جمع بندی ایجاد فراموشی در انسان توسط شیطان
تبهای اولیه
سلام.
آیا شیطان توانایی ایجاد فراموشی در انسان را دارد؟
width: 700 | align: center |
---|---|
[TR] | |
[TD="align: center"]با نام و یاد دوست | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: center"]![]() | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD] | |
کارشناس بحث: استاد حافظ | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD][/TD] | |
[/TR] |
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و تحیت؛
آیا شیطان توانایی ایجاد فراموشی در انسان را دارد؟
از منظر قرآن مهمترین راه نفوذ شیطان در اتباعش، به فراموشی سپردن خداوند است:
«اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولئِكَ حِزْبُ الشَّيْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ»[1]
ترجمه: شيطان بر آنان چيره و مسلط شده و ياد خدا را از خاطرشان برده است، آنان حزب شيطاناند، آگاه باش كه حزب شيطان يقيناً همان زيانكاراناند!
کیفیت این نفوذ اینگونه است که شیطان در مجاری «معرفتی –شناختی» و «گرایشی» انسان نفوذ میکند.
از سوی دیگر، با غبارآلود کردن مجاری ادراکی و گرایشی، مانع از شنیده شدن نجوای علوی توحیدی فطرت میشود. این ندای فطری، در عوالم بالاتر –عوالم ذرّ و میثاقیه- به دلیل مصون بودن از تصرفات شیطان، و گرایشات خاکی نفس، شفافتر و رساتر بوده ولی در این دنیا، از شفافیتش کاسته ميشود و به صورت «نجوا» شنیده میشود. از این رو، یاد خدا که اصلیترین امور فطری است با تزیین و اغوای شیطان از صفحه جان انسان رخت میبندد.
این مضمون در احادیث نیز قابل پیگیری است مثلا در کلامی، امام صادق علیه السلام میفرمایند: هيچ مؤمنى نيست مگر آنكه در باطن قلبش دو گوش هست، در يكى از آن دو شيطان وساوس خود را بر او مىخواند، و در يكى ديگر فرشته خدا مىخواند، و خداى تعالى بنده مؤمنش را به وسيله فرشته تاييد مىكند، و اين همان است كه قرآن مىفرمايد:" وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ".
(عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ، قَالَ: «مَا مِنْ مُؤْمِنٍ إِلَّا وَ لِقَلْبِهِ أُذُنَانِ فِي جَوْفِهِ: أُذُنٌ يَنْفُث فِيهَا الْوَسْوَاسُ الْخَنَّاسُ، وَ أُذُنٌ يَنْفُثُ فِيهَا الْمَلَكُ، فَيُؤَيِّدُ اللَّهُ الْمُؤْمِنَ بِالْمَلَكِ، فَذلِكَ قَوْلُهُ: «وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ»).[2]
در این بیان به راه مقابله با به فراموشی انداختن شیطان نیز تصریح شده و آن «ایمان» راستین به خدای متعال است.
مؤمنان به وسیله تأیید فرشتگان الهی از این گونه امور در امان خواهند ماند.
[/HR][1]. مجادله: ۱۹.
[2]. کافی، دارالحدیث، ج۳، ص ۶۶۴ -۶۶۵.
سلام.
مثلا در مورد زیر :
سرگذشت شگفت انگیز خضر و موسی(ع)
به خاطر بیاور هنگامی که موسی به دوست خود گفت: من دست از طلب برنمی دارم تا به محلّ تلاقی دو دریا برسم، هر چند مدّت طولانی به راه خود ادامه دهم. هنگامی که به محلّ تلاقی آن دو دریا رسیدند، ماهی خود را (که برای تغذیه همراه داشتند) فراموش کردند و ماهی راه خود را در پیش گرفت (و روان شد). هنگامی که از آنجا گذشتند، موسی به یار همسفرش گفت: غذای ما را بیاور که از این سفر، سخت خسته شده ایم. او گفت: به خاطر داری هنگامی که ما به کنار آن صخره پناه بردیم (و استراحت کردیم) من در آنجا فراموش کردم جریان ماهی را بازگو کنم. این شیطان بود که یاد آن را از خاطر من برد، ماهی به طرز شگفت انگیزی راه خود را در دریا پیش گرفت! (موسی) گفت این همان است که ما می خواستیم و آنها از همان راه بازگشتند؛ در حالی که پی جویی می کردند».
.....
شیطان فقط در زمینه ی از یاد بردن خدا فراموشی ایجاد می کند یا توانایی ایجاد فراموشی در کارهای مختلف هم دارد ؟
مثلا ممکن است شیطان کاری را که انسان در یک برهه زمانی اشتباه می داند و انجام نمی دهد و در آینده همان کار را با ایجاد فراموشی در انسان باعث انجامش توسط انسان شود ؟
با سلام و تبریک ایام؛
شیطان فقط در زمینه ی از یاد بردن خدا فراموشی ایجاد می کند یا توانایی ایجاد فراموشی در کارهای مختلف هم دارد ؟
میتوان گفت ایجاد فراموشی اختصاصی به «یاد خدا» ندارد.
همانطور که در آیاتی که ترجمه آن را بیان کردید [FONT=Traditional Arabic]آمده:
«و ما أنسانیه إلا الشیطان أن أذکُرَه»
«و جز شیطان از خاطرم نبرد که آن را به یاد داشته باشم».
فقط این سؤال باقی میماند که چگونه انبیاء مورد تصرفات اینچنینی شیطان قرار میگیرند.
علامه طباطبایی در مورد چگونگی نسبت دادن فراموشی به جناب خضر میگوید:
اگر مسأله فراموشی را به شیطان و تصرفات او نسبت داده عیبی و اشکالی ندارد و با عصمت انبیا از تصرف شیطان منافات ندارد زیرا انبیا از آنچه برگشتش به نافرمانی خدا باشد (از آن جمله سهلانگاری در اطاعت خدا) معصومند، نه مطلق ایذاء و آزار شیطان حتی آنهایی که مربوط به معصیت نیست، زیرا در نفی اینگونه تصرفات دلیلی در دست نیست بلکه قرآن کریم اینگونه تصرفات را برای شیطان در انبیاء اثبات نموده است آنجا که میفرماید: «و اذکر عبدنا ایوب إذ نادی ربه أنی مسنی الشیطان بنصب و عذاب». (ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۳، ص ۴۷۳).
این فراموشی توسط شیطان باعث ساقط شدن عذاب یا پاداش می شود ؟
با سلام؛
تا جایی که انسان آگاهانه و آزادانه و عالمانه در انجام عملی دخیل نباشد، عذابی در پی نخواهد داشت مگر آنجا که شخص خود با اختیار خود باعث زوال عقل یا زوال آگاهی و التفات خود گردد
سؤال:
آیا شیطان میتواند غیر از خدا، انسان را در موضوعات و مقولات دیگر نیز به فراموشی بیندازد؟
پاسخ:
با عنایت به کریمههای قرآنی، میتوان دریافت که یکی از عوامل فراموشی در انسان، شیطان است. از جمله نمونههای قرآنی، تصریحی است که در فراز پایانیِ آیه ۶۸ از سوره انعام آمده است:
«... وَ إِمَّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطانُ فَلا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمين».
ترجمه: «... و اگر شيطان تو را [نسبت به ترك مجلسشان] به فراموشى اندازد، پس از ياد آوردن [به سرعت بيرون برو و] با گروه ستمكاران منشين».
همچنین، گاه شیطان با ایجاد فراموشی در امور عادیِ زندگی سبب میگردد تا انسان از آنچه مایه سعادت و کمال وی است فروماند. نمونهی قرآنی این مصداق، در سورهی مبارکه کهف، آیات ۶۳ – ۸۳ ذیل داستان حضرت موسی علیهالسلام بیان شده است.
گاهی نیز شیطان با وسوسه (فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطانُ قالَ يا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْكٍ لا يَبْلى- الَّذي يُوَسْوِسُ في صُدُورِ النَّاس) (۱) یا با سوگند دروغ در قالبِ ناصحی دلسوز (وَ قاسَمَهُما إِنِّي لَكُما لَمِنَ النَّاصِحينَ) (۲) و یا با وعدههای دروغین (يَعِدُهُمْ وَ يُمَنِّيهِمْ وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلاَّ غُرُورا- الشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَ يَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشاء ...) (۳) و زیبا جلوهدادن اعمال زشت آدمی («وَ إِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ ...» - «... وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ ما كانُوا يَعْمَلُون» - «... فزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُم ...» (۴)، تلاش میکند تا با هر نحوی که هست انسان را به نافرمانی در مقابل خالق و فراموشی پروردگار بکشاند (اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِكْرَ اللَّه ...) (۵) که لازمهی این خدافراموشی، به تصریح قرآن، خود فراموشی خواهد بود («وَ لَا تَكُونُواْ كاَلَّذِينَ نَسُواْ اللَّهَ فَأَنسَئهُمْ أَنفُسَهُم ...») (۶).
اما باید توجه داشت که ایجاد فراموشیِ شیطان در انسان از طریق تصرفات فیزیولوژیکی نخواهد بود؛(۷) بلکه با وسوسه و زیباجلوهدادن برخی امور، «توجه و التفاتِ» انسان را از امور پراهمیتِ مدنظرش بازداشته و در نتیجهی این بیتوجهی و عدم التفات، آن مهم به فراموشی سپرده خواهد شد؛ و الا تا وقتی که انسان نسبت به موضوعی التفات داشته باشد –و به اصطلاح بدان ذاکر باشد- آن را فراموش نخواهد کرد. در حقیقت، فراموشی لازمهی طبیعی قطع ذکر و التفات انسان به امور مهم –از جمله خداوند- است و کار شیطان تنها این است که از طریق وسوسهگری، در این التفات و توجه داشتن به امور مهم اختلال و پارازیت ایجاد کند.
نکته پایانی آن که راه در امان ماندن از وساوس و تسلط شیطان، ایمان راستین و دوام ذکر و پناه بردن به قلعه و حصار توحید است؛ چرا که خداوند در قرآن فرمود:
«إِنَّ عِبادي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوينَ» (۸)
ترجمه: قطعاً تو را بر بندگانم تسلّطى نيست، مگر بر گمراهانى كه از تو پيروى مىكنند.
و نیز امام صادق (علیهالسلام) در حدیثی فرمود:
«هيچ مؤمنى نيست مگر آنكه در باطن قلبش دو گوش هست، در يكى از آن دو شيطان وساوس خود را بر او مىخواند، و در يكى ديگر فرشته خدا مىخواند، و خداى تعالى بنده مؤمنش را به وسيله فرشته تاييد مىكند، و اين همان است كه قرآن مىفرمايد:" وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ".». (۹)
نتیجه:
با عنایت به آیات سوره کهف (آیه ۶۳-۸۳) و آیه ۶۸ از سوره انعام میتوان گفت ایجاد فراموشی شیطان در انسان، اختصاصی به «یاد خدا» نداشته، در اموری که فراموش شدنشان موجب به تأخیر افتادن یا تضییع سعادت و نیکبختی انسان باشد نیز در جریان است.
منابع
۱. طه: ۱۲۰؛ ناس: ۵.
۲. اعراف: ۲۱.
۳. نساء: ۱۲۰؛ بقره: ۲۶۸.
۴. انفال: ۴۸؛ انعام: ۴۳؛ نمل: ۲۴؛ نحل: ۶۳.
۵. مجادله: ۱۹.
۶. حشر:۱۹.
۷. این مطلب که شیطان توانایی تصرفات جسمانی در انسان را ندارد مورد تصریح قرآن در آیه ۲۲ از سوره ابراهیم است: «وَ قالَ الشَّيْطانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَ ما كانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لي فَلا تَلُومُوني وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ إِنِّي كَفَرْتُ بِما أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمينَ لَهُمْ عَذابٌ أَليم».
۸. حجر: ۴۲.
۹. کلینی؛ کافی؛ قم: دارالحدیث؛ ۱۴۲۹ق؛ ج۳، ص ۶۶۴-۶۶۵.