آیه 52 احزاب و همسر دوستی پیامبر

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیه 52 احزاب و همسر دوستی پیامبر

آیه 52 احزاب می گوید پیامبر حتی اگر از زیبایی زنان تعجب کنی و اگر زیبایی آنها تعجب تو را برانگیزد باز هم با این حال حق نداری با آنها از این به بعد ازدواج کنی. یعنی که پیامبر اگر از زنی خوشش می آمد با او ازدواج می کرد بویژه اگر زن زیبا و دارای حسن جمال بود .یعنی یکی از ملاکهای ازدواج پیامبر زیبایی همسرش بوده است. به نظر شما این با شان پیامبر ناسازگار نیست ؟ مفهوم آیه از اینکه می گویداگر تعجب کنی از زیبایی زنان چیست؟

هیوا;23605 نوشت:
آیه 52 احزاب می گوید پیامبر حتی اگر از زیبایی زنان تعجب کنی و اگر زیبایی آنها تعجب تو را برانگیزد باز هم با این حال حق نداری با آنها از این به بعد ازدواج کنی. یعنی که پیامبر اگر از زنی خوشش می آمد با او ازدواج می کرد بویژه اگر زن زیبا و دارای حسن جمال بود .یعنی یکی از ملاکهای ازدواج پیامبر زیبایی همسرش بوده است. به نظر شما این با شان پیامبر ناسازگار نیست ؟ مفهوم آیه از اینکه می گویداگر تعجب کنی از زیبایی زنان چیست؟

با سلام

پیش از پاسخ دو نكته شایان توجه است‌:
1. یكی از احكام ازدواج‌، جواز نگاه بدون قصد شهوت و لذّت‌، به زنی است كه مردی می‌خواهد با او ازدواج كند. فلسفه این حكم‌، انتخاب همسر آینده از روی آگاهی است‌. این امر از پشیمانی و فروپاشی زندگی زناشویی جلوگیری می‌كند.(ر.ك‌: وسایل الشیعه‌، ج 20، باب جواز نگاه به همسری كه قصد ازدواج با او است‌.)
2. بنابر قواعد ادبیات عرب‌، یكی از معانی "لو" شرطیه‌، و وصلیّه است‌. این قسم از "لو" برای فرض و تقدیر استفاده می‌شود به این معنا كه ثبوت جزأ مشروط به وجود فرضی شرط است‌. اگر شرط تحقق یافت جزأ نیز ثابت خواهد شد وگرنه تحققش‌، فرضی بیش نیست در آیه از ازدواج پیامبر با همسر دیگری نهی شده‌، اگر چه پیامبر از او خوشش بیاید.
از نكات بالا استفاده می‌شود كه پیامبر هم مانند دیگران اجازه داشتند به زنی كه با او قصد ازدواج دارند، نگاه كنند.
اما موقعی كه از ازدواج به كلی ممنوع شدند، این شرط نیز (خوش آمدن به هنگام نگاه به قصد ازدواج‌) منتفی خواهد شد; بنابراین‌، جملة "وَ لَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُن‌َّ" شرطی فرضی بیش نیست و معنایش این است كه ای پیامبر اگر می‌خواستی ازدواج كنی و بر فرض آن زن تو را به شگفت می‌آورد، باز هم حق ازدواج نداری‌.(ر.ك‌: الفرقان فی تفسیر القرآن‌، آیت اللّه دكتر صادقی‌، ج 21ـ22، ص 186، انتشارات فرهنگ اسلامی / تحریر و التنویر، ابن عاشور، ج 21، ص 1204، مؤسسه التاریخ / تفسیر نمونه‌، آیت اللّه مكارم شیرازی و دیگران‌، ج 22، ص 394، دارالكتب الاسلامیة‌.)

آیه:

لَا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاء مِن بَعْدُ وَلَا أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ رَّقِيبًا(52)

ترجمه:

پس از اين ديگر ازدواج با زن‏ها بر تو حلال نيست و نه آنكه آنها را به همسران ديگر تبديل كنى گرچه زيبايى (و خوبى) آنها تو را خوش آيد، جز آنكه برده مملوك تو باشد، و خداوند همواره بر هر چيزى مراقب و نگهبان است


تفسیر:


يك حكم مهم ديگر در ارتباط با همسران پيامبر در اين آيه حكم ديگرى از احكام مربوط به همسران پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) بيان شده ، مى فرمايد(بعد از اين ديگر زنى بر تو حلال نيست ، و حق ندارى همسرانت را به همسران ديگرى تبديل كنى ، هر چند جمال آنها مورد توجه تو واقع شود، مگر آنهائى كه به صورت كنيز در اختيار تو قرار گيرند، و خداوند ناظر و مراقب بر هر چيز است )) (لا يحل لك النساء من بعد و لا ان تبدل بهن من ازواج و لو اعجبك حسنهن الا ما ملكت يمينك و كان الله على كل شى ء رقيبا). مفسران و فقهاى اسلام در تفسير اين آيه بحثهاى فراوانى دارند، و روايات مختلفى نيز در اين زمينه در منابع اسلامى وارد شده است ، ما قبلا آنچه را كه از ظاهر آيه در ارتباط با آيات گذشته و آينده - قطع نظر از گفته هاى مفسران به نظر مى رسد ذكر مى كنيم بعد به سراغ مطالب ديگر مى رويم . ظاهر تعبير ((من بعد)) اين است كه بعد از اين ، ازدواج مجدد براى تو حرام است ، بنابراين ((بعد يا به معنى )) بعد زمانى است يعنى بعد از اين زمان ديگر همسرى انتخاب مكن ، يا بعد از آنكه همسرانت را طبق فرمان الهى در آيات گذشته مخير در ميان زندگى ساده در خانه تو و يا جدا شدن كردى و آنها با ميل و رغبت ترجيح دادند كه به همسرى با تو ادامه دهند، ديگر بعد از آنها نبايد با زن ديگرى ازدواج كنى . و نيز نمى توانى بعضى از آنها را طلاق داده ، و همسر ديگرى بجاى او برگزينى ، به تعبير ديگر نه بر تعداد آنها بيفزاى و نه افراد موجود را عوض كن . 1 - فلسفه اين حكم اين محدوديت براى شخص پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) نقصى محسوب نمى شود و حكمى است كه فلسفه بسيار حساب شده اى دارد زيرا: طبق شواهدى كه از تواريخ استفاده مى شود پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) از ناحيه افراد و قبائل مختلف تحت فشار بود كه از آنها همسر بگيرد، و هر يك از قبائل مسلمان افتخار مى كردند كه زنى از آنها به همسرى پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) در آيد، حتى چنانكه گذشت بعضى از زنان بدون هيچگونه مهريه ، حاضر بودند خود را به عنوان ((هبه )) در اختيار آن حضرت بگذارند و بى هيچ قيد و شرط با او ازدواج كنند. البته پيوند زناشوئى با اين قبائل و اقوام تا حدى براى پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) و اهداف اجتماعى و سياسى او مشكل گشا بود، ولى طبيعى است اگر از حد بگذرد، خود مشكل آفرين مى شود، و هر قوم و قبيله اى چنين انتظارى را دارد، و اگر پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) بخواهد به انتظارات آنها پاسخ گويد و زنانى را هر چند به صورت عقد، و نه به صورت عروسى ، در اختيار خود گيرد، دردسرهاى فراوانى ايجاد مى شود. لذا خداوند حكيم با يك قانون محكم جلو اين كار را گرفت و او را از هر گونه ازدواج مجدد و يا تبديل زنان موجود نهى كرد. در اين وسط شايد افرادى بودند كه براى رسيدن به مقصود خود به اين بهانه متوسل مى شدند كه همسران تو غالبا بيوه هستند، و در ميان آنها زنان مسنى يافت مى شوند كه هيچ بهره اى از جمال ندارند، شايسته است كه با زنى صاحب جمال ازدواج كنى ، قرآن مخصوصا روى اين مساله نيز تكيه و تاكيد مى كند كه حتى اگر زنان صاحب جمالى نيز باشند حق ازدواج با آنها نخواهى داشت . بعلاوه حق شناسى ايجاب مى كرد كه بعد از وفادارى همسرانش با او و ترجيح دادن زندگى ساده معنوى پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) را بر هر چيز ديگر، خداوند براى حفظ مقام آنها چنين دستورى را به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) بدهد. و اما در مورد كنيز كه مجاز شده به خاطر آنست كه مشكل و گرفتارى پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) از ناحيه زنان آزاد بود، لذا ضرورتى نداشت كه اين حكم در اين مورد محدود شود هر چند پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) از اين استثناء نيز طبق گواهى تاريخ استفاده نكرد. اين چيزى است كه از ظاهر آيه به نظر مى رسد. 2 - روايات مخالف در روايات متعددى كه بعضى از نظر سند ضعيف و بعضى قابل ملاحظه است جمله لا يحل لك النساء من بعد اشاره به زنانى گرفته شده كه در آيه 23 و 24 سوره نساء تحريم آن بيان گرديده است (مادر و دختر و خواهر و عمه و خاله و…) و در ذيل بعضى از اين اخبار تصريح شده : ((چگونه ممكن است زنانى بر ديگران حلال باشند و بر پيامبر حرام ؟! هيچ زنى بر او جز آنچه بر همه حرام است حرام نبوده است )). البته بسيار بعيد به نظر مى رسد كه اين آيه ناظر به آياتى باشد كه در سوره نساء آمده است ، ولى مشكل اينجاست كه در بعضى از اين روايات تصريح شده مراد از من بعد بعد از محرمات سوره نساء است . بنابراين بهتر اين است كه از تفسير اين روايات كه اخبار آحاد است صرفنظر كنيم و به اصطلاح علم آن را به اهلش يعنى معصومين (عليهم السلام ) واگذاريم چرا كه هماهنگ با ظاهر آيه نيست و ما موظف به ظاهر آيه هستيم و اخبار مزبور اخبارى است ظنى . مطلب ديگر اينكه گروه كثيرى معتقدند كه آيه مورد بحث هر گونه ازدواج مجددى را براى پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) تحريم كرده ، ولى بعدا اين حكم منسوخ شده ، و مجددا اجازه ازدواج به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) داده شده است هر چند پيامبر از آن استفاده نكرد، حتى آيه انا احللنا لك ازواجك اللاتى آتيت اجورهن … را كه قبل از آيه مورد بحث نازل شده ناسخ آن مى دانند و معتقدند گر چه در قرآن قبل از آن نوشته شده در نزول بعد از آن بوده است ! و حتى ((فاضل مقداد)) در ((كنز العرفان )) نقل مى كند كه فتواى مشهور ميان اصحاب همين است اين عقيده در عين اينكه با روايات فوق تضاد روشنى دارد با ظاهر آيات نيز سازگار نيست ، زيرا ظاهر آيات نشان مى دهد كه آيه ((انا احللنا لك ازواجك )) قبل از آيه مورد بحث نازل شده و مساله نسخ احتياج به دليل قطعى دارد. به هر حال ما چيزى مطمئنتر و روشنتر از ظاهر خود آيه در اينجا نداريم و بر طبق آن هر گونه ازدواج جديد و يا تبديل همسران براى پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) بعد از نزول آيه فوق تحريم شده است و اين حكم مصالح مهمى داشته كه در بالا به آن اشاره كرديم . 3 - آيا قبل از ازدواج مى توان به همسر آينده نگاه كرد؟ جمعى از مفسران جمله و لو اعجبك حسنهن را دليل بر حكم معروفى گرفته اند كه در روايات اسلامى نيز به آن اشاره شده ، و آن اينكه : كسى كه مى خواهد با زنى ازدواج كند مى تواند قبلا به او نگاه كند، نگاهى كه وضع قيافه و اندام او را براى وى مشخص كند. فلسفه اين حكم اين است كه انسان با بصيرت كامل همسر خود را انتخاب كند، و از ندامت و پشيمانيهاى آينده كه پيمان زناشوئى را به خطر مى افكند جلوگيرى شود، چنانكه در حديثى از پيامبر اسلام آمده است كه به يكى از ياران خود كه كه مى خواست با زنى ازدواج كند فرمود: انظر اليها فانه اجدر ان يدوم بينكما: ((قبلا به او نگاه كن كه اين سبب مى شود مودت و الفت ميان شما پايدار شود)). در حديثى ديگر از امام صادق (عليه السلام ) مى خوانيم كه : در پاسخ اين سؤ ال كه : ((آيا مرد مى تواند به هنگام تصميم بر ازدواج با زنى او را به دقت بنگرد، و به صورت و پشت سر او نگاه كند))؟ فرمود: نعم لا باس ان ينظر الرجل الى المراءة اذا اراد ان يتزوجها، ينظر الى خلفها و الى وجه ها: ((آرى مانعى ندارد هنگامى كه مردى بخواهد با زنى ازدواج كند به او نگاه كند و به صورت و پشت سر او بنگرد)). البته احاديث در اين زمينه فراوان است ، ولى در بعضى از آنها تصريح شده كه نبايد در اين هنگام نگاه از روى شهوت ، و به قصد لذت بردن باشد. اين نيز روشن است كه اين حكم مخصوص مواردى است كه انسان به راستى مى خواهد در باره زنى تحقيق كند كه اگر شرايط در او جمع بود با او ازدواج كند، اما كسى كه هنوز تصميم بر ازدواج نگرفته ، تنها به احتمال ازدواج ، يا به عنوان جستجوگرى ، نمى تواند به زنان نگاه كند. البته بعضى در آيه فوق اين احتمال را داده اند كه اشاره به نگاههائى باشد كه بى اختيار و تصادفا به زنى مى افتد، در اين صورت آيه دلالتى بر حكم مزبور ندارد و مدرك اين حكم تنها روايات خواهد بود، ولى جمله ((ولو اعجبك حسنهن )): هر چند زيبائى آنها اعجاب تو را برانگيزد با نگاههاى تصادفى و زود گذر هماهنگ نيست ، بنابراين دلالتش بر حكم فوق بعيد به نظر نمى رسد.

خیلی ممنون استفاده کردم ،اما پاسخ دلچسبی نبود چون هنوز بحث زیبایی زنان برام حل نشده و فکر می کنم اینا یه جور توجیه !!!

هیوا;23758 نوشت:
خیلی ممنون استفاده کردم ،اما پاسخ دلچسبی نبود چون هنوز بحث زیبایی زنان برام حل نشده و فکر می کنم اینا یه جور توجیه !!!

باسلام
میشه بگید پاسخ دل چسب !چه پاسخیه؟
و ا در مورد زنان منظورتان مفهوم نیست؟
میشه توضیح دهید؟

تنها یه بخش از جواب مورد تامل می تونه باشه اونهم ،داشتن زنان پیر از سوی پیامبر که دلیلی بوده برای پیشنهاد خواستگاری از سوی افرادی که زنان زیبایی به پیامبر پیشنهاد می دادند و الا ما بقی توجیه مورد پذیرشی نیست . لطفا پاسخی بدهید که مانند آنچه در سطر اول گذشت پذیرفتنی باشد

جناب هیوا « لو » که در این آیه آمده« لو »ی امتناعیه است .مانند آیه 22 سوره انبیاء: لو کان فیهما آلهة الا الله لفسدتا ،یعنی اگر در زمین و آسمان خدایانی غیر خداوند یکتا بود، به یقین تباه می شدند . منظور خداوند این است که اصلا چنین چیزی محال است و لذا با کلمه لو آورده است . یا در جای دیگر می فرماید اگر پیامبر به ما دروغ ببندد رگ گردنش را قطع می کنیم . یعنی محال است او به ما دروغ ببندد . یا آیه 96 بقره که می فرماید اگر آنها[یهودیان] هزار سال عمر کنند .در حالی که هرگز هزار سال عمر نمی کنند .پس کلمه لو در این موارد برای این به کار رفته است که بگوید هرگز چینن چیزی نشده است ولی اگر چنین هم می شد باز حکم همان بود که گفته شد یعنی تو نباید با آنها ازدواج کنی .به اصطلاح امروزی معنی آیه این می شود: به فرض محال که تو از زیبایی آنها خوشت بیاید بازهم نباید با ایشان ازدواج کنی .

موضوع قفل شده است