جمع بندی المجالس امانة
تبهای اولیه
سلام علیکم
یک سوالی داشتم:
خیلی شنیدم که می گویند: «المجالس امانة»؛ یعنی مجالس امانت هستند و نباید حرفی بیرون بره. آیا این صحبت کلیت داره یا نه؟
اگر کلیت نداره از کجا بفهمیم چه حرفی را میتونیم نقل کنیم و چه حرفی رو نمی تونیم؟
ممنونم
width: 700 | align: center |
---|---|
[TD="align: center"]با نام و یاد دوست | |
[/TD] | |
[TD="align: center"][/TD] | |
کارشناس بحث: استاد حنیف | |
[TD][/TD] | |
پرسش: خیلی شنیدم که می گویند: «المجالس امانة»؛ یعنی مجالس امانت هستند و نباید حرفی بیرون بره. آیا این صحبت کلیت داره یا نه؟ اگر کلیت نداره از کجا بفهمیم چه حرفی را میتونیم نقل کنیم و چه حرفی رو نمی تونیم؟
پاسخ: رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه واله و سلم) فرمودند: «المَجالسُ بالأمانةِ، ولا يَحِلُّ لمؤمنٍ أنْ يَأثُرَ عن مؤمنٍ ـ أو قالَ: عن أخيهِ المؤمنِ ـ قبيحا؛ «مجلس ها امانتند و روا نيست كه مؤمنى از مؤمن ديگر (يا فرمود از برادر مؤمن خود)، كار ناپسندى را بازگو كند» (۱) و در جای دیگری نقل شده که فرمود: «المَجالسُ بالأمانةِ و إفْشاءُ سِرِّ أخيكَ خِيانَةٌ، فاجْتَنِبْ ذلكَ؛ مجلس ها امانتند و فاش كردن راز برادرت خيانت است. از اين كار دورى كن.» (۲)
مجلس می تواند شامل انواع متفاوتی از دور همی های خانوادگی و دوستانه، تا جلسات اداری و کاری باشد. قدر مسلم در تمام این مجالس، هر حرفی یا حتی عملی که کسی انجام داده و شما می دانید که از افشای آن نزد دیگران ناراحت خواهد شد، باید پوشیده شود و این حرف یا عمل در حقیقت نزد شما امانت است.
رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) یکی از نشانه ها و مصادیق را به این صورت بیان فرموده اند: «إذا حَدَّثَ الرَّجُلُ الحَديثَ ثُمَّ التَفَتَ، فَهِيَ أمانَةٌ؛ هرگاه شخصى سخن بگويد، سپس اطراف خود را بپايد [كه احتمالاً كسى دور و بَر او نباشد تا آن سخن را بشنود]، آن سخن امانت است [و شنونده نبايد آن را به كسى بگويد].» (۳) پس لازم نیست حتما بر عدم بازگویی و راز بودن مطلب تاکید شود؛ بلکه همین اندازه که از قرائن و نشانه ها معلوم شود که دوست ندارند دیگران آن را متوجه شوند، در امانت بودنش کافی ست.
در مورد نشانه ها، باز هم رسول گرامی اسلام فرموده اند: «إنّما يَتَجالَسُ المُتَجالِسانِ بأمانةِ اللّه ِفلا يَحِلُّ لأحَدِهِما أنْ يُفْشيَ على أخيهِ ما يَكْرَهُ؛ وقتى دو كس با هم انجمن مى كنند، آنچه ميانشان مى گذرد امانت خداست و روا نيست كه يكى از آنها چيزى را كه برادرش دوست ندارد به زيان او فاش سازد.» (۴)
در نتیجه می توان گفت منظور از المجالس بالامانه، هر گونه کار و اتفاق و خبری است که ممکن است برای کسی در یک جایی اتفاق بیفتد که بازگویی آن به صلاح وی نیست و وی به افشای آن رضایت ندارد. در عین حال گاهی اوقات ممکن است پوشاندن برخی خبرها، با حقوق مهمتری در تعارض باشد؛ که در این صورت نه تنها قابل گفتن هستند، بلکه به تصریح روایات و دلالت آیات قرآن افشای آنها ضروری ست. قرآن می فرماید: «لاَ یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ اِلاَّ مَنْ ظُلِمَ وَ كَانَ اللَّهُ سَمیِعاً عَلیِماً؛ خداوند دوست ندارد كسی با سخنان خود، بدیها (ی دیگران) را اظهار كند، مگر آن كسی كه مورد ستم واقع شده باشد؛ و خداوند شنوا و داناست.» (۵) و پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «المَجالِسُ بالأمانةِ، إلّا ثلاثةَ مجالسَ؛ مَجلسٌ سُفِكَ فيهِ دمٌ حرامٌ، ومجلسٌ استُحِلَّ فيهِ فَرْجٌ حرامٌ، ومجلسٌ استُحِلَّ فيهِ مالٌ حرامٌ بغيرِ حَقِّهِ؛ مجلس ها امانت هستند مگر سه مجلس؛ مجلسى كه در آن خونى به ناروا ريخته شود و مجلسى كه در آن زِنا شود و مجلسى كه در آن مال حرام، به ناروا حلال گردد.» (۶)
همچنین فرموده اند: «إذا رأيتُم أهلَ الرِّيَبِ والبِدعِ من بَعدي فأظْهِروا البَراءةَ مِنهُم وأكْثِروا مِن سَبِّهِم والقَولِ فيهِم والوَقِيعةِ وناهِبُوهُم كَي لا يَطْمَعوا في الفسادِ في الإسلامِ وتَحْذرَهُم النّاسُ ولا يَتَعلّموا مِن بِدَعِهِم يَكتُبِ اللّه ُ لكُم بذلكَ الحَسَناتِ وتُرفَعْ لكُم بها الدّرَجاتُ في الآخِرَةِ؛ هرگاه شكّاكان و بدعت گذارانِ پس از مرا ديديد، از آنان بيزارى جوييد و تا مى توانيد به ايشان دشنام دهيد و بد بگوييد و بر آنان بتازيد، تا از تباه كردن اسلام نااميد شوند و مردم از آنان بر حذر باشند و از بدعت هاى آنان چيزى نياموزند. بدين سان خداوند در عوضِ آن براى شما ثواب ها مى نويسد و به خاطر اين كار درجات شما را در آخرت رفعت مى بخشد.» (۷)
پی نوشت ها:
۱. محمدی ری شهری، محمد؛ حکمت نامه پیامبر اعظم؛ موسسه علمی دارالحدیث؛ قم ۱۳۸۶؛ ج ۱۴، ص ۱۳۸
۲. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، مترجم شیخی، حمیدرضا، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، قم ۱۳۸۹، ج ۲؛ ص ۲۲۳
۳. محمدی ری شهری، محمد؛ دانشنامه قرآن و حدیث؛ مترجم حمیدرضا، آژیر؛ موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث؛ قم؛ ۱۳۹۱؛ ج ۷؛ ص ۴۱۶
۴. محمدی ری شهری، محمد؛ حکمت نامه پیامبر اعظم؛ موسسه علمی دارالحدیث؛ قم ۱۳۸۶؛ ج ۱۴، ص ۱۴۰
۵. سوره نساء، ۱۴۸
۶. محمدی ری شهری، محمد؛ حکمت نامه پیامبر اعظم؛ موسسه علمی دارالحدیث؛ قم ۱۳۸۶؛ ج ۱۴، ص ۱۳۸
۷. همان؛ ج ۸، ص ۵۲۴