امر به معروف و نهی از منکر در کلام علی علیه السلام

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
امر به معروف و نهی از منکر در کلام علی علیه السلام

الف: فضیلت امر به معروف و نهی از منکر

امر به معروف برتر از جهاد

حضرت علی علیه السلام اهمیّت امر به معروف و نهی از منکر را در مقایسه با جهاد در راه خدا این گونه بیان می فرمایند: همه اعمال نیک و حتی جهاد در راه خدا در مقایسه با امر به معروف و نهی از منکر مثل قطره در مقابل دریاست. همچنین امام علیه السلام در پاسخ به این شبهه که ممکن است بر اثر امر به معروف و نهی از منکر جان یا روزی کسی به خطر بیفتد می فرمایند:
امر به معروف و نهی از منکر نه اجل کسی را نزدیک می سازد و نه روزی او را کم می کند.
امر به معروف و نهی از منکر دو صفت الهی

حضرت علی علیه السلام در اهمیّت امر به معروف و نهی از منکر، آن دو را اوصاف الهی می شمارند: امر به معروف و نهی از منکر دو صفت از صفات پسندیده خداوند سبحان است و این دو مرگ کسی را نزدیک نمی کنند و روزی را نمی کاهند.
امر به معروف برترین اعمال

علی علیه السلام در تبیین اهمیّت مسأله امر به معروف و نهی از منکر می فرمایند:
«امر به معروف با فضلیت ترین اعمال بندگان خداست» و در جای دیگر می فرمایند: هدف نهایی دین امر به معروف و نهی از منکر و بر پاداشتن حدود الهی است.
امر به معروف و نهی از منکر، نوعی از جهاد

از علی علیه السلام درباره ایمان سؤال کردند، آن حضرت فرمودند: ایمان بر چهار ستون صبر، یقین، عدل و جهاد استوار است، حضرت در ادامه و در معرفی بیشتر جهاد اضافه می کنند: جهاد که از پایه های اصلی ایمان است خود بر چهارگونه انجام می گیرد که دو صورت آن امر به معروف و نهی از منکر است... هر که امر به معروف را به جای آورد، با مومنان همراهی کرده و آن ها را نیرومند ساخته است و هر که نهی از منکر کند در حقیقت بینی منافقان و افراد دو رو را به خاک مالیده است.
ب: تشویق به امر به معروف و نهی از منکر

در موارد بسیاری علی علیه السلام مردم را به امر به معروف و نهی از منکر تشویق فرموده اند؛ به عنوان نمونه به چهار مورد اشاره می شود:
دستور به اجرای امر به معروف و نهی از منکر

حضرت درمناسبت ها و موقعیت های گوناگونی از افراد می خواهند که این دو تکلیف را به جای آورند. از جمله می فرمایند: عمل کننده به نیکی و بازدارنده از شرّ و بدی باش. نیز می فرمایند: امر کننده به معروف و نهی کننده از منکر باش.
سبقت گیری در امر به معروف

مردم بیشتر در امور مادی نظیر کسب مقام و مال به رقابت می پردازند. علی بن ابیطالب علیه السلام به عنوان رهبری الهی که مسئولیّت نشان دادن راه های واقعی کمال را به عهده دارد راه صحیح سبقت گیری را این گونه بیان می کنند:
ای مردم اگربه ناچار می خواهید باهم رقابت کنید، پس چه بهتر که در برپایی حدود الهی و امر به معروف برهم پیشی گیرید و سعی کنید هر یک از شما بیشتر و بهتر از دیگری در این عرصه بکوشد.
اظهار رضایت از آمرین به معروف و ناهین از منکر

چون مردم مصر در مقابل ستم و فساد و تباهی ایستادگی کردند و از رهبران خود در خواست کردند که احکام الهی را رعایت کنند و از ستم خودداری کنند، این کار آن ها که مصداق کامل امر به معروف نهی از منکر، موجب خوشنودی علی علیه السلام شده بود. از این رو آن حضرت هنگامی که مالک اشتر را به عنوان استاندار مصر به آن سرزمین فرستادند، طیّ نامه ای که نوشتند از کار آن ها قدردانی کردند. حضرت در آن نامه فرمودند: این نامه از بنده خدا علی امیرالمؤمنین به سوی آن دسته از مردم مصر است که برای خدا به خشم آمدند، در آن هنگام که در زمین نافرمانی خدا می شد و حقّ خدا رعایت نمی شد و ستم در همه جا شایع بود و نه به معروف عمل می شد و نه از منکر و زشتی جلوگیری به عمل می آمد....
منع از ترک امر به معروف و نهی از منکر

شیوه دیگر از تشویق به رعایت تکلیف امر به معروف و نهی از منکر این است که گاه حضرت به جای امر مستقیم به اجرای این دو تکلیف از ترک این دو مهّم منع فرمودند و می گفتند: از پشت کردن به یکدیگر و ترک امر به معروف و نهی از منکر پرهیز کنید.
ج: ترک امر به معروف... و آثار آن

تسلط بدکاران نتیجه ترک امر به معروف و نهی از منکر

وقتی علی بن ابیطالب علیه السلام دربستر شهادت قرار گرفتند، به امام حسن و امام حسین علیه السلام سفارش های بسیاری درباره رعایت احکام و مقررات اسلامی و نحوه شرکت در فعالیت های اجتماعی کردند.از جمله مواردی که در آن سفارش ها به چشم می خورده توجّه به امر به معروف و نهی از منکر است: امام علیه السلام در قسمتی از این مطالب می فرمایند: از تشویق همدیگر به انجام کارهای شایسته و بازداشتن از ارتکاب کار زشت خودداری نکنید و بدانید که اگر این کار راترک کردید بدکاران بر شما مسلط می شوند. وقتی آن ها مسلط شدند هر اندازه دعا کنید دعای شما قبول نمی شود....
عذاب و لعنت و... نتیجه امر به معروف و...

در خطبه قاصعه علی علیه السلام هشدار می دهند و می فرمایند: خداوند سبحان گذشتگان را از رحمت خود دور نکرد مگر به خاطر ترک امر به معروف و نهی از منکر؛ یعنی افراد سفیه را که بی خردانه مرتکب گناه می شدند برای نافرمانی هایشان از رحمت خود دور ساخت و خردمندان و صاحبان اندیشه راهم به جهت ترک نهی از منکر دچار عذاب و لعن کرد.
از دست دادن نیروی تشخیص

از آثار بسیار خطرناک ترک امر به معروف و نهی از منکر آن است که قدرت تشخیص امور از انسان گرفته می شود. ابوجحیفة، از یاران مورد اعتماد علی علیه السلام می گوید: شنیدم که امیرالمومنین علیه السلام درباره امر به معروف و نهی از منکر می فرمودند: بر اثر دور ماندن از رحمت الهی اوّل چیزی که از آن محروم می شوید جهاد با دست است، سپس با زبان و بعد از آن جهاد با قلب هایتان است. آنگاه فرمودند:
کسی که حتی با قلبش به طرفداری از نیکی ها و مبارزه با منکرات برنخیزد، قلبش واژگون می شود یعنی توان تشخیص نیک و بد را از دست می دهد.
شکایت از تارکان امر به معروف و نهی از منکر

علی علیه السلام در ضمن خطبه ای دشمن ترین مردم را در نزد پروردگار عالم دو طایفه معرفی می کنند: دسته اوّل کسانی اند که به جهت نافرمانی خداوند، آن ها را به خودشان واگذاشته است. دسته دوّم گروهی اند که نادانی ها را در خودجمع کرده اند و افراد ناآگاه را گمراه می کنند.
آن حضرت در ادامه می فرمایند: به خدا شکایت می کنم از آن گروهی که با جهل و نادانی زندگی می کنند و در گمراهی می میرند. در نزد آن ها چیزی زشت تر از معروف و پسندیده تر از منکر نیست. اگر کتاب خدا را به صورت صحیح به آن ها ارائه کنید وقعی نمی نهند، ولی اگر در احکام خدا به گونه ای که با میل آن ها هماهنگ شود تحریفی انجام گیرد، آن را با اشتیاق می پذیرند.
ه : وضع امر به معروف و نهی از منکر در آخرالزمان

حضرت امیر علیه السلام در یکی از خطبه ها، ضمن اخبار از حوادث بعد از خود می فرمایند: بعد از من روزگاری خواهد آمد که چیزی در آن پنهان تر از حقّ و آشکارتر از باطل نخواهد بود. و در شهرها چیزی زشت تر از کار نیک و زیباتر از اعمال زشت و منکر نخواهد بود.
و: فلسفه امر به معروف و نهی از منکر و آثار آن

برای امر به معروف و نهی از منکر حکمت های بسیار نقل شده است اما آنچه در برخی از سخنان علی علیه السلام آمده است چنین است:
امر به معروف و نهی از منکر، مایه اصلاح عوام

علی بن ابیطالب علیه السلام در مورد حکمت امر به معروف و نهی از منکر می فرمایند: خداوند متعال فرماندادن به کارهای پسندیده را برای اصلاح عوام و سوق دادن آن ها به راه رستگاری و سعادت واجب کرد. همینطور نهی از منکر و باز داشتن از کارهای ناپسند را واجب فرمود تا از کارهای ناشایست و ارتکاب معاصی کم خردان جلوگیری شود.
موجب سلامت دنیا و آخرت است

امر به معروف و نهی از منکر درفرهنگ اسلامی (برخلاف نظر اغلب مردم که گمان می کنند پایبندی به این دو تکلیف ممکن است به مصالح دنیوی فرد ضرر داشته باشد) از جمله عوامل حفظ سلامت دنیا و حتی آخرت انسان هاست. علی علیه السلام در این باره می فرمایند:
هر که در او سه چیز وجود داشته باشد دنیا و آخرتش سالم خواهد بود: اوّل این که امر به معروف کند و اگر کسی او را به معروف امر کرد آن را بپذیرد. دوّم این که از کارهای زشت نهی کند و خود نیز از مرتکب شدن منکران بپرهیزد.
پابرجایی شریعت و توانمندی مومنان

از علل تشریع امر به معروف برپایی دین ذکر شده است. حضرت امیر علیه السلام می فرمایند: استواری و برپایی دین نتیجه امر به معروف و نهی از منکر است. در جای دیگر می فرمایند: هر که امر به معروف کند، مومنان را تقویت کرده و پشت آن ها را محکم ساخته است و کسی که نهی از منکر کند بینی منافقان را به خاک مالیده است.
ز: مراتب امر به معروف و نهی از منکر

نهی از منکر به شکل های مختلف قابل اجراست و مراتب آن از جهت ثواب و ارزش با همدیگر متفاوتند. علی علیه السلام می فرمایند: گروهی از مردم با دست و زبان و قلب خود به مبارزه با منکرات می پردازند. این طایفه همه خصلت های نیک را در خود جمع کرده اند. گروهی تنها با زبان و قلب، و نه با دست، به مبارزه با منکر برمی خیزند که این طایفه به دو خصلت نیک تمسک جسته اند یکی را رها ساخته اند. گروهی دیگر تنها با قلب خود به مبارزه با منکر می پردازند و مبارزه با دست و زبان را وا می نهند. این گروه تنها به یک خصلت نیکو اکتفا کرده اند امّا دسته ای هم هستند که نه با زبان و نه با قلب و نه با دست با منکرات مبارزه نمی کنند. این ها در حقیقت مردگان زنده نمایند.
ح: ذم آمران بی عمل

در یکی از خطبه های نهج البلاغه علی علیه السلام مردم را نصیحت می کنند و به آن ها از ناپایداری دنیا سخن می گویند و سفارش می کنند که وظایف خود را به طور دقیق انجام دهند در قسمتی از آن می فرمایند:
لَعَنَ اللّه ُ الامرینَ بِالْمَعْروُف التارِکیِنَ لَهُ وَ النّاهیِنَ عَنِ الْمُنْکَر الْعامِلیِنْ بِهِ
خدا لعنت کند کسانی را که امر به معروف می کند، ولی خود به آن پایبند نیستند و نهی از منکر می کنند، ولی خود مرتکب آن می شوند.
این کار نشانه گمراهی
امام علی علیه السلام می فرمایند: در گمراهی فرد همین بس که مردم را به چیزی امر کند که خود آن را به جا نمی آورد و از چیزی بار دارد که خود آن را ترک نمی کند.

رضا;17964 نوشت:

مراتب امر به معروف و نهی از منکر
نهی از منکر به شکل های مختلف قابل اجراست و مراتب آن از جهت ثواب و ارزش با همدیگر متفاوتند. علی علیه السلام می فرمایند: گروهی از مردم با دست و زبان و قلب خود به مبارزه با منکرات می پردازند. این طایفه همه خصلت های نیک را در خود جمع کرده اند. گروهی تنها با زبان و قلب ، و نه با دست، به مبارزه با منکر برمی خیزند که این طایفه به دو خصلت نیک تمسک جسته اند یکی را رها ساخته اند. گروهی دیگر تنها با قلب خود به مبارزه با منکر می پردازند و مبارزه با دست و زبان را وا می نهند. این گروه تنها به یک خصلت نیکو اکتفا کرده اند امّا دسته ای هم هستند که نه با زبان و نه با قلب و نه با دست با منکرات مبارزه نمی کنند. این ها در حقیقت مردگان زنده نمایند.

سلام:Gol:
1- امر به معروف و نهی از منکر با دست و زبان و قلب یعنی چی؟

2- امر به معروف و نهی از منکر چگونه باید اجرا شود تا اثربخش باشد؟

3- چطور کار اشتباه کسی رو بهش گوشزد کنیم که ناراحت نشه و درپی جبران اشتباهش باشه؟

زینب;67340 نوشت:
سلام:gol:
1- امر به معروف و نهی از منکر با دست و زبان و قلب یعنی چی؟

[=century gothic]با سلام
دوست گرامی
[=arial][=arial][=century gothic]امر به معروف و نهی از منکر سه مرتبه و مرحله دارد؛ مرتبه قلبی، مرتبه زبانی و مرتبه عملی.
منظور از «مرتبه قلبی» این است که انسان در درون خویش از منکر نفرت داشته و معروف را دوست بدارد. منظور از «مرتبه زبانی» این است که به هنگام مشاهده منکر، صرفاً نباید به ناخشنودی قلبی و درونی اکتفا شود، بلکه باید این ناخشنودی خود را به زبان نیز آورده، اعتراض و ناخشنودی خود را نسبت به منکر به گوش فرد برسانیم.
مرتبه ایده ال و نهایی امر به معروف و نهی از منکر، مرتبه عملی آن است که باید برای انجام آن دست به عمل بزنیم؛ یعنی اگر مراتب و مراحل قبلی ناکافی و ناکارآمد بود، باید دست به اقدام زده، عملاً برای برچیده شدن منکر و تحقق معروف وارد میدان شویم؛ بیشتر فقها این مرحله از امر به معروف و نهی از منکر را وظیفه حکومت اسلامی دانسته اند و نه وظیفه تک تک افراد.

زینب;67340 نوشت:
2- امر به معروف و نهی از منکر چگونه باید اجرا شود تا اثربخش باشد؟
3- چطور کار اشتباه کسی رو بهش گوشزد کنیم که ناراحت نشه و درپی جبران اشتباهش باشه؟

[=century gothic][=arial]امر به معروف و نهی از منکر به دو شکل قابل اجرا است؛ [=century gothic][=arial]نخست به شکل مبارزه «ایجابی» و مثبت و دوم در قالب مبارزه «سلبی» یا منفی.
مبارزه مثبت به این صورت است که وقتی با منکری مواجه می شویم، با قاطعیت و جدیت تمام در مقابل آن ایستاده و در حد توانایی خویش از وقوع یا تکرار آن جلوگیری نماییم؛ البته باید توجه داشت که قاطعیت و جدیت به معنای تندی و خشونت نیست، بلکه می توان و می باید با نرمی و مهربانی و از سر دلسوزی و با تسلط کامل بر اعصاب با منکرات برخورد کرد و به معروف امر نمود. :Sham:
اصولاً امر و نهی هنگامی تاثیرگذار است که همراه با همدلی و مدارا با مرتکب منکر و تارک معروف باشد؛ به عبارت دیگر، بیزاری و نفرت از منکر نباید به بیزاری و نفرت از مرتکب منکر تبدیل شود.
حضرت امام خمینی (ره) در این باره می فرمایند:
« در باب امر به معروف و نهی از منکر، یکی از مهمات همین رفق نمودن و مدارا کردن است.
ممکن است اگر انسان مرتکب معصیت یا تارکی واجبی را با شدت و عنف بخواهد جلوگیری کند، کارش از معصیت کوچک به معاصی بزرگ یا به رده و کفر منتهی شود؛ در ذائقه انسان امر و نهی تلخ و ناگوار است و غضب و عصبیت را تحریک می کند.
امر به معروف و نهی از منکر باید این تلخی و ناگواری را با شیرینی بیان و رفق و مدارا و حسن خلق، جبران کند تا کلامش اثر کند و دل سخت معصیت کار را نرم و رام نماید.» :Sham:
مبارزه مثبت دارای مراحل بالاتر و جدی تری هم هست که بر عهده حکومت اسلامی است. تعزیر، زندان، اعدام و امثال آن را می توان از مصادیق مبارزه مثبت با منکران به حساب آورد که اجرای آنها از وظایف دولت و حکومت اسلامی است و نه افراد عادی و معمولی.
[=century gothic][=arial]شکل دوم اجرای امر به معروف و نهی از منکر ، مبارزه «سلبی» یا منفی است؛ در جایی که تذکرات و توصیه های گفتاری و برخوردهای عملی، در آن حدی که بر عهده مردم عادی است، تاثیری در جلوگیری از منکرات نداشت، می توان از راه مبارزه منفی وارد شد و آن به این صورت است که مثلاً از نشست و برخاست با مرتکبان گناه و تارکان واجبات پرهیز کرده، دوستی و رفاقت خود را با آنها قطع کنیم. [=century gothic]

[=arial][=arial][=century gothic]برای آنکه بهتر با شکل دوم اجرای امر به معروف و نهی از منکر آشنا گردیم، به یک نمونه عملی آن در تاریخ صدر اسلام اشاره می کنیم:
سه نفر از اصحاب پیامبر اکرم به نام های کعب بن مالک، مراره بن ربیع و هلال بن امیه ، به بهانه هایی واهی و غیرواقعی، از همراهی پیامبر در جنگ تبوک خودداری کردند. پس از برگشت پیامبر از جنگ، به استقبال پیامبر رفتند و سلام کردند؛ اما پیامبر پاسخ سلام آنان را نداد.
سپس به نزد سایر مسلمانان رفتند و هیچ کس حاضر نشد که حتی سلام آنان را پاسخ گوید.
ناراحت و غمگین به خانه بازگشتند، همسران و فرزندان آنان نیز به پیامبر و سایر اصحاب آن حضرت تاسی کرده، از هم کلام شدن با آنان خودداری نمودند. حتی همسران آنان به نزد پیامبر آمده، از آن حضرت کسب تکلیف کردند که آیا لازم است از شوهران خود جدا شوند.
پیامبر فرمود: نه؛ طلاق لازم نیست؛ اما از نزدیک شدن به آن بپرهیزید. اینان که زمین مدینه با آن همه وسعتش برایشان تنگ می نمود تصمیم گرفتند به کوههای اطراف مدینه رفته و تا زمانی که توبه آنان پذیرفته نشود و از سوی جامعه اسلامی مورد پذیرش قرار نگیرند، از کوه پایین نیایند.
به هر حال روزهای زیادی به همین صورت سپری شد، اما وضعیت هیچ تغییری نکرد.
تصمیم گرفتند خودشان هم با یکدیگر سخن نگویند. پس از آن هر کدام به گوشه ای از کوه رفتند و آن قدر گریه کردند تا آن که بالاخره پس از سه روز که از این وضعیت گذشت، این آیه بر پیامبر نازل شد:
«و آن سه نفر که (از شرکت در جنگ تبوک) بازماندند، ( و مسلمانان با آنان قطع رابطه نمودند) تا آن حد که زمین با همه وسعتش بر آنان تنگ شد؛ (حتی) در وجود خویش، جایی برای خود نمی یافتند؛ ( در آن هنگام) دانستند پناهگاهی از خدا جز به سوی او نیست؛ سپس خدا رحتمش را شامل حال آنان نمود. ( و به آنان توفیق داد) تا توبه کنند؛ خداوند بسیار توبه پذیر و مهربان است
یا حق

موضوع قفل شده است