جمع بندی تفاوت متافیزیک و علوم ماوراء الطبیعه

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تفاوت متافیزیک و علوم ماوراء الطبیعه

سلام
متافیزیک چیست و چه فرقی با علم ماوراءالطبیعه دارد؟
موضوعات مورد بحث در هر کدام چیست؟
آیا دانشمندانی در زمینه ماوراءالطبیعه نظریات داشته و تحقیقاتی کرده اند؟
آیا کسب علوم ماوراءالطبیعه امکان پذیر است؟ آیا این علوم اعتباری دارند؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد صدیق

[=microsoft sans serif]

صمیمی;909610 نوشت:
متافیزیک چیست و چه فرقی با علم ماوراءالطبیعه دارد؟

باسلام و عرض ادب

متافیزیک نام دیگر مابعدالطبیعه است.
متافیزیک یا ما بعد الطبيعه علمى است كه به بخشى از نوشته‏ هاى ارسطو كه مربوط به فلسفه اولى است، اطلاق مى‏ شود. اين بخش از نوشته‏ هاى ارسطو را از اين جهت به اين اسم ناميده‏ اند كه، آندروينكوس رودسى كه در قرن اول پيش از ميلاد، آثار ارسطو را جمع‏ آورى كرده است، مباحث فلسفه اولى را در مجموعه آثار ارسطو، بعد از علوم طبيعى قرار داده است.(1)
در کتاب ارسطو نام این بخش به "متافیزیک" معروف شد و در ترجمه عربی به "مابعدالطبیعه" یعنی مباحث که از نظر کتابی، بعد از مباحث طبیعی مطرح شده است، انتخاب کردند.

ـــــــــــــ
1. جمیل صلبیا، فرهنگ فلسفی، ج1، ص559

[=microsoft sans serif]

صمیمی;909610 نوشت:
موضوعات مورد بحث در هر کدام چیست؟

موضوع علم مابعدالطبیعه که به نام «فلسفه اولى‏»، «فلسفه عليا»، «علم اعلى»، «علم كلّى»، «الهيّات» نیز نامیده میشود(2) عبارت است از "موجود بما هو موجود" یا به عبارتی "وجود بما وجود"(3)
یعنی بحثهایی که در این علم میشود، برخلاف سایر علوم که از موجودهای خاص و مقید و مشخص بحث میکند، کاملا کلی و ناظر به اصل وجود است.
مثلا در فیزیک از موجودات بحث میشود منتها از موجوداتی که متحرک هستند نه موجودات ثابت، آن هم از این جهت که متحرک هستند. یعنی در فیزیک، ما به دنبال حیثیت و ویژگی حرکتی موجودات هستیم.

به بیان استاد شهید مرتضی مطهری، فلسفه و تفکیک آن از سایر علوم متداول عبارت است از :
فلسفه عبارت است از: «علم به احوال موجود از آن جهت كه موجود است نه از آن جهت كه تعين خاص دارد، مثلًا جسم است يا كمّ است يا كيف است يا انسان است يا گياه است و غيره».
توضيح اینکه
اطلاعات ما درباره اشياء دو گونه است:
يا مخصوص است به نوع و يا جنس معيّنى، و به عبارت ديگر درباره احوال و احكام و عوارض خاص يك نوع و يا يك جنس معيّن است، مثل علم ما به احكام اعداد و يا احكام مقادير و يا احوال و آثار گياهان و يا احوال و آثار و احكام بدن انسان و امثال اينها كه اول را علم «حساب» يا «عدد شناسى» مى‏ ناميم، و دوم را علم «هندسه» يا «مقدار شناسى»، و سوم را علم «گياه شناسى»، و چهارم را علم «پزشكى» يا «بدن شناسى»، و همچنين ساير علوم از قبيل آسمان شناسى، زمين شناسى، معدن شناسى، حيوان شناسى، روان شناسى، جامعه شناسى، اتم شناسى و غيره.

و يا مخصوص به نوع خاص نيست، يعنى موجود از آن جهت كه نوع خاص است آن احوال و احكام و آثار را ندارد، بلكه از آن جهت داراى آن احكام و احوال و آثار است كه «موجود» است. (4)

ـــــــــــ
2. استاد مطهری، مجموعه اثار، ج5، ص130
3. ر.ک: اسفار اربعه، ج1، ص27-29
4. مطهری ،همان.

[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]

صمیمی;909610 نوشت:
آیا دانشمندانی در زمینه ماوراءالطبیعه نظریات داشته و تحقیقاتی کرده اند؟

منظور از این سوال معلوم نیست. منظور ازدانشمندان چیست و منظور ازنظریه داشتن چیست؟

[=microsoft sans serif]

صمیمی;909610 نوشت:
آیا کسب علوم ماوراءالطبیعه امکان پذیر است؟ آیا این علوم اعتباری دارند؟

علم ماوراء طبیعت از جمله علومی است که مباحث آن با روش عقلی و با استدلال های مبتنی بر مقدمات یقینی و بدیهی اثبات میشود. بنابراین روشن است که کسب آن و معرفت به آن امکان پذیر است.
در مورد اعتباری بودن نیز باید منظور خود را از اعتباری روشن کنید. زیرا اعتباری معانی مختلفی دارد. در برخی موارد شامل امور صرفا ذهنی میشود(معقول ثانی منطقی) و در برخی موارد شامل اموری که منشأ خارجی دارند میشود(معقول ثانی فلسفی) و در برخی موارد مربوط به اموری است که در خارج مستقلا وجود ندارند(مانند ماهیت).

موفق باشید.

صدیق;911916 نوشت:
به بیان استاد شهید مرتضی مطهری، فلسفه و تفکیک آن از سایر علوم متداول عبارت است از :
فلسفه عبارت است از: «علم به احوال موجود از آن جهت كه موجود است نه از آن جهت كه تعين خاص دارد، مثلًا جسم است يا كمّ است يا كيف است يا انسان است يا گياه است و غيره».
توضيح اینکه

سلام و تشکر
شما از نظر کلی فرمودید.اما من هنوز متوجه نشدم اگر علم ما بعد الطبیعه یا متافیزیک هست دیگر علم ماوراءالطبیعه چیست؟
یعنی چه موضوعاتی وجود دارند که مختص ماوراءالطبیعه هستند و در متافیزیک یا فلسفه به انها پرداخته نمی شود.

صدیق;911917 نوشت:
منظور از این سوال معلوم نیست. منظور ازدانشمندان چیست و منظور ازنظریه داشتن چیست؟

مثلا در فلسفه دانشمندانی مثل ابن سینا و ملاصدرا بودند که نظریات مانند اصالت وجود و حرکت جوهری و ... مطرح شد.آیا در ماورالطبیعه هم چنین افرادی بودند که دانشمند علوم ماورای طبیعه باشند؟ و تحقیقاتی از انها ثبت شده باشد؟

صدیق;911917 نوشت:
در مورد اعتباری بودن نیز باید منظور خود را از اعتباری روشن کنید. زیرا اعتباری معانی مختلفی دارد.

منظور از اعتباری یعنی اینکه مباحث انها منشا خارجی داشته باشد.

[=microsoft sans serif]

صمیمی;911937 نوشت:
شما از نظر کلی فرمودید.اما من هنوز متوجه نشدم اگر علم ما بعد الطبیعه یا متافیزیک هست دیگر علم ماوراءالطبیعه چیست؟

ماوراء الطبیعه به اموری گفته میشود که فیزیکی نیستند و علم ماوراء الطبیعه به علمی گفته میشود که به چنین موجوداتی پرداخته میشود.
و از آنجا که مابعد الطبیعه ومتافیزیک به مطلق موجودات(موجود بما هو موجود) میپردازد، موضوع ماوراء الطبیعه، بخشی ازمسائل مابعدالطبیعه است.(ر.ک: مجموعه اثار استاد مطهری ،ج5، ص135)

[=microsoft sans serif]

صمیمی;911937 نوشت:
یعنی چه موضوعاتی وجود دارند که مختص ماوراءالطبیعه هستند و در متافیزیک یا فلسفه به انها پرداخته نمی شود.

برخی ازمسائل ماورائی، در هر دو علم بحث میشود. مانند خدا و عالم عقول و... هرچند حیثیت بحث فرق میکند. یعنی در مابعدالطبیعه به این جهت که یکی از مصادیق موجود است از او بحث میشود و در ماوراء الطبیعه به این جهت که یکی از مصادیق موجود ماورائی است.

البته برخی ازجزئیات موجودات عالم ماوراء، در علم مابعدالطبیعه بحث نباید بشود و اگر هم بحث شود به صورت استطرادی است.

[=microsoft sans serif]

صمیمی;911941 نوشت:
مثلا در فلسفه دانشمندانی مثل ابن سینا و ملاصدرا بودند که نظریات مانند اصالت وجود و حرکت جوهری و ... مطرح شد.

ابتدا در مورد این بخش لازم است به نکاتی توجه کرد:
نکته اول:
فلسفه در زمان سابق به دو بخش نظری و عملی تقسیم میشد.
بخش نظری نیز به سه بخش طبیعیات، ریاضیات و فلسفه اولی تقسیم میشد.
فلاسفه سابق و حکمای قدیم به هر سه بخش نظری و گاه به بخشهای عملی نیز میپرداختند و حتی گاهی پزشک و منجم نیز بودند ولی حیثیت آنها با هم فرق داشت.

نکته دوم:
بحث اصالت وجود و حرکت جوهری سنخ بحثشان، طبیعی نیست و با استدلال عقلی و بر اساس مبانی فلسفی اثبات میشود نه اینکه فیلسوف برای طرح یا نقد آن سراغ ادله طبیعی وتجربی رفته باشد یابرود.

[=microsoft sans serif]

صمیمی;911941 نوشت:
آیا در ماورالطبیعه هم چنین افرادی بودند که دانشمند علوم ماورای طبیعه باشند؟ و تحقیقاتی از انها ثبت شده باشد؟

[=microsoft sans serif]اما در مورد این بخش:
برخی از علمای طبیعی بوده اند که نظریات متافیزیکی نیز داده اند و در طول تاریخ وجود داشته اند. افرادی چون نیوتن، هاوکینگ و ...
نام این افراد مهم نیست و حتی نظریه پردازی آنها و دخالتشان در امورمتافیزیکی نیز نه مهم است و نه اشتباه.
اشتباه در اینجاست که ساحت علوم با هم اشتباه شود و در بررسی یک علم، از شیوه و متد آن خارج شویم. مثلا در اثبات یا نفی یک مسئله فیزیکی استدلال عقلی بیاوریم و در اثبات و نفی یک مسئله متافیزیکی، استدلال فیزیکی بیاوریم.
مثلا برای ابطال علیت، از کوانتوم استدلال بیاوریم و برای انکار وجود خدا، از مشاهده نشدن او در بین کرات و ستارگان.

[=microsoft sans serif]

صمیمی;911941 نوشت:
منظور از اعتباری یعنی اینکه مباحث انها منشا خارجی داشته باشد.

اگر منظور این باشد، باید عرض کنم، چون مسائل متافیزیکی که در فلسفه اولی از آنها بحث میشود، از مسائلی است که یا معقول اولی است(یعنی مصداق خارجی دارد) و یا معقول ثانی فلسفی(یعنی گرچه مصداق مشخص خارجی ندارد ولی منشأ انتزاع دارد)
بنابراین برخی از مسائل متافیزیکی، به این معنا اعتباری میشود و برخی دیگر نه.
ولی بایددقت کرد که هنگام استعمال واژه "اعتباری" دقت کرد و انرا همراه با قیدش به کاربرد تا مایه اشتباه و خلط آن با اعتباری های دیگر نشود.

[=microsoft sans serif]پرسش: چند سوال در مورد متافیزیک داشتم.

1. متافیزیک چیست و چه فرقی با علم ماوراءالطبیعه دارد؟
2. موضوعات مورد بحث در هر کدام چیست؟

باسلام و عرض ادب

در مورد سوال اول:
متافیزیک نام دیگر مابعدالطبیعه است.
متافیزیک یا ما بعد الطبيعه علمى است كه به بخشى از نوشته‏ هاى ارسطو كه مربوط به فلسفه اولى است، اطلاق مى‏ شود. اين بخش از نوشته‏ هاى ارسطو را از اين جهت به اين اسم ناميده‏ اند كه، آندروينكوس رودسى كه در قرن اول پيش از ميلاد، آثار ارسطو را جمع‏ آورى كرده است، مباحث فلسفه اولى را در مجموعه آثار ارسطو، بعد از علوم طبيعى قرار داده است.(1)
در کتاب ارسطو نام این بخش به "متافیزیک" معروف شد و در ترجمه عربی به "مابعدالطبیعه" یعنی مباحث که از نظر کتابی، بعد از مباحث طبیعی مطرح شده است، انتخاب کردند.

در مورد سوال دوم:
موضوع علم مابعدالطبیعه که به نام «فلسفه اولى‏»، «فلسفه عليا»، «علم اعلى»، «علم كلّى»، «الهيّات» نیز نامیده میشود(2) عبارت است از "موجود بما هو موجود" یا به عبارتی "وجود بما وجود"(3)
یعنی بحثهایی که در این علم میشود، برخلاف سایر علوم که از موجودهای خاص و مقید و مشخص بحث میکند، کاملا کلی و ناظر به اصل وجود است.
مثلا در فیزیک از موجودات بحث میشود منتها از موجوداتی که متحرک هستند نه موجودات ثابت، آن هم از این جهت که متحرک هستند. یعنی در فیزیک، ما به دنبال حیثیت و ویژگی حرکتی موجودات هستیم.

به بیان استاد شهید مرتضی مطهری، فلسفه و تفکیک آن از سایر علوم متداول عبارت است از :
فلسفه عبارت است از: «علم به احوال موجود از آن جهت كه موجود است نه از آن جهت كه تعين خاص دارد، مثلًا جسم است يا كمّ است يا كيف است يا انسان است يا گياه است و غيره».
توضيح اینکه
اطلاعات ما درباره اشياء دو گونه است:
يا مخصوص است به نوع و يا جنس معيّنى، و به عبارت ديگر درباره احوال و احكام و عوارض خاص يك نوع و يا يك جنس معيّن است، مثل علم ما به احكام اعداد و يا احكام مقادير و يا احوال و آثار گياهان و يا احوال و آثار و احكام بدن انسان و امثال اينها كه اول را علم «حساب» يا «عدد شناسى» مى‏ ناميم، و دوم را علم «هندسه» يا «مقدار شناسى»، و سوم را علم «گياه شناسى»، و چهارم را علم «پزشكى» يا «بدن شناسى»، و همچنين ساير علوم از قبيل آسمان شناسى، زمين شناسى، معدن شناسى، حيوان شناسى، روان شناسى، جامعه شناسى، اتم شناسى و غيره.

و يا مخصوص به نوع خاص نيست، يعنى موجود از آن جهت كه نوع خاص است آن احوال و احكام و آثار را ندارد، بلكه از آن جهت داراى آن احكام و احوال و آثار است كه «موجود» است. (4)

موفق باشید.
ـــــــــــــ
1. جمیل صلبیا، فرهنگ فلسفی، ج1، ص559(نرم افزار کتابخانه حکمت)
2. مرتضی مطهری، مجموعه اثار، ج5، ص130(نرم افزار مجموعه اثار استاد مطهری)
3. ر.ک: اسفار اربعه، ج1، ص27-29(نرم افزار کتابخانه حکمت)
4. مطهری ،همان.

موضوع قفل شده است