اقسام وحی در قرآن

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اقسام وحی در قرآن

واژه وحی در قرآن به چهار معنا آمده است:

1 ) اشاره پنهانی ؛

2 ) هدایت غریزی ؛

3 ) الهام ( سروش غیبی ) ؛

4 ) وحی رسالی .

1 ) اشاره پنهانی ؛ چنانکه درباره ی حضرتزکریا علیه السلام در قرآن میخوانیم:

« فخََرَجَ عَلىَ‏ قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَى إِلَيهِْمْ أَن سَبِّحُواْ بُكْرَةً وَ عَشِيًّا » ( مریم / 11)

پس، از محراب بر قوم خويش درآمد و ايشان را آگاه گردانيد كه روز و شب به نيايش بپردازيد.



2 ) هدایت غریزی ؛ یعنی رهنمود های طبیعی که در نهاد تمام موجودات به ودیعت نهاده شده است. هر موجودی اعم از جماد ، نبات ، حیوان و انسان ، به طور غریزی راه بقاء و تداوم حیات خود را می داند. از این هدایت طبیعی در قرآن با نام وحی یاد شده است:

« وَ أَوْحَى‏ رَبُّكَ إِلىَ النَّحْلِ أَنِ اتخَِّذِى مِنَ الجِْبَالِ بُيُوتًا وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا يَعْرِشُونَ » ( نحل / 68 )
و پروردگار تو به زنبور عسل وحى [الهام غريزى‏] كرد كه از پاره‏اى كوه‏ها و از برخى درختان و از آنچه داربست [و چفته‏سازى‏] مى‏كنند، خانه‏هايى براى خود درست كن‏.

« ... وَ أَوْحَى‏ فىِ كلُ‏ِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا ... » ( فصلت / 12 )

... و در هر آسمانى كار [مربوط به‏] آن را وحى فرمود ...

3 ) الهام ( سروش غیبی ) ؛ گاه انسان پیامی را دریافت می کند که منشأ آن را نمی داند ، به ویژه در حالت اضطرار که گمان می برد راه به جایی ندارد ، ناگهان درخششی در دل او پدید می آید که راه را بر او روشن می سازد و او را از آن تنگنا بیرون می آورد. این پیام های ره گشا ، همان سروش غیبی است که از پشت پرده ظاهر شده و به مدد انسان می آید. از این سروع غیبی که از عنایت الهی سرچشمه گرفته ، در قرآن با نام وحی تعبیر شده است.

قرآن درباره مادر حضرت موسی علیه السلام می فرماید:

وَ أَوْحَيْنَا إِلىَ أُمّ‏ِ مُوسىَ أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فىِ الْيَمّ‏ِ وَ لَا تخََافىِ وَ لَا تحَْزَنىِ إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَ جَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ( قصص / 7 )

و به مادر موسى وحى كرديم كه: «او را شير ده، و چون بر او بيمناك شدى او را در نيل بينداز، و مترس و اندوه مدار كه ما او را به تو بازمى‏گردانيم و از [زمره‏] پيمبرانش قرار مى‏دهيم.»

إِذْ أَوْحَيْنَا إِلىَ أُمِّكَ مَا يُوحَى * أَنِ اقْذِفِيهِ فىِ التَّابُوتِ فَاقْذِفِيهِ فىِ الْيَمّ‏ِ فَلْيُلْقِهِ الْيَمُّ بِالسَّاحِلِ يَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لىّ‏ِ وَ عَدُوٌّ لَّهُ وَ أَلْقَيْتُ عَلَيْكَ محََبَّةً مِّنىّ‏ِ وَ لِتُصْنَعَ عَلىَ‏ عَيْنىِ( طه / 38 و 39)

هنگامى كه به مادرت آنچه را كه [بايد] وحى مى‏شد وحى كرديم: كه او را در صندوقچه‏اى بگذار، سپس در دريايش افكن تا دريا [رود نيل‏] او را به كرانه اندازد [و] دشمن من و دشمن وى، او را برگيرد. و مهرى از خودم بر تو افكندم تا زير نظر من پرورش يابى.

بر پایه این آیات ، موقعی که موسی (ع) متولد شد ، مادرش نگران حال او شد. ناگهان بارقه ای در خاطرش گذشت که با توکّل بر خدا او را شیر دهد. هر گاه احساس خطر کرد او را در صندوقی چوبین قرار داده بر روی آب رها کند. و نیز بر خاطرش گذشت که طفل به او باز می گردد و هرگز نباید اندوهناک باشد ، زیرا بر خدا اعتماد کرده و طفل را به دست او سپرده است. اینها خاطره هایی بود که بر اندیشه مادر موسی گذر کرد و بارقه امیدی بود که در دل او درخشیدن گرفت. این گونه خاطره های روشن کننده ی راه و نجات دهنده از بیم و هراس ، الهام رحمانی و عنایت ربانی است که در مواقع ضرورت به یاری بندگان صالح می آید.

4 ) وحی رسالی:

وحی بدین معنا شاخصه نبوّت است و در قرآن بیش از هفتاد بار از آن یاد شده است.

وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ قُرْآناً عَرَبِيًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى‏ وَ مَنْ حَوْلَها ... ( شوری / 7 )

و نيز اين قرآن را به زبان عربى بر تو وحى كرديم تا أم القرى و ساكنان اطرافش را بيم دهى.

نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِما أَوْحَيْنا إِلَيْكَ هذَا الْقُرْآنَ وَ إِنْ كُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغافِلينَ ( یوسف / 3 )
با اين قرآن كه به تو وحى كرده‏ايم، بهترين داستان را برايت حكايت مى‏كنيم، كه تو از اين پيش از بی ‏خبران بوده‏اى‏.

طبق گفته ی صدر الدین شیرازی ، پیش از آن که ظاهر پیامبر به نبوّت آراسته گردد ، باطن او حقیقت نبوّت را دریافت کرده بود. در واقع ، پیامبر نخست سفر از خلق به حق را آغاز کرد و پس از وصول به حق ، سفری از جانب حق و همراه با حق به سوی خلق بازگشت. (1)

تفاوت پدیده وحی با الهام:

پدیده وحی هم همانند الهام ، به تابناک شدن درون در مواقع خاص اطلاق می شود. با این تفاوت که منشأ الهام بر گیرنده پوشیده است ، ولی منشأ وحی برگیرنده ی وحی که پیامبرانند روشن می باشد. به همین علت ، پیامبران هرگز در گرفتن پیام آسمانی دچار حیرت و اشتباه نمی شوند ، زیرا بر منشأ وحی و کیفیت انجام آن آگاهی حضوری کاملی دارند.

زراره از امام جعفر صادق علیه السلام می پرسد: چگونه پیامبر (ص) مطمئن شد آن چه به او می رسد وحی الهی است ، نه وسوسه های شیطانی؟

امام علیه السلام پاسخ داد: « إنّ الله إذا اتّخذ عبداً رسولاً أنزل علیه السکینة و الوقار فکان الذی یأتیه مِن قِبَلِ الله مثل الذی یراه بعینه ؛ هر گاه خداوند بنده ای را برای رسالت برگزیند ، به او آرامش و وقار ویژه ای ارزانی می دارد ، به گونه ای که آنچه از جانب حق بدو می رسد ، همانند چیزی خواهد بود که با چشم باز می بیند. »

در حدیثی دیگر سؤال شد: « چگونه پیامبران دانستند پیامبرند؟ »
امام علیه السلام در پاسخ فرمود: « کُشِفَ عنهم الغطاء ... ؛ برای آنان پرده از میان برداشته شد. »

به عبارت دیگر پیامبران هنگامی به پیامبری مبعوث می شوند که از مرحله ی علم الیقین گذشته و عین الیقین را طی کرده و به مرحله ی حق الیقین رسیده باشند.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) صدر الدین شیرازی ؛ شرح اصول کافی ؛ ج 3 ؛ ص 454


منبع : علوم قرآنی ، محمد هادی معرفت

موضوع قفل شده است