جمع بندی با جلوه گری همسرم چه كنم؟ (رژ ملايم در كشورهای اروپایی)

رفنتر خانومتون بچه گانست.کلا تو رفتارشون اینو حس میکنین با نه؟
ببینین همسر ادم شریک ادم تو زندگیه.من فکر میکنم مشکلاتتون بیشتر از این چیزیه که شرحش دادین.ببینین جدا از حجاب و رفتارش با نامحرم میتونین به عنوان یه شریک از پس مشکاتن ززندگیتون بربیاین یا نه؟میتونین به عنوان یه همفکر، یه همدل ،یه همراه تا اخر زندگیتون با هم پیش برین؟
اگه نه که به فکر طلاق باشین.
.
2ساله که ازدواج کردین و خصوصیات همسرتون دیگه دستتون اومده.متوجه میشین که چه رفتاریشو میشه تغییر داد و چه رفتارش جز ذاتشه.
باهاش خیلی منطقی و رک صحبت کنین و ببینین مشکلش چیه.
تمیدوارم که مشکلشون فابل حل باشه:)

با سلام
اين مساله به سن همسرتون هم بستگي داره بعضيها زود بزرگ مي شن يعني عاقلانه رفتار مي كنند ولي بعضيها 35 سالشون هم مي شه ولي هنوز مثل بچه ها رفتار مي كنند. پيش يه مشاور مورد اعتماد برين . اينجور مسائل بقدري پيچيده است كه بايد تمام جوانبش بررسي بشه. يه توصيه خواهرانه قبل از حل اين مسائل صاحب فرزند نشين . اميدوارم مشكلات همسرتون ناشي از يكسري رفتارهاي بچه گانه بوده و قابل حل باشه در غير اينصورت داشتن فرزند مشترك از ايشون و تربيت اون به دست ايشون مشكلات ديگه اي رو در پي خواهد داشت.
خدا ياورتون

چرابعضبادیرترعاقل میشن؟

اینا همش بر می گرده به فرهنگ کشورمون فرهنگی که آمیخته شده با افراط و تفریط.
خانه از بنیاد ویران است. باید از اول شروع کرد. باید از مدارس شروع کرد چند وقت قبل مستندی پخش شده بود با عنوان "" آموزش رقص در مدارس ابتدایی دختران"" تو ساید خبرگذاری دانشجو.
واقعا تاسف خوردم. واقعا دلم سوخت.
خشت اول چون نهد معمار کج ... تا ثریا می رود دیوار کج .......... مثل دو تا خط موازی می مونه که اگه از همون اولش یک درجه کج بشه بعد مدتی انقدر کج میشه دیگه اصلا موازی نیست.
وقتی کسی تربیتش کج باشه یه وقتی انقدر کج میشه که هرچی بهش بگیم قبول هم نمی کنه.
طرف قرآن می خونه. وقتی بیرون میاد ساپرت تنگ و لباس کوتاه می پوشه!!!!!!!!...
یه روایتی از رسول الله دیدم که تو مسیر رفتن به کارم هست. هرروز می بینم و بیشتر به صحتش پی می برم...
"ایشون می فرمایند: دوچی زنان امتم را هلاک می کند: لباس نازک و طلا"
باید از کودکی رو فکر بچه ها کار کرد باید خوبی ها رو کاشت تا برداشت خوبی داشت.
ما انقدر رو برخی مسائل جانبی سه پیچ شدیم که اصول رو فراموش کردیم....
توکل بر خدا......... خداوند ظهور آقا امام زمان رو برسونه و ما رو از این همه مشکلات نجات بده........

ببخشید از بحث اصلی خیلی جدا شدیم، البته خیلی هم جدا نشدیم!!!.... مشکلی که این دوست ما داره هم بر می گرده به فضایی که خانمش رشد کرده... یکی از کاربران پرسیده چرا برخی ها از لحاظ فکری رشد کمتری دارند جوابش به نظر من در وهله اول همینه. یعنی رشد کردن نیاز به فضا مناسب رشدی داره....
دین را عمیق باید بفهمیم به خاطر آنکه بصیرت روشنایی مسیر حرکت ماست.
این اقایی که با جلوه گری همسرش مشکل داره باید در مرحله اول به همسرش با ملایمت بفهمونه که این کارش ناپسنده.
وای ببخشید خیلی طولانی شد.

بنام خدا
1- حتما با مشورت این موضوع زندگی تان را حل کنید .
شاید لازم باشد یک برنامه دو ساله زیر نظر مشاور مجرب داشته باشید .
2- یک فرض را مطرح میکنم . شاید درست یا غلط باشد . بنده موادی را دیده ام که زنها مرد را سر کیسه میکنن و برای رسیدن به مقصودشون هر کاری میکنن . مهرتون زیاده ؟ اگر این فرض درست باشد باید بدانید که چکار کنید که در اثر مهر زندان نرین .

جمع بندي
پرسش
با سلام به دوستان
چهار سالی هست که ازدواج کردم و دو سالی میشه که سر خونه زندگی خودمم.
با خانومم توی دانشگاه آشنا شدم. ایشون دختر باحجابی بود اما آرایش میکرد. ناخونهای بلند جذابی داشت و خیلی هم زیبا بود. به غیر از سه همخونه‌ایش با هیچ کس دیگه‌ای دوست نبود. من عاشقش شده بودم. احمقانه عاشقش بودم. ایشون به من اجازه نداد یه رابطه ساده با هم داشته باشیم که البته کار درستی کرد. من خیلی خوشحال شده بودم و توی دلم گفتم «این دختره مال منه»
بعد از ماجراهایی که اصلاً الآن فرصت بحثش نیست، و مهم هم نیست تونستم با ایشون ازدواج کنم. دقیقاً بعد جاری شدن عقد بود که فهمیدم ایشون با حجاب هستند اما رفتارهاشون از یک دختر باحجاب خیلی فاصله داره. رابطه بسیار نزدیک ایشون با شوهر خواهر دوقولوش و شوخی‌ها و عکس‌هایی که با هم داشتند من رو خیلی ناراحت می‌کرد. اما من از همون اول هم مجالی برای برگشت نداشتم و این حماقت رو کردم و ادامه دادم.
جنگیدم، در مقابل همه. باجناقم رو طی مدت این چند سال ادب کردم. خواهر زنم رو که با خانومم دوقولو هست رو هم همینطور. البته توی این مورد نتونستم خیلی موفق باشم. روی همسرم هم خیلی کار کردم. ولی انگار روز به روز همه چیز بدتر شد.
من هیچگاه از رحمت خدا نا امید نشدم. گناهانی داشتم که بین من و خداست اما واقعاً موندم که باید چیکار کنم؟!
همسر من مثل ماهی میمونه همیشه از دستم لیز می‌خوره. اون وقت‌ها که کار نداشت تا ساعت 2 بعد از خواب بود . با دوستاش هم بعدش قرار می‌ذاشت و پی ددر دودور بودن و ساعت هفت،‌ هشت شب می‌اومد. من خیلی اعتراض کردم اما چیزی درست نشد. دیدم رفته پی کار. براش توی شرکت خودمون کار جور کردم.
حجابش بیرون چادره اما توی شرکت اصلاً رعایت نمیکنه. لباس‌هاش اصولاً جذبه و من اصلاً راضی نیستم. بارها احادیث حضرت امیر و حضرت رسول‌الله رو بهش می‌گم اما گوشش بدهکار نیست.
اصلاً اخلاقش با من خوب نیست. شاید باورتون نشه. خیلی‌ها رو دیدم که میگن ازدواج فقط چند ماه اولش ولی من اصلاً این موضوع رو نچشیدم.
من خیلی خسته‌ام، خیلی.
دو روز پیش اتفاقی افتاد که برای من خیلی سنگین بود. شاید جواب گناهی رو دارم میدم. ولی خیلی شخصیتم خورد شد.
توی نماز خونه شرکت بودیم که نماز جماعت رو به پا کردیم. به اصرار از یکی از دوستان خواستیم که بیاد جلو واسته. نماز که شروع شد دو تا دختر جلف وارد نماز خونه شدن و اون طرف پرده در قسمت خواهران به هــرّه و کــرّه پرداختن. یکی از اون دو دختر جلف زن من بود. من نفهمیدم چی خوندم.
نماز که تموم شد بلند گفتم برای سکوت بیشتر نماز خونه صلوات. که همه صلوات بفرستند. از طرفی نمی‌تونستم همسرم رو صدا بزنم و بهش تذکر بدم. از طرفی هم نمی‌تونستم بی تفاوت بشینم.
نوبت نماز دوم که شد پیش نماز شروع به تعارف کرد و گفت که من جلو نمی‌ایستم و از این حرف‌ها... هم همه شد و به ناگاه خانم من بلند داد زد: «چه خبره!» من خیلی خجالت کشیدم.
مردها ساکت شدن. پیشنماز به جایگاهش برگشت و همه صف واستادیم. خانومم از پشت پرده اومد بیرون و من نگاهی توام با عصبانیت و حقارت بهش نگاه کردم و اون فقط خندید.
بعد نماز مردهای جمع گفتن، ببین تورو خدا، آخر الزمان شده. دیگه زن‌ها هم تذکر میدن با صدای بلند. یکی گفت خودشون داشتن وسط نماز سروصدا میکردن. من خیلی خجالت کشیدم. عده‌ای هم میدونستن که اون دخترهء جلف زن منه. من صداش زدم به کناری و بهش گفتم تو حق نداری این رفتار رو کنی، چنان بهم پرید که نذاشت من حرفم تموم شده. کارش همینه. همیشه با من بدترین رفتار رو میکنه. من حرفم اینه که چرا این حرکت جلف و زشت رو زن من باید کنه. کجا دیدی یه زن محجبه همچین کاری کنه.
الآن چند روزه که باهاش حرف نمی‌زنم. محبتم رو بهش قطع کردم.
ولی اون عین خیالش نیست. مثل همیشه از این اوضاع راضیه.
احساس می‌کنم شاید نونی که درآوردم حروم بوده که این دختر اینطوری شده. خیلی از اعتقاداتش فاصله گرفته. آخه یک دختر محجبه چادرش رو توی محل کار در میاره؟!
جلوی نامحرم‌ها لباس جذب می‌پوشه!؟
با نامحرم‌ها بگو بخند راه می‌ندازه! سوار ماشین نامحرم میشه به این بهونه که ازم ن کوچیکتره من حسابش نمی‌کنم. دارم ازش سوء استفاده می‌کنم که منو برسونه.
یک بار این کار رو کرد و گفتم اگر من سوار ماشین همکارم بشم که از من بزرگتره و به من فکر نمیکنه،‌ تو چه احساسی داری، جواب داد: تو غلط می‌کنی. اینکه من سوار بشم یا تو سوار بشی فرق داره.
پرسیدم فرقش چیه! میگه اون ممکنه حرکتی کنه و تو خوشت بیاد اما من حرکتی نمیکنم که اون خوشش بیاد.
باور کنید به نظر من تمام حرکات و شوخی‌هاش میتونه محرک باشه که طرف فکر بد بهش کنه. شما در نظر داشته باشید که مردی هستید و یک خانوم همکار به بهانه هم مسیر بودن سوار ماشین شما بشه. همون اول از بی ملاحظگی اون خانوم چه فکرایی میکنی؟
من خیلی داغونم. دلم می‌خواد زمان برگرده و اصلاً عاشق نشم.
دوست دارم زمان برگرده و با یک خانوم خیلی خیلی محجبهء بدون آرایش ازدواج کنم. خانومی که همه بهش میگن اومل. خانومی که با سندل جوراب مردونه می‌پوشه که جذاب نباشه. خانومی که جای لوازم آرایش توی کیفش کتاب دعا و قرآن داشته باشه. خیلی پشیمونم.
اما راه برگشت ندارم.

پاسخ

سلام بر شما تشكر مي كنم از حسن اعتمادتون
نيز از اين كه سؤال تان را با آي دي خودتان بيان نكرديد كمال سپاس را دارم. اميدوارم همه دوستان بزرگوار نيز مسائل شخصي و اسرار خود را حتي با آي دي مستعارشان بيان نكنند.
بزرگوار يك پديده مي تواند علل مختلفي داشته باشد. يعني واقعا با اين پرسش شما نمي تواند راهكار دقيق ارائه داد و نياز به بررسي دقيق است.
چنين رفتاري ممكن است بر اثر عوامل زير باشد:
1- سادگي: يعني واقعا ممكن است بي غل و غش باشد و متوجه رفتارش نباشد
2- ناآگاهي: ممكن است او بر اثر سبك تربيت والدين و ارزش هاي خانوادگي اين گونه برخورد كردن را صحيح مي داند. شبهات و شايعات عايق هاي شناختي قوي اي هستند.
3- الگوهاي نمادين و واقعي: رسانه ها و هنرپيشه هاي محبوب و دوستان تأثير عميق بر افراد مي گذارند.
3- اعتراض: اين نوع رفتارها ممكن است اعتراض به سبك زندگي سخت گيرانه والدين باشد يا نوعي اعتراض به شما. براي رسيدن به مقصود خود و يا ديده شدن. ممكن است نوعي فرياد رفتاري باشد براي اين كه او را در نظر بگيريد.
4- جلوه نمايي گناه آلود: گناهان لذت دارند و طبيعي است. زن يا مرد اگر دينداري آنها عميق نباشد ممكن است لذت هاي آني را رضايت خداوند ترجيح بدهند.
5- اختلال ذهني: نيز برخي از جلوه نمايي ها ممكن است به خاطر اختلال رواني باشد.شخصيت هاي نمايشي، بيماران مانيا، شخصيت مرزي و...ممكن است از رفتارهاي نمايشي داشته باشند و راحت با نامحرم ارتباط برقرار كنند. اين افراد به راحت بيماري خود را قبول نمي كنند و از درمان گريزان هستند. از نظر اخلاقي بدون تخصص ما نبايدصرف احتمال به كسي برچسب زد. براي آشنايي با اين اختلالات ر.ك:

•آگاهی کم
•سستی و تزلزل ایمان
•انحرافات اخلاقی و اعتقادی
•ستیز با جامعه
•[=Calibri] و گریز از تحقیر
•احساس محدودیت، خشونت و سختگیری
•انگیزه سیاسی
•خودباختگی
2.انگیزه های روانی
•جستجوی شخصیت
•اثبات لیاقت
•آزمون توانایی خود
•اشتیاق به پسندیدگی و تحسین برانگیزی
•یابیدن دنیای اسرار آمیز خود
•شوق نظاره شادمانی دیگران
3.اجتماعی

•تأثیر پذیری از محیط
•برخورداری از احترام متقابل
•آشنایی با دنیای اسرآمیز مردان
•الگوهای ناپذیرفته
•تظاهر به زیست متقرقی اجتماعی
منبع: جلوه نمایی زنان و نگاه مردان، يوسف غلامي

شبكه يك برنامه اي ديشب پخش كرد به نام مسير مهمان ديشب هم حاج آقا عباسي ولدي بوددر اين برنامه گزارش هايي داده شد از آمار استفاده از لوازم آرايشي در جهان ايران مقام هفتم

گاهي دادن اطلاعات به افرادي كه جلوه گيري مي كنند مفيد است
دكتر خدادادي در كتاب راز كاميابي در زندگي زناشويي مي نويسد:
بنده خودم شاهد مراسم ساده ازدواج در اروپا و به طور مشخص شهر پاريس بوده ام. از جمله زوجي را ديدم كه به يكي از پارك هاي شهر آمده بودند و براي تزيين اتومبيل خود يك تكه روبان سفيد به دستگيره هاي جلوي در خودرو بسته بودند و به همين حد جهت تزيين ماشين عروس بسنده كرده بودند. ضمنا عروس فقط يك لباس سفيد ساده و پوشيده بر تن كرده بود و بدون استفاده از وسائل آرايش و مدل و مو و گريم، بعد از گرفتن چند عكس، پارك را ترك و به منزل خود مراجعه كردند اما در كشور ما هنگام مراسم هاي عقد و عروسي چنان ريخت و پاشي صورت مي گيرد كه گويي بزرگ ترين اتفاق قرن رخ داده است؛ عروس خانم دست كم به مدت 5-6 ساعت و بيشتر بايد در آرايشگاه زنانه به سر برد و حتي فرصت غذا خوردن هم پيدا نمي كند.
جوانان عاقل و تحصيل كرده و امروزي جامعه ما بايد انديشه كنند كه چرا چنين بلايي را بر سرخود مي آورند؟ آيا خداوند تبارك و تعالي كه انسان را آفريده و خود را احسن الخالقين خوانده به اندازه آرايشگران هم رموز زيبايي و خلقت را نمي داند؟
چرا با خود چنين مي كنيد؟
چرا خود را به دست چنين افرادي مي سپاريد تا هر كاري را كه دوست دارند بر سر عروس معصوم بياورند او را چنين مسخره درست كنند! حال اگر به بلايي كه آرايشگران امروزي به نام ميكاپ و گريم بر سر دختران معصوم و ناآگاه مي آورند بيشتر دقت كنيم، متوجه مي شويم كه تمامي اين موارد بيهوده است و الزامي ندارد و تنها مي توان با يك تغيير ساده، زيبا بود و زندگي و جشن عروسي را آغاز كرد.
ابتدا ابروان عروس را با تيغ مي تراشند و آن را با مداد نقاشي و خال كوبي يا تتو مي كنند، آيا خدا نمي توانست چنين كاري را انجام دهد؟
جالب اينكه ابروها را مدل ابروي شيطان طراحي مي نمايند و فاصله زيادي را بين دو چشم و ابرو ايجاد و اين فاصله را با رنگ هاي نامتناسب و مضر نقاشي مي كنند و حالتي ايجاد مي نمايند كه به جاي زيبايي در عروس، وحشت ايجاد مي كنند و تناسبي را كه خداوند سبحان ايجاد كرد به هم مي زنند! سپس به بهان ايجاد تنوع موها را كوتاه كرده و از پوستيژ استفاده مي كنند كه نتيجه اش هزينه سرسام آور از جيب داماد است
از تمام كساني كه اروپا را از نزديك ديده اند تحقيق كنيد تا مطمئن شويد در اروپا و به خصوص در فرانسه، بلژيك، آلمان، هلند، سوئد و فنلاند؛ اصلا دختران آرايش نمي كنند و فقط زنان بالاي 50 سال گاهي اوقات از رژ لب و آرايش هاي ابتدايي استفاده مي كنند.
معلوم نيست در كشور ما چه اتفاقي رخ داده كه زنان و دختران ما دست به چنين آرايش هاي غليظ مي زنند، به گونه اي كه اگر يك خانم اروپايي چنين صحنه اي را مشاهده كند فكر بدي را در مورد زنان و دختران ما خواهد داشت، زيرا در اروپا افراد خاصي چنين آرايشي را دارند، آن هم نه به اين شدت. جالب ست كه اين بلاي آرايشگري به نام گريم محو، گريبانگير دامادها هم شده است و مشاهده مي كنيم كه داماد را همچون زنان آرايش مي كنند.[1]

البته در غالب استان ها مكان هاي توريتسي هست اگر پول نداريم يا وقت نداريم برويم خارج، خارجي ها براي ديدن كشور ما تشريف فرما مي شوند خانم ها و آقايان آنها در لباس پوشيدن اين همه تكلف ندارند
و خانم ها لباس هاي عادي مي پوشند و آرايش هزار و يك قلم ندارند

زوج درماني
در ديناي تخصص اين نوع مشاوره ها در زير مجموعه زوج درماني و زناشويي درماني جا دارد. بماند در ايران افراد زيادي دكان باز مي كنند و بدون توجه به فنون مشاوره هر كاري كه خواستند مي كنند. طوري با يكي از زوجين صحبت مي كنند كه گويي او همسر ندارد و...
البته به قول آيت الله جوادي آملي در دنيا ظلم زياد است ولي ظالم كم است
واقعا افراد زيادي قصد ظلم كردند ندارند و لي مشكل اين است كه «ميل خود» را «حق خود» مي دانند.
دكتر آقاتهراني مي فرمودند حتي در مشاوره هاي حضوري هم اگر انصاف نباشد ده بيست جلسه به دليلي بي انصاف وقت مشاور و خودشان را مي گيرند ولي بي فايده. در يك مشاوره اي انصاف بود و مشكل جدي يك خانواده با بيست دقيقه حل شد. خانم گفت شوهرم اين طور است و اين اشكالات را دارد به آقا گفتم خانم شما مي گويد شما اين صفات مثبت را داريد ولي اين عيب ها را داريد فرمودند بله دارم خودم هم قبول دارم و البته همسر من صفات بسيار خوبي دارند.
بعد گفت: خب من از شماي مشاور كمك مي خواهم تا اين عيب ها را برطرف كنم

.................
1. راز كاميابي در زندگي زناشويي، جمشيد خدادادي، ص181.