بخشیدن و نداشتن سوء ظن
تبهای اولیه
بخشیدن و نداشتن سوء ظن
سلام
برای اینکه به کسیکه قبلا به ما بدی کرده سوظن نداشته باشیم چه کنیم؟
برای اینکه به کسیکه قبلا به ما بدی کرده سوظن نداشته باشیم چه کنیم؟بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و عرض ارادت؛ ۱- خوب است در حل مشکلات اخلاقی خود نیز نگاهی به سوی آسمان داشته باشیم. این که خالق و رب ما با وجود خطاکاری هرروزی و چندباره ما کوچکترین سوء ظنی به ما ندارد، الگوی خوبی است تا مشی و مرام خود را بر اساس آن بسازیم. سوءظن یک غیبت با قلب است غیبت کننده، کار بد و خطای نهانیِ غیبت شونده را گزارشگری میکند در برخی صورتها؛ سوء ظن، یک تهمت با قلب است در تهمت، اصلا شخص مرتکب کار بد نشده و تهمت زننده به دروغ آن را به گردن او انداخته است. خداوند متعال، در هیچ شرایطی و بر اساس هیچ یک از معانی سوء ظن، به بندگان خود سوء ظن نمیبرد خداوند مجمع همه خوبیهاست و ما موظفیم برای نزدیک شدن به او و به انگیزه قرب به حق، »این سجیه خداوند را نیز در خود نهادینه کنیم. کافی ست خودمان را در این طرز نگاه به هم نوعان، کمی جای خداوند بگذاریم که چگونه به بندگان خود حسن اعتماد را داشته، و حتی در مقابل سوءظن دیگران به انسانها موضع کاملا سلبی میگیرد. خداوند در آنجا که ملائکه پس از باخبر شدن از خلقت آدم، در بدترین وجه تخمینگری، خونریزی و جنایتگری آدم بر روی زمین را پیشبینی کردند جانبدارانه نسبت به انسانها فرمود: «إنی أعلم ما لا تعلمون» (بقره: ۳۰) ۲- سوء ظن زاییده رعونت نفس و ناخالصی باطنی خود انسان است هرچه انسان از ناخالصی پاکتر باشد از سوء ظن در امانتر است. به فرموده قرآن کریم، منافقین هر فریادی از هر جا بلند میشود بر ضد خود میپندارند (... یحسبون کلَّ صیحةٍ علیهم) (منافقون: ۴) البته یکی از عذابهای دنیوی آنها هم همین است. یعنی سوء ظن یک عذاب دنیوی است که البته درجه اعلی و اتم آن عائد منافقین شده است ولی دیگرانی که از ایمان خالصی برخوردار نیستند نیز گرفتار آن خواهند شد و این مجازات نقص ایمان آنان است. این مطلب بر اساس اصل «مقایسه به خود» امری کاملا طبیعی و قابل تبیین رونشناسانه است. به تعبیری، برخی از باب مقایسه به خود، در شرایط مشابه، دیگران را به بدترین وجه قضاوت میکنند. ضرب المثل معروف «المریب خائف» یا «الخائن خائف» از همین باب است. برای رهایی ازاین حالت، باید قدم در وادی طهارت نفس گذاشت و خود را مهذب ساخت. با ادغام پاسخ شماره ۱ و ۲ می توان گفت خداوند هم که ذرهای سوء ظن نسبت به بندگان خود ندارد به دلیل طهارت و نورانیت اوست. یعنی چون محض پاکی و خیر است به بندگان خود سوء ظن ندارد. پس با تحصیل پاکی، اگر قاعدهی «مقایسه به خود» نیز در ذهن و فکر ما جاری شود، باز هم سوء ظنی نسبت به دیگران (و خطاکاران) در خود نخواهیم یافت بلکه کاملا خوشبینانه دیگران را قضاوت یا پیشداوری خواهیم کرد.