جمع بندی استدلال آیه 91 سورۀ مؤمنون بر توحید
تبهای اولیه
سلام. لطفاً استدلال قرآن بر توحید را، مطابق با آیۀ 91 سورۀ مؤمنون شرح بدهید تا بنده سؤالاتم را در این زمینه بپرسم.
مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِن وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ
با تشکر
سلام. لطفاً استدلال قرآن بر توحید را، مطابق با آیۀ 91 سورۀ مؤمنون شرح بدهید تا بنده سؤالاتم را در این زمینه بپرسم.
مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِن وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ
با تشکر
سلام علیکم
خداوند در آیه «مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِن وَلَدٍ وَ مَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَ لَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ» (1) فرمود: هرگز فرزندى برنگرفته است و معبود ديگرى با او نيست، چون در آن صورت هر يك از خدايان، مخلوق هاى خود را تحت تدبيرهاى خاص خود مىگرفتند و اداره مىكردند و افزون بر آن هر يك از خدايان ـ براى توسعه بخشيدن به قلمرو حكومت خود ـ مىكوشيد تا بر ديگران برترى جويد و غلبه كند.
براهین موجود در آیه
در این آیه از قرآن کریم، دو برهان برای توحید خداوند (تبارک و تعالی) وجود دارد:
یکم: برهان تمانع
دوم: برهان تغالب
از فراز «لَذَهَبَ كُلُّ اِله بِما خَلَق» برهان تمانع و از فراز «لَعَلى بَعْضِهِمْ عَلى بَعْض» برهان تغالب را مىتوان استفاده كرد. (2)
«تمانع» مصدر باب تفاعل از ريشه «م ن ع» و در لغت، به معناى اجتناب كردن و سرباز زدن از چيزى است. (3)
در اصطلاح متكلمان، «تمانع»، نام يكى از مهمترين براهين توحيد و به معناى آن است كه هر يک از دو خداى قادر، كارى بكند كه مانع فعل ديگرى باشد. (4) گويا متكلمان در اين اصطلاح و ارتباط آن با معناى لغوى «تمانع» چنين فرض كردهاند كه هر يک از دو خداى مفروض، از پذيرش خواسته خداى ديگر سرباز مىزند، به هر تقدير در وجه نامگذارى اين برهان به «تمانع» گفته شده است كه استدلال در آن مبتنى بر فرض ممانعت دو خداى فرضى از كار يكديگر است. (5)
«تغالب» نیز مصدر باب تفاعل از ریشه «غ ل ب» است و در لغت، به معنای غلبه کردن و چیره شدن بر چیزی است. (6)
دانشواژه «تغالب در اصطلاح متکلمین، عبارت است از چیره شدن یکی از چند خدایان بر خدای دیگر. به این معنا که در صورت وجود بیش از چند خدا، یکی از آنها بر دیگری چیره و غلبه پیدا میکند.
برای برهان تمانع و تغالب، تقریرهای فراوانی ذکر شده است که در این مختصر، نمیگنجد و باید به نگاشتههای مفصل، رجوع نمود.
منابع و مآخذ:
1. مؤمنون: 23/ 91.
2. طباطبایی، سید محمد حسین، الميزان، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ج 15، ص62.
3. زبیدی، مرتضی، تاج العروس، دارالفکر، بیروت، ج11، ص 463 ـ 465، «منع».
4. همدانی، قاضی عبدالجبار، شرح الأصول الخمسه، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ص 187.
5. ابن عاشور، محمد طاهر، التحرير و التنوير، مؤسسه التاریخ العربی، بیروت، ج 17، ص 41.
6. دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، دانشگاه تهران، غلب.
موفق و مؤید باشید.
پرسش:
وجه استدلال به آیه 91 سوره مؤمنون بر توحید را بیان فرمایید.
پاسخ:
در جواب به این سؤال، به تبیین آیه و وجه استدلال به آن پرداخته میشود.
_ مفاد آیه 91 سوره مؤمنون:
خداوند (عز و جل) در آیه «مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِن وَلَدٍ وَ مَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَ لَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ»(1)؛ فرمود: هرگز فرزندى برنگرفته است و معبود ديگرى با او نيست، چون در آن صورت هر يك از خدايان، مخلوق هاى خود را تحت تدبيرهاى خاص خود مىگرفتند و اداره مىكردند و افزون بر آن هر يک از خدايان ـ براى توسعه بخشيدن به قلمرو حكومت خود ـ مىكوشيد تا بر ديگران برترى جويد و غلبه كند.
_ براهین موجود در آیه:
در این آیه از قرآن کریم، دو برهان برای توحید خداوند (تبارک و تعالی) وجود دارد:
یکم: برهان تمانع.
دوم: برهان تغالب.
از فراز «لَذَهَبَ كُلُّ اِله بِما خَلَق» برهان تمانع و از فراز «لَعَلى بَعْضِهِمْ عَلى بَعْض» برهان تغالب را مىتوان استفاده كرد.(2)
«تمانع» مصدر باب تفاعل از ريشه «م ن ع» و در لغت، به معناى اجتناب كردن و سرباز زدن از چيزى است.(3)
در اصطلاح متكلمان، «تمانع»، نام يكى از مهمترين براهين توحيد و به معناى آن است كه هر يک از دو خداى قادر، كارى بكند كه مانع فعل ديگرى باشد.(4) گويا متكلمان در اين اصطلاح و ارتباط آن با معناى لغوى «تمانع» چنين فرض كردهاند كه هر يک از دو خداى مفروض، از پذيرش خواسته خداى ديگر سرباز مىزند، به هر تقدير در وجه نامگذارى اين برهان به «تمانع» گفته شده است كه استدلال در آن مبتنى بر فرض ممانعت دو خداى فرضى از كار يكديگر است.(5)
«تغالب» نیز مصدر باب تفاعل از ریشه «غ ل ب» است و در لغت، به معنای غلبه کردن و چیره شدن بر چیزی است.(6)
دانشواژه: «تغالب در اصطلاح متکلمین، عبارت است از چیره شدن یکی از چند خدایان بر خدای دیگر. به این معنا که در صورت وجود بیش از چند خدا، یکی از آنها بر دیگری چیره و غلبه پیدا میکند.»
برای برهان تمانع و تغالب، تقریرهای فراوانی ذکر شده است که در این مختصر، نمیگنجد و باید به نگاشتههای مفصل، رجوع نمود.
________
(1) مؤمنون/ 91.
(2) طباطبایی، سید محمد حسین، الميزان، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ج 15، ص62.
(3) زبیدی، مرتضی، تاج العروس، دارالفکر، بیروت، ج11، ص 463 ـ 465، «منع».
(4) همدانی، قاضی عبدالجبار، شرح الأصول الخمسه، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ص 187.
(5) ابن عاشور، محمد طاهر، التحرير و التنوير، مؤسسه التاریخ العربی، بیروت، ج 17، ص 41.
(6) دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا، دانشگاه تهران، غلب.