بررسي كتاب " مفاهيم يجب ان تصححّ " (بطلان افكار وهابيت)

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بررسي كتاب " مفاهيم يجب ان تصححّ " (بطلان افكار وهابيت)

[="Tahoma"]با نام و ياد خداوند متعال و با استعانت از ذات مقدس او ، به يكي از مسائل ديگر در نقد افكار وهابيت توسط يكي از علماي اهل سنت كه به قلم توانمند حضرت آيه العظمي مكارم شيرازي حفظه الله نگاشته شده است مي پردازيم

اول توضيح ماهيت كتاب مذكور

بررسي كتاب " مفاهيم يجب ان تصححّ " ( مفاهيمي كه بايد اصلاح گردد )
نويسنده : سيد محمد يوسف بن علوي مالكي

محمد بن علوي عالم شجاعي بود كه در مكه مي زيست و حلقه درس قابل توجهي داشت علماء و بزرگان مكه و رجال سياسي كشور سعودي احترام فوق العاده ايي براي او قائل بودند ، وي اخيرا ديده از جهان فرو بست و موجي از تأثر و اندوه منطقه را فرا گرفت
او كه خود را خادم العلم الشريف بالبلد الحرام مي خواند پيرو مذهب مالكي بود و از ذريه زهراي مرضيه و به لقب الحسني افتخار مي كرد و به دنبال نام خود آن را مي نوشت .

حلقه درس او در مسجد الحرام از پر جمعيت ترين حلقات درس مسجد الحرام بود و تأليفات فراواني در علوم اسلامي داشت .
او با تندروي هاي وهابيون متعصب سخت مخالف بود و سرانجام كتاب " مفاهيم يجب ان تصححّ " ( مفاهيمي كه بايد اصلاح گردد ) را با نقد افكار و عقايد آنها نوشت .

او با لحني مؤدبانه و عالمانه ( همانگونه كه از نام كتاب پيداست ) به نقد مهمترين پايه هاي فكري اين گروه تند رو پرداخت و در همه جا بر آيات قرآن و احاديث پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم از منابع معتبر اهل سنت تكيه كرد و به كتاب ها و منابعي استناد جست كه وهابي هاي تند رو نيز قادر بر انكار آن نبودند

او بعنوان اين كه يك سلسله مفاهيم در مغز اين گروه است كه سبب تكفير بسياري از مسلمانان و اباحه نفوس و اموال آن ها شد و رشته وحدت را گسسته است و بايد اين مفاهيم اصلاح گردد به ميدان آمد و به خوبي از عهده كار بر آمد
اين كتاب از جهاتي در نوع خود بي نظير يا كم نظير است از جهاتي كه ذيلا به عرض مي رسد

1- اين كتاب در طول 10 سال ده بار چاپ شد حتي در يكي از سال ها چهار بار به چاپ رسيد و با استقبال شديدي در اكثر كشورهاي اسلامي حتي عربستان !!! مواجه شد

2- گروه زيادي از علماي بزرگ اهل سنت در مصر ، مراكش ، سودان ، بحرين ، پاكستان و امارات و غير آن بر اين كتاب تقريظ نوشتند و نظرات " بن علوي " و شجاعت او را ستودند كه 23 نمونه آن در آغاز كتاب او در 70 صفحه به رشته تحرير در آمده است كه حكايت از نوعي اجماع بر مطالب اين كتاب مي كند و اين تقريظ خود كتابچه ايي است جالب !

3- اين كتاب گر چه در " دبي " به چاپ رسيده بود ولي عليرغم سانسور شديدي كه سلفي هاي متعصب بر بازار كتاب در عربستان دارند و اجازه نمي دهند كتابي در نقد افكار آنها وارد اين كشور شود ، در بازار مكه به فروش مي رفت و اين نشان مي دهد كه قشر جديد از وهابيون با افكار سلفي هاي متعصب همراه نيستند و تجديد نظر در آن را لازم مي شمرند

ادامه ...[/]

برچسب: 

نمونه هايي از تقريظ هاي كتاب

در اينجا به ذكر سه نمونه آن هم به طور خلاصه از مدح و تمجيدهايي كه علماي معروف بر آن كتاب نوشته اند قناعت مي كنيم تا روشن شود كه جهان اسلام درباره قشر متعصب وهابي چگونه قضاوت مي كند :

1- دكتر عبد الفتّاح بركه دبير كل مجمع بحوث اسلامي در قاهره ضمن تقريظ خود چنين مي نويسد " در اين كتاب نفيس كوشش و تلاش عظيمي از سوي يك عالم مدققّ و محقق اسلامي براي اتحاد صفوف مسلمين و محو آثار تعصّب در برابر مسائل فرعي و اجتهادي به خصوص در مورد نسبت دادن مسلمين به شرك و كفر به عمل آمده است همچنين درمورد شفاعت و زيارت قبر رسول الله و مسائل حسّاس ديگر .
اميد است اين كتاب گرانبها تأثير پر بركتي در وحدت صفوف مسلمين و از ميان بردن عوامل اختلاف داشته باشد

2- شيخ احمد العوض رئيس مجلس افتاء شرعي در سودان در تقريظ خود چنين مي نويسد " بحمدلله فرصتي دست داد كه از كتابي كه محقّق شريف بن علوي مالكي مكّي حسني _ خادم العلم بالحرمين الشريفين _ به نام مفاهيم يجب ان تصححّ نوشته است با خبر شوم
اين كتاب از تصحيح مفاهيم ( و اشتباهاتي ) سخن مي گويد كه به سه امر مربوط مي شود

اول ) مباحث عقيدتي است كه با ادّله و براهين اثبات مي كند كه معيارهايي را كه گروه وهابيون براي كفر و ضلالت انتخاب كرده اند فاسد است .
دوم ) مباحث مربوط به پيامبر اسلام و حقيقت نبوّت و مفهوم تبرّك جستن به پيامبر و آثار اوست كه با براهين قاطع اين مسائل را اثبات كرده است .
سوم ) مباحث مربوط به حيات برزخي و مشروعيت زيارت پيامبر و امور ديگري كه به آن ارتباط دارد كه اين مرد محققّ با دقّت به اصلاح افكار پرداخته است

3- عبد السلام جبران ، رئيس مجمع علمي اقليمي در مراكش به اتفاق اعضاي آن مجلس تقريظ جامعي بر اين كتاب نگاشته اند در بخشي از آن چنين آمده است :

هنگامي كه اين كتاب بر دانشمندان آگاه عرضه شد همه آن را تلقّي به قبول كرده بر مؤلّفش درود فرستادند ، به خاطر انجام امر واجبي در برابر خدا و پيامبر (ص) و امت اسلامي كه بر عهده همه علماء بود .... لذا اعضاي مجلس علمي مراكش تحت اشرافيت رئيس مجلس بعد از اطلاع از اين كتاب و تأمل در آن موافقت كامل خود را نسبت به آن اعلام كرده و از تلاش بزرگ او سپاسگزاري نموده اين اقدام جالب را به اين مؤلف تبريك مي گويند

اضافه بر اين ها اشعار زيبا و پر معنايي نيز از سوي بزرگان ادب در ستايش از اين كتاب سروده شده كه تنها به ذكر سه بيت از ميان آنها بسنده مي كنيم :

اين سه بيت از ابياتي است كه شيخ محمد سالم عدود رئيس سابق دادگاه عالي موريتانيا و عضو مجمع فقهي رابطه العالم الاسلامي در مكه سروده است :

صحّت مفاهيم كان الناس قد هاموا
فيها و زايلها لبس و ابهام

بحث دقيق عميق لايقوم له
خبط و خلط و تدليس و ابهام

ابدي به العلوي المالكي لنا
ما لم تنله من الحذّاق افهام

ترجمه :
" مفاهيم صحيحي كه مردم درباره آن سرگردان بودند و اشتباه و ابهام با آن آميخته بود " ( به ما ارائه داد )
" اين بحث دقيق و علمي است كه اشتباه و باطل و تدليس و ابهام در آن راه ندارد "
اين مفاهيم را علوي مالكي براي ما آشكار ساخت ، مطالبي كه فهم ( بسياري از ) آگاهان به آن نرسيده بود "

به ياري خداوند متعال در پست بعدي به محتواي كتاب خواهيم پرداخت

محتواي كتاب

همانگونه كه در لابلاي كلمات بعضي از علماي پيشين اشاره شد اين كتاب به نقد افكار وهابيون تند رو در سه محور پرداخته است و با استناد به آيات و روايات معتبر ضعف آن را آشكار ساخته است

محور اول
مربوط به مسائل كفر و ايمان است . او با صراحت مي گويد " بسياري از مردم ( منظورش سلفي هاي متعصب است ) كه خدا آنها را اصلاح كند در فهم حقيقت اموري كه انسان را از دايره اسلام خارج مي كند راه خطا پيمودند تا آنجا كه هر كس را با آنها مخالف است تكفير مي كنند ب حدي كه تمام مسلمانان روي زمين را جز عده كمي كافر مي شمرند !!!

او حتي معتقد است كه امام اين مذهب نيز اين تندروي را نمي پسندد سپس به حديث معروف نبوي " سِبابُ المسلم فُسوقٌ و قتاله كفر " استناد جسته از بدگويي به مسلمين و جنگ با آنان به شدت نكوهش مي كند و با دلايل كافي مرز ايمان و كفر و اشتباه خطاي سلفي هاي متعصب را در اين امر روشن مي سازد
جالب اين كه گاهي لحن او در برابر مخالفان كمي تند مي شود و از تعبيرات زشت مخالفان خشمگين مي گردد .

به عنوان مثال در مورد خوارق عادات از مخالفين نقل مي كند كه مي گويند " مردم گاه از انبياء و صالحين چيزهايي را مي طلبيدند كه جز خدا قادر بر آن نيست و اين شرك و كفر است .
در پاسخ مي گويد اين سن ناشي از سوء فهم است نسبت به چيزي كه از قديم الايام ميان مسلمانان بوده است مردم از آن بزرگواران مي خواهند كه آنها دعا كنند و از خدا بخواهند مشكل لاينحلي حل شود و در روايات معتبر اسلامي از اين نوع تقاضاهااز پيشگاه پيغمبر بسيارديده مي شود مانند درمان بيماري هاي غير قابل علاج نزول باران جوشيدن چشمه از انگشتان پيامبر بركت يافتن غذاي كم به گونه ايي كه جمعيت زيادي از آن تناول كنند و مانند اين ها " و در پايان مي گويد " آيا اينها معنوي توحيد و كفر را بهتر از پيامبر اكرم مي فهمند ؟!! اين سخني است كه هيچ جاهل تا چه رسد به عالم آن را تصور نمي كند

لحن او همه جا مؤدبانه است تعبير تند او در برابر تكفير ها و تفسيق ها و اهانت هاي مخالفان حداكثر مثل تعبيرات بالاست .

[="Tahoma"]محور دوم :
او در اين بخش از كلامش مقام والاي پيامبر را طبق آيات و روايات اسلامي روشن ساخته سپس به بيان مفهوم تبرّك جستن به آثار رسول الله و اين كه هيچ ارتباطي به مسأله شرك ندارد پرداخته آن گاه موارد زيادي از روايات و اقوال علماء را در جوازتبرّك به بوسيدن دست پيامبر تبرّك به ظرفي كه از آن آب مي نوشيد تبرّك به خانه آن حضرت تبرّك به منبر و قبر شريف آن بزرگوار و تبرّك به آثار صالحين و انبياي پيشين بر شمرده و آن قدر مدارك از كتب معتبر اهل سنّت مي آورد كه جايي براي ترديد باقي نميگذارد و اسامي گروه زيادي از صحابه را مي شمرد كه به آثار رسول خدا تبرّك مي جستند

او تعجب مي كند از اين كه با اين همه روايات و مدارك روشن و معتبر چرا گروهي چشم و گوش بسته به انكار اين موضوع مي پردازند و آن را نوعي " ناداني " يا " عوام فريبي " مي شمردند .

محور سوم :
در اين بخش از كتاب مباحث مختلفي مطرح شده است كه به اعتقاد او مهمترين آن استحباب زيارت قبر رسول الله و دعا كردن در كنار آن و نيز تبرك به آثار آن حضرت مي باشد و در اين رابطه كلمات زيادي از علماي بزرگ پيشين نقل مي كند

و در پايان به نكته جالبي اشاره مي كند كه مورد مخالفت شديد متعصبان وهابي است و آن بزرگداشت ميلاد پيامبر و روز هجرت آن حضرت و زمان بعثت و نزول قرآن و پيروزي مسلمين در غزوه بدر ( نخستين غزوات پيامبر ) شب نيمه شعبان و مانند آنهاست .
ميدانيم اين متعصبان تند رو و معتقدند كه همه اين ها بدعت است و به همين جهت به شدّت از انجام برنامه جشن و بزرگداشت جلوگيري مي كنند .

بن علوي در يك پاسخ منطقي به آنان مي گويد : اين گونه جلسات بزرگداشت يك امر عرفي است و هيچكس به عنوان يك دستور شرعي آن را انجام نمي دهد بنا براين ربطي به مسأله بدعت و عدم بدعت ندارد .
اما به يقين آثار جنبي گرانبهايي دارد كه نبايد از‌آن غافل شد . در اين جلسات پرشكوه مي توان پيام اسلام را به در تمام زمينه ها به مردم رساند

در آخر مي افزايد : اين مجالس در واقع گنج هاي پرقيمتي هستند كه بايد از آن به بهترين وجهي نگهداري كرد و آن را غنيمت شمرد و آنها كه با آن مخالفت مي كنند و در محو آن مي كوشند افراد نادان و كوته فكري هستند .

ادامه ...

ياد آوري لازم

هدف ما از بيان فشرده ايي از كتاب پر ارزش مذكور اين نيست كه مؤلف محترم آن بن علوي مالكي هيچ اشتباه و خطايي در اين كتاب ندارد بالاخره او هم گر چه عالم بزرگي بود ولي انسان اتس و محل سهو و نسيان .
هدف اين است كه اصول سخنان او كه بدليل منطق ، متانت و شجاعت همراه است واقعيت دارد و از طرف گروه عظميي از علماي بزرگ جهان اسلام در كشورهاي مختلف حتي در خود عربستان مورد استقبال قرار گرفته است .

اين نشان ميدهد متعصبان وهّابي به آخر خط خود رسيده اند كه از چنين كتابي _ كه سراسر آن نقد وهابيت تند رو است _ چنان استقبالي در جهان اسلام مي شود .
ولي بن علوي در برابر اين خدمت بزرگ به جهان اسلام به وهابيت ميانه رو پاداش خود را گرفت و كتاب هايي بر ضد او از سوي همان قشر تأليف يافت و در آن از همان شيوه سخيف و كهنه " تكفير " استفاده كرده و حكم كفر او را صادر كردند كتابهايي بنام " حوار مع المالكي " و " الردّ علي المالكي في ضلالاته و منكراته " .
اما نه تنها استقبالي از اين كتابها نشد بلكه از نظر جمعي از علماي دانشگاه الازهر مصر اين كتابها خدمتي به صهيونيسم و ضربه ايي بر وحدت اسلامي شمرده شد و آقاي بن علوي همچنان مورد احترام خاصّ مردم عربستان بود و حتي در تشييع جنازه او ده ها هزار نفر شركت كردند و زعماي سعودي براي تسليت به خانواده او مكرّر به منزل وي رفتند .

اينها پاسخ محكمي بود به تندروان وهّابي در برابر حربه كهنه تكفير و تفسيق !

جالب اينكه قاضي مكه بر ضد او اعلام جرم كرد و او را به دادگاه فرا خواند و حتي دادگاه او به رياض كشانده شد او چندين ساعت از نوشته هاي خود دفاع كرد و سر انجام گفت :
اينها اجتهاد من است و حداكثر شما مجتهد هستيد و من هم مجتهد هستم و هيچ مجتهدي نمي تواند رأي خود را بر مجتهد ديگري تحميل كند .

وي سرانجام تبرئه شد !

********************
به پايان آمد اين دفتر
حكايت همچنان باقي است
موضوع قفل شده است