اگر قانون اشتباه کرد و سخن غلطی گفت و از آن طرف هم حق اعتراض نداده بود باید چه کنیم؟دموکراسی چه اقتضائی دارد؟
من رفتم سراغ بحث اصلی که دیگر تاپیک را نبندید!
اگر قانون مشکل داشت باید اول برای تصحیح آن اقدام کنیم، سپس وارد رقابت های سیاسی بشیم. (برای تصحیح قانون هم راه های قانونی وجود داره)
آقایانی که سال 88، نظر شورای نگهبان رو نپذیرفتن آیا قبل از انتخابات نمیدونستن که ناظر انتخابات، شورای نگهبانه؟ مگر سال 76 و سال 80 آقای خاتمی از فیلتر همین شورا نگذشته بود؟
اگر قانون مشکل داشت باید اول برای تصحیح آن اقدام کنیم، سپس وارد رقابت های سیاسی بشیم. (برای تصحیح قانون هم راه های قانونی وجود داره)
آقایانی که سال 88، نظر شورای نگهبان رو نپذیرفتن آیا قبل از انتخابات نمیدونستن که ناظر انتخابات، شورای نگهبانه؟ مگر سال 76 و سال 80 آقای خاتمی از فیلتر همین شورا نگذشته بود؟
چگونه به قانون اعتراض کنند؟
قانون که حق اعتراض نداده!!!!
حالا قبل از کاندیدا شدن یا بعد از کاندیدا شدن
فرقی ندارد
به نظرم اگر در سال 84 تعداد بیشتری شرکت کردند به خاطر رای به موسوی بود که تا احمدی نژاد رئیس جمهور نشود
وی در امسال چون دیدند رایشان فایده ای ندارد دیدید که 10 درصد حضور مردم کمتر شد
اما در مورد تلخی آن انتخابات که آنها نظرشان احقاق حقشان بود مثل حضرت زهرا که برای احقاق حق خود اعتراض کرد
اما بگذریم جناب کریم نظر شما در مورد سوال اصلی تاپیک چیست ؟
اگر قانون اشتباه کرد و سخن غلطی گفت و از آن طرف هم حق اعتراض نداده بود باید چه کنیم؟دموکراسی چه اقتضائی دارد؟
من رفتم سراغ بحث اصلی که دیگر تاپیک را نبندید!
با سلام
ما با گفتن بعضی کلمات کلی مثل اینکه سیستم رسیدگی به شکایات نیست وغیره نمی توانیم چیزی را اثبات کنیم وبرای ادعاهای خود نیز یک طرف دعوا را مد نظر بگیریم .
در کشور ما در بخشهای مختلف اعم از سیاسی وحقوقی ارگانهای مختلفی برای رسیدگی به شکایات وجود دارد وکسی قبل از مراجعه به این ارگانها نمی تواند با ادعای اینکه در کشور رسیدگی به شکایات نیست خلاف قانون عمل کند. اصلا مگر می شود کسی خود خلاف قانون عمل بکند وادعا کند که قانون وجود ندارد. بحث ما در عمل عدم رعایت قانون است وزمانی که قانون باشد وکسی خلاف آن عمل کند با ادعای اینکه تنها منجی کشور اوست ولذا می تواند قانون را زیر پا بگذار درست نمی شود واین دور زدن قانون است.
من تاپیک را نخواندم اما یادمه چند سال پیش برای قانون گریز نشان دادن معترضان تصاویری صدا و سیما نشان میداد که در آن معترضان گارد ریل کنار خیابان را میکندند و به وسط خیابان میانداختند تا نیروهای پلیس نیایند اما جالب اینجا بود که چند ماه پیش در تصاویری که از معترضان قبل از انقلاب نشان میدادند همین اتفاق داشت رخ میداد یعنی در آنجا معترضان گارد ریل کنار خیابان را میکندند و به وسط خیابان میانداختند! اولی درسته ولی دومی غلط! این یعنی هدف وسیله رو توجیه میکنه حتی در مورد کسانی که ادعا میکنند اینطور فکر نمیکنند!
با سلام
ما با گفتن بعضی کلمات کلی مثل اینکه سیستم رسیدگی به شکایات نیست وغیره نمی توانیم چیزی را اثبات کنیم وبرای ادعاهای خود نیز یک طرف دعوا را مد نظر بگیریم .
در کشور ما در بخشهای مختلف اعم از سیاسی وحقوقی ارگانهای مختلفی برای رسیدگی به شکایات وجود دارد وکسی قبل از مراجعه به این ارگانها نمی تواند با ادعای اینکه در کشور رسیدگی به شکایات نیست خلاف قانون عمل کند. اصلا مگر می شود کسی خود خلاف قانون عمل بکند وادعا کند که قانون وجود ندارد. بحث ما در عمل عدم رعایت قانون است وزمانی که قانون باشد وکسی خلاف آن عمل کند با ادعای اینکه تنها منجی کشور اوست ولذا می تواند قانون را زیر پا بگذار درست نمی شود واین دور زدن قانون است.
باسلام
به هر حال شما جواب سوال منو ندادی
من می گویم اگر باید به همه قانون عمل کرد پس هیچ اعتراضی نباید کرد
حتی شما نباید اعتراض به بحث حجاب رضاخان می کردی!!!!
لکن اعتراض حق مردم است
پس نباید همیشه به قانون عمل کرد
به هر حال شما جواب سوال منو ندادی
من می گویم اگر باید به همه قانون عمل کرد پس هیچ اعتراضی نباید کرد
حتی شما نباید اعتراض به بحث حجاب رضاخان می کردی!!!!
لکن اعتراض حق مردم است
پس نباید همیشه به قانون عمل کرد
باز که به خانه اول برگشتید ما همان اول توضیح دادیم که رژیم پهلوی به زور وتوسط بیگانگان بر سر کار آمده بود ومشروعیتی نداشت سوای اینکه بحث قانون هم نبود بلکه رضاخان به تنهایی ومستبدانه هر چه خودش دوست داشت باید اجرا می شد ومقایسه این مساله با نظام فعلی که قانون وروش حکومتی نظام به همه پرسی گذاشته شده است خیلی فرق می کند.
سوال: مرز بین قانون گرایی واعتراض به قانون چیست؟آیا فتنه گران سال88قانون گریزی کردند،چرا؟ آیا حکومت ولایت فقیه در تضاد با دموکراسی است؟
جواب:
قانون چیزی است که با توجه به باورها ومقدسات وارزشهای موجود در یک کشور برای تبیین نوع حکومت وقوای اصلی موجود در آن وتبیین وظایف آن بر اساس ارزشهای دینی وملی از جانب نخبگان مردمی تدوین می شود وپس از همه پرسی به اجرا گذاشته می شود که این قانون اساس است، ودر کنار آن برای هرقوه وموسسه ای نیز با توجه به وظایفش قانونی تدوین می شود.
قانون اساسی چیزی است که بعد از همه پرسی قطعی می شود واگر ایراداتی هم داشته باشد با تشخیص مراکز مربوطه وتشخیص ولی فقیه بازنگری وتصحیح می شود، فلذا اعتراض به اصل قانون اساسی معنی ندارد.
اما در اجرای قانون اساسی مسئول ویا مسئولانی چه بسا کوتاهی کنند وبر خلاف قانون عمل نمایند البته این فقط مربوط به قانون اساسی نیست وشامل قوانین دیگر نیز می شود، ومردم نسبت به این عملکردها اعتراض داشته باشند که در این صورت خود قانون بسترها و راههای را برای ابراز اعتراض مردم قرار داده است وباید داشته باشد تا مردم اعتراض خود به گوش دست اندر کاران برسانند. هرچند در حکومت علوی آنقدر شرایط مهیا است که مردم راحت نزد مسئولان رفته واعتراض خود را انجام دهند که در سیره امام علی علیه السلام این مساله موجود است، واگر در جامعه ما جا نیفتاده به خاطر دوری از اصول وسیره علوی می باشد. به هر در یک جامعه اسلامی باید مردم بتوانند راحت درد ودل خود را به گوش جهانیان برسانند. البته باید شرایط را در نظر گرفته واجازه نداد که نوع اعتراض باعث سوء استفاده دشمنان شود امری که در فتنه 88رخ داد ودر این تاپیک مورد سوال است.
آیا فتنه گران سال88قانون گریزی کردند،چرا؟
جواب:
متاسفانه کسانی که فتنه 88بر پا کردند دم از قانون زدند در حالی که خود بارها قانون شکنی کردند، اولا شخص اول این فتنه قبل از اینکه شمارش آراء شروع شود خود را برنده انتخابات اعلام کرد وبعضی ها نیز به او تبریک گفتند که این در واقع روشن کردن کبریت فتنه وآشوب بود، در حالی که مرجع معرفی نامزد منتخب وزارت کشور می باشد.
دومین قانون شکنی زمانی رخ داد که بعد از اعلام نتایج انتخابات آقایان موسوی وکروبی به جای اعتراض به مراکز قانونی مثل وزارت کشور وشورای نگبهان مردم را به خیابانها کشیدند وچه ضربه ها وآسیب ها که به کشور وارد نکردند. وبهترین دلیل در نادرست این اقدامات حمایت کشورهای غربی ودشمنان قسم خورده ایارن از این فتنه گران واقدامات بعد از انتخابات آنها بود، سردمداران آمریکا که به خاطر حضور پرشور مردم درانتخابات سخن از تغییر سیاستهای خود می گفتند با ادامات این حضرات سیاست وبیانات خود را کاملا تغییر داند وسخن از براندازی نظام گفتند.
این آقایان اصلا به مراکز مربوطه مراجعه نکردند که هیچ با شمارش دوباره آراء نیز زیر بار شکست نرفتند.
جمهوری اسلامی ایران چه راههایی را برای ابراز اعتراض مردم قرار داده است؟
جواب:
اولا در نظام اسلامی راههای قانونی مثل شورای نگهبان، وزارت کشور ومراکزی از این قبیل برای پیگیری اعتراضات وجود دارد تا با بیان دلایل ومستندات اشخاص دنبال احیاء حقوق خود باشند، در عین حال در صورت درخواست اعتراض خیابانی از وزارت کشور این وزارت با در نظر گرفتن شرایط اگر امکانش باشد این اجازه را می دهد که مردم اعتراض خود را علنی اعلام کنند اما فتنه گران اولا برای اعتراضات خود درخواست مجوز نکردند وسوای آن در شرایطی که منافقان وآشوب گرانی وارد کشور شده اند تا با سوء استفاده از این شرایط التهاب در کشور به وجود آورند ووجود این اعتراضات جان مردم واموالشان را در معرض خطر قرار می دهد حق ندارد اجازه این راهپیمایی را بدهد فلذا باید التهاب موجود مقداری بخوابد تا امکان این اعتراضات به وجود آید که فتنه گران متاسفانه بدون در نظر گرفتن مصالح کشور و جان ومال مردم این اقدامات را به راه انداختند وثمره آن هرج ومرج وتحمیل هزینه های زیاد بر مردم بود که تعدادی نیز متاسفانه در این اقدامات جان خود را از دست دادند.
آیا حکومت ولایت فقیه در تضاد با دموکراسی است؟
جواب:
آن چیزی که در تضاد با دموکراسی است استبداد ودیکتاتوری وعدم رعایت حقوق مردم است در حالی که ولایت فقیه برای نظارت بر اعمال قوای مختلف برای جلوگیری از استبداد می باشد، سوای این مطلب ارزشها ومقدسات مردم برای آنها از هز چیزی مهمتر است وبرای حفظ این ارزشها شخصی لازم است که متخصص در این مورد باشد واز اینکه کشوری که با خون هزاران شهید برای پیاده کردن اسلام به وجود آمده است از مسیر خود خارج نشود واین کار را ولی فقیه انجام می دهد.
خلاصه مطلب اینکه رعایت قانون در همه حال خوب است واحترام گذاشتن به آن احترام به مردم می باشد ودر کنار آن بهترین راه برای احقاق حقوق خود مسیرهای قانونی می باشد والا کشاندن مساله به میان مردم وخیابانها اسباب سوء استفاده مغرضان ودشمنان را فراهم خواهد کرد.
کاربر مهمان خوش آمدید
اگر قانون مشکل داشت باید اول برای تصحیح آن اقدام کنیم، سپس وارد رقابت های سیاسی بشیم. (برای تصحیح قانون هم راه های قانونی وجود داره)
آقایانی که سال 88، نظر شورای نگهبان رو نپذیرفتن آیا قبل از انتخابات نمیدونستن که ناظر انتخابات، شورای نگهبانه؟ مگر سال 76 و سال 80 آقای خاتمی از فیلتر همین شورا نگذشته بود؟
قانون که حق اعتراض نداده!!!!
حالا قبل از کاندیدا شدن یا بعد از کاندیدا شدن
فرقی ندارد
با سلام
ما با گفتن بعضی کلمات کلی مثل اینکه سیستم رسیدگی به شکایات نیست وغیره نمی توانیم چیزی را اثبات کنیم وبرای ادعاهای خود نیز یک طرف دعوا را مد نظر بگیریم .
در کشور ما در بخشهای مختلف اعم از سیاسی وحقوقی ارگانهای مختلفی برای رسیدگی به شکایات وجود دارد وکسی قبل از مراجعه به این ارگانها نمی تواند با ادعای اینکه در کشور رسیدگی به شکایات نیست خلاف قانون عمل کند. اصلا مگر می شود کسی خود خلاف قانون عمل بکند وادعا کند که قانون وجود ندارد. بحث ما در عمل عدم رعایت قانون است وزمانی که قانون باشد وکسی خلاف آن عمل کند با ادعای اینکه تنها منجی کشور اوست ولذا می تواند قانون را زیر پا بگذار درست نمی شود واین دور زدن قانون است.
من تاپیک را نخواندم اما یادمه چند سال پیش برای قانون گریز نشان دادن معترضان تصاویری صدا و سیما نشان میداد که در آن معترضان گارد ریل کنار خیابان را میکندند و به وسط خیابان میانداختند تا نیروهای پلیس نیایند اما جالب اینجا بود که چند ماه پیش در تصاویری که از معترضان قبل از انقلاب نشان میدادند همین اتفاق داشت رخ میداد یعنی در آنجا معترضان گارد ریل کنار خیابان را میکندند و به وسط خیابان میانداختند! اولی درسته ولی دومی غلط! این یعنی هدف وسیله رو توجیه میکنه حتی در مورد کسانی که ادعا میکنند اینطور فکر نمیکنند!
به هر حال شما جواب سوال منو ندادی
من می گویم اگر باید به همه قانون عمل کرد پس هیچ اعتراضی نباید کرد
حتی شما نباید اعتراض به بحث حجاب رضاخان می کردی!!!!
لکن اعتراض حق مردم است
پس نباید همیشه به قانون عمل کرد
باز که به خانه اول برگشتید ما همان اول توضیح دادیم که رژیم پهلوی به زور وتوسط بیگانگان بر سر کار آمده بود ومشروعیتی نداشت سوای اینکه بحث قانون هم نبود بلکه رضاخان به تنهایی ومستبدانه هر چه خودش دوست داشت باید اجرا می شد ومقایسه این مساله با نظام فعلی که قانون وروش حکومتی نظام به همه پرسی گذاشته شده است خیلی فرق می کند.
سوال:
مرز بین قانون گرایی واعتراض به قانون چیست؟آیا فتنه گران سال88قانون گریزی کردند،چرا؟
آیا حکومت ولایت فقیه در تضاد با دموکراسی است؟
جواب:
قانون چیزی است که با توجه به باورها ومقدسات وارزشهای موجود در یک کشور برای تبیین نوع حکومت وقوای اصلی موجود در آن وتبیین وظایف آن بر اساس ارزشهای دینی وملی از جانب نخبگان مردمی تدوین می شود وپس از همه پرسی به اجرا گذاشته می شود که این قانون اساس است، ودر کنار آن برای هرقوه وموسسه ای نیز با توجه به وظایفش قانونی تدوین می شود.
قانون اساسی چیزی است که بعد از همه پرسی قطعی می شود واگر ایراداتی هم داشته باشد با تشخیص مراکز مربوطه وتشخیص ولی فقیه بازنگری وتصحیح می شود، فلذا اعتراض به اصل قانون اساسی معنی ندارد.
اما در اجرای قانون اساسی مسئول ویا مسئولانی چه بسا کوتاهی کنند وبر خلاف قانون عمل نمایند البته این فقط مربوط به قانون اساسی نیست وشامل قوانین دیگر نیز می شود، ومردم نسبت به این عملکردها اعتراض داشته باشند که در این صورت خود قانون بسترها و راههای را برای ابراز اعتراض مردم قرار داده است وباید داشته باشد تا مردم اعتراض خود به گوش دست اندر کاران برسانند. هرچند در حکومت علوی آنقدر شرایط مهیا است که مردم راحت نزد مسئولان رفته واعتراض خود را انجام دهند که در سیره امام علی علیه السلام این مساله موجود است، واگر در جامعه ما جا نیفتاده به خاطر دوری از اصول وسیره علوی می باشد. به هر در یک جامعه اسلامی باید مردم بتوانند راحت درد ودل خود را به گوش جهانیان برسانند. البته باید شرایط را در نظر گرفته واجازه نداد که نوع اعتراض باعث سوء استفاده دشمنان شود امری که در فتنه 88رخ داد ودر این تاپیک مورد سوال است.
آیا فتنه گران سال88قانون گریزی کردند،چرا؟
جواب:
متاسفانه کسانی که فتنه 88بر پا کردند دم از قانون زدند در حالی که خود بارها قانون شکنی کردند، اولا شخص اول این فتنه قبل از اینکه شمارش آراء شروع شود خود را برنده انتخابات اعلام کرد وبعضی ها نیز به او تبریک گفتند که این در واقع روشن کردن کبریت فتنه وآشوب بود، در حالی که مرجع معرفی نامزد منتخب وزارت کشور می باشد.
دومین قانون شکنی زمانی رخ داد که بعد از اعلام نتایج انتخابات آقایان موسوی وکروبی به جای اعتراض به مراکز قانونی مثل وزارت کشور وشورای نگبهان مردم را به خیابانها کشیدند وچه ضربه ها وآسیب ها که به کشور وارد نکردند. وبهترین دلیل در نادرست این اقدامات حمایت کشورهای غربی ودشمنان قسم خورده ایارن از این فتنه گران واقدامات بعد از انتخابات آنها بود، سردمداران آمریکا که به خاطر حضور پرشور مردم درانتخابات سخن از تغییر سیاستهای خود می گفتند با ادامات این حضرات سیاست وبیانات خود را کاملا تغییر داند وسخن از براندازی نظام گفتند.
این آقایان اصلا به مراکز مربوطه مراجعه نکردند که هیچ با شمارش دوباره آراء نیز زیر بار شکست نرفتند.
جمهوری اسلامی ایران چه راههایی را برای ابراز اعتراض مردم قرار داده است؟
جواب:
اولا در نظام اسلامی راههای قانونی مثل شورای نگهبان، وزارت کشور ومراکزی از این قبیل برای پیگیری اعتراضات وجود دارد تا با بیان دلایل ومستندات اشخاص دنبال احیاء حقوق خود باشند، در عین حال در صورت درخواست اعتراض خیابانی از وزارت کشور این وزارت با در نظر گرفتن شرایط اگر امکانش باشد این اجازه را می دهد که مردم اعتراض خود را علنی اعلام کنند اما فتنه گران اولا برای اعتراضات خود درخواست مجوز نکردند وسوای آن در شرایطی که منافقان وآشوب گرانی وارد کشور شده اند تا با سوء استفاده از این شرایط التهاب در کشور به وجود آورند ووجود این اعتراضات جان مردم واموالشان را در معرض خطر قرار می دهد حق ندارد اجازه این راهپیمایی را بدهد فلذا باید التهاب موجود مقداری بخوابد تا امکان این اعتراضات به وجود آید که فتنه گران متاسفانه بدون در نظر گرفتن مصالح کشور و جان ومال مردم این اقدامات را به راه انداختند وثمره آن هرج ومرج وتحمیل هزینه های زیاد بر مردم بود که تعدادی نیز متاسفانه در این اقدامات جان خود را از دست دادند.
آیا حکومت ولایت فقیه در تضاد با دموکراسی است؟
جواب:
آن چیزی که در تضاد با دموکراسی است استبداد ودیکتاتوری وعدم رعایت حقوق مردم است در حالی که ولایت فقیه برای نظارت بر اعمال قوای مختلف برای جلوگیری از استبداد می باشد، سوای این مطلب ارزشها ومقدسات مردم برای آنها از هز چیزی مهمتر است وبرای حفظ این ارزشها شخصی لازم است که متخصص در این مورد باشد واز اینکه کشوری که با خون هزاران شهید برای پیاده کردن اسلام به وجود آمده است از مسیر خود خارج نشود واین کار را ولی فقیه انجام می دهد.
خلاصه مطلب اینکه رعایت قانون در همه حال خوب است واحترام گذاشتن به آن احترام به مردم می باشد ودر کنار آن بهترین راه برای احقاق حقوق خود مسیرهای قانونی می باشد والا کشاندن مساله به میان مردم وخیابانها اسباب سوء استفاده مغرضان ودشمنان را فراهم خواهد کرد.