جمع بندی آیا یک خانم می تواند به رهبری ابراز علاقه کند؟!

تب‌های اولیه

184 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

سلام علیکم
باعرض ادب واحترام به محضر شما خواهرخوب و بزرگوارم

رهگذر آسمان;893826 نوشت:
یه عده یه جوری راجع به عشق رهبری حرف میزنن که من رسما دارم عذاب وجدان میگیرم
که چرا با دیدن ایشون تپش قلب نمیگیرم و اشکام جاری نمیشه ....

happy

رهگذر آسمان;893826 نوشت:
مگه همه خانوما ادعا ندارن که دریای احساساتن و ....
پس چرا الان همگی میخوان ثابت کنن عشقشون به رهبری کاملا عقلانیه به دور از هر احساسی؟

اتفاقا قصدداریم بگوییم عشق الهی هم شور میخواهد هم شعور! اما شوری که منشاء آن شعور است نه بی اساس وپوچ!!

احساس های کور و لحظه ای و بدون نورانیت عقل، قطعا فاقد معنویت است انسان را هم به کمال نخواهد رسانید! واین عقل است که به احساس جهت میدهد و حماسه می سازد و کمال آفرین است!

عشقی که ما از ولایت و رهبری امام خامنه ای حفظه الله دم میزنیم همان عشقی است که برخواسته از شعور است نه یک عشق لحظه ای و کور و بی اساس!! پس یقین بدانید این عشق هم انسان را به کمال می رساند ، و هم ابراز و بیان آن، جان دشمنان اسلام را به لرزه خواهد انداخت!

یازهراسلام الله علیها

یارب;893841 نوشت:
عشقی که ما از ولایت و رهبری امام خامنه ای حفظه الله دم میزنیم

عشقی که دم می زنید و آن را از شور و شعور می دانید را خیلی ها هم دم می زدند اما متاسفانه فقط دم می زدند!!
در کربلا چقدر کم بودند تعدادی که همراه ایشان شدند آنهایی که چون کوفیان فقط دم نمی زدند بلکه تجلی محبت اهل بیت بودند
حتی در بین شهدای کربلا بودند کسانی که اهل شعار و دم زدن هم نبودند اما از آنهایی که خیلی هم از عشق به اهل بیت دم می زدند و نامه می نوشتند و ابراز محبت می کردند هم جلو زدند مثل عزره بن قيس و زهیر بن قین
که همین زهبر نه نامه فدایت شوم آقا بیا برای امام حسین نوشت نه کسی را به سوی امام فرستاد که آقاچان بیا ما منتظر حکومت شماییم و نه وعده یاری امام را در نامه می داد و خود را فدایی امام می دانست اما رسید به آنجایی که آنهایی که از عشق به اهل بیت دم می زدند نرسیدند!!
این عشق و شور را یکی مثل جناب مسلم هم می بیند نامه می نویسد به امام حسین که آقا بیا که مردم کوفه اغلب آماده پشتیبانی شما هستند!! اما متاسفانه تمامش عشقی است که فقط احساس صرف است!! البته خودشان اینطور نمی گفتند!! خودشان عشقشان را همراه با شعور می دانستند!! مگر کسی هم هست که عشق خود را احساس صرف بداند؟؟

اینکه هزار سال گذشته است و هنوز حضرت مهدی هم در پشت پرده غیبت هستند برای این است که فقط احساس و عشق است،فقط همین!!

می گویند در زمان ظهور عقل مردم رشد می کند!! اما ما در پی این هستیم که فدایت شوم و قربانت شوم و عبارات شبهه انگیزی را بگوییم که اگر نگوییم ولایتمان را کامل نکرده ایم و نمی شود با عباراتی که نشود به آن اشکال گرفت این محبت را ابراز کرد!! هنوز هستند عده ای که می خواهند با قمه زدن و کوبیدن شمشیر در سر خود عشقشان به امام حسین را نشان دهند!! و ده ها نمونه اینچنینی دیگر... تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!!

خواستم جواب نوشته قبلی را بدهم پشیمان شدم،به نظرم مطالب این تاپیک به اندازه کافی گفته شده است و جنبه های مختلف را هم خودم و هم برادران توضیح دادند و بیشتر از این طول و تفصیل دادن فایده ای ندارد!! چون همه خود را عاشقی می دانند که عشقشان از شعور و عقلانیت است حتی آنکسی که قمه را به عشق امام حسین بر سر خود می کوبد!! تقبل الله!!

بعدا نوشت:
این نوشته خطاب به شما نیست اما سخن شما سبب شد که این مطالب کلی را بگویم!!

با سلام

رهگذر آسمان;893826 نوشت:
شمایی که میگی عشق به رهبری در طول عشق ولایت و ایناست
به نظرت این طول زیادی طولانی نشده؟؟؟
عشق به خدا
عشق به رسالت
عشق به امامت
عشق به معصومین
عشق به خانواده معصومین
عشق به رهبری
عشق به اولیاءالله
عشق به شهیدان
عشق به فلان مداح

به نظرم بحث به اندازه کافی واضح و مشخصه
ما ایرانیا عادت داریم همیشه چیزایی از خودمون درمیاریم که آدم شاخ درمیاره
بعضی سینه زنی و عزاداری راه میندازن واسه رهبر!
یا مثل اون شخصه که کلیپشم هست که یه قرآنو میده به رهبر میگه تبرکش کن!!
کلا نابغه ایم تو نوآوری های با ارزش نما

یارب;893588 نوشت:
از شما بزرگواران درخواست دارم به پرسشهای زیر پاسخ دهید

1- اگر بنده نوعی،به عنوان یک خانم،از سر عقلانیت ،نه از سر غلیان احساس، به مولایم امام عصر علیه السلام یا به نائب ایشان امام خامنه ای حفظه الله بگویم (بنفسی انت...) دیگر مشکلی ندارد؟!

بنده گفتم که در مورد امام معصوم با افراد غیر معصوم خیلی تفاوت ها هست... امام معصوم استثناست، مثلا به زیارت رفتن امام و همینطور به زیارت انسان مومن سفارش شده... آیا کیفیت این دو تا باید مثل هم باشه ؟!
به محبت داشتن به معصومین و غیر معصومینی که منتسب به معصومین هستند سفارش شده... آیا این دوتا یه اندازه ان؟ هیچوقت یه اندازه نیستن...
به نظرم نحوه ابراز عشق هم به امام معصوم خیلی متفاوته با بقیه... و حتی در ابراز به اونها هم خیلی چیزا باید رعایت بشه تا برسه به بقیه (خیلیا که میکروفون دست میگیرین مداح نیستن حرفاشونم درست نیست به نظر من)
دعاهایی که از طرف معصومین سفارش شدن منافاتی با حفظ حرمت گفتار و کلام ندارن...
در عربی اون لغات "بنفسی انت" توی روابط خاص، مخصوص افراد خاص، و به شکل خاص استفاده نمیشه، شاید جاهای مختلف دیگه ای استفاده بشه که بین خود عرب ها هم خیلی با "فدات بشم" ما فرق داشه باشه ( به قول یکی از دوستان مفهومش مثلا اینه که میخام در راه شما فدا بشم) ، هر چند معنی دو کلمه یکیه اما به اقتضای مکان و زمان استفاده برداشت های مختلفی ازش میشه.... ولی قربون صدقه رفتن ماها دیگه مشخصه جایگاهش کجاست و بیشتر بین چه دسته افراد استفاده میشه.
در مورد رهبر خودشون گفتن از این کلمات استفاده نکنید... پس نیازی به استفاده نیست... اگه نگفته بودن باز هم به دلایل بالا نیازی نبود، اینجا کسی ممکنه تو دلش دوس داشته باشه و بخواد جونشو بخاطر خدا در راه رهبرش فدا کنه به این نیت که شیعه و جامعه اسلامی بهتر حفظ بشه و به قول معروف پیش مرگ رهبر باشه، این بحثش جداست... فقط منظور من اینه دیگه نیاز به گفتن جمله به عنوان مثال " الهی پیش مرگت بشم فدات شم " نیست!
اینجوری باشه باید انتظار داشته باشیم پس فردا افرادی بیان مثلا گل تقدیم کنن و کادوی تولد بدن به دوستان آقا/خانم نامحرم که در راه رهبری ثابت قدمند! دلیلشونم همون چیزایی میگن که ما میگیم... که مثلا فلانی پیرو رهبر هست و رهبر هم که ولی فقیه هست و در راه اسلام زحمت میکشه و منتسب به امامه و الی آخر !!!
طول عشق به ولایته دیگه .. پس اینم جزئشه!!؟! ختم کلام به نظرم هر کس تونست این شبهه بالا رو واسه خودش حل کنه به جواب رسیده ...

یارب;893588 نوشت:
2-اگر ببینید رهبری حفظه الله دارندصحبت میکنند خانم و آقایی هم از صحبت های ایشان دارند اشک میریزند! از کجا میتوانید تشخیص دهید کدامیک از سر عقانیت دارند اشک میریزند کدامیک از سرغلیان احساس ؟!

شاید نتونم تشخیص بدم و به منم ربطی نداره به چه دلیله... اما در کل در نگاه اول حس جالبی ندارم نمیدونم چرا

یارب;893588 نوشت:
3-دعای ندبه برای عموم مردم سفارش شده است درسته؟

تو قسمت اول سعی کردم پاسخ بدم
عذر خواهی میکنم یه کم واضح حرف زدم

???;893850 نوشت:
عشقی که دم می زنید و آن را از شور و شعور می دانید را خیلی ها هم دم می زدند اما متاسفانه فقط دم می زدند!!

بله ! قطعا همینگونه است، اما خیلی ها هم هستند که فقط دم نمیزنند بلکه عمل میکنند!

پس اگر دیدیدم کسی دارد از عشق ولایت دم میزند نمیتوانیم فرض به او بگوییم به جای ابراز کردن اگر راست میگویی برو عمل کن! چه بسا طرف هم عامل است و هم ابراز میکند! از طرفی عشق به ولایت هم باید بیان شود و هم در ولایتمداری باید عامل بود ! خصوصا وقتی دشمن دارد تمام تلاشش را میکند تا ولایت را از بین ببرد زیرا فهمیده تا زمانی افراد در مسیر ولایت باشند نمیتواند آنهارا گمراه کند ،قطعا در مسیر ولایت افراد باید هم شور داشته باشند هم شعور! هم ابراز کنند هم عمل!

دشمن خیلی زیرکانه عمل میکند،نرم نرم!!! و خیلی جاها هم از همین گیر دادن به ابراز ها شروع میشود ! باید تشخیص داد و مراقب بود ....،اینکه بگوییم چگونه باید ابراز کرد و چگونه نکرد خوب است،اما اینکه بگوییم کلا نباید ابراز شود یک زنگ خطر است!!

و از طرفی حتی همین علاقه به اولیای الهی باعث میشود انسان مسیرش را هم پیدا کند و به جاده اصلی هدایت شود،پس علاقه اش هم ارزشمند است اگر با تفکر و عقلانیت باشد

خداوند به همه ما توفیق ولایتمداری را عطا بفرماید ان شاءالله

یازهراسلام الله علیها

یارب;893854 نوشت:
پس اگر دیدیدم کسی دارد از عشق ولایت دم میزند نمیتوانیم فرض به او بگوییم به جای ابراز کردن اگر راست میگویی برو عمل کن! چه بسا طرف هم عامل است و هم ابراز میکند!

سلام علیکم

به نظر شما این را که در هر برحه ای از زمان باید از مواضع رهبری مطلع بود و در هر قضیه ای که به مردم هشدار میدهند باید اطاعت کرد، این مساله را باید به چه کسی گفت؟

غیر از افرادی که خود را پشتیبان ولایت میدانند و قلبا" ایشان را بعنوان یک رهبر الهی قبول دارند و معمولا هم در مسائل روز موضعگیری میکنند و از روی جهالت مواضع خود را به رهبر نسبت میدهند؟

رهبری معظم فرموده اند که من شمشیرم را کشیده ام و از چپ و راست دارم میزنم؟ میدانید این سخن یعنی چه؟ یعنی سربازان در خواب غفلتند که رهبر مجبور شده به میان میدان بیاید

پس بهتر نیست به افرادی که حتی در تنهایی به عکس رهبر ابراز علاقه میکند مسیر درست را نشان داد و این علاقه را به سمت و سوی صحیح هدایت کرد؟

Reza-D;893842 نوشت:
خب مگر قرار بود چه بگویند؟! و اینکه گفتند حضرت آقا چه ربطی به نحوهء ابراز علاقهء ایشان دارد؟!
البته ایشان در پستی منظور خود را توضیح دادند ، صحبت من نسبت به حرف شماست

اگر خواهرم مطلب را برای شما توضیح دادند که فبها نیازی به توضیح من نیست ولی در مورد مطلب خودم با توجه به نوع گفتار احترام امیز ایشان نظرم را دادم
چه بسا که سوال را ما در مواردی که به ان شک داریم می پرسیم و نه در مطلبی که به ان یقین داریم هرکسی از نیت خودش اگاهه .

Reza-D;893842 نوشت:
حتی یک نفر از کاربران در این تاپیک چنین کاری نکرده و چنین حرفی نزده
فقط یک نقل قول بیاورید که کسی کلاً عشق به رهبری را با عشق های مذموم مقایسه کرده باشد

اما در مورد مطلب اینکه درحالت کلی و یک طرفه به محرم و نامحرم ربط دادن و مثالهایی که برخی بزرگواران زدند در این مورد پایه حرف من بود و یک نمونه مثال شما

Reza-D;892564 نوشت:
می دانیم حضرات معصومین(ع) شامل بخش "من یحبک" هستند
پس من می توانم بگویم (زبانم لال) الهی قربان چشم و ابروی حضرت فاط....(س) بروم؟!!

الان افراد سرشناس و بزرگی هستند که هر یک به دلیلی بجز شهوت ، برای عده ای با ارزش هستند
از درجهء پایین شروع کنیم ، امثال ورزشکارها و موزیسین ها و هنرپیشه ها
فلان کارگردان چون مفاهیم زیبایی در فیلم هایش منتقل می کند (مفاهیم معنوی) برای خیلی از خانمها دوست داشتنی است

به درجات بالاتر برسیم ، هنرمندان ، پزشک ها ، فلاسفه و................
اما آیا اگر یک خانم بیاید تاپیک بزند و بگوید من قربان صدقهء اینها می روم و برایشان اشک می ریزم ، باز هم همینطور پاسخش را می دهید؟

منظور من یک چنین مثالهایی بود که در مورد عشق و محبت بیان کردید

Reza-D;892623 نوشت:
حرف بنده این است (کاری به استارتر محترم ندارم) ، در تشخیص خلوص یا عدم خلوص علاقهء ما به دیگران ، شناخت معشوق تمام موضوع نیست که مثلاً اگر فهمیدیم معشوق امام علی(ع) است بگوئیم پس مسئله حل است. این میشود حکایت معروف که: "انشاالله گربه بوده!"

و یک چنین مثالهایی که البته مطلب اصلی مورد نظرم را برای نقل قول پیدا نکردم
برای اینکه دینی متوجه من نباشد به جهت این مطلبم . ان را در پست قبلی ویرایش می کنم و از شما و همه بزرگواران عذز خواهی می کنم .

Reza-D;893842 نوشت:
البه نفرمودید کدام سوال من؟

منظور من سوال استارتر بود عذر خواهی می کنم از بیان ناقصم .
سوال ایشان پیچیده نبود

[="Microsoft Sans Serif"][="Black"]

یارب;893588 نوشت:
از شما بزرگواران درخواست دارم به پرسشهای زیر پاسخ دهید

1- اگر بنده نوعی،به عنوان یک خانم،از سر عقلانیت ،نه از سر غلیان احساس، به مولایم امام عصر علیه السلام یا به نائب ایشان امام خامنه ای حفظه الله بگویم (بنفسی انت...) دیگر مشکلی ندارد؟!

2-اگر ببینید رهبری حفظه الله دارندصحبت میکنند خانم و آقایی هم از صحبت های ایشان دارند اشک میریزند! از کجا میتوانید تشخیص دهید کدامیک از سر عقانیت دارند اشک میریزند کدامیک از سرغلیان احساس ؟!

3-دعای ندبه برای عموم مردم سفارش شده است درسته؟
الان یه خانم وقتی میرسد به این عبارات باید چکار کند؟! خب الان امام عصر علیه السلام نامحرم هستند که !!! این عبارات هم که خطاب به ایشان است!!قلبی هم است و بارمعنایی دارد(یک عبارت بی معنا و صرف گفتن یک جمله نیست!)!!
حالا بفرمایید در چه صورت خانمها این عبارات را به کار ببرند اشکال دارد ،در چه صورت اشکال ندارد؟!

سلام و عرض ادب

قصد شرکت مجدد در بحث رو نداشتم و به نظرم دوستان نظرتاشون رو مستدل گفتن (البته اختلاف جزیی با بعضی نظرات دارم)

یارب;893841 نوشت:
منتظر پاسخ دیگر

صرفا چون مجدد مطرح کردید مواردی رو عرض میکنم.

1- ابراز احساس بر هر مبنایی باشد شامل دو جنبه هست اثر گذاری عام (جنبه ظاهری)، اثر گذاری خاص (جنبه باطنی و فردی)
به خاطر اثر گذاری عام باید در لفظ صحیح باشد
به خاطر اثر گذاری خاص و جنبه فردیش باید به خاطر نیت درست باشد.
بنده خودم رو تا زمانی که شخصی سوال نکرده مجاز به اظهار نظر در مورد جنبه فردیش نمیدونم .

پس حتی اگر کسی به خاطر جنبه غیر عقلانی و از سر احساسات هم در لفظ درست ابراز احساس کنه (به خاطر عدم علم و عدم ارتباط به من) نمیگم اشتباهه و فرض رو بر صحت میذارم اما اگر با لفظ نادرست ابراز احساساتی داشته باشه حتی بر مبنای عقلانیت و نیت درست بهش ممکنه تذکر بدم.

2- همانطور که عرض کردم به بنده مربوط نیست و بنا را بر صحت نیت میذارم.

3- در مورد دعا ( و عبارت به نفسی انت) هم دوستان به نظرم به خوبی پاسخ دادند.

الف) به خاطر عام بودن دعا نمیشود به آن استناد کرد. (همان قضیه ریش که کاربر ؟؟؟ فرمودند)
ب) بحث زنده و مرده که مطرح شد که بنده به این صورت اصلاح میکنم که خطاب در محضر امام با خطاب به صورت غایب میتواند متفاوت باشد
ج) با فرض پذیرش بی اشکال بودن عبارت هم این عبارت بسته به جایگاه و لحن کاربرد میتواند معنی متفاوتی داشته باشد. برای مثال عبارت "جانم به فدایت مولای من" با "قربونت برم عزیزم" متفاوته.
یک مثال هم میزنم مثلا بنده خطاب به حضرت فاطمه زهرا (س) با اینکه به بنده محرم هستند هیچوت نمیگم (اینجا به خاطر رساندن منظور مجبورم بگم چون دوستان خودشون رو میزنن به اون راه متاسفانه) "قربون مامان بزرگ خوشگلم برم" گرچه به لحاظ شرعی تا اونجایی که میدونم اشکالی نداره. و حتی در ذهنم موقع خطاب از حضرت یک فرد با سن بالا تصور میکنم نه یک خانم 18 ساله (سن فوت ایشان بنا بر نظر شیعه)

پس به طور کلی گفتن این عبارت در دعا به نظرم اشکالی ندارد ولی ممکن است در خارج از دعا و با لحن نادرست یا در محضر امام مشکل داشته باشد والله اعلم.

یک موردی که شما خیلی راحت رد میکنید این هست که ما میگوییم شما مبنای عمل معصومین را نشان بدهید و شما میگویید مگر باید همه چیز روایت داشته باشد. نکته این هست که شما دارید استثنایی در مبحث نامحرم ایجاد میکنید بنابراین باید برای این استنثنا دلیلی بیاورید که بر مبنای اشتراکات مبانی موافقین و مخالفین هست. وقتی ما میگوییم روایت بیاوریم داریم به شما کمک میکنیم که ما را قانع کنید وگرنه هر کس میتواند بر مبنای نظر خود رفتار کند و نهایت خودش پاسخگوست. همانطور که معصومین در مباحثات بر مبنای منابع طرف مقابل بحث میکردند.

فرض بگیرید بنده ادعا کنم پیامبر با تمام زنان محرم بود و بگویم به خاطر روحیه معنوی بالا خدا ایشان را استنثا کرده آیا شما نمیگویید چه چیزی را قبول داری مثلا من میگویم قرآن بعد به بنده میگویید خب بر مبنای قرآن ثابت کن (و اصل با من است که ثابت کنم) یا شما بر مبنای قرآن ثابت میکنید که من اشتباه میکنم اگر از قرآن به نتیجه نرسیدیم بر مبنای اشتراکات دیگر مثل سیره نبوی بحث میکنیم تا بحث به سر انجام برسد نمیدانم چرا سر این مساله روش متفاوت هست یا حداقل من اینطور میبینم.

و من الله توفیق
یا حق[/]

shamim313;893874 نوشت:
هرکسی از نیت خودش اگاهه
اگر پست های ابتدایی را مطالعه فرموده باشید ، من بحثم را با سوالی از طرف خودم شروع کردم
در واقع من به عنوان یک پرسشگر دیگر وارد بحث شدم ، گر چه سوال استارتر محترم مبنای پرسش های من بود
اینجا:

پست شماره 5

shamim313;893874 نوشت:
منظور من یک چنین مثالهایی بود که در مورد عشق و محبت بیان کردید
خب اشتباه شما خواهر بسیار گرامی و محترم و برخی دیگر از کاربران دقیقاً همینجاست!
من عشق به رهبری را با عشق به فلان بازیگر مقایسه نکردم
بلکه عاشقان رهبری را با سایر عاشقان مقایسه کردم

اجازه بدهید مثالی بزنم
همانطور که می دانید ، یکی از موارد اختلافی با اهل سنت بر سر این است که آنها میگویند کسانی که پیامبر(ص) را دیده اند
(صحابه) ، همگی انسان های خوبی هستند
اما ما چه پاسخی میدهیم؟ میگوئیم خیر! بلکه آنهایی که حقیقت پیامبر(ص) را فهمیده اند انسان های خوبی هستند
پاسخ اهل سنت چیست؟ میگویند:
"مگر میشود کسی پیامبر(ص) را دیده باشد و با مبانی ناب ایشان آشنا شده باشد ولی آدم خوبی نشده باشد؟!"

در بحث بالا ، حرف شیعه این نیست که مبانی پیامبر ناب نبوده. یا نمیگوید که فهم آن مبانی باعث نمیشود که شخص عاشق پیامبر(ص) بشود
بلکه شیعه میگوید صرف اینکه کسی سخنی را شنید معنایش این نیست که آن سخن را فهمیده باشد
لذا آن دسته از صحابه که شیعه خوب بودن آنها را قبول ندارد ، حرفهای پیامبر(ص) را شنیدند ، ولی نفهمیدند. اما خودشان خیال می کردند که فهمیده اند!

مثال بالا به منظور قیاس نبود فقط برای تبیین بهتر منظور گفته شد
حالا هم حرف دوستان این است که:
"مگر میشود کسی عاشق امام خامنه ای باشد اما عشقش الهی نباشد؟!"

پاسخ این است که بله میشود!
دقت بفرمائید:

بنده نمیگویم عشق به امام خامنه ای نمی تواند الهی باشد
بلکه میگویم هر عشقی به ایشان را نمی توانیم با قاطعیت الهی بدانیم

حق دوست;893883 نوشت:
سلام و عرض ادب

سلام علیکم
عرض ادب و احترام و تشکر از نظرات ارزشمندتان

دقیقا مشکل اینجاست که وقتی آقایان( البته نه همه) لفظ قربان صدقه را دیدند سریع برانگیختند ! در حالی که پرسشگر دارد میپرسد آیا اشکال دارد یک زن عاشق رهبرش( ولی امر مسلمین) باشد؟! و این دوست داشتنش را هم ابراز کند؟! (ایشان از لفظ قربان صدقه استفاه کردند)

آقایان محترم هم همه سوال را رها کردند و این لفظ را گرفتند! درحالی که جنبه سوال در دید اول یک جنبه مثبت است، زیرا رهبر ما یعنی امام خامنه ای حفظه الله در یک جایگاه رفیع معنوی و در جایگاه ولی فقیه و ولی امر مسلمین هستند و یک شخصیت معمولی نیستند!
به همین دلیل بنده در پست های اخیر پرسیدم:

حق دوست;893883 نوشت:
اگر ببینید رهبری حفظه الله دارندصحبت میکنند خانم و آقایی هم از صحبت های ایشان دارند اشک میریزند! از کجا میتوانید تشخیص دهید کدامیک از سر عقانیت دارند اشک میریزند کدامیک از سرغلیان احساس ؟!

تا آقایان را متوجه موضوع کنم!
اینجا آقایان ولایتمدار هرگز نمیگویند (عذرخواهی میکنم این لفظ را به کار میبرم) بی خود میکنند گریه میکنند! مگر نامحرم دیدنش گریه داره!!
چرا این حرف را نمیزنند زیرا دارند در ابتدای امر به جنبهولی بودن و رهبر مسلمین بودن و امام بودن ایشان فکر میکنند نه یک مرد نامحرم!(دقت کنید!) بعد در ادامه درذهن تقسیم بندی میکنند که آیا این گریه از سر شناخت و بصیرت است یا غیر آن!
حال اگر فرض کسی سوال میکرد یه پسری را اگر در خیابان ببینم و براش اشک بریزم اشکالی داره؟!
آیا اینجا دیگر در ابتدای امر بحث ولی فقیه بودن و امام بودن و غیره به ذهن پاسخگو خطور میکند ( قطعا نمیکند )؟!! یا از همان ابتدا مرد بودن و نامحرم بودن طرف مقابل به ذهنش میرسد و پاسخ میدهد؟!

عشق به ولایت ،عشقی است که در طول عشق به معصومین علیهم السلام است و جنبه معنوی آن برجنبه مادی آن غلبه دارد! و این طبیعی است که در ابتدای امر انسان جنبه معنوی آنرا مدنظر میگیرد و پاسخ میدهد!

پس اینجا لازم بود اگر بزرگواران میخواهند خیلی دقیق پاسخ دهند از پرسشگر محترم بپرسند عشق شما چگونه است؟! ومنظور شما از اینکه میفرمایید قربان صدقه میروید چیست! ( که البته بعضا بعضی بزرگوران هم اشاره فرموند)

به همین دلیل هم بنده در اولین پاسخم به ایشان ابتدا جنبه اصلی و بعد معنوی موضوع را توضحی دادم و درپایان از ایشان خواستم که حالا خودشان تشخیص دهند عشقشان از چه نوعی است! تا متوجه شوند این عشق مشکل دارد یا نه!

یارب;891843 نوشت:
ببینید بزرگوار این عشق ،در واقع عشق به مقام ولایت است عشق به مولا و مقدا و رهبر و نا ئب امام عصر روحی و ارواحنافداه بودن است ، نه فرض عشق به یک جنس مخالف و مذکر! یعنی انسان کاملا خودش میتوانند تفاوت این عشق را با عشق های دیگر متوجه شود...
عشقی که شما به امام حسین روحی و ارواحنا فداه دارید چگونه است؟ وقتی قربان صدقه اشان میرود چگونه است؟ در مراتب پایین تر همین حس به رهبری حفظه الله است
عشقی که آقایان به خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها دارند چگونه است؟ در مراتب پایین تر میشود چنین عشقی به رهبری روحی فداه

نه تنها رهبری بلکه علمای دینی که در مسیر ولایت هستند ؛و انسان عاشق و شیفته مقام والای معنوی آنان است نیز همینگونه است ،در واقع این نوع از عشق جنبه معنوی دارد و خیلی ارزشمند است و باعث رشد معنوی انسان میشود

پس تشخیص آن با خود شماست که دوست داشتن شما از چه جنبه و چه نظر است !و همین تشخیص شما میتواند ملاک اشکال داشتن یا نداشتنش را مشخص کند

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
یازهراسلام الله علیها

یازهراسلام الله علیها

[=Microsoft Sans Serif]

تبسم عشق;891102 نوشت:
قربون صدقه

یارب;893903 نوشت:
لفظ قربان صدقه

سلام و عرض ادب
ببخشید اگر کامل نقل قول نمیکنم (چون مطالب در پست قبل آمده)

جسارتم را ببخشید ولی نمیدانم چرا متوجه تفاوت "قربونت برم" با "قربانت شوم" و "جانم به فدایت" نمیخواهید بشوید.
مطلب مشابه این هست که آقایان سایت را با لفظ برادر عزیزم ممکن است خطاب کنم ولی خانم ها را با لفظ خواهر بزرگوار به همان معنی خطاب میکنم و مطمئن هستم شما تفاوتش را میدانید شاید برخی از آقایان ندانند و به کار برند و هیچ نیت بدی هم نداشته باشند و این مطلب هم تاپیکش زده شده و بحث شده.
پس نمیتوان نسبت به لفظ بی تفاوت بود چون نیت مشکلی ندارد.

یارب;893903 نوشت:
دقیقا مشکل اینجاست که وقتی آقایان( البته نه همه) لفظ قربان صدقه را دیدند سریع برانگیختند

استارتر خود باعث این بر انگیختن شد.
اگر کاربر فقط سوال از اصل ابراز محبت میکرد کلام شما به جا بود ولی ایشان با سبک بیان سوال در عمل دارند به طور مستتر نحوه بیان را هم در پرسش مطرح میکنند . در ضمن من هم چیزی نگفتم جز اینکه گفتم بروید تحقیق کنید (یعنی از کارشناس خواستم این تحقیق را بکنند که نکردد) ببنید در زمان ائمه چطور خانم ها به ایشان ابراز ارادت و عشق میکردند شما هم در ابعاد کمتر به رهبری چنین ابراز ارادتی داشته باشید.

یارب;893903 نوشت:
اینجا آقایان ولایتمدار هرگز نمیگویند (عذرخواهی میکنم این لفظ را به کار میبرم) بی خود میکنند گریه میکنند!

بله چنین چیزی (با وجود مقدماتی که خارج از بحث هست) نباید بگویند ولی اگر حرف نامربوطی زد ممکن است بگوید بی خود میکند یا از وی بخواهد بیانش را اصلاح کند. (حالا شما نشنیده اید دلیل بر عدم بیان شدنش نیست)

شما دوست دارید جنبه صحیح (به طور پیشفرض) مساله را در نظر بگیرید و مخالفین (اکثرا) به دو بخش صحیح و غلط تقسیم کردند و احتمال هر دو را دادند.

با تشکر

یا حق

حق دوست;893928 نوشت:
ولی اگر حرف نامربوطی زد ممکن است بگوید بی خود میکند یا از وی بخواهد بیانش را اصلاح کند.

احسنت! اما تاوقتی نمیدانم آیا حرف نامربوطی زده شده یا نه نمیشود موضع گرفت!

حق دوست;893928 نوشت:
شما دوست دارید جنبه صحیح (به طور پیشفرض) مساله را در نظر بگیرید و مخالفین (اکثرا) به دو بخش صحیح و غلط تقسیم کردند و احتمال هر دو را دادند.

بنده هم کاملا قبول دارم هرد و جنبه ممکن است وجود داشته باشد به همین دلیل هم در پایان پاسخم وقتی جنبه مثبتش را توضیح دادم به پرسشگر محترم گفتم
یارب;893903 نوشت:
پس تشخیص آن با خود شماست که دوست داشتن شما از چه جنبه و چه نظر است !و همین تشخیص شما میتواند ملاک اشکال داشتن یا نداشتنش را مشخص کند

حق دوست;893928 نوشت:
جسارتم را ببخشید ولی نمیدانم چرا متوجه تفاوت "قربونت برم" با "قربانت شوم" و "جانم به فدایت" نمیخواهید بشوید.

درخصوص ابراز علاقه هم نکته ای را بگویم

هرکسی ممکن است به زبانی و عبارتی ابراز علاقه کند و ما نمیتوانیم صرف نوع الفاظ ایراد بگیریم!! بله قطعا هرچه شناخت انسان بیشتر میشود نوع الفاظی که به کار میبرد هم متفاوت میشود! ( به قدر و منزلت خویش هرکسی کند ادراک!)

شاید بد نباشد جریانی را بگویم

یه مراسم معنوی بودوقتی مراسم تمام شد و افراد داشتند وسایل را حمع میکردند پیرزنی حدودا 70 ساله عکس رهبری حفظه الله را برداشت و شروع کرد به بوسیدن و گریه کردن و با زبان عامیانه میگفت: الهی دورت بگردم مرد ،خداحفظت کنه ، خداتو رو برای مملکتمون نگه داره ،و مدام عکس را میبوسیدند!
دیدن این صحنه جالب بود، از ایشان پرسیدم خیلی حضرت آقا را دوست دارید؟! با نگاه تعجب و با محکمی گفتند: دوست دارم؟جونم را حاضرم براشون بدم!
گفتم چرا؟ مگر ایشان چه فرقی با بقیه داند؟ با تعجب و غضب گفتند؟ به به! پس شماها چی خوندین؟! مگه نمیدونید ایشون نماینده امام زمانند! حرف ایشون حرف امام زمانه! هرچی میگن باید بگیم چشم( و با دست محکم زدند روی چشمشان)
بنده هم لبخندی زدم و آن خانم را بوسیدم و گفتم ،بله شما درست میفرمایید مادر جان برای ماهم دعا کنید که همیشه مطیع ایشان باشیم... و سر صحبت را باز کردم،بیشتر که با ایشان صحبت کردم فهمیدم حتی سواد هم ندارند!

حال شما اگر بودید چکار میکردید؟ به نظر شما بنده باید به ایشان میگفتم وای خانم محترم! این چه کاری است ؟!چرا دارید عکس نامحرم را میبوسی؟!! این حرفها چیه داری میزنی ؟!!!!

یازهراسلام الله علیها

یارب;893932 نوشت:
حال شما اگر بودید چکار میکردید؟ به نظر شما بنده باید به ایشان میگفتم وای خانم محترم! این چه کاری است ؟!چرا دارید عکس نامحرم را میبوسی؟!! این حرفها چیه داری میزنی؟!!!!
خب اجازه بدهید بنده هم داستانی برای شما بگویم (که البته تمام کاربران بهتر از من می دانند)

شبانی بود که به خداوند میگفت قربان آن موهای خوشکلت بروم
کجایی تا کفش هایت را برایت بدوزم. موهایت را شانه کنم
حضرت موسی(ع) به او اعتراض کرد ، اما خداوند به پیامبرش گفت که نباید به او ایراد بگیری
چون او دارد با زبان خودش با خدایش دردودل می کند

خب پس چرا ما با وهابیت بر سر مادی دانستن خدا اختلاف نظر شدید داریم؟
بیائیم حرف آنها را هم بگذاریم پای حرف آن شبان!
بزرگوار ، آن شبان و آن پیرزن که شما فرمودید ، استثنا هستند و از آنها انتظاری نیست
اما معنایش این نیست که اگر
"هر خانمی" عکس رهبری را بوسید ، با آن پیرزن ساده دل مقایسه اش کنیم

یارب;893932 نوشت:
تا وقتی نمیدانم آیا حرف نامربوطی زده شده یا نه نمیشود موضع گرفت!
موضع در برابر چه؟ (یا که؟)

کاربری سوال می پرسد:

من مالی را برداشته ام و از آن استفاده کرده ام. حکمش چیست؟

شما پاسخ می دهید:

اگر اجازه گرفته اید ، چنین و چنان است
اما اگر اجازه نگرفته اید ، چنین و چنان است

حال اگر بنده بگویم:

خانم "یارب"! چرا دارید در برابر استارتر موضع می گیرید؟! چرا به او تهمت دزدی می زنید؟!

انصافاً چه پاسخی به من خواهید داد؟

عرض سلام و احترام خدمت همه ی سروران
از همه ی شما بزرگواران تشکر می کنم
بنده پاسخ سؤالم را دریافت کردم
سپاس@};-

Reza-D;893941 نوشت:
اما معنایش این نیست که اگر "هر خانمی" عکس رهبری را بوسید ، با آن پیرزن ساده دل مقایسه اش کنیم

بله قطعا همین است! پس اول باید دید طرف مقابل چرا و به چه نیتی دارد این کار را انجام میدهد و در چه جایگاهی قرار دارد!
حتی از رهبری حفظه الله هم که سوال میشود از نظر شرعی اینگونه پاسخ میدهند

سوال : آيا بوسيدن تصاوير امام (قدّس‏ سرّه) و شهدا براى ما زنان از اين جهت که به ما نامحرم هستند، اشکال دارد؟

پاسخ : به‌طور کلى تصوير شخص حکم خود او را ندارد. لذا بوسيدن تصوير به عنوان احترام و تبرک جستن و اظهار محبت در صورتى که قصد ريبه و خوف افتادن به گناه نباشد، اشکال ندارد.

آيت الله خامنه‌ اي، اجوبة الاستفتائات (فارسي)، سئوال 1187

پس اول باید ببینیم طرف مقابل که از فلان لفظ استفاه میکند، چگونه فردی است،ظرفیتش چقدر است و هدفش چیست! بعد برایش متناسب با خودش توضیح دهیم و راهنماییش کنیم
پس اینگونه نیست که بگوییم هرکس فرض به فلان عالم دینی گفت فدات بشم! اشتباه کرده و بی احترامی کرده و از روی هوای نفس بوده و احساس پوک و غیره! و باید میگفت جانم فدای راهتان!

یازهراسلام الله علیها

Reza-D;893944 نوشت:
شما پاسخ می دهید:
اگر اجازه گرفته اید ، چنین و چنان است
اما اگر اجازه نگرفته اید ، چنین و چنان است

احسنت! مشکل اینجاست که برخی بزرگوران دسته بندی نکردند!بلکه از همان اول کلا اشکال کردند و موضع گرفتند!(منظورم شما نیستید،شما هردو حالت را فرمودید) و کلا منکر حالت مثبت آن شدند!!

یازهرا سلام الله علیها

یارب;893952 نوشت:
پس اول باید ببینیم طرف مقابل که از فلان لفظ استفاه میکند
چگونه فردی است؟
ظرفیتش چقدر است و هدفش چیست؟!
بعد برایش متناسب با خودش توضیح دهیم و راهنماییش کنیم
سرکار خانم "یارب" خواهر گرامی ، ما هم دقیقاً همین کار را کردیم

نقل از پست شماره 5

(خطاب به کارشناس):

Reza-D;891829 نوشت:
ایشان فقط از محبت نپرسیدند بلکه از ابراز آن بصورت قربان صدقه رفتن ، اشک ریختن ، احساساتی شدن و.... نیز پرسیدند
لطفاً این مورد را هم درمورد زن و مرد ، هر دو بفرمائید

نقل از پست شماره 9 :

???;891860 نوشت:
باید دید در تاریخ صدر اسلام چگونه این محبت ابراز میشده است؟
آیا زنان نامحرم به پیامبر ابراز عشق و محبت می کردند؟ یا قربون صدقه ایشون می رفتند؟!
آیا مردان نامحرم نعوذ بالله به حضرت فاطمه ابراز عشق می کردند؟

نقل از پست شماره 11 :

Reza-D;891883 نوشت:
حد و حدود این ابراز عشق چیست و چگونه است؟
آیا هیچ نیازی نیست که ما بحث محرم و نامحرم را در نظر بگیریم؟

یارب;893903 نوشت:
پرسشگر دارد میپرسد آیا اشکال دارد یک زن عاشق رهبرش( ولی امر مسلمین) باشد؟! و این دوست داشتنش را هم ابراز کند؟! (ایشان از لفظ قربان صدقه استفاه کردند)
آقایان محترم هم همه سوال را رها کردند و این لفظ را گرفتند! درحالی که جنبه سوال در دید اول یک جنبه مثبت است
خیر بزرگوار به هیچ وجه پاسخ این سوال ، خصوصاً به دلیل استفاده از لفظ قربان صدقه ، جنبهء مثبت نیست! (جنبهء منفی هم نیست)
دقیقاً پاسخ به این سوال نیاز به مقدماتی دارد که خود شما فرمودید:

یارب;893952 نوشت:
اول باید دید طرف مقابل چرا و به چه نیتی دارد این کار را انجام میدهد و در چه جایگاهی قرار دارد!

خب ما هم دنبال فهمیدن همین بودیم و صد بار مطرح کردیم که باید دید هدف و نیت چیست و صرف اشک ریختن معنایش صحیح بودن عشق نیست
اما چرا به قول شما خانمها ، ما از ابتدا مبنا را برمثبت بودنِ موضوع نگذاشتیم؟
به این دلیل:

معین;891534 نوشت:
کارشناس بحث: استاد سجاد و استاد حنیف

وقتی قرار است بحثِ مورد نظر ، از جنبهء معرفتی و اخلاقی نیز بررسی بشود ، دیگر معنا ندارد فرض را بر صحت یا عدم صحت بگذاریم

یارب;893952 نوشت:

پس اول باید ببینیم طرف مقابل که از فلان لفظ استفاه میکند، چگونه فردی است،ظرفیتش چقدر است و هدفش چیست! بعد برایش متناسب با خودش توضیح دهیم و راهنماییش کنیم
پس اینگونه نیست که بگوییم هرکس فرض به فلان عالم دینی گفت فدات بشم! اشتباه کرده و بی احترامی کرده و از روی هوای نفس بوده و احساس پوک و غیره! و باید میگفت جانم فدای راهتان!

خانم یا رب یک چیزی هست به اسم غیرت (که هیچ کس هیچ اشاره ای بهش نکرده)!!! که باعث میشه این عمل چه از روی هوای نفس باشه چه نباشه برای اون خانم گرون تموم بشه!!!

تبسم عشق;891102 نوشت:
من حضرت آقا را خیلی زیاد دوست دارم و تا عکسش را می بینم و یا در تلوزیون آقا را می بینم شروع به قربون صدقه رفتن می کنم
اشکالی داره زنی عاشق رهبرش باشه و این را بروز بده؟!

سلام

جواب را در نکات زیر عرض می کنم:

1-اصل محبت اگر از معرفت و شناخت نشات بگیرد نسبت به امامان معصوم و اولیاء الهی موجب سعادت انسان می شود.

2-ابراز محبت (با شرایط 1) هم فوایدی دارد از جمله برای خود شخص و هم برای جامعه و به نوعی تعظیم شعائر الهی محسوب می شود.

3-در نحوه ابراز محبت دارد باید دقت کرد چون هدف این نیست که محبت به هر زبانی و به هر لغتی ابراز شود بلکه اهداف عالیتری در این موضوع نهفته است اولا رعایت شان و منزلت شخص مقابل لحاظ شود و از الفاظ که نمود خوبی عرفاً ندارد یا الفاظ ابراز محبت مشترکی که معنای دیگری هم می شود از آن استفاده کرد و به آن معانی دیگر هم مستعمل است که موجب سوء برداشت می شود باید به شدت پرهیز کرد و ثانیا تا آنجا که ممکن است از الفاظ ماثور اهل بیت علیهم السلام استفاده نمود که در ادعیه و زیارات به وفور یافت می شود و ثالثا به نماد های مادی و ظاهری (مثل چهره و قد و قامت و ...) در این ابراز محبت ها اشاره نگردد بلکه به مقامات معنوی ایشان اشاره شود.

4-در این ابراز محبت ها هدف را گم نکنیم و بدانیم محبت مقدمه عمل است ، ان کنتم تحبون الله فاتبعونی

Reza-D;893959 نوشت:
سرکار خانم "یارب" خواهر گرامی ، ما هم دقیقاً همین کار را کردیم

کامل از اول همه پرسشو پاسخ ها را اگر وقت میکردید مطالعه بفرمایید به صحبت حقیر پی میبردید!

Reza-D;893959 نوشت:
خیر بزرگوار به هیچ وجه پاسخ این سوال ، خصوصاً به دلیل استفاده از لفظ قربان صدقه ، جنبهء مثبت نیست! (جنبهء منفی هم نیست)

اتفاقا جنبه مثبت دارد( نه اینکه منفی نداشته باشد ،اما جنبه مثبت آن در پاسخ ارجحیت دارد)
آیا قربان صدقه رفتن از بوسیدن بدتر است بزرگورا؟!!

وقتی از رهبری حفظه الله در خصوص بوسیدن عکس نامحرم سوال میشود،چونکه دارند درمورد شخصیت های معنوی مانند امام ره و شهدا سوال میوشد ایشان ابتدا جنبه مثبت آن را مدنظر دارند و در ادامه هم توضیحات تکمیلی میدهند ( تا احتمالات دیگر خارج شود) و حدود مشخص شود! و میفرمایند
به‌طور کلى تصوير شخص حکم خود او را ندارد.لذا بوسيدن تصوير به عنوان احترام و تبرک جستن و اظهار محبت در صورتى که قصد ريبه و خوف افتادن به گناه نباشد، اشکال ندارد.

حال به نظر شما اگر فرض کسی می آمد و ایشان میپرسید« آیا بوسیدن عکس فلان کافر دشمن اسلام و انقلاب اشکالی دارد یا نه » آیا پاسخ ها یکی بود؟

یازهراسلام الله علیها

یکتای بی همتا;893962 نوشت:

سلام

جواب را در نکات زیر عرض می کنم:

1-اصل محبت اگر از معرفت و شناخت نشات بگیرد نسبت به امامان معصوم و اولیاء الهی موجب سعادت انسان می شود.

2-ابراز محبت (با شرایط 1) هم فوایدی دارد از جمله برای خود شخص و هم برای جامعه و به نوعی تعظیم شعائر الهی محسوب می شود.

3-در نحوه ابراز محبت دارد باید دقت کرد چون هدف این نیست که محبت به هر زبانی و به هر لغتی ابراز شود بلکه اهداف عالیتری در این موضوع نهفته است اولا رعایت شان و منزلت شخص مقابل لحاظ شود و از الفاظ که نمود خوبی عرفاً ندارد یا الفاظ ابراز محبت مشترکی که معنای دیگری هم می شود از آن استفاده کرد و به آن معانی دیگر هم مستعمل است که موجب سوء برداشت می شود باید به شدت پرهیز کرد و ثانیا تا آنجا که ممکن است از الفاظ ماثور اهل بیت علیهم السلام استفاده نمود که در ادعیه و زیارات به وفور یافت می شود و ثالثا به نماد های مادی و ظاهری (مثل چهره و قد و قامت و ...) در این ابراز محبت ها اشاره نگردد بلکه به مقامات معنوی ایشان اشاره شود.

4-در این ابراز محبت ها هدف را گم نکنیم و بدانیم محبت مقدمه عمل است ، ان کنتم تحبون الله فاتبعونی



برای نکته سه به نظرم می آید که باید بیشتر توضیح دهم که الان برخی از مطالب دوستان را خواندم دیدم بیشتر اشکالشان متوجه همین موضوع است و به حق هم تذکر بجایی است
این روایت را ببینیم:
عن عبد الأعلی مولی آل سام قال حدثنی أبو عبدالله (علیه السلام) بحدیث فقلت له: جعلت فداک أ لیس زعمت لی الساعة کذا و کذا؟ فقال: لا، فعظم ذلک علی، فقلت: بلی و الله زعمت قال: لا و الله ما زعمته قال: فعظم ذلک علی فقلت بلی و الله قد قلته، قال: نعم قد قلته، أ ما علمت أن کل زعم فی القرآن کذب.
عبدالاعلی گوید: امام صادق (علیه السلام) حدیثی برایم بیان فرمود، من باو گفتم: فدایت گردم مگر شما الان چنین و چنان نپنداشتی؟ فرمود: نه، این جواب برای من گران آمد، لذا گفتم: چرا، به خدا پنداشتی، فرمود: نه، به خدا نپنداشتم، راوی گوید: این مطلب بر من خیلی سنگین و گران آمد و گفتم بلی به خدا قسم گفتی، فرمود: بلی گفتم، آیا نمی دانی که هر پنداری در قرآن دروغ می باشد؟! (یعنی نباید لفظ پندار و گمان را بجای گفتن به کار برده باشی، زیرا پنداشتن توأم با شک و تردید است، در حالی که من با تردید نگفتم)

این روایت را در دید اول شاید متوجه نشوید چه می گوید امام صادق یک مطلبی را می فرمایند بعد راوی می گوید شما قبلا چنین مطلبی را به این شکل نپنداشتید (راوی از لفظ زعم استفاده می کند که معانی متعددی دارد از جمله گمان باطل )

بعد امام صادق می فرماید نه (با لفظ زعم)
راوی تعجب می کند چون خودش از امام شنیده است دوباره سوالش را تکرار می کند(با فعل زعم)

امام باز می فرمایند من چنین نپنداشتم (با فعل زعم)

راوی قسم می خورد که به خدا قسم گفتید(با فعل قال)

امام می فرماید بلکه گفتم (با فعل قال)

بعد امام به راوی می فرماید که آیا نمی دانی فعل زعم در قرآن به معنای پندار و گفتار باطل است پس من گفتار باطلی نگفتم اما قال به معنای گفتن است و آن معنای بد را ندارد)

یک بار دیگر روایت را بخوانید. (ببینید امام چگونه در بار معنایی لغات دقت می فرمایند)

پس این حدیث به ما می گوید که در همه ی موارد باید در سخن گفتن از ادبیات صحیح استفاده کنیم گاهی یک لفظ چند معنا دارد و در جاهای مختلف استفاده می شود هر چند ما نیتمان در استفاده از مورد خوب است اما همین لفظ در جاهای دیگر به معنای دیگری هم استعمال می شود که ممکن است مورد سوء استفاده قرار گیرد و ما باید از آن لفظ پرهیز کنیم به دلیل پرهیز از مواضع تهمت مثلا لفظی در ابراز محبت است که ممکن است اگر ما آن را استفاده کنیم موجب سوء استفاده شود اما اگر به نحو دیگری آن را مطرح کنیم این سوء استفاده نیست که قرآن به ما دستور می دهد از لفظ دوم استفاده کنیم مثلا کلمه راعنا و انظرنا هر دو به معنای ما را مهلت بده است اما از اولی معنای دیگری هم برداشت می شود که قرآن می فرماید شما آن لفظی را به کار ببرید که مورد سوء استفاده قرار نمی گیرد


قرآن مجید در این مورد می فرماید:


يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انظُرْنَا وَاسْمَعُوا وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿البقرة: ١٠٤﴾

ای افراد باایمان! (هنگامی که از پیغمبر تقاضای مهلت برای درک آیات قرآن می‌کنید) نگویید: «راعنا»؛ بلکه بگویید: «انظرنا». (زیرا کلمه اول، هم به معنی «ما را مهلت بده!»، و هم به معنی «ما را تحمیق کن!» می‌باشد؛ و دستاویزی برای دشمنان است.) و (آنچه به شما دستور داده می‌شود) بشنوید! و برای کافران (و استهزاکنندگان) عذاب دردناکی است.

مطلبی از تفسیر نمونه در این جهت نقل می کنم:
((ابن عباس )) مفسر معروف نقل مى كند: مسلمانان صدر اسلام هنگامى كه پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) مشغول سخن گفتن بود و بيان آيات و احكام الهى مى كرد گاهى از او مى خواستند كمى با تانى سخن بگويد تا بتوانند مطالب را خوب درك كنند، و سؤالات و خواسته هاى خود را نيز مطرح نمايند، براى اين درخواست
((راعنا)) كه از ماده ((الرعى )) به معنى مهلت دادن است به كار مى بردند.
ولى يهود همين كلمه راعنا را از ماده ((الرعونه )) كه به معنى كودنى و حماقت است استعمال مى كردند (در صورت اول مفهومش اين است به ما مهلت بده ولى در صورت دوم اين است كه ما را تحميق كن !).
در اينجا براى يهود دستاويزى پيدا شده بود كه با استفاده از همان جمله اى كه مسلمانان مى گفتند، پيامبر يا مسلمانان را استهزاء كنند.

نخستين آيه فوق نازل شد و براى جلوگيرى از اين سوء استفاده به مؤمنان دستور داد به جاى جمله راعنا، جمله ((انظرنا)) را به كار برند كه همان مفهوم را مى رساند، و دستاويزى براى دشمن لجوج نيست .

بعضى ديگر از مفسران گفته اند كه جمله راعنا در لغت يهود يكنوع دشنام بود و مفهومش اين بود ((بشنو كه هرگز نشنوى )) اين جمله را تكرار مى كردند و مى خنديدند!.
بعضى از مفسران نيز نقل كرده اند كه يهود به جاى ((راعنا)) ((راعينا)) مى گفتند كه معنيش چوپان ما است ، و پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) را مخاطب قرار مى دادند و از اين راه استهزا مى كردند اين شان نزول ها با هم تضادى ندارد و ممكن است همه صحيح باشد.

نکته:دستاويز به دشمن ندهيد.
با توجه به آنچه در شاءن نزول گفته شد، نخستين آيه مورد بحث مى گويد: اى كسانى كه ايمان آورده ايد (هنگامى كه از پيامبر تقاضاى مهلت براى درك آيات قرآن مى كنيد) نگوئيد(( راعنا)) بلكه بگوئيد ((انظرنا)) (چرا كه همان مفهوم را دارد و دستاويزى براى دشمن نيست ) (يا ايها الذين آمنوا لا تقولوا راعنا و قولوا انظرنا).
((و آنچه به شما دستور داده بشنويد، و براى كافران و استهزاء كنندگان عذاب دردناكى است )) (و اسمعوا و للكافرين عذاب اليم ).

از اين آيه به خوبى استفاده مى شود كه مسلمانان بايد در برنامه هاى خود مراقب باشند كه هرگز بهانه به دست دشمن ندهند، حتى از يك جمله كوتاه كه ممكن است سوژه اى براى سوء استفاده دشمنان گردد احتراز جويند، قرآن با صراحت براى جلوگيرى از سوء استفاده مخالفان به مؤمنان توصيه مى كند كه حتى از گفتن يك كلمه مشترك كه ممكن است دشمن از آن معنى ديگرى قصد كند و به تضعيف روحيه مؤمنان بپردازد پرهيز كنند، دامنه سخن و تعبير وسيع است چه لزومى دارد انسان جمله اى را به كار برد كه قابل تحريف و سخريه دشمن باشد.
وقتى اسلام تا اين اندازه اجازه نمى دهد بهانه به دست دشمنان داده شود، تكليف مسلمانان در مسائل بزرگتر و بزرگتر روشن است ، هم اكنون گاهى اعمالى از ما سر مى زند كه از سوى دشمنان داخلى ، يا محافل بين المللى سبب تفسيرهاى سوء و بهره گيرى بلندگوهاى تبليغاتى آنان مى شود، وظيفه ما اين است كه از اين كارها جدا بپرهيزيم و بى جهت بهانه به دست اين مفسدان داخلى و خارجى ندهيم .

(تفسیر نمونه)

یارب;893932 نوشت:
هرکسی ممکن است به زبانی و عبارتی ابراز علاقه کند و ما نمیتوانیم صرف نوع الفاظ ایراد بگیریم!!

ببینید سرکار، اتفاقا لفظ آن پیرزن ایراد دارد وقتی کسی از ما روش درست را خواست، روش درست را به وی ارایه میکنیم به هر مقدار که خواست میتواند(و باید به اندازه توانش) به ان عمل کند ولی در اصل درست یا غلط بودن عمل تفاوتی نمیکند مگر اینکه عمل در بازه ای درست باشد و در کل آن بازه، عمل درست اطلاق شود و صرفا مبحث کم و زیاد و خوب و خوبتر مطرح باشد نه درست و غلط.

مثلا یکی بگه چه فرقی داره بین اینکه عیسی پیامبر خدا بگیم یا پسر خدا مهم نیتش هست.

یا بگیم چه ایرادی داره نماز تراویح بخونیم نیت عبادت خدا هست.

یا مثالی که مشابهت بیشتری با مثال شما داره اینکه فردی نتونه درست الفاظ نماز رو بیان کنه و تلاشش رو هم کرده باشه یاد بگیره بهش بگیم خب همونجور که میتونی بهترین عملت رو انجام بده اینجا اگر باز هم اشتباه باشه نمیگیم ما نمیتونیم به نوع الفاظ ایراد بگیریم اتفاقا الفاظ هنوز ایراد دارن بلکه ما به شخص نمیتونیم ایراد بگیریم.
البته تفاوتش با موضوع که خودش یه مساله دیگه هست این هست که در مورد ابراز محبت یه کار اجباری نیست که بگیم هر کی هر جور میدونه و میتونه بگه اشکالی نداره.

یا کلی پیرزن و پیرمرد (و حتی جوون) رو تو حرم امام رضا دیدم (و میبینیم) که این طرز تفکر رو دارن تا دست به ضریح نزنیم زیارتمون قبول نیست و حاضرن چندین نفر رو له کنن تا دستشون برسونن به ضریح در صورتی که پیامبر (ص) نزدیک رحلتشون برای نشون دادن اهمیت حق الناس اون ماجرای معروف رو دارن . آدم از له شدنش میگذره ولی دلیل نداره بگه بله چون نیتش عشق به امام رضا هست پس کارش حتما درسته و غیر قابل ایراد گرفتن.

ما که نمیخواهیم تقابل عرفان و شریعت مطرح کنیم که بحث را به این سمت سوق میدید. اینکه خدا چطور اعمال رو میبنه با وظیفه ما در انجام اعمال دو چیز هست.

[SPOILER]راستش با توجه به نحوه مباحثه تون در تاپیک های دیگه از شما انتظار مطرح کردن این مباحث و این سبک استدلال رو نداشتم.[/SPOILER]

یارب;893932 نوشت:
حال شما اگر بودید چکار میکردید؟ به نظر شما بنده باید به ایشان میگفتم وای خانم محترم! این چه کاری است ؟!چرا دارید عکس نامحرم را میبوسی؟!! این حرفها چیه داری میزنی ؟!!!!

در مورد این شخص ازونجایی باهاش بحث نمیکنیم و تذکر نمیدیم که میتونه نهی از منکر ما دلش رو بشکنه و مفسده بیشتر از اصلاحش داشته باشه واحتمال اثر دهی مثبت هم نداشته باشه ولی اگر سطح فهمش میرسید باهاش بحث هم میکردیم و اتفاقا درست هم بود.

یا حق

کلا منظور بنده را اشتباه متوجه شدید!

حق دوست;893970 نوشت:
ببینید سرکار، اتفاقا لفظ آن پیرزن ایراد دارد وقتی کسی از ما روش درست را خواست، روش درست را به وی ارایه میکنیم به هر مقدار که خواست میتواند(و باید به اندازه توانش) به ان عمل کند ولی در اصل درست یا غلط بودن عمل تفاوتی نمیکند مگر اینکه عمل در بازه ای درست باشد و در کل آن بازه، عمل درست اطلاق شود و صرفا مبحث کم و زیاد و خوب و خوبتر مطرح باشد نه درست و غلط.

حق دوست;893970 نوشت:
در مورد این شخص ازونجایی باهاش بحث نمیکنیم و تذکر نمیدیم که میتونه نهی از منکر ما دلش رو بشکنه و مفسده بیشتر از اصلاحش داشته باشه واحتمال اثر دهی مثبت هم نداشته باشه ولی اگر سطح فهمش میرسید باهاش بحث هم میکردیم و اتفاقا درست هم بود.

بنده نگفت لفظ آن پیرزن از نظر بنده درست است! و در همان مطب هم گفت سر صحبت را با ایشان باز کردم
بلکه میگویم ما نمیوانیم بگویم چوکه پیرزن دارد از این لفاظ استفاه میکند پس احساسش فاقد عقلایت است و پوچ است!( لطفا به عبارات حقیر دقت بفرمایید)

حق دوست;893970 نوشت:
یا مثالی که مشابهت بیشتری با مثال شما داره اینکه فردی نتونه درست الفاظ نماز رو بیان کنه و تلاشش رو هم کرده باشه یاد بگیره بهش بگیم خب همونجور که میتونی بهترین عملت رو انجام بده اینجا اگر باز هم اشتباه باشه نمیگیم ما نمیتونیم به نوع الفاظ ایراد بگیریم اتفاقا الفاظ هنوز ایراد دارن بلکه ما به شخص نمیتونیم ایراد بگیریم.

احسنت ،احست! همین را دارم میگویم!
اینجا اگر لفظ اشتباه است میتوانید بگویید پس نمازش هم پوچ و بی اساس است؟؟!! شاید طرف مقابل نسبت به بیان عاجز است،شاید نسبت به بیان غافل و جاهل است ،ما نمیتوانیم بگوییم پس عملش یک عمل بی اساس است!! اما اگر بداند و بتواند و تعمدا اشباه بگوید بلا قطعا نماز هم باطل است!( هرچند قیاس نماز با این موضوع هم اشتباه است!)

بنده در پست های قبل چند بار این عبارت را گفتم که

یارب;893932 نوشت:
درخصوص ابراز علاقه هم نکته ای را بگویم

هرکسی ممکن است به زبانی و عبارتی ابراز علاقه کند و ما نمیتوانیم صرف نوع الفاظ ایراد بگیریم!!


یارب;893952 نوشت:
پس اول باید ببینیم طرف مقابل که از فلان لفظ استفاه میکند، چگونه فردی است،ظرفیتش چقدر است و هدفش چیست! بعد برایش متناسب با خودش توضیح دهیم و راهنماییش کنیم
پس اینگونه نیست که بگوییم هرکس فرض به فلان عالم دینی گفت فدات بشم! اشتباه کرده و بی احترامی کرده و از روی هوای نفس بوده و احساس پوک و غیره! و باید میگفت جانم فدای راهتان!

الفاظ در هرجا و بیانش توسط هرشخصی مکن است بار معنایی متفاوی داشه باشد، اگر ببینیم خانمی فرض دارد باامام رضا علیه السلام درد و دل میکند و میگوید الهی قربونتون برم آقا ،اینجا میوانیم بگوییم این فرد محبتش حقیقی نیست ،و فقط از سر احساس است و فقط دارد از ولایت دم میزند و غیره!!! زیرا این عبارات را آدم برای جمع خانواده اش به کار میبرد نه امام معصوم!!!

نمیدانم چرا علی رقم اینکه اینکه استاد محترم تاپیک هم به تفاوت اینگونه محبت ها و عشق ها( عشق به معصومین علیه السلام و ولایت) اشاره فرمودند اما برخی شما بزرگواران همچنان فقط دارید به جنبه لفظ نگاه میکنید! و کل عمل را زیر سوال میبرید ، و یا را برخی بزرگواران کلا ابراز کردن از سوی خانمها را دچر اشکال دانستند!

بنده به کار بردن هر عبارتی را قبول ندارم! قطعا باید عبارت در شان و مرتبه این بزرگوران باشد،اما هر لفظی را هم نمیتوانیم بگویم به معنای بی حرمتی است! (ولو اینکه به نظر ما اینگونه باشد) ، و نمیتوانیم بگویم اگر خانمی از دیدن رهبری حفظه الله اشک ریخت و ابراز کرد ،پس ناشی از غلیان احساس بوده نه عقلانیت!( تعبیری که جناب ؟؟؟ به کار بردند!)

شما ار از بتدای بحث را دنبال بفرمایید علت انتقاد حقیر را متوجه میشوید،این تاپیک خیلی به حاشیه رفت و در حواشی اصل هم زیر سوال رفت!! و بنده واقعا در عجبم که چرا بعضی از آقایان محترم دارند اینگونه موضع میگیرند!

یازهرا سلام الله علیها

???;893574 نوشت:
سلام

حق دوست;893970 نوشت:
ما که نمیخواهیم تقابل عرفان و شریعت مطرح کنیم که بحث را به این سمت سوق میدید.

اگر این کاربر محترم آقا باشند شاید بتوانم بگویم این پستی که در ادامه آورده ام یکی از بهترین پست هایی بود که بنده در این تاپیک از سوی آقایان( به جز کارشناسان محترم) دیدم و از ایشان متشکر و سپاسگزارم

یکتای بی همتا;893962 نوشت:
1-اصل محبت اگر از معرفت و شناخت نشات بگیرد نسبت به امامان معصوم و اولیاء الهی موجب سعادت انسان می شود.

2-ابراز محبت (با شرایط 1) هم فوایدی دارد از جمله برای خود شخص و هم برای جامعه و به نوعی تعظیم شعائر الهی محسوب می شود.

3-در نحوه ابراز محبت دارد باید دقت کرد چون هدف این نیست که محبت به هر زبانی و به هر لغتی ابراز شود بلکه اهداف عالیتری در این موضوع نهفته است اولا رعایت شان و منزلت شخص مقابل لحاظ شود و از الفاظ که نمود خوبی عرفاً ندارد یا الفاظ ابراز محبت مشترکی که معنای دیگری هم می شود از آن استفاده کرد و به آن معانی دیگر هم مستعمل است که موجب سوء برداشت می شود باید به شدت پرهیز کرد و ثانیا تا آنجا که ممکن است از الفاظ ماثور اهل بیت علیهم السلام استفاده نمود که در ادعیه و زیارات به وفور یافت می شود و ثالثا به نماد های مادی و ظاهری (مثل چهره و قد و قامت و ...) در این ابراز محبت ها اشاره نگردد بلکه به مقامات معنوی ایشان اشاره شود.

4-در این ابراز محبت ها هدف را گم نکنیم و بدانیم محبت مقدمه عمل است ، ان کنتم تحبون الله فاتبعونی

در این پست ایشان همان اول نیامدند عبارت قربون صدقه را ببینند و شروع به اشکال کنند و جنبه مثبت موضوع را رها کنند! بلکه ابتدا در خصوص جنبه غالب موضوع که جنبه مثبتی است صحبت کردند
در این پست اول نوع محبت را در بند(1) مشخص کردند! ( تفاوت محبت به امامان معصوم علیهم السلام و اولیای الهی با سایر محبت ها)، بعد اهمیت ابراز کردن محبت در موضوع مورد بحث را در بند(2) بیان فرمودند! ( برخی آقایان بزرگوار در طول تاپیک تا عنوان ابرازمبحبت آمد هان ابتدا آمدند جنبه نامحرم بودن را گرفتند و بقیه جنبه ها را رها کردند! و اصلا در نظر نگرفنتد نوع محبت به چه کسی است و بحث ابراز محبت به چه چیزی است!) و در ادامه به نوع بیان این ابراز ها اشاره کردند و به مخاطب در ابراز کردن ها جهت دادند و تذکرت لازم را هم دادند( در بند 3و4) ! و نکته آخرهم اینکه پست ایشان مرد و زن ندارد! و شامل هر دو گره میشود
بنده انتظار داشتم آقایان محترم اینگونه جامع به موضوع نگاه کنند نه صرف عبارت قربون صدقه رفتن و محرم نامحرمی!!

یازهرا سلام الله علیها

سلام

shsina;893960 نوشت:

خانم یا رب یک چیزی هست به اسم غیرت (که هیچ کس هیچ اشاره ای بهش نکرده)!!! که باعث میشه این عمل چه از روی هوای نفس باشه چه نباشه برای اون خانم گرون تموم بشه!!!

به نظر من نه تنها گرون تموم نمیشه ، بلکه او رو به کمال میرسونه

رهگذر آسمان;893826 نوشت:
[=arial]

شمایی که میگی عشق به رهبری در طول عشق ولایت و ایناست
به نظرت این طول زیادی طولانی نشده؟؟؟
عشق به خدا
عشق به رسالت
عشق به امامت
عشق به معصومین
عشق به خانواده معصومین
عشق به رهبری
عشق به اولیاءالله
عشق به شهیدان
و .....

قبول کنید احترام با عشق فرق داره

یک عاشق دلش دریائیست و همۀ اینها که برشمردید ، در این دل جای میگیره

Reza-D;893886 نوشت:

حالا هم حرف دوستان این است که:

"مگر میشود کسی عاشق امام خامنه ای باشد اما عشقش الهی نباشد؟!"

پاسخ این است که بله میشود!
دقت بفرمائید:

بنده نمیگویم عشق به امام خامنه ای نمی تواند الهی باشد
بلکه میگویم هر عشقی به ایشان را نمی توانیم با قاطعیت الهی بدانیم


پاسخ من هم اینه : خیر نمیشه . لطفاَ توجّه کنید

ما همه مسلمانیم ، قطعاً هر کس شهادتین را بر زبان می آورد ، مسلمان است

پس نمیشه صرف ظنّ و گمان اینکه شخصی نیّتش از گفتن شهادتین درست و یا کامل نیست ، او را کافر بگوئیم

مسئلۀ درجات مسلمانی و عاشقی مقولۀ دیگریست .

اسلام و مسلمان . ایمان و مؤمن

عشق و عاشق. شهادت و شاهد

قطعاً هر مؤمنی ، مسلمان است ولی هر مسلمانی مؤمن نیست

قطعاً هر شاهدی ، عاشق است ولی هر عاشقی ، شاهد نیست .

پس نمی توان ، به کسی که اسلام را قبول دارد ، مسلمان نگفت

و نمی شود به کسی که ولیّ فقیهش را دوست دارد ، عاشق نگفت

مرتبۀ والای اسلام ، ایمان است و مرتبۀ والای عشق ، شهادت است .

مثال خود را تکرار میکنم .

اگر عشق حضرت رباب به ولایت بیشتر از عشقش به فرزند نبود ، هرگز علیّ اصغرش شهید نمیشد .

اگر عشق حضرت زینب به ولایتبیشتر از عشقش به برادر نبود هرگز نمی توانست در اسارت ، پیام عاشورا را به نحو احسن به مردم منتقل کند .

زهیر و همسرش هر دو عاشق ولایت بودند اما مراتب آن تفاوت داشت . اگر عشق همسر زهیر به ولایت بیشتر از

زهیر نبود ، قطعاً زهیر کربلائی نمیشد و جزو شهدای عاشورا قرار نمی گرفت .

اصلاً در وادی ولایت ، عاشق نباشی ، آنرا قبول نخواهی داشت .

پس کسی که به ولایت عشق و مودّت دارد مطمئنّاً عاشق است ، ولی در مراتب و درجات مختلف

این عاشقی ها در کلام وبیان و عقل ، نمود ندارد . برای همین هست که مرتبۀ عشق والاتر و برتر از عقلانیت است .

زهیر با عقلانیت ، عشق خود به امامش را سنجید و فکر کرد به صرفه نیست به نزد امامش برود .

همسر زهیر ، زنی که عقلش در برابر مردش صد در صد ، کمتر بود ، بدون دخالت عقل و بر اساس عشق ، سخن گفت .

مرتبۀ عقل و شعور قبل از مرتبۀ عشق است . وقتی به عشق برسی عقل دیگر کاره ای نیست چون وظیفه اش تمام شده .

عقل وظیفه داشت که انسان را به معرفت و شناخت برساند .وقتی معرفت و شعور داشته باشی عاشق می شوی .

بنابراین تمام دوستداران ولایت ، قطعاً و یقیناً عاشق آن هستند . در مراتب مختلف

در گفتن سخنان عاشقانه و بیان حکیمانه تفاوت هست . هر آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند .


کاربران محترم به این نکتۀ مهم توجه بیشتری کنید:

چرا امام حسین علیه السّلام خانوادۀ خود که شامل خواهر، همسر و دخترش نیز بود را به کربلا برد ؟

چرا اگر مادران وهمسران و خواهران و دختران شهید در عرصۀ عاشقی نبودند ، این انقلاب ریشه نمی گرفت ؟


کمی تأمّل کنید . عشق زنان به ولایت مطمئنّاً والا و اصیل است . و هیچ کس نمی تواند به آن خدشه ای وارد کند .

حتّی عقل نیز در این بین راهش بسته میشود چون دیگر نیازی به آن نیست . که وقتی به میان بیاید دیگر عشق کم رنگ

خواهد شد و کم کم رو به افول می گذارد . غیرت ، الفاظ ، احترام و ... ، در این بین مفهومی برای هیچ عاشقی ندارد .

چون از همۀ اینها عبور کرده تا به این مرحله رسیده .

هر عاشقی نسبت به عشقش هم غیرت دارد هم مورد احترامش است و هم در خور و شایستۀ بهترین الفاظ

عاشق همۀ اینها را لحاظ می کند ، ولی همیشه عشق به مزاق بعضیها خوش نمی آید و آنرا نکوهش می کنند .

یارب;893588 نوشت:
???!!!
در چند پس قبل فرمودید

من صحبتی از امام مرده نکردم صحبت از امامی بود که در قید حیات دنیوی نیستند و تفاوتی که بین این دو وجود دارد (مثل همان سلام کردن) و حتی اگر امامی هم در قید حیات دنیوی نباشند باز هم ادب حضور مخصوص بانوان لازم است
???;893572 نوشت:

مقام امام معصوم ارتباطی با احکام عالم دنیا ندارد که چون مثلا مقام والایی دارد دیگر احکام محرم و نامحرم برداشته می شود برای ایشان و محبین ایشان و خانمها بروند و ابراز عشق کنند و نیازی به رعایت حجاب هم نیست و ... !!
نمونه احکام دنیوی همان قضیه سلام کردم امام علی به زنان جوان که گفتم و البته این حرف به این معنا نیست که اگر امامی هم در قید حیات نبودند دیگر رعایت ادب در ارتباط نیاز نیست!!
یکسری از مسائل اصلا بحث محرم و نامحرم نیست بلکه بحث ادب حضور است یک خانم در نماز هم باشد در اتاقی که قفل است و یقین دارد هیچ مردی وارد نمی شود اما در نماز که ارتباط با خداست باید یکسری آداب را رعایت کند مثل حجاب که نباید موهایش مشخص باشد هر حالی که هیچ مرد و زنی هم در آنجا نیست!!
اما رعایت این ادب به این صورت برای مرد نیازی نیست که در ارتباط با خدا در نماز مثلا موهایش معلوم نباشد!! اما چون زن مظهر حیا است حتی در ارتباط با خدا (که اصلا نه مرد است و نه زن) مثل نماز هم باید رعایت حجاب به آن حد داشته باشد و یکی دیگر از این موارد حیا نحوه ابراز محبت است که نباید با الفاظ موهنی مثل قربان صدقه رفتن بخواهد این محبت را ابراز کند هر چند مفسده نداشته باشد و اصلا شخص مقابل نامحرم نباشد بلکه خدا باشد!!
این حجاب اصلا ربطی ندارد که نعوذ بالله کسی بگوید چون خداوند تحریک نمی شود!! و مفسده ای ندارد دیگر رعایت ادب در پوشش نباید بشود!! اینجا بحث ادب در پوشش است!!
یکی بگوید من جلوی پدرم آن حجابی که در نماز باید داشته باشم را ندارم این چه جور قوانینی است مگر مقام خدا قابل قیاس با کسی است که من خودم را از خدا بخواهم بپوشانم!! مگر او نامحرم است!! او خالق من است چرا در نماز باید خودم را از او بپوشانم!!
اینها مربوط به ادب و حیا در محضر بزرگان است که پوشش حتی در مقابل خداوند رعایت کند و ادب و حیا در محبت داشته باشد حتی راجع به خدا و به کار گیری الفاظ سخیف در برابر محبت خدا نداشه باشد و سعی کند محبت را همانگونه بروز دهد که مورد رضایت خداست (حتی می تواند زبانی هم نباشد و مورد رضایت خدا باشد مثلا این محبت را عملا نشان دهد)
پس حتی امام معصومی که در قید حیات دنیوی نیست هم زنان باید رعایت آداب را داشته باشند از جمله نحوه ابراز محبت که اینها اصلا ارتباطی به تحریک شدن و نشدن و این مسائل نیست اینها بحث ادب حضور و احترام به معصوم است!!

یارب;893588 نوشت:
مگرما جایی گفتیم درابرازها رعایت ادب نشود؟!

بله!! همین قربون صدقه رفتنها از ناحیه خانم ها به نوعی بی ادبی در محضر امامان معصوم است

یارب;893854 نوشت:
بگوییم چگونه باید ابراز کرد و چگونه نکرد خوب است،اما اینکه بگوییم کلا نباید ابراز شود یک زنگ خطر است!!

???;893850 نوشت:
اما ما در پی این هستیم که فدایت شوم و قربانت شوم و عبارات شبهه انگیزی را بگوییم که اگر نگوییم ولایتمان را کامل نکرده ایم و نمی شود با عباراتی که نشود به آن اشکال گرفت این محبت را ابراز کرد!!

یارب;893854 نوشت:
بله ! قطعا همینگونه است، اما خیلی ها هم هستند که فقط دم نمیزنند بلکه عمل میکنند!

بله ادعا زیاد است اما متاسفانه پاس عمل که می رسد مردان بی ادعای عامل کم هستند
???;893850 نوشت:
در کربلا چقدر کم بودند تعدادی که همراه ایشان شدند آنهایی که چون کوفیان فقط دم نمی زدند بلکه تجلی محبت اهل بیت بودند

???;893850 نوشت:
اینکه هزار سال گذشته است و هنوز حضرت مهدی هم در پشت پرده غیبت هستند برای این است که فقط احساس و عشق است،فقط همین!!

این مطالبی را هم که بحث شد در صورتی بود که شما بتوانید به تمام آن اشکالات قبلی که مطرح کردم جواب دهید،چون من چند مرحله اشکال کردم و مدام با فرض اینکه شما به آنها جواب هم بدهید جلو آمدم و گرنه هنوز آن سوالات و اشکالات باقی است!!

1-اصل ابراز محبت معنوی به نامحرم معنوی!! مثل نگاه به زنان زیبا در طول نگاه به عظمت خدا!! داشتن دوست دختر/پسر معنوی!!
2-اصل ابراز محبت به نامرحرم معنوی (استفتا از یک مرجع آورده شد که حرام است و نظر سایر مراجع را پرسیدم از کارشناس که جوابی داده نشد!!)
3-نحوه ابراز محبت محبت به نامحرم معنوی!!
4-رعایت ادب حضور و تفاوت ادب حضور در زن و مرد مثل نماز بدون پوشش سر آقا و خانم!!
5-خاستگاه این ابراز علاقه عقلانیت است یا صرفا احساس پوچ و بی معنا!!
و ... که در نوشته های قبلی موجود است!!

یارب;893976 نوشت:
و نمیتوانیم بگویم اگر خانمی از دیدن رهبری حفظه الله اشک ریخت و ابراز کرد ،پس ناشی از غلیان احساس بوده نه عقلانیت!( تعبیری که جناب ؟؟؟ به کار بردند!

مباحث را دقیق بخوانید که ببینید چه گفتم!!
یکبار دیگر سوال کردید و در نوشته 111 جواب شما را دادم

???;893498 نوشت:
من گفتم آن دعا اگر از امام معصوم است و شما مقدماتی که باید ثابت کنید برای استدلال که هیچکدام را هم ثابت نکردید ثابت کنید باز هم دلیل بر این نیست که این از ابراز احساسات پوک و غلیان احساس بوده! یعنی مثلا چهره امام معصوم را دیده به یک آن احساساتش غلیان پیدا کرده و کلامی از زبانش خارج شده،هرگز اینطور نیست امام معصوم منزه از اینگونه امور است بلکه امام معصوم آن را از عقلانیت تمام و کمال مطرح کردند (جمله از امام معصوم است و خطاب هم به معصوم هست! (حالا جایی گفته ام مردان اینگونه اند و زنان نه؟؟)
اینکه شخصی بگوید جانم را فدای راه امام معصوم می کنم مثلا در جهاد (بنفسی انت،این انت مجاز است یعنی راه یا هدف امام مقصود است) چه ربطی به غلیان احساسات دارد؟؟

یارب;893963 نوشت:
به‌طور کلى تصوير شخص حکم خود او را ندارد.لذا بوسيدن تصوير به عنوان احترام و تبرک جستن و اظهار محبت در صورتى که قصد ريبه و خوف افتادن به گناه نباشد، اشکال ندارد.

این به عنوان حکم فقهی است!! اخلاق مرتبه بالاتر از فقه است!!
قبلا گفتیم عشق یک مرد نامحرم به زن شوهر دار به خودی خود اگر قصد ریبه و خوف افتادن در گناه نباشد اشکال ندارد اما به معنای تایید این کار نیست بلکه حکم فقهی آن است!!
این تاپیک هم فقط بحث فقهی نیست که اگر بود وجود دو کارشناس هم فقه و هم اخلاق بی معنا بود (که البته از هر دوی این کارشناس ها سوالاتی هم شد که بیجواب ماند!!)
ضمنا همانطور که ایشان اشاره کرده اند تصویر حکم خود او را ندارد اما آیا قربون صدقه رفتن هم به عکس و تصویر می شود یا به خود شخص؟؟ اگر عاشق عکس و تصویر است و قربون صدقه تصویر می رود و خودش را در نظر ندارد که به طور کلی اشتباه است و اگر قروبن صدقه خودش می رود و تصویر بهانه است که باز همان اشکالات قبل باقی است

یارب;893976 نوشت:
بلکه میگویم ما نمیوانیم بگویم چوکه پیرزن دارد از این لفاظ استفاه میکند پس احساسش فاقد عقلایت است و پوچ است!( لطفا به عبارات حقیر دقت بفرمایید)

اگر لفظ دارای ایراد باشد (علاوه بر اینکه اشکال اخلاقی هم می تواند داشته باشد) نشان از عدم معرفت و شناخت عمیق دارد زیرا اگر کسی معرفت کامل به امام معصوم داشته باشد از این عبارات استفاده نمی کند!! پس می تواند دارای اشکال از جهت اخلاقی باشد.

حتی ما فرض بگیریم که شما همه مقدمات قبل را که سوال کردیم و جواب ندادید و با فرض اثبات همه آنها جلو آمدیم را هم ثابت کنید و شخص از عبارات درستی هم استفاده کند باز هم معلوم نیست که این عشق و محبت حقیقی باشد!!

???;893505 نوشت:

حتی اگر کسی که عاشق ایشان است و ادعا هم می کند که عشقش الهی است باز معلوم نیست در حقیقت اینگونه باشد حتی روایاتی هست که بعضی از مردان می رفتند به امام معصوم می گفتند انا و الله احبک و اتولاک من به خدا قسم تو را دوست دارم و ولایت شما را دارم امام می فرمود دروغ می گویی!! (البته من خیلی درخواست کردم که یک روایت بیاورند که مثلا زنی رفته باشد گفته باشد دوستت دارم که نیاوردند!!)

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ سَهْلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ رَجُلًا جَاءَ إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ هُوَ مَعَ أَصْحَابِهِ فَسَلَّمَ عَلَیْهِ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَنَا وَ اللَّهِ أُحِبُّكَ وَ أَتَوَلَّاكَ فَقَالَ لَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع كَذَبْتَ قَالَ بَلَى وَ اللَّهِ إِنِّی أُحِبُّكَ وَ أَتَوَلَّاكَ فَكَرَّرَ ثَلَاثاً فَقَالَ لَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع كَذَبْتَ مَا أَنْتَ كَمَا قُلْتَ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْأَرْوَاحَ قَبْلَ الْأَبْدَانِ بِأَلْفَیْ عَامٍ ثُمَّ عَرَضَ عَلَیْنَا الْمُحِبَّ لَنَا فَوَ اللَّهِ مَا رَأَیْتُ رُوحَكَ فِیمَنْ عُرِضَ فَأَیْنَ كُنْتَ فَسَكَتَ الرَّجُلُ عِنْدَ ذَلِكَ وَ لَمْ یُرَاجِعْهُ
وَ فِی رِوَایَةٍ أُخْرَى قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع كَانَ فِی النَّارِ
اصول كافى جلد 2 صفحه 321 روایت 1
ترجمه:
امام صادق علیه السلام فرمود: مردى خدمت امیرالمؤمنین علیه السلام آمد و آن حضرت همراه اصحابش بود، بر آن حضرت سلام كرد و گفت: به خدا من ولایت و محبت تو را دارم، امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود دروغ گوئى، گفت: چرا، به خدا قسم من محبت و دوستى تو را دارم و تا سه بار تكرار كرد، امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: دروغ گوئى، تو چنان كه گوئى نیستى، همانا خدا روح هاى مردم را دو هزار سال پیش از بدنهایشان آفرید و سپس دوستان ما را به ما عرضه كرد، به خدا كه من روح تو را در میان آنها ندیدم، پس تو كجا بودى؟ آن گاه آن مرد ساكت شد و جوابى نگفت. و در روایت دیگر است كه امام صادق علیه السلام فرمود: او در آتش دوزخ بود.

???;893496 نوشت:
چند نکته در این استفتا به چشم می خورد که اگر اشتباه است شما با دلیل اصلاح کنید:
1-عشق معنوی به نامحرم (هر نامحرمی چه ولی فقیه و مرجع تقلید باشد چه یک طلبه ساده باشد یا یک انسان معمولی دیگر) به خودی خود اگر موجب مفسده نباشد از نظر فقهی جایز است!
2-این پاسخ ها در مورد خود محبت است و در مورد ابراز آن محبت ساکت است به جز پاسخ آیت الله سیستانی که ابراز محبت نسبت به نامحرم (هر نامحرمی) به جهت ویژگی های اخلاقی را هم جایز نمی دانند و باید از سایر مراجع راجع به ابراز این محبتی که به خودی خود اگر موجب گناه نشود اشکالی ندارد هم سوال شود.(که اگر جناب سجاد برای شما مقدور است از دفتر مراجع سوال کنید)

با عرض سلام و احترام

در گذشته سؤال شده است و ابراز محبت با خود محبت قلبی متفاوت بوده و از نظر مراجع تقلید ، ابراز محبت به نامحرم شرعا جایز نیست.

یارب;893963 نوشت:
آیا این حکم کلی است ؟! یعی شامل ابراز محبت به معصومین علیهم السلام و اولیای الهی هم میشود؟!

یعنی فرض بفرمایید خانمی در جمکران ایستاده و دارد اشک میریزد و خطاب به امام عصر علیه السلام میگوید« الهی فداتون بشم آقا،الهی بلاگردانتان شوم آقا، خودم و خانواده ام فداتون آقا وغیره....»

آیا الان این ابراز محبت که ابراز به مقام ولایت است و در طول عشق الهی است هم شامل حکم محرم و نامحرمی که فرمودید میشود؟

و یا در مرتبه پایین تر همان صحنه را در برابر رهبری حفظه لله تصور بفرمایید، یعنی رهبری دارند صحبت میکنند و خانمی در جمع ایستاده و گریه میکند و اینها را زمزمه میکند

یازهراسلام لله علیها

"ابراز محبت به نامحرم جایز نیست" به معنای ابراز محبتی است که تحریک آمیز بوده و ریشه جنسی داشته باشد و گرنه محبت های گوناگونی وجود دارد که از نوع محبت جنسی نیست و اشکالی ندارد مثل محبت پسر خاله به دختر خاله که محبت فامیلی است نه لزوما محبت جنسی !

بنابراین ابراز محبت به اهل بیت علیهم السلام ، علما و رهبری از جنسی دیگر است که قطعا مشمول حکم بالا نخواهد بود اما ابراز محبت در جایی یا در جمعی که شائبه محبت جنسی ایجاد کند مثل اینکه شبیه ابراز محبت جنسی باشد خود همان مفسده ایست که در پاسخ ابتدایی تاپیک عرض شد که یک زن وظیفه دارد از آن پرهیز کند.

به هر حال اگر خانم بین خود و خدا می داند که محبتی که به معصومان علیهم السلام یا علمای دین دارد تنها ناشی از مقام آنان است نه ظواهر یک جنس مخالف ، ابراز آن در قالب های گوناگون به خودی خود مانعی ندارد مگر موجب مفسده و گناهی در خود او یا دیگران گردد.

در پناه حضرت حق باشید

پی نوشت:
استفتاء از دفتر حضرت آیت الله خامنه ای در قم

سلام و عرض ادب

دوستان بزرگوار به نظر می رسد که در این مورد به اندازه کافی صحبت شده و پاسخ لازم هم ارائه شده است.

صحبت های اخیر فقط تکرار و اصرار بر مواضع قبلی و بیانشان با لحن و جملات متفاوت است.

و همانطور که عرض کردم لازم نیست کسی نظر خودش را به دیگران القا و تحمیل کند.



پرسش:
من حضرت آقا را خیلی زیاد دوست دارم و تا عکسش را می بینم و یا در تلوزیون آقا را می بینم شروع به قربون صدقه رفتن می کنم
اشکالی داره زنی عاشق رهبرش باشه و این را بروز بده؟!

پاسخ از نظر فقهی: صرف محبت مانعی ندارد مگر اینکه موجب حرامی شود یا ترس افتادن در حرامی باشد که جایز نیست.
هرچند ابراز محبت با خود محبت قلبی متفاوت بوده و از نظر مراجع تقلید، ابراز محبت به نامحرم شرعا جایز نیست.

"ابراز محبت به نامحرم جایز نیست" به معنای ابراز محبتی است که تحریک آمیز بوده و ریشه جنسی داشته باشد و گرنه محبت های گوناگونی وجود دارد که از نوع محبت جنسی نیست و اشکالی ندارد مثل محبت پسر خاله به دختر خاله که محبت فامیلی است نه لزوما محبت جنسی !

بنابراین ابراز محبت به اهل بیت علیهم السلام ، علما و رهبری از جنسی دیگر است که قطعا مشمول حکم بالا نخواهد بود اما ابراز محبت در جایی یا در جمعی که شائبه محبت جنسی ایجاد کند مثل اینکه شبیه ابراز محبت جنسی باشد خود همان مفسده ایست که در پاسخ ابتدایی تاپیک عرض شد که یک زن وظیفه دارد از آن پرهیز کند.

به هر حال اگر خانم بین خود و خدا می داند که محبتی که به معصومان علیهم السلام یا علمای دین دارد تنها ناشی از مقام آنان است نه ظواهر یک جنس مخالف ، ابراز آن در قالب های گوناگون به خودی خود مانعی ندارد مگر موجب مفسده و گناهی در خود او یا دیگران گردد. (استفتاء از دفتر حضرت آیت الله خامنه ای در قم)

پاسخ از نظر اخلاقی: در مورد محبت و علاقه نسبت به دیگران یک تقسیم کلی وجود دارد. گاهی محبت بی دلیل است و گاهی به جهت خاصی و بر مبنای اصولی این محبت به وجود آمده. تکلیف محبت از نوع اول که مشخص است. این نوع از محبت همان عشق بی منطق است که به حق جنون نامیده شده. در این نوع از محبت انسان هیچ نقطه منفی در معشوق نمی بیند و فرموده اند که «حب الشی یعمی و یصم؛ عشق به چیزی انسان را کور و کر می کند.» این همان محبتی ست که حتی اگر با دلیل و برهان، نقاط منفی و ضعف های غیر قابل انکارِِ معشوق را برای عاشق بیان کنی، حداکثر توجیه می کند و دلیل می تراشد و باز هم در محبتش اصرار می ورزد.

ظاهرا در فرض سوال، این نوع از محبت منظور ما نیست.

اما نوع دوم از محبت با دلیل و بر اساس یک اصل که برای عاشق مهم است ایجاد شده. باز هم در یک تقسیم بندیِ‌ منطقی، این اصل می تواند مادی و غیر الهی باشد، مانند زیبایی ظاهری، پول، شخصیت اجتماعی و امثال اینها؛ و می تواند الهی باشد مانند تخلق به خلقیاتِ معنوی و روحانی. اما علاقه و محبت ما به علما و بزرگان دینی، من جمله مقام معظم رهبری، از نوع علاقه مدلل، آنهم با دلیل الهی ست. در حقیقت عشق و علاقه به خداوند باعث می شود که رسول او را هم دوست بداریم،‌ همینطور وابستگان به ایشان و بعد کسانی را که شبیه به ایشان بوده و در همان مسیر و خط حرکت می کنند. عشق و محبت به این بزرگواران درحقیقت به اعتبار علاقه به رسول الله و علاقه به رسول الله هم به اعتبارِ محبت به خداوند است. تمام این محبت ها و علائق در حلقه های به هم پیوسته به خداوند می رسند و اگر این حلقه های اتصالی بین اینها را حذف کنیم، این نوع از عشق و محبت، مستقیما علاقه به خداست.

ویژگیِ علاقه های مدلل، اینست که با واسطه، به منبع و دلیل این علاقه می رسند. یعنی صرفنظر از اینکه دلیل و ریشه این علاقه، الهی باشد یا غیر الهی، با از بین رفتنش، محبت هم از بین خواهد رفت. مثلا اگر کسی را به خاطر زیبایی ظاهری اش دوست داشته باشیم،‌ با از بین رفتنِ‌ این زیبایی، محبت هم از بین خواهد رفت. یا اگر علاقه ما به کسی به خاطر روح معنوی و صفات ایمانی بلندش شکل گرفته باشد، با از بین رفتن این ایمان، علاقه هم محو خواهد شد. عشق و علاقه به خداوند، در قران دلیلی برای ایمان شناخته شده است. «و الذین امنوا اشدّ حباً للّه؛ اما آنها كه ایمان دارند عشقشان به خدا شدیدتر است.» ۱

پس این نوع از علاقه نه تنها از نظر دینی و اخلاقی مشکلی ایجاد نمی کند، بلکه نشانه ایمان به خداوند هم هست. هر کسی در اعماق قلبش متوجه این مطلب هست و خودش کاملا می تواند بفهمد این یک عشق گناه آلود است یا الهی؛ و کاملا مشخص است که اگر مفسده داشته باشد درست نیست و از باب نهی از منکر باید از آن جلوگیری شود. "بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ ؛ بلكه انسان خودش از وضع خود آگاه است." ۲

البته در هر حال در ابراز این محبت، رعایت ادب در گفتار و شأن بزرگان ضروری ست. ضمن اینکه انسان باید طوری رفتار کند که خودش را در موضع تهمت قرار ندهد. خیلی اوقات الفاظ و لحنِ صحبت، چیزی را نشان می دهد که هرچند منظورِ گوینده این نیست، ولی دیگران می توانند چنین برداشتی داشته باشند. هر کلمه ای با معنای خاص خودش را دارد و در زمان خاص و شرایط خاصی استفاده می شود که به کار بردنش در غیرِ آن موضع صحیح نیست.

در مورد تهمت و دوری از موقعیت هایی که امکان دارد انسان مورد سوءظن قرار بگیرد، در روایات توصیه شده. من جمله امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند «مَن وَضعَ نَفسَهُ مَواضِعَ التُّهمَةِ فَلا يَلوُمَنَّ مَن اَساءَ بهِ الظَّنَّ ؛ هر كه خود را در جايگاه تهمت قرار دهد، نبايد ديگري را به خاطر بدگماني به وي سرزنش كند.» ۳


۱. سوره مبارکه بقره، آیه ۱۶۵

۲. سوره مبارکه قیامت، آیه ۱۴
۳. نهج البلاغه،‌ حكمت ۱۵۱

موضوع قفل شده است