جمع بندی برخورد پیامبر به عنوان حاکم اسلامی با افراد بدحجاب جامعه خویش چگونه بوده است؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
برخورد پیامبر به عنوان حاکم اسلامی با افراد بدحجاب جامعه خویش چگونه بوده است؟

با سلام و احترام
در زمان پیامبر(ص),برخورد پیامبر به عنوان حاکم اسلامی با افراد بدحجاب جامعه خویش چگونه بوده است
?

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد عماد

مقدمه:
قبل از بیان جواب سوال، حجاب در زمان اعراب جاهلی و ایران باستان و هچنین عصر پیامبرصلی الله علیه واله وسلم باید تشریح شود، با توجه به داده های تاریخی مشخص می شود که در آن زمان فرهنگ مردم، اقتضای حجاب داشته است، و بی حجابی امر خلاف عرف بوده است.
لذا این حکم تأسیسی نیست؛ یعنی اسلام آن را اختراع نکرده، بلکه دین اسلام آن را پذیرفته و چنان که از تاریخ زمان پیامبر (ص) استفاده می شود، اسلام قدری محدوده ی آن را وسیع تر کرده و به آن شدت بخشیده است.در ایران قبل از اسلام، در میان قوم یهود، در هند، حجاب های سخت و شدیدی وجود داشت. در ایران باستان حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده می شدند(1)
بنابراین، آنچه را که از تاریخ استفاده می شود این است که زنان در زمان پیامبر دارای حجاب بودند، البته نه حجاب کامل، زنان عرب معمولاً پیراهن هایی می پوشیدند که گریبان هایشان باز بود، دور گردن، سینه، در معرض دید بود. روسری هایی که به سر می انداختند، قسمت های پایین آن را به پشت سر می انداختند به طور طبیعی گوش ها و گوش واره ها و جلوی سینه و گردن نمایان بود.
نتیجه این که حجاب زنان در زمان پیامبر (ص) و قبل از آن، این گونه بوده است که تمام بدن آنان در پوشش بوده، همچنین روسری به سر می انداختند، منتها مقداری از سینه و گردن آنان و جاهایی که محل زینت و موجب تحریک شهوت مردان است، باز بود. از امام باقر (ع) روایت شده: "روزی در هوای گرم مدینه زن جوان زیبایی در حالی که طبق معمول روسری خود را به پشت گردن انداخته و دور گردن و بناگوشش پیدا بود، از کوچه عبور می کرد، مردی از اصحاب رسول خدا از طرف مقابل می آمد، آن منظره ی زیبا، سخت نظر او را جلب کرد و چنان غرق تماشای آن زن زیبا شد که از خودش و اطرافش غافل گشت و جلوی خودش را نگاه نمی کرد، آن زن وارد کوچه ای شد و جوان با چشم خود او را دنبال می کرد، همان طور که می رفت ناگهان استخوان یا شیشه ای که از دیوار بیرون آمده بود به صورتش اصابت کرد و صورتش را مجروح ساخت، وقتی به خود آمد که خون از سر و صورتش جاری شده بود. با همین حال به حضور پیامبر رفت و ماجرا را به عرض رساند.(3) این بود که ایه جلباب نازل شد. "وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی‏ جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ ...". نور، 31.
از تامل در ایه مشخص می شود که حجاب بوده یعنی زنان لباسهای داشتند که فقط سر و بقیه بدن را می پوشاند وفقط گردن آنان کمی باز می ماند، لذا حجاب را کمی وسعت بخشید پوشاندن گردن را نیز واجب دانست.


  1. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج 12، ص 30؛ ج 1، ص 552.
  2. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 19، ص 484- 485.
  3. فیض کاشانی، تفسیر صافی، ج 5، ص 230؛ مجموعه آثار، مرتضی مطهری، ج 19، ص 485.


هیچگاه زن ایرانی در طول تاریخ تنش را به دیگران نشان نداده است
افتخار میکنم که در تخت جمشید یا نقش های بیستون صورت زن نمیبینیم
افتخار میکنم که زن در شاهنامه افتخارش این است که تنش را حتی آفتاب هم ندیده است


منیژه منم دخت افراسیاب

برهنه ندیده تنم آفتاب

همه دخت توران پوشیده روی

همه سرو بالا همه مشک بوی


سوال:
در زمان پیامبر),برخورد پیامبر به عنوان حاکم اسلامی با افراد بدحجاب جامعه خویش چگونه بوده است؟

پاسخ:
مقدمه:
قبل از بیان جواب سوال، حجاب در زمان اعراب جاهلی و ایران باستان و هچنین عصر پیامبر
(صلی الله علیه واله وسلم) باید تشریح شود، با توجه به داده های تاریخی مشخص می شود که در آن زمان فرهنگ مردم، اقتضای حجاب داشته است، و بی حجابی امر خلاف عرف بوده است.
لذا این حکم تأسیسی نیست؛یعنی اسلام آن را اختراع نکرده، بلکه دین اسلام آن را پذیرفته و چنان که از تاریخ زمان پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) استفاده می شود، اسلام قدری محدوده ی آن را وسیع تر کرده و به آن شدت بخشیده است.
در ایران قبل از اسلام، در میان قوم یهود، در هند، حجاب های سخت و شدیدی وجود داشت. در ایران باستان حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده می شدند(1)
بنابراین، آنچه را که از تاریخ استفاده می شود این است که زنان در زمان پیامبر دارای حجاب بودند، البته نه حجاب کامل، زنان عرب معمولاً پیراهن هایی می پوشیدند که گریبان هایشان باز بود، دور گردن، سینه، در معرض دید بود. روسری هایی که به سر می انداختند، قسمت های پایین آن را به پشت سر می انداختند به طور طبیعی گوش ها و گوشواره ها و جلوی سینه و گردن نمایان بود.

نتیجه این که حجاب زنان در زمان پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)و قبل از آن، این گونه بوده است که تمام بدن آنان در پوشش بوده، همچنین روسری به سر می انداختند، ولی مقداری از سینه و گردن آنان و جاهایی که محل زینت و موجب تحریک شهوت مردان است، باز بود.
از امام باقر (علیه السلام) روایت شده:
"روزی در هوای گرم مدینه زن جوان زیبایی در حالی که طبق معمول روسری خود را به پشت گردن انداخته و دور گردن و بناگوش پیدا بود، از کوچه عبور می کرد، مردی از اصحاب رسول خدا از طرف مقابل می آمد، آن منظره ی زیبا، سخت نظر او را جلب کرد و چنان غرق تماشای آن زن زیبا شد که از خودش و اطرافش غافل گشت و جلوی خودش را نگاه نمی کرد، آن زن وارد کوچه ای شد و جوان با چشم خود او را دنبال می کرد، همان طور که می رفت ناگهان استخوان یا شیشه ای که از دیوار بیرون آمده بود به صورتش اصابت کرد و صورتش را مجروح ساخت، وقتی به خود آمد که خون از سر و صورتش جاری شده بود. با همین حال به حضور پیامبر رفت و ماجرا را به عرض رساند.(2)
این بود که ایه جلباب نازل شد. "وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی‏ جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ ...". نور، 31.
از تامل در ایه مشخص می شود که حجاب بوده یعنی زنان لباسهای داشتند که فقط سر و بقیه بدن را می پوشاند وفقط گردن آنان کمی باز می ماند، لذا حجاب را کمی وسعت بخشید پوشاندن گردن را نیز واجب دانست.
پس از انکه دین اسلام مقداری بر حجاب مرسوم جامعه عرب افزود : چون اصل حجاب امری رایج بود اضافات نیز به سرعت جا افتاد

در روایتی از عایشه آمده است:
« ما رایت نساء الانصار، لما نزلت هذه الایه قامت کل واحده الی مرطها المرحل فصدعت منه صدعۀً، فاختمرن، فأصبحن کان علی رؤسهن الغربان(3)
ترجمه : من برتر از زنان انصار ندیدم، همین که آیات سوره نور نازل شد یک نفر از آنان دیده نشد که مانندسابق بیرون بیاید، سر خود را با روسری های مشکی می پوشیدند گوئی کلاغ روی سرشان نشسته است.»

لذا بی حجابی از آن زمان گزارش نشده تا برخورد با آن گزارش شود، خود فرهنگ جامعه به افراد اجازه بی حجابی نمی داد، ولی اگر بی حجابی گزارش می شد قطعا پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) مراتب امر به معروف و نهی از منکر را درباره آن اجراء نمی کردند.
مثلا: پوشیدن شلوار بیرونی الان در جامعه ما برای مرد فرهنگ است، و کسی نیست که بدون آن در محافل رسمی، حاضر شود، ممکن است صد سال دیگر این امری رایج شود و افراد حتی با شلوارک در مراسم عمومی حاضر شوند، و منکرات صد سال آینده با آنان برخورد کند و بگوید این پوشش مناسب نیست،شخصی که آن پوشش نامناسب را دارد نمی تواند بگوید ، ما یک مرتبه هم نداریم که در زمان امام خمینی با این نوع پوشش برخورد شده باشد.

درست می گوید ، اما بحث اینجا است که در زمان امام خمینی اصلا فرهنگ اجازه نمی داده کسی چنین پوششی داشته باشد تا برخورد شود، اگر کسی با شلوارک وارد مجلس ختم شود فرهنگ اجازه چنین کاری به وی نمی دهد وقطعا خود مردم با وی برخورد می کنند تا چه رسد به حکومت.
لذا اگر عدم برخورد با بی حجابی در زمان پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) دیده میشود، دلیل بر عدم برخورد در آلان نمی شود چون فرهنگ آن زمان اصلا اجازه بی حجابی به زنان نمی داده.
شاید کسی بگوید اگر فرهنگ چنین بوده، پس چه نیازی به نهی از بی حجابی شده
جواب اینکه دستورات اسلام مختص آن زمان نیست که اگر فرهنگ آن زمان اجازه نمی داده پس دیگر نهی صادر نشود
مثلا حتی یک گزارش هم نشده که کسی در آن زمان گوشت سگ خورده باشد ولی هم حرمت و هم نجاست آن تشریع شده است. کسی نمی تواند بگوید گوشت سگ که کسی نمی خورده و الان هم کسی نمی خورد تحریم به چه معناست؟ ممکن است است صد سال دیگر باب شود، اسلام نظرش معطوف به کل زمانها است
لذا پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) با هر منکری مقابله می کردند و به مراتب امر به معروف و نهی از منکر ( ابتدا لسانی وبعد مراتب بالاتر) واگر با بد حجابی بر خورد نشده به دلیل مسامحه ایشان نیست بلکه به دلیل نبود بی حجابی در آن زمان به دلیل فرهنگ بوده است.

منابع:
1. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 19،ص386
2.
فیض کاشانی، تفسیر صافی، ج 5، ص 230؛
3.ابن اثير جزري، مبارك بن محمد، النهاية في غريب الحديث و الأثر، موسسه مطبوعاتي اسماعيليان‏، قم‏، 1367 ش، ‏چاپ چهارم‏، ج‏3، ص 352


موضوع قفل شده است