بررسی خداشناسی زرتشتیان در اوستا

تب‌های اولیه

327 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

رضا;104465 نوشت:
با سلام
جناب مهران عزیز
اینطور نمیشواد دوست گرامی اول سوال من را پاسخ دهید !!
شما که مدعی این شدید که اعرب بعد از حمله کتابخانه ها را آتش زدند !!
برای ادامه یا لطف کنید جای این کتانخانه را بگوید در کدام شهر بوده و یا جوانمردانه بگوید که اشتباه کردید و این افسانه ای بیش نبوده!!!
تا مطلب را دنبال کنیم
باز از شما تقاضا دارم که مطلب هم منحرف نکنید!
در ضمن بنده استاد تاریخ نیستم!
یک فرد مسلمان شیعه که خاک زیر پای تمامی ائمه (ع) هستم !
منتظر منبع شما هستم

آقای رضا
درود
منبع من حدیث و روایتی است که از پیشینیانم به من رسیده است. و همان پیشینیانم بر درستی همان پیشینیانم گواهی داده اند.
ندیده اید که طالبان در بامیان افغانستان چه کردند؟ با مجسمه بودا چه کردند؟ با نقاشی های موزه ها و ..... چه کردند؟ خیلی سخت است که باور کنید پشینینان شما با ما چه کردند؟
میدانید داستان شما مانند چیست؟
روزی مادر یک دزد به پسرش گفت برای من کفن حلال بیاور.
دزد از یک بازرگان پارچه کفنی گرفت و پرسید حلاله؟ بازرگان گفت نه. دزد او

رضا;104465 نوشت:
با سلام
جناب مهران عزیز
اینطور نمیشواد دوست گرامی اول سوال من را پاسخ دهید !!
شما که مدعی این شدید که اعرب بعد از حمله کتابخانه ها را آتش زدند !!
برای ادامه یا لطف کنید جای این کتانخانه را بگوید در کدام شهر بوده و یا جوانمردانه بگوید که اشتباه کردید و این افسانه ای بیش نبوده!!!
تا مطلب را دنبال کنیم
باز از شما تقاضا دارم که مطلب هم منحرف نکنید!
در ضمن بنده استاد تاریخ نیستم!
یک فرد مسلمان شیعه که خاک زیر پای تمامی ائمه (ع) هستم !
منتظر منبع شما هستم

آقای رضا
درود
منبع من حدیث و روایتی است که از پیشینیانم به من رسیده است. و همان پیشینیانم بر درستی همان پیشینیانم گواهی داده اند.
ندیده اید که طالبان در بامیان افغانستان چه کردند؟ با مجسمه بودا چه کردند؟ با نقاشی های موزه ها و ..... چه کردند؟ خیلی سخت است که باور کنید پشینینان شما با ما چه کردند؟
میدانید داستان شما مانند چیست؟
روزی مادر یک دزد به پسرش گفت برای من کفن حلال بیاور.
دزد از یک بازرگان پارچه کفنی گرفت و پرسید حلاله؟ بازرگان گفت نه. دزد او را کتک زد تا گفت حلاله. مادر از

رضا;104465 نوشت:
با سلام
جناب مهران عزیز
اینطور نمیشواد دوست گرامی اول سوال من را پاسخ دهید !!
شما که مدعی این شدید که اعرب بعد از حمله کتابخانه ها را آتش زدند !!
برای ادامه یا لطف کنید جای این کتانخانه را بگوید در کدام شهر بوده و یا جوانمردانه بگوید که اشتباه کردید و این افسانه ای بیش نبوده!!!
تا مطلب را دنبال کنیم
باز از شما تقاضا دارم که مطلب هم منحرف نکنید!
در ضمن بنده استاد تاریخ نیستم!
یک فرد مسلمان شیعه که خاک زیر پای تمامی ائمه (ع) هستم !
منتظر منبع شما هستم

آقای رضا
درود
منبع من حدیث و روایتی است که از پیشینیانم به من رسیده است. و همان پیشینیانم بر درستی همان پیشینیانم گواهی داده اند.
ندیده اید که طالبان در بامیان افغانستان چه کردند؟ با مجسمه بودا چه کردند؟ با نقاشی های موزه ها و ..... چه کردند؟ خیلی سخت است که باور کنید پشینینان شما با ما چه کردند؟
میدانید داستان شما مانند چیست؟
روزی مادر یک دزد به پسرش گفت برای من کفن حلال بیاور.
دزد از یک بازرگان پارچه کفنی گرفت و پرسید حلاله؟ بازرگان گفت نه. دزد او را کتک زد تا گفت حلاله. مادر از پسر دزدش پرسید که این کف

رضا;104465 نوشت:
با سلام
جناب مهران عزیز
اینطور نمیشواد دوست گرامی اول سوال من را پاسخ دهید !!
شما که مدعی این شدید که اعرب بعد از حمله کتابخانه ها را آتش زدند !!
برای ادامه یا لطف کنید جای این کتانخانه را بگوید در کدام شهر بوده و یا جوانمردانه بگوید که اشتباه کردید و این افسانه ای بیش نبوده!!!
تا مطلب را دنبال کنیم
باز از شما تقاضا دارم که مطلب هم منحرف نکنید!
در ضمن بنده استاد تاریخ نیستم!
یک فرد مسلمان شیعه که خاک زیر پای تمامی ائمه (ع) هستم !
منتظر منبع شما هستم

آقای رضا
درود
منبع من حدیث و روایتی است که از پیشینیانم به من رسیده است. و همان پیشینیانم بر درستی همان پیشینیانم گواهی داده اند.
ندیده اید که طالبان در بامیان افغانستان چه کردند؟ با مجسمه بودا چه کردند؟ با نقاشی های موزه ها و ..... چه کردند؟ خیلی سخت است که باور کنید پشینینان شما با ما چه کردند؟
میدانید داستان شما مانند چیست؟
روزی مادر یک دزد به پسرش گفت برای من کفن حلال بیاور.
دزد از یک بازرگان پارچه کفنی گرفت و پرسید حلاله؟ بازرگان گفت نه. دزد او را کتک زد تا گفت حلاله. مادر از پسر دزدش پرسید که این کفن حلاله، دزده گفت آره مادر خیالت

رضا;104465 نوشت:
با سلام
جناب مهران عزیز
اینطور نمیشواد دوست گرامی اول سوال من را پاسخ دهید !!
شما که مدعی این شدید که اعرب بعد از حمله کتابخانه ها را آتش زدند !!
برای ادامه یا لطف کنید جای این کتانخانه را بگوید در کدام شهر بوده و یا جوانمردانه بگوید که اشتباه کردید و این افسانه ای بیش نبوده!!!
تا مطلب را دنبال کنیم
باز از شما تقاضا دارم که مطلب هم منحرف نکنید!
در ضمن بنده استاد تاریخ نیستم!
یک فرد مسلمان شیعه که خاک زیر پای تمامی ائمه (ع) هستم !
منتظر منبع شما هستم

آقای رضا
درود
منبع من حدیث و روایتی است که از پیشینیانم به من رسیده است. و همان پیشینیانم بر درستی همان پیشینیانم گواهی داده اند.
ندیده اید که طالبان در بامیان افغانستان چه کردند؟ با مجسمه بودا چه کردند؟ با نقاشی های موزه ها و ..... چه کردند؟ خیلی سخت است که باور کنید پشینینان شما با ما چه کردند؟
میدانید داستان شما مانند چیست؟
روزی مادر یک دزد به پسرش گفت برای من کفن حلال بیاور.
دزد از یک بازرگان پارچه کفنی گرفت و پرسید حلاله؟ بازرگان گفت نه. دزد او را کتک زد تا گفت حلاله. مادر از پسر دزدش پرسید که این کفن حلاله، دزده گفت آره مادر خیالت راحت باشد. آن اندازه زدمش تا

رضا;104465 نوشت:
با سلام
جناب مهران عزیز
اینطور نمیشواد دوست گرامی اول سوال من را پاسخ دهید !!
شما که مدعی این شدید که اعرب بعد از حمله کتابخانه ها را آتش زدند !!
برای ادامه یا لطف کنید جای این کتانخانه را بگوید در کدام شهر بوده و یا جوانمردانه بگوید که اشتباه کردید و این افسانه ای بیش نبوده!!!
تا مطلب را دنبال کنیم
باز از شما تقاضا دارم که مطلب هم منحرف نکنید!
در ضمن بنده استاد تاریخ نیستم!
یک فرد مسلمان شیعه که خاک زیر پای تمامی ائمه (ع) هستم !
منتظر منبع شما هستم

آقای رضا
درود
منبع من حدیث و روایتی است که از پیشینیانم به من رسیده است. و همان پیشینیانم بر درستی همان پیشینیانم گواهی داده اند.
ندیده اید که طالبان در بامیان افغانستان چه کردند؟ با مجسمه بودا چه کردند؟ با نقاشی های موزه ها و ..... چه کردند؟ خیلی سخت است که باور کنید پشینینان شما با ما چه کردند؟
میدانید داستان شما مانند چیست؟
روزی مادر یک دزد به پسرش گفت برای من کفن حلال بیاور.
دزد از یک بازرگان پارچه کفنی گرفت و پرسید حلاله؟ بازرگان گفت نه. دزد او را کتک زد تا گفت حلاله. مادر از پسر دزدش پرسید که این کفن حلاله، دزده گفت آره مادر خیالت راحت باشد. آن اندازه

رضا;104465 نوشت:
با سلام
جناب مهران عزیز
اینطور نمیشواد دوست گرامی اول سوال من را پاسخ دهید !!
شما که مدعی این شدید که اعرب بعد از حمله کتابخانه ها را آتش زدند !!
برای ادامه یا لطف کنید جای این کتانخانه را بگوید در کدام شهر بوده و یا جوانمردانه بگوید که اشتباه کردید و این افسانه ای بیش نبوده!!!
تا مطلب را دنبال کنیم
باز از شما تقاضا دارم که مطلب هم منحرف نکنید!
در ضمن بنده استاد تاریخ نیستم!
یک فرد مسلمان شیعه که خاک زیر پای تمامی ائمه (ع) هستم !
منتظر منبع شما هستم

آقای رضا
درود
منبع من حدیث و روایتی است که از پیشینیانم به من رسیده است. و همان پیشینیانم بر درستی همان پیشینیانم گواهی داده اند.
ندیده اید که طالبان در بامیان افغانستان چه کردند؟ با مجسمه بودا چه کردند؟ با نقاشی های موزه ها و ..... چه کردند؟ خیلی سخت است که باور کنید پشینینان شما با ما چه کردند؟
میدانید داستان شما مانند چیست؟
روزی مادر یک دزد به پسرش گفت برای من کفن حلال بیاور.
دزد از یک بازرگان پارچه کفنی گرفت و پرسید حلاله؟ بازرگان گفت نه. دزد او را کتک زد تا گفت حلاله. مادر از پسر دزدش پرسید که این کفن حلاله، دزده گفت آره مادر خیالت راحت باشد. آن اندازه زدمش تا حلال حلالش به گوش خدا هم رسید.
شما چی بجا

رضا;104465 نوشت:
با سلام
جناب مهران عزیز
اینطور نمیشواد دوست گرامی اول سوال من را پاسخ دهید !!
شما که مدعی این شدید که اعرب بعد از حمله کتابخانه ها را آتش زدند !!
برای ادامه یا لطف کنید جای این کتانخانه را بگوید در کدام شهر بوده و یا جوانمردانه بگوید که اشتباه کردید و این افسانه ای بیش نبوده!!!
تا مطلب را دنبال کنیم
باز از شما تقاضا دارم که مطلب هم منحرف نکنید!
در ضمن بنده استاد تاریخ نیستم!
یک فرد مسلمان شیعه که خاک زیر پای تمامی ائمه (ع) هستم !
منتظر منبع شما هستم

آقای رضا
درود
منبع من حدیث و روایتی است که از پیشینیانم به من رسیده است. و همان پیشینیانم بر درستی همان پیشینیانم گواهی داده اند.
ندیده اید که طالبان در بامیان افغانستان چه کردند؟ با مجسمه بودا چه کردند؟ با نقاشی های موزه ها و ..... چه کردند؟ خیلی سخت است که باور کنید پشینینان شما با ما چه کردند؟
میدانید داستان شما مانند چیست؟
روزی مادر یک دزد به پسرش گفت برای من کفن حلال بیاور.
دزد از یک بازرگان پارچه کفنی گرفت و پرسید حلاله؟ بازرگان گفت نه. دزد او را کتک زد تا گفت حلاله. مادر از پسر دزدش پرسید که این کفن حلاله، دزده گفت آره مادر خیالت راحت باشد. آن اندازه زدمش تا حلال حلالش به گوش خدا هم رسید.
شما چی بجا گذاشتید که سند باشد و به شما ارایه شود؟
هر شهر چند آتشکده

رضا;104465 نوشت:
با سلام
جناب مهران عزیز
اینطور نمیشواد دوست گرامی اول سوال من را پاسخ دهید !!
شما که مدعی این شدید که اعرب بعد از حمله کتابخانه ها را آتش زدند !!
برای ادامه یا لطف کنید جای این کتانخانه را بگوید در کدام شهر بوده و یا جوانمردانه بگوید که اشتباه کردید و این افسانه ای بیش نبوده!!!
تا مطلب را دنبال کنیم
باز از شما تقاضا دارم که مطلب هم منحرف نکنید!
در ضمن بنده استاد تاریخ نیستم!
یک فرد مسلمان شیعه که خاک زیر پای تمامی ائمه (ع) هستم !
منتظر منبع شما هستم

آقای رضا
درود
منبع من حدیث و روایتی است که از پیشینیانم به من رسیده است. و همان پیشینیانم بر درستی همان پیشینیانم گواهی داده اند.
ندیده اید که طالبان در بامیان افغانستان چه کردند؟ با مجسمه بودا چه کردند؟ با نقاشی های موزه ها و ..... چه کردند؟ خیلی سخت است که باور کنید پشینینان شما با ما چه کردند؟
میدانید داستان شما مانند چیست؟
روزی مادر یک دزد به پسرش گفت برای من کفن حلال بیاور.
دزد از یک بازرگان پارچه کفنی گرفت و پرسید حلاله؟ بازرگان گفت نه. دزد او را کتک زد تا گفت حلاله. مادر از پسر دزدش پرسید که این کفن حلاله، دزده گفت آره مادر خیالت راحت باشد. آن اندازه زدمش تا حلال حلالش به گوش خدا هم رسید.
شما چی بجا گذاشتید که سند باشد و به شما ارایه شود؟
هر شهر چند آتشکده داشته؟ هر آتشکده کتابخانه و آموزشگاه هم بوده است.

رضا;104465 نوشت:
با سلام
جناب مهران عزیز
اینطور نمیشواد دوست گرامی اول سوال من را پاسخ دهید !!
شما که مدعی این شدید که اعرب بعد از حمله کتابخانه ها را آتش زدند !!
برای ادامه یا لطف کنید جای این کتانخانه را بگوید در کدام شهر بوده و یا جوانمردانه بگوید که اشتباه کردید و این افسانه ای بیش نبوده!!!
تا مطلب را دنبال کنیم
باز از شما تقاضا دارم که مطلب هم منحرف نکنید!
در ضمن بنده استاد تاریخ نیستم!
یک فرد مسلمان شیعه که خاک زیر پای تمامی ائمه (ع) هستم !
منتظر منبع شما هستم

آقای رضا
درود
سند من حدیث و روایتی است که پیشینیانمان برایمان گفته اند. درستی راوی و حدیث و روایت را هم پیشینیانمان تایید کرده اند.
شما ندیده اید که طالبان در بامیان افغانستان چه کرده اند؟ خیلی سخت است که بپذیرید، پیشینیانتان با ما چه کرده اند؟
هر برزن از هر شهر آتشکده ای داشت که کتابخانه و ایرپتستان (آموزشگاه) آن برزن نیز بود. امروزه هیچ نشانی از این آتشکده ها هست؟ اگر یافتید، کتابخانه هایش را می یابید.

موبدیار مهران;104511 نوشت:
منبع من حدیث و روایتی است که از پیشینیانم به من رسیده است. و همان پیشینیانم بر درستی همان پیشینیانم گواهی داده اند.

:read:

مهران گرامی درود

چیزی را که برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
حدیث و روایات بنا بر دلایلی که خود پیشتر ذکر کردید نمی شود بهش اعتماد کرد(مسائل روان شناسی و...)

موبدیار مهران;104511 نوشت:
خیلی سخت است که باور کنید پشینینان شما با ما چه کردند؟


ایا برای شما انقدر سخت است که باور کنید با شیعه ها دارید صحبت می کنید
و خود ان فرد که دارید ازش حرف می زنید را قبول نداریم و حتی لعن هم می کنیم؟

(البته من لعن نمی کنم):Gol:

درود بر گردانندگان این انجمن و دوستان و استادان خواننده این نامه
از همگی برای فرستادن این همه نامه ناتمام پوزش میخواهم.
نیمدانم که چرا چنین شده، شاید یک نارسایی شبکه ای بوده است. به هر روی من پوزش میخواهم.

موبدیار مهران;104524 نوشت:
درود بر گردانندگان این انجمن و دوستان و استادان خواننده این نامه از همگی برای فرستادن این همه نامه ناتمام پوزش میخواهم. نیمدانم که چرا چنین شده، شاید یک نارسایی شبکه ای بوده است. به هر روی من پوزش میخواهم.

مهران گرامی درود

خوب حذفشون کنید(ویرایش پیام---->حذف پیام):Gol:

mkk1369;104519 نوشت:

:read:

مهران گرامی درود

چیزی را که برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
حدیث و روایات بنا بر دلایلی که خود پیشتر ذکر کردید نمی شود بهش اعتماد کرد(مسائل روان شناسی و...)

ایا برای شما انقدر سخت است که باور کنید با شیعه ها دارید صحبت می کنید
و خود ان فرد که دارید ازش حرف می زنید را قبول نداریم و حتی لعن هم می کنیم؟

(البته من لعن نمی کنم):gol:


محمد گرامی
درود
پس چرا استادانی چون رضا از ایشان دفاع میکنند؟
چرا نابودی کتابهای ایرانیان به دست همانهایی که شما میگویید لعنتشان میکنید، کشتن ایرانیان و اسارت زنان و دختران و ... را انکار میکنید؟
چرا میگویید که ایرانیان دانشی نداشتند و هرچه هست از اسلام است؟ آنهم آن اسلامی که همانهایی که میگویید لعنتشان میکنید، به ایران آوردند؟ چند سده شمشیر همانهایی که لعنتشان میکنید، بر سر مردم ایران بود؟
آیا جز این است که ایرانیانی که مسلمان میشدند، جز گروه مومنان از دوستان بودند؟ ایرانیانی هم که مسلمان نمیشدند، جز گروه مشرکان، از دشمنان بودند؟ کشتن و تجاوز و دزدیدن و مشرک هم که گناه نیست. البته برای همانهایی که شما لعنشان میکنید. کسانی که پوست سهروردی را کندند، با زرتشتیان مشرک چه کردند؟ با کتابهای شرک آلودشان چه کردند؟ مگه سواد داشتند که کتاب ریاضی را از کتاب شرک باز شناسایی کنند؟
آن عربهایی که به ایران تاختند، مانند طالبان و وهابیون امروزی بودند یا نبودند؟ اینها را که به چشم دیده اید با شیعیان چه کرده اند و میکنند؟ حالا خود داوری کنید که با زرتشتیان مجوس و زندیق و گبر و مشرک چه کرده اند؟

موبدیار مهران;104536 نوشت:
پس چرا استادانی چون رضا از ایشان دفاع میکنند؟

مهران گرامی درود

مسئله اینجا است که شما به اسم اسلام وسط اومدید

نه عمر

و دوم این که جناب رضا سند می خواهند تا مستند سخن گفته شود

که بوده یا نه

یه سوال مگه در زمان پیش اسکندر یا مغولان ایران کتابخانه نداشت؟

موبدیار مهران;104536 نوشت:
حالا خود داوری کنید که با زرتشتیان مجوس و زندیق و گبر و مشرک چه کرده اند؟

درسته بد هستند

ولی همه ی اعراب بد نیستند

مگه رسول الله بد بود
مگه امامن ما بد بودند؟

چرا اسلام را از انها نمی خواهید

اگر کثرت انها شما را به تردید انداخته بدانید که تعداد دال بر حق بودن نیست :Gol:

mkk1369;104519 نوشت:

:read:

مهران گرامی درود

چیزی را که برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
حدیث و روایات بنا بر دلایلی که خود پیشتر ذکر کردید نمی شود بهش اعتماد کرد(مسائل روان شناسی و...)


محمد گرامی
درود
برای اثبات سخن خود آنچنان از هر ابزاری بهره میبری که راستی (حق) را زیر پا میگذارید.
شما میگویید که پیامبرتان (ص) و امامان(ع) معصومند و آنگاه نقل قولهایی از ایشان را که دیگران کرده اند، سند میگیرید. این با نقل یک رویداد تاریخی مانند هم است؟
حدیث و روایت از معصوم، زمانی ارزشش دارد که یک واو هم در آن جابجا نشده باشد. به گونه ای که خواست آن معصوم بدون دخالت و بدون دگرگونی به شنونده برسد.
یک رویداد تاریخی از چنان دقت تا اندازه سخن معصوم، برخوردار نیست. از این رو بازگویی آن با همه دگرگونی در بازگویی، چندان آسیبی به اصل رویداد نمیزند.
یک میگوید 10 کتاب و دیگری میگوید 1000 کتاب، در اصل کتابسوزان آسیبی نمیرسد.
به هر روی باید بدانید که در آغاز اسلام، در عربستان چیزی به نام مسجد نبود، سامانه استادی و طلبگی نبود. سامانه آموزش و ... نبود.
ولی در ایران چه خبر بود؟
مسجد نامی آرامی است که به آتشکده داده بودند. واژه مناره= آتشکده، محراب=مهراب= جایگاه مهر، سامانه نوزودی (نوزادی=طلبگی)، سامانه آموزش فرهنگ =ایرپتستان، در آتشکده ها گسترش داشت.
ایرانیان پس از مسلمان شدن آن را ادامه دادن، شد سامانه طلبگی و .... در مسجد. امروزه چند کتاب در مسجد دارید، در حوزه علمیه چی؟
خب بسنجید که در همین سامانه در ایران پیش از اسلام نیز چه خبر بود و چه کتابهایی و چه اندازه در آتشکده ها نگهداری میشد.

mkk1369;104542 نوشت:

مهران گرامی درود

مسئله اینجا است که شما به اسم اسلام وسط اومدید

نه عمر

و دوم این که جناب رضا سند می خواهند تا مستند سخن گفته شود

که بوده یا نه

یه سوال مگه در زمان پیش اسکندر یا مغولان ایران کتابخانه نداشت؟




درسته بد هستند

ولی همه ی اعراب بد نیستند

مگه رسول الله بد بود
مگه امامن ما بد بودند؟

چرا اسلام را از انها نمی خواهید

اگر کثرت انها شما را به تردید انداخته بدانید که تعداد دال بر حق بودن نیست :gol:


محمد گرامی
درود
شما نامه های خود و دیگران از جمله مرا یکبار دیگر بخوانید.
من همواره گفته ام که اسلام قرآن را آنگونه که معنای آیه های قرآن است، میپذیرم. ولی اسلام شما را که از تفسیر به رای شما و از مصادره به مطلوب شما سرچشمه گرفته نمیپذیرم. باور شما در باره گور امامان و امامزادگان را نمیپذیرم. ادعای شما بر پیامبر بودن امامان را نمیپذیرم. و ....
شما گفتید که ایرانیان با فراغ بال و آزادی و .... مسلمان شدند. شما گفتید که کتاب سوزان افسانه است. گفتید ایران ساسانی، دانشمندی نداشت. گفتید که دانش ایرانیان اسلامی است. و ...

این در حالی است که چند سده نخست، عمر و ابوبکر و عثمان بنی امیه و بنی عباس به ایران یورش آوردند و کشتند و سوختند و تجاوز کردند و دزدیدند و اسیران را در بازار برده فروشان فروختند. و....

mkk1369;104542 نوشت:

و دوم این که جناب رضا سند می خواهند تا مستند سخن گفته شود

که بوده یا نه

یه سوال مگه در زمان پیش اسکندر یا مغولان ایران کتابخانه نداشت؟


محمد گرامی
درود
مغولان که مربوط به دوران اسلامی است. تیمورخان که خودش مسلمان بود.
هنگام اسکندر هم دو کتابخانه معیار سلطنتی بود: گنج شپیگان و دژ نبشتک
سندش هم تاریخ نگاران یونانی
پس از یورش تازیان به ایران، از عمر تا بنی امیه، هم در کتاب الفهرست ابن الندیم و کتابهای ابن مقفع جستجو کنید.
زندگی نامه فیثاغورث را بخوانید.
زندگی نامه جالینوس را بخوانید.
تاریخ کاغذ سازی و چاپ کتاب اروپا را بررسی کنید که آیا کسانی از خراسان ایران، این صنعت را به آنجا بردند یا نه؟
بررسی کنید که الجیلی ونداد گیلانی از زرتشتیان گیلان بود یا نه/
بررسی کنید که خوارزمی چرا لقب المجوسی داشت.
بررسی کنید که استاد رازی ابن عباس مجوسی اهوازی بود یا نه.
راستش من کاری با تاریخ ندارم. توان این بررسی ها را هم ندارم. به منبعی هم دسترسی ندارم که بنویسم. این نامها را از صدا و سیمای جمهوری اسلامی در برنامه های مستند شبکه چهار شنیده ام. دکتر پرویز شهریاری دارد کتابی مینویسد که زندگی نامه نام آوران دانشی ایران را گزارش=شرح میکند. ایشان چند نام از این دست را برایم گفته است. کتاب ایشان اگر چاپ شد، میتوانم به آن نیز استناد کنم. هنگامی که در دانشگاه شهید باهنر کرمان به ایشان دکترای افتخاری ریاضیات میدادند، ایشان از دانش کرویات که ساده آن مثلثات است، در ایران باستان گفت....

موبدیار مهران;104536 نوشت:
محمد گرامی
درود
پس چرا استادانی چون رضا از ایشان دفاع میکنند؟
چرا نابودی کتابهای ایرانیان به دست همانهایی که شما میگویید لعنتشان میکنید، کشتن ایرانیان و اسارت زنان و دختران و ... را انکار میکنید؟
چرا میگویید که ایرانیان دانشی نداشتند و هرچه هست از اسلام است؟ آنهم آن اسلامی که همانهایی که میگویید لعنتشان میکنید، به ایران آوردند؟ چند سده شمشیر همانهایی که لعنتشان میکنید، بر سر مردم ایران بود؟
آیا جز این است که ایرانیانی که مسلمان میشدند، جز گروه مومنان از دوستان بودند؟ ایرانیانی هم که مسلمان نمیشدند، جز گروه مشرکان، از دشمنان بودند؟ کشتن و تجاوز و دزدیدن و مشرک هم که گناه نیست.

موبدیار مهران;104562 نوشت:
محمد گرامی
درود

شما گفتید که ایرانیان با فراغ بال و آزادی و .... مسلمان شدند. شما گفتید که کتاب سوزان افسانه است. گفتید ایران ساسانی، دانشمندی نداشت. گفتید که دانش ایرانیان اسلامی است. و ...

این در حالی است که چند سده نخست، عمر و ابوبکر و عثمان بنی امیه و بنی عباس به ایران یورش آوردند و کشتند و سوختند و تجاوز کردند و دزدیدند و اسیران را در بازار برده فروشان فروختند. و....

با سلام
ببین جناب مهران مطالب را در هم آمیخته نکنید !!
اینجا که سر چهار راه نیست که هرکسی هرچه دلش میخواهد بگوید ؟؟
در مورد ازدواج با محارم سخن گفتیم مطلب را منحرف کردید و از این همه منابعی که آوردم را قبول نکردید و خودتان خودتان را ثابت کردید
ازدواج با محارم خلاف فطرت است و در طول تاريخ ، بشر از آن دورى جسته است. تنها زرتشتيان به اين مسأله روىآورده‏اند و از همين‏رو، مورد اعتراض ديگران، حتى غربى‏ها قرار گرفته‏اند.
در مورد کتاب زرتشتیان سوال کردیم که اولین
کتاب اوستا چند سال بعد از زرتشت نوشته شده ۸۰۰ سال؟۲۰۰۰ سال و..!! گفتید منبعی نداریم خودمان خودمان را ثابت میکنیم !!
گفتیم چه دلیلی دارد که گاتها تحریف نشده!!،
گفتید مثل شما که قرآن را میگوید تحریف نشده!
اخه جناب مهران
بقول دوستی شما که حکم یکی از علمای زرتشتی را داریطوری سخن نگید که بنده به این عالم بودن شک کنم !!؟
آمدید بدون سند سخن گفتید که ایران دانشمند داشت و کتانها را سوزاندند بنده گفتم با سند جای این کتاب خانه بزرگ را که میگوید مرحمت بفرماید در کدام شهر بوده ؟؟
که طفره میروید و مطلب را منحرف میکنید !!
حداقل مطالعات تاریخی خودتان را قوی کنید تا کسی که مدعی مکتب زرتشت است و سالها درس خوانده بی منطق ننویسد!!؟
یک سوال دیگر بنده از شما دارم ؟
میشه نام دانشمندانی که در ایران وجود داشت قبل از ورود اسلام عنوان کنید؟
بجز رودکی که آنهم در اواخر دوره ساسانیان است کس دیگری را میشناسید!!؟
چطور در همان موقع نام فیلسوفهای یونان در تاریخ است اما از فیلسوفان ایرانی چیزی در تاریخ نیست !!!؟ ما منکر تمدن و قدرت نظامی ایران نمیشویم!!
جناب مهران فراموش نکنید که ایران متعلق به ما هم هست و شاید بیش از شما ایران، و ایرانی را دوست داریم!!؟

بنده از دوستان عزیز هم تقاضا دارم که با جناب مهران مستند سخن بگویند و مستند جواب بگیرند!!
چون جناب مهران برای گفته های خود منبعی ارائه نمیدهند ؟ما میخواهیم نتیجه بگیریم نه اینکه سخنان بی اساس را باور کنیم ؟؟
و ادامه دهیم !!

موبدیار مهران;104562 نوشت:
را که از تفسیر به رای شما و از مصادره به مطلوب شما سرچشمه گرفته نمیپذیرم. باور شما در باره گور امامان و امامزادگان را نمیپذیرم. ادعای شما بر پیامبر بودن امامان را نمیپذیرم. و .... شما گفتید که ایرانیان با فراغ بال و آزادی و .... مسلمان شدند.

مهران گرامی درود

ایرانی شما از ان سخن می گویید که بزور مسلمان شدند

خوب اگر به زور مسلمان شدند
چرا ماندند؟
چرا این دین را ترک نکردند؟
چرا برای خون خواهی امام حسین (ع) قیام کردن؟
چرا برای برپایی حکومت اسلامی برخواستند و به حکومت اسلامی رای دادن؟
چرا در 8 سال دفاع مقدس جنگیدند؟
از ترس؟
چرا مگر جنگ ترس نداشت؟
مگر در زمان انقلاب خون و خون ریزی نبود
مگر ایرانی های زمان امام سجاد(ع) که برای قیام به کمک مختار رفتند
مگه نمی توانستند بجنگند و حکومت را سرنگون کنند
ایا حکم ارتداد؟
واقعا شما این جوری فکر میکنید؟
و ...

و اگر با زور شمشیر عمر و عثمان و ابوبکر دین وارد شد پس چرا اکثریت شیعه

شدند؟

ایا امام وارد جنگ شد ؟:Gol:

و ...:Gol:

موبدیار مهران;104557 نوشت:
به هر روی باید بدانید که در آغاز اسلام، در عربستان چیزی به نام مسجد نبود، سامانه استادی و طلبگی نبود. سامانه آموزش و ... نبود.


مهران گرامی درود

ایا به گوشتان نامی به اسم مسجد الاحرام خورده است؟

می دانید قدمت این مسجد چند سال است؟

:Gol:

[="tahoma"]با سلام و احترام
جناب موبد مهران عزیز
جناب عالی به گونه ای سخن میرانید که گویا هر آنچه در گاتاها هست بی مشکل بوده فلذا انتساب آن به کلام الهی بلامانع است ، در صورتی که در گاتاها نیز تناقضاتی دیده می شود،بر اساس آنچه در سرود دوم گاتاهای زرتشت، اشتودگاه، یسناهات۴۵، بند۲، آمده است، به نظر می رسد که وجود انگره مینو عدمی نیست:

«...در آغاز آفرینش، «سپند (مینو)» آن دیگری-(مینوی) ناپاک- را چنین گفت: «نه منش، نه آموزش، نه خرد، نه باور، نه گفتار، نه کردار، نه "دین" و نه روان ما دو («مینو») با هم سازگارند.»»(ترجمه جلیل دوستخواه)
بر اساس ترجمه های موجود ، دو گوهر ازلی وجود دارند که هر دو دارای اندیشه، گفتار، کردار، دین یا عقیده، آرزو و حتی روح یا روان هستند. با این حساب نه تنها باید بپذیریم که ایندو وجود خارجی و حقیقی دارند، بلکه باید بپذیریم که با این توصیفات هر دو زنده و هوشمند هستند. پس انگره مینو نمیتواند موجودی خیالی و عدمی باشد که وجود خارجی ندارد. او موجودی است دارای اندیشه، روح و روان، عقیده، گفتار و کردار و حتی سپنته مینو با او سخن میگوید و آشکار است که هیچ چیزش مثل سپنته مینو نیست، پس شرّ کامل است و موجودی منفی میباشد.

این موجود شرّ و منفی از کجا آمده است؟ اگر خالق او همان اهورامزداست، پس در خالقیت اهورامزدا نقصی وارد میشود، زیرا چیز بدی را خلق کرده است، ولی اگر بگویند خالق او غیر از اهورامزداست یا اینکه او خود خدایی در برابر اهورامزداست، نتیجه این میشود که زرتشت به دو خدا اعتقاد داشته است.[/]

mkk1369;104815 نوشت:


مهران گرامی درود

ایرانی شما از ان سخن می گویید که بزور مسلمان شدند

خوب اگر به زور مسلمان شدند
چرا ماندند؟
چرا این دین را ترک نکردند؟
چرا برای خون خواهی امام حسین (ع) قیام کردن؟
چرا برای برپایی حکومت اسلامی برخواستند و به حکومت اسلامی رای دادن؟
چرا در 8 سال دفاع مقدس جنگیدند؟
از ترس؟
چرا مگر جنگ ترس نداشت؟
مگر در زمان انقلاب خون و خون ریزی نبود
مگر ایرانی های زمان امام سجاد(ع) که برای قیام به کمک مختار رفتند
مگه نمی توانستند بجنگند و حکومت را سرنگون کنند
ایا حکم ارتداد؟
واقعا شما این جوری فکر میکنید؟
و ...

و اگر با زور شمشیر عمر و عثمان و ابوبکر دین وارد شد پس چرا اکثریت شیعه

شدند؟

ایا امام وارد جنگ شد ؟:gol:

و ...:gol:

هادی گرامی
درود
در سخن من چند نکته را نادیده گرفته اید.
1- سخن از برحق بودن و یا نبودن اسلام و یا زرتشت نیست.
2- ایرانیان حق دوستند.
3- هر فرزندی از والدین خودش پیروی میکند. در دانش روانشناسی به این میگویند، پذیرش بی دلیل نسلها. در روانشناسی امروزین میگویند، زندگی هر انسان نمایشنامه ای است که پدربزرگ، مادربزرگ نوشته، پدر و مادر کارگردانی و آن کس اجرا مینماید. سنت ها، آیین ها و ... اینگونه است. برای نمونه، ایرانیان پیش از اسلام سوگ (تعزیه) سیووشون (سیاوشان) را برگزار میکردند. پس از اسلام این شد سوگ حسین، دست سیاوش بر سر نیزه، شد، دست ابوالفضل، تشت خون سیاوش، شد تشت زر خون حسین و علم سیاوش، شد علم حسین و ....
4- خواهی نشوی رسوا، هم رنگ جماعت شو
این نیز یک بحث روانشناختی است، که هر کس از هنجارهای گروه همسال پیروی میکند، چه نیک چه بد.

5- آیا شما سیاستهای حذفی را که بر شمردم، میگویید نیست؟
6- اگر سر به سر تن به کشتن دهیم، از آن به که کشور به دشمن دهیم.
این شعاری ایرانی است یا اسلامی
7- آیا روسهای خدانشناس، به دلیل شیعه بودن در برابر آلمان نازی آن همه جان و مال و ناموس دادند؟ یا چین در برابر ژاپن یا ویتنام در برابر آمریکا، یا آمریکای لاتین در برابر مسیحیان اسپانیایی، یا انقلاب سرخ شوروی یا انقلاب چین و ......

mkk1369;104818 نوشت:

مهران گرامی درود

ایا به گوشتان نامی به اسم مسجد الاحرام خورده است؟

می دانید قدمت این مسجد چند سال است؟:gol:


آقا محمد
آیا میدانید که باستانی ترین پیامبر یهودیان در بهترین حالت 500 سال پس از زرتشتیان بودند؟ آیا میدانید که ابراهیم و اسماعیل (ع) پس از زرتشت و آگاهی بنی اسراییل از ایرانیان آمدند؟
آیا میدانید که گروهی از دانایان، ابراهیم را ایرانی میدانند؟
آیا میدانید که بجز زرتشت سپیتمان که پیامبر دین زرتشتی است، دو زرتشت دیگر در تاریخ یاد شده که یکیش را ابراهیم (ع) میدانند؟
آیا میدانید که نکته هایی پس از آزادی یهودیان به دست کوروش به فرهنگ یهودیان افزوده شد؟
شما که میدانید، بفرمایید که مسجد الحرام پیش از هخامنشیان ساخته شده یا پس از آن؟

موبدیار مهران;104975 نوشت:
رای نمونه، ایرانیان پیش از اسلام سوگ (تعزیه) سیووشون (سیاوشان) را برگزار میکردند. پس از اسلام این شد سوگ حسین، دست سیاوش بر سر نیزه، شد، دست ابوالفضل، تشت خون سیاوش، شد تشت زر خون حسین و علم سیاوش، شد علم حسین و ....

مهران گرامی درود

یک نکته را نا دیده گرفته اید
اینکه سوگ و عزاداری برای امام حسین را امامانمان تایید کرده اند اگر احادیث را قبول داشتید فراوان است شاید روی دیوار ها دیده باشد

اما در مورد نحوه اجرا که گفته چون ایران داشته پس عزا ایرانی است؟

مثل این می ماند که بگویی حجاب از ایران به عربستان رفته است!!!

موبدیار مهران;104975 نوشت:
پس از اسلام این شد سوگ حسین، دست سیاوش بر سر نیزه، شد، دست ابوالفضل، تشت خون سیاوش، شد تشت زر خون حسین و علم سیاوش، شد علم حسین و ....

می شود بگویید شاه نامه چند سال پیش سروده شد؟

اینکه از شعر کمک بگیریم بده؟

سوگ و سوگواری برای یوسفمان بد است؟

:Gol:

موبدیار مهران;104977 نوشت:
آیا میدانید که بجز زرتشت سپیتمان که پیامبر دین زرتشتی است، دو زرتشت دیگر در تاریخ یاد شده که یکیش را ابراهیم (ع) میدانند؟ آیا میدانید که نکته هایی پس از آزادی یهودیان به دست کوروش به فرهنگ یهودیان افزوده شد؟ شما که میدانید، بفرمایید که مسجد الحرام پیش از هخامنشیان ساخته شده یا پس از آن؟

مهران گرامی درود

چه کسی گفته ابراهیم ایرانی بوده؟

حضرت ابراهیم پیش از حضرت موسی (ع) مبعوث شد این را می دانستید؟
قدمت اشو زرتشت (ع) 4000 سال است

قدمت حضرت موسی(ع) چند سال؟

هادي;104860 نوشت:
با سلام و احترام
جناب موبد مهران عزیز
جناب عالی به گونه ای سخن میرانید که گویا هر آنچه در گاتاها هست بی مشکل بوده فلذا انتساب آن به کلام الهی بلامانع است ، در صورتی که در گاتاها نیز تناقضاتی دیده می شود،بر اساس آنچه در سرود دوم گاتاهای زرتشت، اشتودگاه، یسناهات۴۵، بند۲، آمده است، به نظر می رسد که وجود انگره مینو عدمی نیست:

«...در آغاز آفرینش، «سپند (مینو)» آن دیگری-(مینوی) ناپاک- را چنین گفت: «نه منش، نه آموزش، نه خرد، نه باور، نه گفتار، نه کردار، نه "دین" و نه روان ما دو («مینو») با هم سازگارند.»»(ترجمه جلیل دوستخواه)
بر اساس ترجمه های موجود ، دو گوهر ازلی وجود دارند که هر دو دارای اندیشه، گفتار، کردار، دین یا عقیده، آرزو و حتی روح یا روان هستند. با این حساب نه تنها باید بپذیریم که ایندو وجود خارجی و حقیقی دارند، بلکه باید بپذیریم که با این توصیفات هر دو زنده و هوشمند هستند. پس انگره مینو نمیتواند موجودی خیالی و عدمی باشد که وجود خارجی ندارد. او موجودی است دارای اندیشه، روح و روان، عقیده، گفتار و کردار و حتی سپنته مینو با او سخن میگوید و آشکار است که هیچ چیزش مثل سپنته مینو نیست، پس شرّ کامل است و موجودی منفی میباشد.

این موجود شرّ و منفی از کجا آمده است؟ اگر خالق او همان اهورامزداست، پس در خالقیت اهورامزدا نقصی وارد میشود، زیرا چیز بدی را خلق کرده است، ولی اگر بگویند خالق او غیر از اهورامزداست یا اینکه او خود خدایی در برابر اهورامزداست، نتیجه این میشود که زرتشت به دو خدا اعتقاد داشته است.

هادی گرامی
درود
پیش از آغاز سخن یک خواهش دارم. مولوی آموزش میدهد که از محبت خارها گل میشود. از این رو بیایید از رخت دو سرباز برای پیروزی بیرون بیاییم و رخت دو دانشمند برای دانایی بیشتر بپوشیم. هنگامی که چشم مهرورزی بسته شود، راستی (حق) نادیده گرفته شده، چماق اتهام بلند میشود.
اینگونه که شما آغاز سخن کرده اید، من نیز باید سخن طالبان و وهابیان و سلمان رشدی را ..... طرح کنم. باید بپرسم در قرآن این خود خداوند است که هرکس را که بخواهد هدایت میکند و هر کس را که بخواهد در دلش را به روی حق میبند. این چه خدایی است که خودش مردم را به راه درست هدایت کرده یا نمیکند، آنگاه ایشان را به خاطر این هدایتی که خودش کرده یا نکرده، پاداش داده یا پادافره (مجازات) میکند. این راه درستی نیست.

با این پیش آگاهی که شما دانشمندی هستید که در پی دانستن بیشتر هستید، مینویسم.
در هات 30 از این دو نیرو سخن گفته شده است.

در بند3 میگوید:
یا ییما خفنا (بدینگونه این دو همزاد رویایی) خفنا همان خفتیدن در فارسی امروزین است.
در ادامه این بند میگوید که این دو نیرو خود را در اندیشه و کردار و گفتار چون بهتر و بد آشکار کردند.
از این روی این دو نیرو، مربوط به انسان است. در بیرون از انسان نیست. در بیرون از انسان تنها و تنها اشا است. اشا را در فارسی امروزین راستی و درستی معنا کرده اند. از آنجا که اشا هنجار هستی است که خداوند هستی را بر پایه آن آفریده و شناخت هنجار هستی دانش (علم، ساینس) نام دارد، پس اشا میشود دانش کل هستی.
بدینگونه چون این دو نیرو از تواناییهای انسان است که خداوند به انسان داده، موضوع خرد و دین و روان و ..... به انسان دارای این دو نیرو باز میگردد.
پیش از اشو زرتشت و نزد مغان ماد، دین زروان پرستی یا مهر پرستی رواج داشت. در این دو دین، از دو خدای نیک و بد یاد میشود که خدای نیک میسازد و خدای بد در آن ساخته ها، نابودی و کاستی پدید می آورد. با کاستن از آشتی، قهر با کاستن از دوستی، دشمنی، با کاستن از گرما، سرما و .... پدید می آورد.
در دوره ساسانیان مغان ماد از پشتیبانی دربار برخوردار شده، باورهای خود را با دین دربار می آمیزند. بدینگونه آن دو نیروی انسانی با این دوخدای نیک و بد، آمیخته میگردند.

به هر روی سپنتا مینو و انگرهه مینو، دو نیروی خداداده به انسان است. از این روی انسان میتواند از دیو پست تر و از فرشته برتر شود. دادگاه خدایی و پل چینوت (روز جزا و پل صراط) بدینگونه معنا پیدا میکند.

mkk1369;104981 نوشت:
مهران گرامی درود

چه کسی گفته ابراهیم ایرانی بوده؟

حضرت ابراهیم پیش از حضرت موسی (ع) مبعوث شد این را می دانستید؟
قدمت اشو زرتشت (ع) 4000 سال است

قدمت حضرت موسی(ع) چند سال؟


محمد گرامی
درود
من با تاریخ میانه خوبی ندارم. اینهایی هم که نوشته ام یا مینویسم، نقل قول از کتابهایی است که خواندم. برای نمونه کتاب شناخت دین یهود نوشته جلال الدین آشتیانی.
در کتاب زاد سال سپیتمان، نوشته سورنا فیروزی، چاپ 1378، انتشارات آشیانه آفتاب. تهران
برای نمونه در ص 44 این کتاب چنین نوشته:
به نقل از مسعودی در کتاب مروج الذهب، به نقل از کتاب پیامبر آریایی نوشت امید عطایی، ص455
«ایرانیان قدیم به احترام خانه کعبه و جدشان ابراهیم، نیز توسل به او و هدایت او و رعایت نسب خویش، به زیارت بیت الحرام میرفتند و بر آن طواف میکردند. آخرین کس از ایشان ساسان پسر بابک، جد اردشیر بابکان بود. ساسان بر سر چاه اسماعیل زمزمه میکرد. از زمزمه ایرانیان بر این چاه، آن را چاه زمزم نامیدند.»
به کتاب آثار الباقیه ابوریحان بیرونی نیز میتوانید مراجعه کنید.
در برهان قاطع: زرتشت به زبان سریانی، نام ابراهیم پیغامبر (ع) است.

mkk1369;104978 نوشت:
مهران گرامی درود

یک نکته را نا دیده گرفته اید
اینکه سوگ و عزاداری برای امام حسین را امامانمان تایید کرده اند اگر احادیث را قبول داشتید فراوان است شاید روی دیوار ها دیده باشد

اما در مورد نحوه اجرا که گفته چون ایران داشته پس عزا ایرانی است؟

مثل این می ماند که بگویی حجاب از ایران به عربستان رفته است!!!

می شود بگویید شاه نامه چند سال پیش سروده شد؟

اینکه از شعر کمک بگیریم بده؟

سوگ و سوگواری برای یوسفمان بد است؟

:gol:


محمد گرامی
درود
میخواهید بگویید که سوگ سیاوش نبوده، میخواهید بگوید که روش برگزاری سوگ حسین مانند سوگ سیاوش نیست. یا میخواهید بگویید که مردم سنهایشان را حتی با دگرگون کردن نام حفظ نمیکنند. راستش نمیفهمم که چه میخواهید بگویید.
کی گفته سوگ بد است یا خوب است. سخن من اینست که مردم به سنتهایشان آنچنان پایبند هستند که با دگرگون شدن دین نیز آن سنتها را نگه میدارند.
چرا از آن نامه بلندبالای من تنها همین یکی را گرفته اید و در باره آن مینویسید. دیگر ادعاهای من چی میشود؟

mkk1369;104815 نوشت:

و اگر با زور شمشیر عمر و عثمان و ابوبکر دین وارد شد پس چرا اکثریت شیعه

شدند؟


محمد گرامی
درود
تا آنجا که میدانم، شیعه بدینگونه که امروزه در ایران است، از دوران صفویه آغاز شد.
صفویه برای جنگ با ترکان عثمانی، جنگ شیعه بر علیه سنی را آغاز کردند. اگر شمشیر عمر و ... سبب مسلمان شدن ایرانیان شد، شمشیر صفویه نیز سبب شیعه شدن ایرانیان به روش امروزین گردید.
من شیعه به معنای پیروی علی (ع) را نمیگویم.

موبدیار مهران;105028 نوشت:
من شیعه به معنای پیروی علی (ع) را نمیگویم.

مهران گرامی درود

پس شیعه چی را می گویید

اصل شیعه بعد از رحلت رسول الله (ص) اغاز شد

و در زمان قیام مختار هم بود مگه مخارنامه را ندیدید که بیشتر سپاهش را ایرانیان بودند
یا کیان که در زمان امام حسن و امام علی ام بود(امام علی را مطمئن نیست)
پس شیعه از زمان فتح ایران شکل گرفت حالا دقیقش کی بود را نمی دانیم:Gol:

موبدیار مهران;105024 نوشت:
سخن من اینست که مردم به سنتهایشان آنچنان پایبند هستند که با دگرگون شدن دین نیز آن سنتها را نگه میدارند.

مهران گرامی درود

ایا
ما با هم سر جنگ داریم؟

دوست من این که ادم فقط خود را بالا بداند و دیگر ملت ها را بدون فرهنگ نژاد پرستی است

همه ملت ها دارای پیشینه هایی بودند

مراسم سوگ واری داشتند

حالا الگو چه چیز باشد چه فرقی دارد؟

در مورد حضرت ابراهیم (ع) اگر جد ایرانیان باشد(من نمی دانم باید بپرسم شاید درست باشد)

پس چرا اسرار بر قبول دین زرتشت

چرا به ایین ابراهیم در نمیایید و حج و نماز را به شیوه ی مسلمانان نمی خوانید؟
:Gol:

mkk1369;105052 نوشت:

مهران گرامی درود

پس شیعه چی را می گویید

اصل شیعه بعد از رحلت رسول الله (ص) اغاز شد

و در زمان قیام مختار هم بود مگه مخارنامه را ندیدید که بیشتر سپاهش را ایرانیان بودند
یا کیان که در زمان امام حسن و امام علی ام بود(امام علی را مطمئن نیست)
پس شیعه از زمان فتح ایران شکل گرفت حالا دقیقش کی بود را نمی دانیم:gol:


محمد گرامی
درود
شوربختانه نامه های مرا درست نمیخوانی
یک زمانی گروهی از مسلمانان خود را پیرو علی (ع) و فرزندانش میدانند. این گروه هنوز یک حزب یا گروه و یا ...سیاسی نشده اند.
یک زمانی حکومتی میسازد و میگوید هر کس اینجور است، این ور خط و هر کس آنجوری است آنور خط و .......
نمیدانم که توانستم خواستم را برسانم یا نه؟
برای نمونه اگر اسلام عمر با اسلام علی (ع) این اندازه که امروزه است، تفاوت داشت، چرا علی(ع) ساکت نشست؟ او که شیر حق است، هرگز از حق کوتاه نمی آمد، تا چه رسد به این که سکوت کند. او از حق شخصی خودش برای حکومت گذشت ولی محال از ممکنات است که از حق اسلام و حق خدا گذشته باشد.

mkk1369;105062 نوشت:

مهران گرامی درود

ایا
ما با هم سر جنگ داریم؟

دوست من این که ادم فقط خود را بالا بداند و دیگر ملت ها را بدون فرهنگ نژاد پرستی است

همه ملت ها دارای پیشینه هایی بودند

مراسم سوگ واری داشتند

حالا الگو چه چیز باشد چه فرقی دارد؟

در مورد حضرت ابراهیم (ع) اگر جد ایرانیان باشد(من نمی دانم باید بپرسم شاید درست باشد)

پس چرا اسرار بر قبول دین زرتشت

چرا به ایین ابراهیم در نمیایید و حج و نماز را به شیوه ی مسلمانان نمی خوانید؟
:gol:


محمد گرامی
درود
هنگامی کسی چیزی را عوض میکند، که چیز تازه، از کهنه بهتر باشد. این بهتری را هنوز نشان نداده ای. البته نه با ادعا با سند، آنهم قرآنی.

دوم- همین که طالبان و وهابیان و آل زبیر و بنی امیه و بنی عباس نماز میخواندند و حج میگذاردند، برایتان بس نیست؟
این پوست بادامها از آن شما، من در پی مغز بادام هستم.

موبدیار مهران;105096 نوشت:
برای نمونه اگر اسلام عمر با اسلام علی (ع) این اندازه که امروزه است، تفاوت داشت، چرا علی(ع) ساکت نشست؟

مهران گرامی درود

این وصیت پیامبر (ص) بود

نرم افزار شبهات فاطمیه را دانلود کنید سندش توش است

نهج البلاغه را بخوانید

می بینید که امام علی (ع) چرا سکوت کردند

موبدیار مهران;105098 نوشت:
هنگامی کسی چیزی را عوض میکند، که چیز تازه، از کهنه بهتر باشد. این بهتری را هنوز نشان نداده ای. البته نه با ادعا با سند، آنهم قرآنی.
پ

مهران گرامی درود

شوربختانه شما مطالب من را درست نمی خوانید

چند پست قبل توی سوالاتی از شما ایاتی را اوردم که خدا گفت که به دین ابراهیم

درایید

اگر دقت کنید اسم حج ما حج ابراهیمی است :Gol:

نه حج محمدی

mkk1369;105062 نوشت:

دوست من این که ادم فقط خود را بالا بداند و دیگر ملت ها را بدون فرهنگ نژاد پرستی است

همه ملت ها دارای پیشینه هایی بودند

مراسم سوگ واری داشتند

حالا الگو چه چیز باشد چه فرقی دارد؟


محمد گرامی
درود
یک اصل هست به نام حق تقدم. یک اصل دیگر هست به نام مصادره به مطلوب. یک اصل دیگر هست که چیزی را از کسی گرفتن و به نام خود به ثبت دادن.

mkk1369;105101 نوشت:
مهران گرامی درود

این وصیت پیامبر (ص) بود

نرم افزار شبهات فاطمیه را دانلود کنید سندش توش است

نهج البلاغه را بخوانید

می بینید که امام علی (ع) چرا سکوت کردند


محمد گرامی
این پوست بادام هم مال شما.
این سروده امام خمینی را شنیده ای؟
در میخانه برویم بگشایید شب و روز
که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم

یا از مولوی
حاجی به ره کعبه من جانب خمار
او خانه همی جوید و من طالب دیدار

یا این حدیث از امام صادق(ع)
آن روزی که یک مسلمان به ایشان میگوید، خوش به حالتان چه اندازه مسلمان (70000 نفر) دارند حج میگذارند.
ایشان دو انگشتش را بالا گرفت و به او گفت نگاه کن چه میبینی؟
او مشتی جانور دید که طواف میکردند و چند انسان میان ایشان سرگردان بودند.

همچنین این نکته که برای آدمهای راستکار (صالح) خداوند خود فرشته ای وکیل میگرداند تا نماز و روزه و حج را برگزار کند تا خداوند آن راستکار را به بهشت ببرد.

موبدیار مهران;105111 نوشت:
آن روزی که یک مسلمان به ایشان میگوید، خوش به حالتان چه اندازه مسلمان (70000 نفر) دارند حج میگذارند. ایشان دو انگشتش را بالا گرفت و به او گفت نگاه کن چه میبینی؟

مهران گرامی درود

شما سخن امام ما را به خودمان می دهید ؟

ایا می دانید منظور امامان چیست؟

شما اگر قران را قبول داری پس بپزیرش و اعمالت را طبق ان بر نامه ریزی کن

شما شیعه را شیعه ی عمر می دانی
در صورتی نمی دانی رسول الله چه گفت

نه دوست من برو بخوان ببین که پیامبر در اذانش حی الا خیر النوم نگفت اما عمر گفت

برو بخوان که خدا در قران گفت بر زمین سجده کنید و نه فرش

برو بخوان که خدا گفت پایت را مسح کن و پیامبر نیز چنین می کرد اما عثمان تغییرش داد
و هزاران دلایل دیگر که غلط فهمیده اید
کمی فکر کنید
و تهمت نزنید :Gol:

mkk1369;105101 نوشت:
مهران گرامی درود این وصیت پیامبر (ص) بود نرم افزار شبهات فاطمیه را دانلود کنید سندش توش است نهج البلاغه را بخوانید می بینید که امام علی (ع) چرا سکوت کردند

مهران جان

اگر واقعا می خواهی بدانی که ما چه می گوییم

امام علی چه می گوید

مطالعه کن!!!!

راز کبودی یاس-نرم افزار پاسخ به شبهات فاطمیه

mkk1369;105172 نوشت:

مهران جان

اگر واقعا می خواهی بدانی که ما چه می گوییم

امام علی چه می گوید

مطالعه کن!!!!

راز کبودی یاس-نرم افزار پاسخ به شبهات فاطمیه


محمد گرامی
راستش از تفسیر به رای شما و دوستانتان خوشم نمی آید. از این روی اینهایی را که نوشته ای، نمیخوانم. به نهج البلاغه را هم چون نزدیک به 100 سال پس از علی (ع) تهیه شده، نمیتوانم اعتماد کنم.
به هر روی دو حالت دارد:
اگر اختلاف در اصل اسلام بوده و علی (ع) سکوت کرده، خب این خیانت به اسلام است.
اگر در اصل اسلام اختلاف نبوده و علی (ع) تنها از حق حکومت خودش گذشته که باور من نیز همین است، ایشان در راه اسلام جهاد اکبر کرده و پذیرفتنی است.

موبدیار مهران;105400 نوشت:
اگر اختلاف در اصل اسلام بوده و علی (ع) سکوت کرده، خب این خیانت به اسلام است.

مهران گرامی درود:Gol:

وقتی خیانت به اسلام می شود که پیامبر دستور نداده باشد

و دستور پیامبر در راستای فرمان خدا است

اتفاقا اگر امام علی (ع) سکوت نمی کردند همین اسلام هم الان نبود و

نابود می شد

کما اینکه وظایف خود را به طور محدود انجام دادند

مثلا در جایی که بانوی کریمه شهر بانو را اوردند جلوی عمر ایستادند

یا در بعضی جاها در مقام مشاور در امدند

حتی بعد از خلیفه شدنشان بار ها به باز گشتن حق به مسیرش اشاره کردند

و...

موبدیار مهران;105400 نوشت:
ه نهج البلاغه را هم چون نزدیک به 100 سال پس از علی (ع) تهیه شده، نمیتوانم اعتماد کنم.

یه سوال شما چه طور به گات ها اعتماد می کنید

به نهج البلاغه هم اعتماد کنید

موبدیار مهران;105400 نوشت:
راستش از تفسیر به رای شما و دوستانتان خوشم نمی آید

در مقابل استفاده از کلمات محتاط باشید چرا که همین لغات در صورت عدم اثبات

تهمت به حساب میاید:Gol:

mkk1369;105062 نوشت:


مهران گرامی درود

ایا
ما با هم سر جنگ داریم؟

دوست من این که ادم فقط خود را بالا بداند و دیگر ملت ها را بدون فرهنگ نژاد پرستی است

همه ملت ها دارای پیشینه هایی بودند

مراسم سوگ واری داشتند

حالا الگو چه چیز باشد چه فرقی دارد؟


:gol:

محمد گرامی
درود
به گفته کرمانیان، کاریست به توبه نزدیک. شما بر شمارید، از آنچه که اسلام و بویژه شیعه دارد؟ کدامش از اعراب است، کدامش از ایران و زرتشتیان ایرانی.
برای نمونه اینهایی که مینویسم از زرتشتیان ایرانی است که وارد اسلام شیعه ایرانی شده است: خدا، نماز، پیامبر، رستاخیز، ولایت فقیه، زکات، وقف، مسجد، دست نماز، نذر، خوراک نذری دادن، شربت نذری دادن، سفره انداختن، شمع افروختن، عقل، اجماع، عرفان، هفت گامه رسایی (تکامل)، باور به حاجت روایی روان مردگان راستکار، باور به جاودانگی روان، باور به ساختمانهای حاجت دهنده، ... کراهت سخن گفتن هنگام خوراک خوردن، کراهت ایستاده شاشیدن، باز گذاشتن در خانه، روشن نگه داشتن چراغ و ووووو
راستی پند نامه های ساسانی را هم بخوان، تا کلمات قصاری که به امامان نسبت میدهید، در آنها بیابید.

مهران گرامی درود

موبدیار مهران;105406 نوشت:
خدا، نماز، پیامبر، رستاخیز، ولایت فقیه، زکات، وقف، مسجد، دست نماز، نذر، خوراک نذری دادن،

خدا= الله و بقیه نام های خدا در عربی که ما در ایران به زبان فارسی سخن می گوییم و می گوییم خدا
نماز= صلاة به زبان عربی که باز ما به زبان فارسی(پارسی) می گوییم نامز

رستاخیز= اخرت در عربی که باز ترجمه ی ان است

ولایت فقیه= یک اصل حکومتی است

زکات=عربی است

وقف= انفاق کردن بخشید چیزی که خدا به ما داده در راه خدا و عربی است

الَّذِينَ يؤْمِنُونَ بِالْغَيبِ وَيقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ينْفِقُونَ (بقره-3)

مسجد= عربی است به معنای محل سجده کردن
(قبل از اسلام هم مسجد بوده (مسجد الاحرام))

دست نماز= وضو (ریشه اش را نمی دانم چیست )

نذر=نذر در عربی

وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ يعْلَمُهُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ(البقرة/270)
و هر چيز را که انفاق مي‌کنيد، يا (اموالي را که) نذر کرده‌ايد (در راه خدا انفاق کنيد)، خداوند آنها را مي‌داند. و ستمگران ياوري ندارند.

درمورد خوراکی نذر دادن یک شیوه نذر است

سفره انداختن = اگر هفت سین است این از اعمال تایید شده ی پیامبر و امامان ما هست

شمع افروختن =
دو احتمال ریشه ای دارد
1.شام غریبان حتما می دانید منظورم چیست
2.همان عقاید زرتشتی که دلیل نمی شود غلط باشد و در راستای نذر باشد

عقل= از زبان عربی است

إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا ينْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّياحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَينَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يعْقِلُونَ(البقرة/164)
در آفرينش آسمانها و زمين، و آمد و شد شب و روز، و کشتيهايي که در دريا به سود مردم در حرکتند، و آبي که خداوند از آسمان نازل کرده، و با آن، زمين را پس از مرگ، زنده نموده، و انواع جنبندگان را در آن گسترده، و (همچنين) در تغيير مسير بادها و ابرهايي که ميان زمين و آسمان مسخرند، نشانه‌هايي است (از ذات پاک خدا و يگانگي او) براي مردمي که عقل دارند و مي‌انديشند!

هفت گامه رسایی(تکامل) =

اگر منظورتان خلقت مخلوقات است
که این ربطی به ایرانی بودن زرتشتی بودن و... ندارد

بقیه را اگر سندش را می خواهید بگویید تا بدهم:Gol:

mkk1369;105405 نوشت:

مهران گرامی درود:Gol:

وقتی خیانت به اسلام می شود که پیامبر دستور نداده باشد

و دستور پیامبر در راستای فرمان خدا است

اتفاقا اگر امام علی (ع) سکوت نمی کردند همین اسلام هم الان نبود و

نابود می شد

کما اینکه وظایف خود را به طور محدود انجام دادند

مثلا در جایی که بانوی کریمه شهر بانو را اوردند جلوی عمر ایستادند

یا در بعضی جاها در مقام مشاور در امدند

حتی بعد از خلیفه شدنشان بار ها به باز گشتن حق به مسیرش اشاره کردند

و...

یه سوال شما چه طور به گات ها اعتماد می کنید

به نهج البلاغه هم اعتماد کنید

در مقابل استفاده از کلمات محتاط باشید چرا که همین لغات در صورت عدم اثبات

تهمت به حساب میاید:Gol:


محمد گرامی
درود
هنگامی که شما آیه تطهیر را سند معصومیت و غیب دانی و حاجت روایی امامان (12) و بیشمار امامزادگان میگیرید، دیگر تفسیر به رای چیست؟
هنگامی که مکه و حول آن را کل الارض میگیرید، تفسیر به رای چیست؟
ما بر این باوریم که هیچ گاه گاتها را از راه نقل قول به ما نرسیده است. ما بر این باور نیستیم که گاتها را 400 سال پس از پیامبر از روی شنیده ها از این و آن، آنهم به روش گلچین کردن، گرد آوری کرده باشند. ما گاتها را یک بسته بدون دستبرد میدانیم که هر موبدی، پس از آن که آن را بدون اشتباه از بر میخواند، یا مینوشت، تازه از گامه نوزودی (طلبگی) پای به گامه شاگرد موبدی میگذاشت.

در پایین گزارش ویکی پدیا را در باره نهج البلاغه مینویسم.
The Nahj al-Balagha (Arabic: نهج البلاغة "Peak of Eloquence") is the most famous collection of sermons, letters, tafsirs and narrations attributed to Ali (Ali ibn Abi Talib), cousin and son-in-law of Muhammad. It was collected by Sharif Razi, a Shia scholar in the 4th century.[2]
Known for its eloquent content, it is considered a masterpiece of literature in Shi'a Islam, second only to the Qur'an and Prophetic narrations.
Nahj means open way, road, course, method or manner. Balaghah means eloquence, art of good style and communication, rhetoric etc.


[edit] Introduction

Nahj al Balagha is a collection of 241 sermons, 79 letters, and 489 utterances. As per each new publishing versus past volumes, the number of sermons, letters and utterances has varied from 238 to 241, 77 to 79, and 463 to 489, respectively.
The book narrates from Ali on a wide variety of topics, ranging from the creation of the world, the creation of Adam, end of the Universe and the arrival of Imam al-Mahdi.

[edit] Authenticity


Folio from an old Nahj al-Balagha

Since the book is a literary work meant to demonstrate Ali's eloquence, it does not gather all of Ali's sermons. Instead, only segments deemed to possess greater literary value are included. The book also lacks an exact sourcing of this content. As a result, in recent years some researchers have focused their work on finding the exact source of these sermons and letters. Masadir Nahj al-Balagha wa asaniduh written by ‘Abd az-Zahra' al-Husayni al-Khatib introduces some of these.[1] An alternative sourcing of the book's content by Muhammad Baqir al-Mahmudi represents all of ‘Ali's extant speeches, sermons, decrees, epistles, prayers, and sayings that are found in Nahj al-Balagha. Thus, except some aphorisms, the original source of all the content of Nahj al-balaghah has been determined.[2]


[edit] The Shi‘a


The collection is regarded by the Shi‘ah as authentic, although it is not included in their Hadith books. Ibn Abi al-Hadid's (d. 656/1258) commentary and collection, Shahr Nahj al-Balagha, is widely disseminated.

[edit] Sunni

Although some Sunni scholars do not regard the book as an authentic work, many scholars and jurists of repute do attest to the authenticity of some sermons included in the book. According to one Shi‘i source,[2] the first person to raise doubts about its attribution to Ali was Ibn Khallikan - A Sunni scholar (d. 1211/1282).
Imam Muhammed Abduh, the late head of the Al Azhar, wrote a commentary on the book which was published in Egypt.


موبدیار مهران;105420 نوشت:
هنگامی که شما آیه تطهیر را سند معصومیت و غیب دانی و حاجت روایی امامان (12) و بیشمار امامزادگان میگیرید، دیگر تفسیر به رای چیست؟ هنگامی که مکه و حول آن را کل الارض میگیرید، تفسیر به رای چیست؟

مهران گرامی درود

آیا این که می گوییم در ایه حول نزدیک نگفته تفسیر به رای است؟

یا اینکه ایه تطهیر را نشانه پاکی و عصمت انها می دانیم و به روشنی دارد می گوید و فقط کمی تفکر می خواهد تفسیر به رای

است؟

اینکه گات ها اتش گرفت و از بین رفت دروغ است؟
و دوباره جمع اوری شد؟

اینکه شما به موبدان خود اعتماد دارید ما نباید به راویان خود اعتماد داشته باشیم؟

شما یعنی همه ی موبدان را خوب می دانید؟

پس موبد مغان چی ؟

در صورتی که بنا بر ادعای خود 100 بعد از امام علی نوشته شده است که در ان

زمان امامان ما بودند و هستند

چرا چیزی را که برای خود می پسندید برای دیگران نمی پسندید؟

:Gol:

mkk1369;105412 نوشت:
مهران گرامی درود


خدا= الله و بقیه نام های خدا در عربی که ما در ایران به زبان فارسی سخن می گوییم و می گوییم خدا
نماز= صلاة به زبان عربی که باز ما به زبان فارسی(پارسی) می گوییم نامز

رستاخیز= اخرت در عربی که باز ترجمه ی ان است

ولایت فقیه= یک اصل حکومتی است

زکات=عربی است

وقف= انفاق کردن بخشید چیزی که خدا به ما داده در راه خدا و عربی است

الَّذِينَ يؤْمِنُونَ بِالْغَيبِ وَيقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ينْفِقُونَ (بقره-3)

مسجد= عربی است به معنای محل سجده کردن
(قبل از اسلام هم مسجد بوده (مسجد الاحرام))

دست نماز= وضو (ریشه اش را نمی دانم چیست )

نذر=نذر در عربی

وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ يعْلَمُهُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ(البقرة/270)
و هر چيز را که انفاق مي‌کنيد، يا (اموالي را که) نذر کرده‌ايد (در راه خدا انفاق کنيد)، خداوند آنها را مي‌داند. و ستمگران ياوري ندارند.

درمورد خوراکی نذر دادن یک شیوه نذر است

سفره انداختن = اگر هفت سین است این از اعمال تایید شده ی پیامبر و امامان ما هست

شمع افروختن =
دو احتمال ریشه ای دارد
1.شام غریبان حتما می دانید منظورم چیست
2.همان عقاید زرتشتی که دلیل نمی شود غلط باشد و در راستای نذر باشد

عقل= از زبان عربی است

إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا ينْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّياحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَينَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يعْقِلُونَ(البقرة/164)
در آفرينش آسمانها و زمين، و آمد و شد شب و روز، و کشتيهايي که در دريا به سود مردم در حرکتند، و آبي که خداوند از آسمان نازل کرده، و با آن، زمين را پس از مرگ، زنده نموده، و انواع جنبندگان را در آن گسترده، و (همچنين) در تغيير مسير بادها و ابرهايي که ميان زمين و آسمان مسخرند، نشانه‌هايي است (از ذات پاک خدا و يگانگي او) براي مردمي که عقل دارند و مي‌انديشند!

هفت گامه رسایی(تکامل) =

اگر منظورتان خلقت مخلوقات است
که این ربطی به ایرانی بودن زرتشتی بودن و... ندارد

بقیه را اگر سندش را می خواهید بگویید تا بدهم:gol:

محمد گرامی
درود
شما اصل حق تقدم را از یاد برده اید.
اصل مفهوم است، یا نام؟
این نوشتار شما تایید سخن من است که برای مفهومهای ایرانی-زرتشتی، نام عربی گذاشتید و آن را اسلامی جلوه داده اید.
به هر روی گاتها 2000 و چند سده پیش از اسلام بوده است. فرهنگ ایرانی هم نزدیک به 10000سال پیشینه دارد. گسترش فرهنگ ایرانی تا آبکندی بود که امروزه کانال سوئز نام دارد. در باره سنگنوشته داریوش بر سر آن که شنیده ای؟
برای نمونه، برای وقف در دوران ساسانی اداره ای بود به نام روانیگان دبیر = دفتر امور روان.
نذر هم به زبان اوستایی هست استفرید
زکات هم به زبان اوستایی است دهش

موبدیار مهران;105477 نوشت:
این نوشتار شما تایید سخن من است که برای مفهومهای ایرانی-زرتشتی، نام عربی گذاشتید و آن را اسلامی جلوه داده اید.

مهران گرامی درود

شما دین واحد خدا را به نام خود مصادره می کنید

موبدیار مهران;105406 نوشت:
کدامش از اعراب است، کدامش از ایران و زرتشتیان ایرانی.

و حواستان نیست که به ایات استناد کردم

شما ادعایتان این بود

موبدیار مهران;105406 نوشت:
از آنچه که اسلام و بویژه شیعه دارد؟

موبدیار مهران;105477 نوشت:
شما اصل حق تقدم را از یاد برده اید.

من از یاد نبرده ام

بلکه این شمایید که اصل تاخر را از یاد برده اید

از یاد برده اید که پیامبرتان در گات ها که طبق گفته خودتان اسمانی است

از خدا خواسته راه را نشان بده

شما کدام راه را رفته اید؟:Gol:

موبدیار مهران;105477 نوشت:

محمد گرامی
[=14؟[/size]
این نوشتار شما تایید سخن من است که برای مفهومهای ایرانی-زرتشتی، نام عربی گذاشتید و آن را اسلامی جلوه داده اید.
به هر روی گاتها 2000 و چند سده پیش از اسلام بوده است. فرهنگ ایرانی هم نزدیک به 10000سال پیشینه دارد. گسترش فرهنگ ایرانی تا آبکندی بود که امروزه کانال سوئز نام دارد. در باره ش

[="tahoma"] با سلام و احترام جناب موبدیار عزیز
هيچ زرتشتي در دنيا نمي تواند به طور علمي ثابت كند كه اين اوستاي موجود تماماً همان اوستاي زرتشت پيغمبر است. قسمتي از اوستا به نام «يَسنا» مي باشد كه از چند قسمت تشكيل شده است. يكي از قسمتهاي «يسنا» نيز «گاتها» مي باشد. همانطور كه بيان شد، تمام مورّخين و مفسّرين و صاحبنظران در اوستا، اتّفاق نظر دارند در اينكه تنها قسمتي از اوستا را كه مي توان تماماً به زرتشت پيغمبر نسبت داد همين گاتها مي باشد؛ و اينكه سبك نگارش اين قسمت از اوستا با قسمتهاي ديگر اوستا متفاوت است. كه در اين خصوص علاوه بر مطالب نقل شده در قسمتهاي قبل، مطالب ديگري از زبان خود زرتشتيان بايد اضافه كرد؛ «كتاب مقدّس ايرانيان، اوستا، متشكّل از سه بخش عمده از لحاظ تاريخ و زمان نگارش است. يكم، اوستاي متقدّم كه مربوط به باورها و تفكّرات ديني ايرانيان قبل از ظهور اشوزرتشتاست و بعد از زمان اشوزرتشت، مجدّداً با پاره اي تغييرات، جزئي از اوستاي متأخّر ميشود...».[="navy"][1[/]] در ابتدا بايد گفت كه پس تمام اوستا براي يك زمان نبوده است و زمان نگارش قسمتهاي مختلف آن متفاوت بوده است. و هم اينكه يك قسمت از آن براي زماني است كه اصلاً زرتشت پيغمبر ظهور نكرده است. لذا قسمتهايي از اوستا وجود دارند كه نه تنها از طرف خداوند نازل نشده است، بلكه تنها مربوط به بافته ها و تفكّرات ذهني ايرانيان بوده است و هيچ ربطي به زرتشت ندارند.
[="navy"]1.مجلة فرَوَهَر شماره 6، سال 1379، نويسنده: خانم زهره بزرگمهري، مهندس معمار،‌ كارشناس ارشد ابنيه و ساختهاي تاريخي كشور.[/]
[/]

[="tahoma"] اگر بفرمایید كه زرتشتيان مي گويند كه همانطور كه اسلام از دو جزء تشكيل شده است( قرآن و سنت) و يكي از آن تنها قطعي است، دين زرتشت هم به همين صورت است و اشكالي بر آن وارد نيست و مغالطه نيز همينجاست. بايد گفت كه ما داريم در مورد كتاب ديني هر آيين صحبت مي كنيم نه چيزي خارج از دايرة آن. ما اگر راجع به قرآن صحبت مي كنيم شما هم راجع به اوستا صحبت كنيد. مسلمانان معتقدند كه قرآن كتابي است كه به طور قطع و يقين، تمامي آن، كلمه به كلمه، كلام خود خداوند است نه بشر؛ امّا زرتشتيان مي گويند اوستا همه اش ساخته دست بشر است غير از گاتاها. بحث اين است كه بر قرآن دستي نرفته است امّا زرتشتيان طبق گفت خودشان می گویند همه اش دستكاري شده جز گاتاها. هيچ مسلماني در دنيا وجود ندارد كه معتقد باشد قرآن كلام محمّد بن عبدالله بوده است و معتقدند همه اش از جانب خداوند است. حال نظر شما درباره تمام اوستا در 2000 سال بیشتر چگونه می شود، زیرا که سایر قسمت های اوستا جزو این کتاب آسمانی اند ، در حالی که قرآن بتمامه خود مصون از اشتباه است و سنت ما جدای از قرآن است.[/]

موضوع قفل شده است