقل و عدل و استقلال و خودکفایی و جلوگیری از استعمار و استثمار و استعباد، و حدود و قصاص و تعزیرات برمیزان عدل برای جلوگیری از فساد و تباهی یک جامعه، و سیاست و راه بردن جامعه به موازین عقل و عدل و انصاف و صدها از این قبیل، چیزهایی نیست که با مرور زمان در طول تاریخ بشر و زندگی اجتماعی کهنه شود. این دعوی به مثابة آن است که گفته شود قواعد عقلی و ریاضی در قرن حاضر باید عوض شود و به جای آن قواعد دیگر نشانده شود. اگر در صدر خلقت، عدالت اجتماعیباید جاری شود و از ستمگری و چپاول و قتل باید جلوگیری شود، امروز چون قرن اتم است آن روش کهنه شده! و ادعای آنکه اسلام با نوآوردها مخالف است ـ همان سان که محمدرضا پهلوی مخلوع میگفت که اینان میخواهند با چهارپایان در این عصر سفر کنند ـ یک اتهام ابلهانه بیش نیست. زیرا اگر مراد از مظاهر تمدن و نوآوردها، اختراعات و ابتکارات و صنعتهای پیشرفته که در پیشرفت و تمدن بشر دخالت دارد، هیچگاه اسلام و هیچ مذهب توحیدی با آن مخالفت نکرده و نخواهد کرد بلکه علم وصنعت مورد تأکید اسلام و قرآن مجید است. و اگر مراد از تجدد و تمدن به آن معنی است که بعضی روشنفکران حرفهای میگویند که آزادی در تمام منکرات و فحشا حتی همجنسبازی و از این قبیل، تمام ادیان آسمانی و دانشمندان و عقلا با آن مخالفند گرچه غرب و شرقزدگان به تقلید کورکورانه آن را ترویج میکنند.
و اما طایفة دوم که نقشة موذیانه دارند و اسلام را از حکومت و سیاست جدا میدانند. باید به این نادانان گفت که قرآن کریم و سنت رسول الله ـ صلی الله علیه وآله ـ آنقدر که در حکومت و سیاست احکام دارند در سایر چیزها ندارند؛ بلکه بسیار از احکام عبادی اسلام، عبادی ـ سیاسی است که غفلت از آنها این مصیبتها را به بارآورده. پیغمبر اسلام (ص) تشکیل حکومت داد مثل سایر حکومتهای جهان لکن با انگیزة بسط عدالت اجتماعی. و خلفای اول اسلامی حکومتهای وسیع داشتهاند و حکومت علیبن ابیطالب ـ علیهالسلام ـ نیز با همان انگیزه، به طور وسیعتر و گستردهتر از واضحات تاریخ است. و پس از آن بتدریج حکومت به اسم اسلام بوده؛ و اکنون نیز مدعیان حکومت اسلامی به پیروی از اسلام و رسول اکرم ـ صلی الله علیه وآله ـ بسیارند.
اینجانب دراین وصیتنامه با اشاره میگذرم، ولی امید آن دارم که نویسندگان و جامعهشناسان و تاریخ نویسان، مسلمانان را از این اشتباه بیرون آورند. و آنچه گفته شده و میشود که انبیا ـ علیهم السلام ـ به معنویات کار دارند و حکومت و سررشتهداری دنیایی مطرود است و انبیا و اولیا و بزرگان از آن احتراز میکردند و ما نیز باید چنین کنیم، اشتباه تأسفآوری است که نتایج آن به تباهی کشیدن ملتهای اسلامی و بازکردن راه برای استعمارگران خونخوار است، زیرا آنچه مردود است حکومتهای شیطانی و دیکتاتوری و ستمگری است که برای سلطهجویی و انگیزههای منحرف و دنیایی که از آن تحذیر نمودهاند؛ جمع آوری ثروت و مال و قدرتطلبی و طاغوت گرایی است و بالاخره دنیایی است که انسان را از حق تعالی غافل کند. و اما حکومت حق برای نفع مستضعفان و جلوگیری از ظلم و جور و اقامة عدالت اجتماعی، همان است که مثل سلیمان بن داوود و پیامبر عظیم الشأن اسلام ـ صلی الله علیه وآله ـ و اوصیای بزرگوارش برای آن کوشش میکردند؛ از بزرگترین واجبات و اقامة آن از والاترین عبادات است، چنانچه سیاست سالم که در این حکومتها بوده از امور لازمه است. باید ملت بیدار و هوشیار ایران با دید اسلامی این توطئهها را خنثی نمایند. و گویندگان و نویسندگان متعهد به کمک ملت برخیزند و دست شیاطین توطئهگر را قطع نمایند .( فرازی از وصیت نامه امام روح الله ره )
" رو ابط سالم و متقابل رهبر و مردم :
"مردم ! از پست ترین حالات زمامداران در نزد صالحان این است که گمان برند انها دوستدار ستایش اند. و کشور داری انان بر کبر و خودپسندی استوار باشد. و خوش ندارم در خاطر شما بگذرد که من ستایش را دوست دارم و خواهان شنیدن ان باشم.
سپاس خدا را که چنین نبودم و اگر ستایش را دوست می داشتم ان را رها می کردم . به خاطر فروتنی در پیشگاه خدای سبحان و بزرگی و بزرگواری
که تنها خدا سزاوار ان است .
گاهی مردم ستودن افرادی را برای کار و تلاش روا می دانند . اما من از شما می خواهم که مرا با سخنان زیبای خود مستایید. تا از عهده وظایفی
که نسبت به خدا و شما دارم برایم. و حقوقی که مانده است بپردازم .و واجباتی که بر عهده من است و باید انجام گیرد اداء کنم . پس با من چنان که با پادشاهان سرکش سخن می گویند حرف نزنید. و چنان که از ادم های خشمگین کناره می گیرند دوری نجویید و با ظاهر سازی با من
رفتار نکنید .و گمان مبرید اگر حقی به من پیشنهاد دهید بر من گران اید. یا در پی بزرگ نشان دادن خویشم. زیرا کسی که شنیدن حق یا
عرضه شدن عدالت بر او مشکل باشد عمل کردن به ان برای او دشوار تر خواهد بود. پس از گفتن حق یا مشورت در عدالت خوداری نکنید. زیرا
خود را برتر از ان که اشتباه کنم و از ان ایمن باشم نمی دانم.
مگر ان که خداوند مرا حفظ فرماید .پس همانا من و شما بندگان و مملوک پروردگاریم که جز او پروردگاری نیست.
او مالک ما و ما را بر نفس خود اختیاری نیست. ما را از انچه بودیم خارج و بدانچه صلاح ما بود در اورد. به جای گمراهی هدایت و به جای کوری
بینایی به ما عطا فرمود. " درسی از نهج البلاغه . مولا علی علیه السلام. یا حق.
ج
و از همین قماش توطئهها و شاید موذیانهتر، شایعههای وسیع درسطح کشور، و در شهرستانها بیشتر، بر اینکه جمهوری اسلامی هم کاری برای مردم انجام نداد. بیچاره مردم با آن شوق و شعف فداکاری کردند که از رژیم ظالمانة طاغوت رهایی یابند، گرفتار یک رژیم بدتر شدند! مستکبران مستکبرتر و مستضعفان مستضعفتر شدند! زندانها پر از جوانان که امید آتیة کشور است میباشد و شکنجهها از رژیم سابق بدتر و غیر انسانیتر است! هر روز عدهای را اعدام میکنند به اسم اسلام! و ای کاش اسم اسلام روی این جمهوری نمیگذاشتند! این زمان از زمان رضاخان و پسرش بدتر است! مردم در رنج و زحمت وگرانی سرسامآور غوطه میخورند و سردمداران دارند این رژیم را به رژیمی کمونیستی هدایت می کنند! اموال مردم مصادره میشود و آزادی در هر چیز از ملت سلب شده! و بسیاری دیگر از این قبیل امور که با نقشه اجرا میشود. و دلیل آنکه نقشه و توطئه در کار است آنکه هرچند روز یک امر در هر گوشه و کنار و در هر کوی و برزن سر زبانها میافتد؛ در تاکسیها همین مطلب واحد و در اتوبوسها نیز همین و در اجتماعات چند نفره باز همین صحبت میشود؛ و یکی که قدری کهنه شد یکی دیگر معروف میشود. و معالأسف بعض روحانیون که از حیلههای شیطانی بیخبرند با تماس یکیـدونفر از عوامل توطئه گمان میکنند مطلب همان است. و اساس مسأله آن است که بسیاری از آنان که این مسائل را میشنوند و باور میکنند اطلاع از وضع دنیا و انقلابهای جهان و حوادث بعد از انقلاب و گرفتاریهای عظیم اجتناب ناپذیر آن ندارند ـ چنانچه اطلاع صحیح از تحولاتی که همه به سود اسلام است ندارندـ و چشم بسته و بیخبر امثال این مطالب را شنیده و خود نیز با غفلت یا عمد به آنان پیوستهاند .
اینجانب توصیه میکنم که قبل از مطالعة وضعیت کنونی جهان و مقایسه بین انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلابات و قبل از آشنایی با وضعیت کشورها و ملتهایی که در حال انقلاب و پس از انقلابشان بر آنان چه میگذشته است، و قبل از توجه به گرفتاریهای این کشور طاغوتزده از ناحیه رضاخان و بدتر از آن محمدرضا که در طول چپاولگریهایشان برای این دولت به ارث گذشتهاند ، از وابستگیهای عظیم خانمانسوز، تا اوضاع وزارتخانهها و ادارات و اقتصاد و ارتش و مراکز عیاشی و مغازههای مسکرات فروشی و ایجاد بیبندوباری در تمام شئون زندگی و اوضاع تعلیم و تربیت و اوضاع دبیرستانها و دانشگاهها و اوضاع سینماها و عشرتکدهها و وضعیت جوانها و زنها و وضعیت روحانیون و متدینین و آزادیخواهان متعهّد و بانوان عفیف ستمدیده و مساجد در زمان طاغوت و رسیدگی به پروندة اعدام شدگان و محکومان به حبس و رسیدگی به زندانها و کیفیت عملکرد متصدیان و رسیدگی به مال سرمایهداران و زمینخواران بزرگ و محتکران و گرانفروشان و رسیدگی به دادگستریها و دادگاههای انقلاب و مقایسه با وضع سابق دادگستری و قضات و رسیدگی به حال نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضای دولت و استاندارها وسایر مأمورین که در این زمان آمدهاند و مقایسه با زمان سابق و رسیدگی به عملکرد دولت و جهاد سازندگی در روستاهای محروم از همة مواهب حتی آب آشامیدنی و درمانگاه و مقایسه با طول رژیم سابق با در نظر گرفتن گرفتاری به جنگ تحمیلی و پیامدهای آن از قبیل آوارگان میلیونی و خانوادههای شهدا و آسیبدیدگان در جنگ و آوارگان میلیونی افغانستان و عراق و با نظر به حصر اقتصادی و توطئههای پی در پی آمریکا و وابستگان خارج و داخلش ( اضافه کنید فقدان مبلّغ آشنا به مسائل به مقدار احتیاج و قاضی شرع) و هرج و مرجهایی که از طرف مخالفان اسلام و منحرفان و حتی دوستان نادان در دست اجرا است و دهها مسائل دیگر، تقاضا این است که قبل از آشنایی به مسائل، به اشکالتراشی و انتقاد کوبنده و فحاشی برنخیزید؛ و به حال این اسلام غریب که پس از صدها سال ستمگری قلدرها و جهل تودهها امروز طفلی تازهپا و ولیدهای است محفوف به دشمنهای خارج و داخل، رحم کنید. و شما اشکالتراشان به فکر بنشینید که آیا بهتر نیست به جای سرکوبی به اصلاح و کمک بکوشید؛ و به جای طرفداری از منافقان و ستمگران و سرمایهداران و محتکران بیانصاف از خدا بیخبر، طرفدار مظلومان و ستمدیدگان و محرومان باشید؛ و به جای گروههای آشوبگر و تروریستهای مفسد و طرفداری غیر مستقیم از آنان، توجهی به ترورشدگان از روحانیون مظلوم تا خدمتگزاران متعهد مظلوم داشته باشید؟
اینجانب هیچگاه نگفته و نمیگویم که امروز در این جمهوری به اسلام بزرگ با همة ابعادش عمل میشود و اشخاصی از روی جهالت و عقده و بیانضباطی بر خلاف مقررات اسلام عمل نمیکنند؛ لکن عرض میکنم که قوة مقننه و قضاییه و اجراییه با زحمات جانفرسا کوشش در اسلامی کردن این کشور میکنند و ملتِ دهها میلیونی نیز طرفدار و مددکار آنان هستند؛ و اگر این اقلیت اشکالتراش و کارشکن به کمک بشتابند، تحقق این آمال آسانتر و سریعتر خواهد بود. و اگر خدای نخواسته اینان به خود نیایند، چون تودة میلیونی بیدار شده و متوجه مسائل است و در صحنه حاضر است، آمال انسانی ـ اسلامی به خواست خداوند متعال جامة عمل به طور چشمگیر خواهد پوشید و کجروان و اشکالتراشان در مقابل این سیل خروشان نخواهند توانست مقاومت کنند.
من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و تودة میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله ـ صلی الله علیه وآله ـ و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین بن علی ـ صلوات الله و سلامه علیهما ـ میباشند. آن حجاز که در عهد رسول الله ـ صلی الله علیه وآله ـ مسلمانان نیز اطاعت از ایشان نمیکردند و با بهانههایی به جبهه نمیرفتند، که خداوند تعالی در سورة «توبه» با آیاتی آنها را توبیخ فرموده و وعدة عذاب داده است. و آنقدر به ایشان دروغ بستند که به حسب نقل در منبر به آنان نفرین فرمودند. و آن اهل عراق و کوفه که با امیرالمؤمنین آنقدر بدرفتاری کردند و از اطاعتش سر باز زدند که شکایات آن حضرت از آنان در کتب نقل و تاریخ معروف است. و آن مسلمانان عراق و کوفه که با سیدالشهدا ـ علیه السلام ـ آن شد که شد. و آنان که درشهادت دستْ آلوده نکردند، یا گریختند از معرکه و یا نشستند تا آن جنایت تاریخ واقع شد. اما امروز میبینیم که ملت ایران از قوای مسلح نظامی و انتظامی و سپاه و بسیج تا قوای مردمی از عشایر و داوطلبان و از قوای در جبههها و مردم پشت جبههها، با کمال شوق و اشتیاق چه فداکاریها میکنند و چه حماسهها میآفرینند. و میبینیم که مردم محترم سراسر کشور چه کمکهای ارزنده میکنند. و میبینیم که بازماندگان شهدا و آسیبدیدگان جنگ و متعلقان آنان با چهرههای حماسه آفرین و گفتار و کرداری مشتاقانه و اطمینانبخش با ما و شما روبهرو میشوند. و اینها همه از عشق و علاقه و ایمان سرشار آنان است به خداوند متعال و اسلام و حیات جاویدان . در صورتی که نه در محضر مبارک رسول اکرم ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ هستند، و نه در محضر امام معصوم ـ صلوات الله علیه ـ. و انگیزة آنان ایمان و اطمینان به غیب است. و این رمز موفقیت و پیروزی در ابعاد مختلف است. و اسلام باید افتخار کند که چنین فرزندانی تربیت نموده، و ما همه مفتخریم که در چنین عصری در پیشگاه چنین ملتی میباشیم .
و اینجانب در اینجا یک وصیت به اشخاصی که به انگیزة مختلف با جمهوری اسلامی مخالفت میکنند و به جوانان، چه دختران و چه پسرانی که مورد بهرهبرداری منافقان و منحرفان فرصتطلب و سودجو واقع شدهاند مینمایم، که بیطرفانه و با فکر آزاد به قضاوت بنشینید و تبلیغات آنان که میخواهند جمهوری اسلامی ساقط شود و کیفیت عمل آنان و رفتارشان با تودههای محروم و گروهها و دولتهایی که از آنان پشتیبانی کرده و میکنند و گروهها و اشخاصی که در داخل به آنان پیوسته و از آنان پشتیبانی می کنند و اخلاق و رفتارشان در بین خود و هوادارانشان و تغییر موضعهایشان در پیشامدهای مختلف را، با دقت و بدون هوای نفس بررسی کنید، ومطالعه کنید حالات آنان که در این جمهوری اسلامی به دست منافقان و منحرفان شهید شدند، و ارزیابی کنید بین آنان و دشمنانشان؛ نوارهای این شهیدان تا حدی در دست و نوارهای مخالفان شاید در دست شماها باشد، ببینید کدام دسته طرفدار محرومان و مظلومان جامعه هستند.
برادران! شما این اوراق را قبل از مرگ من نمیخوانید. ممکن است پس از من بخوانید در آن وقت من نزد شما نیستم که بخواهم به نفع خود و جلب نظرتان برای کسب مقام و قدرتی با قلبهای جوان شما بازی کنم. من برای آنکه شما جوانان شایستهای هستید علاقه دارم که جوانی خود را در راه خداوند و اسلام عزیز و جمهوری اسلامی صرف کنید تا سعادت هر دو جهان را دریابید. و از خداوند غفور میخواهم که شما را به راه مستقیم انسانیت هدایت کند و از گذشتة ما و شما با رحمت واسعة خود بگذرد. شماها نیز در خلوتها از خداوند همین را بخواهید، که او هادی و رحمان است.
و یک وصیت به ملت شریف ایران و سایر ملتهای مبتلا به حکومتهای فاسد و دربند قدرتهای بزرگ میکنم؛ اما به ملت عزیز ایران توصیه میکنم که نعمتی که با جهاد عظیم خودتان و خون جوانان برومندتان به دست آوردید همچون عزیزترین امور قدرش را بدانید و از آن حفاظت و پاسداری نمایید و در راه آن، که نعمتی عظیم الهی و امانت بزرگ خداوندی است کوشش کنید و از مشکلاتی که در این صراط مستقیم پیش میآید نهراسید که إن تَنْصروا الله ینْصُرْکمْ وَیثَبِّتْ اَقدامَکم و درمشکلات دولت جمهوری اسلامی با جان و دل شریک و در رفع آنها کوشا باشید، و دولت و مجلس را از خود بدانید، و چون محبوبی گرامی از آن نگهداری کنید.
و به مجلس و دولت و دستاندرکاران توصیه مینمایم که قدر این ملت را بدانید و در خدمتگزاری به آنان خصوصاً مستضعفان و محرومان و ستمدیدگان که نور چشمان ما و اولیای نعم همه هستند و جمهوری اسلامی رهاورد آنان و با فداکاریهای آنان تحقق پیدا کرد و بقای آن نیز مرهون خدمات آنان است، فروگذار نکنید و خود را از مردم و آنان را از خود بدانید و حکومتهای طاغوتی را که چپاولگرانی بیفرهنگ و زورگویانی تهی مغز بودند و هستند را همیشه محکوم نمایید، البته با اعمال انسانی که شایسته برای یک حکومت اسلامی است.
و اما به ملتهای اسلامی توصیه می کنم که از حکومت جمهوری اسلامی و از ملت مجاهد ایران الگو بگیرید و حکومتهای جائر خود را در صورتی که به خواست ملتها که خواست ملت ایران است سر فرود نیاوردند، با تمام قدرت به جای خود بنشانید، که مایة بدبختی مسلمانان ، حکومتهای وابستة به شرق و غرب میباشند. و اکیداً توصیه میکنم که به بوقهای تبلیغاتی مخالفان اسلام و جمهوری اسلامی گوش فرا ندهید که همه کوشش دارند که اسلام را از صحنه بیرون کنند که منافع ابرقدرتها تأمین شود. ( فرازی از وصیت نامه امام روح الله ره )
هـ
ازجمله نقشهها که معالأسف تأثیر بزرگی در کشورها و کشور عزیزمان گذاشت و آثار آن باز تا حد زیادی به جا مانده، بیگانه نمودن کشورهای استعمار زده از خویش، و غربزده و شرقزده نمودن آنان است به طوریکه خود را و فرهنگ و قدرت خود را به هیچ گرفتند و غرب و شرق، دو قطب قدرتمند را نژاد برتر و فرهنگ آنان را والاتر و آن دو قدرت را قبلهگاه عالم دانستند و وابستگی به یکی از دو قطب را از فرائض غیرقابل اجتناب معرفی نمودند! و قصة این امر غمانگیز، طولانی و ضربههایی که از آن خورده و اکنون نیز می خوریم کشنده و کوبنده است.
و غمانگیزتر اینکه آنان ملتهای ستمدیدة زیر سلطه را در همه چیز عقب نگهداشته و کشورهایی مصرفی بارآوردند و بهقدریما را از پیشرفتهای خود و قدرتهای شیطانیشان ترساندهاند که جرأت دست زدن به هیچ ابتکاری نداریم و همه چیز خود را تسلیم آنان کرده و سرنوشت خود و کشورهای خود را به دست آنان سپرده و چشم و گوش بسته مطیع فرمان هستیم. و این پوچی و تهی مغزی مصنوعی موجب شده که در هیچ امری به فکر و دانش خود اتکا نکنیم و کورکورانه از شرق و غرب تقلید نماییم بلکه از فرهنگ و ادب و صنعت و ابتکار اگر داشتیم، نویسندگان و گویندگان غرب و شرقزدة بیفرهنگ، آنها را به باد انتقاد و مسخره گرفته و فکر و قدرت بومی ما را سرکوب و مأیوس نموده و مینمایند و رسوم و آداب اجنبی را هر چند مبتذل و مفتضح باشد با عمل و گفتار و نوشتار ترویج کرده و با مداحی و ثناجویی آنها را به خورد ملتها داده و میدهند. فیالمثل، اگر در کتاب یا نوشته یا گفتاری چند واژة فرنگی باشد، بدون توجه به محتوای آن با اعجاب پذیرفته، و گوینده و نویسندة آن را دانشمند و روشنفکر به حساب میآورند. و از گهواره تا قبر به هرچه بنگریم اگر با واژة غربی و شرقی اسمگذاری شود مرغوب و مورد توجه و از مظاهر تمدن و پیشرفتگی محسوب، و اگر واژههای بومی خودی به کار رود مطرود و کهنه و واپسزده خواهد بود. کودکان ما اگر نام غربی داشته باشند مفتخر؛ و اگر نام خودی دارند سر به زیر و عقب افتادهاند. خیابانها، کوچهها، مغازهها، شرکتها، داروخانهها،کتابخانهها، پارچهها، و دیگر متاعها، هر چند در داخل تهیه شده باید نام خارجی داشته باشد تا مردم از آن راضی و به آن اقبال کنند. فرنگی مآبی از سر تا پا و در تمام نشست و برخاستها و در معاشرتها و تمام شئون زندگی موجب افتخار و سربلندی و تمدن و پیشرفت، و در مقابل، آداب و رسوم خودی، کهنهپرستی و عقبافتادگی است. در هر مرض و کسالتی ولو جزئی و قابل علاج در داخل، باید به خارج رفت و دکترها و اطبای دانشمند خود را محکوم و مأیوس کرد. رفتن به انگلستان و فرانسه و امریکا و مسکو افتخاری پر ارزش و رفتن به حج و سایر اماکن متبرکه کهنهپرستی و عقبماندگی است. بیاعتنایی به آنچه مربوط به مذهب و معنویات است از نشانههای روشنفکری و تمدن، و در مقابل، تعهد به این امور نشانة عقبماندگی و کهنهپرستی است.
اینجانب نمیگویم ما خود همه چیز داریم؛ معلوم است ما را در طول تاریخِ نه چندان دور خصوصاً، و در سدههای اخیر از هر پیشرفتی محروم کردهاند و دولتمردان خائن و دودمان پهلوی خصوصاً، و مراکز تبلیغاتی علیه دستاوردهای خودی و نیز خودْ کوچکدیدنها و یا ناچیز دیدنها، ما را از هر فعالیتی برای پیشرفت محروم کرد. وارد کردن کالاها از هر قماش و سرگرم کردن بانوان و مردان خصوصاً طبقة جوان، به اقسام اجناس وارداتی از قبیل ابزار آرایش و تزئینات و تجملات و بازیهای کودکانه و به مسابقه کشاندن خانوادهها و مصرفی بارآوردن هر چه بیشتر، که خود داستانهای غمانگیز دارد، و سرگرم کردن و به تباهی کشاندن جوانها که عضو فعال هستند با فراهم آوردن مراکز فحشا و عشرتکدهها، و دهها از این مصائب حساب شده، برای عقب نگهداشتن کشورهاست. من وصیت دلسوزانه و خادمانه میکنم به ملت عزیز که اکنون که تا حدود بسیار چشمگیری از بسیاری از این دامها نجات یافته و نسل محروم حاضر به فعالیت و ابتکار برخاسته و دیدیم که بسیاری از کارخانهها و وسایل پیشرفته مثل هواپیماها و دیگر چیزها که گمان نمیرفت متخصصینِ ایران قادر به راه انداختن کارخانهها و امثال آن باشند و همه دستها را به سوی غرب یا شرق دراز کرده بودیم که متخصصین آنان اینها را به راه اندازند، در اثر محاصرة اقتصادی و جنگ تحمیلی، خود جوانان عزیز ما قطعات محل احتیاج را ساخته و با قیمتهای ارزانتر عرضه کرده و رفع احتیاج نمودند و ثابت کردند که اگر بخواهیم می توانیم.
باید هوشیار و بیدار ومراقب باشید که سیاستبازان پیوسته به غرب و شرق با وسوسههای شیطانی شما را به سوی این چپاولگران بینالمللی نکشند؛ و با ارادة مصمم و فعالیت و پشتکار خود به رفع وابستگیها قیام کنید.
وبدانید که نژاد آریا و عرب از نژاد اروپا و امریکا و شوروی کم ندارد و اگر خودی خود را بیابد و یأس را از خود دور کند و چشمداشت به غیر خود نداشته باشد، در درازمدت قدرت همه کار و ساختن همه چیز را دارد. و آنچه انسانهای شبیه به اینان به آن رسیدهاند شما هم خواهید رسید به شرط اتکال به خداوند تعالی و اتکا به نفس، و قطع وابستگی به دیگران و تحمل سختیها برای رسیدن به زندگی شرافتمندانه و خارج شدن از تحت سلطة اجانب.
و بر دولتها و دست اندرکاران است چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آینده که از متخصصین خود قدردانی کنند و آنان را با کمکهای مادی و معنوی تشویق به کار نمایند و از ورود کالاهای مصرفساز و خانه برانداز جلوگیری نمایند و به آنچه دارند بسازند تا خود همه چیز بسازند.
و ازجوانان، دختران و پسران، میخواهم که استقلال و آزادی و ارزشهای انسانی را، ولو با تحمل زحمت و رنج، فدای تجملات و عشرتها و بی بند و باریها و حضور در مراکز فحشا که از طرف غرب و عمال بیوطن به شما عرضه میشود نکنند؛ که آنان چنانچه تجربه نشان داده جز تباهی شما و اغفالتان از سرنوشت کشورتان و چاپیدن ذخائر شما و به بند استعمار و ننگ وابستگی کشیدنتان و مصرفی نمودن ملت و کشورتان به چیز دیگر فکر نمیکنند؛ و میخواهند با این وسایل و امثال آن شما را عقب مانده، و به اصطلاح آنان «نیمه وحشی» نگه دارند.( فرازی از وصیتنامه امام روح الله ره )
" ویژگی های اهل بیت علیه السلام : شما مردم به وسیله ما از تاریکی های جهالت نجات یافته و هدایت شدید و به کمک ما به اوج ترقی رسیدید .
صبح سعادت شما با نور ما درخشید. کر است گوشی که بانگ بلند پند ها را نشنود و ان کس را که فریاد بلند کر کند اوای نرم حقیقت چگونه در او
اثر خواهد کرد.؟قلبی که از ترس خدا لرزان است همواره پایدار و با اطمینان باد. !
من همواره منتظر سرانجام حیله گری شما مردم بصره بودم و نشانه های فریب خوردگی را در شما نگریستم.
تظا هر به دین داری شما پرده ای میان ما کشید ولی من با صفای با طن درون شما را می خواندم . "
"راه های پرهیز از فتنه ها : ای مردم ! امواج فتنه ها را با کشتی های نجات در هم بشکنید . و از راه اختلاف و پراکندگی بپرهیزید . و تاج های
فخر و برتری جویی را بر زمین نهید . رستکار شد ان کس که با یاران به پا خاست یا کناره گیری نمود و مردم را اسوده گذاشت.
این گونه زمامداری چون ابی بد مزه و لقمه ای گلوگیر است و ان کس که میوه را کال و نارس بچیند مانند کشاورزی است که در زمین شخص دیگری بکارد. "
درسهایی از نهج البلاغه مولا علی علیه السلام. یا حق.
و
از توطئههای بزرگ آنان، چنانچه اشاره شد و کراراً تذکر دادهام، به دست گرفتن مراکز تعلیم و تربیت خصوصاً دانشگاهها است که مقدرات کشورها در دست محصولات آنها است. روش آنان با روحانیون و مدارس علوم اسلامی فرق دارد با روشی که در دانشگاهها و دبیرستانها دارند. نقشة آنان برداشتن روحانیون از سر راه و منزوی کردن آنان است؛ یا با سرکوبی و خشونت و هتاکی که در زمان رضاخان عمل شد ولی نتیجة معکوس گرفته شد؛ یا با تبلیغات و تهمتها و نقشههای شیطانی برای جدا کردن قشر تحصیلکرده و به اصطلاح روشنفکر که این هم در زمان رضاخان عمل میشد و در ردیف فشار و سرکوبی بود؛ و در زمان محمدرضا ادامه یافت بدون خشونت ولی موذیانه.
و اما در دانشگاه نقشه آن است که جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزشهای خودی منحرف کنند و به سوی شرق یا غرب بکشانند و دولتمردان را از بین اینان انتخاب و برسرنوشت کشورها حکومت دهند تا به دست آنها هرچه میخواهند انجام دهند. اینان کشور را به غارتزدگی و غربزدگی بکشانند و قشر روحانی با انزوا و منفوریت و شکست قادر بر جلوگیری نباشد. و این بهترین راه است برای عقب نگهداشتن و غارت کردن کشورهای تحت سلطه، زیرا برای ابرقدرتها بیزحمت و بیخرج و در جوامع ملی بی سر و صدا، هرچه هست به جیب آنان میریزد.
پس اکنون که دانشگاهها و دانشسراها در دست اصلاح و پاکسازی است، برهمه ما لازم است با متصدیان کمک کنیم و برای همیشه نگذاریم دانشگاهها به انحراف کشیده شود؛ و هرجا انحرافی به چشم خورد با اقدام سریع به رفع آن کوشیم. و این امر حیاتی باید در مرحلة اول با دست پر توان خود جوانان دانشگاهها و دانشسراها انجام گیرد که نجات دانشگاه از انحراف، نجات کشور وملت است.
و اینجانب به همة نوجوانان و جوانان در مرحلة اول، و پدران و مادران و دوستان آنها در مرحلة دوم، و به دولتمردان و روشنفکران دلسوز برای کشور در مرحلة بعد وصیت میکنم که در این امر مهم که کشورتان را از آسیب نگه میدارد، با جان و دل کوشش کنید و دانشگاهها را به نسل بعد بسپرید. و به همة نسلهای مسلسل توصیه میکنم که برای نجات خود و کشور عزیز و اسلامِ آدم ساز، دانشگاهها را از انحراف و غرب و شرقزدگی حفظ و پاسداری کنید، و با این عمل انسانی ـ اسلامی خود دست قدرتهای بزرگ را از کشور قطع و آنان را ناامید نمایید. خدایتان پشتیبان و نگهدار باد.( فرازی از وصیت نامه امام خمینی ره)
ح
از مهمات امور، مسألة قضاوت است که سر و کار آن با جان و مال و ناموس مردم است. وصیت اینجانب به رهبر و شورای رهبری آن است که در تعیین عالیترین مقام قضایی که درعهده دارند، کوشش کنند که اشخاص متعهد سابقهدار و صاحبنظر در امور شرعی و اسلامی و در سیاست را نصب نمایند.
و از شورایعالی قضایی میخواهم امر قضاوت را که در رژیم سابق به وضع أسفناک و غمانگیزی درآمده بود با جدیت سر و سامان دهند؛ و دست کسانی که با جان ومال مردم بازی میکنند و آنچه نزد آنان مطرح نیست عدالت اسلامی است از این کرسی پراهمیت کوتاه کنند، و با پشتکار و جدیت بتدریج دادگستری را متحول نمایند؛ و قضات دارای شرایطی که، انشاء الله با جدیت حوزههای علمیه مخصوصاً حوزة مبارکة علمیة قم تربیت و تعلیم میشوند و معرفی میگردند، به جای قضاتی که شرایط مقررة اسلامی را ندارند نصب گردند، که انشاء الله تعالی بزودی قضاوت اسلامی درسراسر کشور جریان پیدا کند.
و به قضات محترم در عصر حاضر و اعصار آینده وصیت میکنم که با در نظر گرفتن احادیثی که از معصومین ـ صلوات الله علیهم ـ دراهمیت قضا و خطر عظیمی که قضاوت دارد و توجه و نظر به آنچه دربارة قضاوت به غیر حق وارد شده است، این امر خطیر را تصدی نمایند و نگذارند این مقام به غیر اهلش سپرده شود. و کسانی که اهل هستند از تصدی این امر سرباز نزنند و به اشخاص غیر اهل میدان ندهند؛ و بدانند که همانطور که خطر این مقامْ بزرگ است اجر و فضل و ثواب آن نیز بزرگ است. و میدانند که تصدی قضا برای اهلش واجب کفایی است.( فرازی از وصیت نامه امام روح الله ره )
ط
وصیت اینجانب به حوزههای مقدسة علمیه آن است که کراراً عرض نمودهام که در این زمان که مخالفین اسلام و جمهوری اسلامی کمر به براندازی اسلام بستهاند و از هر راه ممکن برای این مقصد شیطانی کوشش مینمایند، و یکی از راههای با اهمیت برای مقصد شوم آنان و خطرناک برای اسلام و حوزههای اسلامی نفوذ دادن افراد منحرف و تبهکار در حوزههای علمیه است، که خطر بزرگ کوتاه مدت آن بدنام نمودن حوزهها با اعمال ناشایسته و اخلاق و روش انحرافی است و خطر بسیار عظیم آن در درازمدت به مقامات بالا رسیدن یک یا چند نفر شیاد که با آگاهی برعلوم اسلامی و جا زدن خود را در بین تودهها وقشرهای مردم پاکدل و علاقهمند نمودن آنان را به خویش وضربة مهلک زدن به حوزههای اسلامی و اسلام عزیز و کشور در موقع مناسب میباشد. و میدانیم که قدرتهای بزرگ چپاولگر در میان جامعهها افرادی به صورتهای مختلف از ملیگراها و روشنفکران مصنوعی و روحانی نمایان که اگر مجال یابند از همه پرخطرتر و آسیب رسانترند ذخیره دارند که گاهی سی ـ چهل سال با مشی اسلامی و مقدس مآبی یا «پان ایرانیسم» و وطن پرستی و حیلههای دیگر، با صبر و بردباری در میان ملتها زیست میکنند و در موقع مناسب مأموریت خود را انجام میدهند. و ملت عزیز ما در این مدت کوتاه پس از پیروزی انقلاب نمونههایی از قبیل «مجاهد خلق» و «فدایی خلق» و «تودهای»ها و دیگر عناوین دیدهاند، و لازم است همه با هوشیاری این قسم توطئه را خنثی نمایند و از همه لازمتر حوزههای علمیه است که تنظیم و تصفیة آن با مدرسین محترم و افاضل سابقهدار است با تأیید مراجع وقت. و شاید تز «نظم در بینظمی» است از القائات شوم همین نقشهریزان و توطئه گران باشد.
در هرصورت وصیت اینجانب آن است که در همة اعصار خصوصاً درعصر حاضر که نقشهها و توطئهها سرعت و قوّت گرفته است، قیام برای نظام دادن به حوزهها لازم و ضروری است؛ که علما و مدرسین و افاضل عظیمالشأن صرف وقت نموده و با برنامة دقیق صحیح حوزهها را و خصوصاً حوزه علمیة قم و سایر حوزههای بزرگ و با اهمیت را در این مقطع از زمان از آسیب حفظ نمایند.
و لازم است علما و مدرسین محترم نگذارند در درسهایی که مربوط به فقاهت است و حوزههای فقهی و اصولی از طریقة مشایخ معظم که تنها راه برای حفظ فقه اسلامی است منحرف شوند، و کوشش نمایند که هر روز بر دقتها و بحث و نظرها و ابتکار و تحقیقها افزوده شود؛ وفقه سنتی که ارث سلف صالح است و انحراف از آن سست شدن ارکان تحقیق و تدقیق است، محفوظ بماند و تحقیقات بر تحقیقات اضافه گردد. و البته در رشتههایدیگر علوم به مناسبت احتیاجات کشور و اسلام برنامههایی تهیه خواهد شد و رجالی در آن رشته تربیت باید شود. و از بالاترین و والاترین حوزههایی که لازم است به طور همگانی مورد تعلیم و تعلم قرار گیرد، علوم معنوی اسلامی]است[، از قبیل علم اخلاق و تهذیب نفس و سیر و سلوک الی الله ـ رزقنا الله و ایاکم ـ که جهاد اکبر می باشد.( فرازی از وصیتنامه امام روح الله ره)
ی
از اموری که اصلاح و تصفیه و مراقبت از آن لازم است قوة اجراییه است. گاهی ممکن است که قوانین مترقی و مفید به حال جامعه از مجلس بگذرد و شورای نگهبان آن را تنفیذ کند و وزیر مسئول هم ابلاغ نماید، لکن به دست مجریان غیرصالح که افتاد آن را مسخ کنند و بر خلاف مقررات یا با کاغذبازیها یا پیچ و خمها که به آن عادت کردهاند یا عمداً برای نگران نمودن مردم عمل کنند، که بتدریج و مسامحه غائله ایجاد میکند.
وصیت اینجانب به وزرای مسئول در عصر حاضر و در عصرهای دیگر آن است که علاوه بر آنکه شماها و کارمندان وزارتخانهها بودجهای که از آن ارتزاق میکنید مال ملت ، و باید همه خدمتگزار ملت و خصوصاً مستضعفان باشید، و ایجاد زحمت برای مردم و مخالف وظیفه عمل کردن حرام و خدای نخواسته گاهی موجب غضب الهی میشود، همة شما به پشتیبانی ملت احتیاج دارید. با پشتیبانی مردم خصوصاً طبقات محروم بود که پیروزی حاصل شد و دست ستمشاهی از کشور و ذخائر آن کوتاه گردید. و اگر روزی از پشتیبانی آنان محروم شوید، شماها کنار گذاشته میشوید و همچون رژیم شاهنشاهی ستمکار به جای شما ستم پیشگان پستها را اشغال مینمایند. بنابر این حقیقت ملموس،
باید کوشش در جلب نظر ملت بنمایید و از رفتار غیراسلامی ـ انسانی احتراز نمایید.
و در همین انگیزه به وزرای کشور در طول تاریخ آینده توصیه میکنم که در انتخاب استاندارها دقت کنند اشخاص لایق، متدین،متعهد، عاقل و سازگار با مردم انتخاب نمایند، تا آرامش در کشور هرچه بیشتر حکمفرما باشد. و باید دانست که گرچه تمام وزیران وزارتخانهها مسئولیت در اسلامی کردن و تنظیم امور محل مسئولیت خود دارند لکن بعضی از آنها ویژگی خاص دارند؛ مثل وزارت خارجه که مسئولیت سفارتخانهها را در خارج از کشور دارند. اینجانب از ابتدای پیروزی به وزرای خارجه راجع به طاغوتزدگی سفارتخانهها و تحول آنها به سفارتخانههای مناسب با جمهوری اسلامی توصیههایی نمودم، لکن بعض آنان یا نخواستند یا نتوانستند عمل مثبتی انجام دهند. و اکنون که سه سال از پیروزی میگذرد اگر چه وزیر خارجة کنونی اقدام به این امر نموده است و امید است با پشتکار و صرف وقت این امرمهم انجام گیرد.
و وصیت من به وزرای خارجه در این زمان و زمانهای بعد آن است که مسئولیت شما بسیار زیاد است، چه در اصلاح و تحول وزارتخانه و سفارتخانهها؛ و چه در سیاست خارجی حفظ استقلال و منافع کشور و روابط حسنه با دولتهایی که قصد دخالت در امور کشور ما را ندارند. و از هر امری که شائبة وابستگی با همة ابعادی که دارد به طور قاطع احتراز نمایید. و باید بدانید که وابستگی در بعض امور هر چند ممکن است ظاهر فریبندهای داشته باشد یا منفعت و فایدهای در حال داشته باشد، لکن در نتیجه، ریشة کشور را به تباهی خواهد کشید و کوشش داشته باشید در بهتر کردن روابط با کشورهای اسلامی و در بیدار کردن دولتمردان و دعوت به وحدت و اتحاد کنید که خداوند با شماست.
و وصیت من به ملتهای کشورهای اسلامی است که انتظار نداشته باشید که از خارج کسی به شما در رسیدن به هدف که آن اسلام و پیاده کردن احکام اسلام است کمک کند؛ خود باید به این امر حیاتی که آزادی و استقلال را تحقق میبخشد قیام کنید. و علمای اعلام و خطبای محترم کشورهای اسلامی دولتها را دعوت کنند که از وابستگی به قدرتهای بزرگ خارجی خود را رها کنند و با ملت خود تفاهم کنند؛ در این صورت پیروزی را درآغوش خواهند کشید. و نیز ملتها را دعوت به وحدت کنند؛ و از نژادپرستی که مخالف دستور اسلام است بپرهیزند؛ و با برادران ایمانی خود در هر کشوری و با هر نژادی که هستند دستبرادری دهند که اسلام بزرگ آنان را برادر خوانده. و اگر این برادری ایمانی با همت دولتها و ملتها و با تأیید خداوند متعال روزی تحقق یابد، خواهید دید که بزرگترین قدرت جهان را مسلمین تشکیل میدهند. به امید روزی که با خواست پروردگار عالم این برادری و برابری حاصل شود.
و وصیت اینجانب به وزارت ارشاد در همة اعصار خصوصاً عصر حاضر که ویژگی خاصی دارد، آن است که برای تبلیغ حق مقابل باطل و ارائة چهرة حقیقی جمهوری اسلامی کوشش کنند. ما اکنون، دراین زمان که دست ابرقدرتها را از کشور خود کوتاه کردیم، مورد تهاجم تبلیغاتی تمام رسانههای گروهی وابسته به قدرتهای بزرگ هستیم . چه دروغها و تهمتها که گویندگان و نویسندگان وابسته به ابرقدرتها به این جمهوری اسلامی نوپا نزده و نمیزنند.
معالأسف اکثر دولتهای منطقة اسلامی که به حکم اسلام باید دست اخوت به ما دهند، به عداوت با ما و اسلام برخاستهاند و همه در خدمت جهانخواران از هر طرف به ما هجوم آوردهاند. و قدرت تبلیغاتی ما بسیار ضعیف و ناتوان است و میدانید که امروز جهان روی تبلیغات میچرخد. و با کمال تأسف، نویسندگان به اصطلاح روشنفکر که به سوی یکی از دو قطب گرایش دارند، به جای آنکه در فکر استقلال و آزادی کشور و ملت خود باشند، خودخواهیها و فرصتطلبیها و انحصارجوییها به آنان مجال نمیدهد که لحظهای تفکر نمایند و مصالح کشور و ملت خود را در نظر بگیرند، و مقایسة بین آزادی و استقلال را در این جمهوری با رژیم ستمگر سابق نمایند و زندگی شرافتمندانة ارزنده را توأم با بعض آنچه را که از دست دادهاند، که رفاه و عیشزدگی است، با آنچه از رژیم ستمشاهی دریافت میکردند توأم با وابستگی و نوکرمآبی وثناجویی و مداحی از جرثومههای فساد و معادن ظلم و فحشا بسنجند؛ و از تهمتها و نارواها به این جمهوری تازه تولد یافته دست بکشند و با ملت و دولت در صف واحد بر ضد طاغوتیان و ستمپیشگان زبانها و قلمها رابه کار بگیرند.
و مسئلة تبلیغ تنها به عهدة وزارت ارشاد نیست بلکه وظیفة همة دانشمندان و گویندگان و نویسندگان و هنرمندان است. باید وزارت خارجه کوشش کند تا سفارتخانهها نشریات تبلیغی داشته باشند و چهرة نورانی اسلام را برای جهانیان روشن نمایند؛ که اگر این چهره با آن جمال جمیل که قرآن و سنت در همة ابعاد به آن دعوت کردهاز زیر نقاب مخالفان اسلام و کجفهمیهای دوستان خودنمایی نماید، اسلامْ جهانگیر خواهد شد و پرچم پرافتخار آن در همه جا به اهتزاز خواهد آمد. چه مصیبت بار و غمانگیز است که مسلمانان متاعی دارند که از صدر عالم تا نهایت آن نظیر ندارد، نتوانستهاند این گوهر گرانبها را که هر انسانی به فطرت آزاد خود طالب آن است عرضه کنند؛ بلکه خود نیز از آن غافل و به آن جاهلند و گاهی از آن فراریاند!( فرازی ازوصیت نامه امام روح الله ره )
ک
از امور بسیار با اهمیت و سرنوشتساز مسئلة مراکز تعلیم و تربیت از کودکستانها تا دانشگاهها است که به واسطة اهمیت فوقالعادهاش تکرار نموده و با اشاره میگذرم. باید ملت غارت شده بدانند که در نیم قرن اخیر آنچه به ایران و اسلام ضربة مهلک زده است قسمت عمدهاش از دانشگاهها بوده است. اگر دانشگاهها و مراکز تعلیم و تربیتِ دیگر با برنامههای اسلامی و ملی در راه منافع کشور به تعلیم و تهذیب و تربیت کودکان و نوجوانان وجوانان جریان داشتند، هرگز میهن ما در حلقوم انگلستان و پس از آن امریکا و شوروی فرو نمیرفت و هرگز قراردادهای خانه خرابکن بر ملت محرومغارتزده تحمیل نمیشد و هرگز پای مستشاران خارجی به ایران باز نمیشد و هرگز ذخائر ایران و طلای سیاه این ملت رنجدیده در جیب قدرتهای شیطانی ریخته نمیشد و هرگز دودمان پهلوی و وابستههای به آن اموال ملت را نمیتوانستند به غارت ببرند و در خارج و داخل پارکها و ویلاها بر روی اجساد مظلومان بنا کنند و بانکهای خارج را از دسترنج این مظلومان پر کنند و صرف عیاشی و هرزگی خود و بستگان خود نمایند. اگر مجلس و دولت و قوة قضاییه و سایر ارگانها از دانشگاههای اسلامی و ملی سرچشمه میگرفت ملت ما امروز گرفتار مشکلات خانهبرانداز نبود. و اگر شخصیتهای پاکدامن با گرایش اسلامی و ملی به معنای صحیحش، نه آنچه امروز در مقابل اسلام عرض اندام می کند، از دانشگاهها به مراکز قوای سه گانه راه مییافت، امروز ما غیر امروز، و میهن ما غیر این میهن، و محرومان ما از قید محرومیت رها، و بساط ظلم و ستمشاهی و مراکز فحشا و اعتیاد و عشرتکدهها که هر یک برای تباه نمودن نسل جوان فعال ارزنده کافی بود، در هم پیچیده و این ارث کشور بر باد ده و انسان برانداز به ملت نرسیده بود. و دانشگاهها اگر اسلامی ـ انسانیـ ملی بود، میتوانست صدها و هزارها مدرس به جامعه تحویل دهد؛ لکن چه غمانگیز و اسفبار است که دانشگاهها و دبیرستانها به دست کسانی اداره میشد و عزیزان ما به دست کسانی تعلیم و تربیت میدیدند که جز اقلیت مظلوم محرومی همه از غربزدگان و شرقزدگان با برنامه و نقشة دیکته شده در دانشگاهها کرسی داشتند؛ و ناچار جوانان عزیز و مظلوم ما در دامن این گرگان وابسته به ابرقدرتها بزرگ شده و به کرسیهای قانونگذاری و حکومت و قضاوت تکیه میکردند، و بر وفق دستور آنان، یعنی رژیم ستمگر پهلوی عمل میکردند.
اکنون بحمدالله تعالی دانشگاه از چنگال جنایتکاران خارج شده. و بر ملت و دولت جمهوری اسلامی است در همة اعصار، که نگذارند عناصر فاسد دارای مکتبهای انحرافی یا گرایش به غرب و شرق در دانشسراها و دانشگاهها و سایر مراکز تعلیم و تربیت نفوذ کنند و از قدم اول جلوگیری نمایند تا مشکلی پیش نیاید و اختیار از دست نرود.
و وصیت اینجانب به جوانان عزیز دانشسراها و دبیرستانها و دانشگاهها آن است که خودشان شجاعانه درمقابل انحرافات قیام نمایند تا استقلال و آزادی خود و کشور و ملت خودشان مصون باشد.(فرازی از وصیتنامه امام روح الله ره )
ل
قوای مسلح، از ارتش و سپاه و ژاندارمری و شهربانی تا کمیتهها و بسیج و عشایر ویژگی خاص دارند. اینان که بازوان قوی و قدرتمند جمهوری اسلامی میباشند و نگهبان سرحدات و راهها و شهرها و روستاها و بالاخره نگهداران امنیت و آرامشبخشان به ملت میباشند، میبایست مورد توجه خاص ملت و دولت و مجلس باشند. و لازم است توجه داشته باشند که در دنیا آنچه که مورد بهرهبرداری برای قدرتهای بزرگ و سیاستهای مخرب، بیشتر از هر چیز و هر گروهی است، قوای مسلح است. قوای مسلح است که با بازیهای سیاسی، کودتاها و تغییر حکومتها و رژیمها به دست آنان واقع میشود؛ و سودجویان دغل بعض سران آنان را میخرند و با دست آنان و توطئههای فرماندهان بازی خوردة کشورها را به دست میگیرند، و ملتهای مظلوم را تحت سلطه قرار داده و استقلال و آزادی را از کشورها سلب میکنند. و اگر فرماندهان پاکدامن متصدی امر باشند، هرگز برای دشمنان کشورها امکان کودتا یا اشغال یک کشور پیش نمیآید و یا اگر احیاناً پیش آید، به دست فرماندهان متعهد شکسته و ناکام خواهد ماند. و در ایران نیز که این معجزة عصر به دست ملت انجام گرفت، قوای مسلح متعهد و فرماندهان پاک و میهندوست سهم بسزائی داشتند.
و امروز که جنگ لعنتی و تحمیلی صدام تکریتی به امر و کمک امریکا و سایر قدرتها پس از نزدیک به دو سال با شکست سیاسی و نظامی ارتش متجاوز بعث و پشتیبانان قدرتمند و وابستگان به آنان روبهرو است، باز قوای مسلح نظامی و انتظامی و سپاهی و مردمی با پشتیبانی بیدریغ ملت در جبههها و پشت جبههها این افتخار بزرگ را آفریدند و ایران را سرافراز نمودند؛ و نیز شرارتها وتوطئههای داخلی را که به دست عروسکهای وابسته به غرب وشرق برای براندازی جمهوری اسلامی بسیج شده بودند با دست توانای جوانان کمیتهها و پاسداران بسیج و شهربانی و با کمک ملت غیرتمند در هم شکسته شد. و همین جوانان فداکار عزیزند که شبها بیدارند تا خانوادهها با آرامش استراحت کنند. خدایشان یار و مددکار باد.
پس وصیت برادرانة من در این قدمهای آخرین عمر بر قوای مسلح به طور عموم، آن است که ای عزیزان که به اسلام عشق میورزید و با عشق لقاء الله به فداکاری در جبههها و در سطح کشور به کار ارزشمند خود ادامه میدهید، بیدار باشید و هوشیار که بازیگران سیاسی و سیاستمداران حرفهای غرب وشرقزده و دستهای مرموز جنایتکاران پشت پرده لبة تیز سلاح خیانت و جنایتکارشان از هر سو و بیشتر از هر گروه متوجه به شما عزیزان است؛ و میخواهند از شما عزیزان که با جانفشانی خود انقلاب را پیروز نمودید و اسلام را زنده کردید بهرهگیری کرده و جمهوری اسلامی را براندازند؛ و شما را با اسم اسلام و خدمت به میهن و ملت از اسلام و ملت جدا کرده به دامن یکی از دو قطب جهانخوار بیندازند، و بر زحمات و فداکاریهای شما با حیلههای سیاسی و ظاهرهای به صورت اسلامی و ملی خط بطلان بکشند.
وصیت اکید من به قوای مسلح آن است که همانطور که از مقررات نظام ، عدم دخول نظامی در احزاب و گروهها و جبههها است به آن عمل نمایند؛ و قوای مسلح مطلقاً، چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها، در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازیهای سیاسی دور نگه دارند. در این صورت میتوانند قدرت نظامی خود را حفظ و از اختلافات درون گروهی مصون باشند. و بر فرماندهان لازم است که افراد تحت فرمان خود را از ورود در احزاب منع نمایند. و چون انقلاب از همة ملت و حفظ آن بر همگان است، دولت و ملت و شورای دفاع و مجلس شورای اسلامی وظیفة شرعی و میهنی آنان است که اگر قوای مسلح، چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد، برخلاف مصالح اسلام و کشور بخواهند عملی انجام دهند یا در احزاب وارد شوند که ـ بیاشکال به تباهی کشیده میشوند ـ و یا در بازیهای سیاسی وارد شوند، از قدم اول با آن مخالفت کنند. و بر رهبر و شورای رهبری است که با قاطعیت از این امر جلوگیری نماید تا کشور از آسیب در امان باشد.
و من به همة نیروهای مسلح در این پایان زندگی خاکی، وصیت مشفقانه میکنم که از اسلام که یگانه مکتب استقلال و آزادیخواهی است و خداوند متعال همه را با نور هدایت آن به مقام والای انسانی دعوت میکند، چنانچه امروز وفادارید، در وفاداری استقامت کنید که شما را و کشور و ملت شما را از ننگ وابستگیها و پیوستگیها به قدرتهایی که همة شما را جز برای بردگی خویش نمیخواهند و کشور و ملت عزیزتان را عقب مانده و بازار مصرف و زیر بار ننگین ستمپذیری نگه میدارند نجات میدهد، و زندگی انسانی شرافتمندانه را ولو با مشکلات بر زندگانی ننگین بردگی اجانب ولو با رفاه حیوانی ترجیح دهید؛ و بدانید مادام که در احتیاجات صنایع پیشرفته، دست خود را پیش دیگران دراز کنید و به دریوزگی عمر را بگذرانید قدرت ابتکار و پیشرفت در اختراعات در شما شکوفا نخواهد شد. و به خوبی و عینیت دیدید که در این مدت کوتاه پس از تحریم اقتصادی همانها که از ساختن هرچیز خود را عاجز میدیدند و از راه انداختن کارخانهها آنان را مأیوس مینمودند، افکار خود را به کار بستند و بسیاری از احتیاجات ارتش و کارخانهها را خود رفع نمودند. و این جنگ و تحریم اقتصادی و اخراج کارشناسان خارجی، تحفهای الهی بود که ما از آن غافل بودیم. اکنون اگر دولت و ارتش کالاهای جهانخواران را خود تحریم کنند و به کوشش و سعی در راه ابتکار بیفزایند، امید است که کشور خودکفا شود و از دریوزگی ازدشمن نجات یابد.
و هم در اینجا باید بیفزایم که احتیاج ما پس از اینهمه عقبماندگی مصنوعی به صنعتهای بزرگ کشورهای خارجی حقیقتی است انکارناپذیر. و این به آن معنی نیست که ما باید در علوم پیشرفته به یکی از دو قطب وابسته شویم. دولت و ارتش باید کوشش کنند که دانشجویان متعهد را در کشورهایی که صنایع بزرگ پیشرفته را دارند و استعمار و استثمارگر نیستند بفرستند؛ و از فرستادن به امریکا و شوروی و کشورهای دیگر که در مسیر این دو قطب هستند احتراز کنند، مگر انشاءالله روزی برسد که این دو قدرت به اشتباه خود پیبرند و در مسیر انسانیت و انساندوستی و احترام به حقوق دیگران واقع شوند؛ یا انشاءالله مستضعفان جهان و ملتهای بیدار و مسلمانان متعهد، آنان را بهجای خود نشانند. به امید چنین روزی.(فرازی از وصیتنامه امام روح الله ره )
م
رادیو و تلویزیون و مطبوعات و سینماها و تئاترها از ابزارهای مؤثر تباهی و تخدیر ملتها، خصوصاً نسل جوان بوده است. در این صد سال اخیر بویژه نیمة دوم آن، چه نقشههای بزرگی از این ابزار، چه در تبلیغ ضد اسلام و ضد روحانیت خدمتگزار، و چه در تبلیغ استعمارگران غرب و شرق، کشیده شد و از آنها برای درست کردن بازار کالاها خصوصاً تجملی و تزئینی از هر قماش، از تقلید در ساختمانها و تزئینات و تجملات آنها و تقلید در اجناس نوشیدنی و پوشیدنی و در فرم آنها استفاده کردند، به طوری که افتخار بزرگِ فرنگی مآب بودن در تمام شئون زندگی از رفتار و گفتار و پوشش و فرم آن بویژه در خانمهای مرفه یا نیمه مرفه بود، و در آداب معاشرت و کیفیت حرف زدن و به کار بردن لغات غربی در گفتار و نوشتار به صورتی بود که فهم آن برای بیشتر مردم غیرممکن، و برای همردیفان نیز مشکل مینمود! فیلمهای تلویزیون از فرآوردههای غرب یا شرق بود که طبقة جوان زن و مرد را از مسیر عادی زندگی و کار و صنعت و تولید و دانش منحرف و به سوی بیخبری از خویش و شخصیت خود و یا بدبینی و بدگمانی به همه چیز خود و کشور خود، حتی فرهنگ و ادب و مآثر پر ارزشی که بسیاری از آنبا دست خیانتکار سودجویان، به کتابخانهها و موزههای غرب و شرق منتقل گردیده است. مجلهها با مقالهها و عکسهای افتضاح بار و أسفانگیز، و روزنامهها با مسابقات در مقالات ضد فرهنگی خویش و ضد اسلامی با افتخار، مردم بویژه طبقة جوان مؤثر را به سو( فرازی از وصیت نامه امام روح الله ره )
[h=3]توصیه های اخلاقی امام روح الله سلام الله علیه
[/h]ـ میزان بازماندن از حق، متابعت هوای نفس است.
ـ ما باید این را بفهمیم که همه چیز هستیم و از هیچ کس، کم نداریم.
ـ توکل به خدای تعالی، یکی از فروع توحید و ایمان است.
توصیه های اخلاقی امام روح الله سلام الله علیه
.ـ میزان بازماندن از حق، متابعت هوای نفس است
ـ ما باید این را بفهمیم که همه چیز هستیم و از هیچ کس، کم نداریم.
ـ توکل به خدای تعالی، یکی از فروع توحید و ایمان است.
ـ یقین به حقیقت، ثمره توحید است
ـ غرور و غفلت، انسان را به تباهی می کشاند.
ـ یأس، از جنود شیطان است و امید، از جنود خداست؛ همیشه امیدوار باشید.
ـ عزت نفس، مبدأش توکل علی اللّه و اعتماد بر حق تعالی است.
ـ هر قدمی که برای تحصیل علم برمی دارید، قدمی هم برای کوبیدن خواسته های نفسانی، تقویت قوای روحانی، کسب مکارم اخلاق، تحصیل معنویات و تقوا بردارید
.
ـ اگر ایمان وارد قلب شود، کارها اصلاح می شود.
ـ اگر در کارها نیت خالص نباشد، انسان را از درگاه ربوبی دور می کند.
ـ خدا نکند انسان پیش از آنکه خود را بسازد، جامعه به او روی آورد و در میان مردم، نفوذ و شخصیتی پیدا کند؛ که خود را می بازد.
ـ پیش از آنکه فرصت از دست برود، چاره بیندیشید.
ـ توجه به او (خدا) را از یاد نبرید؛ توجه به او، منشأ خیرات است
.
ـ باید به قلبتان برسانید که هرکاری انجام می دهید، در محضر خدا هستید.
ـ به خدا متوجه شوید، تا دل ها به تو متوجه شود.
ـ صبر در معاصی، منشأ تقوای نفس است.
ـ لازمه فراموشی حق تعالی آن است که انسان خود را فراموش کند.
ـ دوراندیش باشید؛ عواقب امور را بسنجید؛ عقبه های خطرناکی که دارید، به یاد آورید و از فشار قبر، عالم برزخ، مشکلات و شدایدی که به دنبال آن است، غفلت نکنید
ـ این دنیا با تمام زرق و برق ظاهری اش، ناچیزتر از آن است که قابل محبت باشد.
ـ قلب جوان، لطیف و ملکوتی است و انگیزه های فساد در آن ضعیف است؛ لیکن هرچه سن بالا رود، ریشه گناه در قلب قوی تر و محکم تر می گردد، تا جایی که کندن آن از دل ممکن نیست.
ـ مقامی که برای بندگان صالح خدا در نظر گرفته شده، تمام دنیا و مافیها ـ با آن جلوه های ساختگی ـ در مقابل آن، به قدر پشیزی ارزش ندارد.
ـ جز به خالق یکتا، به احدی توجه نداشته باشید
.
.
.
ـ عید واقعی آن وقتی است که انسان رضای خدا را به دست بیاورد و درون خود را اصلاح کند.
ـ خود را به ساده زیستن عادت دهید و از تعلق قلب به مال و منال و جاه و مقام بپرهیزید.
ـ خداخواهی، سعه صدر می آورد و سعه صدر، تواضع و عزت نفس می آورد.
ـ آنچه که انسان را به مراتب عالی انسانیت می رساند، کوشش خود انسان است.
ـ آنچه که در عالم آخرت واقع می شود، چیزی است که در این دنیا تهیه گردیده است
.
ـ قلب انسان، مانند آینه صاف و روشن است و بر اثر توجه فوق العاده به دنیا و کثرت معاصی، کدر می شود.
ـ زندگی در دنیای امروز، زندگی در مدرسه اراده است و سعادت و شقاوت هر انسانی به اراده همان انسان رقم می خورد.
ـ از حالا که جوان هستید و قوای جوانی محفوظ است، جدیت کنید به اینکه هوای نفس را از نفس خودتان خارج کنید.
ـ خدای تعالی دوست دارد که در وقت ذکر او، بنده، منقطع به سوی او و متضرع و خالص باشد
.
ـ حب دنیا و نفس، بزرگ ترین حجاب های رخسار محبوب است.
ـ میزان ارزش، این دو خاصه است: علم و تقوا توأماً.
ـ در اسلام، همه امور مقدمه انسان سازی است.
ـ علم توحید هم اگر برای غیرخدا باشد، از حُجب ظلمانی است.
ـ اگر انسان خباثت را از نهادش بیرون نکند، هرچه درس بخواند و تحصیل نماید، نه تنها فایده ای بر آن مترتب نمی شود، بلکه ضررها دارد
.
ـ دلبستگی به رحمت حق، منشأ تربیت نفوس و نرم شدن قلوب می شود.
ـ تقویت روح، به این است که توجه تان به خدای تبارک و تعالی زیاد باشد.
ـ روحانیی که خود را پیرو و شیعه علی بن ابی طالب علیه السلام می داند، ممکن نیست به مشتهیات دنیا توجهی داشته باشد.
ـ دلبستگی به هرچه که غیر حق است، خار طریق سلوک الی اللّه است.
ـ قدرت طلبی از هرکه باشد، از شیطان است
معنای الگو بودن حضرت فاطمه (س)
اصل پنجم. حضرت فاطمه اسوه سالکان کوی حق، بهویژه برای زن و معارف مربوط به زنان است؛ چنانکه هرکدام از دو وزنة وزین قرآن و عترت(ع) قدوه محقّقان علمی و متحققان عملی است؛ معنای الگوبودن یک شئ عتیق و کهن که مصون از اندراس و کهنگی و منزّه از گذشت تاریخ مصرف و مبرّای از افیون و افسون و افسانه است، دعوت به انجماد، تحجّر، ارتجاع و رکود نیست؛ چه اینکه تحلیل آن به تجویز تفسیر به رأی و توجیه اختلاف قرائت (به معنای پلورالیزم)، تفسیری بدون اصل ثابت نخواهد بود؛ زیرا کتابی که مدّعی حیاتبخشی است، با قفل قلب و یُبس دل و رکود ذهن موافق نیست و دفتری که داعیه ثبات و دوام دارد، با زمانمندی و زوال مخالف است، بلکه معنای عریق آن مرهون ارزیابی عقل در هندسه دین و شریعت است
ـ کبر، از اخلاق خاصه شیطان است.
ـ از نتایج صبر، تربیت نفس است.
ـ اگر به سبب اعمال و کردار و رفتار ناروای شما یک نفر گمراه شده و از اسلام برگردد، مرتکب اعظم کبایر می باشید.
ـ عالم سوء، عالم متوجه به دنیا و عالمی که در فکر حفظ مسند و ریاست باشد، نمی تواند با دشمنان اسلام مبارزه نماید.
ـ قبل از آنکه عنان اختیار از کف شما ربوده شود، خود را بسازید و اصلاح کنید.
ـ علم و تقوا اگر در کسی جمع باشد، در دنیا و آخرت سعادتمند است .
ـ توجه به زرق و برق دنیا، انسان را از آن احساس انسانی اش می برد.
ـ خودبینی، ارث شیطان است.
ـ راه مستقیم الهی است که می تواند انسان را از نقص، رو به کمال ببرد.
ـ مقاصد وقتی که عالی شد، زحمت های در راه آن مقصد، باید در نظر انسان نباشد.
ـ ایمان، نوری است الهی که قلب را مورد تجلیات حق تعالی قرار می دهد
.
ـ برای هر کسی، هر کاری که بکند، باز جای توبه هست؛ در توبه باز است و رحمت خدا واسع است.
ـ اهمیت امراض نفسانیه، هزاران درجه بیشتر از امراض جسمانیه است.
ـ تمام فسادهایی که در عالم پیدا می شود، از خودخواهی پیدا می شود.
ـ آن علمی که شروع بشود به اسم ربّ، نور هدایت دارد.
ـ وای به حال طالب علمی که علوم، در قلب او کدورت و ظلمت آورد
.
ـ علم نور است، ولی در دل سیاه و قلب فاسد، دامنه ظلمت و سیاهی را گسترده تر می سازد.
ـ در درس و بحث، اخلاص داشته باشید تا شما را به خدا نزدیک کند.
ـ علمی که انسان را به خدا نزدیک می کند، در نَفس دنیا طلب، باعث دوری بیشتر از درگاه ذی الجلال می گردد.
ـ حزب اللّه باشید و از زرق و برق زندگی و جلوه های ساختگی آن بپرهیزید.
ـ گمان نمی کنم عبادتی بالاتر از خدمت به محرومین وجود داشته باشد
.
ـ نماز خوب، فحشا و منکر را از یک امت بیرون می کند.
ـ طبقه ای که می خواهند مردم را ارشاد کنند، باید اقوالشان با اعمالشان موافق باشد.
ـ حقوق اسلام، یک حقوق مترقی و متکامل و جامع است.
ـ با خَلق خدا حسن سلوک داشته، نیکو معاشرت کنید و با نظر عطوفت و مهربانی به آنان بنگرید.
ـ آن چیزی که دارد این سیاره ما را در سراشیبی انحطاط قرار می دهد، انحراف اخلاقی است.
ـ اهل آخرت با هم در صلح و صفا هستند و قلب هایشان مملو از محبت خدا و بندگان خداست
ـ شهدا را قلم ها می سازند و قلم ها هستند که شهید پرورند.
ـ مهم ترین عامل در کسب خودکفایی و بازسازی، توسعه مراکز علمی و تحقیقاتی و تمرکز و هدایت امکانات و تشویق همه جانبه نیروهای متعهد و متخصص است.
ـ آن کس قلمش قلم انسانی است که از روی انصاف بنویسد
اشاره
با توجه به تحول شگرفی كه در ملت ایران، به ویژه جوانان به واسطه نفس قدسی و گرم امام به وجود آمد و نقش عظیم ایشان در هدایت انقلاب كبیر اسلامی كه از بزرگترین ثمرات آن، احیای دین در جهان امروز است، بازنگري رهنمودهاي آن روح الهى، ضروری است. ازاینرو، در این مقاله، سعي شده است رابطه امام خمينى(ره) و نسل جوان در رهنمودها،هشدارها، اظهار علاقه و ارادتهای ایشان بررسی شود.
انس با قرآن و دعا
امام خمینی(ره) در توصیه به فرزندشان، حاج سید احمد خمینی مینویسد:«فرزندم! با قرآن این كتاب معرفت آشنا شو؛ اگرچه با قرائت آن، و راهی از آن به سوی محبوب باز كن. ... پسرم!دعاها و مناجاتهایی كه از ائمه معصومین(ع) به ما رسیده است،بزرگترین راهنماهای آشنایی با او ـ جلّ و علا ـ است و والاترین راهگشای عبودیت و رابطه بین حق و خلق است و مشتمل بر معارف الهی و وسیله انس با اوست و... وسوسههای بیخبران تو را از تمسك به آنها و اگر توانی از انس با آنها غافل نكند» 1
پی نوشت ها :
[1]. وعده دیدار، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى(ره)، 1374، چ 1، صص 83 و 84
فقط انگیزه الهی
رابطه با خدا، فطریترین، اصولیترین، كارسازترین و زیباترین رابطه است. امام خمينى(ره) درباره اين رابطه سفارش ميفرمايد:»دانشگاهها را باید شما رو به خدا ببرید،رو به معنویت ببرید و همه درسها هم خوانده بشود، همه درسها هم برای خدا خوانده بشود».[1]
ایشان در وصیتنامه خویش به جوانان توصیه میكند:»اینجانب به همه نسلهای حاضر و آینده وصیت میكنم كه اگر بخواهید اسلام و حكومت الله برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگران خارج و داخل از كشورتان قطع شود، این انگیزه الهی را كه خداوند تعالی در قرآن كریم بر آن سفارش فرموده است،از دست ندهید».[2]و همچنین میفرماید: «من برای آنكه شما جوانان شایستهای هستید، علاقه دارم كه جوانی خود را در راه خداوند و اسلام عزیز و جمهوری اسلامی صرف كنید تا سعادت هر دو جهان را دریابید».[3
[1]. كلمات قصار پندها و حكمتها، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى(ره)، 1372، چ 1، ص 200.
[2]. بخشي از وصيتنامه الهي ـ سياسي امام خمينى(ره).
[3]. همان
دنیا را به چیزی نگیرید
جذابيتها و ظواهر دنيا آنقدر لذتبخش است كه نه تنها مردم عادى، بلكه بزرگان را به خود جذب میكند و فقط هنر مردان خداست كه میتوانند از این دام رهایی پیدا كنند. امام خمينى(ره) در اين باره ميفرمايد: «توجه كنید كه دنیا را به چیزی نگیرید. توجه كنید كه همه رفتنی هستیم و باید به خدای تبارك و تعالی نزدیك بشویم تا آنجا ما را راه بدهند».[7]
در جای دیگر نیز میفرماید:»اموری كه مربوط به این عالم است، گذراست. زودگذر هم هست و پیروزیها و شكستها و خوشیها و ناخوشیهای این دنیا بیش از چند روزی و مقدار اندكی پایدار نیست. آنچه برای من و شما میماند، آن چیزی است كه در درون خودتان تحصیل كرده باشید. باور كنیم كه خدای تبارك و تعالی حاضر است. باور كنیم كه همه چیز به دست اوست».
امام خمینی در اینباره میفرماید:«بهار توبه، ایام جوانی است كه بار گناهان، كمتر و كدورت قلبي و ظلمت باطنى، ناقصتر و شرایط توبه، سهلتر و آسانتر است».[1]
خودباورى
امام خمینی(ره) با اشاره به تلاش دشمن براي نااميد كردن جوانان و انكار پيشرفتهاي عظيم ملت ايران، تأكید میكرد دشمن میخواهد به جوان ایرانی القا كند كه بدون وابستگی به قدرتها به جایی نخواهد رسید و از این راه، انگیزه حركت و پیشرفت را از ملت و جوانان ایران بگیرد، ولی موفق نخواهد شد. حضرت امام در مورد قدرت سازندگي جوانان بر خودباورى جوانان و خوداتكايي و ابتكار و تلاش علمي آنان تأكيد ميورزيد و ميفرمود: «جوانهای ما اثبات كردند كه میتوانند خودشان عمل بكنند و شما مطمئن باشید كه در درازمدت،شما همه كار میتوانید بكنید. همانطوری كه با شجاعت، ابرقدرتها را خارج كردید، با شجاعت در فرهنگ خودتان كار بكنید و در كارهای خودتان،خودتان عمل بكنید و اتكای خودتان را هر روز به خارج كم بكنید و یك وقتی برسد كه هیچ اتكا به خارج،ما نداشته باشیم و همه چیز را خودمان تهیه كنیم».[2]
ایشان در جای دیگر بر این مطلب تأكید میكند:»ما باید این را بفهمیم كه همه چیز هستیم، و از هیچكس كم نداریم. ما كه خودمان را گم كرده بودیم، باید این خودِ گمكرده را پیدا كنیم».[3]
[1]. كلمات قصار، پندها و حكمتها، ص 216.
[2]. صحیفه نور، ج 16، ص 63.
[3]. كلمات قصار و پندها و حكمتها، ص 73
امروز دیگر مبارزه ما، مبارزه با سلاح و توپ و تفنگ نیست؛زیرا دشمن دریافته است كه ارادههای پولادین ایرانی با این اسلحهها از پای نمینشیند. اكنون مبارزه،مبارزه علمی و تلاش و كوشش در راه تحقق اهداف است. رهبر كبیر انقلاب كه با ژرفنگری خود این انقلاب را به پیروزی رساند، برای ادامه این راه، ما را چنین راهنمایی میكند: «من در اینجا به جوانان عزیز كشورمان، به اين سرمايهها و ذخيرههاي عظيم الهي و به اين گلهاي معطر و نوشكفته جهان اسلام سفارش ميكنم كه قدر و قيمت لحظات شيرين زندگي خود را بدانيد و خودتان را براي يك مبارزه علمي و عملى بزرگ تا رسيدن به اهداف عالي انقلاب اسلامي آماده كنيد».
نیز در جای دیگر میفرماید: «بهترين و مؤثرترين مبارزه با اجنبى، مجهز شدن به سلاح علم و دین و دنیاست و خالیكردن این سنگر و دعوت به خلع این سلاح خیانت به اسلام و مملكت اسلامی است».[
حفظ استقلال و نفي وابستگى
امام بر استقلال به اندازه ای بود كه محاصره اقتصادی ایران از سوی امریكا را یك پیروزی برای ملت ایران دانست، تا به این ترتیب، جوانان و متخصصان داخلى، نوآوریها و اختراعات خود را بروز دهند. ایشان در این باره فرمود: «حصر اقتصادى، جوانان ما را بیدار كرد و فهمیدند خودشان باید كار كنند و زحمت بكشند تا احتیاجی به خارج نداشته باشند.» [1] و در جای دیگر فرمود: «فرزندان عزیزم! دیگر این شمایید كه باید هر چه بیشتر كوشش كنید تا نهال آزادی و استقلال كشور را آبیاری كنید».
[1]. جوانان از ديدگاه امام خمينى(ره)، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى(ره)، 1378، چ 5، ص 309.
شما جوانان... باید با وحدت كلمه، با اسلام،با ایمان از این نهضت تا اینجا كه آمدهاید، از اینجا به بعد هم به جلو بروید. باید همه ریشههای استبداد و استعمار را از این مملكت بكنید. باید این مملكت را پاكسازی كنید... به نیروی شما جوانان باید این مملكت اصلاح بشود».[1]
بیداری در مقابل توطئههای دشمنان
امام خمینی(ره) در بخشي از وصيتنامه خود ميفرمايد: «از جوانان، دختران و پسران میخواهم كه استقلال و آزادی و ارزشهای انسانی را، ولو با تحمل زحمت و رنج، فدای تجملات و عشرتها و بیبندوباریها و حضور در مراكز فحشا كه از طرف غرب و عمال بیوطن به شما عرضه میشود نكنند؛ كه آنان چنانچه تجربه نشان داده،جز تباهی شما و اغفالتان از سرنوشت كشورتان و چاپیدن ذخایر شما و به بند استعمار و ننگ وابستگی كشیدنتان و مصرفی نمودن ملت و كشورتان به چیز دیگر فكر نمیكنند و میخواهند با این وسایل و امثال آن شما را عقبمانده و به اصطلاح آنان، «نیمهوحشی» نگه دارند».
در سفارش به این امر مهم نیز میفرماید: «شما جوانان برومند، شما محصلین ارجمند كه امید من هستید و نوید من هستید، باید در هر جا كه هستید، در هر جایی از ایران كه هستید، باید بیدار باشید، با بیداری از حقوق خودتان دفاع كنید».[2
[="]1]. كلمات قصار پندها و حكمتها، ص 114.
[2]. جوانان از ديدگاه امام خمينى(ره)، ص 167. [="]
امام خمینی(ره) در بخشي از وصيتنامه خود ميفرمايد: «از جوانان، دختران و پسران میخواهم كه استقلال و آزادی و ارزشهای انسانی را، ولو با تحمل زحمت و رنج، فدای تجملات و عشرتها و بیبندوباریها و حضور در مراكز فحشا كه از طرف غرب و عمال بیوطن به شما عرضه میشود نكنند؛ كه آنان چنانچه تجربه نشان داده،جز تباهی شما و اغفالتان از سرنوشت كشورتان و چاپیدن ذخایر شما و به بند استعمار و ننگ وابستگی كشیدنتان و مصرفی نمودن ملت و كشورتان به چیز دیگر فكر نمیكنند و میخواهند با این وسایل و امثال آن شما را عقبمانده و به اصطلاح آنان، «نیمه وحشی» نگه دارند».
در سفارش به این امر مهم نیز میفرماید: «شما جوانان برومند، شما محصلین ارجمند كه امید من هستید و نوید من هستید، باید در هر جا كه هستید، در هر جایی از ایران كه هستید، باید بیدار باشید، با بیداری از حقوق خودتان دفاع كنید».1
[1]. كلمات قصار پندها و حكمتها، ص 114
امام خمینی(ره) به اثرگذاری دانشگاه بر جامعه كنوني و آينده معتقد بود و نجات كشور از انحرافات را در گرو نجات دانشگاهها ميدانست و ميفرمود:»به همه نسلها توصیه میكنم برای نجات خود و كشور عزیز و اسلام آدمساز،دانشگاهها را از انحراف و غرب و شرقزدگی حفظ و پاسداری كنید و با این عمل انسانی ـ اسلامی خود، دست قدرتهای بزرگ را از كشور قطع و آنان را ناامید نمایید. ... . پس اكنون كه دانشگاهها و دانشسراها در دست اصلاح و پاكسازی است، بر همه ما لازم است با متصدیان كمك كنیم و برای همیشه نگذاریم دانشگاهها به انحراف كشیده شود و هر جا انحرافی به چشم خورد، با اقدام سریع به رفع آن كوشیم. و این امر حیاتی باید در مرحله اول با دست پرتوان خود جوانان دانشگاهها و دانش سراها انجام گیرد كه نجات دانشگاه از انحراف، نجات كشور و ملت است».
ایشان در ادامه به جهت تأكید بر این مطلب میافزاید: «وصیت اینجانب به جوانان عزیز دانشسراها و دبیرستانها و دانشگاهها آن است كه خودشان شجاعانه در مقابل انحرافات قیام نمایند تا استقلال و آزادی خود و كشور و ملت خودشان مصون باشد».
فرازي از وصيتنامه الهي ـ سياسي امام خمينى(ره).
[
یأس؛ هرگز
از نقشههایی كه دشمنان ما پس از شكست باورنكردنی برای ما كشیدند، تلقين روحيه یأس و نااميدی در ميان ملت، به ویژه جوانان است تا به آنها القا كند نمیتوانند كشور را بدون وابستگی به غرب اداره كنند. امام با هوشيارى، همیشه به ملت امیدواری میداد و آنها را از ناامید شدن منع میكرد: «یكی از جنود ابلیس، یأس است، در اموري كه انسان بايد با اميد و طمأنينه و تسليم عمل بكند و شياطين ايجاد یأس ميكنند و با ايجاد یأس جوانهاي ما را در آن مسائلي كه بايد تصميم جدي پيش بروند، گاهی سست میكنند». 1
1- جوانان از ديدگاه امام خمينى(ره)، ص 314.
دفاع از اسلام
امام خمینی(ره) ميفرمايد: «شما جوانان تحصیلكرده در هر جا هستید، وظایف خطیری دارید. وظیفه دفاع از اسلام كه به عهده هر فرد مسلم است، وظیفه دفاع از میهن و استقلال آن، وظيفه شناساندن اسلام بزرگ به جوامع بشرى. بكوشید و خود به احكام اسلام عمل كنید و دیگران را وادار به عمل كنید و پردههای ضخیمی كه كجروان بر چهره نورانی اسلام افكندهاند را برطرف كنید. باید اشخاص و طلاب جوان كه مشغول به تحصیل هستند، علاوه بر تحصیل، بروند و تبلیغ كنند».