جمع بندی ترسناک ترین موجود عالم چیست؟؟

تب‌های اولیه

130 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

حق دوست;893195 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]

سلام و عرض ادب

الان اکثر دختران و پسران به خوبی میدونن هدف از دوستی یک رابطه موقت برای رفع نیاز (خواه جنسی و خواه عاطفی) هست و حرف شما مبنی به ندانستن و عدم آگاهی دختران نسبت به انگیزه پسران و همینطور انگیزه ازدواج دختران از دوستی تا 10 20 سال پیش شاید قابل قبول بود نه الانی که زن متاهل دوست پسر داره یا دختری چند تا چند تا دوست پسر داره. لابد این لیست بلند بالاش هم به خاطر افزایش احتمال ازدواجش هست.

در ضمن ترسناک ترین موجود عالم خداست بهتره به جای ترسوندن این خانم ها از مرد ترسناک، مرد و زن گناهکار (یا دارای قصد گناه) رو از عقوبت الهی بترسونیم و بگین امکان لغزش برای همه وجود داره که عذاب دردناک جهنم نصیبشون نشه.

و من الله توفیق

یا حق

خدا و دوستی غیر مشروط هر دوشون از یک لحاظ واقعا ترسناک هستند .
از اون جهت که اطمینان میکنی و توکل میکنی و مدتی در درونت احساس گرمی میکنی .... احساس شور و شعف میکنی ...
و یهو زیر پات خالی میشه و تمام اعتمادت رو بهش از دست میدی ...
این ترسناک ترین چیز هست .

متاسفانه این بحثی نیست که بشه با قلم اون رو عنوان کرد .
در فیلم خشم و هیاهو ... کارگردان این حالت رو خوب به تصویر میکشه .

دختر و پسری ( متاهل ) با هم دوست میشن .
دختر عاشق پسر میشه .
پسر برای پول همسر خودش رو میکشه .
پسر به دختر میگه ... تو قتل رو به گردن بگیر ... اگر این کار رو بکنی من صاحب خون همسرم هستم و تو را میبخشم و پات به چوبه دار نمیرسه .
دادگاه برگزار میشه .
اون پسر تقاضای اشد مجازات برای دخترک میکنه .

دختر صداش در میاد و داد و هوار میزنه که ما قول و قرارمون چیز دیگست .
جلسه دادخواهی به روز دیگر میافتد .
دخترک قتل رو قبول میکنه و خودش رو به چوبه دار میسپاره . و نمیگه که چه اتفاقی افتاده .

چون تمام زندگیش اون پسر بود ... و وقتی اون شکست ... واقعا دلیلی برای زنده موندن نداشت .

مراد از "ترس" در "ترسناکترین" ، چه ترسی است؟ ترس حسی؟ ترس عقلی؟ ترس خیالی؟

احتمالا "ترس" یک امر عدمی باشد. یعنی وقتی "امنیت" وجود ندارد و "خطر" هست.

امور عدمی با "وجود" نسبتی ندارند. بلکه هر چه از قلمرو وجود دورتر شویم ، این امور بیشتر تصور می شوند.

بنابر این ، احتمالا ترس مورد نظر شما ، یک ترس عقلی است که منشأ آن آدمهایی هستند که فاقد "انسانیت" هستند.

از آنجاییکه "آدم" ، پیشرفته ترین موجود جهان است (تبارک الله احسن الخالقین) ، این موجود ، اگر "متصل به خدا" باشد ، "بهترین" موجود ، و اگر "جدا از خدا" باشد ، خطرناکترین موجود است.

پس: خطرناکترین موجود ، حتماً یک "آدم" است. نه موجودی غیر از آدم.
(گرچه همین آدم می تواند "بهترین" موجود هم باشد).

حال ، "آدم" چه موقع و به چه میزانی خطرناک می شود؟ موقعی که از خدا جدا شود و به میزانی که از خدا دور شده است.

تا اینجا ، جنسیت ، نقشی در بحث ندارد.

اما چون مردان از مواهب الهی ای برخوردارند که به آنها توانایی های خاصی بخشیده ، و چون زنان از مواهب دیگری برخوردارند که به موجب آنها ، "لطافت" و نتیجتاً "تأثر پذیری" بیشتری دارند، و "گوهر"های معنوی ایی دارند که "آسیب پذیری بیشتری" دارند، لذا به طور طبیعی زمینه این اقتضاء وجود دارد که از نظر طبیعت و شیوع موارد، بیشترین خطر از سوی مردان برای زنان باشد. اما این مطلب ، اصلا منافی آن نیست که یک زن نمی تواند توانایی های زنانه خودش را در مسیر "شیطان" به کار گیرد و "خطرناکتر" از "مردان خطرناک" شود.

Miss.Narges;893009 نوشت:
به نظر من از یه طرف آسیب پذیری پسرها هم بیشتره

بله؛ این موضوع رو هم قبول دارم. عرض بنده در اون جا آسیب پذیری از جهت عاطفی و برخی موارد دیگر بود. هر دو هر دو آسیب می بینند. هر کدام از جنبه ای.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]سلام و عرض ادب
اساسا ویژگی انجمن های گفتگو تضارب آرا و گفتگو و بیان نظرات موافق و مخالف هست .
هیچ مانعی برای نقد و بررسی و یا انتقاد از نظر کارشناس در چارچوب قوانین و آداب اخلاقی نیست .
در اینجا همه ما در حال گفتگو برای رسیدن به یک نتیجه مطلوب و منطقی هستیم .
البته تاکید میکنم در مباحث محور و جمع کننده بحث کارشناسان سایت هستند .
بنابر این ما دغدغه ای برای بیان نظرات موافق و مخالف نداریم .

با تشکر[/]

زینبیون;893083 نوشت:
دکتر امان الله قرائی مقدم، جامع شناس و استاد دانشگاه در مورد دوستی های خیابانی به خبرنگار برنا گفت: در بررسی هایی که سال گذشته بر روی ۵۰دختر در استان البرز به صورت نمونه انجام دادیم ملاحظه کردیم که اکثر آنها دچار مشکلات روحی و فکری و عصبی شده اند و کارشان به جاهای باریک کشیده شده است.

وی با اشاره به نظر پسران در مورد چنین دخترانی اظهار داشت: هنگامی که از پسران سوال می شد، آیا با چنین دخترانی ازدواج می کنند، آنها به طور ۱۰۰درصد قبول نمی کردند و می گفتند: به دخترانی که به راحتی با ما دوست شدند، اعتماد نمی کنیم.

خواهر گرامی؛ این مواردی که از دیگران نقل می کنید نظر کارشناسی خود ما هم هست و هیچ انسان عاقلی منکر این موارد نیست. در بخش های متعدد و زیادی از سایت های مرکز به این مطلب پرداخته شده و خود بنده بارها در همین سایت عرض کرده ام که :

1. رابطه و دوستي پسر و دختري که نامحرم هستند، به گونه‌اي که امروز در جامعه ما وجود دارد و مرزها و احکام شرعي مراعات نمي‌شود، ‌غير شرعي و داراي اشکالات متعدد است. چرا که اين نوع دوستي ها يک دوستي ساده مانند دوستي دو دختر يا دو پسر نيست، بلکه در دوستي و ارتباط دو جنس مخالف، پديده‌اي وجود دارد که نبايد آن را ناديده گرفت و آن هم مسئله غريزه جنسي است که قابل انکار نيست. هرچه سعي شود ناديده گرفته شود، باز نمي‌توان وجود آن را انکار کرد. به خصوص در مورد دختران و پسران جواني که مجرّد بوده و در اوج بلوغ جنسي قرار دارند. لذا آنچه در اين دوستي ها مبادله مي شود، غير از آن دوستي ها خواهد بود.

2. گاه گمان مي شود رابطه اي که بين دختر و پسر وجود دارد مثل رابطه دو انسان بدون در نظر گرفتن جنسيت ايشان و قصد ازدواج يا روابط خاص است لذا گفته مي شود رابطه با جنس مخالف نيز مانند رابطه اي است که دو پسر و يا دو دختر با هم دارند، در حالي که چنين چيزي ممکن نيست . هر ارتباطي حتي ارتباط با جنس موافق، چه رسد به ارتباط با جنس مخالف، هدف و انگيزه اي را دنبال مي کند که نقش محرک را در ايجاد ارتباط بازي مي کند.
انگيزه‌هاي برقراري ارتباط با جنس مخالف متعدد است اما هر چه که باشد اگر اين ارتباط از چارچوب هنجاري اجتماعي و ديني خارج شود، آثار و تبعات متعددي از قبيل آسيب هاي رواني؛ آسيب‌هاي اجتماعي؛ آسيب هاي تربيتي؛ آسيب هاي معنوي به دنبال مي آورد.

3. نياز عاطفي نيازي است که حتي انسان وقتي در ميان انسان هاي مهربان هم قرار دارد، وجود آن را حس مي کند. احساس مي کند يکي ديگر بايد باشد تا با او راحت تر حرف هاي دلش را بزند، محبتش را عرضه کند و سنگ صبورش باشد. اين عطش و نياز را نسبت به جنس مخالف خود هم مي بيند. در اين ميان، هيچ چيزي نمي تواند به اين نياز حقيقي و مهم، به طيبي و طاهري و گوارايي ازدواج، پاسخ دهد. به واسطه وجود اين نياز است که وقتي انسان در کنار همسر قرار مي گيرد، به انس و آرامش مي رسد. اين آرامش نه يک امر مجازي و قرار دادي است، بلکه امري حقيقي و فطري است که بر حسب خلقت ما طرح ريزي شده است.
قرآن مي فرمايد: وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون (3)؛ از نشانه هاي او اين است که براي شما از جنس خودتان جفتي آفريد تا در کنار او آرامش يابيد. ميان شما مودت و رحمت قرار داد و در اين کار نشانه هايي است براي کساني که تفکر مي کنند.

و ........


خواهر گرامی آن چه شما مطرح می کنید از بحث تاپیک خارجه و بنده قصد پاسخ به موارد خارج از بحث رو ندارم. همه دختران و پسران می گویند با پسران و دخترانی که به راحتی با ما دوست شدند، اعتماد نمی کنیم.
کسی منکر این موارد و سایر مباحث که به جهت پرهیز از اطاله کلام از نقل آنها خوداری کردم نیست. مخالفت بنده و برخی دیگر از دوستان با این موضوع است که شما پسران ناخلف را سیبلی قرار داده اید و ایشان را مقصر به تمامه دانسته اید در حالی که چنین نیست. یکی از دوستان در خلل مباحث تاپیک به این موضوع اشاره کرد که بر فرض که پسران روباه مکار گرگ صفت؛ اما دختران اگر غفلت نکنند و خود راه را برای ایشان باز نکنند اتفاقی نمی افتد. دختری که خود با هزاران قلم آرایش بیرون میاد و یا دختری که خود با نامحرم ارتباط می گیرد و در ارتباطات خود حدود را رعایت نمی کند و .... در این گونه موارد که دیگر مقصر پسران نیستند.
بر فرض وجود روباهان مکار و گرگ صفت؛ اگر ایشان (دختران) چشمان خود را باز کنند و حدود الهی را رعایت کنند در دام نمی افتند.
علاوه بر این که در موارد بسیاری اصلا این (روباهان مکار گرگ صفت به قول شما) خود دختران هستند که شروع کننده این روابط هستند، آیا باز هم باید پسران سیبل قرار بگیرند؟! شما چون مطلع نیستید این گونه قضاوت می کنید. روزانه هزاران مورد در بخش متعدد مرکز، مراجعه می کنند، پسرانی که به قصد ازدواج پا پیش گذاشته اند و طرف مقابل قول ازدواج هم داده اما بعد از عقد با دیگران هم رابطه داره. وقتی ازش سوال می شود چرا؟ پاسخ می شنویم اون رو هم دوست دارم یا از قبل با او دوست بوده ام و .......
در پست آینده اگر امکان داشته باشد نمونه ای از مواردی رو برای شما مطرح خواهم کرد که در پیام خصوصی ها با بنده مطرح شده تا کمی باور کنید موضوع دو طرفه هست. هم شروع رابطه و هم آسیب های در روابط و هم عواقب اون برای هر دو طرفه. شاید کمی بهتر قضاوت کنید.

زینبیون;893083 نوشت:
دخترانی که حتی به قول برخی می خواهند مردی را تور بزنند به دنبال ازدواجند اما مردان اکثریتشان به دنبال بهره بردن و پرت کردنشان در انتهای کار

این سخن کلیت ندارد. این گونه نیست که شما می فرمائید که همه دخترانی که مردی را تور می زنند به دنبال ازدواج باشند. حداقل تجربه ما رداین سالها خلاف این ادعاست.

به نمونه زیر که پیام خصوصی یکی از کاربران در سال های قبل است و برای بنده ارسال کرده توجه کنید:

"من حدود 8 ماه پيش با دختري آشنا شدم (از هم كلاسيهاي دانشگاه). كلن از نظر فرهنگي و اعتقادي تا حدودي باهم فرق داشتيم.
وقتي بهش گفتم براي من خيلي مهمه كه تو به جز من با كسه ديگه حرف نزني اونم ميگفت اين چه حرفيه ميزني؟من تو رو دوست دارم.آخه با كي ميخوام حرف بزنم.حتي بيشتر ابراز علاقه ها از طرف ايشون بود.
در مورد از دواج و اين مسائل هم حرف ميزد بامن. ميگفت من حاظرم به خاطر تو تغيير كنم همونطور باشم كه تو و خونوادت ميپسنديدو از اين جور دروغا.
تا اين كه 2 هفته پيش من به شكلي كه خودمم باورم نميشد همه چيو در باره ي ايشون فهميدم. فهميدم با پسر ديگه ايي دوسته...نه در حد يه هم صحبت معمولي( تحمل اين هم براي من خيلي سخت بوده)بلكه يه دوستيي خيلي صميمي و توام با رعايت نكردن مساعل شرعي..حتي از همه ي حرفهايي كه با اون پسر ميزدن جاهايي كه ميرفتن...از همشون آگاهي پيدا كردم
وقتي اينارو فهميدم انگار آسمون رو سرم خراب شد....تا حالا انقد حالم بد نبوده...همش حرفاش داره تو ذهنم مرور ميشه كه مثلن به من ميگفت با دوستم ميرم خريد ولي با دوست پسرش ميرفت كوه.با من درباره ي حجاب و عفت حرف ميزد با اون دوست پسرش در باره ي هر موضوع نامربوطي.به من ميگفت به خدا به جون مامانم با كسي حرف نميزنم ولي....اين همه ابراز علاقه هاش و در كنارش دروغاي بيش از حدش.
الان من حالم اصلن خوب نيست...ميدونم بايد خدارو شكر كنم كه زود فهميدم واينم ميدونم اون شخص قابل اعتمادي نيست. و جمله آخر این که اينكه من روز به روز داره حالم بد تر ميشه اون خوشحال تر.."

باسلام
تا حدودی پستها رو خوندم
آقا این پسر به تنهایی که دوست پسر نمیشه که وقتی میگیم دوست پسر یعنی اینجا یه خانم هم هست دیگه البته با توجه به عنوان تایپک
خب پس خانم هم این رابطه رو قبول کرده
وقتی منع شده و توجه نمیکنه هرکی هندونه بخوره پای لرزشم میشینه

زینبیون;893083 نوشت:
وی با اشاره به نظر پسران در مورد چنین دخترانی اظهار داشت: هنگامی که از پسران سوال می شد، آیا با چنین دخترانی ازدواج می کنند، آنها به طور ۱۰۰درصد قبول نمی کردند و می گفتند: به دخترانی که به راحتی با ما دوست شدند، اعتماد نمی کنیم.

بله بسیاری از این رابطه ها به ازدواج موفقی ختم نمیشن.و البته هیچ یک از ما چنین روابطی را تایید نکردیم.

مدیر سایت;893210 نوشت:
هیچ مانعی برای نقد و بررسی و یا انتقاد از نظر کارشناس در چارچوب قوانین و آداب اخلاقی نیست .
در اینجا همه ما در حال گفتگو برای رسیدن به یک نتیجه مطلوب و منطقی هستیم .
البته تاکید میکنم در مباحث محور و جمع کننده بحث کارشناسان سایت هستند .
بنابر این ما دغدغه ای برای بیان نظرات موافق و مخالف نیستیم .

موافقم . :Graphic (19):موافق ها و مخالف ها بیان. :looti:

زینبیون;893033 نوشت:
مردان و زنان ناپاک چطور؟!
ایا مردانی که ناجوانمردانه با زنان رابطه دوستی پنهانی می ریزند قابل دفاعند که اینقدر از این مردان دفاع میکنند برخی؟

کسی از مردان ناپاک دفاع نمی کنه بلکه منظور نقد مطلب شما در پست اول تاپیکه که همه تیر رو به سمت مردانی که از حدود الهی خارج شده اند، انداخته اید. عرض ما این که هم مردان و هم زنان می توانند مقصر در این روابط باشند وهر دو هم آسیب می بینند.

دوستان دیگه هم این مطلب رو در پاسخ شما فرموده اند :

*نهال*;893045 نوشت:
كسي دفاع نميكنه
هركس راهي غير اخلاق و شرع بره كارش اصلا جاي دفاع نداره منتها شما زنان رو بيگناه و مظلوم جلوه دادي من ميگم اينجور نيست خود زن مقصره خب چشمهاش رو وا كنه عقلش رو به كار بگيره اينجور نيست مرد ظالم باشه زن مظلوم هر دو ظلم ميكنن به طينت پاك خودشون
من خودمم يه زنم ميبينم چه قدر دخترها چراغ سبز نشون ميدن ديكه
دوستهام تو زماني كه مذهبي نبودم فقط دنبال تور كردن پسر ها بودن تو دانشگاه
خب همچين دختري دلسوزي داره !؟

جناب نسیم رحمت ... من موافق دوستی هستم .
و اعتقادم اینه که دختر و پسر بنا به دلایلی در درون چنین دوستیهایی قدم میزارن ... و مشگل خوده اون دوستی نیست . بلکه مشگل اون استانداردهایی هست که باید آموزش داده میشده و داده نشده .

بالاخره اون دختر و پسر بنا به دلایلی پا در اون رابطه گذاشتن . یا به خاطر برطرف کردن میل جنسیشون بوده ، یا برای ازدواج کردن بوده ، یا برای تجربه کردن و بالغ تر شدن یا ...

ولی مهمترین مشگل این هستش که شما روشهایی رو بیان میکنین و اونها رو درست میدونین که اصلا کاربردی نیستن و روشهای شما هپروتی و تخیلی هستند و نه واقعی .

شما یک مرد ... الان 30 سالتون شده و نیروی جنسی داره بهتون فشار میاره ... با خودتون میگین شرایط ازدواج رو ندارم برم کسی رو صیغه کنم تا موقتی این میلم رو فروکش کنم . میرین تو پارک ... سرتون پایین هست که نامحرمی رو نبینین ... هی دنبال یه سوژه میگردین ... ولی سرتون پایین هست که خدای ناکرده چشم تو چشم هم نشین ... بعد هی داره میل جنسی بهتون فشار میاره ... از دور یه خانومی رو میبینین ... میگین این خوبه ... ولی به بدنش توجه نمیکنین ...

بعدش دو تا راه حل دارین ...
یا شیرمرد میشین و چشماتون رو میندازین پایین و مرین جلو و میگین که خانوم محترم صیغه جنابعالی میشین ... که اگر اون خانوم نزنه زیر گوشتون کم کاری کرده .

یا مراعات ادب اسلامی رو میکنین و شب که شد میرین زنگ خونه ایشون رو میزنین ... پدر ایشون رو صدا میکنین ... و به پدرشون میگین که میل جنسی داره اذیتتون میکنه و برای رفع میل جنسی دوست دارین دختر ایشون رو صیغه کنین . که باز هم اگر پدره نزنه زیر گوشتون شانس آوردین .

روش دیگر هم این هست که اون خانوم از آشنایانتون باشه ... مثلا شما دوستی به نام اکبر دارین ... که اکبر یه مادر مطلقه یا خواهر مطلقه داره ... و شما میخواین برین و ایشون رو صیغه کنین ... خوب چه کلامی رو استفاده میکنین . میگین اکبر جون من یه مدته خیلی تنهام میخوام مادرت رو صیغه کنم یا خواهرت رو صیغه کنم تا از این تنهایی در بیام ...

این روش صیغه کردن .... روشی بوده که 1400 سال پیش به علت شرایط اون زمان جواب میداده ... ولی خوب الان جواب نمیده .

برای خانومش هم سختی هایی داره .
فرض کنین دختری بخواد صیغه بشه . چجوری بره به باباش بگه من میل جنسی داره بهم فشار میاره و میخوام صیغه بشم . حالا فرض کنین رفت و گفت ... ایشون شروع میکنه و در همون پارک قدم میزنه ... و یه پسری رو میبینه ... خوب چجوری بره جلو و بهش بگه من نیاز دارم ... باید به نوعی شرایط رو مطلوب کنه ... باید به نوعی آهسته آهسته جلو بره . ببینم مطلوب شما این هست که اون خانوم در پارک بره و به یه نفری بگه بیا منو صیغه کن .

یا اینکه فرض کنین دختری از پسری تو فامیل خوشش میاد ... مثلا از پسر عمو یا پسر عمش .... چی کار کنه ... بره به باباش بگه میخوام باهاش باشم . بعدش هم که اوکی رو از باباش گرفت ... بره به پسر عمش بگه بیا صیغه بشیم .... اونم بگه نه من از شما خوشم نمیاد .

این حرفهای شما همش تخیل هست . فقط میزنین که بگین اسلام در درونش بن بست وجود نداره و بیچاره این دخترها و پسرهایی که با این نظریات شما درگیر هستند و اگر کج قدم بردارن در جهنم مخلود میشن .

[="Tahoma"][="DarkGreen"]بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

حالا اینقدر از روابط تلخ دوستی های نامشروع گفتید و گفتید ارتباط با نامحرم بده و اخ و فلان(کنایه است والا حرف شما در پست ها روشنه)

بگذارید از دوران دبیرستانم بگم

یکی از همکلاسی هام با یک دختر برای رابطشون محرم شدند.happy

وقتی این را می بینم

وقتی می بینم موقتی بودن ازدواج مشروعش هست و خدا نهی نکرده

پس این روابط خوفناک نیست
بد و زشت نیست

این عدم مشروع بودنش بدش کرده

والا دختر و پسر موقت با هم باشند و محرم بشوند و برای هم باشند

این خوبه

بجای بد جلوه دادن رابطه زن و مرد به طور موقت بیاییم تخطی از فرمان خدا را تقبیح کنیم

همان طور که می دانیم خدا در مقابل محرمات حلال قرار داده

این رو فراموش نکنیم.

دین ما دین سادگی و راحتی است.
سختش نکنیم

یا علی(ع)@};-[/]

مارینر;893154 نوشت:
من به شخصه دوستی رو چیز بدی نمیدونم ، البته دوستی رنج داره ....اینجور دوستی ها باید استاندارد سازی بشه و به نظرم حتی باید در درون کتابها در درونش توضیح داده بشه .

مارینر;893180 نوشت:
همچین اف و جی میکنین که انگار چه خبر هست . نه اف داریم و نه جی ... فقط هاش داریم ... هیومن ...
انسانها قبل از اینکه مادر یا پدر بشن انسان هستند . و بنا به انسانیتشون باید در اجتماع باشند ، گفت و شنود کنند و با همدیگه تعامل داشته باشند .

Kamran;893193 نوشت:
رتباط برقرار شدن بین دو جنس نر و ماده، یک مسئله ی کاملا طبیعی هست. چون ساخته شدن که باهم ارتباط برقرار کنن. جدای از هرگونه دیدگاه و عقیده ای، این ارتباط میتونه به هرچیزی ختم بشه و خب از نظر جنسی، این ارتباط میتونه رخ بده چون طبیعتِ دو جنس این مسئله رو اقتضا میکنه. و مسلم هست که برای شروع رابطه بین دو جنس، آشنایی و سپس دوستی رخ میده تا بتونن از خصوصیات همدیگه بیشتر آگاه بشن.

حق دوست;893195 نوشت:
الان اکثر دختران و پسران به خوبی میدونن هدف از دوستی یک رابطه موقت برای رفع نیاز (خواه جنسی و خواه عاطفی) هست و حرف شما مبنی به ندانستن و عدم آگاهی دختران نسبت به انگیزه پسران و همینطور انگیزه ازدواج دختران از دوستی تا 10 20 سال پیش شاید قابل قبول بود نه الانی که زن متاهل دوست پسر داره یا دختری چند تا چند تا دوست پسر داره.


قبلا هم عرض کرده ایم:
ارتباط با نامحرم خارج از حدود و چهارچوب شرع اسلام و ضرورت، به هر شکلي که باشد، تلفني، اينترنتي، پيامکي، حضوري و غير حضوري و هرگونه ارتباط ديگري از اين قبيل جايز نبوده و از گناهان است.(1) اگرچه قصد ازدواج داشته باشند، در اين مدت گناه کرده‌اند، حتى اگر در آينده نيز ازدواج صورت گيرد. روابط اين چنيني که از چهارچوب اسلام و شرع خارج اند، از نظر قرآن مردود است. قرآن در مواردي زنان و مردان را از داشتن روابط دوستانه با نامحرم برحذر داشته و آن را نکوهش کرده است.(2)

نسیم رحمت;893211 نوشت:
1. رابطه و دوستي پسر و دختري که نامحرم هستند، به گونه‌اي که امروز در جامعه ما وجود دارد و مرزها و احکام شرعي مراعات نمي‌شود، ‌غير شرعي و داراي اشکالات متعدد است. چرا که اين نوع دوستي ها يک دوستي ساده مانند دوستي دو دختر يا دو پسر نيست، بلکه در دوستي و ارتباط دو جنس مخالف، پديده‌اي وجود دارد که نبايد آن را ناديده گرفت و آن هم مسئله غريزه جنسي است که قابل انکار نيست. هرچه سعي شود ناديده گرفته شود، باز نمي‌توان وجود آن را انکار کرد. به خصوص در مورد دختران و پسران جواني که مجرّد بوده و در اوج بلوغ جنسي قرار دارند. لذا آنچه در اين دوستي ها مبادله مي شود، غير از آن دوستي ها خواهد بود.

2. گاه گمان مي شود رابطه اي که بين دختر و پسر وجود دارد مثل رابطه دو انسان بدون در نظر گرفتن جنسيت ايشان و قصد ازدواج يا روابط خاص است لذا گفته مي شود رابطه با جنس مخالف نيز مانند رابطه اي است که دو پسر و يا دو دختر با هم دارند، در حالي که چنين چيزي ممکن نيست . هر ارتباطي حتي ارتباط با جنس موافق، چه رسد به ارتباط با جنس مخالف، هدف و انگيزه اي را دنبال مي کند که نقش محرک را در ايجاد ارتباط بازي مي کند.
انگيزه‌هاي برقراري ارتباط با جنس مخالف متعدد است اما هر چه که باشد اگر اين ارتباط از چارچوب هنجاري اجتماعي و ديني خارج شود، آثار و تبعات متعددي از قبيل آسيب هاي رواني؛ آسيب‌هاي اجتماعي؛ آسيب هاي تربيتي؛ آسيب هاي معنوي به دنبال مي آورد.

3. نياز عاطفي نيازي است که حتي انسان وقتي در ميان انسان هاي مهربان هم قرار دارد، وجود آن را حس مي کند. احساس مي کند يکي ديگر بايد باشد تا با او راحت تر حرف هاي دلش را بزند، محبتش را عرضه کند و سنگ صبورش باشد. اين عطش و نياز را نسبت به جنس مخالف خود هم مي بيند. در اين ميان، هيچ چيزي نمي تواند به اين نياز حقيقي و مهم، به طيبي و طاهري و گوارايي ازدواج، پاسخ دهد. به واسطه وجود اين نياز است که وقتي انسان در کنار همسر قرار مي گيرد، به انس و آرامش مي رسد. اين آرامش نه يک امر مجازي و قرار دادي است، بلکه امري حقيقي و فطري است که بر حسب خلقت ما طرح ريزي شده است.
قرآن مي فرمايد: وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون؛ از نشانه هاي او اين است که براي شما از جنس خودتان جفتي آفريد تا در کنار او آرامش يابيد. ميان شما مودت و رحمت قرار داد و در اين کار نشانه هايي است براي کساني که تفکر مي کنند.

و ........

پى نوشت‏ ها:
1. توضيح المسائل مراجع، ج 1، ذيل مسئله 889؛ سوال از دفتر آيت الله سيستاني، آيت الله مکارم، استفتا آت، ج 3، ص257، س 683؛ احکام بانوان، ص 195، آيت الله بهجت، استفتاآت ،ج4، سوال 5302.
2. سوره مائده(5) آيه 5 و سوره نساء (4) آيه 25 .

مارینر;893229 نوشت:
و اعتقادم اینه که دختر و پسر بنا به دلایلی در درون چنین دوستیهایی قدم میزارن ... و مشگل خوده اون دوستی نیست . بلکه مشگل اون استانداردهایی هست که باید آموزش داده میشده و داده نشده .

مارینر;893229 نوشت:
این روش صیغه کردن .... روشی بوده که 1400 سال پیش به علت شرایط اون زمان جواب میداده ... ولی خوب الان جواب نمیده .

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

اگر زن و مردی قائل به روابط آزاد زن و مرد هست اما صیغه را قبول ندارد

بنظرم مشکل داره

چرا که ازدواج روابط رو در چارچوب بیان می کنه همانطور که شما می گویید چارچوبش باید آموزش داده شود.

کسی دوستی را و دل و قلوه دادن ها را تایید می کند اما حاضر نیست این ها به هم تعد بدهند که موقت کنار هم باشند و تعد داشته باشند

به درد ازدواج دائم هم نمی خورد

بنظرم دختر ها و پسرهایی که رابطه دوستی بر قرار می کنند برای ازدواج این گزینه برایشون مناسبه به دختر و پسر پیشنهاد بدهند به هم محرم شویم صیغه بخوانیم و متعهد شویم.(البته شرایط ازدواج موقت را از مراجع بپرسید مثل اذن پدر)

اگر پدری راضیه دخترش بدون تعهد دست یک پسر باشه تا روح و جسمش رو محک بزنه برای ازدواج و البته خارچ از رعایات شئونات بین زن و مرد نامحرم

بنظرم باید کمی در تعهدات این پدر تجدید نظر کرد.

مارینر;893229 نوشت:
برای خانومش هم سختی هایی داره .
فرض کنین دختری بخواد صیغه بشه . چجوری بره به باباش بگه من میل جنسی داره بهم فشار میاره و میخوام صیغه بشم . حالا فرض کنین رفت و گفت ... ایشون شروع میکنه و در همون پارک قدم میزنه ... و یه پسری رو میبینه ... خوب چجوری بره جلو و بهش بگه من نیاز دارم ... باید به نوعی شرایط رو مطلوب کنه ... باید به نوعی آهسته آهسته جلو بره . ببینم مطلوب شما این هست که اون خانوم در پارک بره و به یه نفری بگه بیا منو صیغه کن .

شما یا در جامعه نیستید یا اینکه برایتان این سلام و علیکم های دخترو پسرها و تیکه پرانی ها به هم برایتان عادی شده که صیغه را سخت می بینید

اگر چارچوب را کسی قبول نداره پس بروند اصلا چه کاری هست به ازدواج با هم شب بخوابند صبح بیدار بشوند و 9 ماه بعد بابا و مامان

بعدش هم بروند با یکی دیگه(فرای چارچوب اللهی بد و زشت کرده این مسئله رو و الا برای بی خدا ها و بی قید ها که مشکلی ندارند مگر کمی عذاب وجدان شاید.)

مارینر;893229 نوشت:
یا اینکه فرض کنین دختری از پسری تو فامیل خوشش میاد ... مثلا از پسر عمو یا پسر عمش .... چی کار کنه ... بره به باباش بگه میخوام باهاش باشم . بعدش هم که اوکی رو از باباش گرفت ... بره به پسر عمش بگه بیا صیغه بشیم .... اونم بگه نه من از شما خوشم نمیاد .

این حرفهای شما همش تخیل هست . فقط میزنین که بگین اسلام در درونش بن بست وجود نداره و بیچاره این دخترها و پسرهایی که با این نظریات شما درگیر هستند و اگر کج قدم بردارن در جهنم مخلود میشن .

می دانید ایراد این برداشت ها چیه؟

آنقدر که از ازدواج و خانه و مسکن و پول و سربازی صحبت می شود و شرایط ازدواج دائم رواج داره

شرایط ازدواج موقت رواج پیدا نکرده

آنقدر که مردم رفتار غربی ها قبل ازدواج را می بینند و از آن الگو می گیرند و رفتارشون را با انها می سنجند.

مثلا همین دوستی ها

اما ازدواج موقت را در حد یک حرام پایین می آورند.

ایراد اینجا است.

یا علی(ع)@};-

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

نسیم رحمت;893238 نوشت:
قبلا هم عرض کرده ایم:
ارتباط با نامحرم خارج از حدود و چهارچوب شرع اسلام و ضرورت، به هر شکلي که باشد، تلفني، اينترنتي، پيامکي، حضوري و غير حضوري و هرگونه ارتباط ديگري از اين قبيل جايز نبوده و از گناهان است.(1) اگرچه قصد ازدواج داشته باشند، در اين مدت گناه کرده‌اند، حتى اگر در آينده نيز ازدواج صورت گيرد. روابط اين چنيني که از چهارچوب اسلام و شرع خارج اند، از نظر قرآن مردود است. قرآن در مواردي زنان و مردان را از داشتن روابط دوستانه با نامحرم برحذر داشته و آن را نکوهش کرده است.(2)

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

استاد روابط در چارچوب شرع (رعایت فاصله و پوشش و..) در خارج از کشور برای مسلمان کردن زنی که قصد داریم با او ازدواج کنیم چطور؟

یا علی(ع)@};-[/]

Kamran;893193 نوشت:
اما چیزی که میخوام بگم اینه، خدا ترسناکترین چیز ممکن هست.

حق دوست;893195 نوشت:
در ضمن ترسناک ترین موجود عالم خداست

خداوند عالم ترس ندارد. خداوند مهربان ترین موجود عوالم است. آن چه ترس دارد؛ اعمال خود انسان است که در صورتی که خارج از ضوابط الهی باشد باید از آن ترسید.

مارینر;893229 نوشت:
جناب نسیم رحمت ... من موافق دوستی هستم .
و اعتقادم اینه که دختر و پسر بنا به دلایلی در درون چنین دوستیهایی قدم میزارن ... و مشگل خوده اون دوستی نیست . بلکه مشگل اون استانداردهایی هست که باید آموزش داده میشده و داده نشده .

بالاخره اون دختر و پسر بنا به دلایلی پا در اون رابطه گذاشتن . یا به خاطر برطرف کردن میل جنسیشون بوده ، یا برای ازدواج کردن بوده ، یا برای تجربه کردن و بالغ تر شدن یا ...

ولی مهمترین مشگل این هستش که شما روشهایی رو بیان میکنین و اونها رو درست میدونین که اصلا کاربردی نیستن و روشهای شما هپروتی و تخیلی هستند و نه واقعی .

شما یک مرد ... الان 30 سالتون شده و نیروی جنسی داره بهتون فشار میاره ... با خودتون میگین شرایط ازدواج رو ندارم برم کسی رو صیغه کنم تا موقتی این میلم رو فروکش کنم . میرین تو پارک ... سرتون پایین هست که نامحرمی رو نبینین ... هی دنبال یه سوژه میگردین ... ولی سرتون پایین هست که خدای ناکرده چشم تو چشم هم نشین ... بعد هی داره میل جنسی بهتون فشار میاره ... از دور یه خانومی رو میبینین ... میگین این خوبه ... ولی به بدنش توجه نمیکنین ...

بعدش دو تا راه حل دارین ...
یا شیرمرد میشین و چشماتون رو میندازین پایین و مرین جلو و میگین که خانوم محترم صیغه جنابعالی میشین ... که اگر اون خانوم نزنه زیر گوشتون کم کاری کرده .

یا مراعات ادب اسلامی رو میکنین و شب که شد میرین زنگ خونه ایشون رو میزنین ... پدر ایشون رو صدا میکنین ... و به پدرشون میگین که میل جنسی داره اذیتتون میکنه و برای رفع میل جنسی دوست دارین دختر ایشون رو صیغه کنین . که باز هم اگر پدره نزنه زیر گوشتون شانس آوردین .

روش دیگر هم این هست که اون خانوم از آشنایانتون باشه ... مثلا شما دوستی به نام اکبر دارین ... که اکبر یه مادر مطلقه یا خواهر مطلقه داره ... و شما میخواین برین و ایشون رو صیغه کنین ... خوب چه کلامی رو استفاده میکنین . میگین اکبر جون من یه مدته خیلی تنهام میخوام مادرت رو صیغه کنم یا خواهرت رو صیغه کنم تا از این تنهایی در بیام ...

این روش صیغه کردن .... روشی بوده که 1400 سال پیش به علت شرایط اون زمان جواب میداده ... ولی خوب الان جواب نمیده .

برای خانومش هم سختی هایی داره .
فرض کنین دختری بخواد صیغه بشه . چجوری بره به باباش بگه من میل جنسی داره بهم فشار میاره و میخوام صیغه بشم . حالا فرض کنین رفت و گفت ... ایشون شروع میکنه و در همون پارک قدم میزنه ... و یه پسری رو میبینه ... خوب چجوری بره جلو و بهش بگه من نیاز دارم ... باید به نوعی شرایط رو مطلوب کنه ... باید به نوعی آهسته آهسته جلو بره . ببینم مطلوب شما این هست که اون خانوم در پارک بره و به یه نفری بگه بیا منو صیغه کن .

یا اینکه فرض کنین دختری از پسری تو فامیل خوشش میاد ... مثلا از پسر عمو یا پسر عمش .... چی کار کنه ... بره به باباش بگه میخوام باهاش باشم . بعدش هم که اوکی رو از باباش گرفت ... بره به پسر عمش بگه بیا صیغه بشیم .... اونم بگه نه من از شما خوشم نمیاد .

این حرفهای شما همش تخیل هست . فقط میزنین که بگین اسلام در درونش بن بست وجود نداره و بیچاره این دخترها و پسرهایی که با این نظریات شما درگیر هستند و اگر کج قدم بردارن در جهنم مخلود میشن .

سلام
در این که پدر مادرهایی الان از اون پدر مادرهای ۱۴۰۰ سال پیش عقب موندن حرفی نیست به همه نیازهای فرزندش توجه میکنه بجز نیاز جنسی

و یک نکته رو عرض کنم شما گفتید از پدر دختر خجالت میکشه یا میترسه یا هر چیزه دیگه از دوست فلان فلان
اینجا یک اصل رو فراموش کردید آیا این دختر رو پسر از خدا خجالت نمیکشه
درد جامعه همینه
پدرم ندید مادرم ندید دوستم ندید من هرکاری خواستم انجام بدم
اگر بد بده بده
اگر خوبه خوبه
اگر از نظر شما رابطه دختر پسر خوبه پس مطرح کردنش به عنوان ازدواج چه موقت دایم خوبه
اگر بده چون پدر میزنه زیر گوشش پس بده
مشکل پس اینجا خود عمل نیست مشکل اون روش و چهارچوب بی قید و شرطه

مارینر;893229 نوشت:
ناب نسیم رحمت ... من موافق دوستی هستم .
و اعتقادم اینه که دختر و پسر بنا به دلایلی در درون چنین دوستیهایی قدم میزارن ... و مشگل خوده اون دوستی نیست . بلکه مشگل اون استانداردهایی هست که باید آموزش داده میشده و داده نشده .

بالاخره اون دختر و پسر بنا به دلایلی پا در اون رابطه گذاشتن . یا به خاطر برطرف کردن میل جنسیشون بوده ، یا برای ازدواج کردن بوده ، یا برای تجربه کردن و بالغ تر شدن یا ...

ولی مهمترین مشگل این هستش که شما روشهایی رو بیان میکنین و اونها رو درست میدونین که اصلا کاربردی نیستن و روشهای شما هپروتی و تخیلی هستند و نه واقعی .

شما یک مرد ... الان 30 سالتون شده و نیروی جنسی داره بهتون فشار میاره ... با خودتون میگین شرایط ازدواج رو ندارم برم کسی رو صیغه کنم تا موقتی این میلم رو فروکش کنم . میرین تو پارک ... سرتون پایین هست که نامحرمی رو نبینین ... هی دنبال یه سوژه میگردین ... ولی سرتون پایین هست که خدای ناکرده چشم تو چشم هم نشین ... بعد هی داره میل جنسی بهتون فشار میاره ... از دور یه خانومی رو میبینین ... میگین این خوبه ... ولی به بدنش توجه نمیکنین ...

بعدش دو تا راه حل دارین ...
یا شیرمرد میشین و چشماتون رو میندازین پایین و مرین جلو و میگین که خانوم محترم صیغه جنابعالی میشین ... که اگر اون خانوم نزنه زیر گوشتون کم کاری کرده .

یا مراعات ادب اسلامی رو میکنین و شب که شد میرین زنگ خونه ایشون رو میزنین ... پدر ایشون رو صدا میکنین ... و به پدرشون میگین که میل جنسی داره اذیتتون میکنه و برای رفع میل جنسی دوست دارین دختر ایشون رو صیغه کنین . که باز هم اگر پدره نزنه زیر گوشتون شانس آوردین .

روش دیگر هم این هست که اون خانوم از آشنایانتون باشه ... مثلا شما دوستی به نام اکبر دارین ... که اکبر یه مادر مطلقه یا خواهر مطلقه داره ... و شما میخواین برین و ایشون رو صیغه کنین ... خوب چه کلامی رو استفاده میکنین . میگین اکبر جون من یه مدته خیلی تنهام میخوام مادرت رو صیغه کنم یا خواهرت رو صیغه کنم تا از این تنهایی در بیام ...

این روش صیغه کردن .... روشی بوده که 1400 سال پیش به علت شرایط اون زمان جواب میداده ... ولی خوب الان جواب نمیده .

برای خانومش هم سختی هایی داره .
فرض کنین دختری بخواد صیغه بشه . چجوری بره به باباش بگه من میل جنسی داره بهم فشار میاره و میخوام صیغه بشم . حالا فرض کنین رفت و گفت ... ایشون شروع میکنه و در همون پارک قدم میزنه ... و یه پسری رو میبینه ... خوب چجوری بره جلو و بهش بگه من نیاز دارم ... باید به نوعی شرایط رو مطلوب کنه ... باید به نوعی آهسته آهسته جلو بره . ببینم مطلوب شما این هست که اون خانوم در پارک بره و به یه نفری بگه بیا منو صیغه کن .

یا اینکه فرض کنین دختری از پسری تو فامیل خوشش میاد ... مثلا از پسر عمو یا پسر عمش .... چی کار کنه ... بره به باباش بگه میخوام باهاش باشم . بعدش هم که اوکی رو از باباش گرفت ... بره به پسر عمش بگه بیا صیغه بشیم .... اونم بگه نه من از شما خوشم نمیاد .

این حرفهای شما همش تخیل هست . فقط میزنین که بگین اسلام در درونش بن بست وجود نداره و بیچاره این دخترها و پسرهایی که با این نظریات شما درگیر هستند و اگر کج قدم بردارن در جهنم مخلود میشن .


ما در این تاپیک صحبتی از صیغه موقت نکردیم. جای این بحث هم نبوده. چون موضوع تاپیک این مورد نیست. در این زمینه می تونید به تاپیک هایی که در این موضوع مطرح شده و زیاد هم بحث شده، مراجعه و مطالعه کنید. لکن با توجه به مطالبی که بیان کردین چند نکته رو عرض می کنم:

1. متوجه منظورتون از راهکارهایی که هپروتی اند و تخیلی نشدم. کدام راهکارها رو می فرمائید؟ ما در این تاپیک راهکاری ارائه نداده ایم . توضیح بیشتر بدین تا در خدمت شما باشیم.

2. ما برای یک جوان 30 ساله؛ پیشنهاد ازدواج موقت نداریم. بلکه ازدواج دائم. اما این که شرایط ازدواج رو ندارم، نسبت به اقا پسرها رو در اکثر موارد قبول نداریم. زیرا این شرایط را خود آنها باید محقق کنند و برخی از اون شرایطی هم که ادعا می شود، اصلا شرایط ازدواج نیست بلکه تصورات افراد است. البته نسبت به دختران هم این موارد تا حدودی مطرح است.از این که چه ملاک هایی برای انتخاب همسر دارند و ....
را کار ما برای این جوان 30 ساله، ازدواج بدون تشريفات است. چنان که قرآن کريم در اين مورد مي‏ فرمايد:
وَأَنکِحُوا الْأَيَامَى مِنکُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِن يَکُونُوا فُقَرَاء يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ. (1)
در اين آيه ابتدا جوانان را بر ازدواج آسان و ساده و پرهيز ازتشريفات دست و پاگير تشويق کرده و به آنان اميد داده که فقر را مطرح نکنند. زيرا با اتخاذ شيوه صحيح ومنطقي در زندگي و اميد به رحمت و فضل خدا، اين مشکل به راحتي حل مي‏گردد. در مرحله اول،کسي که امکانات ازدواج براي او فراهم نيست، مي‏تواند با انتخاب همسر و اجراي صيغه عقد، ازدواج را به تاخير انداخته و مدتي را به صورت نامزد باقي بماند. متاسفانه امروز در جامعه مشکلات متعددي در راه جوانان قرار داده شده که برخي مشکل فرهنگي و برخي مصنوعي است ، نه واقعي . برخي از اين مشکلات بايد توسط خود جوانان حل و فصل شود. دختر با کم کردن خواسته ها و تجملات و پرهيز از چشم و هم چشمي بازي ها و پسر با تلاش و کوشش بيش تر براي فراهم آوردن مقدمات زندگي اوليه و رشد و ارتقاي بلوغ فکري و اجتماعي و... مي توانند بسياري از اين مشکلات را حل کنند.

3. اما در خصوص دوستی با نامحرم که قبلا هم عرایضی رو تقدیم کردیم. تکرار می کنیم:
اسلام که يک مکتب جامع است و مي‌خواهد پسران و دختران مسلمان، از يک طرف روحي آرام و اعصابي سالم و چشم و گوشي پاک داشته باشند تا بتوانند قله‌هاي رفيع انساني و رستگاري را فتح نمايند و از طرف ديگر به نيازهاي غريزي و فطري خود نيز دست يابند، بنابراين با حساسيت ويژه، اما واقع بينانه و لحاظ کردن طبيعت و اميال دروني و خواسته‌هاي نفساني انسان، قوانين و احکامي را جهت حفظ و نگه داري فرد و جامعه در خط اعتدال و ميانه روي وضع کرده است. از جمله آن احکام، چگونگي ارتباط با جنس مخالف است .اينها همه به سبب اين است که اسلام از جانب کسي براي هدايت انسان‌ها فرستاده شده است که خالق فطرت وغريزه با تمامي استعدادهاي بهينه و ذخيره شده در انسان است. بنابراين هر عاملي که موجب تحريک انگيزه‌هاي شهواني در جامعه گردد و به آرامش روحي و رواني و عفت عمومي، صدمه وارد کند، موردتأييد اسلام نيست. اسلام مي‌خواهد انواع لذت‌هاي جنسي در محيط و درون خانواده شکل گيرد واز اين طريق آرامش روحي و رواني و پيوند‌هاي عاطفي نيز برقرار بماند و با طرح آن در محيط جامعه به پيوند خانواده و اجتماع نيز آسيب وارد نشود. روشن است رسيدن به اين مقصود جز با محدوديت در روابط دختر و پسر ممکن نمي شود.

نسیم رحمت;893238 نوشت:
ارتباط با نامحرم خارج از حدود و چهارچوب شرع اسلام و ضرورت، به هر شکلي که باشد، تلفني، اينترنتي، پيامکي، حضوري و غير حضوري و هرگونه ارتباط ديگري از اين قبيل جايز نبوده و از گناهان است.(1) اگرچه قصد ازدواج داشته باشند، در اين مدت گناه کرده‌اند، حتى اگر در آينده نيز ازدواج صورت گيرد. روابط اين چنيني که از چهارچوب اسلام و شرع خارج اند، از نظر قرآن مردود است. قرآن در مواردي زنان و مردان را از داشتن روابط دوستانه با نامحرم برحذر داشته و آن را نکوهش کرده است.(2)

نقل قول نوشته اصلی توسط نسیم رحمت نمایش پست ها
1. رابطه و دوستي پسر و دختري که نامحرم هستند، به گونه‌اي که امروز در جامعه ما وجود دارد و مرزها و احکام شرعي مراعات نمي‌شود، ‌غير شرعي و داراي اشکالات متعدد است. چرا که اين نوع دوستي ها يک دوستي ساده مانند دوستي دو دختر يا دو پسر نيست، بلکه در دوستي و ارتباط دو جنس مخالف، پديده‌اي وجود دارد که نبايد آن را ناديده گرفت و آن هم مسئله غريزه جنسي است که قابل انکار نيست. هرچه سعي شود ناديده گرفته شود، باز نمي‌توان وجود آن را انکار کرد. به خصوص در مورد دختران و پسران جواني که مجرّد بوده و در اوج بلوغ جنسي قرار دارند. لذا آنچه در اين دوستي ها مبادله مي شود، غير از آن دوستي ها خواهد بود.

2. گاه گمان مي شود رابطه اي که بين دختر و پسر وجود دارد مثل رابطه دو انسان بدون در نظر گرفتن جنسيت ايشان و قصد ازدواج يا روابط خاص است لذا گفته مي شود رابطه با جنس مخالف نيز مانند رابطه اي است که دو پسر و يا دو دختر با هم دارند، در حالي که چنين چيزي ممکن نيست . هر ارتباطي حتي ارتباط با جنس موافق، چه رسد به ارتباط با جنس مخالف، هدف و انگيزه اي را دنبال مي کند که نقش محرک را در ايجاد ارتباط بازي مي کند.
انگيزه‌هاي برقراري ارتباط با جنس مخالف متعدد است اما هر چه که باشد اگر اين ارتباط از چارچوب هنجاري اجتماعي و ديني خارج شود، آثار و تبعات متعددي از قبيل آسيب هاي رواني؛ آسيب‌هاي اجتماعي؛ آسيب هاي تربيتي؛ آسيب هاي معنوي به دنبال مي آورد.

3. نياز عاطفي نيازي است که حتي انسان وقتي در ميان انسان هاي مهربان هم قرار دارد، وجود آن را حس مي کند. احساس مي کند يکي ديگر بايد باشد تا با او راحت تر حرف هاي دلش را بزند، محبتش را عرضه کند و سنگ صبورش باشد. اين عطش و نياز را نسبت به جنس مخالف خود هم مي بيند. در اين ميان، هيچ چيزي نمي تواند به اين نياز حقيقي و مهم، به طيبي و طاهري و گوارايي ازدواج، پاسخ دهد. به واسطه وجود اين نياز است که وقتي انسان در کنار همسر قرار مي گيرد، به انس و آرامش مي رسد. اين آرامش نه يک امر مجازي و قرار دادي است، بلکه امري حقيقي و فطري است که بر حسب خلقت ما طرح ريزي شده است.
قرآن مي فرمايد: وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون؛ از نشانه هاي او اين است که براي شما از جنس خودتان جفتي آفريد تا در کنار او آرامش يابيد. ميان شما مودت و رحمت قرار داد و در اين کار نشانه هايي است براي کساني که تفکر مي کنند.

و ........


پي نوشت :
1. نور(24) آيه32.

رستگاران;893241 نوشت:
استاد روابط در چارچوب شرع (رعایت فاصله و پوشش و..) در خارج از کشور برای مسلمان کردن زنی که قصد داریم با او ازدواج کنیم چطور؟


ارتباط با نامحرم در چهارچوب ضوابط اشکال ندارد اما ازدواج با کسی که اهل کشور دیگری است و با ما تناسب فرهنگی نداره، مطلقا توصیه نمی کنیم. در زمینه با ازدواج با این فرد حتما باید با همکاران مشاوره یا اخلاق مشورت کنید. ازدواج بایک فرد، ازدواج با او به تنهایی نیست بلکه ازدواج با خانواده او هم هست.

مارینر;893229 نوشت:
جناب نسیم رحمت ... من موافق دوستی هستم .
و اعتقادم اینه که دختر و پسر بنا به دلایلی در درون چنین دوستیهایی قدم میزارن ... و مشگل خوده اون دوستی نیست . بلکه مشگل اون استانداردهایی هست که باید آموزش داده میشده و داده نشده .

بالاخره اون دختر و پسر بنا به دلایلی پا در اون رابطه گذاشتن . یا به خاطر برطرف کردن میل جنسیشون بوده ، یا برای ازدواج کردن بوده ، یا برای تجربه کردن و بالغ تر شدن یا ...

ولی مهمترین مشگل این هستش که شما روشهایی رو بیان میکنین و اونها رو درست میدونین که اصلا کاربردی نیستن و روشهای شما هپروتی و تخیلی هستند و نه واقعی .

شما یک مرد ... الان 30 سالتون شده و نیروی جنسی داره بهتون فشار میاره ... با خودتون میگین شرایط ازدواج رو ندارم برم کسی رو صیغه کنم تا موقتی این میلم رو فروکش کنم . میرین تو پارک ... سرتون پایین هست که نامحرمی رو نبینین ... هی دنبال یه سوژه میگردین ... ولی سرتون پایین هست که خدای ناکرده چشم تو چشم هم نشین ... بعد هی داره میل جنسی بهتون فشار میاره ... از دور یه خانومی رو میبینین ... میگین این خوبه ... ولی به بدنش توجه نمیکنین ...

بعدش دو تا راه حل دارین ...
یا شیرمرد میشین و چشماتون رو میندازین پایین و مرین جلو و میگین که خانوم محترم صیغه جنابعالی میشین ... که اگر اون خانوم نزنه زیر گوشتون کم کاری کرده .

یا مراعات ادب اسلامی رو میکنین و شب که شد میرین زنگ خونه ایشون رو میزنین ... پدر ایشون رو صدا میکنین ... و به پدرشون میگین که میل جنسی داره اذیتتون میکنه و برای رفع میل جنسی دوست دارین دختر ایشون رو صیغه کنین . که باز هم اگر پدره نزنه زیر گوشتون شانس آوردین .

روش دیگر هم این هست که اون خانوم از آشنایانتون باشه ... مثلا شما دوستی به نام اکبر دارین ... که اکبر یه مادر مطلقه یا خواهر مطلقه داره ... و شما میخواین برین و ایشون رو صیغه کنین ... خوب چه کلامی رو استفاده میکنین . میگین اکبر جون من یه مدته خیلی تنهام میخوام مادرت رو صیغه کنم یا خواهرت رو صیغه کنم تا از این تنهایی در بیام ...

این روش صیغه کردن .... روشی بوده که 1400 سال پیش به علت شرایط اون زمان جواب میداده ... ولی خوب الان جواب نمیده .

برای خانومش هم سختی هایی داره .
فرض کنین دختری بخواد صیغه بشه . چجوری بره به باباش بگه من میل جنسی داره بهم فشار میاره و میخوام صیغه بشم . حالا فرض کنین رفت و گفت ... ایشون شروع میکنه و در همون پارک قدم میزنه ... و یه پسری رو میبینه ... خوب چجوری بره جلو و بهش بگه من نیاز دارم ... باید به نوعی شرایط رو مطلوب کنه ... باید به نوعی آهسته آهسته جلو بره . ببینم مطلوب شما این هست که اون خانوم در پارک بره و به یه نفری بگه بیا منو صیغه کن .

یا اینکه فرض کنین دختری از پسری تو فامیل خوشش میاد ... مثلا از پسر عمو یا پسر عمش .... چی کار کنه ... بره به باباش بگه میخوام باهاش باشم . بعدش هم که اوکی رو از باباش گرفت ... بره به پسر عمش بگه بیا صیغه بشیم .... اونم بگه نه من از شما خوشم نمیاد .

این حرفهای شما همش تخیل هست . فقط میزنین که بگین اسلام در درونش بن بست وجود نداره و بیچاره این دخترها و پسرهایی که با این نظریات شما درگیر هستند و اگر کج قدم بردارن در جهنم مخلود میشن .

خب پيشنهاد تو دوستيه؟
اگه صيغه نشن بايد دوست بشن ديگه وقتي دوست شدن و رابطه داشتن بعد دختر بيشتر صدمه نميخوره
صيغه باشن حداقل ادم وجدان درد نميگيره كه گناه كرده ولي در غير اين صورت علاوه بر صدمات روحي عذاب وجدان از گناهم داري
بعد يه جاگفتي دوستي رو قبول داري فقط بايد استانداردهاش مشخص بشه !
استاندارد دوستي چيه ؟ ( با جنس مخالف) اگه يه دوستي صرف بدون علاقه است كه خب ادم ميره با هم جنسهاي خودش دوستي ميكنه چه لزوميه بره با جنس مخالف
اگه نياز عاطفي و جنسيه كه استاندارد ديگه چه صيغه ايه؟
حكم خدا مشخصه رابطه عاطفي و جنسي با نامحرم حرامه مگر به شرط محرميت
محرميتم فقط با صيغه ( دائم و موقت ) انجام ميشه
اين نظر شما بيشتر به درد كسايي ميخوره كه خدا پيغمبر قبول ندارن ! يعني منظورم اينه شما فكر ميكني خيلي پيشنهادت خاصه ولي خيلي بديهيه ماها هم ميدونيم منتهي ما دنبال راه شرعيش هستيم !

*نهال*;893268 نوشت:

خب پيشنهاد تو دوستيه؟
اگه صيغه نشن بايد دوست بشن ديگه وقتي دوست شدن و رابطه داشتن بعد دختر بيشتر صدمه نميخوره
صيغه باشن حداقل ادم وجدان درد نميگيره كه گناه كرده ولي در غير اين صورت علاوه بر صدمات روحي عذاب وجدان از گناهم داري
بعد يه جاگفتي دوستي رو قبول داري فقط بايد استانداردهاش مشخص بشه !
استاندارد دوستي چيه ؟ ( با جنس مخالف) اگه يه دوستي صرف بدون علاقه است كه خب ادم ميره با هم جنسهاي خودش دوستي ميكنه چه لزوميه بره با جنس مخالف
اگه نياز عاطفي و جنسيه كه استاندارد ديگه چه صيغه ايه؟
حكم خدا مشخصه رابطه عاطفي و جنسي با نامحرم حرامه مگر به شرط محرميت
محرميتم فقط با صيغه ( دائم و موقت ) انجام ميشه
اين نظر شما بيشتر به درد كسايي ميخوره كه خدا پيغمبر قبول ندارن ! يعني منظورم اينه شما فكر ميكني خيلي پيشنهادت خاصه ولي خيلي بديهيه ماها هم ميدونيم منتهي ما دنبال راه شرعيش هستيم !

سلام.
ببینید ... در درون هر چیزی ... هر مساله ای ... میبایست ذره ذره پیش رفت .

مثلا ... وقتی دولت میخواد قانونی رو تصویب کنه ... ابتدا اون رو برای یک شهرستان کوچک و برای مدت زمان محدودی اجرا میکنه و سپس اگر درست و منطقی بود اون رو برای یک استان انجام میده و اگر درست بود اون رو برای کشور انجام میده . چرا ...
مثلا ... وقتی شما میخواین ورزش بکنین ... اول خودتون رو گرم میکنین ... بعدا ورزش رو آغاز میکنین .
مثلا ... وقتی شما میخواین شنا کنین ... اول با پاتون دمای آب رو اندازه گیری میکنین ... بعدش میرین در درون آب .

ولی وقتی مساله ای مانند صیغه پیش میاد ...
اول بهش جواز همه جور کاری رو میدین ... بعدا باهاش دوست میشین و ... خوب این مشگل داره .

من اعتقادم رو قبلا گفتم ... باید چنین مساله ای استاندارد سازی بشه ... و ما در درون این مساله ضعف های خیلی زیادی داریم .

1. مثلا باید و باید و باید و .... و باید ما کتابی در درون مدارس داشته باشیم که در یه معلم بیاد سره کلاس و به دانش آموزان بگه ... وقتی دوست میشن ... به مرور زمان در درون مغزشون آنزیمی ترشح میشه ... که این عمل موجب میشه به اون شخص وابسته بشن ... و اگر وابسته شدن مثله یه معتاد میشن که همش دنبال مواد میگرده .

2. مثلا در درون کشور انگلیس قانون داریم که اگر دختر و پسری 3 ماه با هم دوست باشند دولت اون رو به نوعی ازدواج میدونه و دختر و پسر به همین راحتی نمیتونن رابطه رو به هم بزنند ... بنابراین هیچ کسی نمیتونه کسی رو سره کار بزاره ... یا برنجونتش .

3. مثلا توضیح داده بشه ... استانداردهای این روابط این هست که تا زمانی که به هم قول ندادین ... برای هم دیگه دلوری نکنین .

و ...

و دهها مساله دیگه . به نظره من در مورد چنین مسائلی هم ضعف قوانین داریم . هم ضعف آموزش داریم و هم ضعف استاندارد سازی .

من انسانهای زیادی رو دیدم که طرف متاهل هست ... بعدش رفته جایی سره کار ... نمیدونه که باید با همکارش چجوری برخورد کنه ... از سلام و علیک شروع میکنند ... بعد از مدتی در جمع خود نمایی میکنند . بعد از مدتی وقتی دارند به هم چیزی میدن دستشون به هم میخوره . بعد از مدتی سره کار به هم سیب و پرتغال تعارف میکنند . بعد از مدتی برای هم دیگه جک تعریف میکنند . بعد از 2 سال !!!!!! ( دیگه نگم )

و نمیتونند جلوش رو بگیرن ... چون سواره یک قطار سریع و السیر شدن که این قطار وای نمایسته ...

ولی اگر استانداردهای کنترل این رابطه رو یاد میگرفتند مثلا میدونستند ...

1. دلوری کردن ممنوع
2. شوخی کردن ممنوع
3. فکر کردن به طرف مقابل ممنوع
و اگر داشت از مرحله ای جلو تر میرفت ... رابطه میبایست قطع بشه ... یا چجوری از خودشون دافعه نشون بدن ... چنین مسائلی پیش نمیومد ...

باسمه الجلیل

مارینر;893275 نوشت:
مثلا باید و باید و باید و .... و باید ما کتابی در درون مدارس داشته باشیم که در یه معلم بیاد سره کلاس و به دانش آموزان بگه ... وقتی دوست میشن ... به مرور زمان در درون مغزشون آنزیمی ترشح میشه ... که این عمل موجب میشه به اون شخص وابسته بشن ... و اگر وابسته شدن مثله یه معتاد میشن که همش دنبال مواد میگرده .

مارینر;893275 نوشت:
مثلا توضیح داده بشه ... استانداردهای این روابط این هست که تا زمانی که به هم قول ندادین ... برای هم دیگه دلوری نکنین .

با سلام و ادب

این دو بند با هم در تضاد نیست؟

اگر دو نفر اجازه دهند چنین رابطه ای شکل بگیرد می توانند تبعات بعدیش را کنترل کنند؟

حتی در همان کشورهایی هم که فرمودید قانون و آموزش می تواند جلوی یک روند طبیعی و ناگزیر را بگیرد؟

[="Black"]

زینبیون;891764 نوشت:
ترسناک ترین موجود عالم چیست؟؟

سلام.

1- نباید ترسناک ترین موجود عالم را در خارج از خودمان جستجو کنیم، من در پاسخ به این سؤال دو روایت می‌خوانم. فرمود: «انّ اخوف ما اخاف علیکم اثنان اتّباع الهوی و طول الأمل»[1]
از همه‌ی خطرها بالاتر، همان هوای نفسی است که در دل ماست؛ «انّ اعدی عدوّک نفسک الّتی بین جنبیک»؛[2] از همه‌ی دشمن ها دشمن‌تر، همان نفس، همان «من» و همان خودی است که در وجود توست؛ آن منیّتی که همه چیز را برای خود می‌خواهد. این‌جا هم از زبان پیغمبر همین را می‌فرماید: «انّ اخوف ما اخاف علیکم اثنان اتّباع الهوی و طول الأمل فأمّا اتّباع الهوی فیصدّ عن الحق»؛ یعنی پیروی از هوای نفس، شما را از راه خدا گمراه می‌کند. غالب این گمراهی ها به خاطر هوای نفس است. پس نباید ترسناک تریم موجود عالم را چیزی غیر از آن نفسی بدانیم که در درون است.

2- با توجه به آیه الزَّانِیَةُ وَ الزَّانی‏ فَاجْلِدُوا کُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ (تقدم زن زناکار بر مرد زناکار) در مقایسه با آیه وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُما برخی مفسرین نتیجه گرفته اند که نقش زنان در ایجاد روابط نامشروع و فراهم آوردن مقدّمات زنا، از مردان بیشتر است، بر خلاف دزدى که نقش مردان بیشتر است.[3]

پی نوشت:
[1]- خطبه ۴۲ نهج البلاغه :از خطبه‏ هاى آن حضرت است در نكوهش آرزوى دراز و پيروى از هواى نفس
[2]-عوالی اللئالی ،ابن ابی جمهور احسائی ج ۴ ص ۱۱۸ ح۱۸۷ ؛ عُدَّةُ الدَّاعِی، ابن فهد حلی، ص۳۱۴بحارالانوار ،علامه مجلسی: ج ۶۷ ص ۳۶ ؛
قال النبی ص أعدى عدوك نفسك التی بين جنبيك (ترجمه:پیامبر گرامی اسلام (ص)فرمود: سرسخت ترین دشمنت نفس تو هست كه در میان دو پهلويت قرار دارد.)
[3]- تفسیر نور، ج‏8، ص، 145؛،تفسیر نمونه، ج4، ص375[/]

نسیم رحمت;893258 نوشت:
ارتباط با نامحرم در چهارچوب ضوابط اشکال ندارد اما ازدواج با کسی که اهل کشور دیگری است و با ما تناسب فرهنگی نداره، مطلقا توصیه نمی کنیم. در زمینه با ازدواج با این فرد حتما باید با همکاران مشاوره یا اخلاق مشورت کنید. ازدواج بایک فرد، ازدواج با او به تنهایی نیست بلکه ازدواج با خانواده او هم هست.

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

استاد هنوز مورد مناسب پیش نیامده اما خواستم بدونم اگر پیش آمد ارتباط دوستانه با ایشان پیدا کنیم تا اسلام رو بشه به او عرضه کرد و مسلمانش کرد؟

اما در مورد فرهنگ استاد چیزی که تعریف می کنند از آنجا اگر فرهنگ ابتذال رو در نظر نگیریم قوانین و رفتارشون رفتار اسلامی است
این قابل کتمان نیست استاد هست؟
(نمی خواهم بگویم چون رفتارشون اسلامی و ظاهر اسلام رو داره پس همه چیشون درسته اما می دانیم که باید انصاف داشت و خودم شخصا نرفتم و طبق شنیده ها می گویم)

مثلا همین خانم مارینر در مورد روابط قانون انگلستان را گفته

خب این غیر از شرایط ازدواج موقته؟

چه فرقی داره؟

حالا اسمش را بگذارند قانون دوستی شرعی؟ ایرادی دارد؟

من بودم که بحث ازدواج موقت را پیش کشیدم

اما استاد امر به معروف و نهی از منکر با هم هست و دو بال هستند

باید امر به معروف کرد و بعد نهی ازمنکر

معروف را شناساند و بعد منکر را ترد کرد غیر اینه؟

(هر دو باید شناخته بشه تا فرد بدونه که از منکری تردش می کنی یعنی چی؟ جایگزینش چیه؟)

و در آخر این دوستی در مملکت ما چه حکمی دارد؟

همین دوستی با غیر مسلمان برای آشنایی با اسلام و ازدواج؟

خب در جوامع غیر اسلامی مرسومه روابط دوستی یا ازدواج سفید(البته طبق شواهد که نقل میشه و صحبت هایی که میشود)

اگر در خارج از کشور پیشنهاد ازدواج سفید بدهیم اشتباه است؟

(برای این سوال را می پرسم که انتخابهامون رو بشناسیم و وقتی آگاهی بیشتر بشه طبیعتا دست آدم باز تر میشه و آسان تر انتخاب می کنه)

یا علی(ع)@};-

سلام علیکم و رحمه الله
به نظرم استارتر محترم عنوان تاپیک را با توجه تاکیدشان بر روابط نامشروع دختر و پسر، مناسب انتخاب نکرده اند.
ترسناک چیزی است که آدم ازش بترسد و ازش فرار کند، در حالیکه دو جنس مخالف نسبت به هم جاذبه دارند و طبیعتا و فطرتا نه تنها از هم نمیترسند بلکه عاشق هم می شوند که فقط همانطور که کارشناس و دیگر دوستان گرامی نیز اشاره کردند باید در چارچوب شرع و فرهنگ و قانون باشد وگرنه خطرناک میشود آسیب می زند به طرفین داستان!
ولی اگر بخوام نظرم را صرفا در مورد عنوان تاپیک عرض کنم...
به نظرم ترسناکترین چیز در دنیا...خواب ترسناکه که گاهی حقیقت کارها یا گناهان روزمره آدمه...به نظرم خیلی ترسناکه...خیلی
گاهی که فکر میکنم، خدا را شکر که آدم از خواب میپره یا گاهی از ترس داد میکشه و دیگران بیدارش میکنند.
چه سخت و ترسناکه درون قبری که حقیقت اعمال گناه کار بر او عرضه میشود و هرچه فریاد کنیم، کسی از خواب بیدارمان نمیکند...
چه سخت و وحشتناک است عالم برزخ بر گناهکار...
برخی اعمال که متاسفانه به دلیل تکرار خیلی عادی و نقل همه مجالس شده اند، مانند تهمت و غیبت و ...حقیقتی آنچنان ترسناک دارند که خدا از عذاب آن به عنوان عذاب الیم یا عذاب عظیم نام می برد...
این دیگر چه ترس و وحشت بزرگیست که خداوند با آن عظمت از آن با عنوان عظیم یاد میکند!!
و خوشا به حال مومنین و نیکو کاران که بارها خدا در قرآن ذکر فرموده است که ؛فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون...
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

[="Microsoft Sans Serif"][="Black"]

نسیم رحمت;893243 نوشت:
خداوند عالم ترس ندارد. خداوند مهربان ترین موجود عوالم است. آن چه ترس دارد؛ اعمال خود انسان است که در صورتی که خارج از ضوابط الهی باشد باید از آن ترسید.

سلام و عرض ادب

استاد چطور خدا ترس نداره. عقوبت خدا به شدت ترس داره. اینکه دیگه به انسان توجه نکنه یعنی انسان از دایره بندگی خدا خارج بشه ترس داره. بله این مسایل مربوط به اعمال انسان هست . فرض کنید خدا میگفت هرکی هر کاری میخواد بکنه بکنه کسی مجازات نمیشه فقط کسانی که کار خوب بکنن پاداش میدم اونوقت چند درصد مومنین فعلی باز هم به دستورات الهی توجه میکردن. حتما حدیث انواع عبادت (تاجران بردگان و آزادگان) رو شنیدید.

بنده هم جایی به ترس اشاره کردم که این ترس لازمه.

حق دوست;893195 نوشت:
در ضمن ترسناک ترین موجود عالم خداست بهتره به جای ترسوندن این خانم ها از مرد ترسناک، مرد و زن گناهکار (یا دارای قصد گناه) رو از عقوبت الهی بترسونیم و بگین امکان لغزش برای همه وجود داره که عذاب دردناک جهنم نصیبشون نشه.

امام صادق علیه السلام:
اَرج الله رَجاءَ لایجرّئک عَلی مَعصیتِه و خَف اللهَ خوفاً لا یؤیسُک مِن رَحمته؛

به خداوند امیدوار باش، امیدی که تو را بر انجام معصیتش جرات نبخشد و از خداوند بیم داشته باش بیمی که تو را از رحمتش ناامید نگرداند.

وگرنه بنده به شخصه در ارحم الراحمین بودن خدا شکی ندارم.

و من الله توفیق

یا حق[/]

*نهال*;893268 نوشت:

يعني منظورم اينه شما فكر ميكني خيلي پيشنهادت خاصه ولي خيلي بديهيه ماها هم ميدونيم منتهي ما دنبال راه شرعيش هستيم !

سلام نهال ...
امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشین ...
انتهای پستتون یک مطلبی درج شده بود . از این بابت خواستم به موضوعی اشاره کنم .

من قبول دارم که بسیاری از صحبتهای من اینقدر بدیهی هستند که اصلا نیازی به گفتن اونها نیست . مثلا در مورد همین موضوع ... و اینکه شما اون رو کاملا بدیهی میدونین ... خوب خدا رو شکر که همکنون وضعیت شما به این گونه هست که این مساله رو بدیهی میدونین و به دنبال راه شرعی هستین ...

ولی ازتون اجازه میخوام در مورد مساله ای باهاتون صحبت کنم . صحبتم رو با کلامی از ارسطو آغاز میکنم ...

( عصبانی شدن آسان است . همه میتوانند عصبانی شوند . اما عصبانی شدن در مقابل شخص صحیح ؛ به دلیل صحیح ؛ به طریقه صحیح آسان نیست ) . خوب میدونم در درون ذهنت داری میگی این مساله چه ربطی به بحث داره ...

یا نقلی رو از کتاب چه کسی پنیر من را برداشته مینونیسم .
( داستان از این قرار هست که دو موش یکی باهوش و دیگری کم هوش در درون لانه ای زندگی میکردند و سالها متنعم پنیری خدادادی بودند ... تا اینکه روزی این پنیر تموم میشه ... موش باهوش از خودش میپرسه ... چرا تموم شد ... برای چی تموم شد . این حق من نبود که به این زودی پنیرم تموم بشه ؛ من موش خوبی بودم و ... ولی موش کم هوش اصلا براش این سوالها مطرح نبوده ... میگه خوب پنیر تموم شد و شروع میکنه سوراخ های هزار تویی رو پیمودن تا به پنیری دیگر دست پیدا کنه ولی موش هوشمند هنوز در حال فکر کردن بود ... )

نهال ...
واقعا کاشکی این بحق همونقدر که من و شما فکر میکنیم بدیهی بود ؛ ولی به تجربه به این نتیجه رسیدم که اونقدر ها هم بدیهی نیست .

آدمهای زیادی رو هم من دیدم و هم شما دیدین ... که نمیتونند و بلد نیستند خشمشون رو درست نشون بدن ؛ یا اینقدر خشمگین میشن که به خودشون و اطرافیانشون ضرر میرسونن ... یبی تفاوت میشن .

آدمهای زیادی رو هم من و هم شما دیدیم ... که نمیتونند و بلد نیستند اجتماعی باشند ... چون یا میخوان شمع محقل باشند و یا اینکه میرن یه گوشه مینشینند .

آدمهای زیادی رو هم من و هم شما دیدیم که خنده هاشون رو میخورند ... چون بلد نیستند که در درون جمع چجوری شادیشون رو نشون بدن .

و ....

ولی به بچه به راحتی در درون جمع میخنده ... در درون جمع گریه میکنه . در درون جمع عصبانی میشه و ... ولی ما همش خندمون رو میخوریم . گریه نمیکنیم . عصبانی نمیشیم و ...

چرا چون به ما آموختند که ...
کظم غیض کنید . مومن باید محزون باشد .

اینکه انسانی غرایزش رو بشناسه و بتونه اونها رو مدیریت کنه ... که بتونه ...
وقتی عصبانی شد به اندازه و درست عصبانی بشه
وقتی ناراحت شد به اندازه و درست ناراحت بشه و افسردگی نگیره
وقتی میخواست به کسی مهربانی کنه ... نزنه جاده خاکی و همه چیزش رو ببخشه
وقتی میخواد عاشق بشه ... عشق ورزی رو بلد باشه
وقتی از کسی خوشش میاد و مثلا میخواد باهاش ازدواج کنه ... جلوه گری رو بلد باشه ...

این مساله یکی از مهمترین شاخه های روانشناسی هستش که روانشناسان بنامی دارند روش کار میکنند .
راه درست این نیست که من یا داد بزنم ... یا خاموش باشم ... راه درست این هستش که من یک ویالون در درون دستانم بگیرم و بتونم آوایی درست از درونش در بیارم .

حالا برمیگردیم به مبحث دوستی با غیر همجنس و عشق و ...

خوب یه راه این هستش که هر وقت غیر همجنسی رو میبینیم .. سرمون رو بندازیم پائین ... همینجوری اینقدر بندازیم پائین که یهو دقیقا همون کسی که میخوایم نصیبمون بشه ... و وقتی هم نصیبمون شد دیگه کار تموم هست .

ولی به نظر من خوب این راهش نیست . اگر هم این کار رو بکنیم مانند اون موش باهوشی میشیم که اگر یک روزی پنیرش تموم بشه ... بدیهی ترین کار که همون کندن زمین هستش رو بلد نیست ... تعداد آدمهای خیلی زیادی رو میشناسم که اینجورین و باور کن این مساله اونقدر ها هم بدیهی نیست ...

نسیم رحمت;893238 نوشت:
قبلا هم عرض کرده ایم:
ارتباط با نامحرم خارج از حدود و چهارچوب شرع اسلام و ضرورت، به هر شکلي که باشد، تلفني، اينترنتي، پيامکي، حضوري و غير حضوري و هرگونه ارتباط ديگري از اين قبيل جايز نبوده و از گناهان است.(1) اگرچه قصد ازدواج داشته باشند، در اين مدت گناه کرده‌اند، حتى اگر در آينده نيز ازدواج صورت گيرد. روابط اين چنيني که از چهارچوب اسلام و شرع خارج اند، از نظر قرآن مردود است. قرآن در مواردي زنان و مردان را از داشتن روابط دوستانه با نامحرم برحذر داشته و آن را نکوهش کرده است.(2)

شما اگر کل مطلب من رو با دقت بخونین متوجه میشین که من خلاف این مسئله رو نگفتم، منم هم عقیده ام که گناه هست، این چیزی هم که توضیح دادم و شما نقل و قول کردین، نگاه برون دینی و صرفا یک نگاه مکانیکی بر اساس امیال جسم بود.
و بعدش گفتم اما وقتی از دید دین وارد قضیه میشیم، حدود و مرزی که خدا گذاشته باعث میشه این مسائل متفاوت شن.

نسیم رحمت;893243 نوشت:
خداوند عالم ترس ندارد. خداوند مهربان ترین موجود عوالم است. آن چه ترس دارد؛ اعمال خود انسان است که در صورتی که خارج از ضوابط الهی باشد باید از آن ترسید.

مهربانی خدا سر جای خودش... اما

شما به قرآن توجه کنین، خداوند مدام درحال گفتن این جمله ست "از من بترسین".... و واقعا خدایی که به اون شکل میتونه غضبناک شه و اون قدرت بی پایانی که داره و... بسیار هم ترسناک هست. درواقع چطور یک شخص میتونه مومن باشه در صورتی که فقط بخواد به مهربانی خدا نگاه کنه؟ اصولا میگن که انسان هم باید به مهربانی خدا امید داشته باشه و هم از اون بترسه.

مارينر من اون چيزي كه از صحبت شما فهميدم دو نكته است
اول اينكه شما خودت هم نميدوني راهكار چيه چون داري مساله رو خيلي پيچيده ميكني
دوم اينكه از نظر تو راهكار اسلام افراط تفريطيه و از نظر تو يه راهي اين وسط هست كه ميتونه كمك كنه
حالا من ميخوام راهكار عملي كه پيشنهاد بدي رو بدونم
اين مدل صحبت و مثال اوردن قبل از بقيه خود ادم رو گيج ميكنه يعني شما خودت هم به نتيجه تو صحبتهات نرسيدي
من ميگم ما يا مسلمونيم يا نيستيم
اگه نيستيم كه خب هر مدل دين خاص يا تفكرمون ميگه زندگي ميكنيم
اگه مسلمونيم بايد ببينيم خدا چي ميگه ! اينجا ديگه نظر شخصي مطرح نيست بحث تعبد مطرحه ( البته يه خوبي دين اسلام اينه تعبدش عين تعقله! )
خدا داره ميگه اگه مسلموني اين خطوط قرمزهاته اين احكامته اين شروط دينداريته
ديگه نظر شخصي و روانشناسي و فلسفي و اينها ميشه فرع
بحث محرميت هم از احكام خداست
اين به معني نيست كه سرمون رو انداختيم پايين تا يكي قسمت بشه ، يعني هيچ راه ديگه اي نيست براي شناخت جنس مخالف جز دوستي؟ خب اين شناخت در قالب ازدواج صورت ميگيره
تا ادم نره زير يه سقف همديگه رو نميشناسه صدسالم با يكي دوست باشي تا باهاش زندگي مشترك شروع نكني نميتوني بشناسيش چون ادمها وقتي متعهد ميشن و مسوليت مياد رو دوششون خودشون رو نشون ميدن!
شما راهكار دين رو قبول نداري راهكار عملي خودت چيه؟ اين استاندارد سازي از نظر تو توي عمل چي بايد باشه؟
ازدواج موقت هم برا جايي هست كه نشه ازدواج دائم كرد
ببين راهكار ماها كه مسلمونيم كاملا واضحه
ولي راهكار تو فقط يه سري لغت و كلمات به ظاهر روشنفكرانه است كه تو عمل هيچ راهي رو مشخص نميكنه جز همون به گناه افتادن!

[="Times New Roman"][="Black"]

*نهال*;893491 نوشت:
مارينر من اون چيزي كه از صحبت شما فهميدم دو نكته است
اول اينكه شما خودت هم نميدوني راهكار چيه چون داري مساله رو خيلي پيچيده ميكني
دوم اينكه از نظر تو راهكار اسلام افراط تفريطيه و از نظر تو يه راهي اين وسط هست كه ميتونه كمك كنه
حالا من ميخوام راهكار عملي كه پيشنهاد بدي رو بدونم
اين مدل صحبت و مثال اوردن قبل از بقيه خود ادم رو گيج ميكنه يعني شما خودت هم به نتيجه تو صحبتهات نرسيدي
من ميگم ما يا مسلمونيم يا نيستيم
اگه نيستيم كه خب هر مدل دين خاص يا تفكرمون ميگه زندگي ميكنيم
اگه مسلمونيم بايد ببينيم خدا چي ميگه ! اينجا ديگه نظر شخصي مطرح نيست بحث تعبد مطرحه ( البته يه خوبي دين اسلام اينه تعبدش عين تعقله! )
خدا داره ميگه اگه مسلموني اين خطوط قرمزهاته اين احكامته اين شروط دينداريته
ديگه نظر شخصي و روانشناسي و فلسفي و اينها ميشه فرع
بحث محرميت هم از احكام خداست
اين به معني نيست كه سرمون رو انداختيم پايين تا يكي قسمت بشه ، يعني هيچ راه ديگه اي نيست براي شناخت جنس مخالف جز دوستي؟ خب اين شناخت در قالب ازدواج صورت ميگيره
تا ادم نره زير يه سقف همديگه رو نميشناسه صدسالم با يكي دوست باشي تا باهاش زندگي مشترك شرو ع نكني نميتوني بشناسيش چون ادمها وقتي متعهد ميشن و مسوليت مياد رو دوششون خودشون رو نشون ميدن!
شما راهكار دين رو قبول نداري راهكار عملي خودت چيه؟ اين استاندارد سازي از نظر تو توي عمل چي بايد باشه؟
ازدواج موقت هم برا جايي هست كه نشه ازدواج دائم كرد
ببين راهكار ماها كه مسلمونيم كاملا واضحه
ولي راهكار تو فقط يه سري لغت و كلمات به ظاهر روشنفكرانه است كه تو عمل هيچ راهي رو مشخص نميكنه جز همون به گناه افتادن!

شما از کسی که وقتی بهش میگن مدرکت برای حرفت چیه میگه فوق لیسانس چه انتظاری داری.
*نهال*;893491 نوشت:

اين به معني نيست كه سرمون رو انداختيم پايين تا يكي قسمت بشه ، يعني هيچ راه ديگه اي نيست براي شناخت جنس مخالف جز دوستي؟ خب اين شناخت در قالب ازدواج صورت ميگيره

با گفتن سر پایین انداختن میخواد اسلام رو یه دین الکی نشون بده که برای مشکلات بشر راهکار نداره.

این شگردشه ، اول اون چیزی که می خواد رو به اسلام نسبت میده و بعد اسلام رو محکوم میکنه. چون در برابر اصل اسلام حرفی برای گفتن نداره.[/]

Im_Masoud.Freeman;893500 نوشت:
[=Times New Roman]
شما از کسی که وقتی بهش میگن مدرکت برای حرفت چیه میگه فوق لیسانس چه انتظاری داری.

با گفتن سر پایین انداختن میخواد اسلام رو یه دین الکی نشون بده که برای مشکلات بشر راهکار نداره.

این شگردشه ، اول اون چیزی که می خواد رو به اسلام نسبت میده و بعد اسلام رو محکوم میکنه. چون در برابر اصل اسلام حرفی برای گفتن نداره.

نه واقعا ميخوام بدونم راهكار عمليشون چيه؟
قشنگ صحبت كردن رو همه بلدن ، فقط خواهشا نيايد بگيد مثل غربيها كه دختر پسر دوستن بدون هيچ نيتي جز شناخت !
اصلا امكان نداره دختر پسر در كنار هم دوست باشن بدون گناه
اصلا اصلا امكان نداره
مگه اينكه طرف كلا قيد و بند ديني نداشته باشه

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

*نهال*;893491 نوشت:
ازدواج موقت هم برا جايي هست كه نشه ازدواج دائم كرد
ببين راهكار ماها كه مسلمونيم كاملا واضحه

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

بنظرم این گزینه باید اصلاح بشه

ازدواج دائم بهتر هست اما نه برای همه
برای کسی که ثبات فکری نرسیده یا ثبات عاطفی نداره و تنوع طلبی داره هنوز بنظرتون ازدواج دائم کنه شکست نمی خوره؟

یا علی(ع)@};-[/]

رستگاران;893519 نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

بنظرم این گزینه باید اصلاح بشه

ازدواج دائم بهتر هست اما نه برای همه
برای کسی که ثبات فکری نرسیده یا ثبات عاطفی نداره و تنوع طلبی داره هنوز بنظرتون ازدواج دائم کنه شکست نمی خوره؟

یا علی(ع)@};-

منم دارم ميگم جايي كه نشه ازدواج دائم انجام بشه
ايني كه شما گفتي هم يه مصداقشه ديگه

*نهال*;893501 نوشت:

نه واقعا ميخوام بدونم راهكار عمليشون چيه؟
قشنگ صحبت كردن رو همه بلدن ، فقط خواهشا نيايد بگيد مثل غربيها كه دختر پسر دوستن بدون هيچ نيتي جز شناخت !
اصلا امكان نداره دختر پسر در كنار هم دوست باشن بدون گناه
اصلا اصلا امكان نداره
مگه اينكه طرف كلا قيد و بند ديني نداشته باشه

اولا اینکه عنوان کردین من خوب صحبت میکنم . بابته این مساله ازتون تشکر میکنم .
ثانیا : من در درون صحبتهام به این مساله اشاره کردم که میبایست این مساله رو به نوعی حلش کرد . اصلا بجث تنها بحث ازدواج هم نیست . فردا مساله کار و ارتباط با همکاران پیش میاد . پس فردا اتفاقی برای شوهر آدم میوفته اونوقت باید نون آور خونه شد . پس اون فردا طلاق میگیری یا طلاقت میدن ... باید با شرایط دیگه دنبال شریک زندگی بود .

خوب همونجور که من گفته بودم ... مسیر شما این هستش که ...
1. وای میایستی تا یکی بیاد خواستگاریت ... و باید زن اونی بشی که از شما خواستگاری کرده .
2. اگر خواستگار نداشتی ... خوب چاره ای نداری ... باید کپک اسلامی بزنی .
3. اگر رفتی و ازدواج کردی بهتر هست در درون خونه بمونی و با نامحرم ارتباط نداشته باشی .
4. اگر همسر آدم زودتر مرد و دو تا بچه هم رو دستش گذاشت ... اونوقت چون تا اون موقع دو تا آدم رو ندیدی ... علم و هنری رو بلد نیستی ... دنبال این باشی که بری مونجوق دوزی کنی تا پول در بیاری ... یا اینکه بری صیغه بشی تا زنده بمونی .
و ...

ولی من نظرم خوب این هست که این مسیر ... اشتباه هست .
و اما در مورد راهکار ...
اولا اینکه حتی اگر از نظر عملی من نتونم راهکاری رو ارائه کنم . باز هم چیزه غلط ؛ غلط هست ... و اینکه من راهکاری رو ندارم دلیل نمیشه که اون مسیر غلط شما درست باشه .

ثانیا راهکار هر کسی هم با هر کسی تفاوت میکنه . اینجوری نیست که نسخه ای بتونه برای همه پاسخگو باشه .
برخی احساساتی هستند ... و برخی کنترل بیشتری روی احساساتشون دارند .

نهال ...
ببین . من الان تقریبا 12 سالی میشه که کارم برنامه نویسی هست ... انواع و اقسام برنامه های اداری و اتوماسیون و ... رو هم نوشتم . مشگلی که منو خیلی اذیت میکرد . این بود که وقتی داشتم برنامه نویسی میکردم به راحتی تمرکزم رو از دست میدادم . و یهو فکرم میرفت جایی دیگه ... و از وقتم نمیتونستم درست استفاده کنم ...

دلیلش رو کشف کردم . دلیلش این بود که من مدت زمانی توان زیادی رو زا مغزم کشیده بودم و این امر باعش شده بود که مغزم رشد کنه ... بتونه چندین کار رو با هم انجام بده ... توان و قدرتش زیاد شده بود و ...

فهمیدم که وقتی دارم کار برنامه نویسی میکنم 20 درصد مغزم درگیر هست و 80 درصد اون آزاد هست ... خوب یه پروسسور که نمیتونه همینجوری آزاد بمونه ... باید چیزی برای پردازش کردن داشته باشه ...

وگرنه میره در درون تخیل
وگرنه فکر های عجیب و غریب میاد سراغش
وگرنه با خودش میگه چرا اونجا اینو نگفتم ... فلانجا چنین چیزی رو نگفتم .

خوب پس هدفم این شد که باید 80 درصد مغزم رو بهش چیزی میدادم که مشغول باشه ...
الان وقتی میخوام برنامه نویسی کنم ... قبلش 1 ساعت سعی میکنم چیز جدید یادبگیرم ... چون اگر قبل از برنامه نویسیم چیز جدید یادبگیرم ... مغزم در حال جایدهی چیزهای جدید در درون ذهنم میشه و در درون تخیل نمیره
یا اینکه در درون گوشم هدفون میزارم و موسیقی گوش میدم .

خوب این راهکار من بوده ... و خوب برای خودم خیلی خوب و مفید بوده ...

این مساله هم همینجوری هست ....
هر کسی باید عقلش رو راه بندازه ... و بر اساس اون چیزهایی که میدونه درست هست تصمیم گیری کنه ...

برای برخی واقعا رابطه یا همه چیز هست یا هیچ چیز ... وقتی میخوان در درون جایی کار کنند ... بامردی در ارتباط قرار بگیرند ... به این فکر میکنند که چنین روابطی یا باید همه چیز باشه یا هیچ چیز ...

ولی خوب من اعتقاد دارم ... اجتماعی شدن و در درون چنین روابطی بزرگ شدن ... برای هر انسانی مهم و ضروری هست . البته این رو هم بگم ... من با کسی داشتم در مورد همین دوستی صحبت میکردم و ایشون با دوستی مخالف بود ... تا اینکه من همون شرایطی رو که قبلا هم گفته بودم رو داشتم براش عنوان کردم ...

اینکه دلوری نکنند
اینکه شوخی نکنند
اینکه با هم مثلا سینما و پارک و ... قرا نزارن .

ایشون هم گفتن که اینکه اسمش دوستی نیست .

رابظه دزست یعنی اینکه دو نفر هم دیگه رو میشناسند . به هم احترام میگذارند . سعی در کمک کردن به هم دیگه رو دارند . و اگر هم خواستند به راحتی بگن خداحافظ .

و اما اینکه آیا چنین کاری شدنی هست یا نه ... به نظر من شدنی هست ... و البته راهکارهای من ممکن هست برای شما بدرد بخوره ... یا نخوره . اصولا چون من به هیش کی رو نمیدم ... و چون من پورتهایی خاصی رو برای ارتباط باز میکنم ... هیچ وقت ازش لطمه نخوردم . البته قبلا ماجراهای زیادی داشتم .

مارينر جان اولا بگم من خودم قبل تغيير عقايدم دوست پسر داشتم اين رو گفتم كه بدوني من از اون مدل دخترها كه ميگي ميشينه خونه تا بيان ببرنش نيستم خخخخ
اخه اين چه برداشتيه تو از راهكار هاي اسلامي داري
وقتي من ميگم طبق اسلام بايد رابطه حلال باشه تو بايد نتيجه هاي بالا رو بگيري؟ يعني نتيجه هايي كه گرفتي از راه اسلامي در حد برداشت دختر دبستاني بود با عرض معذرت
يعني از ديد تو يا رابطه ازاد يا نشستن خونه و كپك زدن!
اين ديد تو يعني برعكس ادعات اصلا عقلاني و علمي نيست پايه صحبتهات!
به نظرم شما خوب ميدوني راه اسلامي چيه ولي چون قبولش نداري سياه نمايي ميكني!
اسلام با اجتماعي بودن و فعال بودن مخالف نيست !
با بي بند و باري مخالفه
بحث ما هم سر دوستي دختر و پسر و شكل گيري رابطه عاطفي بينشونه
پس بحث همكار و فاميل و اينها نبايد بياد تو صحبتهامون
من هنوز نديدم راهكار عملي شمارو!
شما به اين سوال من جواب بده به جز محرميت چه راهكاري داري برا رابطه عاطفي يه دختر و پسر !
البته ما از ديداسلامي و انسانيش داريم بحث ميكنيم
نه از ديد بي بند و باري چون واضحه ادم بي قيد و بند چه راهكاري ميده

در ضمن خط اخرت گفتي من لطمه نخوردم از كجا معلوم طرف مقابل هم لطمه نخورده باشه؟
ازكجا معلوم رابطه ازاد شما ( منظورم يه دوستي و همكاري صرفه نه چيز بيشتر ) باعث تعلق عاطفي نشده باشه ؟
يا مدل برخورد و ادبياتت ذهن يه مرد رو درگير نكرده باشه؟
ما كه نبايد فقط به فكر خودمون و ضربه نخوردن خودمون باشيم
طرف مقابل هم ادمه احساس داره چه بسا رفتارهاييروش اثر بذاره كه اصلا ما زنها يه درصد هم فكر نكنيم كه تاثير داره ؟! خدا جنس زن و مرد رو از من و تو بيشتر ميشناسه وقتي حكمي رو قرار ميده از من و تو به جوانب كار اگاهتره

رستگاران;893302 نوشت:
اما در مورد فرهنگ استاد چیزی که تعریف می کنند از آنجا اگر فرهنگ ابتذال رو در نظر نگیریم قوانین و رفتارشون رفتار اسلامی است

متوجه منظورتون نشدم . منظور بنده از فرهنگ، فرهنگ منطقه ای بود. هیچ وقت فرهنگ ما با حتی کشورهای همسایه هم تطابق ندارد چه برسد به کشورهای دورتر. برای ازدواج بهتره به دنبال گزینه ای در کشور خودمان بلکه در شهر خودمان باشید. چون حتی در شهرهای کشورمون هم فرهنگ ها متفاوته. چه برسد به کشور دیگر.

حق دوست;893317 نوشت:
استاد چطور خدا ترس نداره. عقوبت خدا به شدت ترس داره.

خب ما هم همین رو عرض کردیم. خدا ترس نداره. اعمال انسان است که می تواند ترسناک باشه. چرا که در صورت نافرمانی خدا، عقوبت خدا را به دنبال دارد. طبعا عقوبت خدا ترس دارد.

Kamran;893381 نوشت:
شما اگر کل مطلب من رو با دقت بخونین متوجه میشین که من خلاف این مسئله رو نگفتم، منم هم عقیده ام که گناه هست، این چیزی هم که توضیح دادم و شما نقل و قول کردین، نگاه برون دینی و صرفا یک نگاه مکانیکی بر اساس امیال جسم بود.
و بعدش گفتم اما وقتی از دید دین وارد قضیه میشیم، حدود و مرزی که خدا گذاشته باعث میشه این مسائل متفاوت شن.

اگر عرض بنده را قبول دارید که با شما اختلافی نداریم.

Kamran;893381 نوشت:
شما به قرآن توجه کنین، خداوند مدام درحال گفتن این جمله ست "از من بترسین".... و واقعا خدایی که به اون شکل میتونه غضبناک شه و اون قدرت بی پایانی که داره و... بسیار هم ترسناک هست. درواقع چطور یک شخص میتونه مومن باشه در صورتی که فقط بخواد به مهربانی خدا نگاه کنه؟ اصولا میگن که انسان هم باید به مهربانی خدا امید داشته باشه و هم از اون بترسه.

بهتر برای روشن شدن این موضوع که منظور خداوند از این که از من بترسید چیه، به تفاسیر مراجعه کنید. تا جایی که بنده خوانده ام و می دانم منظور از این که خداوند می فرماید از من بترسید این است که از عقوبت من که حاصل اعمال خودتان است بترسید.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

نسیم رحمت;893601 نوشت:
متوجه منظورتون نشدم . منظور بنده از فرهنگ، فرهنگ منطقه ای بود. هیچ وقت فرهنگ ما با حتی کشورهای همسایه هم تطابق ندارد چه برسد به کشورهای دورتر. برای ازدواج بهتره به دنبال گزینه ای در کشور خودمان بلکه در شهر خودمان باشید. چون حتی در شهرهای کشورمون هم فرهنگ ها متفاوته. چه برسد به کشور دیگر.

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

خب استاد من اگر برایم فرهنگ و ایمان راستین مهم باشد چگونه باید بفهمم طرف واقعا ایمان دارد؟ و با اعتقاد تحقیقی نه تقلیدی ایمان آورده است؟

الان خب خانواده های مذهبی خوب هستند که بر پایه مذهب تربیت می کنند اما می دانید که الزاما اوون دختری که در این خانواده رشد کرده عملش بر اساس عقل و منطق باشه نیست(البته این احتمالی در کنار احتمال قوی بودن و تحقیقی بودن عقایدش است.)

الان ما در مورد فرهنگ اجتماعی دیگر کشور ها می شنویم و می بینیم که چه حسن هایی دارد.

مثلا یک نمونه به گوشم خورده اینکه در خیابان که رد می شوند به هم می خورند معذرت می خواهند
نظم در راهنمایی و رانندگی
کار و تلاش
رسیدگی به اهل علم
تعهد گرفتن در مقابل خدمت رایگان(بورس که میشوی باید یک مدت کار کنی البته قوانین را نمی دانم جزئیاتش را اما کلی اشاره می کنم تحقیق به عهده خوانندگان پست)
[SPOILER]
البته برای تقریب فهم من نسبت به انتخاب همسر به مثال حضرت نرجس(ع) اشاره می کنم که مشهور است ایشان نواده قیصز روم بودند

چرا حضرت امام حسن العسگری(ع) بانویی از دیگر ملل گرفتند؟

خب این غیر از ایمان و مومنه بودن ایشان است؟
و البته برگزیده بودن ایشان
[/SPOILER]

خب این حسن هایی که می گویند در دین ما نیست؟

اگر هست چرا آنجا نمود پیدا کرده

خب من چرا نباید بروم در کشوری دیگر پیدا کنم(البته می گویم به عنوان یک گزینه می خواهم رویش فکر کنم

برای اینکه پستم خارج از موضوع نباشد

اصلا همین ازدواج سفید که می گویند غربیه و بدش رو می گویند

چرا کسی باید اینو بد بگه؟

حال چون غربیه و دختر و پسر مدتی کنار هم زندگی می کنند بده؟

این که همان ازدواج موقت خودمان است

ایرادش چیست؟

اگر تعهد نداشتن است خب این رو بگوییم بگوییم این حسن را دارد اما تعهد ندارد اطاعت ندارد و...

همان فرهنگ رو الان تقلید می کنند غیر اینه؟

اگر ما معروف خودمون رو نشر ندهیم منکر دیگران جایش را می گیرد.

نگاه کنید همین سرکار مارینر

چرا این برداشت ها را دارند؟

یا علی(ع)@};-[/]

رستگاران;893608 نوشت:
اصلا همین ازدواج سفید که می گویند غربیه و بدش رو می گویند

چرا کسی باید اینو بد بگه؟

حال چون غربیه و دختر و پسر مدتی کنار هم زندگی می کنند بده؟

این که همان ازدواج موقت خودمان است

ایرادش چیست؟

هر چند این موضوع خارج از بحث تاپیک است اما به خلاصه عرض می کنم :
ازدواج سفید با ازدواج موقت در شریعت اسلام فرق های بسیاری دارد و اصلا ربطی به هم ندارند. این نوع ازدواج، بر خلاف ازدواج دائم و موقت، نه در شرع و نه در عرف ما ایرانیان جایی ندارد، چون دختر و پسر بدون برگزاری مراسم عقد و به خاطر منافع اقتصادی و عاطفی بدون، زیر یک سقف می‌روند.

در این ازدواج که در غرب رایج است و به معنای «هم‌باشی» نیز شناخته می‌شود ، پیوندی به مدت زمان نامعلوم بین دو فرد برقرار می‌شود که فاقد مشروعیت اجتماعی و حقوقی است.بنابراین زندگی دختر و پسر زیر یک سقف را بدون عقد شرعی نمی‌توان ازدواج نامید؛ بلکه چنین رابطه‌ای با اهدافی مانند برآوردن نیازهای جنسی و روانی برقرار می شود و اگرچه ممکن است از زاویه‌ای برای مرد مثبت باشد، ولی اثر ویران‌کننده‌ای بر زن می‌گذارد، چراکه زنان دارای زیبایی‌های خدادادی هستند که باید آن را در جای خود هزینه کنند. زمانی که شادابی و نشاط زن به مرور زمان کاهش یابد، ممکن است علاقه مرد به ادامه زندگی با او کم شود و او به زن دیگری گرایش پیدا کند.
به عقیده کارشناسان، دلیل اصلی ظهور پدیده ازدواج سپید، نبود مسئولیت‌پذیری حداقل در یک طرف از رابطه است. نبود مسئولیت‌پذیری، ریسک‌ فاکتوری اساسی برای زندگی محسوب می‌شود؛ چرا که در چنین روابطی افراد مسئولیت عملکرد خود را برعهده نمی‌گیرند. علاوه بر این که همواره فرد با نوعی ترس و نگرانی از عواقب چنین رابطه‌ای دست و پنجه نرم می‌کند.
در حالی که در ازدواج موقت این چنین نیست. بلکه یک تعهداتی برای طرفین وجود دارد.

[="Times New Roman"][="Black"]

*نهال*;893598 نوشت:
در ضمن خط اخرت گفتي من لطمه نخوردم از كجا معلوم طرف مقابل هم لطمه نخورده باشه؟
ازكجا معلوم رابطه ازاد شما ( منظورم يه دوستي و همكاري صرفه نه چيز بيشتر ) باعث تعلق عاطفي نشده باشه ؟
يا مدل برخورد و ادبياتت ذهن يه مرد رو درگير نكرده باشه؟
ما كه نبايد فقط به فكر خودمون و ضربه نخوردن خودمون باشيم
طرف مقابل هم ادمه احساس داره چه بسا رفتارهاييروش اثر بذاره كه اصلا ما زنها يه درصد هم فكر نكنيم كه تاثير داره ؟! خدا جنس زن و مرد رو از من و تو بيشتر ميشناسه وقتي حكمي رو قرار ميده از من و تو به جوانب كار اگاهتره

*نهال*;893598 نوشت:

[=times new roman]از كجا معلوم طرف مقابل هم لطمه نخورده باشه؟

*نهال*;893598 نوشت:

ازكجا معلوم رابطه ازاد شما ( منظورم يه دوستي و همكاري صرفه نه چيز بيشتر ) باعث تعلق عاطفي نشده باشه ؟

از کجا معلوم این ادعاها راست باشن؟

دنیای مجازیه ، حرف مفت که کنتور نداره.

منم میگم از پنج سالگی به موتور هوندا روپایی میزدم. قرار نیست که ثابت کنم.

این که خوبه یه سری میگفتن من خودم قاری قرآن بودم ولی به این نتیجه رسیدم که اسلام به درد نمی خوره

چرا اینو میگن؟ واسه اینکه بگی وای این قاری بوده حتما یه چیزی می دونه.

این ترفندها خز شده.

رستگاران;893608 نوشت:
من اگر برایم فرهنگ و ایمان راستین مهم باشد چگونه باید بفهمم طرف واقعا ایمان دارد؟ و با اعتقاد تحقیقی نه تقلیدی ایمان آورده است؟

الان خب خانواده های مذهبی خوب هستند که بر پایه مذهب تربیت می کنند اما می دانید که الزاما اوون دختری که در این خانواده رشد کرده عملش بر اساس عقل و منطق باشه نیست(البته این احتمالی در کنار احتمال قوی بودن و تحقیقی بودن عقایدش است.)

الان ما در مورد فرهنگ اجتماعی دیگر کشور ها می شنویم و می بینیم که چه حسن هایی دارد.

مثلا یک نمونه به گوشم خورده اینکه در خیابان که رد می شوند به هم می خورند معذرت می خواهند
نظم در راهنمایی و رانندگی
کار و تلاش
رسیدگی به اهل علم
تعهد گرفتن در مقابل خدمت رایگان(بورس که میشوی باید یک مدت کار کنی البته قوانین را نمی دانم جزئیاتش را اما کلی اشاره می کنم تحقیق به عهده خوانندگان پست)

ایمان و ظرفیت های دینی طرف مقابل با تحقیق به دست می آید.
مواردی که هم مثال زده اید از رعایت قوانین راهنمایی و نظم و .... همه در قوانین ایران هم وجود دارد و اختصاصی کشورهای دیگر نیست.
مگر در کشور ما دو نفر به هم برخورد می کنند عذرخواهی نمی کنند؟ خیلی ها این رفتار رو دارند . بله برخی هم این گونه نیستند اما این به این معنا نیست در فلان کشور همه رعایت می کنند. علاوه بر این که تا وقتی در کشوری زندگی نکرده اید، دکور آنها را باور نکنید. در همه کشورها هم خوب جود دارد و هم بد؛ هم افرادی که از حسن خلق برخوردارند و هم کسانی که بد اخلاق اند. بد بودن دروغ و ظلم و ... در پیش همه عقلای عالم ثابت است. هیچ انسان عاقلی از راست گفتن و عدالت بدش نمی آید.

اگر در برخی مناطق فرهنگ اسلامی _ ایرانی ما عمل نمی شود، ربطی به فرهنگ اجتماعی نداره. بلکه از ضعف برخی افراد جامعه است. ما فرهنگ غنی ای داریم که ممکنهبرخی به او عمل و برخی هم عمل نکنند. این به این معنا نیست که اگر شنیدیم در فلان کشور این ها رعایت می شود، یعنی فرهنگ اجتماعی شون عالیه؛

رستگاران;893608 نوشت:
لبته برای تقریب فهم من نسبت به انتخاب همسر به مثال حضرت نرجس(ع) اشاره می کنم که مشهور است ایشان نواده قیصز روم بودند

چرا حضرت امام حسن العسگری(ع) بانویی از دیگر ملل گرفتند؟

ازدواج های حضرات معصومین بر اساس حکمت ها و مصلحت هایی بوده که درتاریخ بررسی شده. خود اهل بیت به ما توصیه کرده اند از مهم ترین شرایط ازدواج، کفویت و تناسب است که مشتمل بر تناسب فرهنگی و اخلاقی و اجتماعی و .... است.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ورحمه اله وبرکاته

نسیم رحمت;893612 نوشت:
هر چند این موضوع خارج از بحث تاپیک است اما به خلاصه عرض می کنم :

من شاید بد برداشت می کنم

اما بنظرم شاید به طور رسمی ازدواج سفید نباشد

اما بر اساس تعریفی که شما می کنید.

نسیم رحمت;893612 نوشت:
ازدواج سفید با ازدواج موقت در شریعت اسلام فرق های بسیاری دارد و اصلا ربطی به هم ندارند. این نوع ازدواج، بر خلاف ازدواج دائم و موقت، نه در شرع و نه در عرف ما ایرانیان جایی ندارد، چون دختر و پسر بدون برگزاری مراسم عقد و به خاطر منافع اقتصادی و عاطفی بدون، زیر یک سقف می‌روند.

تفاوتی که من می بینم در تعهد و چارچوب تعریف شده نکاح موقت است
اما از نظر ظاهر و ایده شبیه به هم اند.
(البته یکی از کاربردهای نکاح موقت که می تواند باشد آشنایی قبل از ازدواج دائم است. این کاربرد نفی شده در دین؟)

اما چرا می گویید به موضوع مربوط نیست

در صورتی که از دوستی دختر و پسر صحبت کردند شروع کننده موضوع

خب این رابطه اگر کلا مردود است که خب این هم نامشروع است و باید کنارش حلالش معرفی شود

یعنی حلاللش معرفی نشود تاثیر گذار است؟

نسیم رحمت;893612 نوشت:
به عقیده کارشناسان، دلیل اصلی ظهور پدیده ازدواج سپید، نبود مسئولیت‌پذیری حداقل در یک طرف از رابطه است. نبود مسئولیت‌پذیری، ریسک‌ فاکتوری اساسی برای زندگی محسوب می‌شود؛ چرا که در چنین روابطی افراد مسئولیت عملکرد خود را برعهده نمی‌گیرند. علاوه بر این که همواره فرد با نوعی ترس و نگرانی از عواقب چنین رابطه‌ای دست و پنجه نرم می‌کند.

بله ازدواج موقت تعهد دارد و هم شرعی است و قانونی
اما رابطه موقت بین زن و مرد است

که همین تعهداتش اون رو ویزه می کند و نکته مثبت در ترویج ان و عادی سازی این حلال خداوند است

استاد در برخورد با روابط دختر و پسر کسانی هستند که ان ا تقبیح می کنند اما راه حل حلال آن را عرضه نمی کنند
عده ایی هستند راه حل حلال را هم تقبیح می کنند و مثل زنا با آن برخورد می کنند!!

چرا؟

کاش در کنار تقبیح روابط نامشروع مشروع ان را هم عرضه کنیم

مثلا عینی برخورد با روابط نا مشروع

رفتار حضرت لوط(ع) با قومشان است .

و الفاظی که در اینجا بکار رفته است.

یا علی(ع)@};-[/]

رستگاران;893608 نوشت:
خب من چرا نباید بروم در کشوری دیگر پیدا کنم(البته می گویم به عنوان یک گزینه می خواهم رویش فکر کنم

ممکنه از نظر فرهنگ دین با هم تناسب داشته باشید و هر دو مومن باشید اما آیا از نظر اجتماعی و آداب و رسوم هم با هم تناسب خواهید داشت ؟! تناسب و کفویت در این موارد نیز بسیار مهم است.

رستگاران;893621 نوشت:
اما از نظر ظاهر و ایده شبیه به هم اند.

ممکنه از نظر ظاهر به هم شبیه باشند اما به قول معروف هر گردی گردو نیست.

*نهال*;893598 نوشت:
در ضمن خط اخرت گفتي من لطمه نخوردم از كجا معلوم طرف مقابل هم لطمه نخورده باشه؟
ازكجا معلوم رابطه ازاد شما ( منظورم يه دوستي و همكاري صرفه نه چيز بيشتر ) باعث تعلق عاطفي نشده باشه ؟
يا مدل برخورد و ادبياتت ذهن يه مرد رو درگير نكرده باشه؟
ما كه نبايد فقط به فكر خودمون و ضربه نخوردن خودمون باشيم
طرف مقابل هم ادمه احساس داره چه بسا رفتارهاييروش اثر بذاره كه اصلا ما زنها يه درصد هم فكر نكنيم كه تاثير داره ؟! خدا جنس زن و مرد رو از من و تو بيشتر ميشناسه وقتي حكمي رو قرار ميده از من و تو به جوانب كار اگاهتره

ما كه نميتونيم جوري زندگي كنيم كه عالم و ادم به گناه نيوفتن!!!!!!
ما فقط مسوول زندگي و اعمال خودمونيم!
يكي امكان داره پوشيه بزنه با هيچ مردي حرف نزنه ولي يه مردي دلش مريض باشه بازم از ديدنش لذت ببره! Smile
الان مقصر كيه ؟
مهم اينه ما نيتمون خوب باشه شايد خانوم مارينر اصلا نيت بدي از روابط ازادشون نداشته باشن براي همين هم صدمه نخوردن اگه شخص مقابل صدمه خورده مقصر خودشه نه ايشون:/

رستگاران;893621 نوشت:
اما چرا می گویید به موضوع مربوط نیست

در صورتی که از دوستی دختر و پسر صحبت کردند شروع کننده موضوع

بحث استارتر تاپیک درباره اینه که چون برخی مردان در روابط، ضوابط اسلامی را رعایت نمی کنند اینان خطرناک اند. و عرض ما هم به ایشان این بوده که هر کس که رابطه ای خارج از ضوابط شروع کند همین گونه است و می تواند خطرناک باشد. خواه مرد باشد و خواه زن.
لذا بحث شما خارج از بحث هست.

موضوع قفل شده است